در کمتر از دو هفته گذشته،۲۰ نفر در شهرهای مختلف ایران اعدام شدهاند و فعالان حقوق بشر نگران احتمال ادامه این شرایط در ایران هستند.بیش از ۲۰۰ تن از فعالان فرهنگی، مدنی و سیاسی طی فراخوانی از روند اعدامها ابراز نگرانی کرده و خواستار توقف فوری اجرای حکم اعدام دو تن از زندانیان سیاسی به نامهای حبیبالله لطیفی و شیرکو معارفی شدهاند. براساس گزارشهای منتشر شده، پرونده این دو زندانی سیاسی به دایره اجرای احکام فرستاده شده است و به این ترتیب آنها در آستانه اعدام قرار دارند.این در حالی است که بر اساس گزارش منابع رسمی ايران در ماه ژانويه سال جاری ميلادی ۸۵ حکم اعدام در ايران اجرا شده است.«سازمان حقوق بشر ايران» در اسفندماه سال گذشته اعلام کرد، حداقل ۵۴۶ تن در سال ۲۰۱۰ ميلادی در ايران اعدام شدهاند. از این میان ۳۱۲ مورد توسط مقامات ايران به صورت رسمی يا غير رسمی تأييد شده است.
فعالان حقوق بشر بر این باورند که شمار زیادی از شهروندان در زندانها به طور مخفیانه اعدام میشوند.
گزارشهای منتشر شده از ابتدای سال جدید نشان میدهد شمار اعدامها در ايران نسبت به سال گذشته افزايش يافته است.شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، موسس و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، ضمن تاکید بر اینکه اعدامها با هدف ایجاد رعب و وحشت صورت میگیرد، به زمانه گفت: «اعدام، نشانه ضعف حکومتها است.»
در این گفتوگو خانم عبادی از راهکارهای پیشگیری از اجرای احکام اعدام میگوید.
اعدامها در ایران، طی مدت زمان مشخصی یا هر چندوقت یکبار شدت میگیرند. آیا این اعدامها از سوی حاکمیت به شکل هدفمند اجرا میشود؟
شیرین عبادی: طبق قاعده کلی هرقدر یک حکومت ضعیف بشود، خشنتر رفتار میکند. یکی از موارد خشونت اعدامهایی است که اخیراً صورت گرفته است. این نشان از ضعف حکومت دارد و در عین حال باعث نگرانی بسیار عمیقی در بین ایرانیها و افرادی است که معتقد به حقوق بشر هستند. برای اینکه شماری از افرادی که هم اکنون در انتظار اعدام هستند زندانی سیاسی هستند؛ مثل حبیبالله لطیفی، شیرکو معارفی و زینب جلالیان. ما نگران وضعیت آنان هستیم و به دنیا هشدار میدهیم که جلوی خشونتهای بیمنطق، بیرویه و خلاف انسانیت حکومت ایران را بگیرند.
چرا برخی از احکام اعدام بدون اطلاع خانواده و وکیل متهم، بهطور مخفیانه اجرا میشود؟ به برخی نیز مانند خانواده دو برادری که چندروز پیش در اصفهان اعدام شدند، یک روز پیش از اجرای حکم اطلاع میدهند؟
این هم یکی دیگر از تخلفات قوه قضائیه است. علاوه بر اینکه صدور حکم اعدام اساسأ عمل خلاف حقوق بشر است، صدور چنین حکمی مستلزم رسیدگیهای دقیق و شرکت وکلا و انجام تشریفات قانونی برای اجرای حکم اعدام است که هیچکدام از اینها در مورد اعدامهایی که در چندماه اخیر انجام شده، صورت نگرفته است. به نظر میرسد که حکومت ایران با مهارگسیختگی قانون را زیرپا میگذارد و خشونت مرتکب میشود برای اینکه روی ضعف خودش سرپوش بگذارد.
آیا قضات میتوانند در افزایش صدور احکام اعدام تاثیر داشته باشند؟
متاسفانه قوه قضاییه مدتی است- خصوصاً با آمدن آقای لاریجانی- استقلال خودش را از دست داده و به آلت دست ماموران امنیتی تبدیل شده است. قضات، هر حکمی ماموران امنیتی بخواهند، اجرا میکنند و در این خصوص اختیارهای زیادی برای قضات ایران نمیبینم. آنها استقلال خودشان را مدتهاست که از دست دادهاند.
چه راهکاری برای پیشگیری از افزایش اعدامها در ایران وجود دارد؟
یکی از راهکارها نوشتن گزارش درباره نقض حقوق بشر در ایران است. این یکی از دلایلی است که برای ایران گزارشگر حقوق بشر تعیین شد. یعنی ایران کشوری شد در ردیف برمه و کره شمالی که احتیاج به گزارشگر دائمی حقوق بشر پیدا کرد. پس یکی از راهها از طریق حقوق بشر میگذرد. راه دیگر، از طریق اعتراض خانوادهها و افرادی صورت میگیرد که اعتقادی به خشونت ندارند. میبایستی دولت ایران را مورد سئوال قرار داد که این همه خشونت چیست؟ آیا با اینهمه خشونت میتوانید ایجاد رعب و وحشت بکنید و حکومت خود را دوام بیشتری ببخشید؟ یا اینکه گوش کردن به صدای مردم و شنیدن خواستهای آنها میتواند حکومت و دوامش را تضمین کند؟ اینها سئوالاتی هستند که بهطور مرتب بایستی توسط شهروندان از حکومت پرسیده بشود و اعتراض بکنند به اینگونه اعمال خشن.
براساس برخی از آمار منتشر شده از سال ۱۳۸۵ شمار زندانیان در ایران ۱۰ برابر شده است و گفته میشود که زندانها پر شدهاند. آیا به نظر شما صدور احکام حبس، در دهههای گذشته توانسته جرایم را کمتر کند؟
علم جزا ثابت کرده که اعدام باعث کمتر شدن جرایم نمیشود. بنابراین آزموده را آزمودن خطاست. هدف اصلی چنین اعدام هایی- خصوصاً برخی اعدامها مربوط به مجرمین سیاسی است و برخی از آنها در ملاء عام صورت میگیرد- فقط یک چیز هست: ایجاد رعب و وحشت.
طی هفتههای گذشته چندین تن از شهروندان عرب در اهواز اعدام شدند. اجرای این احکام را چگونه میبینید؟
این اعدامها مانند بقیه اعدامهایی که در ایران صورت گرفته، عملی برخلاف ضوابط حقوق بشر است. کسانی که اعدام شدند طبق گفته خانوادههایشان از یک دادرسی عادلانه برخوردار نبودند. از حق داشتن وکیل برخوردار نبودند و برای اینکه سرپوش بگذارند روی اینکه اینها از متهمان سیاسی بودند آنها را متهم به جرایم عادی کردهاند. در حالیکه دادگاه غیر علنی بوده و وکیلی که مورد اعتمادشان باشد، اجازه نداشتند انتخاب کنند و از یک دادرسی عادلانه برخوردار نبودند. در نتیجه اعدام شهروندان اهوازی نیز در دایره نقض حقوق بشر در ایران میگنجد.
فعالان حقوق بشر بر این باورند که شمار زیادی از شهروندان در زندانها به طور مخفیانه اعدام میشوند.
گزارشهای منتشر شده از ابتدای سال جدید نشان میدهد شمار اعدامها در ايران نسبت به سال گذشته افزايش يافته است.شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، موسس و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، ضمن تاکید بر اینکه اعدامها با هدف ایجاد رعب و وحشت صورت میگیرد، به زمانه گفت: «اعدام، نشانه ضعف حکومتها است.»
در این گفتوگو خانم عبادی از راهکارهای پیشگیری از اجرای احکام اعدام میگوید.
اعدامها در ایران، طی مدت زمان مشخصی یا هر چندوقت یکبار شدت میگیرند. آیا این اعدامها از سوی حاکمیت به شکل هدفمند اجرا میشود؟
شیرین عبادی: طبق قاعده کلی هرقدر یک حکومت ضعیف بشود، خشنتر رفتار میکند. یکی از موارد خشونت اعدامهایی است که اخیراً صورت گرفته است. این نشان از ضعف حکومت دارد و در عین حال باعث نگرانی بسیار عمیقی در بین ایرانیها و افرادی است که معتقد به حقوق بشر هستند. برای اینکه شماری از افرادی که هم اکنون در انتظار اعدام هستند زندانی سیاسی هستند؛ مثل حبیبالله لطیفی، شیرکو معارفی و زینب جلالیان. ما نگران وضعیت آنان هستیم و به دنیا هشدار میدهیم که جلوی خشونتهای بیمنطق، بیرویه و خلاف انسانیت حکومت ایران را بگیرند.
چرا برخی از احکام اعدام بدون اطلاع خانواده و وکیل متهم، بهطور مخفیانه اجرا میشود؟ به برخی نیز مانند خانواده دو برادری که چندروز پیش در اصفهان اعدام شدند، یک روز پیش از اجرای حکم اطلاع میدهند؟
این هم یکی دیگر از تخلفات قوه قضائیه است. علاوه بر اینکه صدور حکم اعدام اساسأ عمل خلاف حقوق بشر است، صدور چنین حکمی مستلزم رسیدگیهای دقیق و شرکت وکلا و انجام تشریفات قانونی برای اجرای حکم اعدام است که هیچکدام از اینها در مورد اعدامهایی که در چندماه اخیر انجام شده، صورت نگرفته است. به نظر میرسد که حکومت ایران با مهارگسیختگی قانون را زیرپا میگذارد و خشونت مرتکب میشود برای اینکه روی ضعف خودش سرپوش بگذارد.
آیا قضات میتوانند در افزایش صدور احکام اعدام تاثیر داشته باشند؟
متاسفانه قوه قضاییه مدتی است- خصوصاً با آمدن آقای لاریجانی- استقلال خودش را از دست داده و به آلت دست ماموران امنیتی تبدیل شده است. قضات، هر حکمی ماموران امنیتی بخواهند، اجرا میکنند و در این خصوص اختیارهای زیادی برای قضات ایران نمیبینم. آنها استقلال خودشان را مدتهاست که از دست دادهاند.
چه راهکاری برای پیشگیری از افزایش اعدامها در ایران وجود دارد؟
یکی از راهکارها نوشتن گزارش درباره نقض حقوق بشر در ایران است. این یکی از دلایلی است که برای ایران گزارشگر حقوق بشر تعیین شد. یعنی ایران کشوری شد در ردیف برمه و کره شمالی که احتیاج به گزارشگر دائمی حقوق بشر پیدا کرد. پس یکی از راهها از طریق حقوق بشر میگذرد. راه دیگر، از طریق اعتراض خانوادهها و افرادی صورت میگیرد که اعتقادی به خشونت ندارند. میبایستی دولت ایران را مورد سئوال قرار داد که این همه خشونت چیست؟ آیا با اینهمه خشونت میتوانید ایجاد رعب و وحشت بکنید و حکومت خود را دوام بیشتری ببخشید؟ یا اینکه گوش کردن به صدای مردم و شنیدن خواستهای آنها میتواند حکومت و دوامش را تضمین کند؟ اینها سئوالاتی هستند که بهطور مرتب بایستی توسط شهروندان از حکومت پرسیده بشود و اعتراض بکنند به اینگونه اعمال خشن.
براساس برخی از آمار منتشر شده از سال ۱۳۸۵ شمار زندانیان در ایران ۱۰ برابر شده است و گفته میشود که زندانها پر شدهاند. آیا به نظر شما صدور احکام حبس، در دهههای گذشته توانسته جرایم را کمتر کند؟
علم جزا ثابت کرده که اعدام باعث کمتر شدن جرایم نمیشود. بنابراین آزموده را آزمودن خطاست. هدف اصلی چنین اعدام هایی- خصوصاً برخی اعدامها مربوط به مجرمین سیاسی است و برخی از آنها در ملاء عام صورت میگیرد- فقط یک چیز هست: ایجاد رعب و وحشت.
طی هفتههای گذشته چندین تن از شهروندان عرب در اهواز اعدام شدند. اجرای این احکام را چگونه میبینید؟
این اعدامها مانند بقیه اعدامهایی که در ایران صورت گرفته، عملی برخلاف ضوابط حقوق بشر است. کسانی که اعدام شدند طبق گفته خانوادههایشان از یک دادرسی عادلانه برخوردار نبودند. از حق داشتن وکیل برخوردار نبودند و برای اینکه سرپوش بگذارند روی اینکه اینها از متهمان سیاسی بودند آنها را متهم به جرایم عادی کردهاند. در حالیکه دادگاه غیر علنی بوده و وکیلی که مورد اعتمادشان باشد، اجازه نداشتند انتخاب کنند و از یک دادرسی عادلانه برخوردار نبودند. در نتیجه اعدام شهروندان اهوازی نیز در دایره نقض حقوق بشر در ایران میگنجد.