«بعضیها خود را سقف حرکت جامعه و الگوی زندگی متعالی میدانند، دریافت و نگاه و سلیقه خودشان را به زندگی مطلق و دیگران را به جرم تفاوت با آنها یا عبور از آنها له میکنند، و آنقدر خود را مطلق کردهاند که فکر میکنند همه هفت میلیارد نفر جمعیت دنیا جهنمی هستند و فقط او بهشتی است، و این از نشانههای سقوط اوست، فکر میکند همه ارزشهای انسانی در چارچوب خواست و اراده آنها معنی و مفهوم پیدا میکند و لاغیر . . . انسان ها هرچقدر بزرگ باشند نمیتوانند سقف پرواز دیگران قرار گیرند! اگر هزاران تبلیغ خوب بشود اما مردم در جامعه ببینند که یک نفر آخر خودخواهی است و آن بالاها نشسته است، اثر حرف را از بین میبرد...»حرفهای احمدینژاد باز سر و صدا به پا کرده است. اگرچه مردم و رسانه ها به شنیدن صحبتهای بعضا حیرت انگیز از محمود احمدینژاد عادت کردهاند، این بار اما به نظر میرسد سخنان احمدینژاد مرزهای تازهای را درنوردیده باشند، آن هم به نحوی که لفافههای نه چندان ضخیمی هم که حرفهایش را در آن پیچیده است نتوانستهاند «ریسکه» بودن آنها را بپوشاند، تا جایی که روزنامه «روزگار» یکشنبه خبر اصلی صفحه اول خود را با تیتر «سخنان بی سابقه احمدینژاد» به این خبر تخصیص داده است. در سخنانی که دیروز (شنبه ۸ مرداد) در همایش «افق رسانه» ایراد کرد، احمدینژاد ابتدا برخی از سوژههای «تابو» از جمله «مراجع و علما» را هدف قرار داد. در مورد مراجع و علما، وی به توقعات بیش از حد و غیر واقع گرایانه آنان از صدا و سیما اشاره کرد و گفت: «هزاران انتظار وجود دارد! مجامع و شوراهای مختلف، شخصیتهای علمی فرهنگی مراجع و علما چیزهایی دریافت میکنند و انتظار دارند که دستگاه عظیم ملی لحظه به لحظه با آنها در تماس باشد، و اگر هم نشد قبل از اینکه تذکر بدهند در تریبون گفته میشود! در تریبون هم این جور نیست که بگویند عزیزم اینها را رعایت کنید، [بلکه] یک چیزی چسبانده میشود که دیگر نتوانند از جا بلند شوند!»اما این انتقادات صریح از «مراجع و علما» هم سقف تابوشکنی در صحبتهای دیروز احمدینژاد نبود، چرا که وی همچنین انتقاداتی را مطرح کرد که به نظر میرسد مستقیما شخص «رهبر»، یعنی سید علی خامنه ای را آماج قرار داده باشند. در بخشی از حرفهایش، وی پس از انتقاد از آنچه که وی «قالبها، خودخواهیها و قدرت طلبیهایی» خواند که جلوی آزادی اندیشهها در جامعه ایران را گرفته است و جامعه را از داشتن «انگیزه برای حرکت» و «بزرگ شدن» بازداشته، گفت:بعضی ها خود را سقف حرکت جامعه و الگوی زندگی متعالی میدانند، دریافت و نگاه و سلیقه خودشان را به زندگی مطلق و دیگران را به جرم تفاوت با آنها یا عبور از آنها له میکنند، و آنقدر خود را مطلق کرده اند که فکر میکنند همه هفت میلیارد نفر جمعیت دنیا جهنمی هستند و فقط او بهشتی است، و این از نشانه های سقوط اوست، فکر میکند همه ارزش های انسانی در چارچوب خواست و اراده آنها معنی و مفهوم پیدا میکند و لاغیر . . . انسان ها هرچقدر بزرگ باشند نمی توانند سقف پرواز دیگران قرار گیرند! اگر هزاران تبلیغ خوب بشود اما مردم در جامعه ببینند که یک نفر آخر خودخواهی است و آن بالاها نشسته است، اثر حرف را از بین میبرد.احمدینژاد سپس در ادامه حرفهایش با اشاره به سریال مختار نامه و داستان زندگی و مرگ حسین گفت:وی میگفت خلیفه پیامبرم و بین مردم جا میانداختند! این چقدر صحنه عجیبی است، دشمن پیامبر (ص) آمده جای پیامبر نشسته و یقه جانشین پیامبر را گرفته است و قطعه قطعه میکند، سپس میگوید چرا به حاکمیت خلیفه پیامبر تعرض کردی؟! همه مشروعیت را از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم میگیرد، و جانشین رسول خدا میشود. چه کسانی هستند اینها؟!در هر حال حتی بدون در نظر گرفتن این سخنان و انتقادات نیمه عریان احمدینژاد از خامنه ای، آنچه در چند ماهه اخیر مشخص گردیده این است که بسیجی بی کس و کاری که خامنهای روزی به هر دلیل به خانهاش آورد و زیرچتر حمایت خود گرفت، امروز به برکت قوت و قوتی که از بیت پدرخواندهاش توشه کرده تبدیل به حریفی قدر در مقابل ناپدری خود شده است، حریفی که رفتنش احتمالا به سادگی آمدنش نخواهد بود.
صادق رحیمی
صادق رحیمی