۱۴۰۳ آذر ۸, پنجشنبه

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

 موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت تکان‌دهنده را تأیید می‌کند. از ابتدای سال جاری میلادی تا ۳۱ اکتبر دست‌کم ۶۵۰ نفر در جمهوری اسلامی اعدام شدند. تنها در ماه اکتبر امسال دست‌کم ۱۶۶ سر بالای چوبه دار رفته است



شمار اعدام‌ها از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ تا ۱۴ شهریور ۱۴۰۳، پس از آغاز خیزش مردمی «زن، زندگی، آزادی»، افزایش چشمگیری داشته است. در این دو سال ۵۷ نفر با اتهام‌های امنیتی اعدام شدند. در دو سال قبل از آن شمار کسانی که با همین اتهام اعدام شدند ۳۱ نفر بوده است.

کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در روزهای گذشته پیشنویس قطعنامه‌ پیشنهادی کانادا را با ۷۷ رای مثبت، ۲۸ مخالف و ۶۵ ممتنع به تصویب رساند. در این پیشنویس علاوه بر نگرانی از سرکوب زنان و محکوم کردن قوانین تبعیض‌آمیز، به اعترافات اجباری و دادگاه‌های ناعادلانه‌ای اشاره می‌شود که احکام اعدام صادر می‌کنند. افزایش شمار اعدام‌ها، آنهم نه فقط اعدام معترضین و مخالفان سیاسی، به نگرانی عمده سازمان‌های حقوق بشری ایرانی و بین‌المللی تبدیل شده است. توجهی که از سوی دولت‌های کشورهای غربی به افزایش اعدام‌ها در جمهوری اسلامی مشاهده نمی‌شود.

هزینه سیاسی پائین اعدام‌ها در جمهوری اسلامی

هدف جمهوری اسلامی از صدور و اجرای احکام اعدام ایجاد رعب و وحشت در جامعه‌ای است که بارها در سال‌های اخیر با تجمعات اعتراضی و عدم شرکت در انتخابات نشان داده است که خواهان گذار از این نظام ضد انسانی است. سرکوب گسترده و اعدام ابزار اصلی جمهوری اسلامی برای استمرار و تأمین بقای خود است. هزینه سیاسی پائین اعدام صدها زندانی با اتهامات غیرسیاسی در ماه‌های گذشته، حکومت را بر آن داشته تا اعدام معترضان و زندانیان سیاسی را نیز تشدید کند. تنها بالا بردن هزینه سیاسی از طریق اعتراضات مردمی، کارزارهای جامعه مدنی و واکنش قوی‌تر جامعه جهانی می‌تواند ماشین اعدام را در ایران متوقف کند.

در شرایط کنونی که خاورمیانه در بحرانی فوق‌العاده بسر می‌برد، و توجه دولت‌ها و رسانه‌ها به این بحران‌ها معطوف است، سرکوب‌ها و اعدام‌ها در جمهوری اسلامی مورد توجه قرار نمی‌گیرند. این عدم توجه به فرصتی برای جمهوری اسلامی برای افزایش سرکوب و صدور احکام تبدیل شده است. جمهوری اسلامی که نیروهای نیابتی‌اش زیر ضربات اسرائیل قدرت عملیاتی خود را تقریبا از دست داده‌اند، تلاش دارد با ایجاد رعب و وحشت در داخل کشور نشان دهد که هنوز از اقتدار لازم برای ماندن در قدرت برخوردار است.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در زندان‌های ایران

اگر جامعه جهانی توجه چندانی به افزایش نگران کننده اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ندارد، در داخل کشور وضعیت متفاوت است. از ۴۳ هفته پیش، هر سه‌شنبه در برخی از زندان‌های ایران، کارزاری با عنوان «سه‌شنبه‌های بدون اعدام» برگزار می‌شود که حمایت ایرانیان خارج کشور را نیز به همراه داشته است. سه‌شنبه ۲۹ آبان شمار زندان‌هائی که به این کارزار پیوستند به ۲۵ رسید. آین حرکت ۴۳ هفته پیش در بخش زنان زندان اوین آغاز شده بود. سه‌شنبه اول آبان همزمان با اعتصاب غذای زندانیان سیاسی، خانواده‌های گروهی از محکومین به اعدام نیز در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمعی برگزار کردند که مامورین امنیتی تلاش کردند از برگزاری آن جلوگیری کنند. این دومین بار است که خانواده‌های محکومین به اعدام تجمعات گروهی برگزار می‌کنند.

احکام اعدامی که در چند هفته اخیر برای مخالفان سیاسی و معترضین صادر شده‌، حکایت از رشد نارضائی در جامعه دارند. شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران، روز ۲۳ آبان ماه شش تن از متهمان پرونده معروف به »شهرک اکباتان» را به اتهام «مشارکت در قتل عمد» به قصاص نفس محکوم کرد. میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک، در آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری بازداشت شده بودند. آنان علاوه بر اتهام‌ شرکت در اعتراضات، در پرونده‌ای که ابهامات بسیاری در آن به چشم می‌خورد  به کشتن یکی از نیروهای بسیج به نام آرمان علیوردی متهم شده‌اند. این در حالیست که نقائص پرونده در حدی بوده است که به گفته یکی از وکلای پرونده، حتی رئیس شعبه با اعدام مخالف بود و این حکم با «رأی اقلیت» صادر شد. این رای تنها بر اساس  اعترافات اجباری برخی متهمان صادر شده، اگرچه کسانی که به اعدام محکوم شده‌اند به گفته رضا شفاخواه، یکی از وکلای آنها، حتی زیر فشار و شکنجه نیز «اعتراف» نکردند و استفاده از عبارت «اعتراف اجباری» درباره آنها صحیح نیست و رأی دادگاه «سیاسی» بوده است.

افزایش احکام اعدام برای مخالفان سیاسی

در هفته‌های گذشته سه زندانی سیاسی زن نیز در دادگاه‌های انقلاب تهران و رشت به اعدام محکوم شدند. آخرین آنها وریشه مرادی، ۲۰ آبان در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شده است. قبل از او شریفه محمدی در شعبه یک دادگاه انقلاب رشت و پخشان عزیزی در شبعه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران با اتهام مشابهی به اعدام محکوم شده بودند که حکم  شریفه محمدی چندی پیش لغو شد. شبعه ۵ دادگاه کیفری «خراسان رضوی» به ریاست محمدشجاع پورفدکی، شهروندی به نام محمد‌مهدی را که نام خانوادگی او مشخص نشده به اتهام قتل یک بسیجی در جریان تظاهراتی در اول مهر سال ۱۴۰۱ به اعدام محکوم کرده است.

حکم اعدام چهار شهروند بلوچ به نام‌ عیدو شه‌بخش، عبدالغنی شه‌بخش، سلیمان شه‌بخش و عبدالرحیم قنبرزهی که اخیرا در دیوان عالی تائید شده نیز هرلحظه می‌تواند به اجرا گذاشته شود. این چهار نفر به اتهام «بغی» در ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ در دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شدند. چهار زندانی عرب به نام‌ محمدرضا مجدم، علی مجدم، عدنان غبیشاوی و معین خنفری نیز که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه در بهمن ۱۴۰۱ به اعدام محکوم شده بودند، در تاریخ ۲۴ مهر امسال از زندان شیبان اهواز به زندان سپیدار برای اجرای حکم منتقل شدند و از آن زمان در انفرادی بسر می‌برند.

احتمال می‌رود که برای برخی دیگر از بازداشت‌شدگان خیزش مردمی ۴۰۱ نیز در هفته‌های آینده حکم اعدام صادر شود. حداقل به ۱۱۲ نفر از این بازداشت‌شدگان اتهاماتی وارد شده که حکم آنها می‌تواند اشد مجازات باشد که در جمهوری اسلامی اعدام است. البته رای دادگاه‌ها در جمهوری اسلامی کاملا سیاسی است و افزایش فشارهای بین‌المللی می‌تواند عاملی بازدارنده باشد. البته اگر جامعه جهانی و دولت‌هائی که دارای روابط دیپلماتیک و اقتصادی با جمهوری اسلامی هستند، هر مذاکره و نشستی را مشروط به عدم صدور احکام اعدام کنند. در گذشته اینگونه فشارهای بین‌المللی پاسخگو بوده و در شرایط کنونی با انزوای گسترده جمهوری اسلامی که در تلاش برای خروج از آن است، می‌تواند بیش از گذشته موثر واقع شود.

۱۴۰۳ آذر ۵, دوشنبه

سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )

 سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم



بحران‌های بی‌پایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانه‌ای تبدیل کرده است. گرانی افسارگسیخته، تورم بی‌سابقه و سیاست‌های ضد مردمی، کشور را در آستانه فروپاشی معیشتی قرار داده است. در این میان، خامنه‌ای و رژیم دیکتاتوری‌اش نه‌تنها راه‌حلی برای رهایی از این وضعیت ارائه نمی‌دهند، بلکه با سرکوب و بی‌تفاوتی، خشم عمومی را نادیده می‌گیرند.

رئیس‌جمهور با وقاحت تمام می‌گوید: «من در خانه لباس گرم می‌پوشم»، گویی فقر و رنج کارگران و اقشار فرودست برای این رژیم هیچ اهمیتی ندارد. نهادهای خاص و رانت‌خواران تحت حمایت خامنه‌ای همچنان از معافیت‌های مالیاتی و امتیازات ویژه برخوردارند، در حالی که مردم برای تأمین نان شب خود در تقلا هستند.

تورم سه ساله بالای ۴۰ درصد و افزایش بی‌وقفه قیمت‌ها، از مسکن و خودرو تا تخم‌مرغ، نمادی از بی‌کفایتی و فساد سیستماتیک در نظام است. کارشناسان هشدار داده‌اند که ادامه این مسیر تنها به انفجار خشم عمومی منجر خواهد شد.

آیا خامنه‌ای و حلقه نزدیکانش نمی‌بینند که لشکر گرسنگان و محرومان روزی این نظام پوسیده را به زیر خواهند کشید؟ وقت آن نرسیده که به جای ظلم و استبداد، دست از جان مردم بردارند؟ انقلاب گرسنگان در راه است و هیچ دیکتاتوری در برابر آن دوام نخواهد آورد.

هشدار به حاکمان؛ انقلاب لشکر گرسنگان در راه است ( پدرام طنازی )

هشدار به حاکمان؛ انقلاب لشکر گرسنگان در راه است


در جامعه‌ای که قرار بود مظهر عدالت علوی باشد، امروز فاصله طبقاتی به حدی رسیده است که قشر اشرافی در رفاه کامل به سر می‌برد و فقرا برای تأمین نان شب درمانده‌اند. این تناقض دردناک در برابر چشمان مردمی رخ می‌دهد که هر روز با فقر، بیکاری و نابرابری دست‌وپنجه نرم می‌کنند. آن‌ها یا مجبور به روی آوردن به کارهای خلاف شرع و شأن می‌شوند یا در نهایت، با صورتی سرخ از سیلی فقر، زندگی را سپری می‌کنند.

در این ساختار، مسئولانی با حقوق نجومی و امتیازات بی‌حدوحصر زندگی می‌کنند، در حالی که کارگران و کارمندان حتی توان تأمین هزینه‌های ابتدایی خود را ندارند. فساد، اختلاس، رانت‌خواری و تبعیض اقتصادی به امری عادی تبدیل شده و حاکمان به جای پاسخ‌گویی، تنها به تماشای این بی‌عدالتی‌ها نشسته‌اند.

اما کوچک‌ترین نتیجه این نابرابری، انباشت خشم و نارضایتی در دل‌های مردم محروم است. این بغض‌های فروخورده روزی به آتشفشان خشم تبدیل خواهد شد و لشکر گرسنگان علیه مسببان این بی‌عدالتی‌ها قیام خواهند کرد. آیا این هشدار را جدی نمی‌گیرید؟ انقلاب گرسنگان در راه است، و این بار هیچ قدرتی جلودار آن نخواهد بود. 

۱۴۰۳ آبان ۲۵, جمعه

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع

رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظاهر اقتدار خود نیست. بحران‌های داخلی و خارجی این رژیم را به لبه‌ی پرتگاه سقوط رانده است و هر روز که می‌گذرد، بیشتر به دوزخی که خود ساخته‌اند نزدیک می‌شوند. در حالی که فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در داخل کشور به اوج خود رسیده، آن‌ها همچنان با دروغ‌پردازی‌ها و تهدیدات بی‌اساس در تلاشند تا در برابر مردم 
ایران مقاومت کنند. اما آیا این رژیم فاسد می‌تواند از پس چالش‌های بی‌پایانی که خود به وجود آورده برآید؟


از زمانی که رژیم جمهوری اسلامی بر کشور ما تسلط یافته، هیچ روزی بدون بحران نگذشته است. اما امروز، بیش از هر زمان دیگری، این بحران‌ها به نقطه‌ای بحرانی رسیده که رژیم حتی قادر به پوشاندن ضعف‌های خود نیست. در حالی که مردم ایران در خیابان‌ها به دنبال آزادی و عدالت هستند، رژیم در پی سرکوب هرگونه صدای مخالف است. اعتراضات گسترده‌ای که در سال‌های اخیر به وقوع پیوسته، نشان‌دهنده این است که رژیم دیگر قادر به حفظ مشروعیت خود نیست. هر روز که می‌گذرد، مردم بیشتر از پیش از این رژیم فاصله می‌گیرند و امیدهایشان به اصلاح از دست رفته است. اما رژیم همچنان به دروغ‌های خود ادامه می‌دهد و تنها با تهدید و ارعاب سعی در کنترل اوضاع دارد.

فقدان استراتژی و سردرگمی در تصمیم‌گیری‌ها

اگرچه رژیم جمهوری اسلامی برای سال‌ها توانسته بود با سیاست‌های سرکوبگرانه و استفاده از گروه‌های نیابتی در منطقه، قدرت خود را حفظ کند، اما امروز شاهد شکست‌های پی‌درپی در سیاست‌های داخلی و خارجی این رژیم هستیم. در سال‌های اخیر، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی که روزگاری به عنوان ابزار فشار و تهدید در مقابل اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه به کار می‌رفتند، امروز نه تنها در میدان نبرد آسیب دیده‌اند، بلکه دیگر قادر به انجام عملیات‌های مؤثر نیستند. از حماس گرفته تا حزب‌الله، همه این گروه‌ها اکنون در وضعیت تدافعی قرار دارند و توانایی‌هایشان به شدت محدود شده است.

این شکست‌های استراتژیک در سیاست‌های منطقه‌ای، بیشتر از هر چیز نشان‌دهنده بحران جدی در داخل رژیم است. رژیم جمهوری اسلامی که برای سال‌ها بر استفاده از نیروهای نیابتی در منطقه به عنوان ابزار فشار تکیه کرده بود، حالا به وضوح با فروپاشی این استراتژی مواجه شده است. اما همچنان در درون کشور، تصمیم‌گیری‌های این رژیم دچار سردرگمی و تناقضات است. مقامات مختلف به جای تمرکز بر حل بحران‌های داخلی، مشغول به بازی‌های سیاسی و مباحثات بی‌پایان هستند که هیچ‌کدام برای مردم ایران سودی ندارند.

درخواست تغییر سیاست خارجی: نشانه‌ای از ضعف

در درون رژیم، صدای کسانی که خواستار تغییر سیاست‌های خارجی هستند، روز به روز بلندتر می‌شود. افرادی چون علی‌اکبر ولایتی که در گذشته به عنوان مشاور علی خامنه‌ای در امور بین‌المللی شناخته می‌شد، اکنون خواستار بازگشت به دیپلماسی و گفتگو با غرب هستند. این در حالی است که دیگر مقامات رژیم همچنان به دنبال ادامه سیاست‌های گذشته هستند و به دنبال بهانه‌های جدید برای توجیه شکست‌های خود می‌گردند.

این اختلافات نشان‌دهنده آن است که رژیم جمهوری اسلامی دیگر هیچ‌گونه همبستگی در درون خود ندارد. در حالی که برخی به دنبال تغییر سیاست‌های خارجی و بازگشت به گفتگو با جهان غرب هستند، دیگران بر ادامه سیاست‌های مقابله‌ای و انقلابی تأکید دارند. این کشمکش‌های داخلی تنها به آشفتگی بیشتر در داخل کشور دامن می‌زند و از آنجا که رژیم هیچ استراتژی مشخصی برای مقابله با بحران‌ها ندارد، تنها به عنوان یک کشتی بی‌پاروی در میان طوفان شنا می‌کند.

مردم: بزرگترین تهدید برای رژیم

یکی از بزرگترین تهدیدات برای رژیم جمهوری اسلامی، حضور و فعالیت‌های مردمی است که دیگر حاضر به تحمل ظلم و فساد نیستند. از زمان روی کار آمدن این رژیم، مردم ایران همواره با انواع سرکوب‌ها و بی‌عدالتی‌ها روبرو بوده‌اند. اما اکنون این سرکوب‌ها به نقطه‌ای رسیده که دیگر مردم هیچ ترسی از آن ندارند. اعتراضات سراسری و اعتصابات در نقاط مختلف کشور به وضوح نشان می‌دهند که رژیم دیگر قادر به کنترل جامعه نیست.

ایران امروز دیگر همان ایران گذشته نیست. مردم از زیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی به ستوه آمده‌اند و دیگر هیچ چیز نمی‌تواند آنها را در برابر رژیم ترسانده یا از خواسته‌هایشان منصرف کند. در چنین شرایطی، رژیم جمهوری اسلامی در حالی که به بحران‌های خود دامن می‌زند، نمی‌تواند از پس پاسخگویی به مطالبات مردم برآید. اعتراضات نه تنها از سوی طبقات اجتماعی مختلف، بلکه از سوی اقشار مذهبی و حتی نیروهای نظامی وابسته به رژیم نیز در حال گسترش است. این روند در نهایت می‌تواند به فروپاشی کل ساختار رژیم منجر شود.

رژیم در آستانه نابودی

حقیقت این است که رژیم جمهوری اسلامی به نقطه‌ای رسیده که هیچ راه برگشتی ندارد. فشارهای داخلی و خارجی، به‌ویژه نارضایتی‌های عمومی و بحران‌های اقتصادی، این رژیم را به سمت سقوط سوق می‌دهند. سیاست‌های داخلی و خارجی این رژیم نه تنها مشروعیت آن را از بین برده، بلکه باعث گسترش تنش‌های اجتماعی و سیاسی در داخل کشور شده است. در نهایت، جمهوری اسلامی به یک کشتی در حال غرق شدن تبدیل شده است که هیچ امیدی به نجات آن وجود ندارد.

رژیم جمهوری اسلامی برای حفظ قدرت خود، هیچ تدبیر مؤثری ندارد و تنها با سرکوب و تهدید به حیات خود ادامه می‌دهد. اما این روش‌ها در دنیای امروز به هیچ‌وجه جوابگو نیست. به نظر می‌رسد که رژیم در آستانه یک فروپاشی بزرگ است که می‌تواند به نجات ملت ایران و رهایی از این وضعیت ننگین منجر شود. 

رضا پهلوی در برابر رژیم پوسیده؛ فراخوان به مردم برای پایان دادن به جمهوری اسلامی

شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد سابق و از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های اپوزیسیون, در یک پیام ویدئویی اخیر با اشاره به شرایط بحرانی و تحولات جهانی، اعلام کرد که آماده است هدایت جنبش گذار را به عهده گیرد. پهلوی تاکید کرده است که امروز فرصتی استثنایی برای مردم ایران پدید آمده تا رژیم دیکتاتوری و فاسد جمهوری اسلامی را برای همیشه کنار زده و آینده‌ای آزاد و دموکراتیک را برای کشور رقم زنند.



او به‌صراحت اعلام کرده که قصد دارد نیروی محرکه‌ای باشد که خواسته‌های واقعی مردم ایران را به جهان معرفی کرده و در کریدورهای قدرت بین‌المللی نیز از آن‌ها حمایت کند. پهلوی تصریح کرد که هدف او نه جاه‌طلبی شخصی، بلکه تسهیل فرآیند گذار و تقویت جامعه مدنی است. او ضمن تأکید بر عدم تمایل به قدرت‌طلبی، نقش خود را تنها در تسریع فرآیند دموکراسی‌خواهی و رهایی مردم ایران می‌بیند و انتخاب نهایی نوع نظام را بر عهده ملت ایران گذاشته است.

اظهارات اخیر شاهزاده رضا پهلوی با واکنش‌های گسترده‌ای مواجه شده و بسیاری از فعالان و تحلیل‌گران بر این باورند که او به درستی به نقطه‌ای حساس اشاره کرده است. در شرایطی که جمهوری اسلامی با افزایش فشارهای بین‌المللی و منطقه‌ای، از جمله تضعیف نیروهای نیابتی خود و آسیب‌پذیری سیستم‌های دفاعی‌اش در برابر حملات مداوم اسرائیل مواجه است، پهلوی این موقعیت را فرصت مناسبی برای تحقق آزادی و رهایی مردم ایران از چنگال دیکتاتوری دینی می‌داند.

تاکید پهلوی بر شرایط حساس زمانی همچنین در پی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بازگشت سیاست «فشار حداکثری» بر رژیم جمهوری اسلامی می‌تواند اشاره‌ای به افزایش تحریم‌ها و محدودیت‌های اقتصادی و دیپلماتیک علیه جمهوری اسلامی باشد. او بر این باور است که با همکاری و همدلی نیروهای مختلف مخالف نظام و با بهره‌گیری از این شرایط جهانی، می‌توان سرنگونی این رژیم سرکوبگر را تسریع کرد و به سمت یک ایران آزاد حرکت کرد.

پیشتر، پهلوی به همراه دیگر چهره‌های مطرح اپوزیسیون، از جمله شیرین عبادی، مسیح علی‌نژاد، حامد اسماعیلیون، عبدالله مهتدی و نازنین بنیادی، با امضای «منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران» هدف خود را براندازی رژیم جمهوری اسلامی و ایجاد یک نظام دموکراتیک و عاری از استبداد اعلام کردند. این اتحاد از سوی بسیاری به‌عنوان نقطه عطفی در همبستگی و هماهنگی نیروهای اپوزیسیون در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی شناخته شد. اگرچه برخی از منتقدان این اتحاد، آن را نوعی «رهبری از خارج» تلقی کرده و نسبت به امکان اثرگذاری واقعی آن تردیدهایی مطرح کردند، اما پهلوی و دیگر امضاکنندگان تاکید دارند که این منشور برای تقویت همبستگی ملی و تسریع روند گذار تدوین شده است.

با این حال، این اتحاد بدون چالش نبوده است. نازنین بنیادی، از مخالفان جمهوری اسلامی، به دلایل نامشخصی از این ائتلاف کناره‌گیری کرد و این اقدام باعث شد تا بحث‌هایی در مورد انسجام نیروهای اپوزیسیون بر سر «رهبری واحد» بار دیگر مطرح شود. با این حال، پهلوی تاکید دارد که وظیفه او و سایرین ایجاد یک بستر مناسب برای حمایت از انقلاب مردمی و دفاع از خواسته‌های ملت ایران است.

پیش از این نیز، رضا پهلوی با ارائه اظهاراتی در سالمرگ خمینی، بنیان‌گذار ننگین جمهوری اسلامی، بزرگ‌ترین اپوزیسیون را، خود ملت ایران دانست و بر اولویت ایجاد سازوکاری برای هماهنگی و تقویت اعتصابات و اعتراضات مردمی تاکید کرد. این سخنان، واکنش تند برخی سازمان‌های سیاسی چپ‌گرا را به دنبال داشت که پهلوی را متهم به تلاش برای بهره‌برداری سیاسی از اعتراضات مردمی به نفع سلطنت‌طلبان و نفی دیگر نیروهای اپوزیسیون کردند.

در شرایط فعلی، این مخالفت‌ها در حالی ادامه دارد که بسیاری از فعالان معتقدند رهبری پهلوی، با توجه به سابقه تاریخی و جایگاه اجتماعی او، می‌تواند نقشی مؤثر در هماهنگی و تقویت جبهه مخالفان رژیم ایفا کند. پهلوی از آن دسته افرادی است که خود را به عنوان شخصیتی فراتر از جاه‌طلبی‌های فردی معرفی کرده و ادعا دارد که تنها به دنبال انتقال قدرت به مردم و ایجاد یک ساختار دموکراتیک و انتخابی است که در آن مردم ایران تصمیم نهایی را برای نوع نظام آینده اتخاذ کنند.

رضا پهلوی با سخنان اخیر خود بار دیگر بر این نکته تاکید کرد که مردم ایران اکنون می‌توانند با اتحاد و همبستگی خود، رژیم پوسیده و مستبد جمهوری اسلامی را از پای درآورده و فصل نوینی را برای کشور خود رقم زنند. پهلوی بر این باور است که جهان آماده شنیدن صدای مردم ایران است و فرصتی استثنایی فراهم شده تا تمامی مردم، با همکاری و همراهی در برابر ستم‌های چندین دهه رژیم بایستند و به سوی آزادی قدم بردارند.

شاهزاده رضا پهلوی، تاکید کرده است که امروز فرصتی استثنایی برای مردم ایران پدید آمده تا رژیم دیکتاتوری و فاسد جمهوری اسلامی را برای همیشه کنار زده و آینده‌ای آزاد و دموکراتیک را برای کشور رقم زنند.

او به‌صراحت اعلام کرده که قصد دارد نیروی محرکه‌ای باشد که خواسته‌های واقعی مردم ایران را به جهان معرفی کرده و در کریدورهای قدرت بین‌المللی نیز از آن‌ها حمایت کند. پهلوی تصریح کرد که هدف او نه جاه‌طلبی شخصی، بلکه تسهیل فرآیند گذار و تقویت جامعه مدنی است. او ضمن تأکید بر عدم تمایل به قدرت‌طلبی، نقش خود را تنها در تسریع فرآیند دموکراسی‌خواهی و رهایی مردم ایران می‌بیند و انتخاب نهایی نوع نظام را بر عهده ملت ایران گذاشته است.

اظهارات اخیر شاهزاده رضا پهلوی با واکنش‌های گسترده‌ای مواجه شده و بسیاری از فعالان و تحلیل‌گران بر این باورند که او به درستی به نقطه‌ای حساس اشاره کرده است. در شرایطی که جمهوری اسلامی با افزایش فشارهای بین‌المللی و منطقه‌ای، از جمله تضعیف نیروهای نیابتی خود و آسیب‌پذیری سیستم‌های دفاعی‌اش در برابر حملات مداوم اسرائیل مواجه است، پهلوی این موقعیت را فرصت مناسبی برای تحقق آزادی و رهایی مردم ایران از چنگال دیکتاتوری دینی می‌داند.

تاکید پهلوی بر شرایط حساس زمانی همچنین در پی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بازگشت سیاست «فشار حداکثری» بر رژیم جمهوری اسلامی می‌تواند اشاره‌ای به افزایش تحریم‌ها و محدودیت‌های اقتصادی و دیپلماتیک علیه جمهوری اسلامی باشد. او بر این باور است که با همکاری و همدلی نیروهای مختلف مخالف نظام و با بهره‌گیری از این شرایط جهانی، می‌توان سرنگونی این رژیم سرکوبگر را تسریع کرد و به سمت یک ایران آزاد حرکت کرد.

پیشتر، پهلوی به همراه دیگر چهره‌های مطرح اپوزیسیون، از جمله شیرین عبادی، مسیح علی‌نژاد، حامد اسماعیلیون، عبدالله مهتدی و نازنین بنیادی، با امضای «منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران» هدف خود را براندازی رژیم جمهوری اسلامی و ایجاد یک نظام دموکراتیک و عاری از استبداد اعلام کردند. این اتحاد از سوی بسیاری به‌عنوان نقطه عطفی در همبستگی و هماهنگی نیروهای اپوزیسیون در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی شناخته شد. اگرچه برخی از منتقدان این اتحاد، آن را نوعی «رهبری از خارج» تلقی کرده و نسبت به امکان اثرگذاری واقعی آن تردیدهایی مطرح کردند، اما پهلوی و دیگر امضاکنندگان تاکید دارند که این منشور برای تقویت همبستگی ملی و تسریع روند گذار تدوین شده است.

با این حال، این اتحاد بدون چالش نبوده است. نازنین بنیادی، از مخالفان جمهوری اسلامی، به دلایل نامشخصی از این ائتلاف کناره‌گیری کرد و این اقدام باعث شد تا بحث‌هایی در مورد انسجام نیروهای اپوزیسیون بر سر «رهبری واحد» بار دیگر مطرح شود. با این حال، پهلوی تاکید دارد که وظیفه او و سایرین ایجاد یک بستر مناسب برای حمایت از انقلاب مردمی و دفاع از خواسته‌های ملت ایران است.

پیش از این نیز، رضا پهلوی با ارائه اظهاراتی در سالمرگ روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، بزرگ‌ترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی را خود ملت ایران دانست و بر اولویت ایجاد سازوکاری برای هماهنگی و تقویت اعتصابات و اعتراضات مردمی تاکید کرد. این سخنان، واکنش تند برخی سازمان‌های سیاسی چپ‌گرا را به دنبال داشت که پهلوی را متهم به تلاش برای بهره‌برداری سیاسی از اعتراضات مردمی به نفع سلطنت‌طلبان و نفی دیگر نیروهای اپوزیسیون کردند.

در شرایط فعلی، این مخالفت‌ها در حالی ادامه دارد که بسیاری از فعالان معتقدند رهبری پهلوی، با توجه به سابقه تاریخی و جایگاه اجتماعی او، می‌تواند نقشی مؤثر در هماهنگی و تقویت جبهه مخالفان رژیم ایفا کند. پهلوی از آن دسته افرادی است که خود را به عنوان شخصیتی فراتر از جاه‌طلبی‌های فردی معرفی کرده و ادعا دارد که تنها به دنبال انتقال قدرت به مردم و ایجاد یک ساختار دموکراتیک و انتخابی است که در آن مردم ایران تصمیم نهایی را برای نوع نظام آینده اتخاذ کنند.

رضا پهلوی با سخنان اخیر خود بار دیگر بر این نکته تاکید کرد که مردم ایران اکنون می‌توانند با اتحاد و همبستگی خود، رژیم پوسیده و مستبد جمهوری اسلامی را از پای درآورده و فصل نوینی را برای کشور خود رقم زنند. پهلوی بر این باور است که جهان آماده شنیدن صدای مردم ایران است و فرصتی استثنایی فراهم شده تا تمامی مردم، با همکاری و همراهی در برابر ستم‌های چندین دهه رژیم بایستند و به سوی آزادی قدم بردارند. 

اسرائیل آماده حمله؛ برنامه اتمی جمهوری اسلامی در آستانه نابودی

به نظر می‌رسد که رژیم جمهوری اسلامی هر روز با چالش‌های بیشتری در مسیر دستیابی به سلاح اتمی مواجه می‌شود و از سوی دیگر اسرائیل با تقویت مواضع خود، به‌ویژه در پی تغییرات دیپلماتیک در ایالات متحده، مصمم‌تر از همیشه برای مقابله با برنامه‌های هسته‌ای این رژیم گام برمی‌دارد. اخیراً یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، طی نخستین جلسه خود با فرماندهان ارتش، با لحنی قاطع اعلام کرد که شرایط برای حمله به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری مهیاست.

کاتز تأکید کرد که اکنون فرصت مهمی پیش‌رو است تا «خطر نابودی اسرائیل» را با خنثی کردن برنامه اتمی رژیم تهران از میان بردارند. او در این نشست گفت: «وضعیت دیپلماتیک و عملیاتی در حال حاضر به‌گونه‌ای است که هرگز به این اندازه برای اقدام علیه ایران مهیا نبوده است.» به باور وی، نه‌تنها از منظر امنیتی بلکه از نظر دیپلماتیک، زمینه‌های لازم برای مقابله با جمهوری اسلامی فراهم شده است.

تحرکات اخیر اسرائیل، به‌ویژه حملات هوایی در ماه‌های اخیر، پیامی روشن به تهران فرستاده است. در ماه‌های اردیبهشت و مهر، نیروی هوایی اسرائیل اقدام به هدف‌گیری سامانه‌های پیشرفته پدافندی ایران کرد و با این حملات، نشان داد که زیرساخت‌های دفاعی جمهوری اسلامی در برابر نیروی اسرائیلی چندان هم نفوذناپذیر نیستند. این حملات، آن هم در قلب تهران، واقعیت‌هایی را آشکار ساخت که نشان‌دهنده قدرت و اراده اسرائیل برای برخورد با برنامه‌های نظامی رژیم ایران است.

مقامات اسرائیلی، از جمله نخست‌وزیران سابقی چون نفتالی بنت و یائیر لاپید، مدت‌هاست خواستار یک واکنش قاطع علیه برنامه هسته‌ای ایران هستند و اکنون، با بازگشت ترامپ به عرصه قدرت در ایالات متحده، امیدواری به حمایت‌های بین‌المللی و تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی بیشتر شده است.

جمهوری اسلامی اما، به جای تلاش برای کاهش تنش‌ها، با آزمایش‌های موشکی تحریک‌آمیز در پی افزایش بازدارندگی نظامی خود است. احمد نادری، یکی از نمایندگان مجلس، پس از آزمایش موشکی در شاهرود، با صراحت از ضرورت «آزمایش اتمی و اعلام رسمی آن» سخن گفت. این اظهارات نشان‌دهنده تلاش جمهوری اسلامی برای تقویت موضع خود در قبال قدرت‌های جهانی است و خواستار دستیابی به قدرت بازدارندگی حداکثری به هر قیمت است.

علاوه بر نادری، حسین موسویان، دیپلمات سابق جمهوری اسلامی، نیز اخیراً در مقاله‌ای مدعی شد که بازگشت ترامپ به کاخ سفید، استراتژی‌های امنیتی رژیم را به شدت تحت تأثیر قرار داده و آن‌ها را به‌سمت تقویت برنامه هسته‌ای و دستیابی به سلاح‌های اتمی سوق داده است. در حالی که موسویان با اعترافی آشکار از راهبرد جدید جمهوری اسلامی سخن می‌گوید، اسرائیل هم اعلام کرده که هرگز اجازه نخواهد داد چنین برنامه‌ای به سرانجام برسد.

در این میان، کاتز در خصوص نقش حزب‌الله نیز موضعی جدی اتخاذ کرده و اعلام کرده است که آتش‌بسی برقرار نخواهد شد مگر اینکه این گروه نظامی از مرزهای لبنان عقب‌نشینی کرده و فاصله خود را با اسرائیل حفظ کند. اصرار بر این موضوع نشان‌دهنده عزم اسرائیل برای مهار تمامی تهدیدهای منطقه‌ای است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از سوی جمهوری اسلامی حمایت می‌شوند.

در نهایت، به نظر می‌رسد با روی کار آمدن مجدد ترامپ در آمریکا و احتمال حمایت مجدد ایالات متحده از اقدامات قاطع اسرائیل علیه ایران، آینده برای جمهوری اسلامی تیره و تارتر از همیشه شده است. اگر رژیم تهران همچنان بر ادامه برنامه‌های اتمی خود اصرار ورزد، احتمالاً به‌زودی با پاسخ‌های شدیدتری از سوی اسرائیل و متحدانش مواجه خواهد شد.



 

۱۴۰۳ آبان ۲۳, چهارشنبه

جنایت تازه جمهوری اسلامی؛ اعدام برای سرکوب صدای آزادی‌ خواهان اکباتان

 در یکی از تلخ‌ترین نمونه‌های سرکوب مخالفان در ایران، شش تن از جوانانی که در اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ شرکت داشتند، به اتهامات ساختگی به اعدام محکوم شده‌اند. میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیر محمد خوش‌اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک، شهروندانی که در اعتراضات مردمی در منطقه اکباتان تهران دستگیر شده بودند، همگی با رأی شعبه ۱۳ دادگاه کیفری تهران به مرگ محکوم شده‌اند.


بابک پاک‌نیا، وکیل دادگستری، روز چهارشنبه ۲۳ آبان اعلام کرد که این افراد از سوی مستشاران شعبه سیزدهم دادگاه کیفری تهران به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده‌اند، در حالی که رئیس شعبه مخالف این حکم بوده و نظر مخالف خود را به عنوان «رأی اقلیت» ارائه کرده است. پاک‌نیا یادآور شده که این احکام هنوز قابل فرجام‌خواهی هستند و متهمان می‌توانند از دیوان عالی درخواست تجدید نظر کنند.

در جریان آخرین جلسات دادگاه، این افراد در صدد دفاع از خود در برابر اتهام محاربه و قتل عمد برآمدند. شواهد جدید حاکی از آن است که حتی در روزهای اخیر، چهار تن از این متهمان که با قرار وثیقه آزاد شده بودند، ناگهان بازداشت و به زندان قزلحصار بازگردانده شدند. پیام درفشان، وکیل یکی از متهمان، از عدم شفافیت در روند دستگیری مجدد موکلانش انتقاد کرده و تصریح کرده که اتهام جدیدی به این افراد تفهیم نشده است.

پرونده این معترضان به نام «پرونده اکباتان» شناخته می‌شود و به گفته ناظران حقوق بشری یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های ساختگی نهادهای امنیتی علیه معترضان بوده است. در جریان اعتراضات آبان ۱۴۰۱، یکی از اعضای بسیج به نام آرمان علی‌وردی در درگیری‌ها در اکباتان مجروح شد و دو روز بعد جان باخت. مقامات امنیتی و قضایی با تمرکز بر این حادثه، چندین جوان از ساکنان اکباتان را به اتهام محاربه و مشارکت در قتل عمد تحت پیگرد قرار دادند.

مقام‌های امنیتی در تلاش بوده‌اند ابعاد واقعی این پرونده را مخفی نگه دارند. با این حال، سازمان حقوقی دادبان، که به پرونده‌های حقوق بشری در ایران می‌پردازد، گزارشی درباره شرایط یکی از متهمان این پرونده به نام علیرضا برمرزپورناک منتشر کرده که نشان می‌دهد وی در زمان درگیری اصلاً در صحنه حضور نداشته است. به گفته منابع نزدیک به پرونده، تصویر علیرضا تنها در فیلمی از تعقیب آرمان علی‌وردی موجود است و او در صحنه ضرب و شتم نهایی این بسیجی حضور نداشته است.

علیرضا، متولد ۱۳۷۶، از اولین بازداشت‌شدگان این پرونده بوده و پس از بازداشت توسط اطلاعات سپاه، تحت فشار و بازجویی قرار گرفته است. همچنین، یکی دیگر از متهمان به نام نوید نجاران که بدون دسترسی به وکیل و حقوق اولیه‌اش بازداشت شده، از مدتی پیش به تهران منتقل شده و تاکنون از سوی خانواده و نزدیکانش پیگیری قابل‌توجهی برای روشن شدن وضعیت او صورت نگرفته است.

گزارش‌ها حاکی از آن است که متهمان در این پرونده تحت شکنجه و فشارهای روانی قرار گرفته‌اند و حقوق اولیه آن‌ها در جریان بازجویی‌ها نقض شده است. روند رسیدگی قضایی نیز به شکلی غیرشفاف و مبهم پیش رفته، و حتی با فرض مسئولیت آن‌ها در ماجرای کشته شدن علی‌وردی، همچنان مشخص نیست که این بسیجی دقیقاً به دست چه کسی و تحت چه شرایطی جان خود را از دست داده است.


پرونده اکباتان نمونه‌ای دیگر از تلاش دستگاه‌های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی برای خاموش کردن صدای مخالفان به هر قیمتی است. در حالی که افکار عمومی در ایران و جهان از این اقدامات وحشیانه به شدت انتقاد کرده و نگرانی‌های خود را از افزایش اعدام‌های سیاسی در ایران ابراز کرده‌اند، این شش جوان اکنون در معرض خطر جدی اجرای احکام اعدام قرار دارند. نهادهای حقوق بشری همچنان بر پیگیری و افشای این پرونده‌ها اصرار دارند و خواهان لغو احکام اعدام و آزادی فوری معترضان زندانی هستند.

نقش رسانه و افشای مستندات برای آگاهی جهانی از وضعیت حقوق بشر

حماس نه تنها از تأمین نیازهای ابتدایی مردم سر باز می‌زند، بلکه هر صدای اعتراضی را نیز با سرکوب و اعمال خشونت خاموش می‌کند تا هیچ مخالفتی در برابر سیاست‌های دیکتاتوری خود باقی نماند.

به گفته منابع اسرائیلی، این ویدیوها که جمعاً نزدیک به ۴۶ دقیقه هستند و از دوربین‌های مداربسته ضبط شده‌اند، اسناد دقیقی از پایگاه "پایگاه ۱۷" در غزه را ارائه می‌دهند. در این پایگاه، غیرنظامیان تحت بازجویی‌های شدید و آزارهای جسمانی قرار گرفته و بازجویان حماس از اعمالی نظیر آویزان کردن متهمان از سقف و فلک کردن برای ارعاب و خاموش کردن هر گونه صدای اعتراض استفاده کرده‌اند. این تصاویر یادآور سیاه‌ترین روزهای تاریخ برای مردمی است که زیر بار یک حکومت سرکوب‌گر در نوار غزه زندگی می‌کنند. پیش از این نیز، برخی گزارش‌های غیررسمی از شکنجه و آزار مردم غزه توسط گروه‌های مسلح حماس و جهاد اسلامی منتشر شده بود، اما این اولین بار است که تصاویر واضحی از این اعمال وحشیانه به نمایش گذاشته شده و واقعیت تلخ زندگی مردم غزه به وضوح قابل مشاهده است. این اسناد نشان می‌دهد که حماس از سیاستی مشابه سایر گروه‌های سرکوب‌گر منطقه برای خفقان کامل جامعه استفاده می‌کند؛ سیاستی که آزادی‌های شخصی، امنیت و آرامش را از مردم غزه ربوده و به آنها تنها درد و رنج را تحمیل کرده است.

مقامات اسرائیلی در واکنش به انتشار این ویدیوها اعلام کرده‌اند که "این تصاویر، ماهیت واقعی حکومت حماس در نوار غزه را به جهان نشان می‌دهد." آنها تاکید کردند که این اسناد افشاگر روش‌های سرکوب و تحمیل خشونت و ارعاب بر مردمی است که نه تنها زیر بار فشار حماس، بلکه تحت سلطه و ارعاب ایدئولوژی‌ها و قدرت‌طلبی‌های بی‌رحمانه قرار دارند. در حالی که شهروندان غزه به دنبال راهی برای زندگی عادی و آزادی هستند، حماس هرگونه صدای مخالف را با خشونت خاموش می‌کند.

اسرائیل همچنین اعلام کرد که این اسناد و ویدیوها نشان‌دهنده آن است که بازجویی‌های خشن و سازمان‌یافته علیه غیرنظامیان غزه توسط حماس در سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ در این پایگاه‌ها انجام شده و با شرایط جنگی اخیر در نوار غزه این اطلاعات به دست آمده و افشا شده است. مقامات اسرائیلی این نوع رفتارها را شبیه به رفتارهای سرکوب‌گرانه جمهوری اسلامی دانسته و در حساب رسمی وزارت خارجه اسرائیل نیز تاکید شده که "تروریست‌های حماس بیش از هر زمان دیگری شباهت به اربابان خود در جمهوری اسلامی ایران دارند."

این اقدامات بی‌رحمانه در شرایطی افشا شده که نارضایتی و اعتراضات عمومی در غزه رو به افزایش است. در ماه‌های اخیر گزارش‌هایی از اعتراضات مردمی در غزه به دلیل قحطی، کمبود غذا و گرسنگی منتشر شده که این شرایط نامساعد حاصل سیاست‌های سرکوب‌گرانه حماس است. نیروهای حماس با سرقت کمک‌های امدادی که از کشورهای مختلف برای کمک به مردم غزه ارسال می‌شود، این مواد غذایی و کمک‌ها را از دسترس مردم خارج می‌کنند و مانع از توزیع این کمک‌ها می‌شوند. حماس نه تنها از تأمین نیازهای ابتدایی مردم سر باز می‌زند، بلکه هر صدای اعتراضی را نیز با سرکوب و اعمال خشونت خاموش می‌کند تا هیچ مخالفتی در برابر سیاست‌های دیکتاتوری خود باقی نماند.

در پی افشای این ویدیوها، ارتش اسرائیل و نیروهای امنیتی شاباک بر عملیات‌های خود در نوار غزه برای شناسایی و تخریب زیرساخت‌های تروریستی حماس افزوده‌اند. مقامات اسرائیلی می‌گویند هدف این عملیات‌ها کاهش اثرات فعالیت‌های تروریستی و خشونت‌های این گروه است تا زمینه برای زندگی انسانی‌تر و امنیت بیشتر در نوار غزه فراهم شود. این گزارش‌ها در حالی منتشر شده‌اند که بسیاری از مردم غزه با وجود همه‌گیری بی‌عدالتی و سرکوب در برابر شرایط دشوار مقاومت می‌کنند. امید آن‌ها به زندگی در شرایطی بهتر، زیر سایه حکومتی است که به آنها حق زندگی و آزادی بدهد.

۱۴۰۳ آبان ۲۱, دوشنبه

از فردا، برنامه قطع برق در ایران آغاز می‌شود

از فردا قطع برق برنامه‌ریزی شده و کمبود گاز در سراسر کشور به مرحله بحرانی رسیده است، اما این تنها نوک کوه یخ مشکلات ناشی از مدیریت غلط و بی‌کفایت جمهوری اسلامی است. با گذشت چهار دهه از حکمرانی که همواره بر ذخایر غنی گاز و نفت ایران تکیه کرده است، اکنون به‌خاطر بی‌برنامگی و فساد گسترده، کشور با یکی از بدترین بحران‌های انرژی مواجه شده است. با شروع فصل سرما، دولت ناگزیر است برای مدیریت مصرف، خاموشی‌های منظم را در برنامه روزانه خانوارها بگنجاند.

وزارت نیرو اعلام کرده که از ۲۰ آبان، هر روز از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر خاموشی‌ها در مناطق مختلف کشور اعمال می‌شود تا به قول آنها مصرف برق را "مدیریت" کنند، در حالی که برخی از نیروگاه‌ها در همین شرایط، برای تولید برق به سوزاندن مازوت (یکی از آلوده‌ترین سوخت‌های فسیلی) روی آورده‌اند. این در حالی است که استفاده از مازوت نه تنها آلودگی هوا را به شکل خطرناکی افزایش می‌دهد، بلکه نشان‌دهنده‌ی عمق بحران انرژی در ایران است، چرا که سوزاندن مازوت به‌دلیل پیامدهای مخرب زیست‌محیطی حتی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ممنوع است. به رغم این بحران‌ها، دولت همچنان طرح‌های ضربتی و نمایشی را پیش گرفته است. فاطمه مهاجری، سخنگوی دولت، اعلام کرده که قرار است در سه نیروگاه از استفاده مازوت جلوگیری شود تا به زعم خود از سلامت عمومی حفاظت شود. اما با توجه به برنامه قطع برق، فشار آن به‌طور مستقیم بر دوش مردم خواهد بود. به نظر می‌رسد این تصمیم تنها برای پوشاندن ناکارآمدی در مدیریت منابع انرژی و جلوگیری از اعتراضات عمومی اتخاذ شده است، نه برای یافتن راه‌حلی بنیادی.

دولت همچنین در اقدامی دیگر، قانون افزایش قیمت برق را برای مشترکان پرمصرف تصویب کرده است. طبق این قانون، که به نام «قانون مانع‌زدایی از صنعت برق» شهرت یافته، قیمت برق به‌صورت پلکانی افزایش خواهد یافت. عباس علی‌آبادی، وزیر نیرو، ادعا کرده که این اقدام برای توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش مصرف است، اما واقعیت این است که این طرح‌ها فقط به ضرر خانواده‌ها و صنایع خواهد بود. مصطفی رجبی مشهدی، مدیرعامل شرکت توانیر نیز گفته که این افزایش قیمت برای مشترکان پرمصرف به روش پلکانی-افزایشی تعیین می‌شود. این اقدامات نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی با بهانه‌ کردن "بهینه‌سازی مصرف" بار بحران انرژی را به دوش مردم و بخش‌های خصوصی می‌اندازد.

علاوه بر بحران برق، وضعیت گاز نیز در شرایط اسفباری قرار دارد. به گزارش صندوق توسعه ملی، کمبود گاز در ایران به حدی رسیده که تا سال ۱۴۲۰، کشور قادر به تامین دو سوم نیاز گازی خود نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه‌گذاری گسترده‌ای صورت گیرد. اما تاکنون نشانه‌ای از تلاش واقعی برای اصلاح زیرساخت‌های انرژی دیده نمی‌شود. رضا سپه‌وند، عضو کمیسیون انرژی مجلس، هشدار داده که کاهش فشار در مخازن گاز و فرسودگی تجهیزات، عملا تولید گاز را با مشکلات فراوانی مواجه کرده است. سعید تاجیک، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران، این بحران را نه فقط یک مشکل اقتصادی، بلکه تهدیدی برای امنیت کشور دانسته و گفته اگر جمهوری اسلامی نتواند مشکلات ساختاری و مدیریتی خود را حل کند، این بحران به زودی به یک فاجعه امنیتی تبدیل خواهد شد. او تاکید کرده که ایران باید به پیمان‌های بین‌المللی بپیوندد و از تکنولوژی‌های جدید برای بهبود مصرف و کاهش تولید کربن بهره ببرد، اما تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سر قدرت است، چشم‌انداز واقعی برای چنین تغییراتی وجود ندارد.

محمدرضا مدیری، مدیرعامل پتروشیمی زنجان، با اشاره به روند نزولی تولید گاز و نیاز به سرمایه‌گذاری حداقل ۳۰ میلیارد دلاری، گفته است که ایران با بحران انرژی "آخرالزمانی" روبه‌رو است و احتمالاً طی سال‌های آینده کشور حتی به واردکننده نفت و گاز تبدیل خواهد شد. او تصریح کرده که حتی اگر تحریم‌ها نیز برداشته شوند، جمهوری اسلامی به دلیل فرسودگی زیرساخت‌ها نمی‌تواند بیش از حد توان کنونی نفت و فرآورده‌های نفتی تولید کند.

این بحران نتیجه سال‌ها سوءمدیریت، فساد گسترده و ناتوانی جمهوری اسلامی در تامین نیازهای اولیه مردم است. به‌رغم ادعاهای متعدد مقامات در خصوص برنامه‌های بلندمدت برای توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، کارشناسان معتقدند این برنامه‌ها حتی در صورت اجرا شدن، به‌دلیل بی‌توجهی و تاخیرهای سالیان، در کوتاه‌مدت قادر به جبران بحران فعلی نخواهند بود. این وضعیت اسفبار به خوبی نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی به جای راه‌حل‌های واقعی، به تصمیمات موقتی و نمایشی روی آورده و حاضر است سلامت و آسایش مردم را به بهای حفظ قدرت خود قربانی کند.

این زمستان و زمستان‌های آتی، مردم ایران باید خود را برای دوره‌ای طولانی از کمبودهای برق و گاز و زندگی در سایه بحران انرژی آماده کنند؛ بحرانی که نه فصلی، بلکه حاصل ۴۰ سال حکومتی است که فقط به فکر بقای خود بوده و مردم را به فراموشی سپرده است.


۱۴۰۳ آبان ۲۰, یکشنبه

نقش سپاه تروریستی پاسداران در سیاست گذاری های دفاعی و دکترین هسته ای ایران

در شامگاه جمعه، ۱۸ آبان‌ماه ۱۴۰۳، شلیک یک موشک بالستیک از سوی نیروهای سپاه پاسداران از حوالی پایگاه موشکی این نیرو در نزدیکی شاهرود توجه بسیاری را به خود جلب کرد. منابع محلی و ویدیوهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی این اقدام را تأیید کرده و حاکی از آن هستند که این آزمایش به عنوان واکنشی به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات اخیر ایالات متحده و شرایط تازه در عرصه روابط بین‌المللی ایران انجام شده است.

سپاه پاسداران، بدون اطلاع‌رسانی رسمی در مورد این آزمایش، واکنش‌های گسترده‌ای از سوی کارشناسان و تحلیل‌گران داخلی و خارجی را به همراه داشته است. برخی نمایندگان و چهره‌های نزدیک به حکومت نیز به حمایت از این اقدام پرداخته و آن را در راستای سیاست‌های بازدارندگی دفاعی ایران توصیف کرده‌اند. احمد نادری، نماینده مجلس شورای اسلامی، در این باره اعلام کرد که توسعه موشک‌های قاره‌پیما در چارچوب برنامه‌های دفاعی جمهوری اسلامی قرار دارد و تأکید کرد که دستیابی به قابلیت‌های هسته‌ای ممکن است به‌زودی به عنوان ابزاری برای افزایش توان بازدارندگی ایران معرفی شود. وی معتقد است که ایران نباید زمان بیشتری را از دست دهد و نیاز است که این موضوع به صورت رسمی در دستور کار قرار گیرد.

با توجه به شرایط پیچیده منطقه‌ای، تحلیل‌گران معتقدند که ایران به دنبال استفاده از نمایش قدرت نظامی برای پاسخ به فشارهای فزاینده بین‌المللی است. برخی از این تحلیل‌ها بر این باورند که حمله‌های اخیر اسرائیل به مراکز نظامی داخل ایران، از جمله پایگاه‌های موشکی در شاهرود، عاملی محرک برای تقویت دکترین دفاعی ایران بوده است. این دکترین، بر پایه توان موشکی و احتمالا گسترش فعالیت‌های هسته‌ای تنظیم شده تا نوعی توازن قوا در منطقه به وجود آورد. در همین راستا، حسین موسویان، از دیپلمات‌های پیشین جمهوری اسلامی و تحلیل‌گر مسائل امنیتی، در مقاله‌ای تحت عنوان "تاثیر پیروزی ترامپ بر استراتژی امنیت ملی ایران" به جزئیات استراتژی جدیدی که به گفته وی توسط برخی جریان‌های تندرو در داخل ایران دنبال می‌شود، اشاره کرده است. موسویان اظهار داشته که شرایط امنیتی و فشارهای خارجی، جمهوری اسلامی را به سمت پذیرش نیاز به دستیابی به بازدارندگی هسته‌ای سوق داده است. او در این مقاله مدعی شد که طبق نظرسنجی‌های داخلی، درصد قابل توجهی از مردم ایران خواهان تقویت قابلیت‌های نظامی و هسته‌ای کشور هستند، امری که می‌تواند منجر به تغییر استراتژی‌های کلان نظامی در آینده شود. اظهارات و تحرکات اخیر در جمهوری اسلامی به ویژه پس از انتخاب مجدد ترامپ، گویای آن است که احتمالا ایران از مواضع پیشین خود مبنی بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود فاصله گرفته است. اگرچه وزارت خارجه ایران در گذشته همواره تأکید کرده که برنامه هسته‌ای این کشور صرفاً اهداف غیرنظامی دارد، اما افزایش آشکار تمایل به ارتقاء سطح توانایی‌های نظامی و هسته‌ای نشان می‌دهد که ممکن است این دیدگاه‌ها در آینده تغییر کند. در سال‌های اخیر، تشدید حملات هوایی اسرائیل علیه مواضع وابسته به نیروهای ایران در منطقه، به‌ویژه در سوریه و همچنین حملات سایبری و تلاش‌های دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه‌های هسته‌ای ایران، تأثیر عمیقی بر سیاست‌گذاری‌های کلان امنیتی جمهوری اسلامی گذاشته است. از این رو، برخی از مقامات و تحلیل‌گران نزدیک به حکومت از لزوم بازنگری در دکترین دفاعی و افزایش قابلیت‌های بازدارندگی به‌خصوص در حوزه هسته‌ای سخن می‌گویند.

از سوی دیگر، برخی از نمایندگان مجلس و افراد نزدیک به دولت در اظهارات اخیر خود بر این نکته تأکید کرده‌اند که تعاملات دیپلماتیک با کشورهای غربی برای حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای ضروری است. با این حال، جریان‌های قدرتمند در بدنه نظام، به ویژه گروه‌هایی که به ساختار ایدئولوژیک و تندرو نزدیک هستند، همچنان مخالف هرگونه تعامل با آمریکا و متحدانش به‌ویژه در موضوعات کلیدی مانند برنامه هسته‌ای و موشکی ایران هستند. این جریان‌ها بر این باورند که هرگونه توافق با غرب، تنها به تضعیف موقعیت ایران در منطقه منجر می‌شود.

از سوی دیگر، در حالی که برخی از دیپلمات‌ها و مقامات معتدل به دنبال یافتن راه‌حلی برای کاهش تنش‌ها هستند، اما به نظر می‌رسد جناح‌هایی در سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی و نظامی از این رویکرد استقبال نمی‌کنند. برای این گروه‌ها، تجربه‌های گذشته مانند ترور سردار قاسم سلیمانی و حملات مکرر به زیرساخت‌های نظامی و انرژی ایران گواهی بر عدم اعتماد به مذاکرات و تعاملات دیپلماتیک است. تغییر رویکرد احتمالی جمهوری اسلامی در حوزه هسته‌ای، به ویژه در پی تحولات داخلی و بین‌المللی، می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای امنیت منطقه‌ای داشته باشد. هرچند ایران هنوز به‌طور رسمی موضع مشخصی در این خصوص اتخاذ نکرده است، اما نشانه‌های موجود حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ممکن است در راستای تقویت قابلیت‌های بازدارنده خود، به ویژه در حوزه هسته‌ای، گام‌های تازه‌ای بردارد. این تحولات به‌ویژه در فضای سیاسی و نظامی پرتنش منطقه، چالش‌های جدیدی برای تعاملات دیپلماتیک و روابط بین‌المللی جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. اگرچه تلاش‌ها برای کاهش تنش از سوی برخی مقامات داخلی همچنان ادامه دارد، اما به نظر می‌رسد که تصمیمات نهایی در این باره هنوز گرفته نشده و باید دید که موضع‌گیری نهایی ایران در ماه‌های پیش‌رو چگونه خواهد بود. 

۱۴۰۳ آبان ۱۷, پنجشنبه

آمریکا حضور نظامی خود را در خاورمیانه تقویت کرد؛ بمب‌افکن‌های بی-52 به منطقه رسیدند

ستاد فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده موسوم به «سنتکام» روز یکشنبه سیزدهم آبان از ورود بمب‌افکن‌های استراتژیک بی-52 به خاورمیانه خبر داد. این اقدام در چارچوب تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه و افزایش امکانات دفاعی و تهاجمی برای مقابله با تهدیدات احتمالی اعلام شده است. 


براساس گزارش‌ها، نیروی هوایی ایالات متحده تجهیزات پیشرفته‌ای از جمله سامانه‌های دفاعی ضد موشکی، جنگنده‌های پیشرفته و هواپیماهای بمب‌افکن بی-52 را به منطقه اعزام کرده تا آمادگی دفاع از منافع خود و هم‌پیمانانش را افزایش دهد.

حمایت نظامی از اسرائیل و واکنش به تهدیدات ایران

وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون) نیز پیش‌تر تأکید کرده بود که به‌منظور «دفاع از اسرائیل» و تقویت توان دفاعی در برابر تهدیدات ایران، به زودی اقدامات تازه‌ای در حوزه نظامی در خاورمیانه انجام خواهد داد. در همین راستا، این کشور قصد دارد تا چندین نوع تجهیزات نظامی و هوایی پیشرفته را به خاورمیانه اعزام کند و به طور خاص، تجهیزاتی را که در حوزه رهگیری موشک‌های بالستیک و حملات هوایی موثر هستند، به منطقه منتقل کند. به گفته مقام‌های پنتاگون، این تقویت نیروها بخشی از سیاست ایالات متحده برای حفظ ثبات و امنیت در خاورمیانه و پشتیبانی از متحدان کلیدی خود، به‌ویژه اسرائیل، است. اعلام اعزام بمب‌افکن‌های بی-52 و دیگر تجهیزات نظامی، حامل پیامی قاطع به ایران و گروه‌های هم‌پیمان آن در منطقه تلقی می‌شود. واشینگتن بارها بر لزوم مقابله با نفوذ ایران و جلوگیری از تهدیدات احتمالی علیه نیروهای آمریکایی و منافع آن در منطقه تاکید کرده است.

پیام هشدار وزیر دفاع آمریکا به ایران

لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، طی بیانیه‌ای در این باره هشدار داد که ایالات متحده آمادگی دارد در صورت بروز هرگونه تهدید از جانب ایران یا گروه‌های وابسته به آن، تمام اقدامات لازم را برای دفاع از نیروهای خود در منطقه به کار گیرد. وی افزود که هرگونه حمله یا تهدیدی که نیروهای آمریکایی و هم‌پیمانان این کشور را هدف قرار دهد، با واکنش قاطع مواجه خواهد شد. آستین همچنین تصریح کرد که حضور و تقویت نیروهای آمریکایی در خاورمیانه نشان‌دهنده پایبندی آمریکا به تعهدات خود در حفظ امنیت متحدانش، به ویژه در شرایط حساس کنونی است.

واکنش ایران به تحرکات نظامی آمریکا و اسرائیل

این تحرکات در حالی صورت می‌گیرد که مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی ایران نیز در روزهای اخیر واکنش‌های صریحی به این حضور نظامی آمریکا در منطقه داشته‌اند. علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، به تازگی با اشاره به تهدیدات علیه ایران، اعلام کرد که دشمنان جمهوری اسلامی در صورت مواجهه با هرگونه اقدام خصمانه، پاسخی سخت و «دندان‌شکن» دریافت خواهند کرد. این اظهارات در واکنش به افزایش تنش‌ها میان ایران و اسرائیل و حضور بیشتر نیروهای آمریکایی در منطقه بیان شده است.

زمینه‌سازی برای افزایش حضور نظامی آمریکا در ماه‌های آینده

پنتاگون اعلام کرده که تقویت حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه به چندین ماه آینده نیز گسترش خواهد یافت. این استقرار نیروهای تازه‌نفس و تجهیزات پیشرفته، تنها بخشی از برنامه‌های کلان واشینگتن برای مقابله با تهدیدات احتمالی در منطقه است و شامل اعزام هواپیماهای جنگنده، سامانه‌های پدافندی و امکانات دیگری است که در شرایط بحرانی، توان دفاعی آمریکا را به میزان چشم‌گیری افزایش می‌دهد. تحلیل‌گران معتقدند که واشینگتن به دنبال ارسال پیام قاطع به ایران و دیگر بازیگران منطقه است که سیاست‌های تهدیدآمیز علیه منافع آمریکا و متحدانش را تحمل نخواهد کرد و در صورت لزوم، از گزینه‌های مختلف برای مقابله با این تهدیدات استفاده خواهد کرد.



 

۱۴۰۳ آبان ۱۶, چهارشنبه

پیروزی قاطع دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا ۲۰۲۴

مقدمه: دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواه، برای دومین بار به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا انتخاب شد. پس از رقابتی تنگاتنگ و پرتنش با رقیب دموکرات، ترامپ موفق شد آرای الکترال کافی برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴ را به‌دست آورد. پیروزی ترامپ با واکنش‌های گسترده و تحلیل‌های سیاسی همراه بوده و تاثیرات عمیقی بر سیاست داخلی و خارجی آمریکا خواهد داشت.


شب انتخابات و اعلام نتایج: در شب انتخابات، پس از بسته شدن حوزه‌های رأی‌گیری و آغاز شمارش آرا، رقابت میان نامزدهای دو حزب بزرگ، یعنی دونالد ترامپ از حزب جمهوری‌خواه و رقیب دموکرات وی، بسیار نزدیک بود. اما به‌تدریج مشخص شد که ترامپ در ایالت‌های کلیدی، مانند فلوریدا، پنسیلوانیا و آریزونا، برتری دارد. این ایالت‌ها در نهایت مسیر پیروزی را برای ترامپ هموار کردند و با اعلام نتایج نهایی، ترامپ توانست حد نصاب آرای الکترال را کسب کند.

واکنش‌ها به پیروزی ترامپ: پیروزی ترامپ واکنش‌های متنوعی را از سوی گروه‌های مختلف در داخل و خارج از آمریکا به همراه داشت. حامیان وی، به‌ویژه در ایالت‌های جمهوری‌خواه، پیروزی او را جشن گرفتند و این نتیجه را پیروزی بزرگی برای اصول و ارزش‌های محافظه‌کارانه دانستند. در سوی دیگر، بسیاری از طرفداران حزب دموکرات و مخالفان ترامپ از نتیجه ناراضی بودند و به نگرانی‌های خود دربارهٔ دوره دوم ریاست‌جمهوری او اشاره کردند.

نکات کلیدی در کارزار انتخاباتی ترامپ: ترامپ در این کارزار بر محورهای مشخصی تمرکز داشت که از آن جمله می‌توان به وعده‌های اقتصادی، کنترل مهاجرت، و رویکرد سخت‌گیرانه در سیاست خارجی اشاره کرد. وی همچنین بر موضوعاتی نظیر تقویت امنیت ملی، ایجاد شغل‌های جدید و حمایت از صنایع داخلی تأکید زیادی داشت. حمایت از طبقه کارگر و صنایع سنگین و همچنین تمرکز بر کاهش نفوذ چین در اقتصاد آمریکا نیز از دیگر اولویت‌های ترامپ در این دوره بود.

سیاست‌های داخلی مورد انتظار: ترامپ به احتمال زیاد در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود سیاست‌های محافظه‌کارانه‌تری را در پیش خواهد گرفت. انتظار می‌رود که سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری در حوزه مهاجرت و امنیت مرزی به اجرا گذاشته شود. همچنین او اعلام کرده است که به دنبال کاهش نظارت‌های فدرال بر کسب‌وکارها و کاهش مالیات‌ها خواهد بود تا انگیزه‌ای برای رشد اقتصادی ایجاد کند. از سوی دیگر، احتمالاً شاهد تشدید سیاست‌های محافظه‌کارانه در حوزه‌هایی مانند بهداشت و درمان، محیط‌زیست و حقوق اقلیت‌ها خواهیم بود.

سیاست خارجی و روابط بین‌الملل: در عرصه سیاست خارجی، ترامپ در کارزار انتخاباتی خود وعده داد که با کشورهای رقیب، به‌ویژه چین و روسیه، به شکلی مقتدرانه‌تر برخورد خواهد کرد. او همچنین از تقویت ناتو و روابط با متحدان سنتی آمریکا صحبت کرد، اما تأکید داشت که سایر کشورها نیز باید سهم خود را در هزینه‌های دفاعی بپردازند. با توجه به مواضع وی، به‌نظر می‌رسد که شاهد سیاست‌های تندتری نسبت به چین در حوزه اقتصادی و تکنولوژی خواهیم بود.

تأثیرات اقتصادی پیروزی ترامپ: اقتصاد آمریکا از مهم‌ترین موضوعات کارزار انتخاباتی ترامپ بود و او قول داده بود که به رشد اقتصادی کشور سرعت بخشد. احتمالاً با تمرکز بر تقویت صنایع داخلی، کاهش مالیات‌ها و ایجاد تسهیلات برای کسب‌وکارهای کوچک، اقتصاد آمریکا با تغییراتی مواجه خواهد شد. در عین حال، منتقدان معتقدند که برخی از سیاست‌های اقتصادی ترامپ ممکن است به افزایش بدهی ملی و شکاف طبقاتی منجر شود.

جمع‌بندی: پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴، با توجه به سوابق وی در دوره اول ریاست‌جمهوری، نویدبخش چهار سال متفاوت در عرصه سیاست آمریکا است. دوره دوم ترامپ احتمالاً با تصمیمات جسورانه و رویکردهای محافظه‌کارانه همراه خواهد بود که تأثیرات آن هم در داخل آمریکا و هم در سطح بین‌المللی مشهود خواهد بود. 

منبع: پدرام‌ طنازی

وزیر خارجه مصر به ایران درباره گسترش تنش‌های منطقه‌ای هشدار داد

وزیر امور خارجه مصر، بدر عبدالعاطی، در پیامی به همتای ایرانی خود هشدار داد که تمامی طرف‌های درگیر در خاورمیانه باید نهایت خویشتن‌داری را در پیش گیرند تا از تشدید تنش‌ها و وقوع درگیری‌های نظامی گسترده در منطقه جلوگیری شود. او بر این نکته تاکید کرد که اقدام‌های تحریک‌آمیز و گسترش دامنه بحران به نفع هیچ کشوری نیست و می‌تواند موجب بی‌ثباتی در خاورمیانه و حتی فراتر از آن شود.

در همین حال، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، به مناسبت سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران بار دیگر به اسرائیل و ایالات متحده هشدار داد و اعلام کرد که هرگونه تهدید یا حمله از سوی دشمنان ایران با «پاسخی قاطع» مواجه خواهد شد. او تصریح کرد که جمهوری اسلامی آماده است تا به هر اقدام خصمانه‌ای پاسخی محکم بدهد و ملت ایران نگران تبعات هرگونه تهاجم نباشد.

اظهارات خامنه‌ای در حالی بیان می‌شود که در پی حملات اخیر اسرائیل به مواضع حساس در ایران، تنش‌های میان تهران و تل‌آویو به نقطه‌ای رسیده که نگرانی‌های جدی در سطح بین‌المللی ایجاد کرده است. مقامات نظامی ایران از جمله سخنگوی سپاه پاسداران نیز با تکرار تهدیدات نسبت به اسرائیل، اعلام کردند که در صورت لزوم، پاسخی «فراتر از تصور» به اقدامات دشمن داده خواهد شد. این تهدیدها در پی حمله هوایی اسرائیل به برخی تأسیسات نظامی در سه استان ایران مطرح شده است که گفته می‌شود هدف آن تضعیف توان موشکی و سامانه‌های دفاعی ایران بوده است.

از سوی دیگر، رئیس‌جمهور ایران، مسعود پزشکیان، تاکید کرده است که ایران نمی‌تواند نسبت به این حملات بی‌تفاوت بماند و حتماً پاسخی متناسب و محکم به این اقدامات خواهد داد. او در سخنانی اشاره کرده که نحوه و شدت پاسخ ایران ممکن است بسته به شرایط منطقه، از جمله امکان برقراری آتش‌بس در مناطقی مانند غزه و لبنان، متفاوت باشد و تصمیم نهایی هنوز اتخاذ نشده است.

در عین حال، دولت ایالات متحده به رهبری جو بایدن، به ایران هشدار داده است که هرگونه واکنش به اسرائیل می‌تواند عواقب پیش‌بینی‌ناپذیری داشته باشد و احتمال تشدید بحران در خاورمیانه را افزایش دهد. مقامات آمریکایی تأکید کرده‌اند که در صورت انجام حمله تلافی‌جویانه از سوی ایران، دیگر قادر به کنترل واکنش‌های اسرائیل نخواهند بود.

این در حالی است که خاورمیانه در هفته‌های اخیر به شدت تحت تأثیر افزایش تنش‌ها قرار گرفته و بیم آن می‌رود که دامنه درگیری‌ها به دیگر کشورهای منطقه نیز کشیده شود. کارشناسان سیاسی هشدار داده‌اند که در صورت ادامه این رویکردها، احتمال بروز جنگی گسترده در خاورمیانه بالا می‌رود و این موضوع می‌تواند تأثیرات منفی بر امنیت و اقتصاد جهانی بگذارد.

مقامات مصری در چنین شرایطی تلاش دارند با پیامی دیپلماتیک و تاکید بر لزوم خویشتن‌داری و دیپلماسی، به عنوان میانجی و عامل ثبات در منطقه عمل کنند. آن‌ها می‌خواهند با جلوگیری از تشدید تنش‌ها، راهکاری برای کاهش بحران پیدا کنند. 

۱۴۰۳ آبان ۱۵, سه‌شنبه

رقابت نفس‌گیر ترامپ و هریس در نظرسنجی‌های آخرین لحظات انتخابات آمریکا

در حالی که تنها چند ساعت به آغاز انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده باقی مانده، نتایج تازه‌ترین نظرسنجی «ان‌بی‌سی نیوز» نشان می‌دهد رقابت میان دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواه، و کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهوری کنونی و نامزد دموکرات، به‌شدت نزدیک است. در این نظرسنجی که از تاریخ ۳۰ اکتبر تا ۲ نوامبر انجام شده و هزار نفر از رای‌دهندگان را شامل می‌شود، هر دو نامزد به‌طور برابر توانسته‌اند ۴۹ درصد از حمایت شرکت‌کنندگان را به‌دست آورند. این آمار بیانگر رقابتی فشرده و شانه‌به‌شانه بین دو نامزد اصلی انتخابات است.

موضوعات کلیدی: اقتصاد، حقوق زنان و طبقه متوسط

این نظرسنجی نشان می‌دهد که هریس، به‌ویژه در میان دموکرات‌ها، از حمایت بالایی برخوردار است و این حمایت به دلیل مواضع او در زمینه حقوق زنان و سقط جنین، توجه ویژه او به مسائل اقتصادی مرتبط با طبقه متوسط و طرح‌های پیشنهادی برای تقویت این طبقه اجتماعی است. هریس تلاش کرده است با تأکید بر دسترسی عادلانه به خدمات بهداشتی و حمایت از اقشار کم‌درآمد، طرفداران بیشتری را به سمت خود جلب کند. از سوی دیگر، ترامپ با تکیه بر سابقه اقتصادی خود در دوران ریاست جمهوری‌اش، به‌دنبال کسب مجدد اعتماد رای‌دهندگان است. کمپین او عمدتاً به وعده بازگرداندن رونق اقتصادی و ثبات شغلی پرداخته است که از دید برخی رای‌دهندگان همچنان نقطه قوت وی محسوب می‌شود.

تبلیغات گسترده؛ اما نتایج ثابت

به‌رغم تلاش‌های گسترده و صرف میلیاردها دلار در تبلیغات انتخاباتی توسط هر دو کمپین، نتایج این نظرسنجی‌ها تغییر چندانی نسبت به دوره‌های پیشین نداشته است. تحلیل‌گران معتقدند که شاید این مسأله نشان‌دهنده پایداری نظرات و دیدگاه‌های رای‌دهندگان باشد، زیرا در نظرسنجی‌های اخیر، روند حمایت‌ها از دو نامزد اصلی تقریباً ثابت باقی مانده است.

جف هورویت، تحلیل‌گر سیاسی دموکرات و عضو مرکز تحقیقاتی «هارت ریسرچ آسوشیتس» که این نظرسنجی را با همکاری بیل مک اینترف، هماهنگ‌کننده جمهوری‌خواه، به انجام رسانده، معتقد است که «در مقایسه با نظرسنجی‌های ماه گذشته، نتایج به‌طور کلی پایدار مانده است». مک اینترف نیز اشاره کرده که هر دو کمپین نتوانسته‌اند تغییر چشمگیری در وضعیت خود ایجاد کنند و به‌نوعی در حالت سکون قرار دارند.

ایالت‌های نوسانی؛ رقابت در حاشیه خط

در نظرسنجی دیگری که توسط نیویورک تایمز و کالج سی‌ینا در تاریخ ۱۳ آبان منتشر شد، بررسی‌ها در ایالت‌های نوسانی همچنان حکایت از رقابتی فشرده دارد. این نظرسنجی نشان داد که اختلافات در ایالت‌های مهمی مانند میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین در حد حاشیه خطا باقی مانده است، به‌طوری که این ایالت‌ها می‌توانند سرنوشت نهایی انتخابات را تعیین کنند. در حالی که برخی از این ایالت‌ها گاه به نفع هریس و گاه به نفع ترامپ حرکت کرده‌اند، عدم قطعیت همچنان ادامه دارد و شرایطی به‌شدت ناپایدار و غیرقابل پیش‌بینی ایجاد کرده است.

چالش هریس در جلب حمایت اقلیت‌ها

یکی از نکات برجسته در نتایج این نظرسنجی‌ها، کاهش تدریجی حمایت از کامالا هریس در میان گروه‌هایی است که در انتخابات‌های پیشین از پایگاه‌های اصلی رای‌دهی دموکرات‌ها به‌شمار می‌آمدند. به‌ویژه، کاهش حمایت رای‌دهندگان سیاه‌پوست و برخی اقلیت‌های قومی مانند اعراب آمریکایی در ایالت‌هایی همچون میشیگان، از جمله مواردی است که می‌تواند نتیجه انتخابات را برای هریس دشوارتر کند. علاوه بر این، در میان رای‌دهندگان مرد نیز هریس با افت حمایت مواجه شده است، در حالی که ترامپ توانسته با تاکید بر ایجاد شغل و تقویت اقتصاد، بخش‌هایی از این گروه را به سمت خود جلب کند.

تقسیم عمیق و چشم‌انداز آینده

نظرسنجی ان‌بی‌سی نیوز همچنین نشان می‌دهد که صرف‌نظر از اینکه کدام نامزد در نهایت به پیروزی دست یابد، اکثریت رای‌دهندگان معتقدند که ایالات متحده در یک وضعیت چندپاره و تقسیم‌شده باقی خواهد ماند. این باور میان ۶۰ درصد از رای‌دهندگان شرکت‌کننده در نظرسنجی رواج دارد و بیانگر احساس عمیق شکاف و تفرقه میان جامعه آمریکاست. به‌نظر می‌رسد که موضوعاتی نظیر اختلافات حزبی و دوقطبی شدن سیاست‌ها و دیدگاه‌های اجتماعی باعث شده است که جامعه آمریکا در مسیر اختلافات عمیق و جدی قرار بگیرد.

چالش‌های پیش‌رو برای هریس و ترامپ

با نزدیک شدن به روز انتخابات، هر دو نامزد با چالش‌هایی جدی روبرو هستند. ترامپ که همچنان به پایگاه وفادار خود اتکا می‌کند، در تلاش است با برجسته کردن دستاوردهای اقتصادی خود، اعتماد رای‌دهندگان را به دست آورد. در سوی دیگر، هریس نیز در تلاش است با تاکید بر مسائل عدالت اجتماعی، حقوق زنان و وعده‌هایش برای کاهش نابرابری‌های اقتصادی، حمایت بیشتری را از سوی دموکرات‌ها جلب کند.

این رقابت نزدیک و فشرده، آنچنان که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند، می‌تواند نتیجه‌ای غیرقابل پیش‌بینی را در انتخابات رقم بزند. بسته به اینکه حمایت اقلیت‌های نژادی، جوانان و رای‌دهندگان مستقل در نهایت به سمت کدام یک از دو نامزد گرایش پیدا کند، شانس هر کدام از آنها برای رسیدن به کاخ سفید دچار نوسانات خواهد شد.

در نهایت، به‌نظر می‌رسد که این انتخابات یکی از پرفرازونشیب‌ترین انتخابات‌های ایالات متحده باشد، انتخاباتی که با مسائل داخلی و بین‌المللی پیچیده‌ای همراه شده و در آینده نقش تعیین‌کننده‌ای در مسیر سیاست‌های کلان آمریکا خواهد داشت.

آمریکا برنامه استقرار تسلیحات جدید در خاورمیانه را برای حمایت از اسرائیل اعلام کرد

وزارت دفاع ایالات متحده از تصمیم خود برای اعزام تسلیحات جدید و پیشرفته به خاورمیانه در راستای حمایت از اسرائیل و مقابله با تهدیدات احتمالی ایران و نیروهای نیابتی آن در منطقه خبر داد. در بیانیه‌ای که پنتاگون روز جمعه منتشر کرد، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، تأکید کرد که این اقدام با هدف تقویت توان دفاعی آمریکا و تأمین امنیت متحدان منطقه‌ای انجام می‌شود و نشانگر تعهد واشنگتن به محافظت از نیروهای خود و مقابله با هرگونه تهدید از سوی ایران است.

هشدار آمریکا به ایران درباره تهدیدات منطقه‌ای

در بیانیه پنتاگون، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، هشدار داده که در صورت تلاش ایران، یا گروه‌های وابسته به آن برای تهدید منافع یا نیروهای آمریکایی در منطقه، واشنگتن «همه اقدامات لازم» را برای حفاظت از منافع و شهروندان خود به کار خواهد گرفت. وی افزود که این استقرار نظامی همچنین پیامی صریح به تهران ارسال می‌کند که ایالات متحده هرگونه حمله علیه متحدانش را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت. این بیانیه تاکید دارد که آمریکا مصمم است تا به ایران و نیروهای وابسته به آن نشان دهد که تلاش‌های آنان برای تهدید امنیت منطقه بی‌نتیجه خواهد بود.

جزئیات تسلیحات و تجهیزات اعزامی به خاورمیانه

به گفته مقامات پنتاگون، تسلیحات و تجهیزات جدید شامل مجموعه‌ای از سامانه‌های دفاعی پیشرفته برای مقابله با موشک‌های بالستیک، جنگنده‌های مدرن، بمب‌افکن‌های بی-52 و انواع هواپیماهای نظامی است که طی ماه‌های آینده به منطقه ارسال خواهند شد. این تسلیحات می‌توانند به تقویت توان دفاعی آمریکا و اسرائیل در برابر تهدیدات موشکی و هوایی ایران و متحدانش کمک کنند. استقرار این تجهیزات به‌طور ویژه برای افزایش بازدارندگی در مقابل تهدیدات احتمالی و محافظت از نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه‌های منطقه‌ای طراحی شده است.

سیاست استقرار نظامی آمریکا در خاورمیانه

این اقدام در راستای سیاست دیرینه آمریکا برای حمایت از متحدانش در خاورمیانه و تضمین امنیت آنان در مقابل تهدیدات خارجی صورت می‌گیرد. واشنگتن طی سال‌های اخیر بارها تاکید کرده که در صورت تشدید تهدیدات، نیروها و تجهیزات بیشتری را به منطقه اعزام خواهد کرد. تحلیل‌گران سیاسی معتقدند که استقرار تجهیزات پیشرفته‌تر می‌تواند به عنوان اقدامی برای افزایش بازدارندگی و جلوگیری از حملات احتمالی تلقی شود و پیام روشنی به تهران ارسال کند که هرگونه اقدام تهدیدآمیز با واکنش فوری مواجه خواهد شد.

واکنش احتمالی ایران و تحلیل‌های سیاسی

تحلیل‌گران منطقه‌ای این اقدام را پاسخی به افزایش تنش‌ها بین ایران و آمریکا تلقی می‌کنند. از یک سو، واشنگتن تلاش دارد با این استقرار نظامی، حمایت خود از اسرائیل را تقویت کند و از سوی دیگر، پیامی قوی به ایران بفرستد که هرگونه تهدید یا حمله با واکنش جدی مواجه خواهد شد. این اقدام همچنین در شرایطی صورت می‌گیرد که تهران و واشنگتن طی ماه‌های اخیر دچار تنش‌های بیشتری شده‌اند و تحلیل‌گران معتقدند که این استقرار می‌تواند به ایجاد بازدارندگی در مقابل اقدامات نظامی احتمالی ایران منجر شود.

واکنش اسرائیل و همکاری‌های نظامی

در همین حال، رسانه‌های اسرائیلی نیز به استقبال از این اقدام آمریکا پرداخته‌اند و آن را نشانه‌ای از تعهد واشنگتن به امنیت اسرائیل و مقابله با تهدیدات ایران دانسته‌اند. اسرائیل که همواره نگران گسترش نفوذ ایران در منطقه و قدرت گرفتن نیروهای وابسته به آن است، از اقدامات نظامی و استقرار تجهیزات پیشرفته آمریکا در منطقه خاورمیانه حمایت کرده و این حرکت را گامی مثبت برای تقویت امنیت خود تلقی کرده است.

پیامدهای احتمالی برای امنیت منطقه

این تصمیم پنتاگون احتمالاً تنش‌های منطقه‌ای را بیش از پیش تشدید خواهد کرد، زیرا اعزام تسلیحات پیشرفته به خاورمیانه و نزدیک شدن آمریکا به مرزهای ایران می‌تواند به افزایش نگرانی‌ها و خطرات امنیتی منجر شود. برخی تحلیل‌گران هشدار داده‌اند که این اقدام ممکن است به دور جدیدی از رقابت‌های نظامی در خاورمیانه دامن بزند و باعث شود کشورهای منطقه به دنبال تقویت توان نظامی خود باشند.

نتیجه‌گیری

در نهایت، استقرار این تجهیزات نظامی در خاورمیانه نشان از سیاست مستمر آمریکا برای حفاظت از اسرائیل و مقابله با تهدیدات منطقه‌ای دارد. به نظر می‌رسد که آمریکا همچنان مصمم است از نفوذ و قدرت ایران در منطقه بکاهد و در صورت لزوم، اقدامات نظامی جدی را برای دفاع از منافع خود و متحدانش انجام دهد. اکنون باید دید که ایران در برابر این استقرار نظامی جدید چگونه واکنش نشان خواهد داد و آیا منطقه با تنش‌های بیشتری روبه‌رو خواهد شد یا این اقدام به تقویت بازدارندگی و ایجاد امنیت بیشتر منجر خواهد گردید.

تمرکز دولت بایدن بر توافق‌های امنیتی جدید در خاورمیانه برای تقویت جایگاه آمریکا

در حالی که دوره ریاست جمهوری جو بایدن به مراحل پایانی خود نزدیک می‌شود، دولت آمریکا تلاش‌های فشرده‌ای را برای تقویت موقعیت امنیتی و راهبردی خود در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس آغاز کرده است. این تلاش‌ها، با تمرکز ویژه بر برقراری توافق‌های امنیتی دوجانبه با کشورهای کلیدی منطقه، به‌ویژه عربستان سعودی، همراه بوده و به گفته منابع نزدیک به کاخ سفید، هدف از آن تقویت موقعیت استراتژیک ایالات متحده در این حوزه حیاتی است. گزارش‌های اخیر حاکی است که دولت آمریکا در حال رایزنی‌های فشرده با مقام‌های عربستان سعودی برای دستیابی به یک توافق امنیتی دوجانبه است. این توافق مشابه توافق‌هایی است که پیشتر در چند سال اخیر میان ایالات متحده و دیگر کشورهای خلیج فارس به امضا رسیده است. به گفته منابع آگاه، چنین توافق‌هایی تاکنون توانسته‌اند روابط نظامی و سیاسی واشنگتن را با این کشورها تقویت کرده و به مقابله با نفوذ روزافزون چین و روسیه در منطقه کمک کنند.

سوابق توافق‌های امنیتی اخیر

در دو سال گذشته، کاخ سفید چندین توافق‌نامه امنیتی با کشورهای مختلف خلیج فارس به امضا رسانده است که نشان‌دهنده اهمیت روزافزون این منطقه برای سیاست خارجی آمریکا است. در مارس ۲۰۲۲، بایدن قطر را به عنوان یک متحد اصلی خارج از ناتو معرفی کرد و این اقدام روابط نظامی واشنگتن با دوحه را به سطحی جدید رساند. همچنین، در سپتامبر ۲۰۲۳، هم‌زمان با آغاز تنش‌ها در غزه، آمریکا و بحرین توافق‌نامه‌ای جامع برای توسعه همکاری‌های امنیتی امضا کردند. این توافق‌ها به‌ویژه پس از اعلام اخیر دولت بایدن مبنی بر شناسایی امارات متحده عربی به عنوان «شریک دفاعی مهم» نشان می‌دهد که ایالات متحده مصمم است تا جایگاه خود را در منطقه تحکیم و از گسترش نفوذ قدرت‌های رقیب جلوگیری کند.

اهمیت استراتژیک و نگرانی‌های امنیتی

یکی از دلایل اصلی این تمرکز واشنگتن بر خاورمیانه، مقابله با نفوذ رو به رشد چین و روسیه در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است. این دو قدرت بزرگ در سال‌های اخیر به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه بوده‌اند و برخی کشورهای منطقه نیز به دلیل نارضایتی از رویکرد آمریکا به چین و روسیه نزدیک‌تر شده‌اند. به گفته مقامات آمریکایی، مذاکرات مداوم واشنگتن با کشورهای خلیج فارس توانسته مانع از پیوستن برخی از این کشورها به اتحادهای استراتژیک با چین و روسیه شود. در نتیجه، چندین کشور که پیشتر به دنبال خرید سامانه‌های راهبردی از روسیه یا تقویت روابط با پکن بودند، اکنون به سمت واشنگتن متمایل شده و به ایجاد پیوندهای امنیتی محکم‌تری با آمریکا علاقه نشان داده‌اند.

موضع عربستان در قبال نقش آمریکا

هفته گذشته، فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی، در یک کنفرانس امنیتی بر روابط پایدار کشورش با آمریکا تأکید کرد و ایالات متحده را به عنوان یک شریک قابل اعتماد برای ریاض معرفی کرد. این اظهار نظر حاکی از آن است که عربستان سعودی، با وجود برخی اختلافات پیشین، همچنان به نقش آمریکا در امنیت خاورمیانه اهمیت می‌دهد و به دنبال تقویت روابط خود با واشنگتن است.

افزایش تنش‌ها و ضرورت توافق‌های امنیتی

با توجه به افزایش تنش‌ها میان ایران و اسرائیل و همچنین گسترش درگیری‌های نظامی اسرائیل به مرزهای لبنان، نیاز کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به توافق‌های امنیتی بیشتر با آمریکا احساس می‌شود. بسیاری از کشورهای منطقه نگران هستند که در صورت شدت یافتن این تنش‌ها، امنیت آنان نیز به خطر بیفتد و به همین دلیل تلاش دارند تا از طریق همکاری‌های نظامی و امنیتی با آمریکا، از ثبات خود حفاظت کنند.

نتیجه‌گیری

در حالی که کاخ سفید و سفارت عربستان سعودی هنوز رسماً درباره مذاکرات جاری اظهارنظر نکرده‌اند، به نظر می‌رسد واشنگتن مصمم است با تقویت روابط خود با کشورهای خلیج فارس، از گسترش نفوذ چین و روسیه در این منطقه جلوگیری کند. دولت بایدن از طریق توافق‌های امنیتی جدید و تلاش برای جلب حمایت متحدان منطقه‌ای، می‌کوشد تا در برابر تهدیدات مشترک به منطقه خاورمیانه و امنیت جهانی واکنش نشان دهد.

رکورد تاریخی سقوط ارزش ریال؛ دلایل و پیامدهای آن

ارزش پول ملی ایران، ریال، به پایین‌ترین حد خود در برابر دلار آمریکا رسیده است. افزایش تنش‌های منطقه‌ای، به‌ویژه میان ایران و اسرائیل، یکی از عوامل اصلی کاهش ارزش ریال بوده و نرخ دلار به مرز ۷۰ هزار تومان نزدیک شده است. این افت بی‌سابقه نشان‌دهنده کاهشی حدود ۲۷ درصدی ارزش ریال در مقایسه با ابتدای سال جاری است.

خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده است که دربازارهای غیررسمی و بر اساس نرخ‌های اعلام شده در کانال‌های تلگرامی و وبسایت‌های فعال در زمینه تبادل ارز، دلار آمریکا در روزهای اخیر به ۷۰ هزار تومان رسیده است. این افت ارزش ریال پس از آغاز تنش‌های نظامی اسرائیل و حزب‌الله لبنان در ماه سپتامبر، شتاب بیشتری گرفته و به نظر می‌رسد با تشدید بحران‌های منطقه‌ای، همچنان به روند نزولی خود ادامه دهد.

شرایط نیمه‌جنگی و انتظار برای تورم بیشتر

عبدالرضا همتی، وزیر اقتصاد ایران، شرایط نیمه‌جنگی و تحولات سیاسی اخیر را از عوامل اصلی تاثیرگذار بر بازار ارز عنوان کرده است. وی با اشاره به انتظارات تورمی در جامعه، کاهش ارزش پول ملی را تا حدی قابل پیش‌بینی دانسته و اعلام کرده که این وضعیت تا زمانی که تنش‌های منطقه‌ای ادامه دارد، احتمالا بهبود نمی‌یابد. کارشناسان اقتصادی می‌گویند که از نظر سرمایه‌گذاران و بازارهای مالی، نشانه‌ها حاکی از تداوم کاهش ارزش ریال است، به ویژه با توجه به افزایش تقابل نظامی احتمالی میان ایران و اسرائیل.

برخی تحلیلگران معتقدند که وضعیت نیمه‌جنگی میان ایران و اسرائیل و اظهارات مقامات ایران مبنی بر «پاسخی کوبنده» به حملات اسرائیل، به نگرانی‌های بازار دامن زده است. این شرایط باعث شده تا سرمایه‌گذاران در بازارهای ایران احتیاط بیشتری به خرج دهند و برخی از فعالان اقتصادی ترجیح دهند سرمایه‌های خود را به دارایی‌های امن‌تر تبدیل کنند.

اثر خروج از برجام و تنش‌های غربی بر اقتصاد ایران

افت ارزش ریال ایران از سال ۲۰۱۸ و همزمان با خروج آمریکا از توافق هسته‌ای موسوم به برجام شدت گرفت. این روند در سال‌های اخیر به دلیل افزایش فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های اقتصادی شتاب بیشتری یافته است. تحریم‌ها، به‌ویژه در حوزه مالی و بانکی، دسترسی ایران به منابع ارزی را محدود کرده و اثرات شدیدی بر اقتصاد کشور گذاشته است. با تشدید تحریم‌ها و کاهش دسترسی ایران به بازارهای جهانی، بسیاری از صنایع کشور با مشکل تامین مواد اولیه و تجهیزات روبرو شده‌اند که این موضوع به بحران تورم نیز دامن زده است.

تنش‌های اخیر با اسرائیل و هشدارهای ایران درباره پاسخ به هرگونه حمله احتمالی از سوی اسرائیل نیز نگرانی‌های جدیدی به بازار اضافه کرده است. افزایش نرخ ارز به‌ویژه برای خانوارها و کسب‌وکارها که به شدت به مواد اولیه و کالاهای وارداتی وابسته هستند، فشار مضاعفی ایجاد کرده و قدرت خرید مردم را کاهش داده است.

تأثیر تنش‌های منطقه‌ای بر بورس و سهام ایران

افزایش تنش‌های نظامی و نگرانی‌های سیاسی، بازار بورس ایران را نیز تحت تاثیر قرار داده است. رسانه‌های داخلی گزارش داده‌اند که ارزش سهام بسیاری از شرکت‌ها در ایران در هفته‌های اخیر کاهش یافته است. فرزین آقابزرگی، یکی از تحلیلگران بازار سرمایه، در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد تاکید کرده که پیام تهدیدات دو طرف و تداوم تنش‌ها، به معنای ادامه یافتن بی‌ثباتی و افزایش تورم است. او می‌گوید که این وضعیت در نهایت به افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش سهام منجر خواهد شد. به گفته آقابزرگی، با توجه به اینکه بخش بزرگی از اقتصاد ایران به دلیل تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی درگیر رکود است، تغییرات قیمتی و نوسانات ارز می‌تواند اثرات ناگواری بر وضعیت مالی بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی داشته باشد.

نوسانات قیمت دلار و گمانه‌زنی‌ها درباره تأخیر در عملیات نظامی

در حالی که در روزهای اخیر قیمت دلار به نزدیکی ۷۰ هزار تومان رسیده بود، در روز سه‌شنبه اندکی کاهش یافت و به کانال ۶۹ هزار تومان بازگشت. برخی تحلیلگران معتقدند که این کاهش مقطعی ممکن است ناشی از گمانه‌زنی‌هایی باشد که بر اساس آن‌ها حمله نظامی احتمالی ایران به اسرائیل به تأخیر افتاده و احتمالاً پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در دستور کار قرار خواهد گرفت. این اخبار موجب کاهش نسبی فشارهای روانی بر بازار شده و اندکی ثبات به نرخ دلار بخشیده است.

آینده اقتصاد ایران در گرو کاهش تنش‌های سیاسی

کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اگرچه کاهش نرخ ارز در روزهای اخیر ممکن است از فشارهای روانی بازار بکاهد، اما بدون حل و فصل مسائل سیاسی و رفع تحریم‌ها، اقتصاد ایران همچنان در مسیر ناپایداری قرار خواهد داشت. به گفته آنان، ادامه تنش‌ها با کشورهای غربی و اسرائیل و تداوم تحریم‌ها، اقتصاد ایران را به سمت بحرانی‌تر شدن سوق می‌دهد و بدون تغییر در سیاست‌های خارجی و کاهش تنش‌ها، رسیدن به ثبات ارزی و اقتصادی دشوار خواهد بود.

در نتیجه، اقتصاد ایران برای دستیابی به ثبات و بهبود نیازمند اقداماتی جدی در زمینه سیاست‌های داخلی و خارجی است. اگر تنش‌ها ادامه یابد و برنامه‌های اقتصادی بدون پشتیبانی از منابع خارجی و تجارت جهانی پیش برود، احتمال ادامه افت ارزش ریال و افزایش تورم همچنان بالا خواهد بود. 

جمشید شارمهد زندانی دوتابعیتی اعدام شد؛ کاربران: حکومت حریف اسرائیل نشد از مردم انتقام گرفت

خبرگزاری قوه قضائیه (میزان) روز دوشنبه ششم آبان‌ماه اعلام کرد، جمشید شارمهد زندانی ایرانی- آلمانی محبوس در زندان اوین اعدام شد. 

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اوایل اسفندماه ۱۴۰۲ اعلام کرد دادگاه انقلاب تهران، شارمهد را به اتهام «افساد فی‌الارض» به اعدام محکوم کرده است. جمشید شارمهد ۶۸ ساله در تابستان ١٣٩٩ توسط مأموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی درامارات ربوده شد. پس از هفته‌ها بی‌خبری از وضعیت او سرانجام مشخص شد که به ایران منتقل شده است

او با این اتهام واهی که طراح «عملیات انفجار در حسینیه سیدالشهدای شیراز» بوده محکوم شد. خانواده شارمهد و وکیل او بارها این ادعا را رد کردند. شارمهد که در وضعیت جسمی مناسبی بسر نمی‌بُرد، دوران بازداشت خود را در سلول انفرادی می‌گذراند. غزاله شارمهد دختر وی گفته بود، وکیل تسخیری پدرش برای خواندن پرونده، طلب ۲۵۰ هزار دلار پول کرده بود. دادگاه شارمهد از ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ آغاز شد و قاضی بدنام ابوالقاسم صلواتی که از سوی آمریکا به دلیل نقض حقوق بشر تحریم شده است محاکمه وی را انجام داد. نهادهای حقوق بشری بارها هشدار دادند که شارمهد در زندان تحت بدترین شرایط قرار دارد و از انواع بیماری‌ها رنج می‌برد. جمشید شارمهد، ۱۳ فروردین ۱۴۰۱ در تماسی کوتاه به همسر خود گفته بود تنها دو دندان برایش باقی‌ مانده اما به دلیل ریختن دندان‌هایش اشاره نکرد. او گفته بود هر روز تحت بازجویی قرار دارد و مجبور است اسناد مختلفی را امضاء کند. تا لحظه تنظیم این گزارش خانواده شارمهد واکنشی به خبر اعدام وی نشان نداده‌اند.

در ارتباط با اعدام جمشید شارمهد که امروز صبح اعدام شد، برخی کاربران در شبکه‌های اجتماعی نوشتند زور جمهوری اسلامی به اسرائیل نرسید و طبق معمول با اعدام شهروندان آن را تلافی کرد. شماری از کاربران نوشته‌اند «حکومت از مردم انتقام سخت گرفت» و برخی دیگر نوشته‌اند جمهوری اسلامی یک خانواده دیگر به جمع دادخواهان اضافه کرد.

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...