‏نمایش پست‌ها با برچسب نوشته ای از پدرام طنازی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب نوشته ای از پدرام طنازی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۱ تیر ۲۰, سه‌شنبه

ایران من هویت منه


آیا میدانید : حذف بخش هخامنش از کتاب درسی تاریخ به تصویب رسید؟
آیا میدانید : فرزندان ما دیگر حتی اسم کوروش کبیر را نمیشناسند؟
آیا میدانید : 29 اکتبر روز جهانی کوروش کبیر است و این روز فقط در تقویم ایران نیست؟
آیا میدانید: اولین سیستم استخدام ***** به صورت لشگری و کشوری به مدت ۴۰سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.
آیا میدانید : کمبوجيه فرزند کورش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ۲۵۰ هزار سرباز ایرانی در روز ۴۲ از آغاز بهار ۵۲۵ قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.
آیا میدانید : داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار ۵۲۰ قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت ۲ نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد.
آیا میدانید : داریوش کبیر طرح تعلیمات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت.
آیا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان ۵۱۸ - ۵۱۹ قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغذ آورد.
آیا میدانید : داریوش بعد از تصرف بابل ۲۵ هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد.
آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.
آیا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس ۳ سال طول کشید و کل ساخت کاخ ۸۰ سال به طول انجامید.
آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده ۲۵ هزار کارگر به صورت ۱۰ ساعت در تابستان و ۸ ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر ۵ روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه ۲۵۰ گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر ۱۰ روز یکبار استراحت داشتند.
آیا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است.
آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه ۳۰ روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای ۵ عید مذهبی و ۳۱ روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است.
آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند.
آیا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد.
آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد.
آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد.
آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد.


نوشته ای از پدرام طنازی

نقش دمکراسی برای ساختن پیشرفت جامعه ایران


هدف از این نوشته، تاکید بر اهمیت این نکته است که بدون نهادینه شدن سطحی از دمکراسی، پیشرفت در جهت عدالت اقتصادی اجتماعی بسیار ناهموار می‌باشد.حکومت مردمی ساده ترین مفهوم از دمکراسی است. در این جا مقصود از دمکراسی، نوعی از نظام سیاسی است که طبق قوانین حاکم در آن مردم قادر باشند که در پروسه‌ تصمیم گیری‌های مربوط به امور اقتصادی اجتماعی، در سطوح مختلف محلی و سراسری و به طور مستقیم و غیرمستقیم، مشارکت کنند. شواهد تاریخی نشان می‌دهند که معمولاً پس از وقوع انقلاب ننگین و ایجاد تغییر در رژیم‌های حاکم و استقرار دمکراسی سیاسی، انجام تحولات بنیادی در مناسبات اقتصادی به عوامل مختلف اجتماعی بستگی پیدا می کند. بدین معنی که گذشته از این که آیا مدیریت انتخاب شده برای اداره‌ جامعه‌ نوین در صدد پیاده کردن چه نوع از سازماندهی اقتصادی در جامعه باشد، شکل‌گیری مناسبات اقتصادی اجتماعی مزبور و برای مثال استقرار روابط غیر کالایی و انسانی (سوسیالیستی)، در گرو وقوع رشد در زمینه‌های عینی تکنولوژیک و شالوده‌های اداری و در عرصه‌ی اندیشه‌های ذهنی فرهنگی، درجه پیشرفت در حیطه‌های تجربه، شناخت و آمادگی فکری و عملی می‌باشد که در پروسه‌ فعالیت‌های دمکراتیک اجتماعی شکل می‌گیرند.هم اکنون در ایران سیستم اقتصادی از قانونمندی بخصوصی، بازار آزاد و یا دولت مرکزی برخوردار نیست و شریان‌های اصلی فعالیت‌‌های اقتصادی، به طور ملوک‌الطوایفی، در دست تعدادی از حکومتگران افسران ارشد نظامی امنیتی و بخش‌های خصوصی وابسته به رژیم و تحت کنترل حامیان خامنه‌ای متمرکز است. نه تنها عواید ناشی از فروش نفت، بلکه درآمدهای مربوط به اکثر صنایع بزرگ سود دهنده‌ مثل پتروشیمی، جاده‌سازی، برج‌سازی و لوله ‌کشی در انحصار این نخبگان سیاسی اقتصادی و شرکت‌های متعلق به آن‌ها مانند بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، آستان قدس رضوی، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء، شرکت مبین، سرمایه‌گذاری مهر و دیگر مؤسسات انگلی قدرتمند و وابسته به حکومتگران قرار دارند. علاوه بر آن بسیاری از دست اندرکاران رژیم از راه‌های مختلف غیرقانونی نیز به چپاول مشغول هستند.نمونه‌ای از آن در سال گذشته، عیان شدن اختلاس سه‌ هزار میلیارد تومانی در سال گذشته است که رد پای ده‌ها نفر از مقامات حکومتی، نمایندگان مجلس و شرکای آن‌ها در بخش خصوصی در ارتباط با آن دیده می‌شود. در میان آن‌ها نام‌های محمود هاشمی شاهرودی رئیس پیشین قوۀ قضاییه، علاءالدین بروجردی رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور، محسن رضائی دبیر مجمع تشخیص نظام و رستم قاسمی وزیر کنونی نفت، دیده می‌شود.طبق مدارک مستند که در ماه‌های اخیر انتشار یافته‌اند، از طرف سران رژیم و وابستگان آن‌ها ده‌ها میلیارد دلار پول در بانک‌های خارجی موجود است. با توجه به این که بیش از ۵۰ درصد از اقتصاد ایران به طور نیمه رسمی و غیرقانونی فعالیت می کند، عجیب نخواهد بود که طی عمر رژیم جمهوری اسلامی تا به حال، صدها میلیارد دلار از درآمد نفت و دیگر ثروت‌های تولید گشته در جامعه، از طرف حاکمان قدرت و سرمایه به چپاول و غارت رفته باشند. در ایران سازماندهی یک اپوزیسیون مردمی که از قدرت‌های خارجی مستقل باشد درصورتی می‌تواند به مثابۀ یک عامل بسیار مهم برای گذر از روی جمهوری اسلامی وبه پیشرفت به سوی یک دمکراسی واقعی عمل کند که اصول عام دمکراتیک و از جمله تعهد به آزادی‌های سیاسی، ارزش‌های جهانی حقوق بشر، و سیستم حق رأی عمومی، یعنی در واقع شالوده های اساسی یک نظام جمهوری، معیارهای اصلی آن راتشکیل بدهد.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۱۹, دوشنبه

فرار ملاه‌ها !


دوستان عزیز میهن پرست من به این عکس تاریخی خوب نگاه کنید. اینجا جلوی سفارت انگلیس در سال ۱۹۲۱ میلادی در تهران است. به خاطر فشاری که رضا شاه به این آخوند‌ها در آن زمان آورده بود که گورشان را از ایران ما گم کنند،، ، اینها به این صورت برای گرفتن ویزا در جلوی سفارت انگلیس هر روز جمع می‌شدند تا به انگلیس پناهنده شوند. حالا فکرش راا بکنید ، همین‌ها دارند به ما حکومت میکنند، به زنان و دختران ما و جوانان ما تجاوز میکنند، مال ما را از ما میدزدند، و دار حال نابودی تمام ایرانیان با سیستم در کشور ما هستند. آیا باید به اینها رحم کرد؟؟؟؟ قضاوت با شما. این عکس تاریخیست و در یکی‌ از کتاب‌های آلمان راجع به تاریخ ایران در زمان رضا شاه پیداش کردم.متأسفانه تنها عکسی‌ بود که از فرار ملاه‌ها در آن زمان به انگلیس در آن بود.


نوشته ای از پدرام طنازی

خبر‌های رسیده از مملکت امام زمان، احمدی نژاد تومان را به پوند تبدیل کرد

طبق خبر‌های رسیده، پس از آن که نادکتر احمدی نژاد (دکترای سیب زمینی) تومان را به پوند تبدیل کرده و بابت آن جایزه نوبل شیمی‌ را ازان خود کرده بود، اینبار پروژه تازه‌ای در دست گرفته است که آن نیز به ثمر رسیده است! طبق خبر‌های رسیده از مملکت امام زمان، قیمت هر کیلو انگور وارداتی معادل ۸۰۰ گرم گوشت است، که بدین ترتیب گفته میشود که احمدی نژاد انگور را تبدیل به گوشت کرده است! اما چون که قیمت یک کیلو انگور معادل فقط ۸۰۰ گرم گوشت است، احساس میشود که در برنده شدن احمدی نژاد تأثیری بسزایی داشته باشد.وی قول داده است که بزودی قیمت انگور و گوشت برابری خواهند کرد! 

از این رو اسم بسیاری از غذاهای ایرانی‌ نیز تغییر یافته است! از جمله:
باقالی پلو با گوشت-------> باقالی پلو با انگور
قیمه سیب زمینی‌--------> انگور سیب‌زمینی 

و الا آخر...

نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه

تنگه پرند پیش از تنگه هرمز! تمرین بستن تنگه هرمز را با بستن این تنگه شروع کرده اند؟


این عکسمربوط به تنگه هرمز نیست و ربطی هم به تحریم نفت ایران ندارد. بلکه مربوط به تنگه پرند است که در دانشگاه پیام نور می خواهند ایجاد کنند تا دخترها از یک راه وارد دریای نور شوند و پسر ها از یک راه دیگر. تمرین بستن تنگه هرمز را فعلا با بستن این تنگه شروع کرده اند. مقاماتی با این میزان از عقل و درایت و جهان شناسی می خواهند نسل جوان و تحصیل کرده و دانشگاه دیده ایران را هدایت کنند! این سفره عقب ماندگی در دوران رهبری آقای خامنه ای در ایران پهن شده است.
(احمدی نژاد تنگه را می بندیم...)احمدی نژاد خودش کسی است که همه بهش می خندند حالا اگر اون به کسی بخندد ..... خودتان یک نتیجه ای بگیرید !
دو روش مندرج در زیر جمهوری اسلامی میتواند تنگه هرمز را ببندد :
۱ـ روش خیلی ساده تر برای حاکمیت فاسد هم اینست که دانشجوها و وبلاگ نویسها و اصولاً کلیه آدمهای محارب را بجای اعدام ببرند بریزند در تنگه هرمز که کوسه ها بخورنشان ! حساب کردیم دیدیم اگر این هفتاد و پنج میلیون محاربی را که هنوز خودکشی نکرده اند بریزند توی آب اینطوری هم آمار اعدام جمهوری اسلامی در عین ناباروری (!) همگان خیلی می آید پائین٬ هم کوسه برای اینهمه غذا کم می آید و امریکائیها عمراً اگر بتوانند از لای اینهمه آدم در تنگه هرمز رد بشوند چه به اینکه حمله هم بخواهند بکنند و خصوصاً چه اینکه نفتکش هم تازه بخواهد از آنجا رد بشود!
۲ـ در همین راستای بستن انسانی تنگه هرمز این کار را هم میشود کرد که به همه اعلام کنند که به دارندگان یکی از انواع کارتهای سهمیه بندی ، در تنگه هرمز سه تا پیاز و یک عدد از این چائی هندلی ها و یک کف دست پودر رختشوئی مفتی میدهیم ! اینطوری که بشود آنوقت دوتا کار با هم انجام میشود : یکی اینکه اصلاً دیگر کسی در ایران باقی نمیماند که کس دیگری بخواهد بهش حمله کند و یکی هم اینکه حداقل تا پایان دوره بعدی ریاست جمهوری احمدی نژاد تنگه هرمز چنان کیپ میشود که آدمها به زور از کنار همدیگر رد میشوند چه به دشمن و نفتکش و کشتی های تجاری !


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

به جای بوسه بر این دست ها دستبند زدند


این همان دست های پینه بسته ایست که در آغاز جمهوری اسلامی، آقای خمینی گفت که پیامبر بر آنها بوسه زده است! و حالا این دست ها برای نان و آب و کار و مسکن دراز است. آقای خامنه ای بجای نان و پنیر، وعده نان و اتم را داده است و حالا چاشنی خطر جنگ را هم همراه آن کرده است. صاحبان این دست هائی که بر آن می خواستند بوسه بزنند، اگر بگویند کار می خواهند، اگر بگویند نان می خواهند، اگر بگویند سندیکا می خواهند، اگر بگویند می خواهم دور هم جمع شویم تا برای دردهای مشترکمان درمانی پیدا کنیم، به آنها حمله امنیتی و نظامی می شود، به جای بوسه، بر دستهایشان دستبند زده می شود و سر از زندان در می آورند. شمار زیادی از زندانیان سیاسی کنونی فعالان کارگری اند و شمار زیادی از بدهکاران به زندان افتاده نیز کارگرند. در هر کوچه پس کوچه ای شعبه بانک هائی که مثل قارچ در دوران احمدی نژاد سبز شده اند، چند به گریبان مردم فقیر و بدهکار انداخته اند. بنابراین بانک ها تماماً در شبکه مافیائی تاسیس شده اند که گردانندگان اصلی خود آقازادهایشان هستند. آن اختلاس ۳ میلیارد دلاری از درون همین شبکه بیرون آمد و نمونه های دیگری هست که صدایش را در نمی آورند.این تصویر، تصویر دردها، رنجها، خواستهای معمول، شدنیها، و نه شدنیهاست، آنچه کارگران ما، آنچه مردم ما میخواهند، فقط حق زندگیست! حق زندگی‌ در این دوران ناحق، در مملکتی که دولت و رهبرانش آن را دکانی می‌بینند! این فقط یک تصویر است! اما گویای گوشهی از خواستهای کارگران ماست! این دست ها، بوسه نمی خواهند، کار و نان می خواهند و سرانجام نیز ازهمین پل حکومت کنونی گذشته و به همت خویش به آن خواهند رسید.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۱۳, سه‌شنبه

نشیمنگاه مبارک خامنه‌ای بر روی ارّهٔ تحریم ها، آیا زمان خواندن غزل خداحافظی نرسیده است؟


در آستانه تحریم ها دیده و شنیده می شد که دجالان آخوندی و در رأس آنها، کلان اهریمن حضرت روضه خوان بزرگ خامنه‌ای ادعا میکردند که تحریم‌ها هیچ اثری بر اقتصاد جمهوری اسلامی نداشته است و حتی در جهت تقویت آن نیز موثر بوده است!!! هر چند که پاچه خواری‌های علی‌ اکبر صالحی به عنوان آخرین تیر رژیم در تاریکی‌ نیز بدون جواب ماند، هنوز هم زبان رژیم زبون کوتاه نمیشود و ادعا پشت ادعا؛ رژیم هنوز هم پر قدرت بر سر مواضع خود ایستاده است!؟؟

در خبری تازه "خنده" میشود که رژیم از مردم فقیر ایران طلب کمک می‌کند 

درخواست کمک از مردم برای مقابله با تحریم‌ها


حال ما نمی‌دانیم، دم خروس را باور کنیم، یا قسم روباه را؟ در حقیقت نشیمنگاه آقا که به تازگی به مقام امام زاده ارتقا‌ٔ یافته بود، متاسفانه بر روی ارّهٔ تیزی قرار گرفته است که به آن حضرت نه اجازه نوشیدن جام زهر را میدهد، و نه اجازه ی نپذیرفتن آن را! و همانطور که انتظار میرفت، کاسه گدایی رژیم از این پس "گود تر" میشود. آخر یکی‌ نیست به این آقایان بگوید که آخوند را چه به مملکت داری؟؟؟ البته بسیاری گفتند، اما در نهایت سر از زندان‌های مخوف رژیم درآوردند.حال وقت آن رسیده است که از آنها پرسید؛ آیا حرف عزیزانمان را که چنان وحشتناک به خاک و خون کشیدید و هنوز می‌کشید باور می‌کنید یا خیر؟ آیا زمان خواندن غزل خداحافظی نرسیده است؟ 
 بوی کباب می آید، اما فکر می‌کنم که بوی داغ کردن خر است، خری که نماد رژیمیست که به بن بست خورده است، و نفس‌های آخر را می‌کشد، حال با اصلاح طلبان یا بی اصلاح طلبان این رژیم مرده است، و صدای اصلاح طلبان نیز به جایی‌ نمیرسد!! چرا که اصل که نابود شود٬ فرعیت نیز معنایی ندارد.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۱۲, دوشنبه

روز هجدهم تیرماه به مناسبت سالگرد حمله به کوی دانشگاه


وقایع هیجده تیر یا وقایع کوی دانشگاه تهران به مجموعه ناآرامی‌ها و درگیری‌ها بین روزهای هجدهم تا بیست وسوم تیرماه ۱۳۷۸ میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصی‌ها، اطلاق می‌شود.امروزه حکومت ایران با سنگدلی تمام٬ اعتراض‌های مردمی را سرکوب می‌کند، ولی‌ روزی خواهد رسید که پرچم آزادی در ایران برافراشته خواهد شد.سیزده سال پیش در نهم جولای (هجدهم تیر ۱۳۷۸) اعتراض دانشجویان در ایران با ضرب و شتم، خشونت، و به عبارتی سرکوب روبه‌رو شد. چندین دانشجو در آن روز دستگیر و به چند سال زندان محکوم شدند.ده سال بعد، در ۲۶ خرداد ۱۳۸۸، استبداد ولایتی یک باردیگر کمر به قتل دانشجویان آزاده بست و با حمله به کوی دانشگاه تهران فاجعه ای بزرگتر از ۱۸ تیر۱۳۷۸ را رقم زد. قداره بندان جمهوری اسلامی به ویژه پس ازاجازه شرعی رهبرشان در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ ، قلب ندا ها و سهراب ها را شکافتند، ترانه ها را سوزاندند و محسن ‌ها و امیرها را در کهریزک ها تکه تکه کردند تا حکومت دینی باقی بماند. سه سال از این فاجعه می گذرد ولی از یاد ما نمی رود چگونه جوانان و نخبگان میهنمان را از بالای پشت بام خوابگاههایشان به پایین پرتآب کردند، ملت ایران این فاجعه را هرگز فراموش نخواهد کرد. امروزه حکومت اسلامی، سنگدلانه اعتراض‌های مردمی را سرکوب می‌کند٬ سرکوب اعتراض‌های مسالمت‌آمیز در درازمدت ممکن نیست و بالاخره به پیروزی منتهی خواهد شد.جنبش های آزادی دموکراسی بخش تمامی مردم دنیا از مبارزات دانشجویان و مردم ایران برای دمو کراسی و عدالت خواهی حمایت می‌کند. ما از مبارزه‌ مسالمت‌آمیز و مداوم، برای تحقق جامعه‌ای که در آن انتخابات آزاد، عادلانه ودمکراتیک باشد حمایت می‌کنیم.آزادی‌خواهی مردم در درازمدت هرگز نمی‌تواند سرکوب شود. دانشجویان همیشه پیشقراول مبارزه برای آزادی، حقوق بشر و دمکراسی بوده‌اند و با تمام توان از مبارزات مسالمت‌آمیز برای آزادی، دمکراسی و حقوق بشر در ایران حمایت می‌کند. ما هرگز از یاد نخواهیم برد آنانی‌ را که زندانی شده‌‌اند. برای آزادی آن‌ها از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد.اعتراض های مردمی در ایران آشکارا نشان داد که ارتباطات اجتماعی، دیجیتالی و رسانه‌ای چه امکاناتی تازه‌ای فراهم کرده و استفاده خلاقانه از اینترنت، وبلاگ٬ فیس بوک٬ و تویتر چه نقشی‌ در مبارزه برای دمکراسی به‌ وجود آورده است.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۹, جمعه

پیش بینی سخنان قصار احمدی نژاد در آینده


ممه دزد رئیس جمهور می شود+ آن ممه بشکست و آن پیمانه ریخت+ ممه رو باید دم حجله برد
ممتو سفت ببند، لولوی همسایه رو دزد نکن+ طرف ممرو تو هوا نعل می کنه+ شیر از ممش نمی چکه
ممه رو هر وقت از آب بگیری تازست+ از ممست که بر ممست+ ممه لولو رو ول کرده، لولو ممه رو ول نمی کنه
لولو تو سوراخ نمی رفت ممه به دمش می بست+ جا تره و ممه نیست+ لولو ممه خودشو نمی خوره
ممه معلم گله، هر کی نخوره خله+ لولو با لولو، ممه با ممه+ ممه بالاتر از ممه بسیار است
ممه کج به منزل نمی رسد+ هنوز دهنت بو ممه می ده+ هر کی به فکر ممس، کوسه به فکر ریشه
ممه از لولو بدش میاد، در لونش سبز می شه+ لولو بیار ممه بار کن+ خدا یه لولو به تو بده یه ممه به من
لولو خسته، صاحب ممه ناراضی+ ممه صاف مال برادر لولوه+ رفیق ممه و شریک لولو
بند کرست رو میشه بست، دهن لولو رو نمیشه بست+ لولو حاضر و ممه حاضر
درس لولو اگر بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آ ورد ممه ی گریزپای را
بالا رفتیم ممه بود، پایین اومدیم لولو بود، لنکرانی هلو بود
لولو چو ممه ببیند خوشش آید+ ممه که پاکه، مالیدنش چه باکه
ممه بیگناه تا دم دهن لولو میره، ولی تو دهنش نمی ره
ابر و باد و مه و خورشید و لولو در کارند، تا تو ممه ای به کف آری و به غفلت نخوری
لولو راضی، ممه راضی، گور پدر قاضی+ لولو که ممه می خوره پا لرزش هم میشینه
ممه که سر بالا میره، لولو ابوعطا می خونه+ ز گهواره تا گور ممه بجوی
لولو را تو ده راه نمیدن، سراغ ممه را میگیره+ ممه بد بیخ ریش لولو+ از ممه نخورده بگیر بده به ممه خورده
ممه که یکجا بمونه میگنده+ ممه نمیبینه وگرنه لولوی قابلیه
لولوی خوش معامله شریک ممه مردمه+ اونقدر ممه خورده تا لولو شده
این چیزا برای لولو ممه نمیشه+ ای لولو عرصه پستان نه جولانگه توست
هر که ممه اش بیش لولوش بیشتر+ یا ممه گفتیم و عشق آغاز شد
لولو ماند و ممه اش+ ممه لولو گزیده از کرست سیاه و سفید هم می ترسه
ممه را ببر با جاش، به همین خیال باش+ میگن کرستو بیار، میره ممه رو میاره
ممه ام بی کرست موند+ یک کلمه هم از ممه عروس بشنوید+ ممه اش یاد کرستستان کرده
به ممه که رو بدی، کرستشو خیس می کنه+ با ممه ممه گفتن دهن شیرین نمیشه+ سیلی نقد به از ممه نسیه
من از بی ممگان هرگز ننالم/ که با من هر چه کرد آن ممه دار کرد+ لولو دستش به ممه نمی رسه میگه کوچیکه


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۸, پنجشنبه

رابطه قوانین فیزیک با سرنگونی خامنه‌ای/ رهبر لجنی به پایان سلام کن!


در این دنیا همانطور که همه شاهدیم و ثابت شده است، در برابر هر پدیده‌ای یک امر متقابل و کاملا متفاوت وجود دارد! 
مثبت <--> منفی‌
آب <--> آتش
سرما <--> گرما
سپیدی <--> سیاهی
کوه <--> دره
و و و...
... شب <--> روز 
و همچنین قانون "کنشِ" و "واکنشِ" که خود پدیده ایست که در زندگی‌ روزمره ی تمام انسان‌ها تاثیرات بسزایی دارد! 
دو قانون نام برده بالا بزودی باعث سرنگونی دیکتاتور قرن؛ خامنه‌ای خواهند شد!
بالا <--> پایین
سربالایی <--> سرازیری
 ***
"کنشِ" <--> "واکنشِ" 
 *
آقای خامنه ای، به اندازه ی کافی‌ تاختی، به اندازه ی کافی‌ بالا رفتی‌! اگر حتی مانند پیامبرت نیز سوار خری بودی،اکنون دیگر به سقف آسمان رسیده ای! حال زمان آن رسیده است که مطابق همان ارتفاع نیز به زیر کشیده شوی! 
هر که بالاتر میرود، موقع زمین خوردن، محکم تر زمین میخورد! 
رهبر لجنی به پایان سلام کن!
 *
آقای خامنه ای، به اندازه کافی‌ به این ملّت ظلم کردی، به اندازه ی کافی‌ دزدیدی، به اندازه ی کافی‌ این سرزمین را به نابودی و فقر و فلاکت کشاندی، این کنش ها، بدون واکنشِ نخواهند ماند!
رهبر لجنی به پایان سلام کن!

کنشِ تو= ظلم و ستم
واکنشِ ایرانیان= سرنگونی تو


قانون سومی نیز در فیزیک وجود دارد؛ همه چیز در این دنیا فانیست! نیاز به توضیح نمی‌بینم؛


رهبر لجنی به پایان سلام کن!


شبی که در آن چون خفاشی خون آشام، بر این مردم بال گسترده‌ای به پایان خواهد رسید
صبح آزادی مردم ایران نیز خواهد رسید!


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۶, سه‌شنبه

کمپین جمع آوری سرمایه برای خرید ساندیس و نه به انتصابت و پس از آن


با توجه به این که "ساندیس" و پخش آن یکی‌ از ارکان پایداری رژیم دجال اسلامیست، بدینوسیله طرح ایجاد "کمپین جمع آوری سرمایه برای خرید ساندیس و اهدای آن به برادران و خواهران ساندیس خور" را مطرح می‌کنم! از دوستان عزیز خواهش می‌کنم که شروع به اهدای مبالغی برای خرید ساندیس لازمه برای این مزدوران نمائید، تا در روز۱۸تیر به این دسته از "گوسفندان ولایت" اهدا شود! در صورت امکان تعداد ساندیس‌ها را زیاد کنید تا این دسته از یاران ذوب شده در فضولات ولایت، نیازی به این نوشیدنی "خائن" نداشته باشند! اهدای تی‌ تاپ الزامی نیست، بلکه مکروه بوده، و میتواند به ضایقه این نامحترمان خوش آید! در صورت جواب مثبت در امر انتصابات، میتوان از این شیوهٔ در مراحل بعدی مبارزات نیز استفاده کرد! البته نیاز مبرم به "اغتشاش رهبری" نیز احساس میشد که با این ساندیس‌ها مخلوط شده و نتیجه گیری را به حد اعلا برساند! از این سو، با کمک جمعی‌ از نفوذی ها، ترتیباتی به عمل آمده که از خلای بیت رهبری اغتشاش آن حضرت خون آشام به منظور تهیه ی ساندیس باب میل مزدوران، لوله کشی‌ شده، و اغتشاش آن حضرت نیز به اندازه ی کافی‌ در جهت اهدا به چماقدارن ولایت، موجود میباشد! مسئله ی اصلی‌ فقط سرمایه گذاری در این امر است! که با پشتیبانی دوستان به نتیجه می‌رسد.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه

پیشنهادی به دولت فخیمه رژیم اسلامی/ امروز ایران کجاست؟


خب بسلامتی نوشیدن الکل نیز مصادف است با حکم اعدام! در اینجا باید از نمایندگان الله بر روی زمین سوال کرد که آیا قاچاق مواد مخدر و الکل چه حکمی دارد؟ از خود میپرسم ایران کجاست؟
 ایران همانجاست که اگر الکل بنوشی اعدام میشوی، اما اگر الکل قاچاق کنی‌ می شوی وزیر و سردار و دولتمرد
 ایران همانجاست که کودکانش در کوه و دشت به مدرسه میروند، اما دولتش در عراق و ونزولا و ... لبنان مدرسه و خانه و بیمارستان میسازد....
 ایران همانجاست که شب میخوابی و صبح که از خواب بلند میشوی احساس میکنی‌ در طول زمان سفر کردی، چرا که قیمت نانی که دیروز بقیمت ۱۰۰ تومان میخریدی، امروز ۲۰۰ تومان است...
 ایران همانجاست که مردمش خوبی‌های پادشاهی را که تنها غمش بارش باران بود و پیشرفت مملکت و ... با شعار مرگ جواب میدهند و جواب رژیمی‌ خونخوار چون رژیم اسلامی را با تکبیر...
ایران همانجاست که اگر حق زندگی‌ را طلب کنی‌ شکنجه میشوی، و اگر شکنجه کنی‌ رئیس سازمان تامین اجتماعی می شوی
ایران همانجاست که زندگی‌ کنی‌، جانت را میگیرند، و اگر مانند زالویی خونخوار بجان پیکر فرسوده اجتماع بیفتی، میشوی رهبر مسلمین جهان...
ایران همانجاست که کوچه‌ها و خیابان‌هایش بستر کودکان و پدران و مادران فقیر است و کاخ‌هایش محل زندگی‌ دزدان و غارتگران
ایران همانجاست که دین سیاست است و سیاست دین، اما نه سیاست و نه دین به یاری مردمانش نمی آیند
ایران همانجاست که اگر فریاد بزنی‌ "آزادی" از روی پیکرت با ماشین رد میشوند، اما آزادی که از روی پیکرها با ماشین رد شوی
ایران همانجاست که آنقدر تو را میکشند تا بمیری، اما اگر کشته شوی از مرده ات نیز می هراسند
بهر حال حدس میزنم که این رژیم در پی نابودی ایران و ایرانیست، از این روی پیشنهاد میکنم که مردان خدا در ایران بجای اعدام کسانی‌ که الکل میخورند،  گرسنه گان را بجرم گرسنگی  اعدام کنند! چرا که تعداد ایشان هر روز در حال افزایش است و از این طریق به خواسته خود که همان نابودی تک تک ایرانیان مخالف با رژیم است میرسند، و خود میمانند و ایران, و آن چند میلیون نفری که باج خوار رژیمند و نه ایران برایشان اهمیتی دارد و نه ایرانی
ایران همانجاست که میخواستند اسلام را به دنیا صادر کنند، اما در آن، هم اسلام را کشتند و هم انسانیت و دوستی را


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه

تصویری: سفره پر برکت ولایت


بد نیست که کمی‌ تامل کنیم، شاید این تصویر که یک فتوشاپ است در دید اول کمی‌ غیر طبیعی بنظر برسد، اما آیا غیر از این است؟ آیا این جانیان و جنایتکارن، قدرت و منزلت خویش را جز بر پایه خونریزی‌ها و شکنجه ها، و جز بر گور جوانان این سرزمین و همچنین به تازگی بر گور جوانان سوری بنا کرده اند؟ هیولاهایی که تن‌ هر انسان فرهیخته و آزادیخواه را به لرزه میاندازند!؟ از این که چگونه میتوان چنین پست و خوار بود در شگفتیم، اما فقط در شگفتیم و در خیال آن که هیچ کاری از دستمان ساخته نیست! اما رسد روزی که صبح دولت این جانیان نیز بدمد....


نوشته ای از پدرام طنازی

نامه سرگشاده به مقام معظم الاغ ( خامنه ای)


محضر مبارک الاغ فرزانه سلام علیکم 


غرض از نگارش این نامه اصرار دوستان و آشنایانی است که از من خواسته اند تا به جنبش نامه نویسی خطاب به رهبری بپیوندم و مطالبی را خطاب به ایشان بنویسم اما از آنجایی که من شان و ارزش والای حضرتعالی را بمراتب بالاتر از مقام مزخرف رهبری میدانم و تذکر به ایشان را «خواندن یاسین در گوش خر» میدانم ترجیح دادم مصدع اوقات شریف حضرتعالی شوم و مطالبی را با نهایت فروتنی و احترام بیان دارم. 


الاغ گرامی


من با رعایت انصاف از محضر شما گله مندم و دل پر دردی از جنابعالی و دیگر حیوانات شریف مثل شما دارم. گله من از این است که ما مردم ایران چه بدی به شما خانواده الاغ ها و قاطرها کرده بودیم که خودتان را کنار کشیدید و گذاشتید یک «آخوند بیسواد کله شق» بشود آقا بالا سر ما و همه مملکت را به این وضع تباهی و بدبختی بکشد؟ چرا لااقل یکی از شما عزیزان که موجودات زحمتکش و سربزیر و صبوری هستید نشدید رهبر مسلمین که ما اینقدر از دست این عوضی ها ظلم و ستم نکشیم و آواره این کشور و آن کشور نشویم؟ والله بحضرت عباس اگر یک الاغ سوار این ملت شده بود بهتر از این بود که یک آخوند سوار بر گرده این کشور و این ملت بشود. اصولا الاغ جماعت در قبال کاه و یونجه ای که میخورد لااقل به ملت سواری میدهد  اما آخوند هم میخورد و هم میکند و وقتی هم که سوار شود دیگر پایین نمی آید مگر با زور و کتک.


الاغا


ای که دردو بلایت بخورد توی سر مقام رهبری ما که اندازه یک خر هم نمی فهمد و برای هفتاد میلیون تصمیم میگیرد و هرکس هم مخالف نظرش باشد به زندان می اندازد و یا آواره خارج از کشور میکند. ای کاش تو شده بودی رهبر ما. ای کاش سرمایه های کشورمان را داده بودیم دست حضرتعالی و خانواده محترمتان. من بر این باورم که اگر حضرتعالی و بیت مکرم شما هر روز بجای خوردن کاه و یونجه پولها و اسکناس های خزانه کشور را تناول میفرمودید باز رقم خسارات وارده به اقتصاد کشور کمتر از میزان اختلاسی بود که این آقایون از چیب ملت کردند و منافع ملی را به یغما بردند.


ای الاغ خوب و نازنین- سر بر هوا سم برزمین


کاش سی سال پیش به حرف خمینی ملعون گوش میکردیم و اقتصاد کشورمان را یکراست میدادیم بدست یک خر چون او گفته بود اقتصاد مال خر است و اقتصاد دانان چرت میگویند. ای کاش یکی از شما خران باشرف سکان اقتصاد کشور را در دست گرفته بودید و نمیگذاشتید اقتصاد کشور ما به این وضع اسفبار برسد. بدون شک اگر یک الاغ عزیز روزانه چند کیلو گلاب به رویتان پهن میکرد روی اقتصاد ما باز به اندازه گندی که این آقایون ظرف سی سال به ارزش پول ملی زدند نمیشد.


مقام گرامی


سخن بسیار است و گفتن این چیزها دردی را دوا نمیکند. اینها اینقدر جفتک پرانی به ملت ما و به فرهنگ باستانی و اصیل ما کردند که حتی مغول ها هم نکردند. اینقدر به دنیای آزاد لگد زدند و دیگر ادیان را گاز گرفته اند که امروز دور از شما مثل خر توی لجن گیر کیرده اند. نه راه پس دارند و نه راه پیش. اینها رفتنی اند منتها دارند زور میزنند چند روزی بیشتر بر گرده این ملت سواری بگیرند.بهرحال امیدوارم موفق و پیروز باشید و درد و بلایت بخورد توی سر مقام مزخرف رهبری


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۲۶, جمعه

هیجده تیر و قوه قضاییه استبداد زده جمهوری اسلامی


سالروزجنبش دانشجویی هیجدهم تیرماه نزدیک است ودانشجویان همراه سایر گروهای سیاسی واجتمایی همچنان فشار ها وسرکوب ها را به جان خریده ودر راه اسقرارفضای دمکراتیک تلاش میورزند.واقعه ی اسفناک حمله به کوی دانشگاه بار ها تکرار شده ودر نزد قوه ی قضاییه ی جمهوری استبداد زده ی اسلامی که در تاریخ ایران شرم آورترین وننگین ترین دوران خود را سپری میکند؛دانشجوی مضروب وشهید شده از زمره ی مجرمین هستندومستحق احکام زندان وتعلیق و…وحمله کنندگان که از نیروهای امنیتی لباس شخصی ونیروی انتظامی وپاسداران گوش بفرمان ولایت وقیح اند؛مبری از هرگونه جرم وجنایتی اعلام میگردند.جنبش دانشجویی که در طول تاریخ بعنوان پیشقراول مبارزات اجتمایی هموره در صف مقدم بوده است،امروزه نیز درجنبش سبز اجتماعی مردم ایران نقش بایسته وشایسته خود را ایفا مینماید.زندانهای مخوف پیدا وپنهان جمهوری استبداد زده دانشجویان بسیاری را در خود جای داده که در شرایط دشوار به مقاومت خود ادامه میدهند وبا نزدیک شدن به سالروز هیجدهم تیرماه باز هم تعداد بیشتری از دانشجویان خود را در میان سلولها میابند.حکومت شبه قرون وسطایی اسلامی که هرروز نقطه ی پایان را نزدیک ترمیبیند بر شدت سرکوبها وایجاد فضای رعب ووحشت میفزاید وبا دست زدن به مانور های خیابانی بر علیه زنان مقاوم وتکرارتجاوزات که این اواخر شکل علنی تری بخود گرفته وکوشش برای قطع تمامی امکانات اطلاع رسانی میکوشد این نقطه ی پایان را کمی دورتر نماید.جنبش مردمی ایران علیرغم انکه از نمود های گسترده ی خیابانی آن کاسته شده؛همچنان پر قدرت واستوار ودر حال تعمیق بیشتر؛بزودی بساط ننگین استبداد مذهبی را در هم خواهد پیچید .انروز دیر نیست.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۲۵, پنجشنبه

این، یک برگ از ادعانامه یک ملت است، علیه خامنه ای


عبای آقای خامنه ای آلوده است به رویدادهائی که در 25 سال گذشته، اگر بوی خیانت نمی داده، رنگ جنایت داشته است.مقاومت او برای عقب ننشستن، نه از سر اقتدار، بلکه از سر وحشت است. وحشت از فرو ریختن آوار پاسخگوئی بر سرش. اما این مقاومت بی فایده است.بهانه بزرگ که همانا بازی با برگ اتمی است و به صف کردن سپاه پاسداران پشت سر خود، سرانجام پایان می یابد و آنگاه است که باید به آن ادعانامه ای پاسخ بگوید که دادستانش یک ملت است! بقول مولوی «چون که صد آید، نود هم پیش اوست». تکلیف امثال جنتی و اژه ای و رئیسی و کوچک ابدال هائی نظیر نقدی و مرتضوی و …. در قوه قضائیه و مجلس و دولت و زندان و… که نام همه آنها در پرونده اتهامی آقای خامنه ای ثبت است در رسیدگی به همین ادعانامه روشن می شود. از کودتاچی تا شکنجه چی، از آقای مجتبی تا آقا وحید، از منشی تا رئیس دفتر بیت. بیتی که لانه توطئه و نماد استبداد و احیای نظام سلطنتی در جمهوری اسلامی است. در ریز و درشتی حوادث شوم و خونینی که طی 25 سال گذشته در ایران روی داده او اگر نقش آفرین اصلی نبوده، نقش آفرین و هموار کننده جاده بوده است. شاید روزی معلوم شود که در بسیاری از رویدادهای منجر به نابودی دستآوردهای انقلاب 57 نیز او سهم مهمی داشته است.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۲۰, شنبه

«توپول ام»: موشک قاره پیمای روسی بر فراز چند شهر ایران


هیچ مقام مسئول دولتی در ایران به مردم نمی گوید، آن شی نورانی که در آسمان ایران شامگاه پنجشنبه دیده شد و مردم را وحشت زده کرد، چه بوده است؟ اگر هم بگویند، مشتی دروغ و فریب را سر هم می کنند و آنقدر چنین کرده اند که مردم به هیچ حرفی از دهان امام جمعه ها و سخنگویان حکومتی در می آید باور ندارند. حساب صدا و سیما هم بکلی پاک است.به این ترتیب است که مردم خود به حدس و گمان درباره این شی نورانی که حداقل در آسمان سه شهر ایران دیده شده سرگرم حدس و گمان اند و به چرندیاتی که سازمان پدافند غیر عامل اعلام کرده اعتنائی ندارند. این سازمان گفته این شی نورانی بخشی از رزمایش سراسری است! این درحالی است که وزارت دفاع روسیه اعلام کرد، آن شی نورانی که در آسمان ایران دیده شده موشک قاره پیمای روسیه بوده که آن را بصورت آزمایشی شلیک کرده اند!
شی نورانی و یا به گفته مقامات روسیه، موشک قاره پیمای روسی در شهرستان سلماس نیز دیده شده و چنان نورانی بود که مردم وحشت زده شده اند.خبرگزاری ریانووستی به نقل از وادیم کوال، رئیس بخش حفاظت اطلاعات نیروهای استراتژیک موشکی در وزارت دفاع روسیه نوشت: شی نورانی یک موشک قاره‌پیمای «توپول ام» بوده که پنج‌شنبه با موفقیت آزمایش شده است. این موشک از استان آستراخان پرتاب شده و مکان از پیش مشخص شده‌ای را در قزاقستان هدف قرار داده است.موشک‌های «توپول ام» قادر به حمل کلاهک اتمی هستند و پس از قرار گرفتن در مدار کره زمین می‌توانند هدف‌هایی در فاصله‌ی ۱۱ کیلومتری بزنند.سرعت زیاد و ارتفاع بالای این موشک علت دیده شدن تقریبا همزمان آن در شرق و غرب ایران و در چند کشور دیگر منطقه بوده است.موشک بالستیک «توپول ام» از نوع موشک‌های چند مرحله‌ایست که پس از شتاب گرفتن در مدار زمین و هنگام ورود مجدد به جو، کلاهک آن از بدنه جدا می‌شود. نور شدید و انفجار مانندی که در آسمان ایران دیده شده مربوط به این مرحله بوده است.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه

خامنه‌ای در موضع عقب نشینی یا در عوامل فریبکاری با غرب

آیا باید شایعه تغییر موضع یکصد و هشتاد درجه‌ای خامنه‌ای و عواملش را در مورد مسأله هسته‌ای باور کرد؟ و یا صرفاً آن را یک عقب‌نشینی تاکتیکی خواند؟ آیا این احتمال وجود داردکه سرنوشت محتوم متحد سیاسی او در سوریه وی را نگران آینده‌اش کرده است و از این رو می‌خواهد با نشان دادن اندکی انعطاف یک بار دیگر خود را از مهلکه نجات دهد؟ شرایط این قمار سیاسی برای هردو طرف آن قدر سنگین است و هزینه شکست آنقدر سهمناک که نمی‌توان به سهولت از کنار آن گذشت.در این معرکه نباید نقش روسیه و چین را نایده گرفت. ولادیمیر پوتین که اکنون خیالش از انتصاب مجددش به ریاست جمهوری آسوده شده نیازمند بازسازی روسیه است. اقتصاد روسیه به‌طرز خطرناکی تنها به صادرات نفت متکی شده است. هرنوع تقویت اقتصادی روسیه نیازمند کمک کشورهای غربی است و از این رو پوتین سعی خواهد کرد تا آنجا که بتواند روابط خود را با غرب بهبود بخشد. مسأله برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی یکی از مواردی است که بدون تحمل چندان هزینه‌ای روسیه می‌تواند غربی‌ها را راضی کند. از سوی دیگر چین هم نشان داده است که علاقه‌مند به بهبود روابطش با غرب است. برای اولین بار رشد اقتصادی چین  از دو رقمی بودن به حدود هشت در صد در سال سقوط کرده است و برای زمامداران فعلی چین این زنگ خطری است که می‌تواند ثبات سیاسی آن کشور را متزلزل کند، از این رو احتمال همکاری چین با غرب در مورد پیشگیری از برنامه تسلیحات هسته‌ای در جمهوری اسلامی به مراتب بیشتر از پیش است.اگر این برداشت با واقعیات سیاسی روز منطبق باشد باید دید چه امکاناتی برای حصول نوعی توافق میان دو طرف مذاکره وجود دارد. پاره‌ای از دست اندرکاران مسائل سیاسی ایران معتقدند که بر خلاف همه تبلیغات و مبالغه‌گویی‌ها جمهوری اسلامی دستیابی به بمب اتمی را برای اعتلای اسلام و جنگ با کفار تعقیب نمی‌کند زیرا با همه نادانی و جهالت منتسب به این نظام نمی‌توان باور کرد که آنها آماده انهدام متقابل و خودکشی محتمل باشند. اگر قبول کنیم که آنها بمب اتم را برای جهان گشایی و سلطه‌جویی نمی‌خواهند آنگاه تِز دوم، یعنی استفاده از بمب برای حفظ موجودیت نظام مطرح می‌شود. سالهاست جمهوری اسلامی کره شمالی را به‌عنوان نمونه موفقیت در برابر هر نوع تهاجم خارجی ستایش می‌کند. می‌گوید خامنه‌ای از سرنوشت قذافی درس عبرت گرفته است و معتقد است که اگر قذافی تسلیحات هسته‌ای خود را تسلیم نکرده بود این چنین بیرحمانه مورد تهاجم قرار نمی‌گرفت.شاید بشود این سؤال را مطرح کرد که آیا راهی وجود دارد که هم جمهوری اسلامی و هم غربی‌ها بدون جنگ و خونریزی به اهداف خود نایل آیند؟ در تحلیل نظری پاسخ به این سؤال مثبت است یعنی غرب دارای امکانات و وسایلی هست که بتواند چنین «تضمینی» را به جمهوری اسلامی بدهد و یا حداقل آیت‌الله را مطمئن کند که اگر دست از بازی با اتم بردارد غربی‌ها نیز به نوبه خود رژیم را اندک اندک تطهیر خواهند کرد و بدون هیچگونه توجهی به مسائل حقوق بشر با نظام جمهوری اسلامی ساخت و پاخت خواهند کرد. از سوی دیگر اگر هدف جمهوری اسلامی برای دستیابی به انرژی هسته‌ای حفظ موجودیت نظام باشد دسترسی به این هدف از مجرای دیپلماسی، هم کم‌خطرتر است، هم می‌توان بدون هیچگونه هزینه نظامی و سیاسی به آن دست یافت.
نوشته ای از پدرام طنازی

توماج صالحی به اعدام محکوم شد! توماج در قلب ما جای دارد!

سازمان حقوق بشر ایران؛ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳: توماج صالحی، خواننده رپ و از بازداشت‌شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. سازمان ...