‏نمایش پست‌ها با برچسب پدرام طنازی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب پدرام طنازی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۲ بهمن ۱۶, چهارشنبه

توافق هسته ای!؟؟ (مهرناز موسوی)


مقدمتاً باید عرض نمایم نکته قابل توجه درباره توافق هسته ای ایران با کشورهای ۱+۵ این است که تمام گروه هایی که مخالف این توافق هستند، گروه هایی هستند که خشونت طلب و افراطی هستند و این گروه ها عبارتند از:



۱) گروه های تند رو در ایران

۲) گروه های افراطی و جنگ طلب در آمریکا

در مورد گروه اول تا دوم حرفی نیست چون ماهیت آنها اینگونه حکم می کند و هیچ ادعایی هم ندارند و علناً از جنگ و خشونت طرفداری می کنند و دنبال خشونت آفرینی هستند و مخالف راه های مسالمت آمیز می باشند.

پس از یک دورهٔ نسبتاً طولانی تهدیدها و تحریم‌ها، سرانجام اعلام شد که در دولت‌های ۱+۵ در مورد برنامهٔ هسته‌ای ایران با دولت جمهوری اسلامی به‌ توافق رسیده‌اند. موافقت‌نامهٔ امضاء شده‌، که در رسانه‌های گروهی ایران و غرب انتشار یافته است، حاکی از نامعلوم بودن سرنوشت نهایی این توافق، و مشروط بودن آن به ارادهٔ دولت‌های ۱+۵ و متحدان آن‌ها برای پذیرش عقب‌نشینی‌های تحمیل شده به دولت جمهوری اسلامی در ماه‌های آینده است.

در این تردیدی نیست که این موافقت‌نامه در شرایطی بسیار نابرابر به ایران تحمیل شده است. تعهد ایران به توقف گسترش فنی‌آوری هسته‌ای، محدود کردن غنی‌سازی در حد ۵ درصد، در مقابل باقی ماندن بخش بسیار بزرگ تحریم‌ها، حتی مواردی که در حیطهٔ اختیار ۱+۵ بوده است و ارتباطی به تصویب شورای امنیت و یا نهادهای قانونگذاری طرف‌های مقابل ایران ندارد، نشان‌دهنده موضع ضعف ایران در این مذاکرات است. 

گامی به جلو یا به عقب؟

اما، به‌ رغم همهٔ عوامل منفی و نگران‌کننده، این توافق‌نامه را باید به‌ علت ایجاد یک شرایط آرامش نسبی روحی برای مردم، کاهش هرچند خفیف فشارهای خردکنندهٔ اقتصادی بر گردهٔ زحمت‌کشان کشور، دور کردن حتی موقتی خطر جنگ، و قرار دادن چالش‌های ایران و غرب در یک مسیر دیپلماتیک، گامی مثبت ارزیابی کرد. مردم میهن ما برای دهه‌ها قربانی جنگ و تهدید به‌جنگ، و پیامدهای کشندهٔ سیاست‌های غلط اقتصادی دولت و تحریم‌های اقتصادی روبروبوده‌اند. آن‌ها برای دهه‌ها با گرانی، بیکاری، فقر و سرکوب، همه و همه روبه‌رو بوده‌اند.

از تهدید به جنگ تا مذاکره

واقعیت این است که سیاست ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران نه بر اساس عملکردهای مرحله‌ای دولت جمهوری اسلامی، که با بر سر کار آمدن دولت‌های مختلف شکل‌های گوناگون به‌خود گرفته است، بلکه از دیدگاه پایان بخشیدن به نقش مستقل ایران به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای تعیین می‌شود. هدف به‌زانو درآوردن ایران و به‌تسلیم کشاندن آن در برابر برنامه‌های ایالات متحده و متحدانش برای منطقه است. هم تهدیدهای نظامی و هم تحریم‌ها با همین هدف واحد دنبال شده‌اند و می‌شوند، و تا زمانی که به این هدف نرسیده‌اند به این سیاست‌ها ادامه خواهند داد، جدا از این‌که کدام جناح یا نیرو در ایران برسر کار باشد.

و برای ایالات متحده و متحدان اروپایی آن از همان ابتدا روشن بود که بدون سرنگون کردن دولت حافظ اسد در سوریه و از میان برداشتن هرگونه امکان مقاومت از سوی آن کشور، حملهٔ نظامی به ایران کاری بسیار دشوار و پرخطر خواهد بود. 

کدام راه به جلو؟

تنها راه برای خروج از وضعیت بحرانی کنونی نیز مستلزم باز کردن فضای سیاسی کشور، پایان دادن به حصر رهبران جنبش، آزادی زندانیان سیاسی و فراهم کردن شرایط برای دخالت مردم در تعیین سرنوشت کشور است.

به‌طور خلاصه، مجموعهٔ اطلاعات موجود حاکی از این است که در حال حاضر هیچ تضمینی برای موفقیت این توافق‌نامه وجود ندارد.

۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

!انتخاب و راي مردم سرنگونی جمهوری اسلامی

بیایید خواسته مان را به طور علنی در جامعه منتشر کنیم.برای داشتن حقوق انسانی،برای داشتن آزادی و رفاه و یک زندگی انسانی، انتخاب ما سرنگونی جمهوری اسلامی است. ما به هیچ عنوان انتخابات دروغین و توهین آمیز جمهوری اسلامی، این حکومت فاسد آقازاده ها و قاتلان و متجاوزین،حکومت اعدام و اختناق و بی حقوقی همه جانبه را نمی پذیریم. خواسته قلبی ما مردم ایران خلاصی از این وضعیت ضد انسانی است و اکنون زمان این است که با تمام وجود بر این خواسته پافشاری کنیم و برای سرنگونی کامل جمهوری اسلامی و حذف این حکومت ننگین از صفحه روزگارمان،برای رهایی خودمان و آیندگانمان از چنگال کثیف این حکومت وارد عمل شویم.آینده خودمان و فرزندانمان اینک در دستان ما است! باید بپا خیزیم و یک بار برای همیشه پرونده جمهوری اسلامی را ببندیم و مردم ایران را از این بلای ضد انسانی رها کنیم.این مسئولیتی است که تاریخ به ما سپرده و امتحانی است که در این شرایط، سرنوشت تک تک ما را تعیین می کند. بیایید این شعار را در سطح وسیع چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی جامعه منتشر کنیم و با مشارکت فعال برای سرنگونی این حکومت فقر و بی حقوقی و سرکوب تلاش کنیم "انتخاب ما سرنگونی جمهوری اسلامی است.

 نویسنده: پدرام طنازی

۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه

به کابوس اخراج پناهجویان ایرانی به جهنم ننگین جمهوری اسلامی پایان دهیم


این روزها متاسفانه شاهد اخباری در مورد خبر تلاش دولتهای اروپایی برای دیپورت پناهجویان ایرانی هستیم و از جمله خانوم پروانه سر آبادانی و حمید رضا حسنی یاوند که در خطر دیپورت به جهنم جمهوری ننگین اسلامی قرار دارند. جای سئوال است که این کشورها چرا به گزارشات متعدد سازمانها و گروههای حقوق بشری در مورد اوضاع حقوق بشر در ایران دقت نمی کنند و یا شاید تعمدا نمی خواهند ارزشی به این گزارشهای معتبر قائل باشند!
 و گزارش آقای احمد شهید در رسانه ها منتشر و بار دیگر بر نقض شدید و نظام مند حقوق بشر در ایران مهر تاییدی دوباره زد . واقعیت این است که شرایط فعالیت سیاسی و اجتماعی حتی در این اندازه و در حد انتقاد و نه مخالفت از حکومت ایران ،بقدری خطرناک و ناممکن شده است که نیازی به اثبات و پر گویی در این موارد دیده نمی شود و چه برسد به عزیزانی که مخالف رژیم ننگین اسلامی هستند و.....
و دولت سوئد در صدد دیپورت این بزرگوران قرار دارد چرا که خطر اعدام زندان و شکنجه آنها در صورت بازگرداندن به ایران، تهدید می کند.
جا دارد کلیه وکلا و فعالین سیاسی و سازمان پناهندگان بیمرز (استکهلم) در امر کمک به پناهجویان و پناهندگان مصمم شوند تا یکبار برای همیشه جامعه بین الملل را از خطرات دیپورت و بازگرداندن پناهجویان به کشور ایران که تحت حاکمیت حکومتی ،ناقض حقوق بشر است ، آگاه نمایند تا دیگر شاهد اخباری چنین ناگوار و فشارهای افزون بر پناهجویان و پناهندگان نباشیم.

با تشکر پدرام طنازی

۱۳۹۱ شهریور ۱۰, جمعه

در جریان یاری رسانی به زلزله زده گان آذربایجان


زلزله در استان آذربایجان تنها لرزش زمین نبود. واکنش شبکه های اجتماعی به این فاجعه خود زمین لرزه ی دیگری بود که در دنیای ارتباطات و فعالیت های اجتماعی در ایران شاهد بودیم. با وجود سرکوب مداوم پلیسی در فضای سایبر و پیگیرد دائمی وبلاگ نویسان منتقد، پائین نگاه داشتن عامدانه سرعت اینترنت کشور و اعمال فیلترینگ شدید دستگاه های سانسور، پس از زلزله آذربایجان شاهد تشکیل گروه های کوچک خبر رسانی و اقدام خودجوش این گروه ها بودیم؛ اقداماتی که در یک همسویی عمومی بسرعت به جریانی بزرگ و تاثیرگذار تبدیل شد. این گروه های خودجوش عملا سهم مهمی از خبررسانی و کمک رسانی به آسیب دیده گان را برعهده گرفتند و وسعت اقدام آنان در حدی بود که عملا دولت و دستگاه های مدیریتی و رسانه های رسمی را به چالش کشید و آنها را به دنباله روی کشاند. توجه به نقش شبکه های اجتماعی در جریان زلزله آذربایجان از دو جهت مهم است.
 اولا: عملکرد این شبکه ها عمق انزوا و رسوایی دستگاه های حکومتی در میان مردم و بی اعتمادی مردم به کارایی آنها را نشان داد.
 ثانیا: فضایی برای اقدام مستقیم فراهم ساخت که پیش از زلزله آذربایجان، در ابعادی که شاهد بودیم، خاصه در حوزه اجتماعی، تجربه نشده بود. این ویژگی اگر برای مجموعه نیروهایی که حضور مستقل، خودسامان و مستقیم مردم در صحنه عمل با راهبردهای سیاسی و مبانی نگرشی آنها مغایریت دارد، پدیده نامبارکی است، برای چپ که موجودیت سیاسی اش تنها در پیوند با اراده و عمل مستقیم اکثریت بزرگ مردم و خودسامان یابی آنها بر بستر منافع حیاتی شان معنا می یابد، اهمیت حیاتی دارد. در دوره ای که سرکوب دائمی بدیهی ترین حقوق فردی و اجتماعی مردم از سوی دیکتاتوری مذهبی حاکم و گردآوری هر ازگاهی  قیم های خودخوانده مردم در کنفرانس های خارج از کشور برای آلترناتیو سازی امپریالیستی و تحمیل آن به مردم ایران جریان دارد، آنان که رهایی از دیکتاتوری و تاسیس دمکراسی در ایران را مستلزم شکل گیری جنبش آگاهانه اکثریت مردم ایران و خودسامان یابی کارگران و زحمتکشان می دانند، ناگزیرند حوزه های عمل مستقل و مستقیم مردم را با حساسیت بیشتری در کانون توجه قرار دهند.در مورد مختصات سازمان یابی شبکه ها در جریان زلزله آذربایجان، تصویر عمومی که در نگاه اول به نظر می آید، درهم آمیختگی خودجوش مجموعه ای از شکل های سازمان یافتگی جدید و قدیم است. مطالعه گزارش های متعدد نشان می دهد که در جریان کمک رسانی به زلزله زدگان همکاری های موردی میان نهادهای خیریه غیردولتی، برخی تشکل های صنفی، اجتماعی و فرهنگی مستقل و گروههای یاری رسانی شکل گرفته از طریق شبکه های اجتماعی در فضای مجازی صورت پذیرفته است. با این حال همین گزارش ها که اغلب از سوی فعالین و کنشگران حاضر در مناطق زلزله زده انتشار یافته، تمایزات و تشابهات مهمی میان دو نوع شبکه های اجتماعی را در دنیای مجازی در حدی که بتوان یک دسته بندی اولیه از آنها ارائه داد، نشان می دهند.

نویسنده: پدرام طنازی

۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه

چرا جامعه گوسفندی لایق حکومت گرگان است


چون آنجا کجاست که: 
منطق تقلید است، 
کتاب دکور است، 
روزنامه تبلیغ است، 
آزادی میدان است، 
جمهوری خیابان است، 
 استقلال تیم است، 
شعار آسان است، 
شعور نایاب است، 
پینه های دست عار است، 
پینه بر پیشانی افتخار است. 
دروغ حلال است ، 
شادی حرام است، 
اعدام اصلاح است، 
اصلاح فساد است، 
دانا افسرده است، 
نادان کامیاب است، 
دردِ مردم بیدرمان است، 
ریا ایمان است، 
ایمان برای نان است..!

پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۲۹, دوشنبه

وبلاگ نویسی بهترین راه برای انهدام رژیم فاشیست جمهوری اسلامی است


رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی که سه ده است مانند کفتار سرمایه های مادی ومعنوی ایران زمین را به تاراج می برد هم اکنون وارد دور جدیدی از فشارهای بین المللی شده است و آنچه که رژیم از آن واهمه دارد مساله ی رسانه ها و مطبوعات آزاد است.سالهاست که رژیم ایران در تلاش است با سانسور مطبوعات بسیاری از اطلاعات مهم را که می تواند به عنوان مدارک علیه رژیم استفاده شود را پنهان سازی کند.در این میان شخصیتهای مضحک و ویرانگر مانند رامین مهمان پرست سخنگوی امور خارجه ی رژیم ایران که بیشتر به عنوان ابزار کاری خامنه یی (رهبر فاشیست جمهوری اسلامی) مورد استفاده قرار می گیرند در تلاش هستند تا با حمایت از ارتش سایبری حزب الله تک تک رسانه های افشاگر را مورد هجوم قرار دهند.اما آنچه مسلم است در زمانی که رژیم ایران منابع خبری و سایتهای افشاگر را مورد هجوم ارتش سایبری قرارداده وخانواده های خبرنگاران را تحت فشار قرار می دهد باید بسیاری از فعالین سیاسی در خارج از مرزهای ایران همسو با ملت بی دفاع ایران که در مرداب جمهوری اسلامی هستند برای رسوا کردن رژیم گام بردارند.اما اینجانب بر این باورم که فعالین سیاسی در خارج کشور و دیگر کشورهای اروپایی باید بسی بیشتر از مردم ایران در داخل کشور برای انهدام رژیم فعالیت کنیم.با فعالیتهایی چون وبلاگ نویسی برای انهدام رژیم فاشیست جمهوری اسلامی اقدام کند.امروز مردم ایران بیشتر به آنکه به دعا نیازمند باشند نیازمند به حضور قلمهای افشاگر و دوربینهای خبرنگاران هستند.گاهی اوقات نوشتن یک مطلب در یک وبلاگ بیش از هزاران شعار تئوری می تواند برای بهبود وضعیت کشور اثرگزار باشد.راستی آیا ما در سده ی بیست ویک معنای واقعی آزادی را درک نموده ایم؟آیا وبلاگ نویسی ودیگر فعالیتهای مطبوعاتی می تواند به سهم خود در افشانمودن جنایتهای ضد بشری رژیم ایران اثرگزار باشد؟هزاران زن وکودک بی دفاع در سوریه قربانی سیاستهای ضد بشری خامنه  ای وجیره خوران وی می شوند.آیا من وشما که این وضعیت نابسامان ملت سوریه وایران در رنج هستیم شهامت این را داریم که قلمی به دست بگیریم وبرای رسوا نمودن ریشه ی ولایت فقیه قلمی به حرکت درآوریم؟
یک وبلاگ میتوانیم باز کنیم ودر این وبلاگ به نوبه ی خود جنایتهای رژیم سرکوبگر آخوندی را علیه کودکان بی دفاع سوریه محکوم کنیم؟
تنها در صورتی که بتوانیم با خودمان صادق باشیم می توانیم به جامعه ی جهانی ثابت کنیم. پس چرا نشسته ایم؟برخیزیم که خامنه یی ویروس خاورمیانه ثروتهای مادی ومعنوی کشورهای خاورمیانه را به تاراج می برد ودر پس عبایش خون هزاران کودک سوری وایران زمین ریخته شده است...برخیزیم که بدون موضع گیری علیه ولایت فقیه وبلاگها را بیاراییم که خامنه ای دشمن قلم و آزادی است...


با سپاس فراوان.....پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

تشدید فشارها و تهدیدها علیه خانواده دکتر رویا عراقی


خانواده خانم رویا عراقی، معاون آقای کاظمینی بروجردی برای حضور ایشان در دادگاه ویژه روحانیت(سرکوب روحانیون آزادیخواه)، تحت فشارها و تهدیدهای شدیدی قرار دارند.پیرو احضارهای پی درپی خانم دکتر رویا عراقی، معاون آقای کاظمینی بروجردی، برای سومین بار به دادگاه ویژه روحانیت، تهدیدها بر خانواده ایشان همچنان ادامه دارد. به دلیل ادامه فعالیت های حقوق بشری و سیاسی خانم دکتر عراقی، خانواده ایشان شدیدا در معرض تهدیدهای جانی و مالی قرار گرفته اند. روز شنبه مورخ 13 خرداد خودروی خواهر ایشان، خاطره عراقی، از داخل پارکینگ منزل ربوده شد، که این موضوع بر نگرانی این خانواده مبنی بر عملی شدن تهدیدها به شدت افزوده است.در اثر افزایش فشارهای روحی و تهدیدهای دادگاه ویژه روحانیت بر خانم هما قازانچایی 59 ساله مادر خانم رویا عراقی، باعث شدت بیماری ایشان شده است . بر اساس این گزارش، دادگاه ویژه روحانیت خانواده او را تحت فشار قرار داده اند، تا جایی که حتی در روزی که مادر ایشان  تحت عمل جراحی قرارگرفته است، از سوی مامورین دادگاه ویژه، تهدید تلفنی شده، تا خانم رویا عراقی در دادگاه حضور یابد.طی چند ماه اخیر این چندمین بار است که عده ای را به دلیل حمایت از آقای کاظمینی بروجردی احضار و یا تهدید می کنند، لازم به ذکر است که مامورین دادگاه ویژه علاوه بر تهدید، احضار و بازداشت هوادارن آقای کاظمینی بروجردی، فشار و آزار و اذیت مضاعفی بر خانواده های این افراد نیز اعمال میدارند.لازم به ذکر است که  اعضای خانواده آقای کاظمینی بروجردی پس از دستگیری ایشان در مهر 1385 بطور پیوسته بازداشت و تهدید و شکنجه شده اند. همسر و فرزندان اقای کاظمینی بروجردی  درطول این شش سال  بعنوان گروگان برای  گرفتن اعتراف و یا توبه نامه از آقای کاظمینی بروجردی مورد آزار و اذیت واقع شده اند که عوارض غیر قابل جبرانی را بر این خانواده وارد کرده  است. در هفته گذشته  همسر آقای بروجردی خانم اکرم ولی دوستی نیز بخاطر شدت یافتن عارضه قلبی اش  برای سومین بار در بیمارستان بستری گردید.سرقت اموال و تشدید فشارها علیه خانواده های هوداران آقای بروجردی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد.


پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۱۹, جمعه

خامنه ای جواب مردم را چگونه می دهید؟


 برمبنای آخرین گزارش ها نتیجه سفر یوکیا امانو رئیس آژانس بین المللی انرژی هسته ای از وین به تهران امید بخش توصیف شده است. با آنکه هنوز کوچکترین مطلبی در باره موارد توافق احتمالی فاش نشده، فضای خوشبینی بر اساس شایعات حاکم است.چندی پیش در این ستون درمقاله ای تحت عنوان " شعبده بازی در محور استانبول – بغداد" متذکر شدیم که این اولین بار نیست که جمهوری اسلامی به خاطر فریبکاری و وقت کشی به میدان آمده است تا بار دیگر با شیطان بزرگ ودیگرشیاطین پشت میز مذاکره بنشیند در حالی که هیچگونه قصد و نیتی در مورد ترک برنامه تسلیحاتی خود نداشته باشد. ولی آیا آمریکا و کشورهای غربی تا این حد ساده لوح هستند که بدون داشتن هیچگونه امیدی به موفقیت باز هم به دور دیگری از مذاکرات بی حاصل تن در دهند؟ مسلماً بسیاری از داده های بین المللی مسئله طی ماه ها و هفته های اخیردچار دگرگونی شده است. در آن نوشته متذکر شدیم که دولت پرزیدنت اوباما برای مشارکت در این گفتگو دلائل "انتخاباتی" خود را دارد و این دور جدید مذاکرات برای هردو طرف از اهمیتی ویژه برخوردار است.سرگرم کردن مردم پیرامون این نشست و برخاست ها هاهم برای جمهوری اسلامی و هم برای اوباما.فرصتی خواهد بود برای وقت خریدن و در انتظار فرصت نشستن بدون آن که هیچیک از دو طرف امید چندانی به سودمند بودن این نوع گفتگو را در سر بپروراند.
شرایط بحرانی جهان
به عبارت دیگر هم اوباما و هم خامنه ای هر دو به برگذاری این دور مذاکرات نیازمندند. پرواضح است که رهبر جمهوری اسلامی در محاسبات خود محظورات انتخاباتی اوباما را از نظر دور نخواهد داشت. استنباط درست آنها این است که اوباما علاقه مند است که احتمال هر نوع حمله نظامی را چه از سوی اسراییل و چه از طرف آمریکا تا بعد از انتخابات ماه نوامبر آینده به تعویق بیاندازد ودر ضمن راه هرگونه بحث و انتقاد ازسیاست خارجی دولتش را در باره مسئله ایران برای رقیب جمهوریخواه خود مسدود کند. جمهوری اسلامی نیز به نوبه خود این محظورات دولت اوباما را در دور جدید مذاکرات مورد استفاده قرار خواهد داد. متقابلاً غربی ها نیز از اوضاع وخیم اقتصادی و سیاسی رژیم آخوندها بی اطلاع نیستند و می دانند که تهران نیازمند بهانه ای است برای گریز هر چند موقت از شرایط بحرانی کنونی. پر واضح است که آمریکایی ها نخواهند توانست به خاطر چند دور گفتگوی بی حاصل همه تجارب تلخ و نا امید کننده خودرا در ادوار گوناگون مذاکره و داد و ستد با رژیم اسلامی به فراموشی بسپارند.مسلماً هر نوع تحلیل و بحث در مورد این معضل جهانی را نمی توان بدون در نظر گرفتن مجموعۀ شرایط بحرانی دنیای امروز انجام داد زیرا طرفین مذاکره سعی خواهند کرد از همه امکانات ،رویداد ها و مخاطرات به سود خود بهره برداری کنند.بحران اقتصادی و مالی روز افزون در اروپا که هر روز پیچیده تر میشود،نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه واحتمال تعدیل موضع این دولت در خاور میانه، بی ثباتی سیاسی دریونان واحتمال اخراج آن کشور از حوزه یورو اندک پاره ای هستنداز مسائلی که رهبران سیاسی اروپا و بویژه آلمان را به چالش طلبیده است. مبارزات انتخاباتی در آمریکا،سردرگمی سیاست غرب در افغانستان و آینده نامعلوم مصر و یمن نیزتنها گوشه ای از نگرانی های دولت اوباما راتشکیل میدهند. جمهوری اسلامی سعی خواهد کرد تا آنجا که ممکن است دراین مذاکرات ازاختلافات ونقاط ضعف غربیها بهره برداری کند. متقابلاً مذاکره کنندگان غربی هم ازمیزان تنفر وبی اعتمادی مردم نسبت به رژیم واوضاع وخیم اقتصاد کشور و تبعات روز افزون تحریمها کاملاً آگاهند. در هفته پیش ازشروع مذاکرات بغداد برگذاری ملاقات های واشنگتن، کامپ دیوید و شیکاگو یک فرصت استثنائی برای سعی درایجاد نوعی هم آهنگی میان سران کشورهای غربی ودیگر اعضای گروه پنج به اضافه یک بود.
آیارژیم آماده عقب نشینی وتسلیم است؟
از ظواهر امروآنچه جسته گریخته به مطبوعات درزکرده است چنین بر می آید که رژیم تهران احتمالا از روی ناچاری سرانجام آماده نوعی عقب نشینی و یکصد و هشتاد درجه تغییر موضع است. در تائید این این استنباط گفته میشودکه خامنه ای سرانجام پس ازاطمینان خاطراز قبضه کردن تمامی قدرت در دست خود آماده انعطاف پذیری (بخوانید تسلیم و عقب نشینی) شده است تا بلکه بتواند یکبار دیگر رژیم را از مهلکه نجات دهد.اگر این برداشت با واقعیات سیاسی روز منطبق باشد باید دید چه امکاناتی برای حصول نوعی توافق میان دو طرف مذاکره وجود دارد. پاره ای از دست اندرکاران مسائل سیاسی ایران معتقدند که بر خلاف همه تبلیغات و مبالغه گویی ها جمهوری اسلامی دستیابی به بمب اتمی را برای اعتلای اسلام و جنگ با کفار تعقیب نمی کند.زیرا با همه نادانی و جهالت منتسب به رژیم آخوندی نمی توان باور کرد که حضرات آماده انهدام متقابل و خودکشی محتمل باشند. اگر قبول کنیم که بمب اتم را برای جهان گشایی و سلطه جویی نمی خواهند آنگاه تِز دوم، یعنی استفاده از بمب برای حفظ موجودیت نظام مطرح می شود. سال ها است جمهوری اسلامی کره شمالی را به عنوان نمونه موفقیت در برابر هر نوع تهاجم خارجی ستایش می کندواحتمالا خامنه ای از سرنوشت قذافی هم درس عبرت گرفته است و معتقد است که اگر قذافی تسلیحات هسته ای خود را تسلیم نکرده بوداین چنین با شدت مورد تهاجم قرار نمی گرفت. شاید بشوداین سؤال را مطرح کرد که آیا راهی وجود دارد که هم جمهوری اسلامی و هم غربی ها بدون جنگ و خونریزی به اهداف خود نایل آیند؟ در تحلیل نظری پاسخ به این سوال مثبت است، یعنی غرب دارای امکانات و وسایلی هست که بتواند چنین "تضمینی" را به جمهوری اسلامی بدهد و یا حداقل آیت الله را مطمئن کند که اگر دست از بازی با اتم بردارد غربی ها نیز به نوبه خود رژیم را اندک اندک تطهیر خواهند کرد و بدون هیچگونه توجهی به مسائل حقوق بشر با نظام جمهوری اسلامی ساخت وپاخت خواهند کرد.از سوی دیگر اگر هدف جمهوری اسلامی برای دستیابی به انرژی هسته ای حفظ موجودیت نظام باشد دسترسی به این هدف از مجرای دیپلماسی هم کم خطر تر است هم می توان بدون کمترین هزینه نظامی و سیاسی به آن دست یافت.اگر این شایعات و حدثیات به واقعیت نزدیک باشدباید از رهبر معظم پرسید اکنون که آماده تسلیم شده اید پاسخ مردم را چگونه خواهید داد؟غنی سازی محدود و استفاده صلح امیز از انرژی هسته ای هرگزمورد سوال جامعه بین المللی نبوده است. آنچه امروز به خاطر آن سر به آستان بیگانه میسائید ده و شاید حتی بیست سال پیش به سهولت امکان پذیر بود. به مردم حقیقت را بگوئید. نشان دهید که امروز چه به دست آورده اید که درگذشته امکان پذیر نبود؟ هزینه این همه رنج و مصیبت، محرومیت و فرصت های فناشده را چه کسی خواهد پرداخت؟از این همه مصیبت، تحریم،تحمل حقارت ومحرومیت از پیشرفت اقتصادی و اجتماعی چه سودی حاصل ملت ایران شده است؟ چگونه تصور می کنید که بتوانید باز هم حقایق را از مردم پنهان کنید؟ 
هنوز دقیقاً روشن نیست که در نتیجه این تسلیم شرم آور چه شرایطی به ملت ایران تحمیل خواهد شد.اما حکومت جمهوری اسلامی نخواهد توانست حقایق را برای مدتی طولانی از مردم پنهان کند. روزی که حقایق بر ملا شود پاسخ مردم را چگونه خواهند داد؟ بازهم با کشتار دستجمعی جوانان واعدامهای بی پایان؟این بار فضاحت شکست آنقدر واضح است که نخواهید توانست حقایق رادر پس پرده اسرار نظام برای همیشه مدفون سازند.همانگونه که در ماجرای شوم گروگانگیری و یا در مورد پایان جنگ با عراق کسی دروغ های رژیم را باور نکرد، این بار هم قادر نخواهند بود مردم را فریب دهند.


پدرام طنازی

پیش بینی شکست مذاکرات اتمی در مسکو


تا آغاز مذاکرات اتمی در مسکو، کمتر از دو هفته باقی مانده است، اما نشانه هائی از هم اکنون به رسانه های خارج و داخل ایران راه یافته که نشان دهنده نا امیدی و شکست این سومین دوره از مذاکرات تازه اتمی با جمهوری اسلامی است.رسانه های حکومتی بیش از رسانه های غربی اخبار نشانه های این شکست را منتشر می کنند و این ناشی از بیم و هراس از سرانجام روندی است که در 7 سال گذشته طی شده است. آقای خامنه ای در دیداری که بمناسبت سالگرد در گذشت آیت الله خمینی داشت، مدعی شد که ایران در دامنه قدرت است و زمانی که به قله قدرت برسد همه دشمنی ها خاتمه خواهد یافت و به همین دلیل نباید متوقف شد. اما، همزمان با همین سخنان سفیر جمهوری اسلامی در آلمان «شیخ عطار» در مصاحبه با فایننشنال تایمز گفته است: ما در استامبول به توافق رسیده بودیم. ما قبول کردیم که غنی سازی 20 در صدی را کاملا متوقف کنیم، اما در مذاکرات بغداد 1+5 مسائل دیگری را مطرح کرد و شرایط دیگری را پیش کشید و مذاکرات بغداد به نتیجه نرسید. حالا باید دید در مذاکرات مسکو چه می شود.48 ساعت پس از سخنرانی خامنه ای و مصاحبه شیخ عطار، رسانه های دولتی فاش ساختند که غرب زیر توافق بغداد برای پیش مذاکره مسکو زده است. یعنی حاضر نیستند گروه معاونان دو طرف دیدار کرده و دستور کار مذاکرات مسکو را تهیه کنند. همآهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تاخیر، به دو درخواست جلیلی برای این پیش مذاکرات سرانجام پاسخ کتبی داده و در آن تاکید کرده که نیازی به پیش مذاکره نیست، شرایط همان شرایطی است که در بغداد به شما اطلاع داده شد و منتظر پاسخ کتبی شما برای قبول آن شرایط و سپس آغاز مذاکرات مسکو هستیم.این، جان کلام پرنویسی های سایت های ایسنا و فارس و رجا نیوز و … بقیه است که سعی کرده اند آن را لابلای انواع حاشیه ها و با لغات و اصطلاحات رهبر پسند مطرح کنند.
بدین ترتیب است که آن سئوال هاشمی رفسنجانی از احمدی نژاد در جریان افتتاح مجلس نهم و هنگام ارائه گزارش جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی به حاضران معنای خود را پیدا می کند. هاشمی از احمدی نژاد پرسید: این حرف هائی که جلیلی می زند را شما قبول داری؟ و احمدی نژاد بی آن که دهان باز کند، فقط خندید!
فشار سنگینی که به دولت سوریه وارد می آید و ساعت به ساعت نیز سنگنین تر می شود، نشان میدهد که دیگر روی جمهوری اسلامی برای حل مسئله سوریه هم حساب نمی کنند و این برگ نیز در مذاکرات با جمهوری اسلامی را می خواهند هرچه زودتر بسوزانند. سقوط بشار اسد معنای دیگری ندارد جز قیچی شدن پروبال حزب الله لبنان. روندی که حماس خیلی زودتر از دیگران آن را حدس زد و حساب خود را فورا از سوریه و جمهوری اسلامی جدا کرده و به دامن وحدت ملی در خود فلسطین بازگشت!


نوشته از پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۱۲, جمعه

استفتائی از مقام ولایت !{{قهوه خانه “نه” شیرکش خانی “آری” }} + سند


استفتاء  از مقام معظم مفنگی در مورد قهوخانه زنان...
در خبرها آمده بود که آقای احمدی مقدم فرمانده انتظامی مخالفت شدیت خود را با دایرکردن قهوه خانه زنان اعلام داشته بود و صراحتاً گفته بود دایر کردن قهوخانه و نشستن زنان در دور همدیگر ضمینه فساد را هموار می کند خانم مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت احمدی نژاد با مطلعه این خبر در استفتائی از رهبر  و ولی امر مفنگی ( علی خامنه ای) سوالی را حضور ایشان پیرامون دایر کردن قهوخانه زنان ارسال  به این مضمون ارسال نموده : رهبر معظم انقلاب، زنان بنا به گفته برادر احمدی مقدم  مسئول نیروزی انتظامی نظام  گروهی ازخواهران در صدد دایر نمودن قهوخانه خواهران می باشند و برادر احمدی با صدور مجوز بشدت مخالفت می نمایند . نظر حضرت عالی از باب شرعی و اجتماعی   وحقوق خواهران چیست .


با احترام ضعیفه مرضیه وحیدی دستجردی وزیر بهداشت دولت کودتا


پاسخ  واصله بدین شرح است .


با یاد ونام امام مقوائی


سرکار ضعیفه مرضیه وحیدی دستجردی وزیر دولت کودتا


با سلام وتحیات به امام مقوائی امام  مقوا پرستان ، اعلام  میداریم  قهوه خانه  به وزن شیرکش خانه تو سط  زنان در ملا عام  برای نظام مقدس ما امری پسندیده نیست توصیه میگردد به دایره نمودن شیرکش خانه در زیر نظر علمای اعلام و تحت هدایت علمای عُظام که متعهد به آرامانهای امام مقوائی می باشند در خلوت سرا های علمای مفنگی همت گمارید ، لذا این امری است در راستای اهداف ما و  مورد پسند خواهران نیز  هست، خواهران متعهد می توانند در اینگونه اماکن کمبود های خود را جبران نموده  و بیش از این آتو بدست استکبار ندهید  ما خود چون به خلوت می رویم کار دگر می کنیم ، مع الذالک تاکید موکد می گردد از نفوذ افراد ضد ولایت بشدت جلوگیری گردد تا اهداف و عملکرد پشت پرده مسئولین متعهد به نظام  و ولایت توسط دشمنان نظام به دست مخالفین ما که به دنبال آزادی و استقلال  و دمکرسی هستند نیفتد مراقب منحرفین  وفتنه گران نیز باشید .در پایان بر شما لازم است هر چه سریعتر با رعایت اصول بهداشتی با  کمک گرفتن از نماینده اینجاب آقای دکتر علی اکبر ولایتی که متخصص اینگونه امور هستند  شرایط محقق شدن این مهم را فراهم نموده و خواهران متعد را شناسائی وبکار بگمارید .


وسلام علی ما وافورنا علی خامنه ای ولی امر مفسدین جهان


افشا گر : سرهنگ معاند ولایت


نویسنده : پدرام طنازی

فرصت های از دست رفته بشار اسد و علی خامنه ای

موج اخراج کادر دیپلماتیک دولت سوریه از کشورهای اروپائی و برخی کشورهای عربی، روز گذشته به ترکیه نیز رسید و دولت این کشور به دیپلمات های سوری 72 ساعت مهلت داد تا خاک ترکیه را ترک کنند.آنچه که اکنون موجب نگرانی شده، این نیست که سفارتخانه های سوریه از کادر دیپلماتیک تهی می شود و یا شورای امنیت اولین جلسه خود را برای رسیدگی به آنچه در سوریه می گذرد تشکیل داد، بلکه آغاز یک یورش نظامی همه جانبه به سوریه است که باید نگران آن بود.دولت بشار اسد، با طناب پوسیده سپاه پاسداران و توصیه های ساده لوحانه علی خامنه ای برای سرکوب معترضان این کشور به چاهی رفت که حالا در آمدن از آن تقریبا ناممکن شده است. نه تنها از چاه بیرون آمدن ناممکن شده، بلکه زمینه های یک محاکمه به سبک دادگاه جنایتکاران جنگی برای بشار اسد تدارک دیده می شود. برای خنثی سازی همه توطئه هائی که علیه سوریه آغاز شده بود، سر چشمه را می شد با یک بیل گرفت، اما اسد چنین نکرد و اکنون هیچ سدی قادر به متوقف ساختن سیل نیست. اشتباه بزرگ او لغو ممنوعیت فعالیت کلیه احزاب سوریه و برپائی فوری یک انتخابات و تغییر قانون اساسی و سپردن اختیارات اجرائی کشور به یک نخست وزیر و سپس اعلام بلافاصله انتخابات ریاست جمهوری با شرکت نامزدهای مختلف بود. آنچه از دست رفت، این فرصت بود. فرصتی که علی خامنه ای در جریان انتخابات 22 خرداد از دست داد، همچنان که فرصت مذاکره با امریکا را در زمان خاتمی و کلینتون در امریکا از دست داد. همچنان که فرصت مذاکرات اتمی پیش از بردن پرونده اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل از کف داد و در اسارت شعارهای احمدی نژاد که بلند گوی او شده بود از کف داد.

پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

مذاکرات هسته ای اخیر ایران با گروه ۱+۵


به نظرمن ایران در حال حاضر تلاش می کند بازی دو گانه ای را پیش ببرد. مقامات ایران از سویی تصمیم گرفته اند مذاکرات را به صورت جدی پیش ببرند و از سویی نگاهی هم به بازی خرید زمان دارند. احتمالا ایران تمایل داشته باشد با استفاده از فنون خود در مذاکره این گفت و گو ها را تا حد امکان در مسیری فرسایشی قرار دهد. اینکه این مسیر تا چه حد برای ایران هموار باشد بستگی به سیاست های باراک اوباما و مقامات کاخ سفید دارد. اوباما تاکید کرده این گفت و گوها طولانی نخواهد شد هر چند وی شدیدا از اتخاذ گزینه نظامی اجتناب دارد و بیشتر تلاش می کند با حربه تشدید تحریم ها حرکت کند.از سوی دیگر بازیگر اصلی پرونده هسته ای ایران نیز آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی است. مقامات ایران به استفاده از حکم ثانویه اعتقاد راسخ دارند. اگر اصل نظام در معرض خطر قرار گیرد حکم ثانویه کارآیی خود را نشان خواهد داد. ایران تا آخرین لحظه بازی را پیش خواهد برد یعنی تا آستانه آغاز جنگ یا قطع کامل صاردات نفت و تکمیل محاصره اقتصادی.


پدرام طنازی

۱۳۹۱ خرداد ۱, دوشنبه

کارنامه واقعی خامنه ای٫٫٫(معروف به سید علی گدا)


از ديد من کارنامه واقعی سید علی گدا همین خلاصه ایست که می خوانید دو دهه ای را که سید علی گدا رهبر جمهوری اسلامی شده، باید سال های فقر و فساد و تبعیض و اختلاس و بی قانونی نامگذاری کرد. رهبری  سید علی گدا با ترور بزرگ "میکونوس" در خارج کشور آغاز شد، با توطئه به دره انداختن اتوبوس هنرمندان ادامه پیدا کرد، قتل های زنجیره ای سازمان یافت. کار به حمله به خوابگاه دانشجویان و کشتن و از بالای ساختمان به پایین پرتاب کردن آنان کشید و سرانجام نیز با کودتا ۲۲خرداد علیه رای مردم و به خیابان کشاندن چماقداران و پاسداران و بسیج ادامه یافت. در عرصه اقتصادی نیز رهبری سید علی گدا به وسیع ترین و گسترده ترین فسادها و دزدی ها انجامید. شریک کردن سپاه و فرماندهان آن در امور اقتصادی و غارت ثروت ملی، راه اندازی اسکله های قاچاق، جنگ بر سر خصوصی سازی ها و تکه تکه کردن صنایع و تقسیم غنایم، تکیه به حزب موتلفه و سپردن امور صادرات و واردات کشور بدست این حزب، اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی که سرانجام آن به اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومان کشید. از دوران روی کار آمدن احمدی نژاد اوضاع صد برابر بدتر شد و هرچه در دوران محمد خاتمی رشته شده بود پنبه شد. امروز کار به جایی رسیده که خود حکومتیان همدیگر را دزد و مختلس معرفی می کنند. از صادق محصولی و مشایی و بقایی گرفته تا جهرمی و بهمنی و رحیمی و نمایندگان مجلس و همه و همه هم در حکومت اند و زیر سایه سید علی گدا و هم پرونده اختلاس و دزدی و سواستفاده دارند که این پرونده ها هم دست سید علی گدا است تا اگر یکی از آنها خواست نافرمانی کند به حسابش رسیدگی شود. چرا چنین شد؟ چرا به دره انداختن اتوبوس یا قتل چند زنجیره ای چند تن جایش را در دوران سید علی گدا به کودتای همه جانبه علیه رای ملیون ها مردم داد؟ چرا فساد اقتصادی از اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی به ۳۰۰۰ میلیارد تومانی کشیده شد؟ دلیل همه اینها را باید در نبود حکومت قانون، خودکامگی و خودرایی سید علی گدا در این سال ها، نبودن مطبوعات و رسانه‌های آزاد و مستقل، سرکوب احزاب و بالاخر فریبکاری و دروغگویی رهبر دانست. در دوران رهبری سید علی گدا جنایات و فساد بی شماری رخ داد که ملت از آن بی خبرند. ولی هربار که حادثه ای رخ داده که مردم خبردار شده اند سید علی گدا فورا به میدان آمده و بقول خودش دستور رسیدگی و برخورد داده است. در جنایت کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ اول مدعی شد که قلبش به درد آمده و به آن رسیدگی خواهد شد ولی کار دست آخر به محکوم کردن دانشجویان و تبرئه همه متهمان و محاکمه یک تن به جرم دزدین ریش تراش ختم شد. در جریان قتل های زنجیره ای قاتلان را از وزارت اطلاعات بیرون کشید و آنها را به اطلاعات بیت رهبری منتقل کرد. در پرونده اختلاس ۱۲۳ میلیادر تومانی، محسن رفیق دوست را از رییس بنیاد مستضعفان کنار گذاشت و یک مقام دیگر به او داد. آخرین نمونه فاجعه کهریزک بود که اول با چشمان اشکبار، در برابر پدر روح الامینی که از مریدان خود وی بود، مدعی شد که به آن "قاطعانه"‌ رسیدگی خواهد شد و این روزها خبر تبرئه سعید مرتضوی متهم اول آن پرونده منتشر شد. در دوران رهبری سید علی گدا آنجا که پای دزدها و قاتلان حکومتی در میان بود هیچ پرونده‌ای به نتیجه نرسید. اما هرجا پای مخالفان و منتقدان او در میان بود ناگهان همه دستگاه‌ها به کار افتاد و بسیج شد. کرباسچی را به جرم حمایت از محمد خاتمی ولی به اتهام اینکه به مدیران خود تخفیف داده است به محاکمه کشید و ۵ سال زندانش کرد و سپس نوبت به عبدالله نوری و دیگران رسید. همین امروز امثال موسوی و کروبی در حصر خانگی هستند که از زندان صدبار بدتر و شکنجه آورتر است، یا این همه اعضای جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب و دفتر تحکیم که در زندان هستند ولی قاضی مرتضوی خالق جنایت های کهریزک راست راست می گردد و نه حبس خانگی می شود و نه به زندان می رود. اگر از قتل چند تن در دهه اول رهبری سید علی گدا رسیدیم به کودتا و سرکوب هزاران هزار تن در دهه دوم، اگر از اختلاس۱۲۳میلیاردی رسیدیم به بعد ۳۰۰۰ میلیارد تومانی در دهه دوم، اگر از آفتابه دزدی این یا آن بسیجی رسیدیم به جایی که امروز بسیج شده مرکز اوباش و به جان مردم افتاده و نه تنها دزد مال بلکه متجاوز به جان و ناموس آنها شده، همه از آنروست که هرچه فاسد و قاتل و جانی و مختلس و خلافکار و دزد است در زیر سایه سید علی گدا و زیر پرچم ولایت مطلقه ایشان احساس امنیت کامل می کند. سید علی گدا امنیت یک ملت و یک کشور را برباد داده تا امنیت یک مشت جانی و مختلس و خلافکار را که شریک رهبری او هستند حفظ کند.سرنگون باد رژیم جعل و جنون و فساد...
من این وبلاگ را تا روز سقوط رژیم اسلامی به روز خواهم کرد و عاشق به آزادی میهن و آواره به دست تقدیر و امیدوار به آینده ای روشن و سرزمینی سبز و سربلند ... پاینده باد ایران و برافراشته باد پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان...


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۰, شنبه

رهبر خودش گفت، به خفتگان گفت، چی گفت؟ من زن هر کس نمی‌شم !


معظم لِه با ارسال پیامی به مجلس خفتگان فرمود "اجازه دخالت در جزئیات کارهای خود را به شما نمی‌دهم". بر همین اساس و از آنجا که کار اصلی مجلس خفتگان نظارت بر کار رهبری است و به همین جهت هر کاری رهبری می‌کند آنها همینطور تماشا می‌کنند و نیز از آنجا که معظم لِه همواره یک بار معنائی خاصی در تلاوتهایشان موجود می‌باشد و حرفها را همیشه دو پهلو می‌زنند ، لذا نظر به اینکه ایشان تلاوت کرده‌اند که اجازه‌ دخالت در "جزئیات" نمی‌دهند ولی نفرموده‌اند دخالت در "کلیات" هم اجازه می‌خواهد یا نه ، در اینجا شرح و تفسیر جزئیات غیر قابل دخالت و کلیات قابل دخالت ایشان را جهت روشن شدن اذهان عمومی که الآن خاموش است می‌آوریم :


جزئیات کارهای رهبری (غیر قابل دخالت)


عزل و نصب وزیر ، تعیین رئیس جمهور ، داشتن جسم ناقص ، گریه در نماز جمعه ، تعیین سیاست خارجی ، ول کردن سگ ، فرو کردن احکام اسلام در بازداشتگاه ، دیدن صحنه ، نظارت بر اختلاس ، بزرگ کردن یکی از فرزندان (بقیه را خجسته خانوم بزرگ می‌کند) ، نزدیک کردن نظر ، تشکیل مجلس ، تعیین رأی دادگاه ، بازسازی امام با جعبه ، صواب بردن از طریق نظارت ، مومیائی کردن ارکان نظام ، پول دادن به اسمال هنیه ، انجام همین کار با حسن اندوه ، نصب پنجره فولادی دور سران فتنه ، اعزام دیپلمات جهت انفجار ، استعمال دود غلیظ ، آورین آورین !


کلیات کارهای رهبری (قابل دخالت)


موافقت با هرگونه : درجه مرجعیت و اجتهاد ایشان ، فتواهای ایشان ، دیوان شعر ایشان (ایشالا بعد از مرگ منتشر می‌شود) ، نظرات ایشان ، خطبه‌های نماز جمعه‌ی ایشان ، تصمیمهای ایشان ، عزل و نصب‌های ایشان ، دخالتهای ایشان ، فضولیهای ایشان ، اعلان جنگ‌های ایشان ، فلسطین و لبنان ایشان ، نامگذاری با مسمای سال ایشان ، شرکت در شب شعر با غِلمعلی حداد عادول ایشان ، تمام موارد بالای ایشان ، نشستن ایشان ، راه رفتن ایشان ، ذرت پرت کردن ایشان ، چفیه‌ی ایشان ، فرزند ایشان ، خود ایشان ، ایشان ، ای تف به روح جد و آباد ایشان !


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۹, جمعه

چرا آقا مرضیه پاهایش را باز نمی‌کند ؟!


در راستای یک تصویر فوق که در آن آقای مرضیه وحید دستجردی پاهایش را باز نکرده ولی دیگران کرده‌اند و همین یک تصویر بتنهائی ما را خیلی بیشتر از قبل و حتی قبل‌تر نگران سلامتی آن قسمت‌هائی از آقا مرضیه که بی‌ورزش می‌ماند می‌کند سوالات دیگری به سوالات قبلی‌مان اضافه شد :
۱. این دقیقاً چه‌جور ورزشی است که دیگران بکنند اشکال ندارد ولی آقا مرضیه بکند زشت است ؟
۲. از نظر اسلام یک آقای وزیر پایش را دقیقاً چقدر می‌تواند باز بکند که هیچ جایش معلوم نشود ؟
۳. اگر آقا مرضیه پاهایش را باز می‌کرد کجاهایش معلوم می‌شد که مال بقیه نمی‌شود ؟
۴. الآن با انجام این حرکت دقیقاً چندتا عضله‌ی آقا مرضیه تکان می‌خورد که مال بقیه نمی‌خورد ؟
۵. الآن با انجام همین حرکت چه نشاطی به آقا مرضیه دست می‌دهد که به دیگران هر کاری می‌کنند دست نمی‌دهد ؟
۶. اینجا که چانه‌ی آقا مرضیه معلوم است ما چه تحریکی می‌شویم که وقتی چانه‌اش را نمی‌دیدیم نمی‌شدیم ؟
۷. اینجا که آقا مرضیه چانه را ول کرده به کجای اسلام ضربه می‌خورد که قبلاً که چانه را چسبیده بود همانجا حفظ می‌شد ؟
۸. آقا مرضیه الآن که دارد ورزش می‌کند اینجوری شده اگر بخواهد دولا بشود چطوری می‌شود ؟
۹. شما فکر می‌کنید اگر آقا مرضیه بخواهد اسلام را نجات بدهد حداکثر تا کجا می‌تواند خم بشود ؟
۱۰.مشخصاً چه کسی و از کجا پس یخه‌ی آقا مرضیه گذاشته که حتماً در ملاء عام ورزش بکند ؟!


پدرام طنازی

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبه

تفسیر پرچم جدید جمهوری اسلامی


احتمال می دهم پرچم جدید جمهوری اسلامی را که نشانه اعتلای فرهنگی کشور عزیز ماست تا کنون دیده باشید. اگر ندیده اید، همین پرچمی ست که این جا می بینید، و این کارِ کاریکاتوریست عزیز ما نیک آهنگ کوثر است. در جمهوری اسلامی متناسب با اعتلای حکومت و شخصیت های آن، برخی نشانه های ملی و مذهبی تغییر پیدا کرده است.بعدها به خاطر اوج گرفتن اسلام و حضرت امام (ره تِرررررر) که باید نام ایشان در یک جای...!سرود گنجانده می شد- تغییر پیدا کرد و تبدیل به سرود جدید شد.اما در مورد پرچم؛ پرچم اولیه جمهوری اسلامی، با نشانه ای که ضد انقلاب خائن آن را شبیه به نشانه ی سیک های هندی و زبان ام لال شبیه به خرچنگ می داند و آن را بر وزن "شیر و خورشید نشان"، "خرچنگ نشان" می خواند، تا کنون تغییری نکرده بود که با رویداد خجسته ی فرهنگی در برزیل طرح جدید پرچم، به همت نیک آهنگ کوثر ارائه شد که اکنون به تفسیر و نقد اجزای آن می پردازیم:
الله اکبر: الله اکبر در حاشیه پرچم، نشان دهنده ی الله اکبری ست که برادران مسلمان، بخصوص دیپلمات های مستقر در خارج از کشور با دیدن تن و بدن عریان دختر بچه های نوجوان، از ته دل بر زبان می آورند و آب از لب و لوچه شان سرازیر می شود. 
انگشتر عقیق: انگشتر عقیق نشانه ی اسلامی بودن دست عزت‌مند و اسلام‌رسانِ برادرانِ مسلمان است که برای نشان دادن تفاوت های فرهنگی میان ما و کفار، در هر جایی که باشند -بخصوص در استخر های مختلط- وارد عمل می شوند و اسلام عزیز را اشاعه می دهند. البته پیشنهاد می شود، انگشتی که این انگشتر گران‌قدر را حمل می کند و اصولا دست مزبور، پشمالو و کَت و کُلُفت باشد چرا که پشمالو و کت و کلفت بودن، یکی از نشانه های برادران حزب اللهی ست. 
کُت راه‌ راه: کت راه راه نشانه ی دیپلماسی فعال کشور ماست و تقریبا، قریب به اتفاق برادران دیپلمات که در صدد گسترش اسلام عزیز و نشان دادن تفاوت های فرهنگی میان ما و کفار هستند چنین کتی را به تن می کنند. این کت، وَ شلوارِ همراه آن و نیز پیراهن بی یقه ای که قدیم ها پیراهن یقه آخوندی، و امروز پیراهن یقه دیپلماتی نامیده می شود معمولا از فروشگاه هاکوپیان خریداری می شود و برازنده ی تن برادران مسلمان است. اِشکالی که بر این "نشانه" وارد است این است که اگر برادران دیپلمات بخواهند با انگشت، اصول اسلامی را به کسی "برسانند"، دیگر کت به تن نمی کنند، خاصه آن که این انتقال در استخر صورت پذیرد.امیدواریم این تفسیر برای بهبود این طرح و آشنایی ملل مسلمان جهان با اندیشه های والای اسلامی حکومت ایران کافی باشد. در پایان قطعه فیلمی از چگونگی انتقال اسلام عزیز به دختر بچه هایی که در کشورهای خارجی زندگی می کنند و با زیبایی های اسلام عزیز آشنا نیستند تقدیم حضور خوانندگان می کنیم:
http://www.youtube.com/watch?v=bD-owLkL5u8&feature=player_embedded#!

نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۴, یکشنبه

خامنه‌ای توسط نیروهای مردمی در خانه خود همراه با پسرانش کشته شد


تصور کنید فردا ازخواب بلند شدید و این تیتر خبری اخبار هست چه حالی‌ بهتون دست میده ؟ اولین چیزی که به فکرتون میرسه چیست؟ و چه آرزوی از این روز ببعد دارید ؟
ساعت ۲ بامداد امروز خامنه‌ای توسط نیروهای مردمی در خانه خود همراه با پسرانش کشته شد در رابطه با این عملیات محمود احمدی نژاد به همراه تیمسار رادان و احمد خاتمی در فرودگاه مهر آباد در حال فرار دستگیر شدند.البته این رو هم اضافه کنم این خبر واقعی‌ نیست ولی‌ از واقعیت چندان دور نیست و به شما قول میدم روزی خواهد رسید تا ما چنین روزی در کشور خودمان مشاهده کنیم.اوه راستی این رو هم اضافه کنم این مرتیکه جنتی حتی تو خیال و خواب ما هم نمیمیره و جون سگ داره.بیاید هر کدام یک خط هم شده از حال و افکارتون در صورت اتفاق افتادن این روز اینجا بنویسید.


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۲, جمعه

مادر... نمی دانم معنای این واژه را در کجا جستجو کنم؟

مامان مهربانم، آهنگ صدایت، زیباترین ترانه زندگی‌ام، نفس هایت، تنها بهانه نفس كشیدنم و وجودت تنها دلیل زنده بودنم شد،وقتی چشم به جهان گشودم. قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شد وبا گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد.مادر وقتی از تو حرف می زنم احساس می کنم به خدا نزدیکترم و در مقدس ترین نقطه لحظات زندگی قرار گرفته ام. وقتی نام مقدست را بر زبان می آورم بغض گلویم را می فشارد شاید این نشان عشق خالص و پاک است، مادر شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم وانگیزه خلقت را از قلب پرمهرت می خوانم.مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده می کند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد.ایمانم از دعای توست وخدایم را از زبان تو شناخته ام ، عبادت را تو به من آموخته ای ، مادر! ای الهه مهر.تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطرتو سرشار است ، از تبار فاطمه ای وگویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشته اند پس همیشه دعایم کن چراکه دعایت سرمایه فردای من است.مادرم ! به پاس آنچه به من داده ای ، به ستایش محبتهای بی اندازه ات ، و به وسعت همه خوبیهایت دوستت دارم،روزت مبارک


نوشته ای از پدرام طنازی

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبه

آفتاب احمدی نژاد به لب بام جمهوری اسلامی رسیده


احمدی نژاد شبیه به آفتاب لب بام شده است و اگر وضع به همینگونه پیش برود که جریان دارد، غروب آن نزدیک است. کافی است اخبار کوچک و بزرگ رسانه های حکومتی با دقت دنبال شود تا این تعبیر و اصلاح (آفتاب لب بام) آشکار شود. از هر طرف گریبانش را گرفته اند و پیش و بیش از همه؛ مردمی که قرار بود نفت را بر سر سفره آنها ببرد و حالا اگر دست مردم به او برسد، گوشت قیمه قیمه اش را مردم سر سفره می برند!
لغو احکام اجرائی او توسط رئیس مجلس، نامه جامعه روحانیت حوزه علمیه قم خطاب به او، به بهانه گرانی و ناله و فغان مردم از آن. روز گذشته روزنامه کیهان که سخنگوی بیت رهبری است نیز به طرفداری از مجلس علیه رئیس دولت وارد میدان شد و نوشت: «مرجع رسمی و قانونی انطباق یا مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با قانون اساسی و شرع، شورای نگهبان است و مجلس شعبه ای زیر نظر دفتر رئیس جمهور نیست بلکه ناظر بر کار دولت و رئیس آن است.بهتر است رئیس جمهور به جای چالش های تبلیغاتی با سایر قوا، تدابیری برای حل مشکلات مردم به ویژه مقابله با گرانی های لجام گسیخته و بستن گلوگاههای فساد در مراکز استراتژیک دولت- که منجر به فساد بزرگ 3 هزار میلیاردتومانی شد- اتخاذ کند.سخنگوی شورای نگهبان نیز روز گذشته، نامه احمدی نژاد به هاشمی شاهرودی رئیس هیات حل اختلاف را بی مورد و خلاف قانون اعلام کرد و درهای این شورا و هیات حل اختلاف را به روی احمدی نژاد بست.کار رئیس دولتی که بر اسب قدرت بیت رهبری سوار بود به جائی رسیده که تقریبا تمام وزارتخانه های مهم را از چنگش در آورده اند و تمام نشست و برخاست ها و فعالیت هایش شنود می شود تا نتواند دست به اقداماتی غافلگیر کننده بزند. بعنوان نمونه، روز گذشته فاش شد که از یک جلسه مهرمانه باند احمدی نژاد شنودی بدست آمده که مطابق آن، می خواهند احمدی نژاد را همزمان با انتخابات ریاست جمهوری آینده، کاندیدای شهرداری تهران کنند. یعنی اگر قالیباف رئیس جمهور شد برود جای او و یا اگر هم رئیس جمهور نشد او را به چالش کشیده و اگر بتواند جانشین او شود. در همین شماره پیک نت می خوانید که وزارت خارجه عملا به بیت رهبری منتقل شده است. و باز می خوانید که هاشمی رفسنجانی بسیار فعال تر از سه سال گذشته در صحنه حضور یافته، احمد جنتی عملا در حاشیه قرار گرفته، تلویزیون مصباح یزدی فیلتر شده و…


نوشته ای از پدرام طنازی

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...