دیان علایی، نماینده جامعه جهانی بهاییها در سازمان ملل گفت که ایجاد محدودیت برای جامعه بهایی از جمله ایجاد سد در راه درس خواندن جوانان بهایی، ترسی است که جمهوری اسلامی نسبت به هر کسی که جور دیگری فکر میکند دارد. یعنی فقط مشکلشان با بهاییها نیست، با جوانان، دگراندیشان، روزنامهنگاران است ...ترسی است که منتهی به نقض حقوق بشر در ایران میشود.»«ژنو» برای جمهوری اسلامی ایران شهر چندان خوشایندی نیست. محمد جواد لاریجانی برادر رئیس قوه قضاییه به عنوان نماینده ایران در جلسات حقوق بشر سازمان ملل در ژنو ظاهر میشود اما همیشه با سوالهایی روبرو شده که جوابهای راحتی ندارند. بسیاری از این سوالها مربوط به نقض گسترده حقوق جامعه بهایی ایران است. جامعه جهانی بهاییها در ژنو نمایندهای دارد که ۱۹ سال است پیگیر وضع بهاییهای ایران بوده است. دیان علایی از پدری ایرانی و مادری فرانسوی است، اما وضعیت بهاییهای ایران بزرگترین دغدغه اوست. بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرده اما فارسی را بهتر از بسیاری از ایرانیان مهاجر حرف میزند. در سفر کوتاهی که به ژنو کرده بودم، در یکی از کافههای نزدیک دریاچه با نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل گفتگو کردم. پادکست این گفتگو نیز به زودی منتشر خواهد شد.خانم علایی، چند سال است برای جامعه جهانی بهاییها فعالیت میکنید؟ کجا به دنیا آمدهاید و چند سال در ایران بودهاید؟
دیان علایی: من نزدیک ۱۹ سال است که به عنوان نماینده جامعه جهانی بیایی در ژنو هستم، علاقهام به ایران خیلی زیاد است. با افتخار میگویم که متولد تهران هستم. سه ماه اول عمرم و یک سال از ۴ سالگی تا ۵ سالگی.. اما زمان بسیار کمی را در ایران سپری کردهام. الان بیش از سی سال است که نتوانستهام به ایران برگردم.
ولی فارسی شما از خیلی از ایرانیهایی که زمان کمتری از شما در خارج از کشور بودهاند، بهتر است!
دیان علایی: نمیدانم بهتر است یا بدتر است، شاید خوب بلدم بلوف بزنم! ولی فکر میکنم به خاطر علاقهام به ایران باشد و وقتی آدم به چیزی عشق و علاقه دارد، طبعا سعی میکند فارسیاش هم خوب باشد.کار شما دقیقا در ژنو چیست؟ شما سالهاست که با سازمان ملل در ارتباط هستید. این ارتباط چیست و باید به چه چیزی منتهی شود؟
دیان علایی: [پست] نماینده جامعه جهانی در سازمان ملل خیلی وقت است که هست. از زمان لیگ ملتها، که بعد از جنگ جهانی اول تشکیل شد، جامعه بهایی یک نماینده داشت. خیلی از ایدههای سازمان ملل به ایدههای بهاییها نزدیک بود و بهاییها همیشه میخواستند همکاری کنند. از ۱۹۷۰ دارای موقعیتی هستیم و میتوانیم وارد جلسات سازمان ملل بشویم و همکاری کنیم. ما روی سوژههای مختلفی فعالیت کردهایم، از جمله رفع تبعیض نژادی، برابری مرد و زن، اهمیت به تربیت، تفاوت اقتصادی بین مردم دنیا و خیلی مسائل دیگر، ولی بعد از انقلاب و شروع سرکوب جامعه بهاییهای ایران، بخش بزرگی از کارمان در ارتباط با نقض حقوق بشر جامعه بهایی ایران بوده است.
کاری که شما در طول سالها کردهاید، اثرگذار بوده؟
دیان علایی: من فکر میکنم آگاهی جامعه جهانی و سازمان ملل و گزارشگران ویژه از ایران بیشتر شده و البته وضعیت حقوق بشر بهاییها در ایران هنوز نا مناسب است، مثل کلیت وضعیت حقوق بشر در ایران، ولی ما مطمئنیم که اگر این فشارها نبود، وضع خیلی بدتر میتوانست باشد.جامعه ایران هم در طول ۳۰ سال گذشته عوض شده، آگاهی بیشتر شده و این برای الان و آینده ایران بسیار مثبت است که باعث دلگرمی بهاییها شده که میدانند تنها نیستند.برخی معتقدند که کمکها و حمایتهای بینالمللی میتواند اثرات منفی برای گروههای داخل کشور داشته باشد. به نظر شما، فشار آوردن روی دولت ایران در ارتباط به شهورندان بهایی نتیجهبخش بوده؟
دیان علایی: ما همیشه نتیجهاش را مثبت دیدهایم. بعد از آگاهی سازمان ملل از ایرانیهایی که اعدام شدهاند، فشارها باعث شد جان آنها که زندان بودهاند نجات پیدا کند. در داخل، بازجوها و قاضیها سعی میکنند فشار بیاورند که نماینده جامعه بهایی ساکت باشد، اما این نشان میدهد که فشار ما خیلی زیاد بوده. حتی میتوانم بگویم که وکلایی که از حقوق بهاییها دفاع کردهاند و الان به بیرون از کشور آمدهاند به ما میگویند که سر و صدا [و فشار] خیلی مهم است.در طول چند دهه گذشته، گزارشگران ویژه حقوق بشر به ایران میرفتند [که در دوره آقای خاتمی به خاطر فشار او متوقف شد] الان هم آقای احمد شهید به این سمت انتخاب شده. به نظر شما کاری که گزارشگران ویژه حقوق بشر در قبال جامعه بهاییهای ایران میتوانند انجام دهند چیست؟
دیان علایی: گزارشگر ویژه فردی است که سازمان ملل انتخاب کرده و تجربهای در این حوزه دارد. بنابراین وقتی گزارش میدهد و سوال میکند و حرکتهای مشترکی از سوی گزارشگران ویژه دیگر از جمله در مورد ادیان انجام میشود، نشان دهنده این است که مسائلی که از سوی اینها طرح شده، میتواند واقعیت داشته باشد و دولت ایران باید پاسخگو باشد و نمیتواند در مورد جامعهای مثل جامعه بهاییها بگوید که این فشارها وجود ندارد.اگر نگاهی به فعالیت گذشته خودتان بکنید، چه کارهایی میتوانستهاید بکنید که نکردهاید.دیان علایی: سوال خیلی سختی است. اصل مطلب این است که آدم به وجدان خودش برگردد و ببیند که در آن موقعی که کاری را که میتوانسته انجام داده. خیلی کارها بوده که میتوانستیم انجام بدهیم که نکردهایم. میتوانستیم با رسانهها تماس بیشتری داشته باشیم که آن موقع به فکرمان نرسید.اگر برگردیم به اتفاقهایی که در ۳۲ سال گذشته برای افرادی در جامعه بهایی افتاده، میبینیم که بسیاری جانشان را فقط به خاطر اعتقادشان از دست دادهاند. مثال معروفش دختر ۱۷ سالهای است که در شهر شیراز در سال ۱۳۶۲ اعدام میشود...زمانی که عطاالله مهاجرانی نماینده شیراز بوده و به نظر عدهای، دوران طلایی نظام جمهوری اسلامی بوده است. آیا شما توانستهاید مسوولین و کسانی که ناقض حقوق این افراد بودهاند را شناسایی کنید و نامشان را به مجامع جهانی بدهید؟
دیان علایی: میدانید، خیلی سخت است. برای اینکه در فضای آن زمان ایران، خیلی از بازجوها با اسامی دیگر میآمدند و برخی از مسوولان پروندههای بهاییها به همین ترتیب اسامی دیگری داشتهاند و هیچکس نمیدانست که هستند. اما خب، قاضیهایی هستند که میشناسیم، مثل قاضی مقیسه که پروندههای حقوق بشری زیر دستش است. بالاخره واقعیت روزی معلوم میشود و کسانی که ناقض حقوق بشر هستند روزی افشا خواهند شد. ما تماس مستقیمی با جامعه بهایی ایران نداریم چون برایشان خطرناک است. ولی امکان دارد آنها اسامیای داشته باشند که بعدا از آن استفاده بشود. اینکه چه رفتاری با این اسامی میشود، بعد از آنی معلوم خواهد شد که ایران میخواهد با این نقض حقوق بشر در ۳۰ سال گذشته برخورد کند.یکی از حقوق نقض شده از جوانان بهایی، حق ادامه تحصیل است، بسیاری وقتی نمیتوانستند در دانشگاهها درس بخوانند، از طریق دانشگاه آنلاین بهاییها ادامه دادند...مثل عرفان ثابتی که یک نمونه درخشان است و بعد از رسیدن به خارج از ایران توانستند درس خود را ادامه بدهند. به این مساله بپردازیم...دیان علایی: من اول به یک نکته بپردازم. آقای جواد لاریجانی مدعی بود که بهاییها میتوانند در ایران به دانشگاه بروند و درس بخوانند و تنها کسانی که فعالیت میکنند اخراج میشوند. چنین نیست! جوان بهایی هم که بتواند وارد دانشگاه بشود به مجرد معلوم شدن بهایی بودنش اخراج میشود و اگر تعداد اندکی هنوز در دانشگاه باشند به مجرد معلوم شدن اخراج میشوند و هیچ جوان بهایی عملا نمیتواند درساش را تمام کند. جمهوری اسلامی نمیخواهد بگذارد جوانان بهایی درس بخوانند. در این دانشگاه آنلاین هیچ تماسی با مسلمانان وجود نداشت که بخواهند تبلیغ کنند. دستگیری افرادی که در این سیستم آموزش عالی نقش داشتند و دادگاهشان هم هفته پیش بود، مسالهای است که برای جوانان بهایی خیلی سخت است و خودشان میخواهند درس بخوانند و جامعه بهاییهای ایران میخواهند فرزندانشان درس بخوانند. البته کسانی بودند که بهایی نبودند و به این سیستم کمک میکردند چون میدیدند وضعیت جوانان بهایی نا عادلانه است.خانم علایی، بسیاری از سنتیها و افراد در نظام از تبلیغ میترسند. آیا موفق شدن جوانان درس خوانده بهایی خودش یک تبلیغ نیست؟
دیان علایی: در نامه شورای انقلاب فرهنگی که مهر آیتالله خامنهای هم پای آن بود آمده بود که نباید گذاشت که جوانان بهایی درس بخوانند و باید جامعه بهایی را در فقر نگاه داشت.ک سی نتواند دانشگاه برود و کسی نتواند زندگی خوبی داشته باشد. همه نکتههای این نامه هنوز دارد اعمال میشود.
چنین نگاهی میتواند از سر ترس باشد. ترس اینها از چیست؟
دیان علایی: ترسی است که جمهوری اسلامی نسبت به هر کسی که جور دیگری فکر میکند دارد. یعنی فقط با بهاییها نیست، با جوانان، دگراندیشان، روزنامهنگاران...ترسی است که منتهی به نقض حقوق بشر در ایران میشود.انتظار شما از رسانهها چیست؟ بسیاری از رسانههای بر آمده از اصلاحطلبی حکومتی بالاخره نگاهی مثبت به بهاییها ندارند.دیان علایی: این هم خیلی عوض شده، کم و بیش البته. این مساله مهمی است که به یک سیستم رعایت حقوق بشر همه کار کنند و اگر این سیستم پیاده شود، برای همه بهتر است. باعث میشود که دید همه به رسانهها بهتر خواهد بود که بر اساس حقوق بشر به همه نگاه میکنند
خودنویس/نیک آهنگ کوثر
دیان علایی: من نزدیک ۱۹ سال است که به عنوان نماینده جامعه جهانی بیایی در ژنو هستم، علاقهام به ایران خیلی زیاد است. با افتخار میگویم که متولد تهران هستم. سه ماه اول عمرم و یک سال از ۴ سالگی تا ۵ سالگی.. اما زمان بسیار کمی را در ایران سپری کردهام. الان بیش از سی سال است که نتوانستهام به ایران برگردم.
ولی فارسی شما از خیلی از ایرانیهایی که زمان کمتری از شما در خارج از کشور بودهاند، بهتر است!
دیان علایی: نمیدانم بهتر است یا بدتر است، شاید خوب بلدم بلوف بزنم! ولی فکر میکنم به خاطر علاقهام به ایران باشد و وقتی آدم به چیزی عشق و علاقه دارد، طبعا سعی میکند فارسیاش هم خوب باشد.کار شما دقیقا در ژنو چیست؟ شما سالهاست که با سازمان ملل در ارتباط هستید. این ارتباط چیست و باید به چه چیزی منتهی شود؟
دیان علایی: [پست] نماینده جامعه جهانی در سازمان ملل خیلی وقت است که هست. از زمان لیگ ملتها، که بعد از جنگ جهانی اول تشکیل شد، جامعه بهایی یک نماینده داشت. خیلی از ایدههای سازمان ملل به ایدههای بهاییها نزدیک بود و بهاییها همیشه میخواستند همکاری کنند. از ۱۹۷۰ دارای موقعیتی هستیم و میتوانیم وارد جلسات سازمان ملل بشویم و همکاری کنیم. ما روی سوژههای مختلفی فعالیت کردهایم، از جمله رفع تبعیض نژادی، برابری مرد و زن، اهمیت به تربیت، تفاوت اقتصادی بین مردم دنیا و خیلی مسائل دیگر، ولی بعد از انقلاب و شروع سرکوب جامعه بهاییهای ایران، بخش بزرگی از کارمان در ارتباط با نقض حقوق بشر جامعه بهایی ایران بوده است.
کاری که شما در طول سالها کردهاید، اثرگذار بوده؟
دیان علایی: من فکر میکنم آگاهی جامعه جهانی و سازمان ملل و گزارشگران ویژه از ایران بیشتر شده و البته وضعیت حقوق بشر بهاییها در ایران هنوز نا مناسب است، مثل کلیت وضعیت حقوق بشر در ایران، ولی ما مطمئنیم که اگر این فشارها نبود، وضع خیلی بدتر میتوانست باشد.جامعه ایران هم در طول ۳۰ سال گذشته عوض شده، آگاهی بیشتر شده و این برای الان و آینده ایران بسیار مثبت است که باعث دلگرمی بهاییها شده که میدانند تنها نیستند.برخی معتقدند که کمکها و حمایتهای بینالمللی میتواند اثرات منفی برای گروههای داخل کشور داشته باشد. به نظر شما، فشار آوردن روی دولت ایران در ارتباط به شهورندان بهایی نتیجهبخش بوده؟
دیان علایی: ما همیشه نتیجهاش را مثبت دیدهایم. بعد از آگاهی سازمان ملل از ایرانیهایی که اعدام شدهاند، فشارها باعث شد جان آنها که زندان بودهاند نجات پیدا کند. در داخل، بازجوها و قاضیها سعی میکنند فشار بیاورند که نماینده جامعه بهایی ساکت باشد، اما این نشان میدهد که فشار ما خیلی زیاد بوده. حتی میتوانم بگویم که وکلایی که از حقوق بهاییها دفاع کردهاند و الان به بیرون از کشور آمدهاند به ما میگویند که سر و صدا [و فشار] خیلی مهم است.در طول چند دهه گذشته، گزارشگران ویژه حقوق بشر به ایران میرفتند [که در دوره آقای خاتمی به خاطر فشار او متوقف شد] الان هم آقای احمد شهید به این سمت انتخاب شده. به نظر شما کاری که گزارشگران ویژه حقوق بشر در قبال جامعه بهاییهای ایران میتوانند انجام دهند چیست؟
دیان علایی: گزارشگر ویژه فردی است که سازمان ملل انتخاب کرده و تجربهای در این حوزه دارد. بنابراین وقتی گزارش میدهد و سوال میکند و حرکتهای مشترکی از سوی گزارشگران ویژه دیگر از جمله در مورد ادیان انجام میشود، نشان دهنده این است که مسائلی که از سوی اینها طرح شده، میتواند واقعیت داشته باشد و دولت ایران باید پاسخگو باشد و نمیتواند در مورد جامعهای مثل جامعه بهاییها بگوید که این فشارها وجود ندارد.اگر نگاهی به فعالیت گذشته خودتان بکنید، چه کارهایی میتوانستهاید بکنید که نکردهاید.دیان علایی: سوال خیلی سختی است. اصل مطلب این است که آدم به وجدان خودش برگردد و ببیند که در آن موقعی که کاری را که میتوانسته انجام داده. خیلی کارها بوده که میتوانستیم انجام بدهیم که نکردهایم. میتوانستیم با رسانهها تماس بیشتری داشته باشیم که آن موقع به فکرمان نرسید.اگر برگردیم به اتفاقهایی که در ۳۲ سال گذشته برای افرادی در جامعه بهایی افتاده، میبینیم که بسیاری جانشان را فقط به خاطر اعتقادشان از دست دادهاند. مثال معروفش دختر ۱۷ سالهای است که در شهر شیراز در سال ۱۳۶۲ اعدام میشود...زمانی که عطاالله مهاجرانی نماینده شیراز بوده و به نظر عدهای، دوران طلایی نظام جمهوری اسلامی بوده است. آیا شما توانستهاید مسوولین و کسانی که ناقض حقوق این افراد بودهاند را شناسایی کنید و نامشان را به مجامع جهانی بدهید؟
دیان علایی: میدانید، خیلی سخت است. برای اینکه در فضای آن زمان ایران، خیلی از بازجوها با اسامی دیگر میآمدند و برخی از مسوولان پروندههای بهاییها به همین ترتیب اسامی دیگری داشتهاند و هیچکس نمیدانست که هستند. اما خب، قاضیهایی هستند که میشناسیم، مثل قاضی مقیسه که پروندههای حقوق بشری زیر دستش است. بالاخره واقعیت روزی معلوم میشود و کسانی که ناقض حقوق بشر هستند روزی افشا خواهند شد. ما تماس مستقیمی با جامعه بهایی ایران نداریم چون برایشان خطرناک است. ولی امکان دارد آنها اسامیای داشته باشند که بعدا از آن استفاده بشود. اینکه چه رفتاری با این اسامی میشود، بعد از آنی معلوم خواهد شد که ایران میخواهد با این نقض حقوق بشر در ۳۰ سال گذشته برخورد کند.یکی از حقوق نقض شده از جوانان بهایی، حق ادامه تحصیل است، بسیاری وقتی نمیتوانستند در دانشگاهها درس بخوانند، از طریق دانشگاه آنلاین بهاییها ادامه دادند...مثل عرفان ثابتی که یک نمونه درخشان است و بعد از رسیدن به خارج از ایران توانستند درس خود را ادامه بدهند. به این مساله بپردازیم...دیان علایی: من اول به یک نکته بپردازم. آقای جواد لاریجانی مدعی بود که بهاییها میتوانند در ایران به دانشگاه بروند و درس بخوانند و تنها کسانی که فعالیت میکنند اخراج میشوند. چنین نیست! جوان بهایی هم که بتواند وارد دانشگاه بشود به مجرد معلوم شدن بهایی بودنش اخراج میشود و اگر تعداد اندکی هنوز در دانشگاه باشند به مجرد معلوم شدن اخراج میشوند و هیچ جوان بهایی عملا نمیتواند درساش را تمام کند. جمهوری اسلامی نمیخواهد بگذارد جوانان بهایی درس بخوانند. در این دانشگاه آنلاین هیچ تماسی با مسلمانان وجود نداشت که بخواهند تبلیغ کنند. دستگیری افرادی که در این سیستم آموزش عالی نقش داشتند و دادگاهشان هم هفته پیش بود، مسالهای است که برای جوانان بهایی خیلی سخت است و خودشان میخواهند درس بخوانند و جامعه بهاییهای ایران میخواهند فرزندانشان درس بخوانند. البته کسانی بودند که بهایی نبودند و به این سیستم کمک میکردند چون میدیدند وضعیت جوانان بهایی نا عادلانه است.خانم علایی، بسیاری از سنتیها و افراد در نظام از تبلیغ میترسند. آیا موفق شدن جوانان درس خوانده بهایی خودش یک تبلیغ نیست؟
دیان علایی: در نامه شورای انقلاب فرهنگی که مهر آیتالله خامنهای هم پای آن بود آمده بود که نباید گذاشت که جوانان بهایی درس بخوانند و باید جامعه بهایی را در فقر نگاه داشت.ک سی نتواند دانشگاه برود و کسی نتواند زندگی خوبی داشته باشد. همه نکتههای این نامه هنوز دارد اعمال میشود.
چنین نگاهی میتواند از سر ترس باشد. ترس اینها از چیست؟
دیان علایی: ترسی است که جمهوری اسلامی نسبت به هر کسی که جور دیگری فکر میکند دارد. یعنی فقط با بهاییها نیست، با جوانان، دگراندیشان، روزنامهنگاران...ترسی است که منتهی به نقض حقوق بشر در ایران میشود.انتظار شما از رسانهها چیست؟ بسیاری از رسانههای بر آمده از اصلاحطلبی حکومتی بالاخره نگاهی مثبت به بهاییها ندارند.دیان علایی: این هم خیلی عوض شده، کم و بیش البته. این مساله مهمی است که به یک سیستم رعایت حقوق بشر همه کار کنند و اگر این سیستم پیاده شود، برای همه بهتر است. باعث میشود که دید همه به رسانهها بهتر خواهد بود که بر اساس حقوق بشر به همه نگاه میکنند
خودنویس/نیک آهنگ کوثر