نظر به پخش فیلم و اعترافات تکان دهندهی یک سازمان مخوف تروریستی که چند روز پیش با شلیک ده ها قبضه آب باعث ایجاد رعب و وحشت در سطح کشور شدند البته ما آخرش دقیقاً نفهمیدیم که این یارو روزبهانی تهش رئیس پلیس امنیت اخلاقیه یا رئیس ثبت احوال نشون به اون نشون که ما کلاً سه تا ترانه موسوی در جهان بیشتر نداریم: یکی پیارسال تا حالا همچنان بعد از قطع برق بالای پله برقی گیر کرده، یکی ده سال پیش رفت قطب شمال شوهر کرد الآن اسکیمو شده اینا اینم عکسش، یکی هم قراره به میمنت و مبارکی فردا به دنیا بیاد که از همینجا به ننهش تبریک میگیم، لیکن حسب اهمیت موضوع ما نیز با دو نفر از اعضاء این سازمان تروریستی مصاحبه کردیم که اتفاقاً خیلی هم حال داد. توضیحاً اینکه جهت جلوگیری از گسترش وحشت عمومی در سطح جامعه مصاحبه با این عزیزان از پشت انجام شد:ما: برادر لطفاً بفرمائید این اقدام تروریستی چطور سازماندهی شد؟
برادر: بنام خدا اینجانب کامی دیش دلنگ بوده و حدود ده سال است که متأسفانه به کراک اعتیاد خیلی شدیدی دارم، هدف از آب پاشیدن به سر و کلهی همدیگر در ابتدا ایجاد فضای رعب و وحشت و گسترش فحشا و آسیبهای اجتماعی و سرنگونی نظام بود که بعداً طی ملاقاتهائی که ما پارسال با آقای مهدی کروبی داشتیم هدفهای دیگری هم به آن اضافه شد و به همین جهت دولت اسرائیل مقادیر زیادی سلاح کشتار جمعی شامل تفنگ آبپاش، مین رطوبتی، تانک ضد آب، موشک حوض به هوا و امثالهم برای ما ارسال نمود که البته مهمات مربوطه در هر شلنگی قابل دسترسی بود و ما به قصد جان و مال و نوامیس مردم به همدیگر آب پاشدیم که خدا الهی از ما نگذرد.ما: پس از دستگیری توسط نیروهای جان بر کف ثبت احوال الآن چه احساسی دارید؟
برادر: البته همین پشتمان که الآن به شماست یک کمی احساس درد دارد ولی کلاً یک حس معنوی خاصی است که اصلاً قابل توصیف نیست و اینجا همه جای محیط نورانی است و آنجاهای محیط هم که تاریک است ما را میبرند رأیمان را پس میدهند و اینجا خوشبختانه تمام امکانات برای ضبط اعترافات خودجوش ما وجود دارد که باز هم احساس خوبی به آدم دست میدهد.
ما: خواهر شما بفرمائید چطوری به این سازمان تروریستی ملحق شدید؟
خواهر: بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب نازی قشنگ و الآن دوازده سال است که مرتب شیشه و قرصهای روانگردان مصرف مینمایم و از سال هفتاد و دو در فیس بوک و توئیتر و گوگل پلاس و یاهو و اسکایپ و فرند فید به فعالیت بر علیه نظام مشغولم که اتفاقاً یک روز همینطور که مشغول بودم به یک گروه در فیس بوک که خیلی خطرناک است دعوت شدم که بعداً فهمیدم پسر آقای کروبی این گروه را درست کرده و فوراً عضو شدم و بلافاصله در همان گروه مورد سوء استفاده و آزار و تجاوز جنسی قرار گرفته و سه بار هم از طریق ایمیلهای گروهی که برای اعضاء فرستاده میشد حامله گردیدم که بعداً رفتم بچه را انداختم تا اینکه دو هفته پیش مسیج محرمانهای برای ما ارسال شد و ما جهت فسق و فجور و فحشاء و ترویج بیبند و باری و کلاً اهداف سیاسی از این قبیل به پارک رفتیم که آنجا مورد آبپاشی قرار گرفته و تمام لباسهای زیر و رو و حتی جلد ناموسمان نیز خیس شد و در این زمان توسط عوامل حاضر در صحنه دید زده میشدیم و توصیهی من به نسل جوان این است که از کامپیوتر اصلاً استفاده نکنند تا مثل من خیس نشوند و بجای آن بروند مفاتیح الجنان بخوانند که هم همه جای آدم را خشک میکند هم بعدش انشالله حوری میشوند در بهشت برادران با آنها همان کاری را میکنند که ما میخواستیم در پارک بکنیم هیچکسی هم آدم را دستگیر نمیکند!
علیرضا رضایی/منبع:خودنویس
برادر: بنام خدا اینجانب کامی دیش دلنگ بوده و حدود ده سال است که متأسفانه به کراک اعتیاد خیلی شدیدی دارم، هدف از آب پاشیدن به سر و کلهی همدیگر در ابتدا ایجاد فضای رعب و وحشت و گسترش فحشا و آسیبهای اجتماعی و سرنگونی نظام بود که بعداً طی ملاقاتهائی که ما پارسال با آقای مهدی کروبی داشتیم هدفهای دیگری هم به آن اضافه شد و به همین جهت دولت اسرائیل مقادیر زیادی سلاح کشتار جمعی شامل تفنگ آبپاش، مین رطوبتی، تانک ضد آب، موشک حوض به هوا و امثالهم برای ما ارسال نمود که البته مهمات مربوطه در هر شلنگی قابل دسترسی بود و ما به قصد جان و مال و نوامیس مردم به همدیگر آب پاشدیم که خدا الهی از ما نگذرد.ما: پس از دستگیری توسط نیروهای جان بر کف ثبت احوال الآن چه احساسی دارید؟
برادر: البته همین پشتمان که الآن به شماست یک کمی احساس درد دارد ولی کلاً یک حس معنوی خاصی است که اصلاً قابل توصیف نیست و اینجا همه جای محیط نورانی است و آنجاهای محیط هم که تاریک است ما را میبرند رأیمان را پس میدهند و اینجا خوشبختانه تمام امکانات برای ضبط اعترافات خودجوش ما وجود دارد که باز هم احساس خوبی به آدم دست میدهد.
ما: خواهر شما بفرمائید چطوری به این سازمان تروریستی ملحق شدید؟
خواهر: بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب نازی قشنگ و الآن دوازده سال است که مرتب شیشه و قرصهای روانگردان مصرف مینمایم و از سال هفتاد و دو در فیس بوک و توئیتر و گوگل پلاس و یاهو و اسکایپ و فرند فید به فعالیت بر علیه نظام مشغولم که اتفاقاً یک روز همینطور که مشغول بودم به یک گروه در فیس بوک که خیلی خطرناک است دعوت شدم که بعداً فهمیدم پسر آقای کروبی این گروه را درست کرده و فوراً عضو شدم و بلافاصله در همان گروه مورد سوء استفاده و آزار و تجاوز جنسی قرار گرفته و سه بار هم از طریق ایمیلهای گروهی که برای اعضاء فرستاده میشد حامله گردیدم که بعداً رفتم بچه را انداختم تا اینکه دو هفته پیش مسیج محرمانهای برای ما ارسال شد و ما جهت فسق و فجور و فحشاء و ترویج بیبند و باری و کلاً اهداف سیاسی از این قبیل به پارک رفتیم که آنجا مورد آبپاشی قرار گرفته و تمام لباسهای زیر و رو و حتی جلد ناموسمان نیز خیس شد و در این زمان توسط عوامل حاضر در صحنه دید زده میشدیم و توصیهی من به نسل جوان این است که از کامپیوتر اصلاً استفاده نکنند تا مثل من خیس نشوند و بجای آن بروند مفاتیح الجنان بخوانند که هم همه جای آدم را خشک میکند هم بعدش انشالله حوری میشوند در بهشت برادران با آنها همان کاری را میکنند که ما میخواستیم در پارک بکنیم هیچکسی هم آدم را دستگیر نمیکند!
علیرضا رضایی/منبع:خودنویس