۱۴۰۳ آبان ۲۵, جمعه

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع

رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظاهر اقتدار خود نیست. بحران‌های داخلی و خارجی این رژیم را به لبه‌ی پرتگاه سقوط رانده است و هر روز که می‌گذرد، بیشتر به دوزخی که خود ساخته‌اند نزدیک می‌شوند. در حالی که فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در داخل کشور به اوج خود رسیده، آن‌ها همچنان با دروغ‌پردازی‌ها و تهدیدات بی‌اساس در تلاشند تا در برابر مردم 
ایران مقاومت کنند. اما آیا این رژیم فاسد می‌تواند از پس چالش‌های بی‌پایانی که خود به وجود آورده برآید؟


از زمانی که رژیم جمهوری اسلامی بر کشور ما تسلط یافته، هیچ روزی بدون بحران نگذشته است. اما امروز، بیش از هر زمان دیگری، این بحران‌ها به نقطه‌ای بحرانی رسیده که رژیم حتی قادر به پوشاندن ضعف‌های خود نیست. در حالی که مردم ایران در خیابان‌ها به دنبال آزادی و عدالت هستند، رژیم در پی سرکوب هرگونه صدای مخالف است. اعتراضات گسترده‌ای که در سال‌های اخیر به وقوع پیوسته، نشان‌دهنده این است که رژیم دیگر قادر به حفظ مشروعیت خود نیست. هر روز که می‌گذرد، مردم بیشتر از پیش از این رژیم فاصله می‌گیرند و امیدهایشان به اصلاح از دست رفته است. اما رژیم همچنان به دروغ‌های خود ادامه می‌دهد و تنها با تهدید و ارعاب سعی در کنترل اوضاع دارد.

فقدان استراتژی و سردرگمی در تصمیم‌گیری‌ها

اگرچه رژیم جمهوری اسلامی برای سال‌ها توانسته بود با سیاست‌های سرکوبگرانه و استفاده از گروه‌های نیابتی در منطقه، قدرت خود را حفظ کند، اما امروز شاهد شکست‌های پی‌درپی در سیاست‌های داخلی و خارجی این رژیم هستیم. در سال‌های اخیر، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی که روزگاری به عنوان ابزار فشار و تهدید در مقابل اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه به کار می‌رفتند، امروز نه تنها در میدان نبرد آسیب دیده‌اند، بلکه دیگر قادر به انجام عملیات‌های مؤثر نیستند. از حماس گرفته تا حزب‌الله، همه این گروه‌ها اکنون در وضعیت تدافعی قرار دارند و توانایی‌هایشان به شدت محدود شده است.

این شکست‌های استراتژیک در سیاست‌های منطقه‌ای، بیشتر از هر چیز نشان‌دهنده بحران جدی در داخل رژیم است. رژیم جمهوری اسلامی که برای سال‌ها بر استفاده از نیروهای نیابتی در منطقه به عنوان ابزار فشار تکیه کرده بود، حالا به وضوح با فروپاشی این استراتژی مواجه شده است. اما همچنان در درون کشور، تصمیم‌گیری‌های این رژیم دچار سردرگمی و تناقضات است. مقامات مختلف به جای تمرکز بر حل بحران‌های داخلی، مشغول به بازی‌های سیاسی و مباحثات بی‌پایان هستند که هیچ‌کدام برای مردم ایران سودی ندارند.

درخواست تغییر سیاست خارجی: نشانه‌ای از ضعف

در درون رژیم، صدای کسانی که خواستار تغییر سیاست‌های خارجی هستند، روز به روز بلندتر می‌شود. افرادی چون علی‌اکبر ولایتی که در گذشته به عنوان مشاور علی خامنه‌ای در امور بین‌المللی شناخته می‌شد، اکنون خواستار بازگشت به دیپلماسی و گفتگو با غرب هستند. این در حالی است که دیگر مقامات رژیم همچنان به دنبال ادامه سیاست‌های گذشته هستند و به دنبال بهانه‌های جدید برای توجیه شکست‌های خود می‌گردند.

این اختلافات نشان‌دهنده آن است که رژیم جمهوری اسلامی دیگر هیچ‌گونه همبستگی در درون خود ندارد. در حالی که برخی به دنبال تغییر سیاست‌های خارجی و بازگشت به گفتگو با جهان غرب هستند، دیگران بر ادامه سیاست‌های مقابله‌ای و انقلابی تأکید دارند. این کشمکش‌های داخلی تنها به آشفتگی بیشتر در داخل کشور دامن می‌زند و از آنجا که رژیم هیچ استراتژی مشخصی برای مقابله با بحران‌ها ندارد، تنها به عنوان یک کشتی بی‌پاروی در میان طوفان شنا می‌کند.

مردم: بزرگترین تهدید برای رژیم

یکی از بزرگترین تهدیدات برای رژیم جمهوری اسلامی، حضور و فعالیت‌های مردمی است که دیگر حاضر به تحمل ظلم و فساد نیستند. از زمان روی کار آمدن این رژیم، مردم ایران همواره با انواع سرکوب‌ها و بی‌عدالتی‌ها روبرو بوده‌اند. اما اکنون این سرکوب‌ها به نقطه‌ای رسیده که دیگر مردم هیچ ترسی از آن ندارند. اعتراضات سراسری و اعتصابات در نقاط مختلف کشور به وضوح نشان می‌دهند که رژیم دیگر قادر به کنترل جامعه نیست.

ایران امروز دیگر همان ایران گذشته نیست. مردم از زیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی به ستوه آمده‌اند و دیگر هیچ چیز نمی‌تواند آنها را در برابر رژیم ترسانده یا از خواسته‌هایشان منصرف کند. در چنین شرایطی، رژیم جمهوری اسلامی در حالی که به بحران‌های خود دامن می‌زند، نمی‌تواند از پس پاسخگویی به مطالبات مردم برآید. اعتراضات نه تنها از سوی طبقات اجتماعی مختلف، بلکه از سوی اقشار مذهبی و حتی نیروهای نظامی وابسته به رژیم نیز در حال گسترش است. این روند در نهایت می‌تواند به فروپاشی کل ساختار رژیم منجر شود.

رژیم در آستانه نابودی

حقیقت این است که رژیم جمهوری اسلامی به نقطه‌ای رسیده که هیچ راه برگشتی ندارد. فشارهای داخلی و خارجی، به‌ویژه نارضایتی‌های عمومی و بحران‌های اقتصادی، این رژیم را به سمت سقوط سوق می‌دهند. سیاست‌های داخلی و خارجی این رژیم نه تنها مشروعیت آن را از بین برده، بلکه باعث گسترش تنش‌های اجتماعی و سیاسی در داخل کشور شده است. در نهایت، جمهوری اسلامی به یک کشتی در حال غرق شدن تبدیل شده است که هیچ امیدی به نجات آن وجود ندارد.

رژیم جمهوری اسلامی برای حفظ قدرت خود، هیچ تدبیر مؤثری ندارد و تنها با سرکوب و تهدید به حیات خود ادامه می‌دهد. اما این روش‌ها در دنیای امروز به هیچ‌وجه جوابگو نیست. به نظر می‌رسد که رژیم در آستانه یک فروپاشی بزرگ است که می‌تواند به نجات ملت ایران و رهایی از این وضعیت ننگین منجر شود. 

هیچ نظری موجود نیست:

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...