‏نمایش پست‌ها با برچسب نصب دست‌گاه پارازیت در زندان رجایی‌شهر. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب نصب دست‌گاه پارازیت در زندان رجایی‌شهر. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

نصب دست‌گاه پارازیت در زندان رجایی‌شهر

اردشیر زارع‌زاده سخن‌گوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی : نزدیک به سه ماه است که علاوه بر رفتارهای خشن و عدم رسیدگی به سلامت زندانیان رجایی‌شهر کرج، اینک مدتی است که رفتار‌های خشونت‌آمیز نسبت به این زندانیان افزایش یافته است. انتقال این زندانیان به بند اختصاصی بدون دست‌رسی به برخی امکانات نظیر تلفن و غیره و اعلام خشونت بیش‌تر و توهین نسبت به این زندانی‌ها از جمله این موارد است.
به گزارش كميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي , خبرهایی رسیده از این زندان اشاره به بررسی و تفتیش لوازم شخصی این زندانیان و هم چنین کاهش ملاقات‌ها و برخورد‌های توهین‌آمیز دارد. هم‌چنین مسوول حفاظت این زندان تعدادی از زندانیان را تهدید به مرگ کرده است. اینک سالن دوازده بند چهار این زندان به زندانیان سیاسی اختصاص یافته است. چندی است که تعدادی از زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا می‌زنند و گفته می‌شود در صورت عدم بهبود شرایط به‌طور نامحدود اعتصاب خواهند کرد.
این سالن در طول چند روز گذشته چند بار مورد تفتیش مأموران قرار گرفته است. خالد حردانی یکی از زندانیان سیاسی این سالن به‌طور مستقیم مورد تهدید قرار گرفته است. حتا به تازگی مسوولان زندان با نصب دست‌گاه‌های پارازیت سعی در ایجاد خلل در احتمال وجود تلفن همراه برای انتقال اطلاعان به بیرون از زندان، کرده‌اند.
«اردشیر زارع‌زاده» سخن‌گوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی در خصوص این اعمال فشار‌های تازه و جریان اعتصاب زندانیان سیاسی در این زندان به شنوند‌گان کوچه در گفت‌و‌گو با اردوان روزبه گزارش می‌دهد:
این روزها خبرهایی که در زندان «رجایی‌شهر کرج» منتشر می‌شود موجب نگرانی بسیار‌ی از فعالان مدنی شده است. از جمله ایجاد بندهای جدید و یا فشارهایی که از گوشه و کنار وارد می‌شود. این فشارها و این شرایط تازه و بدی که در این زندان، که به نوعی تبعیدگاه زندانیان سیاسی شده است، از کی آغاز شده است؟
همان‌طور که به درستی اشاره کردید، زندان رجایی‌شهر به تبعیدگاه و به قول بعضی خانواده‌های زندانیان و خود زندانیان، به قتل‌گاه معروف شده است. به‌خاطر این‌که زندان رجایی‌شهر، در طبقه‌بندی زندان‌ها به جرایم عمدی از قبیل قتل و شرارت تعلق پیدا می‌کند اما مقامات قضایی و امنیتی به عمد زندانیان سیاسی را به این زندان تبعید می‌کنند تا آن‌ها را بیش از آ‌ن‌چه که در دیگر زندان‌هایی مثل اوین، زیر فشار هستند، مورد آزار قرار بدهند. از سوم بهمن‌ماه گذشته دور جدیدی از فشارها بر زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر شروع شده است و مقامات قضایی و امنیتی تصمیم گرفتند که یک بند ویژه امنیتی در داخل زندان رجایی شهر ایجاد کنند و از همان اوایل بهمن‌ماه بیش از هفتاد نفر از زندانیان سیاسی را که به‌صورت تقریبی می‌گویم، در این بند قرار دهند و تلفن‌ها، ملاقات‌های حضوری و تمام راه‌های ارتباطی این زندانیان با بیرون را قطع و بعد مورد کنترل قرار دهند.
حتا در داخل بند ویژه امنیتی با تمام کنترل‌هایی که وجود دارد، دست‌گاه‌های الکترونیکی پارازیت‌انداز گذاشتند که احیاناً اگر زندانیان سیاسی از تلفن‌های همراه به‌صورت قاچاقی استفاده می‌کنند، امکان آنتن‌دهی به‌خاطر این پارازیت‌ها وجود نداشته باشد. البته ملاقات‌هایی هم که صورت می‌گیرد، هفته‌ای یک‌بار یا دو هفته‌ای یک‌بار، آن‌هم نه برای همه‌ی زندانیان سیاسی بلکه برای تعداد محدودی از آن‌ها تحت کنترل انجام می‌گیرد و برای هر دو یا سه نفر زندانی یک مأمور قرار داده‌اند، و از قبل هم به خانواده‌های زندانیان سیاسی گفته می‌شود که فقط باید که با آن‌ها احوال‌پرسی کنند. این در حالی است که معمولاً، این نوع کنترل‌ها برای کسانی اعمال می‌شود که در دوره تحقیقات و باز‌جویی هستند و کسانی که در زندان به سر می‌برند، در واقع در حال گذراندن دوره محکومیت‌شان و یا دوره بعد از بازجویی هستند، این نوع برخوردها معمول نیست.
اگر ممکن است جزییات بیش‌تری در ارتباط با اعتراض زندانیان به ما بدهید. به هر حال شما با تو‌جه به فعالیت‌های کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی ارتباط نزدیکی با این زندانیان در زندان رجایی شهر کرج دارید. عکس‌العمل زندانیان علاوه بر مسئله اعتصاب غذا چگونه بوده است؟
روز گذشته دادستان تهران در برابر پاسخ یکی از خبرنگاران در یکی از دادسراهای تهران در یک مراسم تودیع و معارفه ارتباط با این اعتصاب غذا گفته است که تا جایی که من اطلاع دارم، اعتصاب غذا وجود ندارد چون قضات و نمایندگان و مأموران ما مرتب به این زندان سر می‌زنند. او به‌صورت مشخص و غیر‌مستقیم تایید کرده است. وقتی گفته است من فکر نمی‌کنم باشد، در واقع نشان می‌دهد که دادستان تهران نمی‌دانسته چگونه با این سوال رو در رو بشود و خود را درگیر کند. اخبار زندان نشان می‌دهد که اعتصاب غذا شروع شده است، ولی بسیار در درج آن احتیاط می‌کردیم. بعد از تحقیقات کامل مطمئن شدیم که چنین اعتصاب غذایی وجود دارد. این اعتصاب غذا روزهای یک‌شنبه به صورت سمبولیک انجام می‌گیرد و بیش از ده زندانی سیاسی در این اعتصاب غذا شرکت دارند و تا روز اول خرداد ماه فکر می‌کنم هفته‌ای یک‌بار خواهد بود و از اول خرداد اگر به خواسته‌های زندانیان سیاسی توجه نشود، به صورت یک اعتصاب غذا‌ی نامحدود تداوم خواهد داشت.
البته زندانیان سیاسی نامه‌ای را هم منتشر و در این نامه تاکید کرده‌اند که در روزهای کارگر، روز معلم و روز جهانی مطبوعات هم که روزهای شنبه، دوشنبه و سه‌شنبه، 11، 12 و 13 اردیبهشت است، هم‌بستگی خود را با کارگران، معلمان و روزنامه‌نگاران در اعتراض به فشارها و ستم‌های فراوانی که بر این سه قشر و صنف وجود دارد، از طریق اعتصاب غذا اعلام خواهند داشت. سپس در هفته‌های بعدی که روزهای یک‌شنبه به مدت چند روز این کار را انجام خواهند داد، از اول خرداد‌ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تداوم خواهد داشت. اعتراض زندانیان سیاسی به فشارهایی که به خود زندانیان سیاسی از قبیل مشکلات بهداشتی، نبود آب گرم، حمام و غذای مناسب، وجود انواع مریضی‌ها و هم‌چنین عدم توجه مقامات زندان به درمان زندانیان سیاسی که با مشکلات زیادی مواجه هستند، بر می‌گردد، و حتا بعضأ از تحویل داروهایی که خانواده این زندانیان در روزهای ملاقات به آن‌جا می‌برند، خودداری می‌کنند.
مثل آقای «مهدی محمودیان» که الان شدیداً دچار ناراحتی‌هایی است. آقای «خالد حردانی» که شدیداً مریض هستند و با تمام این مریضی‌ها مجبور است که دست به اعتصاب غذا بزند. همین‌طور چند نفر دیگر از زندانیان سیاسی از جمله «منصور اسانلو»، «رسول بداغی»، «مجید توکلی»، «عیسا سحرخیز»، «کیوان صمیمی»، «حشمت‌اله طبرزدی»، «مهدی محمودیان»، «خالد حردانی» و چند نفر دیگر که می‌خواهند دست به اعتصاب غذا بزنند. یک موضوع هم به‌خاطر پرونده خود این زندانیان سیاسی هست که معتقد هستند که نا‌عادلانه به بند کشیده شدند و احکام طولانی‌مدت دریافت کردند.
اخیراً شنیدیم که بعضی از فعالان سیاسی زندانی در زندان رجایی‌شهر، حتا تهدید به مرگ شده‌اند. آیا شما این خبر را تایید می‌کنید؟
دوشنبه برابر با بیست و نهم فروردین، مقامات امنیتی زندان رجایی‌شهر و حراست به سرکردگی «فرجی»، مقامات حفاظت زندان، به بند چهار سالن دوازده که همان بند ویژه امنیتی زندان رجایی‌شهر است و تمامی زندانیان سیاسی در آن‌جا نگه‌داری می‌شوند، حمله کرده‌اند و از تمام اتاق‌ها‌ی این بند فیلم‌برداری کردند و وقتی که با مقاومت و سوال‌های زندانیان سیاسی رو‌به‌رو شدند، به آن‌ها حمله و هتاکی کردند و آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دادند. از جمله آقای خالد حردانی را که در زندان بارها به‌خاطر فعالیت‌های انسان‌دوستانه و حقوق بشری، کمک به دیگران، اطلاع‌رسانی به دیگران و همین‌طور مصاحبه‌هایی که با بیرون از زندان داشت مجدداً مورد تهدید و ضرب و شتم قرار گرفته است.
خود آقای فرجی، به خالد حردانی گفته است که این تقصیر ما است که به تو اجازه داده‌ایم که زنده بمانی و اگر به فعالیت‌های سیاسی خود در داخل زندان ادامه بدهی تو هم سرنوشتی مثل دیگر زندانیان سیاسی که کشته و یا اعدام شدند، دچار شده و جانت را از دست خواهی داد. چند زندانی سیاسی هم که می‌دانید در گذشته جان خود را از دست داده‌اند و احتمالاً این تهدید به قتل زندانیان سیاسی در واقع بی‌ارتباط و بی‌ربط با این مسایل گذشته هم نیست. چون از دست‌دادن جان زندانیان سیاسی، یک مستمسکی شده برای تهدید کردن دیگر زندانیان سیاسی که بگویند شما هم چنین سرنوشتی را در پیش خواهید داشت.
به‌طور مثال آقای «حسن ناهید» یکی از زندانیان سیاسی است که تقریباً دو هفته پیش در بیمارستان جان خود را از دست داد. ایشان یک زندانی سیاسی بود که در زندان «اوین» به سر می‌برد. وی بیماری سرطان داشت که در طول شش سال گذشته تمام تلاش خود را کرد که به یک بیمارستانی بیرون از زندان منتقل بشود که این اجازه را به وی ندادند و زمانی که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد، او را به بیمارستان بردند که بسیار دیرهنگام بود و او جانش را از دست داد.
یا چند وقت پیش آقای «محسن دگمه‌چی» در همین زندان رجایی‌شهر که داریم بحث آن‌را می‌کنیم، به‌طرز مشکوکی مثل آقای حسن ناهید که اشاره کردم، درگذشت. آقای محسن دگمه‌چی، بیماری‌های متعددی را داشتند و مقامات زندان به‌خاطر این‌که او را مورد آزار و اذیت قرار بدهند، از مداوای او خودداری کردند و حتا اجازه ندادند که او به بیمارستان منتقل شود. یا آقای «امیر ساران»، چند سال پیش به همین شکل مشکوک در زندان رجایی شهر درگذشت و از جمله زندانیان سیاسی دیگر مانند «اکبر محمدی»، «البرز قاسمی»، «امید میر صیافی» که در زندان‌های مختلف جان خود را از دست دادند. اخیراً آقای «فرزاد مدد‌زاده» که در همین بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر است و برادر «شبنم مدد‌زاده» است، که شبنم مددزاده هم در زندان رجایی‌شهر در بند زنان در شرایط بسیار سختی روزگار می‌گذراند و از تلفن و حتا ملاقات هم محروم است، را به حفاظت زندان بردند، تهدید و توهین کردند و گفتند که شما با بیرون از زندان در تماس هستید و ما از این مسئله ارتباط شما آگاهی داریم و باید برای ما تو‌ضیح بدهید که این ارتباطات به چه شکلی است و از طرفی هم دست از این کار بکشید.
ایشان چندین ساعت در بازجویی و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است و آخرین خبری هم که هنوز منتشر نشده ولی ما از طرف کمیته زندانیان سیاسی امروز منتشر خواهیم کرد، بیانیه آقای خالد حردانی از زندانیان بند ویژه امنیتی در زندان رجایی‌شهر است که بیانیه‌ای را منتشر و اعلام کرده است که در اعتصاب غذای زندانیان سیاسی با پیام «نه به دیکتاتور» شرکت می‌کند و این در حالی است که او به شدت از بیمار‌ی‌ها‌ی مختلف مثل خون‌ریزی معده رنج می‌برد. چون قبلاً هم در سال‌های گذشته در اعتصاب غذا بوده و دچار زخم معده و مشکلات دیگر شده است.
اما در اعتراض به سرکوب مردم اهواز، در اعتراض به بازداشت فعالان سیاسی و اجتماعی، در اعتراض به حمله زندان‌بانان و مقامات قضایی امنیتی به زندانیان سیاسی و همراهی با دیگر زندانیان سیاسی در «نه بزرگ به دیکتاتور» که البته این نه به دیکتاتور در نامه دیگر زندانیان سیاسی اعتصابی هم اعلام شده بود، همراهی و در این اعتصاب غذا شرکت خواهد کرد.

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...