از فردا قطع برق برنامهریزی شده و کمبود گاز در سراسر کشور به مرحله بحرانی رسیده است، اما این تنها نوک کوه یخ مشکلات ناشی از مدیریت غلط و بیکفایت جمهوری اسلامی است. با گذشت چهار دهه از حکمرانی که همواره بر ذخایر غنی گاز و نفت ایران تکیه کرده است، اکنون بهخاطر بیبرنامگی و فساد گسترده، کشور با یکی از بدترین بحرانهای انرژی مواجه شده است. با شروع فصل سرما، دولت ناگزیر است برای مدیریت مصرف، خاموشیهای منظم را در برنامه روزانه خانوارها بگنجاند.
وزارت نیرو اعلام کرده که از ۲۰ آبان، هر روز از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر خاموشیها در مناطق مختلف کشور اعمال میشود تا به قول آنها مصرف برق را "مدیریت" کنند، در حالی که برخی از نیروگاهها در همین شرایط، برای تولید برق به سوزاندن مازوت (یکی از آلودهترین سوختهای فسیلی) روی آوردهاند. این در حالی است که استفاده از مازوت نه تنها آلودگی هوا را به شکل خطرناکی افزایش میدهد، بلکه نشاندهندهی عمق بحران انرژی در ایران است، چرا که سوزاندن مازوت بهدلیل پیامدهای مخرب زیستمحیطی حتی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ممنوع است. به رغم این بحرانها، دولت همچنان طرحهای ضربتی و نمایشی را پیش گرفته است. فاطمه مهاجری، سخنگوی دولت، اعلام کرده که قرار است در سه نیروگاه از استفاده مازوت جلوگیری شود تا به زعم خود از سلامت عمومی حفاظت شود. اما با توجه به برنامه قطع برق، فشار آن بهطور مستقیم بر دوش مردم خواهد بود. به نظر میرسد این تصمیم تنها برای پوشاندن ناکارآمدی در مدیریت منابع انرژی و جلوگیری از اعتراضات عمومی اتخاذ شده است، نه برای یافتن راهحلی بنیادی.
دولت همچنین در اقدامی دیگر، قانون افزایش قیمت برق را برای مشترکان پرمصرف تصویب کرده است. طبق این قانون، که به نام «قانون مانعزدایی از صنعت برق» شهرت یافته، قیمت برق بهصورت پلکانی افزایش خواهد یافت. عباس علیآبادی، وزیر نیرو، ادعا کرده که این اقدام برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش مصرف است، اما واقعیت این است که این طرحها فقط به ضرر خانوادهها و صنایع خواهد بود. مصطفی رجبی مشهدی، مدیرعامل شرکت توانیر نیز گفته که این افزایش قیمت برای مشترکان پرمصرف به روش پلکانی-افزایشی تعیین میشود. این اقدامات نشان میدهد که جمهوری اسلامی با بهانه کردن "بهینهسازی مصرف" بار بحران انرژی را به دوش مردم و بخشهای خصوصی میاندازد.
علاوه بر بحران برق، وضعیت گاز نیز در شرایط اسفباری قرار دارد. به گزارش صندوق توسعه ملی، کمبود گاز در ایران به حدی رسیده که تا سال ۱۴۲۰، کشور قادر به تامین دو سوم نیاز گازی خود نخواهد بود، مگر اینکه سرمایهگذاری گستردهای صورت گیرد. اما تاکنون نشانهای از تلاش واقعی برای اصلاح زیرساختهای انرژی دیده نمیشود. رضا سپهوند، عضو کمیسیون انرژی مجلس، هشدار داده که کاهش فشار در مخازن گاز و فرسودگی تجهیزات، عملا تولید گاز را با مشکلات فراوانی مواجه کرده است. سعید تاجیک، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران، این بحران را نه فقط یک مشکل اقتصادی، بلکه تهدیدی برای امنیت کشور دانسته و گفته اگر جمهوری اسلامی نتواند مشکلات ساختاری و مدیریتی خود را حل کند، این بحران به زودی به یک فاجعه امنیتی تبدیل خواهد شد. او تاکید کرده که ایران باید به پیمانهای بینالمللی بپیوندد و از تکنولوژیهای جدید برای بهبود مصرف و کاهش تولید کربن بهره ببرد، اما تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سر قدرت است، چشمانداز واقعی برای چنین تغییراتی وجود ندارد.
محمدرضا مدیری، مدیرعامل پتروشیمی زنجان، با اشاره به روند نزولی تولید گاز و نیاز به سرمایهگذاری حداقل ۳۰ میلیارد دلاری، گفته است که ایران با بحران انرژی "آخرالزمانی" روبهرو است و احتمالاً طی سالهای آینده کشور حتی به واردکننده نفت و گاز تبدیل خواهد شد. او تصریح کرده که حتی اگر تحریمها نیز برداشته شوند، جمهوری اسلامی به دلیل فرسودگی زیرساختها نمیتواند بیش از حد توان کنونی نفت و فرآوردههای نفتی تولید کند.
این بحران نتیجه سالها سوءمدیریت، فساد گسترده و ناتوانی جمهوری اسلامی در تامین نیازهای اولیه مردم است. بهرغم ادعاهای متعدد مقامات در خصوص برنامههای بلندمدت برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، کارشناسان معتقدند این برنامهها حتی در صورت اجرا شدن، بهدلیل بیتوجهی و تاخیرهای سالیان، در کوتاهمدت قادر به جبران بحران فعلی نخواهند بود. این وضعیت اسفبار به خوبی نشان میدهد که جمهوری اسلامی به جای راهحلهای واقعی، به تصمیمات موقتی و نمایشی روی آورده و حاضر است سلامت و آسایش مردم را به بهای حفظ قدرت خود قربانی کند.
این زمستان و زمستانهای آتی، مردم ایران باید خود را برای دورهای طولانی از کمبودهای برق و گاز و زندگی در سایه بحران انرژی آماده کنند؛ بحرانی که نه فصلی، بلکه حاصل ۴۰ سال حکومتی است که فقط به فکر بقای خود بوده و مردم را به فراموشی سپرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر