از روز شانزدهم شهریور ماه ۱۳۸۰ به عنوان روزی یاد میشود که وبلاگستان پارسی متولد شد و بسیاری از شهروندان ایرانی پس از آن با روی آوردن به وبلاگنویسی به نوشتن دغدغهها و مسائلی که برایشان مهم بود، روی آوردند.از هنگامی که وبلاگ و وبلاگنویسی خیلی زود و سریع در میان ایرانیان جای باز کرد و خود را به عنوان یک «رسانه» معرفی کرد، تلاش نهادهای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی برای سانسور این رسانهی نوپا نیز آغاز شد و هر چه بر تعداد وبلاگنویسان افزوده شده، بازداشت، تهدید، سانسور و فیلترینگ وبلاگنویسها و وبلاگهایشان نیز فزونی گرفت.رفتار حکومت جمهوری اسلامی با وبنگاران در طول ۱۰ سالی که از عمر آن میگذرد، همواره برخوردی قهری بوده و بسیاری از وبلاگنویسان به بازداشت و زندان گرفتار آمدهاند. امیدرضا میرصیافی از جملهی همین وبلاگنویسان بود که در سال ۱۳۸۷ در زندان اوین جان خود را به خاطر اهمال مسئولین زندان در رسیدگی پزشکی به وی از دست داد، تا وبلاگستان پارسی یکی از تلخترین خاطرهها را در ذهن خود برای همیشه داشته باشد.با همهی اینها جمهوری اسلامی همچنان به برخورد با وبلاگنویسان مصر بوده و همچون چند سال گذشته تعدادی از آنها در زندان نگاه داشته است. برخی از وبلاگنویسانی که هم اکنون در زندان به سر میبرند، مستقیما به خاطر وبلاگنویسی و برخی دیگر به دلیل فعالیتهای سیاسیشان در زندان به سر میبرند. در ادامه گفتوگویی داشتهام با چند تن از خانوادههای زندانیان وبلاگنویس و نگاهی کردهام به آخرین وضعیت برخی از آنها.حسین رونقی ملکی ۱۵ سال زندان بدون یک روز مرخصی؛ چشمهایم را سند میگذارم تا فرزندم به مرخصی بیاید.حسین رونقی ملکی که هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد، دوران محکومیت ۱۵ سالهی خود را سپری میکند. رونقی از تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در خانهی پدریاش در شهر ملکان در نزدیک تبریز بازداشت و یک روز پس از آن به زندان اوین منتقل شد. این وبلاگنویس به مدت ۱۰ ماه در سلولهای انفرادی بند ۲ الف زندان اوین تنها و با زندانیان دیگر در آنچه که به زعم دستگاه قضایی «بازداشت موقت» است، در بازداشت بود، تا اینکه در مهر ماه سال گذشته ۱۵ سال حبس تعزیری برایش از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب صادر و محکوم به ماندن در زندان اوین شد.خانوادهی رونقی در مورد آخرین وضعیت وی میگویند که وی نیاز به مرخصی استعلاجی برای درمان خود در بیرون از زندان دارد، اما مسئولان قضایی با آن مخالفت میکنند.
حسین رونقی ملکی به ۱۵ سال زندان محکوم شده است
احمد رونقی ملکی پدر حسین ملکی در این رابطه به «خانه حقوق بشر ایران» گفت: «هفتهی گذشته نیز دادستان تهران را ملاقات کردیم، نامههای پزشکی قانونی را که برای ادامهی درمان حسین در بیرون از زندان صادر شده است را برای ایشان ارسال کردیم، اما هنوز جوابی نگرفتهایم.»پدر این وبلاگنویس زندانی گفت: «حاضرم برای این که حسین به مرخصی بیاید و بتوانم پسرم را در بیرون از زندان درمان کنم، چشمهایام را به عنوان سند بگذارم. من نمیخواهم سلامتی فرزندم در زندان به خطر بیافتد. میگویند حسین اگر مرخصی بیاید فرار میکند و دیگر بر نمیگردد، اما من چشمهایام و اعضای بدنام را به عنوان وثیقه میگذارم. فقط بگذارند حسین به مرخصی بیاید.»این وبلاگنویس از ابتدای بازداشت تا کنون که نزدیک به ۲۰ ماه از آن میگذرد بدون یک روز مرخصی در زندان به سر میبرد. پدر و مادر وی هر هفته برای ملاقات با او از تبریز مسافتی طولانی را تا تهران سفر کنند.
عماد بهاور و ۱۰ سال زندان به خاطر عضویت در نهضت آزادی
عماد بهاور زندانی دیگری است که در زندان به سر میبرد، هر چند که اتهامات وی به خاطر وبلاگنویسی نبوده است، اما یکی از فعالیتهای وی قبل از زندان وبلاگنویسی بوده است. بهاور برای چهارمین در سال ۱۳۸۸ در تاریخ ۲۲ اسفند ماه بازداشت و از آن هنگام تاکنون در زندان به سر میبرد. این فعال سیاسی و وبلاگنویس با محکومیت ۱۰ سال زندان روبرو شده و هم اکنون دوران محکومیت خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین سپری میکند.طاهره طاهریان مادر عماد بهاور در خصوص آخرین وضعیت فرزندش به «خانه»ی ما گفت: «عماد همچنان ممنوع از مرخصی در زندان به سر میبرد و با درخواست مرخصی او موافقت نمیشود. ما بارها تفاضای مرخصی کردهایم، اما همچنان عماد از مرخصی محروم است. مدتها بعد از بازداشت عماد دادستان با تقاضای مرخصی موافقت نمیکرد، بعد از اینکه دادستان موافقت کرد، گفتند که باید جواب استعلام از وزرات اطلاعات بیاید، اما مدتها است که جواب این استعلام نیامده است.»طاهریان ادامه داد: «چند ماه قبل که بسیاری از زندانیان به خاطر عید به مرخصی آمدند، ما باز درخواست مرخصی عماد را ارائه کردیم، اما باز میگویند که منتظر استعلام وزارت اطلاعات هستند.»از مادر عماد بهاور در خصوص وضعیت پروندهی فرزندش پرسیدم که پاسخ داد: «بعد از تأیید حکم در دادگاه تجدیدنظر به حکم اعتراض شده که پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شده و در دست بررسی است. هنوز جواب آن اعلام نشده است»وی وضعیت روحی و جسمی فرزندش را در زندان اوین «خوب» توصیف کرد و با اشاره به تقاضای «عفو و بخشش» زندانیان سیاسی و اعلام قوه قضاییه برای آزادی ۱۰۰ زندانی بدین خاطر گفت: «در این مورد اصلا به سراغ عماد بهاور در زندان نیامدهاند، نوشتن چنین درخواستی حتا با او مطرح نشده است. خیلیهایی که آزاد شدهاند کسانی بودهاند که چند هفته و چند ماه بیشتر از محکومیتشان باقی نمانده بود و یا نیمی از دوران محکومیت را پشت سر گذاشته بودند. مساله هم این است که تقاضای عفو و بخشش معنی ندارد، زندانیان سیاسی باید آزاد شوند. منی که این را میگویم یک مادر هستم، بچهها ما کاری نکردهاند که بخواهند در زندان باشند. آنها همگی باید آزاد باشند. چرا باید درخواست عفو کنند. حرف من این است که این بچهها خطایی نکردهاند و هر کاری که کردهاند به خاطر کشورشان بوده است، حرفی را زدهاند که باید میزدند. ما امیداور هستیم که همهی زندانیان را آزاد کنند، اینها سرمایههای کشور ما هستند.»طاهریان در ادامهی گفتوگو با «خانه»ی ما به اتهامات وحکم ۱۰ سال زندان فرزندش اشاره کرد و گفت: «۹ سال از ۱۰ سال حکمی که برای عماد صادر کردهاند به خاطر عضویت در نهضت آزادی بوده است. چهار سال به خاطر عضویت و پنج سال به خطر برگزاری جلسه با سران نهضت آزادی. یک سال هم که به خاطر اتهام «تبانی علیه نظام» حبس گرفته است که به خاطر نوشتههایش در روزنامهها و سایتها و وبلاگش بوده است.»وی در پایان گفت: «این حکم بر اثر غرضورزیشان و اینکه عماد در بازجویی با آنها کنار نیامده صادر شده است. برای من به نه به عنوان مادر عماد به عنوان یک شهروند جای سوال است که آیا عضویت و برگزاری جلسه با سران نهضت آزادی یک حزب است ۹ سال زندان دارد؟ من همیشه و همهجا گفتهام روزی که آمدهاند عماد را ببرند، بازجو همانجا در منزل و در جلوی ما گفت که ۱۰ سال به عماد حکم میدهیم. بعد از یک سال و نیم که طول کشید تا دادگاهی شود و حکم صادر شود، دیدیم که همان حرف بازجو درست از آب درآمده است. اینها در دادگاه هم مطرح شد، مشخص بود که صدور این حکم برنامهریزی شده بوده است.ما کاری جز دعا کردن برای همهی زندانیان نداریم، امیدوارم که هر چه زودتر مشکلات برطرف شود و آنها به آغوش خانوادهشان برگردند، همهی ممکلت خانوادهی زندانیان سیاسی است.»حسین درخشان گرفتار ۱۹ سال و نیم زندان
حسین درخشان که از وی به عنوان پدر وبلاگنویسی فارسی یاد میشود نیز هم اکنون دوران ۱۹ سال و و نیم زندان خود را سپری میکند. نویسندهی وبلاگ «سردبیر خودم» از ۱۰ آبان ماه ۱۳۸۷ پس از بازگشت به ایران بازداشت شد و مدتها در سلولهای انفرادی بند ۲ الف، بند ۲۰۹ و بند ۲۴۰ زندان اوین تحت بازجویی و بازداشت موقت قرار داشت.اولین محاکمه حسین درخشان پس از ۱۶ ماه بازداشت موقت در تاریخ دوم تیر ماه ۱۳۸۹ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد و وی به اتهام همکاری با دولتهای متخاصم، تبلیغ علیه نظام اسلامی، تبلیغ به نفع گروهکهای ضد انقلاب، توهین به مقدسات و راهاندازی و مدیریت سایتهای مبتذل و مستهجن، به ۱۹.۵ سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و فعالیت در رسانهها و بازگرداندن وجوه اخذشده به مبلغ ۳۰هزار و ۷۵۰ یورو، دوهزار و ۹۰۰ دلار و ۲۰۰ پوند انگلیس محکوم شد.درخشان اولین بار پس از ۲۶ ماه حبس با تودیع وثیقهی یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی برای دو روز به مرخصی آمد و پس از آن چندین بار دیگر نیز توانست از مرخصی استفاده کند.
آرش هنرور شجاعی؛ روحانی وبلاگنویس ۱۰ ماه بازداشت موقت
آرش هنرو شجاعی از جلمه زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین است که ماهها است در بازداشت موقت به سر برده و در وضعیت بسیار بد جسمی به سر میبرد. هنرور شجاهی به بیماری صرع مبتلا است و از ناراحتی قلبی نیز رنج میبرد.آرش هنرور شجاعی در تاریخ ششم آبان ماه سال گذشته در محل کارش در حوزهی علمیه قم دستگیر شد. اتهامات وی تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب از طریق وبلاگش اعلام شده اما هنوز دادگاهی برای وی تشکیل نشده است. وی چندین بار در طول ماههای بازداشت به خاطر بیماری صرع در زندان تشنج پیدا کرده و یا با وضعیت جسمی بسیار وخیم مواجه شده که با کمک همبندیان خود به بهداری زندان منتقل شده است.یکی از همبندیان وی که به تازگی از زندان آزاد شده است در مورد وضعیت او به خانه حقوق بشر ایران گفت: «وضعیت آرش هنرور بسیار نگران کننده است در زندان، با این وضعیت جسمی واقعا توانایی ماندن در زندان را ندارد. تا آنجا که مشخص بود اتهامات سنگینی هم در پروندهی او آمده است و برای هر کدام از آنها ممکن است مدت طولانی در زندان بماند که با توجه به وضعیت جسمیاش بسیار نگران کننده است.»وی ادامه داد: «چندین بار وی در زندان دچار تشنجه و حمله شد که ما او را به بهداری رساندیم. او باید بیرون از زندان باشد تا بتواند تحت نظر مداوم پزشک باشد.»
کوهیار گودرزی در بازداشتی نگران کننده
کوهیار گودرزی وبلاگنویس دیگری است که هم اکنون و بر اساس شنیدهها در بند ۲۴۰ زندان اوین به سر میبرد. گودرزی در تاریخ ۹ مرداد ماه ۱۳۹۰ در تهران بازداشت شد، اما فردای همان روز مادر وی پروین مخترع نیز بازداشت و راهی زندان کرمان شد، تا بازداشت خود و مادرش در سکوت خبری باشد.بعد از یک هفته از بازداشت کوهیار گودرزی خبر داده شد، اما همچنان و با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت مادر وی آزاد نشده و مسئولین قضایی هیچگونه توضیحی در مورد این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر ارائه ندادهاند.گودرزی در سال ۱۳۸۸ نیز بازداشت و به یک سال زندان محکوم شده بود که با سپری کردن دوران محکومیت در تاریخ ۳۲ آذر ماه ۱۳۸۹ از زندان آزاد شده بود.در حال حاضر از علت بازداشت و وضعیت وی و مادرش در زندان اطلاعی در دست نیست و دوستان و نزدیکان این وبلاگنویس در نگرانی شدیدی به سر میبرند.
فواد شمس و محکومیت شش ماه
فواد شمس وبلاگنویس دیگری در زندان اوین است که برای اجرای حکم شش ماه زندان خود از ماه گذشته در نزدان به سر میبرد. شم در تاریخ ۱۲ آذر سال ۸۸ بازداشت و تا تاریخ ۱۸ اسفند ماه همان سال در زندان اوین در بازداشت بود. بعد از آزادی از زندان در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی محاکمه و به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری و ۶ ماه حبس تعلیقی محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر هم به تأیید رسید.این وبلاگنویس نیز در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد.
علیرضا فیروزی وبلاگنویسی در بند مجرمان خطرناک
علیرضا فیروزی فعال دانشجویی و وبلاگنویس از روز هفتم خرداد ماه سال جاری برای اجرای حکم شش ماه زندان خود به زندان اوین رفته و به اندرزگاه هشت زندان اوین منتقل شده است.خانوادهی این وبلاگنویس با اشاره به وضعیت نامناسب وی در میان مجرمان خطرناک در زندان اوین به «خانه»ی ما گفت: «مدتی قبل زندانیان محکوم مالی به اندرزگاه چهار زندان اوین منتقل و مجرمان شرور و خطرناک به جای آنها وارد اندرزگاه هشت این زندان شدند. حضور این زندانیان شرور و خطرناک موجب عدم امنیت این فیروزی و هاشمی شده است. آن ها هر روز شاهد درگیریهای متعدد و بعضا خونین این زندانیان هستند.»وی ادامه داد: «هم اکنون بر اساس قانون درخواست آزادی مشروط علیرضا را نوشتهایم، اما به ما گفتند که باید به زنجان و نزد قاضی شعبهی صادر کنندهی حکم بروید. امروز مادر علیرضا به زنجان رفته است، اما آنجا گفتهاند که باید به تهران بروید و درخواست را آنجا ارائه کنید.»علیرضا فیروزی به خاطر حکم شش ماه خود در زندان اوین است و نیمی از دوران محکومیت خود را نیز سپری کرده است. فیروزی در دادگاه بدوی به یک سال و نیم زندان محکوم شده بودند که این حکم بعد از بررسی در دادگاه تجدید نظر به شش ماه زندان کاهش پیدا کرد. وی یک ماه نیز به خاطر این پرونده در بازداشت به سر برده بودند.
هانیه فرشی شتربان به ۷ سال زندان محکوم شده است
دیگر زندانیان وبلاگنویس
سیما دیدار وبلاگنویس آذربایجانی است که به شش ماه زندان محکوم شده و از ۲۹ فروردین ماه برای اجرای حکم به زندان تبریز منتقل شده است. بر این اساس وی باید تا پایان شهریورماه از زندان آزاد شود.اما از وبلاگنویسان زن میتوان به هانیه فرشی شتربان و لادن مستوفی در زندان اوین اشاره کرد که اولی به هفت سال زندان محکوم شده است. هانیه فرشی اتهامات زیادی در پروندهی خود دارد که از جملهی آنها وبلاگنویسی و فعالیت در فیسبوک بوده است. فرشی از ۲۷ تیر ماه ۱۳۸۹ بازداشت شده و بدون مرخصی تا کنون در زندان به سر میبرد. لادن مستوفی نیز با اتهاماتی چون هانیه فرشی روبرو است، اما هنوز دادگاهی برای وی تشکیل نشده است. گفته میشود از جمله اتهامات وی «سب النبی» است.علی جمالی و علی ملیحی دو عضو سازمان دانش آموختگان ایران نیز هر چند به خاطر اتهامات سیاسی در زندان به سر میبرند، اما هر دو وبلاگنویس بوده و مدتها به وبلاگنویسی پرداختهاند.