به صف کردن مسوولان رده بالای نظام توسط علی خامنه ای در دوشنبه گذشته و سعی او برای رفوی عبای چاک چاک ولایت، تلاش بسیار بیهوده ای است. او که بنابه نوشته منابع داخلی رژیم "رووسای قوای مجریه، مقننه و قضاییه، رییس مجلس خبرگان، اعضای هیات وزیران، نمایندگان مجلس، مسوولان دستگاه ها و سازمانهای مختلف، ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه در استانها و فرماندهان ارشد نیروهای مسلح" را فراخوانده بود، سعی کرد تا جایی که امکان دارد دود چپق وحدت را در فضا جاری کند.در ابتدای این نمایش مضحک و سیرک بدلی ولایتمدارها، محمود احمدی نژاد کلاه بوقی به سر در رسای حکومت خود داد سخن داد تا با ردیف کردن یکسری دروغ شاخدار به عنوان موفقیت، کمی حضار را بخنداند.بعد از او، مقام عظمای ولایت چار پایه نشین، دنباله کار را گرفت و گفت: "کشور اکنون به دستاوردها و پیشرفتهای بزرگ و غیرقابل تصوری رسیده که امیدبخش و زمینه ساز برای ادامه حرکت شتابان به سمت قله ها هستند.او دستاورد دولت دست نشانده خود را که چیزی جز گرانی سرسام آور و نابودی تولید داخلی و تعطیلی کارخانه ها و بیکاری هزاران نفر ار کارگران و کارکنان آنها به اضافه بی ارزش کردن پول ملی که باعث گرانی روز به روز ارزهای خارجی و طلا و نابسامانی بازار پولی شده را "پیشرفتهای بزرگ و غیرقابل تصور" دانست. آن قله ای که رژیم خامنه ای شتابان به سویش روان است، تولید و مصرف بالای مواد مخدر، دستیابی به قله فاسد ترین رژیمها در جهان و غارت و چپاول ثروت ملی و کلاهبرداری و دزدی از سیستم بانکی کشور است.علی خامنه ای در حالی که می گوید "اعتمادی که اکنون مردم ایران به نظام اسلامی دارند، در کمتر نظامی در دنیا وجود دارد"، کهریزک و قیام جوانان در خیابانهای کشور را پیش چشم دارد که یکصدا "مرگ بر خامنه ای" سر داده بودند. این اعتماد را او در به زیر کشیدن تصاویر بزرگ خود و لگدمال کردن آنها را به یکسره معکوس می بیند. رژیم منحوس او برای مردم چیزی جز فقر و نداری به بار نیاورده، اما تلاش می کند تا آنجا که می تواند به این شیوه حکومتی ادامه دهد. به همین علت توصیه می کند: "باید فضایلی همچون صبر، شکر، ذکر، احسان، مروت نسبت به دیگران، میل به خدمت و پرهیز از آزار و اذیت همنوعان، روزبه روز در جامعه گسترش یابد.مردمی که کار ندارند و برای یک وعده غذا مجبور به ساعتها کار طاقت فرسا می شوند، آنهایی که با قبضهای نجومی دولت پس از قطع سوبسیدها به خاک سیاه نشسته اند، در میانه چیزی جز "صبر، شکر، ذکر و ..." دستشان را نمی گیرد. او و حکومتش نه می خواهند و نه می توانند به مطالبات به حق مردم پاسخ درخور دهند. به همین دلیل او که از یک طرف از جانب مردمی که هر روز فقیرتر می شوند، هراسان است و از سوی دیگر، انشعابات متعدد را در اردوی خودی به دلیل نزدیکی به انتخابات می بیند، متوحش شده و سعی می کند به هر شیوه ممکن از تشتت بیشتر جلوگیری کند. جدا سری نظامی امنیتیهای حامی احمدی نژاد و برپایی تشکیلات برای قبضه مجلس از یک سو و ناکارآمدی جبهه متحد اصولگرایی با ترکیب 7+8 و پهن کردن بساط توسط بخشی از اطلاعاتیهای سابق رانده شده از دولت احمدی نژاد و باز شدن دکان تازه طرفداران محسن رضایی و ... از سوی دیگر، نشانه یک دل و هزار دلبر دستگاه ولایت خامنه ای است. به همین دلیل او سعی کرد تا رفسنجانی و خاتمی، دو رییس جمهور رانده شده از قدرت و مغضوب را به کارگاه نمدمالی خود بخواند و غیر مستقیم کاسه کوزه های را بر سر آنان بشکند. اما کیست که نداند ترس خامنه ای از هزار پاره شدن عناصر باند گرد ولایت است که بیش از هر چیزی بساط ولایت او را به چالش می کشد. به همین دلیل او سعی می کند تا با ایما و اشاره آنان را از عاقبت کار برحذر دارد که می گوید: "قرار دادن نامبارکِ مصر در قفس و دادگاهی کردن او، یک حادثه پر معنا، عجیب و عمیق است.این "حادثه پرمعنا، عجیب و عمیق" کابوس خامنه ای است. این همان دلیلی است که او با هزار زبان سعی می کند به کسانیکه با اشتهای بسیار برای قبضه مناسب حکومتی حاضر به بلع طرف مقابل هستند، هشدار دهد.
نویسنده: جعفر پویه
نویسنده: جعفر پویه