۱۳۹۰ آبان ۵, پنجشنبه

سومین عمل جراحی حسین رونقی در هشت ماه

 حسین رونقی ملکی در حالی در بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران مورد عمل جراحی سوم در عرض هشت ماه گذشته قرار گرفت که بعد از عمل جراحی دوم پزشکان تأکید کرده بودند، برای بهبود کامل وضعیت جسمی، وی باید در محیطی غیر از زندان به سر ببرد.به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» با وجود تأیید پزشکان، مسئولین قضایی و اطلاعات سپاه پاسداران مانع مرخصی این وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر شده و همین مسأله موجب تشدید بیماری و سرانجام بستری شدن و عمل جراحی دوباره وی شد.
مسئولین قضایی و نهادهای امنیتی با اصرار عجیب در مورد نگهداری حسین رونقی در زندان، موجب عدم درمان وی شده‌اند. این مسأله نیز در حالی اتفاق می‌افند که اعزام وی به بیمارستان و رسیدگی پزشکی به وی در زندان نیز همواره با تأخیر مواجه بوده است. رونقی اولین بار با چهار ما تأخیر و دومین بار به یک ماه تأخیر و این بار نیز با سه هفته تأخیر به بیمارستان برای درمان اعزام شده‌ است.این در حالی است که در هر سه مورد بنابر درخواست و تأکید پزشکان عمل جراحی وی باید به صورت اورژانسی و فوری صورت می‌گرفت.خانواده‌‌ی این زندانی بارها از مسئولین قضایی و نهادهای امنیتی درخواست مرخصی استعلاجی برای حسین رونقی را کرده‌اند، اما هر بار به دلائل واهی از اعطای مرخصی به این زندانی خودداری شده است.طی این روزها نیز خانواده رونقی در حالی که وی بار دیگر در بیمارستان به سر می‌برد و نیاز به مراقبت دائم پزشکی دارد، باز هم از دادستان تهران درخواست مرخصی استعلاجی برای وی را طی نامه‌ای مطرح کرده‌اند، که تاکنون پاسخی به آن داده نشده است.لازم به ذکر است که پیش‌تر دادستان تهران نیز در مقطعی با مرخصی وی موافقت کرده بود، اما اطلاعات سپاه پاسداران با اصرار بر نگهداری وی در زندان جلوی مرخصی رونقی را گرفته بود.حسین رونقی ملکی وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر هم اکنون نزدیک به ۷۰۰ روز است که بدون مرخصی در زندان اوین به سر می‌برد. وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلول‌های انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.این حکم از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران به تأیید رسیده و این وبلاگ‌نویس هم اکنون با وجود بیماری و نیاز مبرم به درمان پزشکی در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در بند ۳۵۰ زندان اوین است.



جرس

مقایسه داوود‌ احمدی‌نژاد و‌ خورزو خان‌ برره‌ در‌ روزنامه‌ ایران!+عکس

جدیداً یکی از نخبه‌های سیاسی- نظامی به تبعیت از سریال طنز شب‌های برره اعلام کرد که: جریان موهوم انحرافی قصد دارد وارد فاز نظامی شود! این اظهارنظر ایشون یادآور تهدید سرزمین برره توسط خورزوخانی بود که فقط با «دوبرره» متوهم ارتباط داشت و هیچ کس نمی‌دیدش!
به نقل از خبرنامه و به گزارش پایگاه خبری سفیر، این روزنامه نوشته است:
در یکی از قسمت های سریال «شب های برره» که چند سال قبل پخش می شد، سربازان برره ای در یک مانور فرضی، گرفتار دشمن فرضی شدند و تلفات بسیار از قبیل مجروح، اسیر، کشته و… برجای گذاشتند که موجبات خنده و شادی بینندگان را فراهم کرد. ما اصلاً فکر نمی کردیم که چند سال بعد یه سری نخبه سیاسی تحت تاثیر این اقدام برره ای ها قرار بگیرن و جو بگیردشون!
تئوری حمله اجنه و شیاطین به خاک کشور که به خاطر تماشای بیش از حد فیلم های «جن گیر، هری پاتر، ملک سلیمان و…» بود، هنوز تموم نشده که حالاعده ای می خوان وارد مانور فرضی با دشمن فرضی بشن. اینا حتی به سایه خودشون هم مشکوک شدن و چندتاشون جدیداً علیه سایه هاشون افشاگری و مصاحبه کردن!جدیداً یکی از نخبه های سیاسی- نظامی به تبعیت از سریال طنز شب های برره اعلام کرد که: جریان موهوم انحرافی قصد دارد وارد فاز نظامی شود! این اظهارنظر ایشون یادآور تهدید سرزمین برره توسط خورزوخانی بود که فقط با «دوبرره» متوهم ارتباط داشت و هیچ کس نمی دیدش!شیپورچی به این عزیز توصیه می کنه: گیرم داداش تو بود فاضل؛ از فضل داداش تو را چه حاصل؟ خدا وکیلی مشکلت چیه عزیزم؟ می ترسم فردا بگی: به جای مردم، اجنه و پری ها میان استقبال رئیس جمهور تو سفرای استانی! البته مردم ما یه کارایی می کنن که بعضی شخصیت های سیاسی رو جن زده می کنن. مثلاً چرا این همه عزیزان و شنوده چی ها و تحلیلگران! سیاسی دارن دولت رو می کوبن، اون وقت اینا هی میرن استقبال رئیس جمهور؟!ضمناً توصیه می کنیم قاتل میکروفونی را بذارید فرمانده عملیات! نقشه عملیات رو هم از استوانه های نظام بگیرید!البته یه خبر سری دیگه هم داریم که حکایت داره از خروج نظامی های امریکایی از خاک عراق به خاطر شروع عملیات نظامی جریان انحرافی! جزئیات این خبر در فرصت بعدی اعلام خواهد شد.



نوشته ای از فرزاد سلطانزاده نادری

چرا تاج زاده را از قرنطینه خارج نمیکنند؟

خانواده سید مصطفی تاج زاده در نامه ای خطاب به نمایندگان مجلس با توجه به اظهار نظر اخیر یکی از اعضای کمیسیون قضایی مجلس در خصوص اینکه مدت قرنطینه برای زندانی محدود و حداکثر ۴۸ ساعت می باشد، خواستار رسیدگی به وضعیت تاجزاده که اکنون بیش از یک سال است در قرنطینه به سر می برد شده اند.در بخشی از این نامه با اشاره به دیدار سال گذشته برخی نمایندگان مجلس از زندان آمده است: “متاسفانه نمایندگان محترم پس از آن ملاقات شرط امانت داری در انتقال گفته های تاجزاده در مورد وضعیت تحمیل شده و شرایط سخت از جمله آزار جسمی به او را به جا نیاوردند ولی آیا هم اینک نیز از در قرنطینه بودن ایشان مطلع نیستند؟ در این صورت امیدواریم این نامه حجت را بر ایشان تمام کند تا سریعتر جبران مافات فرمایند.”

متن کامل این نامه که در سایت نوروز منتشر شده است در پی می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام،

این نامه مخاطب خود را در مجلس شورای اسلامی جستجو می کند:

از آن جا که نماینده مردم در خانه ملت علاوه بر وظیفه قانون گذاری، وظیفه مهم تر نظارت بر علمکرد قوای دیگر را نیز به عهده دارد تا از مسئولیت ها و وظایف خود تخطی نکنند، ما به عنوان خانواده آزاده دربند سید مصطفی تاجزاده که از فردای انتخابات ۸۸ به شکل غیرقانونی با حکم امضا شده توسط دادستان معزول در تاریخ ۱۹ خرداد یعنی سه روز قبل از برگزاری انتخابات، بازداشت وبه بازداشت گاه غیرقانونی سپاه پاسداران در اوین منتقل شد، به لحاظ حقوقی، شرعی و انسانی وظیفه خود می دانیم که تا استیفای کامل حقوق ایشان، مراتب پی گیری از مقامات مسئول و نیز اطلاع رسانی در خصوص بی قانونی ها و اقدامات خلاف قانون صورت گرفته در مورد ایشان را ادامه دهیم.

نمایندگان محترم!

تاکنون سؤال مکرر عزیز دربند ما مبنی بر این که «به چه جرمی دستگیر، زندانی، محاکمه و محکوم شده ام؟» و «به چه دلیلی مرا از حقوقم حتی به عنوان یک زندانی عادی چه رسد زندانی سیاسی که در همه جای دنیا شرایط خاص خود را دارد، محروم کرده اند؟» و نیز «چرا به شکایات من از آقای جنتی و کودتاگران نظامی و دیگران رسیدگی نمی شود؟» پاسخی نیافته است. ما نه فقط به عنوان خانواده او که در قبالش احساس مسئولیت میکنیم بلکه بیشتر از آن به عنوان شهروندی آگاه و متعهد خود را موظف به تلاش برای پاسخ گرفتن از مسئولان می دانیم. این احساس مسئولیت را اگرچه مقامات قضایی و امنیتی گرفتار آمده به یک سلیقه جناحی و گرایش سیاسی به رسمیت نمی شناسند، اما قطعا هر انسان آزاده منصف بی طرفی بر آن صحه می گذارد و در برابر اقدامات حاصله از چنین احساس مسئولیتی برآشفته نمی شود. به راستی چرا سید مصطفی تاجزاده، فرزند انقلاب و امام و مردم، که به گفته دوست و دشمن جز خدمت به مردم و کشورش نکرده و نمی کند و هنوز علائقش به آرمان های اصیل انقلاب که در گفته ها و نوشته هایش متبلور است، هم زمان افراطیون داخل و خارج کشور را علیه او برمی انگیزاند، در زندان است و کین جویانه سخت ترین شرایط به او تحمیل می شود؟

حضرات نمایندگان محترم!

یکی از نمایندگان عضو کمیسیون قضائی اخیراً در پاسخ به سوال خبرنگاری در خصوص قرنطینه زندانیان گفته بود که مدت قرنطینه برای زندانی محدود و حداکثر ۴۸ ساعت می باشد. اینک سوال ما این است که چرا معاون سیاسی وزارت کشور و رئیس ستاد انتخابات دولت اصلاحات باید بیش از یک سال و دو ماه را بدون کوچکترین پاسخ گویی توسط مسئولان زندان و مسئولان قضایی و امنیتی در شرایط قرنطینه ابتدا در یک اتاق اداری مربوط به حفاظت اطلاعات زندان و سپس در بند متادون سابق نگهداری شود؟

آیا جناب تجری که به همراه همکارشان آقای بروجردی در اولین و آخرین بازدید نمایندگان کمیسیون امنیت ملی از تاجزاده که آن هم به درخواست و اصرار خانواده اش که در بی خبری محض از او به سر می بردند، صورت گرفت هنوز هم از نگهداری ایشان در قرنطینه بی اطلاعند؟ هرچند متاسفانه نمایندگان محترم پس از آن ملاقات شرط امانت داری در انتقال گفته های تاجزاده در مورد وضعیت تحمیل شده و شرایط سخت از جمله آزار جسمی به او را به جا نیاوردند ولی آیا هم اینک نیز از در قرنطینه بودن ایشان مطلع نیستند؟ در این صورت امیدواریم این نامه حجت را بر ایشان تمام کند تا سریعتر جبران مافات فرمایند.

نمایندگان محترم مردم!

اخیراً در واکنش به ارائه گزارش گزارشگر حقوق بشر، کمیسیون امنیت ملی اعلام آمادگی کرده تا گزارش را دریافت و بررسی کند. بسیار موجب تأسف است که نمایندگان محترم پیش از آن که خود را موظف به نظارت بر عملکرد قوه قضائیه و پاسخ گویی به شهروندان و خانواده زندانیان سیاسی بدانند، پاسخ به سازمان ملل را بر خود تکلیف می کنند! با این همه ما اجابت چنین درخواستی را به فال نیک می گیریم و از ایشان می خواهیم با ارسال نماینده یا نمایندگان متعهد و خداشناس و اهل صدق و راستی به زندان اوین و دیدار و گفتگو با آزاده دربند سید مصطفی تاجزاده وضعیت و شرایط موجود او را بررسی کرده نتیجه را به خانواده او و عموم مردم که دانستن حق آنان است، اطلاع دهند.

حضرات نمایندگان!

اگر برخی آزادمردان از شما، دیروز خانواده های زندانیان سیاسی برآشفته از بی عدالتی های مسلم را به آرامش دعوت می کردید و می گفتید از سخنان مقامات قضایی در جلسات خصوصی بوی خون به مشامتان می رسد و باید سکوت کرد، اینک اما پس از گذشت بیش از دو سال از انتخابات ۸۸ و روشن شدن بسیاری از ابهامات و در حالی که پاسخ گویی به جامعه جهانی و مردم به ضرورتی غیرقابل انکار تبدیل شده است، بد نیست تا در همین ایام پایان دوران نمایندگی خود با بررسی وضعیت این عزیزان دربند و ارائه گزارش های واقعی به مجلس، نام و یاد نیکی از خود باقی بگذارید.

والسلام علی من اتبع الهدی

خانواده سید مصطفی تاجزاده

سوم آبان ماه ۱۳۹۰ 

۱۳۹۰ آبان ۴, چهارشنبه

احمد شهید: به کمک همه گروه‌ها برای ثبت اطلاعات نقض حقوق بشر در ایران نیاز داریم

عکس: نیک آهنگ کوثر
احمد شهید امروز در گفتگو با خودنویس به محدودیت‌های ویژه‌اش در تهیه گزارش‌هایی با «۱۰ هزار کلمه» سخن گفت و تاکید کرد که تمام تلاشش را می‌کند که در دوره گزارشگری‌اش به بررسی وضعیت اقلیت‌های قومی و دینی هم بپردازد. دکتر شهید در باره نیاز به همکاری گروه‌های مختلف گفت: «ما به کمک همه گروه‌ها برای ثبت اطلاعات نقض حقوق بشر در ایران نیاز داریم تا با دسترسی بیشتر، تصویر کامل‌تری از آنچه در ایران می‌گذرد داشته باشیم.» شهید افزود: «مهم‌ترین چیز این است که ایران به قانون اساسی خودش پایبند باشد و تحت آن پاسخگو باشد و جایی برای مصونیت کسی باقی نگذارد. باید به مردم این تضمین را داد که قانون رعایت می‌شود.» دومین باری بود که احمد شهید را می‌دیدم. اول سه هفته پیش در ژنو بود و بحث بر سر وضعیت روزنامه‌نگاران زندانی و منع شده از حق و حقوق‌شان اما این بار در دفتری حقوقی در مرکز شهر واشینگتن دی‌سی، با او و دستیارش «رز» در باره سختی‌های تهیه گزارش و محدودیت‌های کاری حرف می‌زدم. دفعه قبل، وقتی از اتاق جلسه با احمد شهید خارج می‌شدیم، سه نفر ایرانی که چهره‌های‌شان به دولتی‌ها می‌خورد در راه پله به ما برخوردند...یکی از آنها گویا داماد احمدی‌نژاد، مهدی خورشیدی بود...دکتر شهید معتقد است که ایران کشور بزرگی است و به دنبال احترام ویژه در سطح جهانی است اما رسیدن به این مهم بدون پایبندی مقام‌های این کشور به قوانین خودشان غیر ممکن است.خودنویس: آقای دکتر شهید، برداشت شما از واکنش‌های مقام‌های ایرانی نسبت به گزارش اخیر شما چیست؟

احمد شهید: راستش راضی بودم. به نظرم من مقام‌های ایرانی به وجهه‌شان در جهان اهمیت می‌دهند. سخن که یکی از نمایندگان مجلس مبنی بر بررسی گزارش در صورتی که نسخه‌ای از آن را در اختیارش بگذاریم جالب بود. این همان چیزی است که می‌خواهیم در ایران اتفاق بیافتد؛ افرادی درون حکومت به بررسی موارد گزارش شده نقض حقوق بشر بپردازند. دیگری، واکنش نمایندگان ایران در سازمان ملل در نیویورک بود که گفتند ایران برای تهیه گزارش بعدی با ما همکاری خواهد کرد که این بسیار کارساز است. اما سوال اینجاست که این مشارکت تا به کجا ادامه و تداوم خواهد داشت و آیا من می‌توانم از ایران برای کارم بازدید کنم یا نه؟

خودنویس: شما یک دیپلمات هستید و گذرنامه دیپلماتیک دارید. آیا این مساله کمکی به حالتان برای سفرتان به ایران نمی‌کند؟

احمد شهید: برای ورود به ایران نیاز به تایید این کشور دارم. مسافران به ایران نیاز به ویزا دارند، اما من برای رفتن به ایران نیاز به تضمین‌هایی برای ملاقات با کسانی دارم که می خواهم در باره‌شان تحقیق کنم یا ببینم. رفتن به ایران بدون ملاقات این افراد و رفتن به زندان‌ها و دیدار با مقام‌های دولتی که از آن‌ها می خواهم سوال کنم و اطلاعات دست اول بگیرم، دلیلی ندارد.

خودنویس: فکر می‌کنید نتیجه این گزارش و گزارش بعدی‌تان چیست؟

احمد شهید: من دنبال فهم بهتر همه از آن چیزی است که در داخل ایران اتفاق می‌افتد، من در این مرحله و تهیه گزارش نخست به مقام‌های ایرانی نشان داده‌ام که مسائل مهمی وجود دارد که باید به آنها جواب بدهند. گزارش این کار را کرده، و از واکنش‌های ایران استقبال می‌کنیم، و نهایتا من به دنبال تماس و گفتگو با دولت ایران در باره راه‌هایی که دولت ایران می‌تواند در بهبود وضعیت حقوق بشر به کار گیرد هستم.خودنویس: فراتر از گزارشگری، چه کار دیگری می‌توانید انجام بدهید؟

احمد شهید: بر اساس ماموریتی که به من محول شده، کار مشخصی که انجام می‌دهم کمک به دفاع از حقوق بشر در ایران و کمک به آزادی بخشیدن به رسانه‌ها برای اطلاع رسانی و گفتگو با دولت برای بهتر کردن وضعیت حقوق بشر برای شهروندان ایران است.خودنویس: آیا هیچ تضمینی هم وجود دارد که بعد از کار شما، نقض حقوق بشر در ایران هم پایان یابد؟

احمد شهید: نه، وضعیت حقوق بشر در کشورها یک‌شبه بهبود نمی‌یابد، و تا زمان بهتر شدن، گروه‌های مختلف روی این کشورها متمرکز می‌مانند. ایران کشور بزرگی است و دنبال ورود و نفوذ در مسائل جهانی است و مایل است در موقعیت‌های مهم جهانی سهم داشته باشد و رای بیاورد. اما اگر سوال‌هایی جدی در باره اتهام‌های نقض حقوق بشر در باره کشوری وجود داشته باشد، کشور باید نخست رفتارش با شهروندانش مناسب و بر اساس قانون باشد تا بتواند دامنه نفوذش را در بیرون از کشورش گسترش دهد.خودنویس: گزارش شما بیشتر روی موارد مشخص تنظیم شده بود، اما سوال برخی از اقلیت‌های قومی این بوده که چه زمانی به بررسی وضعیت تبعیض آمیز این اقلیت‌ها و نیز وضعیت اقلیت‌های دینی در ایران خواهید پرداخت؟

احمد شهید: گزارش ما بسیار محدود است، چون باید حد اکثر ده هزار کلمه باشد تا به شورای حقوق بشر سازمان ملل تحویل بدهم. این گزارش به دولت ایران هم داده می‌شود تا نظرهای‌ این دولت را هم بگیریم. تهیه یک گزارش کامل با همه جزئیات کار بسیار دشواری است. من می‌توانم گزارش‌های مختلفی در باره اولویت‌های مختلف تهیه کنم. وضعیت اقلیت‌ها برای من اهمیت زیادی دارد. گزارش اول من در حقیقت دعوتی بود از ایران برای گفتگو...که با من حرف بزنند و یا من با آنها گفتگو کنم. ما به دنبال راه‌ها و روش‌های مختلف برای تهیه گزارش و مستند کردن از وضعیت حقوق بشر در ایران هستیم که می‌تواند متوجه وضعیت اقوام و اقلیت‌ها، روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و حتی مادران قربانیان وقایع پس از انتخابات باشد.

خودنویس: آیا راه‌هایی برای بررسی اطلاعاتی که به دفتر شما می‌رسد دارید؟

احمد شهید: با این حال اطلاعاتی که از منابع مختلفی به دست ما می‌رسد و برای هر مجموعه باید راه جداگانه‌ای برای بررسی درستی اطلاعات به کار بگیریم، ولی به شما اطمینان می‌دهم که با سخت‌گیری زیادی اطلاعات را بررسی می‌کنیم، درست مانند یک گزارشگر محقق و هیچ جایی برای شک و تردید وجود ندارد.خودنویس: نقض حقوق بشر فقط در دو سال بعد از انتخابات واقع نشده. کسانی که یا در نقض‌ها نقضی داشته‌اند و یا در برابر مسائل زیر سوال ساکت بوده‌اند، ممکن است در توسط حکومت بازداشت شده باشند و به عبارتی حقوق آنها هم نقض شده باشد. در قبال آنها چه کاری می‌توانید انجام بدهید.احمد شهید: وظیفه من، قضاوت کردن درباره مردم نیست. کاری که من انجام می‌دهم، تلاش برای ایجاد ضمانت پایدار برای رعایت حقوق بشر است و این زمانی آغاز می‌شود که رژیم ایران را از مسیر نقض دائمی حقوق بشر دور کنیم و اولین کار، وادار کردن حکومت به رعایت قانون است و از مهم‌تر این است که به وضعیت فعلی نظر داشته باشیم و کمک کنیم که وضعیت فعلی بهتر شود. البته سوابق گذشته رژیم [در نقض حقوق بشر] به وضعیت امروزی مرتبط است. من الان یک ماموریت خیلی کلی دارم، و باید تعیین کنم که چگونه به این مسائل [نقض حقوق بشر در ایران] پرداخته شود، ولی اگر شورا مایل باشد مرا به مسیری دیگر هدایت کند، به آن سو حرکت می‌کنم. مهم‌ترین چیز این است که ایران به قانون اساسی خودش پایبند باشد و تحت آن پاسخگو باشد و جایی برای مصونیت کسی باقی نگذارد. باید به مردم این تضمین را داد که قانون رعایت می‌شود.خودنویس: آیا در کنفرانس‌هایی که گروه‌های مستقل حقوق بشری در مورد ایران برگزار می‌کنند، شرکت می‌کنید؟

احمد شهید: بله، و البته در چارچوب ماموریتم می‌توانم با این فعالیت‌ها ارتباط داشته باشم.خودنویس: انتظار شما از گروه‌های مختلف که در حوزه‌های مختلف مرتبط با حقوق بشر فعالیت کرده اند چیست؟

احمد شهید: ما به کمک همه گروه‌ها برای ثبت اطلاعات نقض حقوق بشر در ایران نیاز داریم. من مایلم که گروه‌ها، مستنداتی که جمع‌آوری کرده‌اند را در اختیار ما بگذارند تا با دسترسی بیشتر، تصویر کامل‌تری از آنچه در ایران می‌گذرد داشته باشیم.



خودنویس

حکم اعدام «سعید ملک‌پور» مجددا تائید شد

در حالی که حکم اعدام «سعید ملک‌پور» برنامه نویس زندانی توسط دیوان عالی کشور نقض شده بود، قاضی «مقیسه» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برای بار دوم این حکم را تائید کرده و در روز چهارشنبه به ملک‌پور ابلاغ کرده است. بی‌بی‌سی فارسی از قول یک منبع آگاه با تائید این خبر نوشته است که اتهام ملک‌پور تبلیغ علیه نظام از طریق طراحی سایت‌های مستهجن، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، ارتباط با گروه‌های معاند نظام و فساد فی الارض است.«سعید ملک‌پور» متولد خرداد ماه ١٣۵۴ و فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی از دانش‌گاه صنعتی شریف است. وی از سال ۲۰۰۵ در کشور کانادا به طراحی وب سایت مشغول بود و در سال ۸۷ پس از ورود به ایران بازداشت شد. این زندانی در رابطه با پرونده‌ی موسوم به «مضلین ۲» مربوط به جرایم اینترنتی بازداشت شد. وی از سوی ارتش سایبری سپاه به طراحی وب سایت‌های «پورنوگرافی» متهم شد.ملک‌پور می‌گوید در صورت بررسی پرونده توسط کار‌شناس کامپیو‌تر و اینترنت می‌تواند بی‌گناهی خود را ثابت کند. او می‌گوید طبق عرف برنامه نویسی، اسم و مشخصات کامل خود را در فایل این برنامه نوشته شده وارد کرده و این برنامه بدون اطلاعش در یک سایت مستهجن استفاده شده است و چون تنها او اسم حقیقی‌اش قابل شناسایی بوده به اتهام راه‌اندازی و مدیریت سایت دستگیر شده است. سخنگوی وزارت خارجه کانادا پیش از این نگرانی عمیق خود را از این حکم اعدام اعلام کرده بود.



خونویس

اعطا جایزه بنیاد تاریخ زنده سوئد به نرگس محمدی

نرگس محمدی، روزنامه‌نگار و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر ، برنده جایزه سال ۲۰۱۱ “دولت و بنیاد تاریخ زنده سوئد” شده است. این جایزه هر سال به نام یکی از فعالان تاریخی و دموکراسی خواهی سوئد به کسانی اعطا می‌شود که در نقاط مختلف جهان در حوزه حقوق بشر فعالیت می‌کنند.اسکیل فرانک، سخنگوی هیات داوران این جایزه در بیانیه منتشر شده اعلام کرد: “نرگس محمدی به عنوان یکی از فعالان حقوق بشر در جهان شایسته قدردانی است، او برای آزادی بیان و حقوق بشر در ایران هزینه داده و بارها دستگیر شده و از سوی بازداشت شدگان مورد بی احترامی قرار گرفته است و در حال حاضر در بازداشت خانگی است.خانم محمدی از سال ۱۳۸۸ ممنوع الخروج است و امکان خروج از ایران را ندارد. به درخواست هیات داوران این جایزه در ۱۴ نوامبر در مراسمی به شیرین عبادی حقوقدان ایرانی سپرده می‌شود.جایزه امسال این بنیاد به نام “پرآنگر” حقوقدان و فعال حقوق بشری در سال‌های جنگ جهانی دوم نام گذاری شده است.



بی بی سی



نوشته ای از مسعود نوری جاوید

مهدی کوهکن زندانی سیاسی:بی‌مهری بر فرزندان این مرز و بوم تا کی؟

مهدی کوهکن: بیست ماه از حقوق یک زندانی محروم ام

مهدی کوهکن زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین با نگارش نامه‌ای از درون زندان می‌گوید در طی ۲۰ بازداشت خود یک روز هم مرخصی نداشته است و در پرونده دوم خود همچنان به صورت بلاتکلیف در زندان بسر می‌برد.این فعال فرهنگی در پرونده پیشین خود به همراه هفت تن دیگر محاکمه شده و به سه سال و شش ماه چهار روز حبس تعزیری، ۱۴۸ ضربه شلاق، دو میلیون پانصد هزار ریال جریمه نقدی محکوم شده است، وی ضمن برشمردن موارد مختلف در نقض حقوق خود جرم خود را پشتیبانی از اعتراضات پس از انتخابات می‌داند. متن این نامه کوتاه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:

بی‌مهری بر فرزندان این مرز و بوم تا کی؟ 

امروز که این چند خط را می‌نویسم، حدود ۲۰ ماه از بازداشتم توسط وزارت اطلاعات می‌گذرد. ۲۰ ماهی که حتی بدون یک روز مرخصی و با وجود بیماری‌هایم زندگی زندان را برایم دو چندان کرده.چندمین بار است که دادستان تهران با مجوز اعزام به بیمارستان جهت مداوای زانوی راستم مخالفت نموده. شدت درد زانویم تحمل را برایم غیر ممکن کرده و هم چنین با مصرف مداوم داروهای مسکن دچار بیماری‌های گوارشی شده‌ام. از آخرین مراحل دادرسی پرونده‌ام ۱۰ ماه است که می‌گذرد که تاکنون هیچ حکم و دادنامه‌ای به من ابلاغ نشده است و بلاتکلیف در زندان به سر می‌برم. در این خصوص در چند ماه گذشته بار‌ها برای دادستان تهران نامه نوشتم که هیچ گونه پاسخی دریافت نکرده‌ام و به دلیل بیماری مادرم که در شهرستان فیروزآباد ساکن است و توان آن را ندارد که به ملاقاتم بیاید و یا وجود قطع بودن تلفن ماه هاست که از مادرم بی‌خبرم.مگر شما نگفتید بهشت زیر پای مادران است؛ آیا بهشت او را تبدیل به دوزخ نکرده‌اید؟ این همه بی‌مهری برای یک فعال فرهنگی که جز برای سربلندی کشورش تلاش کرده، سزا نیست. بدانید که تنها گناهم پشتیبانی از خیزش سبز مردم آزادی خواه کشورم است که تا پایان در کنار آنان خواهم ایستاد. 

سبز‌ترین آرزو‌هایم، نثار سبز اندیشان

مهدی کوهکن (کوروش)

۱۲ / ۶ / ۹۰

زندان اوین، بند۳۵۰ 



پارس دیلی نیوز

۱۳۹۰ آبان ۳, سه‌شنبه

علنی‌ترین دروغ احمدی‌نژاد+عکس

در حالی که چند سال قبل و در حاشیه یکی از اجلاس‌های بین‌المللی محمود احمدی‌نژاد با قذافی دیدار «گرم و صمیمانه‌ای» داشته، و همچنین معاون اول وی هم در دی ماه سال ۸۶ با قذافی دیدار کرده، رییس جمهور امروز در بیرجند گفت در ۲۵ سال گذشته هیچ‌یک از روسای جمهور و معاونان کشور ایران با «دیکتاتور لیبی» دیدار نکرده‌اند.رییس جمهور با بیان اینکه «ما با مردم لیبی همواره دوست بوده‌ایم» گفت که در ‌‌٢٥ سال گذشته هیچ‌یک از روسای جمهور و معاونان جمهوری اسلامی با «دیکتاتور لیبی» دیدار نکرده‌اند.به گزارش خبرآنلاین محمود احمدی‌نژاد امروز در یک سخنرانی در بیرجند با انتقاد از مواضع غرب درخصوص لیبی گفت: «اما شما از روسای جمهور و نخست وزیرهای اروپایی یکی را به من نشان دهید که به کشور لیبی سفر نکرده باشد.»این سخن احمدی‌نژاد در حالی بیان می‌شود که رییس جمهور در حاشیه یکی از اجلاس‌ها دیداری «صمیمانه» با قذافی داشت که تصاویر آن دیدار نیز بطور گسترده روی فضای مجازی قرار دارد.همچنین در دی ماه سال ۸۶ هم پرویز داودی، معاون اول احمدی‌نژاد به لیبی رفت و با معمر قذافی دیدار کرد که تصاویر آن دیدار نیز روی رسانه‌ها منتشر شده است.به نظر می‌رسد همانطور که در سال ۱۳۸۸ و هنگام مناظره تلویزیونی میرحسین موسوی خطاب به احمدی‌نژاد گفت که «ما با پدیده‌ای روبرو هستیم که مسلط به دوربین نگاه می‌کند و دروغ می گوید» احمدی‌نژاد این بار هم در کمال خونسردی! سخن کذبی را بیان کرده است.احمدی‌نژاد در ادامه سخنرانی امروز خود گفت:‌«عده‌ای بر این عقیده هستند که قذافی را مانند بن‌لادن کشتند تا حرف‌ها را نزند؛ چرا که اگر قرار بود این آقا محاکمه شود و بگوید برای انتخابات به چه کسانی پول داده و از سوی چه کسانی حمایت می‌شده است، آن وقت خیلی از مسائل عوض می‌شد.»رییس جمهور در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت «ملت‌ها حق دارند که حاکمان‌شان را خودشان انتخاب کنند و برای سرنوشت‌شان تصمیم بگیرند. انتخابات آزاد، حق تعیین سرنوشت، آزادی و عدالت از جمله حقوق ملت‌ها است و دولت‌ها باید با کمک ملت‌ها این حقوق اساسی را محقق کنند.»وی همچنین با اشاره به طرح اتهام اخیر آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران گفت:‌ «ترور کار آدم‌های جوان، ترسو، منافق و تجاوزطلب است. ملت ایران چه نیازی به این کار دارد؟ البته این‌ها همه بهانه است تا بتوانند از این ابزارها استفاده کنند و جلوی پیشرفت ایران را بگیرند.»احمدی نژاد در پایان هم با اشاره به منتقدان دولت گفت که «جواب این افراد را نمیدهد ولی هر زمان که وقتش برسد مردم آن‌ها را دو ثانیه‌ای از جلوی راه بر میدارند.»

اعلام آمادگی ایران برای کمک به ملت لیبی

در رویدادی دیگر علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران با ارسال پیامی خطاب به مصطفی عبدالجلیل، رییس شورای انتقالی لیبی، با تبریک پیروزی مردم لیبی ابراز امیدواری کرد که «با آغاز مرحله نوین حیات سیاسی در لیبی، زمینه‌های اعمال حاکمیت ملی توسط مردم هموار گردیده و نظامی مبتنی بر پایه مردم‌سالاری دینی با حفظ استقرار و ثبات کشور و بدون نفوذ و دخالت هرگونه نیروی خارجی بر سر کار آید.»به گزارش انتخاب صالحی در این پیام آمادگی مجدد جمهوری اسلامی ایران برای کمک به ملت لیبی در همه زمینه‌ها را اعلام کرد.همچنین وزیر امور خارجه ایران در پایان پیام خود نیز خواهان همکاری رییس شورای انتقالی برای روشن شدن سرنوشت امام موسی صدر و همراهانش و یافتن محل نگهداری آنان شد.



خودنویس

احضار و بازجویی دوباره عبدالله مومنی، زندانی سیاسی توسط حفاظت اطلاعات زندان اوین

عبدالله مومنی زندانی سیاسی و فعال دانشجویی، دوشنبه به حفاظت اطلاعات زندان اوین احضار و به صورت کاملا غیرقانونی مورد بازجویی قرار گرفت.هدف از این بازجویی مشخص نیست، اما طبق قوانین جمهوری اسلامی بازجویی از زندانی که حکمش را دریافت کرده و در حال گذراندن آن است کاملا خلاف مقرارت است. این در حالی است که گزارش های رسیده به کلمه همچنین حاکی از آن است که هر روز فشارهای بیشتری بر زندانیان سیاسی به ویژه زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین وارد می شود. چند روز قبل محمد داوری، روزنامه نگار زندانی به خاطر نگارش نامه ای درباره وضعیت بازداشتگاه کهریزک به دادسرا احضار، بازجویی و تهدید شد. همچنین سید محمد ابراهیمی از دیگر زندانیان سیاسی نیز به دلیل اطلاع رسانی درباره آنچه در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات به سرش آمده بود و افشای شکنجه هایش در این بند توسط بازجویان وزارت اطلاعات توسط مسوولان قضایی تهدید و بازجویی شده است.مسوولان قضایی، مدام زندانیان سیاسی را که از هر گونه حق قانونی چون مرخصی، ملاقات حضوری و دسترسی به وکیل محروم هستند به تشدید حکم زندان تهدید می کنند.اکنون سیستم قضایی کشور مدتهاست شاکیان را به جای ظالمان مورد تهدید و بازجویی قرار می دهد و مصداق بارز آن عبدالله مومنی، فعال سیاسی است که به دلیل نوشتن نامه اش به رهبری و شرح شکنجه هایش دوباره بازجویی و پرونده جدیدی برایش تشکیل شد و اکنون نیز به دلایل نامعلوم توسط حفاظت اطلاعات زندان اوین بازجویی و تهدید شده است.عبدالله مؤمنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان (ادوار تحکیم وحدت) سی خردادماه ۱۳۸۸ پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ساختمان ستاد شهروندان آزاد (حامیان مهدی کروبی، از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری) بازداشت و به مدت سه ماه در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ و ۲۴۰ محبوس و بازجویی شد. این فعال دانشجویی در دادگاههای نمایشی و محاکمه های غیرقانونی بعد از انتخابات به تحمل چهار سال و ۱۱ ماه حبس محکوم شد. اما این حکم غیرعادلانه هرگز باعث نشد که او از اعتقادات و مواضع خود دست بردارد و در شهریور ماه ۸۹ با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به رهبری با شرح شکنجه ها و شرایط اسف بار زندان های جمهوری اسلامی خواستار تشکیل کمیته حقیقت یاب پیرامون رخدادهای صورت گرفته، شد. اما به جای تشکیل کمیته حقیقت یاب بار دیگر عبدالله مومنی احضار و با اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب روبرو شد.عبدالله مومنی پیش از این نیز در پی انتشار نامه ۲۶ زندانی سیاسی، نامه ۱۴ زندانی سیاسی در خصوص لزوم تشکیل کمیته حقیقت یاب و همچنین اعتصاب غذای ۱۲ نفره به دادسرای اوین فراخوانده شده بود. اما پاسخ عبدالله مومنی به مقامات قضایی در جریان این احضارها که گاه با درخواست انصراف از شکایت و یا تغییر مواضعش نیز همراه بوده، این بوده است که “پیش از هرچیز باید به ظلم ها و شکنجه هایی که بازجوها مرتکب شده اند رسیدگی کنید و این تنها خواستۀ من است.





گزارش کلمه  

اعزام حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس زندانی از اوین به بیمارستانی در تهران

حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس زندانی،، که در اعتراض به عدم اعزام خود به بیمارستان دست به اعتصاب دارو و درمان زده بود، ظهر روز دوشنبه دوم آبان ماه، سرانجام به بیمارستان هاشمی‌نژاد در تهران منتقل شد.حسین رونقی ملکی در اعتراض به عدم اعزام خود به بیمارستان و عدم رسیدگی پزشکی به خود در زندان اوین از هفته گذشته دست به اعتصاب دارو و درمان زده و درخواست کرده بود بدون دست‌بند و پابند به بیمارستان منتقل شود که این مساله اعزام وی را به مدت سه هفته به تأخیر انداخته بود.بر اساس این گزارش، روز دوشنبه با قبول خواسته‌ این وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر، وی بدون دست‌بند و پابند برای درمان به بیمارستان هاشمی‌نژاد در تهران منتقل و در آن‌جا بستری شد.طی ماههای گذشته، دادستان تهران دستور انتقال حسین به بیمارستان را صادر کرده بود اما وی که باید برای ادامه درمان و عمل جراحی به بیمارستان منتقل می‌شد، همچنان در زندان به سر می‌برد و از درمان وی جلوگیری شده بود.این زندانی سیاسی، طی نامه‌ای از دادستان خواسته‌ کرده بود که هنگام انتقال وی به بیمارستان و پس از آن در بیمارستان به وی دست‌بند و پابند زده نشود. همچنین او خواسته است که بعد از عمل جراحی در زندان به مرخصی استعلاجی بیاید تا بتواند درمان خود را تکمیل کند.حسین رونقی ملکی وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر هم اکنون نزدیک به ۶۷۰ روز است که در زندان اوین به سر می‌برد و علی‌رغم این مدت طولانی و رنج بردن از بیماری همچنان از مرخصی محروم است و مقامان قضایی و امنیتی با مرخصی وی مخالفت می‌کنند.وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلول‌های انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.این حکم از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران به تأیید رسیده و این وبلاگ‌نویس هم اکنون با وجود بیماری و نیاز مبرم به درمان پزشکی در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در بند ۳۵۰ زندان اوین است.





خانه حقوق بشر ایران 

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...