قطع کامل ارتباط مردم با آقایان کروبی و موسوی، هم فرصت است و هم تهدید. فرصت است برای جنبش و تهدید است برای حکومت. آقایان کروبی و موسوی بارها اعلام کرده اند که مردم راه خودشان را یافته اند و زنده و پویا بر خواسته هایشان پافشاری دارند و هر روز مصمم تر از دیروز هستند. در برابر حکومت تنها توانسته است با فشار، کشور را کنترل کند اما آنقدر عاجز و درمانده شده که حتی از مراسم ختم یک نماینده مجلس و یا مراسم تدفین مادر یکی از وابستگان به این جنبش هم هراس دارد، چه رسد به مراسم برای مرحوم پدر مهندس موسوی.
حسين کروبی فرزند مهدی و فاطمه کروبی از آخرين وضعيت پدر و مادر خود گفته است. وی در گفت و گويی که از طريق ايميل با سايت روزآنلاين داشته است آخرين خبرها و تحليل ها را اعلام کرده است.
او آن طور که خودش گفته «متواری» است؛ و در توضيح شرايط کنونی گفته است «بالاتر از سياهی رنگی نيست، اما پدرم هميشه به ما می گفتند اين شيوه حکومت داری پايدار نخواهد بود و حکومت مجبورست به خواست ملت تن دهد، چون حريفی بسيار بزرگ به نام ملت پيش روی اوست که امروز در مورد مشروعيت حکومت ترديدهای جدی دارد.»
موارد مطرح شده در این مصاحبه بدین شرح است:
بی خبری از آقای کروبی و خانم فاطمه کروبی از چند هفته هم گذشته، آيا خبری از وضعيت آنها داريد، يا به شما گفته اند جدا از ديدارهای کنترل شده، اين وضع تا کی ادامه می يابد؟ شرطی برای تغيير وضعيت اعلام شده؟
واقعيت اين است که شرطی به ما اعلام نشده. پدر و مادرم ظاهرا در اختيار وزارت اطلاعات هستند. اما گذاشتن شروط و غيره از حوزه اختيارات وزارت اطلاعات خارج است. توجه داشته باشيد وقتی رييس قوه قضائيه ميگويد برخورد با به اصطلاح سران فتنه از حوزه من خارج است، يعنی اگر حوادثی بعد از حبس رخ بدهد، يا هر نوع محدوديتی ايجاد شود و يا ادامه پيدا بکند، هيچ کس حتی رييس قوه قضائيه هم مسئوليت نمی پذيرد و مقامات بالاتر بايد تعيين تکليف کنند و يا شرطی بگذارند.
از طرفی آيا در مسئله «حبس»، «شرط» هم موضوعيت دارد؟ يعنی يک اقدام غير قانونی و غير انسانی صورت گرفته؛ حالا ديگر فکر نميکنم موضوع شرط چيز مهمی باشد. به قول معروف بالاتر از سياهی که رنگی نيست!
برخی معتقدند مسئولان جمهوری اسلامی چاره برخورد با جنبش سبز را در قطع کامل تماس آقايان موسوی و کروبی با مردم يافته اند و با وضع موجود، ديگر فرصت ارتباط مستقيم با مردم را به آنها نخواهند داد. نظرتان در مورد اين تحليل چيست؟ آيا جنبش دچار نزول خواهد شد؟
به نظرم برعکس؛ قطع کامل ارتباط مردم با آقايان کروبی و موسوی هم فرصت است و هم تهديد. فرصت است برای جنبش و تهديد است برای حکومت. آقايان کروبی و موسوی بارها اعلام کرده اند که مردم راه خودشان را يافته اند و زنده و پويا بر خواسته هايشان پافشاری دارند و هر روز مصمم تر از ديروز هستند؛ در برابر حکومت تنها توانسته است با فشار، کشور را کنترل کند اما آنقدر عاجز و درمانده شده که حتی از مراسم ختم يک نماينده مجلس و يا مراسم تدفين مادر يکی از وابستگان به اين جنبش هم هراس دارد، چه رسد به مراسم برای مرحوم پدر مهندس موسوی.
اين درحاليست که پدرم نقل می کرد وقتی آيت الله سعيدی در زندان رژيم شاه به شهادت رسيدند، مراسم باشکوهی برای ايشان برگزار گرديد و رژيم هم هيچ گونه ممانعتی به عمل نياورد؛ اين نشان ميدهد که رژيم شاه به ثبات نظامش اطمينان داشت ولی اين آقايان اين اطمينان را ندارند. از سوی ديگر جنبش با حضور آقايان کروبی و موسوی از حدود و چهارچوب مشخص و خواسته های خاصی برخوردار بود اما با اين اقدام حکومت، شرايط و خواسته های جنبش متفاوت شده و متفاوت تر هم خواهد گرديد.در مورد نحوه ادامه راه جنبش، با توجه به ديدگاه های آقای کروبی، چه نظری داريد؟ببينيد خواسته های مردم مشخص است و هرچه حکومت خشن تر هم برخورد کند، مطالبات مردم بيشتر می شود. مديريت و همراهی با اين مطالبات، هنر است. من در جريان عمل ديدم که روحيه و مواضع آقای کروبی و مهندس موسوی خرداد ۸۸، با کروبی و موسوی دی و يا بهمن ۸۹ چقدر تفاوت داشت.يعنی آنان ضمن همراهی با مردم و جناح های مختلف فکری موجود در جامعه پرتنوع ما، می کوشيدند به صورتی منطقی جنبش را پيش ببرند؛ لذا کسانی که نقش سخنگويی اين دو بزرگوار را به عهده دارند، همانطور که نبايد افراط کنند، دچار تفريط هم نبايد بشوند؛ چون هر نوع ضعف در اعلام مواضع، موجب سرخوردگی مردم می شود.از طرف ديگر اين دوستان بايد از نظرات خير خواهانه همه نيروهای دلسوز کشور استفاده کنند چون اين جنبش متعلق به حزب و گروهی نيست و متعلق به همه اقشار است. بی توجهی به اين اصول می تواند تاثيرات منفی بر جنبش بگذارد؛ همان طور که درک درست آن می تواند اسباب خير باشد.نظر آقای کروبی در موردآينده جنبش سبز چه بود؟ به نتيجه اميدوار بودند؟آقای کروبی يک روز قبل از حبس کامل، طی پيام ويدئويی کوتاهی که فيلم آن از منزل خارج شد، صريحا وعده پيروزی را دادند. ايشان قبل از آن هم هميشه به ما می گفتند اين شيوه حکومت داری پايدار نخواهد بود و حکومت مجبور است به خواست ملت تن دهد، چون حريفی بسيار بزرگ به نام ملت پيش روی خود دارد که امروز در مورد مشروعيت حکومت ترديدهای جدی دارد.بی جهت نيست که آقايان برای بازسازی مشروعيت از دست رفته خود، هر روز يک داستان تازه می نويسند؛ يک روز پول يارانه را به امام زمان نسبت می دهند و روز ديگر متوسل به کارهای مبتذلی مانند توليد همين سی دی «ظهور نزديک است» مي شوند.آقايان در واقع می خواهند عدم مقبوليت خود را با تشابه سازی به اين و آن جبران کنند و به اين ترتيب به بازسازی چهره شان بپردازند؛ اما به نظر من با اين راه و شيوه ای که در پيش گرفته اند و با بازی با ارزش ها و باورهای دينی مردم، ضربه ای بسيار بزرگ خواهند خورد.
آيا آقای کروبی پيش از حصر، پيش بينی اين روزها را می کردند؟ اگر چنين است نظرشان در مورد ادامه راه و مديريت جنبش چه بود؟
اول اينکه اين چهار بزرگوار در «حصر» نيستند؛ حصر تعريف مشخصی دارد. اين عزيزان در حبس اند. اما در مورد سوال؛ آقای کروبی و موسوی آمادگی هرگونه برخوردی را داشتند و از مدتها پيش منتظر چنين روزی هم بودند.
از همان روزها هم آقای کروبی معتقد بود راه بسيار سختی در پيش داريم، و معتقد بودند مديريت جنبش بايد دردست افرادی باشد ثابت قدم و آماده پرداخت هرگونه هزينه. کسانی که در تصميم گيری ها، در عين قاطعيت بر اساس عقل و منافع و مصالح مردم رفتار کنند، تا خدای ناکرده مديريت جنبش به دست افراد ضعيف يا فرصت طلب نيفتد و بلايی که بر سر اصلاحات آمد بر سر جنبش نيايد.
و سوال آخر: امروز وضعيت فرزندان آقای کروبی چگونه است؟متاسفانه وقتی دستشان به ما نرسيد و ما متواری شديم، برادرم علی را به اتهام مضحک و مسخره جاسوسی برای کشورهای خليج فارس دستگير و بعد از چند هفته با قرار وثيقه آزاد کردند.برای دو برادرم بجز ممنوع الخروج نمودن هنوز مشکلی ايجاد نکرده اند. ولی من متواری هستم تا ببينم در آينده چه تصميمی در خصوص خودم خواهم گرفت و خدا چه تقديری را برايم رقم خواهد زد.
حسين کروبی فرزند مهدی و فاطمه کروبی از آخرين وضعيت پدر و مادر خود گفته است. وی در گفت و گويی که از طريق ايميل با سايت روزآنلاين داشته است آخرين خبرها و تحليل ها را اعلام کرده است.
او آن طور که خودش گفته «متواری» است؛ و در توضيح شرايط کنونی گفته است «بالاتر از سياهی رنگی نيست، اما پدرم هميشه به ما می گفتند اين شيوه حکومت داری پايدار نخواهد بود و حکومت مجبورست به خواست ملت تن دهد، چون حريفی بسيار بزرگ به نام ملت پيش روی اوست که امروز در مورد مشروعيت حکومت ترديدهای جدی دارد.»
موارد مطرح شده در این مصاحبه بدین شرح است:
بی خبری از آقای کروبی و خانم فاطمه کروبی از چند هفته هم گذشته، آيا خبری از وضعيت آنها داريد، يا به شما گفته اند جدا از ديدارهای کنترل شده، اين وضع تا کی ادامه می يابد؟ شرطی برای تغيير وضعيت اعلام شده؟
واقعيت اين است که شرطی به ما اعلام نشده. پدر و مادرم ظاهرا در اختيار وزارت اطلاعات هستند. اما گذاشتن شروط و غيره از حوزه اختيارات وزارت اطلاعات خارج است. توجه داشته باشيد وقتی رييس قوه قضائيه ميگويد برخورد با به اصطلاح سران فتنه از حوزه من خارج است، يعنی اگر حوادثی بعد از حبس رخ بدهد، يا هر نوع محدوديتی ايجاد شود و يا ادامه پيدا بکند، هيچ کس حتی رييس قوه قضائيه هم مسئوليت نمی پذيرد و مقامات بالاتر بايد تعيين تکليف کنند و يا شرطی بگذارند.
از طرفی آيا در مسئله «حبس»، «شرط» هم موضوعيت دارد؟ يعنی يک اقدام غير قانونی و غير انسانی صورت گرفته؛ حالا ديگر فکر نميکنم موضوع شرط چيز مهمی باشد. به قول معروف بالاتر از سياهی که رنگی نيست!
برخی معتقدند مسئولان جمهوری اسلامی چاره برخورد با جنبش سبز را در قطع کامل تماس آقايان موسوی و کروبی با مردم يافته اند و با وضع موجود، ديگر فرصت ارتباط مستقيم با مردم را به آنها نخواهند داد. نظرتان در مورد اين تحليل چيست؟ آيا جنبش دچار نزول خواهد شد؟
به نظرم برعکس؛ قطع کامل ارتباط مردم با آقايان کروبی و موسوی هم فرصت است و هم تهديد. فرصت است برای جنبش و تهديد است برای حکومت. آقايان کروبی و موسوی بارها اعلام کرده اند که مردم راه خودشان را يافته اند و زنده و پويا بر خواسته هايشان پافشاری دارند و هر روز مصمم تر از ديروز هستند؛ در برابر حکومت تنها توانسته است با فشار، کشور را کنترل کند اما آنقدر عاجز و درمانده شده که حتی از مراسم ختم يک نماينده مجلس و يا مراسم تدفين مادر يکی از وابستگان به اين جنبش هم هراس دارد، چه رسد به مراسم برای مرحوم پدر مهندس موسوی.
اين درحاليست که پدرم نقل می کرد وقتی آيت الله سعيدی در زندان رژيم شاه به شهادت رسيدند، مراسم باشکوهی برای ايشان برگزار گرديد و رژيم هم هيچ گونه ممانعتی به عمل نياورد؛ اين نشان ميدهد که رژيم شاه به ثبات نظامش اطمينان داشت ولی اين آقايان اين اطمينان را ندارند. از سوی ديگر جنبش با حضور آقايان کروبی و موسوی از حدود و چهارچوب مشخص و خواسته های خاصی برخوردار بود اما با اين اقدام حکومت، شرايط و خواسته های جنبش متفاوت شده و متفاوت تر هم خواهد گرديد.در مورد نحوه ادامه راه جنبش، با توجه به ديدگاه های آقای کروبی، چه نظری داريد؟ببينيد خواسته های مردم مشخص است و هرچه حکومت خشن تر هم برخورد کند، مطالبات مردم بيشتر می شود. مديريت و همراهی با اين مطالبات، هنر است. من در جريان عمل ديدم که روحيه و مواضع آقای کروبی و مهندس موسوی خرداد ۸۸، با کروبی و موسوی دی و يا بهمن ۸۹ چقدر تفاوت داشت.يعنی آنان ضمن همراهی با مردم و جناح های مختلف فکری موجود در جامعه پرتنوع ما، می کوشيدند به صورتی منطقی جنبش را پيش ببرند؛ لذا کسانی که نقش سخنگويی اين دو بزرگوار را به عهده دارند، همانطور که نبايد افراط کنند، دچار تفريط هم نبايد بشوند؛ چون هر نوع ضعف در اعلام مواضع، موجب سرخوردگی مردم می شود.از طرف ديگر اين دوستان بايد از نظرات خير خواهانه همه نيروهای دلسوز کشور استفاده کنند چون اين جنبش متعلق به حزب و گروهی نيست و متعلق به همه اقشار است. بی توجهی به اين اصول می تواند تاثيرات منفی بر جنبش بگذارد؛ همان طور که درک درست آن می تواند اسباب خير باشد.نظر آقای کروبی در موردآينده جنبش سبز چه بود؟ به نتيجه اميدوار بودند؟آقای کروبی يک روز قبل از حبس کامل، طی پيام ويدئويی کوتاهی که فيلم آن از منزل خارج شد، صريحا وعده پيروزی را دادند. ايشان قبل از آن هم هميشه به ما می گفتند اين شيوه حکومت داری پايدار نخواهد بود و حکومت مجبور است به خواست ملت تن دهد، چون حريفی بسيار بزرگ به نام ملت پيش روی خود دارد که امروز در مورد مشروعيت حکومت ترديدهای جدی دارد.بی جهت نيست که آقايان برای بازسازی مشروعيت از دست رفته خود، هر روز يک داستان تازه می نويسند؛ يک روز پول يارانه را به امام زمان نسبت می دهند و روز ديگر متوسل به کارهای مبتذلی مانند توليد همين سی دی «ظهور نزديک است» مي شوند.آقايان در واقع می خواهند عدم مقبوليت خود را با تشابه سازی به اين و آن جبران کنند و به اين ترتيب به بازسازی چهره شان بپردازند؛ اما به نظر من با اين راه و شيوه ای که در پيش گرفته اند و با بازی با ارزش ها و باورهای دينی مردم، ضربه ای بسيار بزرگ خواهند خورد.
آيا آقای کروبی پيش از حصر، پيش بينی اين روزها را می کردند؟ اگر چنين است نظرشان در مورد ادامه راه و مديريت جنبش چه بود؟
اول اينکه اين چهار بزرگوار در «حصر» نيستند؛ حصر تعريف مشخصی دارد. اين عزيزان در حبس اند. اما در مورد سوال؛ آقای کروبی و موسوی آمادگی هرگونه برخوردی را داشتند و از مدتها پيش منتظر چنين روزی هم بودند.
از همان روزها هم آقای کروبی معتقد بود راه بسيار سختی در پيش داريم، و معتقد بودند مديريت جنبش بايد دردست افرادی باشد ثابت قدم و آماده پرداخت هرگونه هزينه. کسانی که در تصميم گيری ها، در عين قاطعيت بر اساس عقل و منافع و مصالح مردم رفتار کنند، تا خدای ناکرده مديريت جنبش به دست افراد ضعيف يا فرصت طلب نيفتد و بلايی که بر سر اصلاحات آمد بر سر جنبش نيايد.
و سوال آخر: امروز وضعيت فرزندان آقای کروبی چگونه است؟متاسفانه وقتی دستشان به ما نرسيد و ما متواری شديم، برادرم علی را به اتهام مضحک و مسخره جاسوسی برای کشورهای خليج فارس دستگير و بعد از چند هفته با قرار وثيقه آزاد کردند.برای دو برادرم بجز ممنوع الخروج نمودن هنوز مشکلی ايجاد نکرده اند. ولی من متواری هستم تا ببينم در آينده چه تصميمی در خصوص خودم خواهم گرفت و خدا چه تقديری را برايم رقم خواهد زد.