‏نمایش پست‌ها با برچسب زنیب علامه‌زاده: چرا برادرم از همه‌ی حقوق قانونی خود محروم است. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب زنیب علامه‌زاده: چرا برادرم از همه‌ی حقوق قانونی خود محروم است. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۰ آذر ۲۱, دوشنبه

زنیب علامه‌زاده: چرا برادرم از همه‌ی حقوق قانونی خود محروم است

امیر علامه‌زاده روزنامه‌نگار زندانی در حالی در سومین ماه بازداشت خود در سلول انفرادی بند ۲ الف زندان اوین به سر می‌برد که تاکنون از حقوق قانونی خویش محروم بوده است.  
امیرعلی علامه‌زاده ۳۰ ساله دبیر سابق سرویس دیپلماتیک خبرگزاری ایلنا، استاد دانشگاه علمی کاربردی و دانشجوی کاردانی به کارشناسی حقوق از تاریخ ۲۷ شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت و در بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران است، نگهداری می‌شود.
مجتبی سمیع‌نژاد
زینب علامه‌زاده خواهر این روزنامه‌نگار زندانی در خصوص آخرین وضعیت وی به «خانه حقوق بشر ایران» گفت: «طی این مدت چهار ملاقات غیرمعمول در یک اتاق مقابل سه دوربین داشته که حتی محل نشستن افراد هم از قبل مشخص شده بود. در این ملاقات‌ها ذکر شده بود که هیچ کدام از دو طرف حق صحبت راجع به اتهام یا بازجویی‌ها را ندارند و چیزی جز احوال ‌پرسی نکنند. آخرین ملاقات که روز شنبه گذشته توسط پدر انجم گرفته بود، امیرعلی گفته که پس از ۱۵ روز بازجویی به من گفتند که بازجویی‌های تو تمام شده است. در صورتی که اگر چنین بود بازداشت ایشان تا به حالا هیچ معنی ندارد.
خواهر این زندانی همچنین گفت: «مهمترین حرفی که امیرعلی در ملاقات با پدر زد، این بوده است که را او را شکنجه کرده‌اند.»
وی با اشاره به موارد نقض حقوقی و قانونی برادرش به «خانه»ی ما گفت: «تا به امروز تمام بازجویی‌ها و بازپرسی‌ها بدون حضور وکیل و به صورت غیرقانونی بوده و حتی از داشتن وکیل هم محروم بوده است. پس از دو ماه و نیم که پرونده در شعبه ۱۴ دادسرای اوین بوده با دلیل کاملا نامشخص به شعبه دو دادسرای اوین منتقل شده که این خودش محل اشکال است و برای ما جای سوال. طی گذشت سه ماه هنوز هیچ مرجع قانونی دلیلی از بازداشت و نوع اتهام یا مصداق اتهامیش به ما نداده‌اند و ما همچنان در بی خبری کامل از این موضوع به سر می بریم.»
زینب علامه‌زاده گفت: «حالا حدود دو هفته است که ایشان می توانند روزهای زوج در حد دو دقیقه که تلفن بعد از آن قطع می‌شود با منزل تماس تلفنی برقرار کنند.»
علامه‌زاده که به نقض حقوق برادرش معترض است، گفت: «الان بنده می خواهم بدانم به چه مستند قانونی امیرعلی که سابقه فعالیت روزنامه نگاری داشته را بازداشت کردند؟ چرا و با جه مجوزی این همه مدت (سه ماه) بدون هیچ گونه قراری در بازداشت موقت و در سلول انفرادی نگهداری می‌شود؟ سه ماه انفرادی بزرگترین شکنجه‌ای است که می‌تواند در مورد یک انسان به کار برد. چرا و با چه هدفی این شکنجه در مورد امیرعلی انجام شده است؟ چرا این همه مدت هیچ اطلاعی راجع به پرونده به ما نداده و نمی دهند و چرا تا به حال از داشتن حق وکیل محروم بوده و اجازه ورود وکیل را ندادند؟ چرا و با چه هدفی پرونده از دادسرای کارکنان دولت و اصحاب رسانه که محل اصلی رسیدگی به پرونده های مطبوعاتی است به دادسرای اوین منتقل و از این که پرونده در مسیر قانونی قرار گیرد ممانعت شده است؟»
خواهر این زندانی با بیان این که می‌خواهد هر چه زودتر وضعیت برادرش مشخص شده و آزاد شود گفت: «خواسته بنده و تمام اعضای خانواده آزادی بلاشرط و بی درنگ امیرعلی است که بدون گناه و به صورت غیرقانونی بازداشت شده و همچنان هم در بازداشت موقت نگهداری می شود. ما خواستار برخورداری امیرعلی از حق دادرسی عادلانه ای هستیم که تا کنون از این حق محروم بوده است. امیدوارم خدا به همه ما و خانواده هایی چون ما صبر بده تا بتوانیم این مشکل را تحمل کنیم و با روش‌هایی درست در پی حل از پس آن برآییم.»خواهر امیرعلی علامه‌زاده پیش‌تر در مورد نحوه بازداشت برادرش به «خانه»ی ما گفته بود که «روز ۲۷ شهریور ماه صبح که داشت می رفت سر کار‬. گویا نزدیک منزل جلوی‌اش را در خیابان می‌گیرند. من خود هم داشتم حاضر می شدم بروم سر کار‬. امیرعلی زودتر از من برگشت و گفت لباس بپوشید حکم دارند خانه را بگردند و من را هم با خودشان می برن‬د. سه نفر بودند که مشغول بازرسی منزل شدند. هیچ صحبتی نکردند و اجازه هم ندادند که ما با هم صحبت کنیم. همان روز بازداشت به امیرعلی در خانه گفتند که یک هارد هزار گیک هم داری، آن را هم بیاور. امیرعلی در پاسخ‌شان گفت که آن در هارد در خانه‌مان در بابل هست. همین مساله باعث شد که یک ماه بعد برای پیدا کردن آن هارد به خانه‌مان در بابل بروند و آن‌جا را بازرسی کنند. در بابل ریسور ماهواره و ال ام بی و دیگر وسائل را برداشتند و با خود بردند و ما را هم تهدید کردند.»
زینب علامه‌زاده همچنین در مورد تهدید خودش و برادرش در بابل گفته بود که «در بابل وقتی خانه را به هم ریختند و هارد را پیدا نکردند، با بردار ۱۷ ساله‌ام که در مدرسه بود تماس گرفتند و گفتند بیاید خانه. برادرم را تهدید کردند که هم خودش و هم خواهرش، یعنی من را بازداشت می‌کنند. آن‌ها حق نداشتند که چنین کاری انجام دهند. این کار غیرقانونی بود که بخواهند خانواده من را تهدید کنند. آن‌ها جو خانه ما را متشنج کردند و بعد هم رفتند.»

 خانه حقوق بشر ایران

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...