‏نمایش پست‌ها با برچسب جمعی از فعالان سابق دانش‌جویی خارج از ایران: «کارنامه جنبش دانش‌جویی قابل اعتماد است». نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب جمعی از فعالان سابق دانش‌جویی خارج از ایران: «کارنامه جنبش دانش‌جویی قابل اعتماد است». نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

جمعی از فعالان سابق دانش‌جویی خارج از ایران: «کارنامه جنبش دانش‌جویی قابل اعتماد است»

جمعی از فعالان سابق دانش‌جویی خارج از ایران به مناسبت فرا رسیدن ۱۸ تیر، و آغاز جنبش‌های دانش‌جویی بیانیه‌ای را منتشر کرده‌‌اند. آن‌ها در بیانیه خود به سرکوب دانش‌گاه و دانش‌جویان – از هر طیف و با هر طرز تفکری – از سوی جمهوری اسلامی اشاره کرده‌اند.
متن این بیانیه در پی آمده است:
بیش از یک دهه از فاجعه ۱۸ تیرماه و سرکوب خونین دانش‌جویان در کوی دانش‌گاه تهران و دانش‌گاه تبریز می‌گذرد. جنبش دانش‌جویی ایران٬ به عنوان پویاترین جنبش در داخل کشور٬ در این مدت٬ همواره در مسیر تلاش برای رسیدن به جامعه‌ای دموکرات و با رعایت موازین حقوق‌بشر تلاش کرده است. مسیر طولانی جنبش دانش‌جویی گرچه فراز و فرودهایی داشته٬ اما کارنامه این جریان را می‌توان قابل اعتنا و درخشان توصیف کرد. نگاه انتقادی به تجربیات جنبش دانش‌جویی در نیم قرن گذشته و هدف قرار دادن دموکراسی با استفاده از روش‌های مسالمت‌آمیز و تلاش برای دست‌یابی همه شهروندان ایرانی فارغ از تفاوت‌های جنسیتی٬ مذهبی٬ قومی و … به همه حقوق انسانی خود٬ از نکات قابل ذکر دانش‌جویان است.
در تمامی سالیان گذشته دانش‌گاه و دانش‌جویان – از هر طیف و با هر طرز تفکری – با اعمال سرکوب از سوی حاکمیت روبه‌رو بوده‌اند. هزینه‌هایی که بسیاری از فعالان دانشجویی در گذشته و حال پرداخته‌اند٬ خود گواهی است بر بیش از یک دهه تلاش‌های صادقانه. هم‌چنان که بسیاری از این فعالان نیز با افزایش فشارها و تهدیدها٬ مجبور به خروج از کشور شده‌اند٬ گرچه این دوری ظاهری٬ هرگز باعث قطع شدن رابطه پیشین و گسستن علقه این افراد از جنبش دانش‌جویی نشده است .
اما آن‌چه که پس از ۲۲ خرداد ۸۸ اتفاق افتاد٬ روندی دیگرگونه است. سرکوب لجام‌گسیخته تمامی اقشار جامعه – که البته کم و بیش و در شکلی خفیف‌تر از پیش وجود داشت – فرصت‌ها و تهدیدهای جدیدی را پیش پای جنبش دانش‌جویی قرار داد. دامنه بازداشت و اخراج دانش‌جویان منتقد٬ تا آن‌جا پیش رفت که هزینه برگزاری تجمعات را تا بالاترین سطح ممکن بالا برد. تعطیلی اکثریت قریب به اتفاق انجمن‌های اسلامی وابسته به دفتر تحکیم نیز اندک روزنه‌های موجود در دانش‌گاه برای فعالیت را مسدود کرد .
اتفاق خجسته پس از ۲۲ خرداد 88‌٬ سر بر آوردن جنبشی گسترده در میان ایرانیان بود. جنبش سبز٬ با استفاده از تجربیات دیگر جنبش‌های حاضر در بطن جامعه – جنبش دانش‌جویی٬ جنبش زنان٬ جنبش کارگری و … – به تلاش برای احقاق حقوق ملت پرداخت.
اکنون٬ با گذشت 12 سال پس از 18 تیرماه 78، آن‌چه که مشخص است٬ عدم توانایی نیروهای اجتماعی برای ایجاد اعتراضات علنی در سطح کلان٬ با توجه به سرکوب شدید از سوی حاکمیت است. به نظر می‌رسد در شرایط فعلی نیاز است که با توجه به شرایط جامعه و برای استفاده بهتر از پتانسیل همه نیروها٬ راهی جدید برای حرکت به سوی دموکراسی را در نظر گرفت. راهی که متضمن هزینه حداقلی و فایده حداکثری باشد و دریچه‌ای نیز به سوی آینده بگشاید .
برای این منظور نه افتادن در دام سیاست‌زدگی مفرط می‌تواند مطلوب باشد و نه تکیه صرف بر مطالبات صنفی دانش‌جویان. بلکه نیاز است تا جنبش دانش‌جویی هم‌زمان با توجه به مطالبات دانش‌جویی و قشر جوان٬ پروژه خود را در دل پروسه برزرگ‌تر جنبش سبز معرفی کند. جنبش دانش‌جویی هنوز هم می‌تواند با بازتعریف نقش خود به عنوان دیده‌بان جامعه مدنی٬ با برگزیدن راهی نو٬ در شرایط امروز کشور که اساس حاکمیت بر هدم نهادهای مدنی است٬ پیش‌گام مطالبات دموکراسی‌خواهانه باشد. اگر قرار بر برگزیدن مسیری تازه باشد٬ نیاز است تا علاوه بر نگاهی انتقادی به گذشته٬ چاره‌ای برای آینده جست .
تجربه زیسته دو سال گذشته ایرانیان٬ دلالت بر آن دارد که تشکیل هسته‌های کوچک٬ اما فعال٬ برای پی‌گیری اهداف والای جنبش دموکراسی‌خواهی ایرانیان٬ کارآمدی بسیار دارد. تشکیل شبکه‌های اجتماعی داخل و خارج از فضای مجازی٬ و تلاش برای آگاه ساختن افکار عمومی٬ در حال حاضر می‌تواند به عنوان مفیدترین کنش ممکن٬ مورد توجه قرار گیرد. این هسته‌ها قرار نیست دست به حرکات محیرالعقول بزنند٬ بلکه تلاش برای اثرگذاری در دایره‌های محدود در هر فرصتی٬ و سپس پیوند زدن این هسته‌ها به یک‌دیگر٬ می‌تواند بستری مناسب برای پی‌گیری مطالبات دموکراسی‌خواهانه فراهم سازد .
تشکیل چنین هسته‌هایی البته امری سهل و ممتنع است. هر دانش‌جویی در اطراف خود حلقه‌های متعدد از افراد مختلف را دارد: از دوستان دانش‌گاهی تا خانواده و از افراد جامعه تا هم‌کاران محیط کار. اگرچه شاید تشکیل این هسته‌ها کاری دشوار نباشد٬ اما نکته مهم آن است که این هسته‌ها٬ در تلاش برای بسط آگاهی در جامعه ایفای نقش کنند و از سوی دیگر به شکل افقی در تمامی جامعه کسترده شوند .
حضور کم‌رنگ‌تر در عرصه سیاسی – و به شکل طبیعی٬ محروم شدن از برخی نظرها و انتقادهای ناظران – البته نباید باعث آن شود که حرکت جنبش دانش‌جویی به سمت در پیش گرفتن گفتمان‌های ماجراجویانه٬ غیردموکراتیک و کنش‌های کور شود. تجربه مبارزات دموکراسی‌خواهانه کشورهای دیگر٬ نشان می‌دهد که ایستادگی مدنی در مقابل حکومت‌های غیردموکراتیک٬ مسیری تضمینی‌تر شده برای رسیدن به جامعه‌ای دموکرات است .
در پیش گرفتن چنین مسیری٬ گرچه شاید جنبش دانش‌جویی را از دید عموم پنهان سازد٬ اما فرصتی برای بسط گفتمان دموگراتیک در جامعه از سویی٬ و تلاش برای برقراری ارتباط با توده‌های مردم از هر قشر و طبقه و خاست‌گاهی باشد. زندگی کردن با ایده‌ها و آرمان‌ها٬ و به اشتراک گذاشتن آن با همه افراد٬ بستری را فراهم می‌سازد که نوزایی جنبش دموکراسی‌خواهی – و به تبع آن٬ جنبش دانش‌جویی – در سریع‌ترین زمان ممکن فراهم شود .
امضاکنندگان این بیانیه٬ از جمله کسانی هستند در سال‌های گذشته به دلایل گوناگون٬ مجبور به ترک کشور شده‌اند. حضور در محیطی جدیدتر برای اندوختن تجربیات تازه و دانشی نو٬ فصل مشترک تمامی این افراد است. ما معتقدیم که نمی‌توان از خارج کشور٬ برای داخل نسخه پیچید و لازم است آنان که در فضای ایران تنفس می‌کنند٬ با توجه به شرایط و ارزیابی خود٬ مسیری را برگزینند. آن‌چه در این بیانیه مطرح شده٬ تنها تلاشی است برای به اشتراک گذاشتن تجربیات افرادی که هر یک زمانی٬ از فعالان جنبش دانش‌جویی بوده‌اند .
با گذشت 12 سال از 18 تیر٬ هنوز دانش‌جویان بسیاری در زندان هستند. بهروز جاویدتهرانی از همان زمان در بازداشت است. هنوز روز خود را با آرزوی آزادی عبداله مومنی٬ بهاره هدایت٬ میلاد اسدی٬ ارسلان ابدی مهدیه گلرو٬ مهدی خدایی٬ علی جمالی٬اشکان ذهابیان٬ ضیا نبوی٬ علی ملیحی٬ مجید دری٬ حسن اسدی‌زیدآبادی٬ محمد پورعبداله٬ علی عجمی و دیگر زندانیان سرشناس و گم‌نام جنبش دانشجویی آغاز می‌کنیم و بر این عقیده‌ایم که دور نیست روزی که ایرانیان معشوق دموکراسی را در بر گیرند و در جامعه‌ای بدون تبعیض و با قانونی مبتنی بر حقوق‌بشر زندگی کنند.
۱ـ آزرحیمی٬ آرنوش٬ نایب رییس سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه مازندران
۲ـ اصلاح‌چی٬ مرتضی٬ دبیر سابق تشکیلات انجمن اسلامی دانش‌گاه علامه
۳ـ اسکندری٬ صادق٬ عضو سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه ایلام و عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت
۴ـ بهمنی٬ آرش٬ فعال سابق دانش‌جویی دانش‌گاه گیلان و عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت
۵ـ حسن‌پور٬ ستاره٬ عضو سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه مازندران
۶ـ خسروی٬ مصطفی٬ عضو شورای سیاست‌گزاری سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی علم و صنعت
۷ـ رشیدی٬ امیر٬ فعال سابق دانش‌جویی
۸ـ رضایی٬ سجاد٬ دبیر سابق انجمن اسلامی دانش‌کده هنر تهران
۹ـ ریاحی٬ امین٬ فعال سابق دانش‌جویی
۱۰ـ سپهری‌فر٬ تارا٬ دبیر سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه صنعتی شریف
۱۱ـ سیما٬ سلمان٬ عضو کمیته سیاسی سازمان ادوار تحکیم وحدت
۱۲ـ شجاعی٬ صادق٬ عضو سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه علامه و عضو شورای دفاع از حق تحصیل
۱۳ـ صادقی٬ محمد٬ عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم و عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم
۱۴ـ‌ طالبی٬ حسن٬ عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت
۱۵ـ ظریفی‌نیا٬ حمید فعال سابق دانشجویی
۱۶ـ عبدی٬‌علی٬ دبیر سیاسی سابق اجمن اسلامی دانش‌گاه صنعتی شریف
۱۷عطری٬ اکبر٬ عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
۱۸ـ فریدی٬ ناصح دبیر سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه تربیت معلم تهران‌
۱۹ محمدی٬ امیرمحسن٬ عضو سابق دانش‌جویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب
۲۰ـ محمدی٬ فرشاد٬ عضو سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه آزاد شهرکرد
۲۱ـ نجدی٬ یوحنا٬ انجمن دانش‌جویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران
۲۲ـ نظری٬ علی٬ عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه مازندران
۲۳ ـ محمدی٬ امیرمحسن٬ عضو سابق دانش‌جویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب
۲۴ ـ محمدی٬ فرشاد٬ عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهرکرد
۲۵ـ مصطفوی٬ نریمان٬ نایب دبیر سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه امیرکبیر و قائم مقام فرهنگی دفتر تحکیم وحدت
۲۶ـ هنری٬ علی٬ فعال سابق دانش‌جویی
۲۷ـ همتی٬ رحیم٬ فعال سابق دانش‌جویی

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...