کریستشن ساینس مانیتور :
تغییر رژیم در ایران باید تقدم نخست در خاورمیانه امروز باشد؛ این مسئله ای است که تمام همپیمانان ایالات متحده در منطقه و دیگر کشورها به صورت بالقوه می توانند بر آن اتفاق نظر داشته باشند. همه می خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران وضعیت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و راهبردی ارتشی تمامی منطقه را دگرگون خواهد کرد. در واقع خبر از خاورمیانه ای نوین خواهد داد.چنین به نظر می رسد که خیزش های نفس گیر مردمی، در سراسر خاورمیانه هنوز با پایان فاصله دارد. پس از چندین دهه یخ زده و زمین گیر، اکنون تمامی چشم انداز خاورمیانه پیش چشمان ما تغییر می کند.با سرعت گرفتن جریان ها که در منطقه نمود گرفته، تمرکز توجه از روی ایران برداشته شده است. ولی ایران تمام مولفه هایی که جهان عرب را به خیزش واداشته در خود دارد، و بیش از آن ها نیز دارد. رشد و خیزش نسل جوان ایران به بزرگی دیگر کشورهای منطقه است و در واقع حتا ایران جوانانی دارد بسیار تحصیلکرده تر، بیشتر درگیرِ روند جهانی شدن، جامعه جهانی و جریان های سیاسی. چون دیگر جوانان بی قرارِ دیگر کشورهای منطقه، جمعیت جوان ایران نیز از مسائلی چون نرخ وخیم بیکاری، نبود فرصت رشد و سرکوب خفه کننده رنج می برد.
تغییر رژیم در ایران باید تقدم نخست در خاورمیانه امروز باشد؛ این مسئله ای است که تمام همپیمانان ایالات متحده در منطقه و دیگر کشورها به صورت بالقوه می توانند بر آن اتفاق نظر داشته باشند. همه می خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران وضعیت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و راهبردی ارتشی تمامی منطقه را دگرگون خواهد کرد. در واقع خبر از خاورمیانه ای نوین خواهد داد.به جای امیدهای بیهوده برای گفتگو و قرار گذاشتن با حکومت تهران که دولت اوباما خود تصدیق می کند که بعید است راه به جایی ببرد، تلاشی به رهبری ایالات متحده مورد نیاز است تا حکومت از هم گسیخته شود، تلاشی دو جانبه: هم به صورت اجتماعی و هم نامحسوس. تغییر رژیم در ایران تنها از درون این کشور بی می خیزد، از میان مردمش. نمی توان از بیرون آن را تحریک کرد ولی می توان آن را تغذیه کرد، به آن پرو بال داد و مشوق هایی که برای پشتیبانی آنان امکان پذیر است را برایشان فراهم ساخت.
گام های کلیدی براندازی
با این که به تازگی این بحث را به تفصیل در ستون مرکز هاروارد بلتِر به انتشار رسانده ام، ولی به بازگویی چند نکته قابل توجه در این جا می پردازم:
آقای اوباما باید فراخوانی روشن به مردم ایران بدهد که در برابر حکومت برخیزند. اعلام حمایت نیمه و نصفه و نامستقیم از تغییر رژیم که تاکنون از سوی امریکا اعلام شده کافی نیست. این اعلام پشتیبانی باید با ترسیم آینده ای تازه و بهتر برای ایران، پس از تغییر حکومت همراه شود. اعلام از سر گیری روابط با ایالات متحده از جمله این پشتیبانی هاست. برای چنین فراخوانی شکی نیست که شیوه کنونی آقای بسیار ساکت و کم گوست؛ هر گونه شورش شاید با شدت تمام سرکوب شود. ولی آزادی با ترس به دست نمی آید و شاید دیگر هرگز فرصت بهتری پیش نیاید. رهبری معنوی امریکا بر خلاف حکومت ایران برای نسل جوان این کشور مهم است. جوانان ایران همچون حکومتشان امریکا ستیز نیستند و با دید مثبتی به امریکا می نگرند. آنان عمیقا امید دارند که جریان تغییر به سوی آن ها نیز وزیدن بگیرد و ایران را نیز در نوردد.باید برای تحریم هایی که به خاطر برنامه اتمی ایران بر این کشور وضع می شود، باید ضریب افزاینده ای به صورت عمده وجود داشته باشد تا اکنون رفتار سرکوب گرانه رژیم و اقدامات خشنی که برای سرکوب مخالفان از خود بروز می دهد را مشمول مجازات تحریم قرار دهد. تحریم های جدی، به غیر از رژیم مردم ایران را نیز زیر فشار قرار خواهد داد. ولی چنین گام هایی برای دستیبابی به تغییر ضروری است. تغییر رژیم شاید دردناک باشد ولی در نهایت به سود مردم ایران خواهد بود.باید برای گروه های مخالف حکومت، مستقیم و در زمان مناسب هر کجا که پنهان هستند پشتیبانی مالی و مادی فراهم کرد.باید از دانشجوانان ایرانی به اینترنت و علاقه شان به رسانه های جمعی که (با انتشار دانش و خبر) موجب گسستن مردم از متن حاکمیت می شوند بهره جست. برای نمونه می توان مستقیما ایران را از «آی پد» های رایگان و دیگر ابزار اینترنتی پر کرد. به جای شعار نخ نمای «برنامه صلح آمیز اتمی» یا «اتم برای صلح» می توان شعار «اَپل برای آزادی» را جایگزین کرد.
ایران لیبی نیست. بزرگی اندازه ایران و توانایی های تلافی جویانه اش، استفاده از گزینه های معتدل نظامی چون «منطقه ممنوعه پروازی» را ناممکن می سازد. ولی هنگامی که ناآرامی ها فراگیر شود، بسیاری از سنجه های محدود، امکان اجرا پیدا می کنند. قطع شبکه های ارتباطی حکومت از جمله آن هاست.
نیاز به رهبری امریکا در ایران
اگر زمانی را بتوان خاطر نشان ساخت که به رهبری امریکا برای طرح خاورمیانه ای نو نیاز باشد، آن زمان امروز است. امریکا به خاطر کارهایی که می کند متهم نخواهد شد. برخی خواهند گفت که امریکا به اندازه کافی مداخله نکرده و برخی دیگر نیز خواهند گفت که در مداخله زیاده روی کرده است. ایران صحنه ای است که رهبری ایالات متحده در آن می تواند تغییری به وجود آورد.شاید این اقدامات برای به ارمغان آوردن تغییر مطلوب به ایران کافی نباشند ولی سوی دلسرد کننده ماجرا همیشه پشت سکه است: چگونه می توان با توضیح درباره شکست (آن هم شکستی که هنوز به وقوع نپیوسته) از فرصتی بهره برد؟
چاک فرلیش جانشین رایزن امنیت ملی در اسراییل بوده است. وی اکنون یک مقام ارشد در «مرکز دانش و امور بین الملل بلفر» در «برنامه امنیت دانشگاه هاروارد کندی» است.
از: چاک فرلیش / در: کریستشن ساینس مانیتور
منبع خبر:ایران در جهان
تغییر رژیم در ایران باید تقدم نخست در خاورمیانه امروز باشد؛ این مسئله ای است که تمام همپیمانان ایالات متحده در منطقه و دیگر کشورها به صورت بالقوه می توانند بر آن اتفاق نظر داشته باشند. همه می خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران وضعیت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و راهبردی ارتشی تمامی منطقه را دگرگون خواهد کرد. در واقع خبر از خاورمیانه ای نوین خواهد داد.چنین به نظر می رسد که خیزش های نفس گیر مردمی، در سراسر خاورمیانه هنوز با پایان فاصله دارد. پس از چندین دهه یخ زده و زمین گیر، اکنون تمامی چشم انداز خاورمیانه پیش چشمان ما تغییر می کند.با سرعت گرفتن جریان ها که در منطقه نمود گرفته، تمرکز توجه از روی ایران برداشته شده است. ولی ایران تمام مولفه هایی که جهان عرب را به خیزش واداشته در خود دارد، و بیش از آن ها نیز دارد. رشد و خیزش نسل جوان ایران به بزرگی دیگر کشورهای منطقه است و در واقع حتا ایران جوانانی دارد بسیار تحصیلکرده تر، بیشتر درگیرِ روند جهانی شدن، جامعه جهانی و جریان های سیاسی. چون دیگر جوانان بی قرارِ دیگر کشورهای منطقه، جمعیت جوان ایران نیز از مسائلی چون نرخ وخیم بیکاری، نبود فرصت رشد و سرکوب خفه کننده رنج می برد.
تغییر رژیم در ایران باید تقدم نخست در خاورمیانه امروز باشد؛ این مسئله ای است که تمام همپیمانان ایالات متحده در منطقه و دیگر کشورها به صورت بالقوه می توانند بر آن اتفاق نظر داشته باشند. همه می خواهند حکومت ایران برود. تغییر در ایران وضعیت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و راهبردی ارتشی تمامی منطقه را دگرگون خواهد کرد. در واقع خبر از خاورمیانه ای نوین خواهد داد.به جای امیدهای بیهوده برای گفتگو و قرار گذاشتن با حکومت تهران که دولت اوباما خود تصدیق می کند که بعید است راه به جایی ببرد، تلاشی به رهبری ایالات متحده مورد نیاز است تا حکومت از هم گسیخته شود، تلاشی دو جانبه: هم به صورت اجتماعی و هم نامحسوس. تغییر رژیم در ایران تنها از درون این کشور بی می خیزد، از میان مردمش. نمی توان از بیرون آن را تحریک کرد ولی می توان آن را تغذیه کرد، به آن پرو بال داد و مشوق هایی که برای پشتیبانی آنان امکان پذیر است را برایشان فراهم ساخت.
گام های کلیدی براندازی
با این که به تازگی این بحث را به تفصیل در ستون مرکز هاروارد بلتِر به انتشار رسانده ام، ولی به بازگویی چند نکته قابل توجه در این جا می پردازم:
آقای اوباما باید فراخوانی روشن به مردم ایران بدهد که در برابر حکومت برخیزند. اعلام حمایت نیمه و نصفه و نامستقیم از تغییر رژیم که تاکنون از سوی امریکا اعلام شده کافی نیست. این اعلام پشتیبانی باید با ترسیم آینده ای تازه و بهتر برای ایران، پس از تغییر حکومت همراه شود. اعلام از سر گیری روابط با ایالات متحده از جمله این پشتیبانی هاست. برای چنین فراخوانی شکی نیست که شیوه کنونی آقای بسیار ساکت و کم گوست؛ هر گونه شورش شاید با شدت تمام سرکوب شود. ولی آزادی با ترس به دست نمی آید و شاید دیگر هرگز فرصت بهتری پیش نیاید. رهبری معنوی امریکا بر خلاف حکومت ایران برای نسل جوان این کشور مهم است. جوانان ایران همچون حکومتشان امریکا ستیز نیستند و با دید مثبتی به امریکا می نگرند. آنان عمیقا امید دارند که جریان تغییر به سوی آن ها نیز وزیدن بگیرد و ایران را نیز در نوردد.باید برای تحریم هایی که به خاطر برنامه اتمی ایران بر این کشور وضع می شود، باید ضریب افزاینده ای به صورت عمده وجود داشته باشد تا اکنون رفتار سرکوب گرانه رژیم و اقدامات خشنی که برای سرکوب مخالفان از خود بروز می دهد را مشمول مجازات تحریم قرار دهد. تحریم های جدی، به غیر از رژیم مردم ایران را نیز زیر فشار قرار خواهد داد. ولی چنین گام هایی برای دستیبابی به تغییر ضروری است. تغییر رژیم شاید دردناک باشد ولی در نهایت به سود مردم ایران خواهد بود.باید برای گروه های مخالف حکومت، مستقیم و در زمان مناسب هر کجا که پنهان هستند پشتیبانی مالی و مادی فراهم کرد.باید از دانشجوانان ایرانی به اینترنت و علاقه شان به رسانه های جمعی که (با انتشار دانش و خبر) موجب گسستن مردم از متن حاکمیت می شوند بهره جست. برای نمونه می توان مستقیما ایران را از «آی پد» های رایگان و دیگر ابزار اینترنتی پر کرد. به جای شعار نخ نمای «برنامه صلح آمیز اتمی» یا «اتم برای صلح» می توان شعار «اَپل برای آزادی» را جایگزین کرد.
ایران لیبی نیست. بزرگی اندازه ایران و توانایی های تلافی جویانه اش، استفاده از گزینه های معتدل نظامی چون «منطقه ممنوعه پروازی» را ناممکن می سازد. ولی هنگامی که ناآرامی ها فراگیر شود، بسیاری از سنجه های محدود، امکان اجرا پیدا می کنند. قطع شبکه های ارتباطی حکومت از جمله آن هاست.
نیاز به رهبری امریکا در ایران
اگر زمانی را بتوان خاطر نشان ساخت که به رهبری امریکا برای طرح خاورمیانه ای نو نیاز باشد، آن زمان امروز است. امریکا به خاطر کارهایی که می کند متهم نخواهد شد. برخی خواهند گفت که امریکا به اندازه کافی مداخله نکرده و برخی دیگر نیز خواهند گفت که در مداخله زیاده روی کرده است. ایران صحنه ای است که رهبری ایالات متحده در آن می تواند تغییری به وجود آورد.شاید این اقدامات برای به ارمغان آوردن تغییر مطلوب به ایران کافی نباشند ولی سوی دلسرد کننده ماجرا همیشه پشت سکه است: چگونه می توان با توضیح درباره شکست (آن هم شکستی که هنوز به وقوع نپیوسته) از فرصتی بهره برد؟
چاک فرلیش جانشین رایزن امنیت ملی در اسراییل بوده است. وی اکنون یک مقام ارشد در «مرکز دانش و امور بین الملل بلفر» در «برنامه امنیت دانشگاه هاروارد کندی» است.
از: چاک فرلیش / در: کریستشن ساینس مانیتور
منبع خبر:ایران در جهان