برادر ، صبر کن
تنها نشو از من …
منم تنها ، در این من های بی هم تن
در این سرگیجه های بی خیالی ، بی سرانجامی
منم ، با دلدل ماندن … نه … رفتن
برادر صبر کن ،
خسته ست پاهایم
تو سرمستی و من پابست اینجایم
من اینجا ، مسخ دستان خموش و سرد
همین جایی که دردت می شود همدرد
من اینجا در هجوم خستگی هایم ….
برادر …
صبر کن …
من با تو می آیم
هیلا صدیقی
تنها نشو از من …
منم تنها ، در این من های بی هم تن
در این سرگیجه های بی خیالی ، بی سرانجامی
منم ، با دلدل ماندن … نه … رفتن
برادر صبر کن ،
خسته ست پاهایم
تو سرمستی و من پابست اینجایم
من اینجا ، مسخ دستان خموش و سرد
همین جایی که دردت می شود همدرد
من اینجا در هجوم خستگی هایم ….
برادر …
صبر کن …
من با تو می آیم
هیلا صدیقی