طي نزديك به دو سال گذشته كه جنبش مردمي سبز ايران خواستار تغييرات اساسي در ساختار نظام كنوني جمهوري اسلامي بوده و مخالفتها و سركوبي كه نظام عليه اين جنبش اعمال داشته، راهكارهاي مختلفي از طرف مردم براي مبارزه با نظام پيشنهاد شده و هر يك به نوبه خود تاثيراتي بر پيكره نظام، هر چند اندك وارد كرده. در اين ميان پيشنهاداتي همچون مصرف زياد برق و يا كاهش شديد برق، سبز كردن تابلوها و بيلبوردهاي تبليغاتي و راهنمائي و رانندگي، ديوار نويسي در شهر، شعار نويسي بر روي اسكناسها و شعار دادنهاي شبانه به مناسبتهاي مختلف و غيره كه هر كدام در زمان خاصي اعمال شد.
در اين بين يكي از مواردي كه كمتر به آن توجه شد در حالي كه ميتوانست كمر نظام را به شدت خم كند، شعارنويسي بر روي اسكناسها بود كه در دروههاي متناوبي اجرا شد و دوباره فراموش شد. اكنون ميخواهم درباره چند نكته مهم شعارنويسي بر روي اسكناسها صحبت كنم كه متوجه ضربه مهلك اين كار بر پيكره نظام شويد.
در چند سال اخير صحبت از حذف صفرهاي واحد پولي ايران شده بود كه اين كار در شرايطي امكانپذير خواهد بود كه دولت زيرساختهاي لازم براي پشتيباني از اين حركت را داشته باشد. با توجه به اينكه از نظر توليد كشور ما دچار بحران است، ولي پول نفت بهترين پشتيبان براي اين كار ميتواند باشد. اما چرا در چند روز اخير صحبت از اين كار بيشتر به ميان ميآيد؟ يكي از دلايلي كه حذف صفرها را در دو سال گذشته به تعويق انداخت، همين حركت شعارنويسي بر روي اسكناسها بود كه دولت توانائي هزينههاي هنگفت چاپ و نشر پول مجدد را نداشت. ترس نظام از شعارنويسي روي اسكناسها بحدي بود كه در ابتدا دستور به جمعآوري تمامي اسكناسها ميداد ولي به مرور زمان اين حركت چنان افزايش يافت كه بانكها را مجبور به عدم پذيزش اسكناسهاي شعارنويسي شده كرد. تمامي بانكها موظف بودند كه اسكناسهاي دريافتي را حتيالامكان چك كرده و شعارنويسي شدهها را به خود مشتريان مرجوع ميكردند. مردم نيز هرچند اندك ولي با پذيزش پول، متحمل ضرر اندكي بودند. اما باز هم اين كار با شكست روبرو شد، چرا كه حجم كار بقدري بود كه ضررها براي مردم اندك و در مقابل اسكناسهاي شعارنويسي شده زيادي بود كه ناخواسته توسط بانك پذيرفته و در بين مردم پخش ميشد.
دولت براي مقابله با اين معضل اقدام به ضرب سكههاي درشت كرد، چرا كه باعث جلوگيري از شعارنويسي بر روي اسكناسهائي ميكرد كه بيشتر در بين مردم رد و بدل ميشد. پس شروع به ضرب سكههاي 2000 ريالي و 5000 ريالي نمود كه بيشترين گردش پولي را در ميان مبادلات روزانه مردم داشت. اين كار تا اندازه زيادي معضل شعارنويسي بر روي اسكناسها را برطرف كرد و همين امر بستر را براي اقدامات بعدي دولت براي حذف صفرها هموار ساخت.
هزينههاي هنگفت خريد كاغذ و جوهر و در كل چاپ و نشر اسكناس بقدري زياد است كه استمرار شعارنويسي بر روي اسكناسها ميتواند، چنان ضربه مهلكي بر پيكره اين نظام از هم گسيخته وارد كند، كه آنها را مجبور به عقب نشيني كند. براي اين كار كافيست هر ايراني هفتهاي فقط يك اسكناس را بر روي آن شعارنويسي كند تا اين هدف ميسر شود.
به اميد پيروزي اين جنبس سبز مردمي
در اين بين يكي از مواردي كه كمتر به آن توجه شد در حالي كه ميتوانست كمر نظام را به شدت خم كند، شعارنويسي بر روي اسكناسها بود كه در دروههاي متناوبي اجرا شد و دوباره فراموش شد. اكنون ميخواهم درباره چند نكته مهم شعارنويسي بر روي اسكناسها صحبت كنم كه متوجه ضربه مهلك اين كار بر پيكره نظام شويد.
در چند سال اخير صحبت از حذف صفرهاي واحد پولي ايران شده بود كه اين كار در شرايطي امكانپذير خواهد بود كه دولت زيرساختهاي لازم براي پشتيباني از اين حركت را داشته باشد. با توجه به اينكه از نظر توليد كشور ما دچار بحران است، ولي پول نفت بهترين پشتيبان براي اين كار ميتواند باشد. اما چرا در چند روز اخير صحبت از اين كار بيشتر به ميان ميآيد؟ يكي از دلايلي كه حذف صفرها را در دو سال گذشته به تعويق انداخت، همين حركت شعارنويسي بر روي اسكناسها بود كه دولت توانائي هزينههاي هنگفت چاپ و نشر پول مجدد را نداشت. ترس نظام از شعارنويسي روي اسكناسها بحدي بود كه در ابتدا دستور به جمعآوري تمامي اسكناسها ميداد ولي به مرور زمان اين حركت چنان افزايش يافت كه بانكها را مجبور به عدم پذيزش اسكناسهاي شعارنويسي شده كرد. تمامي بانكها موظف بودند كه اسكناسهاي دريافتي را حتيالامكان چك كرده و شعارنويسي شدهها را به خود مشتريان مرجوع ميكردند. مردم نيز هرچند اندك ولي با پذيزش پول، متحمل ضرر اندكي بودند. اما باز هم اين كار با شكست روبرو شد، چرا كه حجم كار بقدري بود كه ضررها براي مردم اندك و در مقابل اسكناسهاي شعارنويسي شده زيادي بود كه ناخواسته توسط بانك پذيرفته و در بين مردم پخش ميشد.
دولت براي مقابله با اين معضل اقدام به ضرب سكههاي درشت كرد، چرا كه باعث جلوگيري از شعارنويسي بر روي اسكناسهائي ميكرد كه بيشتر در بين مردم رد و بدل ميشد. پس شروع به ضرب سكههاي 2000 ريالي و 5000 ريالي نمود كه بيشترين گردش پولي را در ميان مبادلات روزانه مردم داشت. اين كار تا اندازه زيادي معضل شعارنويسي بر روي اسكناسها را برطرف كرد و همين امر بستر را براي اقدامات بعدي دولت براي حذف صفرها هموار ساخت.
هزينههاي هنگفت خريد كاغذ و جوهر و در كل چاپ و نشر اسكناس بقدري زياد است كه استمرار شعارنويسي بر روي اسكناسها ميتواند، چنان ضربه مهلكي بر پيكره اين نظام از هم گسيخته وارد كند، كه آنها را مجبور به عقب نشيني كند. براي اين كار كافيست هر ايراني هفتهاي فقط يك اسكناس را بر روي آن شعارنويسي كند تا اين هدف ميسر شود.
به اميد پيروزي اين جنبس سبز مردمي