۱۳۹۰ مهر ۱۴, پنجشنبه

پرنده آزادی؛ هدیه نسرین ستوده به همسرش در سالگرد ازدواج

رضا خندان همسر نسرین ستوده از هدیه ای که همسرش در زندان اوین برای سالگرد ازدواج شان ساخته می گوید. نسرین ستوده که از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در بازداشت است، در دادگاه به جرم “اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” به تحمل ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.همسر این حقوقدان برجسته نیز در این مدت بارها احضار، بازجویی و حتی بازداشت های کوتاه مدت داشته است.

رضا خندان در فیس بوک خود نوشته است:

هدیه‌ای بی‌نظیر از زندان اوین به مناسبت ۱۵ مهر سالگرد ازدواج‌مان؛

پنداشتیم تهی دستیم و بی‌چیز

اما زمانی که آغاز شد از دست دادن همه چیزی،

هر روز برایمان خاطره‌ای شد،

آنگاه شعر سرودیم

برای همه‌ی آنچه داشتیم

برای سخاوت پروردگار

آنا آخما تووا

تقدیم به پیام‌آوران “صلح”، “دموکراسی” و “آزادی”

و تقدیم به تو در سالگرد ازدواج‌مان.

دوستت دارم

نسرین

اوین – ۹۰

این حقوقدان و فعال حقوق بشر طی این یک سال تحت شدیدترین فشارهای روحی و روانی قرار گرفت و بارها از ملاقات با فرزندان خردسالش محروم شد اما همچنان پای اعتقادات خود ایستاده است.وی که وکالت بسیاری از زندانیان جریانات پس از انتخابات را به عهده داشت در آستانه برگزاری دادگاه برای تعلیق پروانه وکالت اش در نامه ای به همسرش می نویسد: من چه پروانه‌ی وکالت داشته باشم یا نداشته باشم به احکام ناعادلانه‌ی آنها معترضم. می‌خواهند دادگاهی برپا کنند تا پروانه‌ی وکالتم را ابطال کنند. البته پروانه‌ی وکالتی دارم که سعی کرده بودم ضمیمه‌ی شرافتم باشد. اگر روزی پروانه‌ی وکالت را حکومتی از من بگیرد، شرافتم را که با هیچ حکمی نمی‌تواند بگیرد. همان مرا بس. تا زمانی که این احکام غیر عادلانه به حیات خود ادامه می‌دهد و تا زمانی که دادگاه انقلاب به صدور احکام اعجاب انگیز خویش ادامه می‌دهد، عزیزم، من بی‌پروانه‌ی وکالت یا با پروانه، به این احکام معترضم.اعتراض به احکام ناعادلانه نیاز به پروانه‌ی وکالت ندارد. به آنها بگو پروانه‌ام را از من بگیرید، عدالت را نه؟

گزارش کلمه

اعتصاب غذای ۲۶ زندانی سیاسی کرد زندان رجایی شهر کرج

۲۶ زندانی عقیدتی کرد حاضر در زندان رجایی شهر کرج روزه سیاسی بدون افطار خود را آغاز کردند .بنا بر اخبار رسیده به  زندانیان قومی عقیدتی حاضر در بند دو (دارالقرآن) زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به تبعیض حاکم در این اندرزگاه و نادیده گرفتن حقوق شان توسط مقامات زندان اقدام به اعتصاب غذای نامحدود کردند.دروز چهارشنبه ۱۴ مهرماه زندانیان سیاسی کرد در بندهای ۲ و ۶ زندان گوهردشت کرج دست به اعتصاب زدند که بر اساس این گزارش، ابتدا سلطانی رئیس دارالقرآن بند ۲ اقدام به توهین به اعتقادات مذهبی و تحقیر و تحریک زندانیان عادی و شرور علیه زندانیان سیاسی کرد نمود و زندانیان سیاسی کرد که ازاهل تسنن می باشند را “حیوان” نامید و قصد وادار کردن آنها به کار اجباری جهت تحقیر آنها را داشت، که زندانیان عقیدتی و سیاسی کرد از انجام کار اجباری امتناع ورزیدند و این سبب حمله به زندانیان و درگیری و اعزام ۲ زندانی سیاسی و عقیدتی کرد به نام های جعفر غفوری و حسام محمدی به سلول انفرادی و سپس به بند ۶ زندان گوهردشت شد.زندانیان سیاسی کرد در پی این رخداد ها و توهین به اعتقاداتشان دست به اعتصاب غذا زدند، که خواسته های زندانیان سیاسی کرد که در اعتصاب غذا بسر می برند به قرار زیر اعلام شد:

۱ - پایان دادن به یورشها،ضرب وشتم ها ،شکنجه های جسمی و روانی
۲ - انتقال آنها به بند زندانیان سیاسی
۳ - به رسمیت شناختن حقوق اولیۀ آنها ( حق برگزاری نماز جماعت و عدم توهین به اعتقادات مذهبی و تحقیر آنها)

بر اساس گزارش ها، اسامی زندانیان سیاسی کرد که از روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده اند به قرار زیر می باشند:

زندانیان سیاسی کرد در اعتصاب غذا در بند ۲ زندان گوهردشت کرج:

محمد برائی ،فرهاد سلیمی،خلیل حمیدی،حسین امینی ،خسرو زرستان،ابراهیم غدیری فر،عبدالله خسروزاده،خسرو بشارت،احمد عبدالهی،جمشید دهقانی ،جهانگیر دهقانی ،هوشیار محمدی،هیمن محمود تختی،حسین جوادی،خالتری حاجی زاده،آرمان بهمنی،محمد ظاهر بهمنی ،حامد احمدی،بهرام احمدی،کمال ملایی،کیوان زندکریم،خبات مهدوی،صلاح مهدوی

زندانیان سیاسی کرد در اعتصاب غذا در بند ۶ زندان گوهردشت کرج:

جعفر غفوری،حسام محمدی ،انور خضری،کامران شیخه،هادی امینی،رمضان سعیدی،فواد رضا زاده ،مسعود رسولی،حجار علیزاده.

تحول سبز  

دیان علایی: ترس جمهوری اسلامی از همه کسانی است که جور دیگری می‌اندیشند

دیان علایی، نماینده جامعه جهانی بهایی‌ها در سازمان ملل گفت که ایجاد محدودیت برای جامعه بهایی از جمله ایجاد سد در راه درس خواندن جوانان بهایی، ترسی است که جمهوری اسلامی نسبت به هر کسی که جور دیگری فکر می‌کند دارد. یعنی فقط مشکل‌شان با بهایی‌ها نیست، با جوانان، دگراندیشان، روزنامه‌نگاران است ...ترسی است که منتهی به نقض حقوق بشر در ایران می‌شود.»«ژنو» برای جمهوری اسلامی ایران شهر چندان خوشایندی نیست. محمد جواد لاریجانی برادر رئیس قوه قضاییه به عنوان نماینده ایران در جلسات حقوق بشر سازمان ملل در ژنو ظاهر می‌شود اما همیشه با سوال‌هایی روبرو شده که جواب‌های راحتی ندارند. بسیاری از این سوال‌ها مربوط به نقض گسترده حقوق جامعه بهایی ایران است. جامعه جهانی بهایی‌ها در ژنو نماینده‌ای دارد که ۱۹ سال است پیگیر وضع بهایی‌های ایران بوده است. دیان علایی از پدری ایرانی و مادری فرانسوی است، اما وضعیت بهایی‌های ایران بزرگ‌ترین دغدغه اوست. بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرده اما فارسی را بهتر از بسیاری از ایرانیان مهاجر حرف می‌زند. در سفر کوتاهی که به ژنو کرده بودم، در یکی از کافه‌های نزدیک دریاچه با نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل گفتگو کردم. پادکست این گفتگو نیز به زودی منتشر خواهد شد.خانم علایی، چند سال است برای جامعه جهانی بهایی‌ها فعالیت می‌کنید؟ کجا به دنیا آمده‌اید و چند سال در ایران بوده‌اید؟

دیان علایی: من نزدیک ۱۹ سال است که به عنوان نماینده جامعه جهانی بیایی در ژنو هستم، علاقه‌ام به ایران خیلی زیاد است. با افتخار می‌گویم که متولد تهران هستم. سه ماه اول عمرم و یک سال از ۴ سالگی تا ۵ سالگی.. اما زمان بسیار کمی را در ایران سپری کرده‌ام. الان بیش از سی سال است که نتوانسته‌ام به ایران برگردم.

ولی فارسی شما از خیلی از ایرانی‌هایی که زمان کمتری از شما در خارج از کشور بوده‌اند، بهتر است!

دیان علایی: نمی‌دانم بهتر است یا بدتر است، شاید خوب بلدم بلوف بزنم! ولی فکر می‌کنم به خاطر علاقه‌ام به ایران باشد و وقتی آدم به چیزی عشق و علاقه دارد، طبعا سعی می‌کند فارسی‌اش هم خوب باشد.کار شما دقیقا در ژنو چیست؟ شما سال‌هاست که با سازمان ملل در ارتباط هستید. این ارتباط چیست و باید به چه چیزی منتهی شود؟

دیان علایی: [پست] نماینده جامعه جهانی در سازمان ملل خیلی وقت است که هست. از زمان لیگ ملت‌ها، که بعد از جنگ جهانی اول تشکیل شد، جامعه بهایی یک نماینده داشت. خیلی از ایده‌های سازمان ملل به ایده‌های بهایی‌ها نزدیک بود و بهایی‌ها همیشه می‌خواستند همکاری کنند. از ۱۹۷۰ دارای موقعیتی هستیم و می‌توانیم وارد جلسات سازمان ملل بشویم و همکاری کنیم. ما روی سوژه‌های مختلفی فعالیت کرده‌ایم، از جمله رفع تبعیض نژادی، برابری مرد و زن، اهمیت به تربیت، تفاوت اقتصادی بین مردم دنیا و خیلی مسائل دیگر، ولی بعد از انقلاب و شروع سرکوب جامعه بهایی‌های ایران، بخش بزرگی از کارمان در ارتباط با نقض حقوق بشر جامعه بهایی ایران بوده است.

کاری که شما در طول سال‌ها کرده‌اید، اثرگذار بوده؟

دیان علایی: من فکر می‌کنم آگاهی جامعه جهانی و سازمان ملل و گزارشگران ویژه از ایران بیشتر شده و البته وضعیت حقوق بشر بهایی‌ها در ایران هنوز نا مناسب است، مثل کلیت وضعیت حقوق بشر در ایران، ولی ما مطمئنیم که اگر این فشارها نبود، وضع خیلی بدتر می‌توانست باشد.جامعه ایران هم در طول ۳۰ سال گذشته عوض شده، آگاهی بیشتر شده و این برای الان و آینده ایران بسیار مثبت است که باعث دلگرمی بهایی‌ها شده که می‌دانند تنها نیستند.برخی معتقدند که کمک‌ها و حمایت‌های بین‌المللی می‌تواند اثرات منفی برای گروه‌های داخل کشور داشته باشد. به نظر شما، فشار آوردن روی دولت ایران در ارتباط به شهورندان بهایی نتیجه‌بخش بوده؟

دیان علایی: ما همیشه نتیجه‌اش را مثبت دیده‌ایم. بعد از آگاهی سازمان ملل از ایرانی‌هایی که اعدام شده‌اند، فشارها باعث شد جان آنها که زندان بوده‌اند نجات پیدا کند. در داخل، بازجوها و قاضی‌ها سعی می‌کنند فشار بیاورند که نماینده جامعه بهایی ساکت باشد، اما این نشان می‌دهد که فشار ما خیلی زیاد بوده. حتی می‌توانم بگویم که وکلایی که از حقوق بهایی‌ها دفاع کرده‌اند و الان به بیرون از کشور آمده‌اند به ما می‌گویند که سر و صدا [و فشار] خیلی مهم است.در طول چند دهه گذشته، گزارشگران ویژه حقوق بشر به ایران می‌رفتند [که در دوره آقای خاتمی به خاطر فشار او متوقف شد] الان هم آقای احمد شهید به این سمت انتخاب شده. به نظر شما کاری که گزارشگران ویژه حقوق بشر در قبال جامعه بهایی‌های ایران می‌توانند انجام دهند چیست؟

دیان علایی: گزارشگر ویژه فردی است که سازمان ملل انتخاب کرده و تجربه‌ای در این حوزه دارد. بنابراین وقتی گزارش می‌دهد و سوال می‌کند و حرکت‌های مشترکی از سوی گزارشگران ویژه دیگر از جمله در مورد ادیان انجام می‌شود، نشان دهنده این است که مسائلی که از سوی اینها طرح شده، می‌تواند واقعیت داشته باشد و دولت ایران باید پاسخگو باشد و نمی‌تواند در مورد جامعه‌ای مثل جامعه بهایی‌ها بگوید که این فشارها وجود ندارد.اگر نگاهی به فعالیت گذشته خودتان بکنید، چه کارهایی می‌توانسته‌اید بکنید که نکرده‌اید.دیان علایی: سوال خیلی سختی است. اصل مطلب این است که آدم به وجدان خودش برگردد و ببیند که در آن موقعی که کاری را که می‌توانسته انجام داده. خیلی کارها بوده که می‌توانستیم انجام بدهیم که نکرده‌ایم. می‌توانستیم با رسانه‌ها تماس بیشتری داشته باشیم که آن موقع به فکرمان نرسید.اگر برگردیم به اتفاق‌هایی که در ۳۲ سال گذشته برای افرادی در جامعه بهایی افتاده، می‌بینیم که بسیاری جان‌شان را فقط به خاطر اعتقادشان از دست داده‌اند. مثال معروفش دختر ۱۷ ساله‌ای است که در شهر شیراز در سال ۱۳۶۲ اعدام می‌شود...زمانی که عطا‌الله مهاجرانی نماینده شیراز بوده و به نظر عده‌ای، دوران طلایی نظام جمهوری اسلامی بوده است. آیا شما توانسته‌اید مسوولین و کسانی که ناقض حقوق این افراد بوده‌اند را شناسایی کنید و نام‌شان را به مجامع جهانی بدهید؟

دیان علایی: می‌دانید، خیلی سخت است. برای اینکه در فضای آن زمان ایران، خیلی از بازجوها با اسامی دیگر می‌آمدند و برخی از مسوولان پرونده‌های بهایی‌ها به همین ترتیب اسامی دیگری داشته‌اند و هیچکس نمی‌دانست که هستند. اما خب، قاضی‌هایی هستند که می‌شناسیم، مثل قاضی مقیسه که پرونده‌های حقوق بشری زیر دستش است. بالاخره واقعیت روزی معلوم می‌شود و کسانی که ناقض حقوق بشر هستند روزی افشا خواهند شد. ما تماس مستقیمی با جامعه بهایی ایران نداریم چون برای‌شان خطرناک است. ولی امکان دارد آنها اسامی‌ای داشته باشند که بعدا از آن استفاده بشود. اینکه چه رفتاری با این اسامی می‌شود، بعد از آنی معلوم خواهد شد که ایران می‌خواهد با این نقض حقوق بشر در ۳۰ سال گذشته برخورد کند.یکی از حقوق نقض شده از جوانان بهایی، حق ادامه تحصیل است، بسیاری وقتی نمی‌توانستند در دانشگاه‌ها درس بخوانند، از طریق دانشگاه آنلاین بهایی‌ها ادامه دادند...مثل عرفان ثابتی که یک نمونه درخشان است و بعد از رسیدن به خارج از ایران توانستند درس خود را ادامه بدهند. به این مساله بپردازیم...دیان علایی: من اول به یک نکته بپردازم. آقای جواد لاریجانی مدعی بود که بهایی‌ها می‌توانند در ایران به دانشگاه بروند و درس بخوانند و تنها کسانی که فعالیت می‌کنند اخراج می‌شوند. چنین نیست! جوان بهایی هم که بتواند وارد دانشگاه بشود به مجرد معلوم شدن بهایی بودنش اخراج می‌شود و اگر تعداد اندکی هنوز در دانشگاه باشند به مجرد معلوم شدن اخراج می‌شوند و هیچ جوان بهایی عملا نمی‌تواند درس‌اش را تمام کند. جمهوری اسلامی نمی‌خواهد بگذارد جوانان بهایی درس بخوانند. در این دانشگاه آنلاین هیچ تماسی با مسلمانان وجود نداشت که بخواهند تبلیغ کنند. دستگیری افرادی که در این سیستم آموزش عالی نقش داشتند و دادگاه‌شان هم هفته پیش بود، مساله‌ای است که برای جوانان بهایی خیلی سخت است و خودشان می‌خواهند درس بخوانند و جامعه بهایی‌های ایران می‌خواهند فرزندان‌شان درس بخوانند. البته کسانی بودند که بهایی نبودند و به این سیستم کمک می‌کردند چون می‌دیدند وضعیت جوانان بهایی نا عادلانه است.خانم علایی، بسیاری از سنتی‌ها و افراد در نظام از تبلیغ می‌ترسند. آیا موفق شدن جوانان درس خوانده بهایی خودش یک تبلیغ نیست؟

دیان علایی: در نامه شورای انقلاب فرهنگی که مهر آیت‌الله خامنه‌ای هم پای آن بود آمده بود که نباید گذاشت که جوانان بهایی درس بخوانند و باید جامعه بهایی را در فقر نگاه داشت.ک سی نتواند دانشگاه برود و کسی نتواند زندگی خوبی داشته باشد. همه نکته‌های این نامه هنوز دارد اعمال می‌شود.

چنین نگاهی می‌تواند از سر ترس باشد. ترس اینها از چیست؟

دیان علایی: ترسی است که جمهوری اسلامی نسبت به هر کسی که جور دیگری فکر می‌کند دارد. یعنی فقط با بهایی‌ها نیست، با جوانان، دگراندیشان، روزنامه‌نگاران...ترسی است که منتهی به نقض حقوق بشر در ایران می‌شود.انتظار شما از رسانه‌ها چیست؟ بسیاری از رسانه‌های بر آمده از اصلاح‌طلبی حکومتی بالاخره نگاهی مثبت به بهایی‌ها ندارند.دیان علایی: این هم خیلی عوض شده، کم و بیش البته. این مساله مهمی است که به یک سیستم رعایت حقوق بشر همه کار کنند و اگر این سیستم پیاده شود، برای همه بهتر است. باعث می‌شود که دید همه به رسانه‌ها بهتر خواهد بود که بر اساس حقوق بشر به همه نگاه می‌کنند

خودنویس/نیک آهنگ کوثر


پارتی‌بازی دیگری برای بستگان احمدی‌نژاد؛ این‌بار برادر داماد رییس جمهور+عکس

پس از آنکه چندی قبل احمدی‌نژاد دستور داده بود تا داماد خواهرش در مقطع دکترای دانشگاه امیرکبیر مشغول به تحصیل شود؛ امروز نیز سندی فاش شد که براساس آن وزیر راه در نامه‌ای دستور داده است که مسعود خورشیدی آزاد (برادر داماد رییس جمهور) استخدام رسمی شود.«دایی جان برای همه نامه می‌نویسد». این جمله‌ای است که داماد خواهر احمدی‌نژاد در واکنش به انتقادها از پارتی بازی صورت گرفته در زمینه تحصیل وی در دانشگاه امیرکبیر گفت.چندی قبل محمود احمدی‌نژاد طی دستوری به وزیر علوم نوشته بود که آقای وزیر شخصا پیگیری کند تا یکی از اعضای گروه مشاوران ریاست جمهوری که از اقوام نزدیک رییس جمهور هم هست در مقطع دکترا در دانشگاه امیر کبیر مشغول تحصیل شود.در این نامه‌ی دستوری، داماد خواهر احمدی‌نژاد از رییس جمهور برای اعطای بورس تحصیل داخل کشوری و همچنین جایابی و تعهد خدمت در دانشگاه صنعتی امیر کبیر درخواست کرده و پس از آن احمدی‌نژاد خطاب به وزیر نوشته بود شخصا مشکل را حل کند.با بالاگرفتن حملات علیه «جریان انحرافی» این نامه هم فاش شد که حمیدرضا ـالف، داماد پروین احمدی‌نژاد و از نزدیکان مشایی در واکنش به انتقادها گفت که «دایی جان برای همه نامه می‌نویسد؛ من هم مثل همه!»امروز نیز «اعتدال»، نامه‌ی وزیر راه و شهرسازی برای استخدام یکی از بستگان احمدی‌نژاد را منتشر کرده است که این سند نشان دهنده‌ی این است که دستور پارتی بازی برای نزدیکان رییس جمهوری که دولت خود را «پاک‌ترین دولت می‌داند» همان یک مورد نبوده است.«اعتدال» نوشته است:‌«در حالی که بسیاری از کارمندان وزارت راه و شهرسازی با مدارک کارشناسی و بالاتر سال‌هاست که با وضعیت پیمانی و قراردادی با این وزارتخانه همکاری می‌کنند و بلاتکلیف‌اند، نیکزاد، وزیر راه و شهرسازی در نامه‌ای به فروزنده، معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور خواستار استخدام رسمی مسعود خورشیدی آزاد (برادر داماد رییس جمهور) شده است؛ در حالی که وی در حال حاضر با مدرک دیپلم و بصورت قرادادی با این وزارتخانه همکاری می‌کند.»گفتنی است در حال حاضر ادارات فقط نیروهای خدماتی را با مدرک دیپلم به‌صورت قراردادی جذب می‌نمایند و چنینی استخدامی بر مبنای قوانین جمهوری اسلامی غیر قانونی است.


خودنویس

۱۳۹۰ مهر ۱۳, چهارشنبه

جشن تولد فرزندان هاله سحابی در جمع خانواده های زندانیان سیاسی

جشن بیست و سومین سالروز تولد آسیه و آمنه شامخی، دخترهای دو قلوی شهید هاله سحابی عصر دیروز با حضور جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در خانه این شهید در تهران برگزار شد.در این مراسم علاوه بر دختران شهید سحابی، همسر وی دکتر شامخی نیز حضور داشت.این نخستین تولد آسیه و آمنه پس از شهادت مادرشان بود.خانواده های زندانیان سیاسی در این مراسم کوچک ضمن تبریک تولد اسیه و آمنه، یاد و خاطره مادرشان، شهید هاله را گرامی داشتند. دکتر شامخی همسر هاله سحابی نیز ضمن سخنان کوتاهی، ضمن تشکر از خانواده های زندانیان سیاسی که به یاد فرزندانش در نبود مادر بوده اند، خاطراتی را از هاله برای مهمانان خود بیان کرد.هاله سحابی، دختر عزت الله سحابی بعد از حمله نیروهای امنیتی به وی در مراسم تشییع جنازه پدرش، در روز یازدهم خردادماه امسال به شهادت رسید.احمد منتظری، فرزند آیت الله منتظری، از جمله افرادی بود که در چند متری هاله سحابی، شخصا شاهد “ضرب و شتم” وی بوده است.وی شهادت داد که یکی از ماموران قصد داشت تصویر بزرگ مهندس سحابی را که در دستان دخترش [هاله] بود بگیرد. با کشیدن آن تصویر از دست هاله، بر اثر مقاومت و اعتراضی که وی انجام داد، مامور با آرنج خود محکم به پهلوی هاله زد و او را نقش بر زمین کرد.هاله سحابی، عضو “شورای مادران صلح” و از محکومان سیاسی حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ بود که بهمن ماه سال گذشته برای اجرای حکم دو سال حبس‌ خود، به زندان اوین فراخوانده شده بود، وی مدتی را در زندان گذراند و سپس به خاطر بیماری پدرش به مرخصی آمد.پدر وی، عزت الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی – مذهبی و از چهره های معروف ملی -مذهبی ایران در دوران قبل و بعد از انقلاب ایران، در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

گزارش کلمه

آزار و اذیت بستگان کارکنان بی بی سی فارسی در ایران

پترهارروکس (Horroks) رئیس بخش خبرهای جهانی بی بی سی می گوید ماموران امنیتی جمهوری اسلامی به ارعاب، بازجوئی و بازداشت بستگان کارکنان بی بی سی فارسی در ایران مبادرت میکنند.به گزارش بی بی سی، به گفته آقای هاروکس، ماموران دولت ایران (در ماه های اخیر) به بازداشت، بازجویی و ارعاب خویشاوندان کارکنان ایرانی بی بی سی دست زده اند و مطلع شده ایم که با خویشاوندان و دوستان ده تن از کارکنان ما در ایران چنین برخوردی صورت گرفته است. در این راستا، گذرنامه هایی توقیف و خانه هایی تفتیش شده و افرادی هدف ارعاب و تهدید قرار گرفته اند و از خویشان کارکنان ما خواسته شده است که از کارکنان بی بی سی بخواهند از حضور در برنامه های تلویزیون بی بی سی فارسی خودداری کنند، به ایران بازگردند و یا به طور مخفیانه، اطلاعاتی را در مورد بی بی سی در اختیار ماموران دولت ایران قرار دهند.در همین حال، شش مستندساز ایرانی که آثار آنان از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش شده در داخل ایران بازداشت شده اند و اگرچه هرگز در استخدام بی بی سی نبوده یا به سفارش بی بی سی فیلمی نساخته اند، عملا بهای ارتباط غیر مستقیم خود با ما را می پردازند.این برخوردها و تهدیداتی که علیه بی بی سی صورت گرفته با افزایش چشمگیری در تبلیغات و لفاظی های دولت ایران علیه بی بی سی همراه بوده و مقامات ایرانی ادعا کرده اند که کارکنان بی بی سی در استخدام سرویس اطلاعاتی بریتانیا - MI6 - هستند، بعضی از کارکنان بی بی سی را با ذکر نام به ارتکاب انواع جرایم، از جمله جرایم جنسی متهم ساخته اند و گفته اند که بی بی سی فارسی سازمان های تروریستی را به انجام حملات در ایران تشویق می کند.اگرچه این ادعاها به وضوح بی اساس و باورنکردنی است، اما لحن خشونت آمیزی که به کار می گیرند باعث تشدید هراس کارکنان بی بی سی و اعضای خانواده و آشنایان آنان در ایران می شود. با توجه به آسیب پذیری این افراد، ما موضوع جلب توجه به این شکل از ارعاب را به دقت بررسی کرده ایم و اعلام می کنیم که کارکنانی که خانواده هایشان در معرض ارعاب و تهدید قرار گرفته اند از انتشار این بیانیه به طور کامل حمایت می کنند


خبرگزاری هرانا

پس از احمدی‌نژاد، مشایی هم برای عمل زیبایی اقدام کرد+عکس

خبرگزاری فارس نوشته است که روز گذشته اسفندیار رحیم مشایی برای عمل «بلفاروپلاستی» یا جراحی زیبایی پلک، در بیمارستان پارسیان تهران بستری شد. پیش از این نیز اخباری مبنی بر عمل زیبایی رییس جمهور منتشر شده بود که با تصویر جدید احمدی‌نژاد و تفاوت‌های مشخص، این اخبار به نوعی تایید شد.هنگامی که پس از قهر و خانه‌نشینی یازده روزه رییس جمهور به دنبال ماجراهای مربوط به عزل و ابقای وزیر اطلاعات، محمود احمدی‌نژاد رویت شد و تصاویر وی در رسانه‌ها منتشر شد، تغییرات آشکاری در چهره‌ی وی هویدا بود، به‌طوری که کاملا مشخص بود احمدی‌نژاد زیر تیغ عمل جراحی زیبایی رفته است.محمود احمدی‌نژاد که چهره‌ی زیبایی ندارد سعی کرده بود با عمل «بوتاکس»، چروک‌های خط اخم و پیشانی و دور چشم خود را از بین برده بود و با تزریق چربی در گونه‌ها به خودش زیبایی مصنوعی بدهد.گفتنی است در عمل «بوتاکس»، مقدار کمی چربی به طور مستقیم در ماهیچه تزریق می‌شود و در اثر آن، فعالیت ماهیچه کم شده و خطوطی را که نتیجه پرکاری آن روی صورت به وجود می‌آید، از بین می‌برد. درنتیجه صورت جوان‌تر، صاف‌تر و شاداب‌تر به نظر می‌رسد.

مسئولان جمهوری اسلامی؛ هر روز زیباتر از دیروز!

پس از احمدی‌نژاد این بار نوبت مشایی بود تا در میان بحبوحه حملات به «جریان انحرافی» به بیمارستان برود و فکری به حال زیبایی خود بکند.به گزارش خبرگزاری فارس روز گذشته مشایی، رییس دفتر رییس جمهور در بیمارستان پارسیان تهران بستری شده تا عمل «بلفارو پلاستی؛ Blepharoplasty» روی وی انجام شود.یکی از مسئولان بیمارستان پارسیان در این زمینه به فارس گفته است که مشایی روز گذشته و برای بار سوم در این بیمارستان تحت مداوا قرار گرفته است که هر بار دیابت و قند خون کنترل ‌و چکاپ کامل نیز انجام می‌شود.این مقام مسئول گفته است که قرار بود مشایی امروز صبح از بیمارستان مرخص شود.گفتنی است در این عمل افتادگی پلک درمان شده و اصطلاحا به آن جوان سازی پلک و جراحی زیبایی پلک هم گفته می‌شود.همچنین انجام این عمل روی پلک بالا، باعث بالا کشیده شدن پلک‌ها و کاهش چین‌های پیشانی می‌شود. پف پلک پائین‌ و پوست اضافی و شل نیز برداشته می‌شود.


سروش جعفری

خودنویس              

همکلاسی علی اکبر محمد زاده دانشجوی زندانی شریف؛ تن نحیفت را به بند کشیده اند اما اراده آهنینت را نتوانستند

بیش از هفت ماه از زندانی شدن علی اکبر محمد زاده، دانشجوی نخبه دانشگاه شریف می گذرد و نه تنها این دانشجو نتوانسته به کلاس و درسش بازگردد که به شش سال حبس محکوم شده است، او این روزها به دلیل وخامت حالش در زندان طالقانی بستری شده است. اما دوستان دانشجویش او را از یاد نبرده اند و هر روز بی او اما با با یاد او دانشگاه را سپری می کنند.احسان مسجدی، یکی از همکلاسی ها او برایش نوشته است: «تو را ربودند با خیال خام اینکه تنهایی. با خیال اینکه دوستانت را می ترسانند، ریشه ات را می خشکانند و نامت را به زمان می سپارند. نمی دانند که ما می خواهیم همه علی اکبر باشیم. می خواهیم بی صدا بخندیم، پر صدا بنویسیم، راحت اخت بگیریم، سخت دل بکنیم، آرام برویم اما محکم گام برداریم.»

متن کامل این نوشته به نقل از وب سایت کلمه به شرح است :

علی اکبر!

تو را از زندان به بیمارستان برده اند. نمی دانستم فاویسم داری. حالا صفحه های اینترنت را بالا و پایین می کنم تا ببینم فاویسم چیست؟ کمبود یک آنزیم که اسم عجیبی دارد و یادم نمی ماند. با خودم فکر می کنم چندان هم عجیب نیست. آدم که نمی تواند همه چیز در خون خود داشته باشد. نمی توان هم شجاعت، هم استقامت، هم متانت و … را داشت هم آنزیم گلوکز ۶ فسفات دهیدروژناز!علی اکبر می خواهم از شجاعتت مثالها بزنم اما چه نشانه ای بهتر که ۵۴ روز انفرادی را به راحتی تاب آورده ای. می خواستم از استفامتت بگویم ولی خود آن را در بیش از ۷ ماهی که در زندان بوده ای ثابت کرده ای. می خواستم از متانتت قصه بگویم اما تو خود بهتر متانت را در بین همبندانت نشان داده ای .می دانستیم که سیاسی بودن هزینه دارد. فعالیت کردن کار دستمان می دهد. تعلیق می شویم از دانشگاه، محروم می شویم از حق تحصیل، محبوس می شویم در اوین اما گمان نمی کردیم که قرار است از خونمان هم هزینه بدهیم. نمی توانم باور کنم رویایمان در داشتن ایرانی آبادتر برایت تخت بیمارستان به مراه بیاورد.تو را ربودند با خیال خام اینکه تنهایی. با خیال اینکه دوستانت را می ترسانند، ریشه ات را می خشکانند و نامت را به زمان می سپارند. نمی دانند که ما می خواهیم همه علی اکبر باشیم. می خواهیم بی صدا بخندیم، پر صدا بنویسیم، راحت اخت بگیریم، سخت دل بکنیم، آرام برویم اما محکم گام برداریم.شمار روزهایی که در زندانی از شمار روزهایی که میشناختمت بیشتر شده است. حالا هر روزش برایم خاطره ایست. برایم شنیدن آواز شجریان خاطره شده است. دستپختت خاطره شده. دیدن In bruge خاطره شده. آنچنان نبودنت بزرگ شده که حتی چای نوشیدن درکنارت برای بچه ها خاطره شده است. گمان کرده اند که در زندان فراموش می شوی و آنچه شروع کرده ای پایان می یابد اما زهی خیال باطل. حالا آنها که تو را ندیده اند می شناسندت. آنها که نمی شناختندت برایت دلتنگ شده اند. آنها که به راهت ایمان نداشتند خود رهرو تو شده اند.تن نحیفت را به بند کشیده اند اما اراده آهنینت را نتوانستند. خشمگین شدند و بر بدنت زخم زدند اما دستشان از روح پر صلابتت کوتاه ماند. مردانه در مقابل نامردیشان ایستادی. برای شان عجیب است که با ۲۲ سال سن در مقابل ضربات روحی و جسمی شان خم به ابرو نیاورده ای. تو هستیشان را به چالش کشیده ای.دلیل این همه نامردی چندان پیچیده نیست. نمی توانند کسی را که در کشور پهناورشان اتاق کوچکی دارد تحمل کنند. کسی را که در این سیاست دافعه توانسته جاذبه بیافریند. تاب تحمل ندارند وقتی کسی را که می رانند تو جذب می کنی. وقتی پناه تعلیقی ها می شوی. وقتی مشاور زندانی ها می شوی. تحمل ندارند وقتی حامی دانشجوهای دانشگاهشان به جای خودشان علی اکبر باشد.همیشه برایمان نماد بودی. نماد کسی که می ایستد و محکم به راهش ادامه می دهد. می توانستی بروی و برای خود زندگی بهتری داشته باشی اما ماندی چون زندگی بهتر را برای همه می خواستی. می توانستی فقط درس بخوانی و خود را از دردسر برهانی اما موفقیت را برای همه دوستانت می خواستی. می توانستی به خواسته هایشان تن دهی و خود را خلاص کنی اما عزت و سربلندی را انتخاب کردی.تضاد عجیبی است. کشورمان فرزندانی چون تو را بر نمی تابد. هزینه ندانم کاری هایشان رو تو باید بدهی. هزینه اشتباهات را از کسی می گیرند که آنها را یادآوری می کند. با بی قانونی بازداشتت کردند، بی توجیه قانونی زندانیت کردندبی مصداق قانونی برایت حکم بریدند، نمی توانستند به قانون متوسل شوند چون تو خود همواره بدان پایبند بودی.۷ ماه و ۸ ماه و ۶ سال برای تو کوچک است. پس برای ما هم کوچک می شود. نگران نباش. نامت ورد جادویی دهانمان می ماند. آتشی که فروزاندی در دل ما روشن است.


تحول سبز

کوهیار گودرزی کجاست؟

کمپین اعتراض سبز در اعتراض به بازداشت غیر قانونی کوهیار گودرزی برای تجمع سراسری در روز ۱۵ اکتبر فراخوان داده است.در بیانیه ای که از سوی این کمپین منتشر و در اختیار تحول سبز قرار گرفت، آمده است: بیش از ۲ ماه از ناپدید شدن اجباری کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر و بازداشت غیر قانونی بانو پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی می گذرد و کماکان مقامات جمهوری اسلامی ایران در مورد این ربایش سکوت اختیار کرده اند و تمامی تلاش ها برای بدست اوردن خبری از سلامت و موقعیت وی با درهای بسته مواجه شده است.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

در روزهایی به سر می بریم که بازداشتهای خودسرانه، آدم ربایی و صدور احکام غیر قانونی از ابزار متعارف سرکوب در حاکمیت اقتدارگرای جمهوری اسلامی ایران محسوب شده و تیغ این سرکوب هر روز برنده تر و سازمان یافته تر، فعالان جامعه مدنی را مورد هدف قرار می دهد.متاسفانه در حالی که ایران امروز ما همچنان داغدار شهادت مبارزان خستگی ناپذیر، هدی صابر و هاله سحابی است، شاهد اعمال ظلم و خشونت بر جوانان این مرز و بوم توسط مدافعین استبداد هستیم و پاسخگویی بر این ستم بی پایان نمی یابیم.در شرایطی که بیش از ۲۳۰ روز از ربایش یاران جنبش سبز، میر حسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسرانشان می گذرد و تا به امروز نهادی در حکومت پاسخ گوی این آدم ربای نبوده است، متاسفانه شاهد ربایش یکی دیگر از فعالان سیاسی اجتماعی در ایران بوده ایم.بیش از ۲ ماه از ناپدید شدن اجباری کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر و بازداشت غیر قانونی بانو پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی می گذرد و کماکان مقامات جمهوری اسلامی ایران در مورد این ربایش سکوت اختیار کرده اند و تمامی تلاش ها برای بدست اوردن خبری از سلامت و موقعیت وی با درهای بسته مواجه شده است.در این میان پر واضح است که افکار عمومی مسئولیت حفظ سلامت جسمی و روحی کوهیار گودرزی را تنها و تنها بر عهده مقامات جمهوری اسلامی ایران می داند.از همین روی کمپین اعتراض سبز قصد دارد تا در دفاع از حقوق قانونی کوهیار گودرزی، و دیگر ربوده شدگان اجباری، در تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۱۱ اقدام به برگزاری تجمعی اعتراض آمیز در شهر های مختلف دنیا نماید و از همه شما هموطنان نیز دعوت میکند تا به حمایت از کوهیار گودرزی و دیگر ربوده شدگان اجباری به این اعتراض سراسری بپیوندید.

اسامی شهرها:
۱٫ لندن «انگلستان»
۲٫ رم «ایتالیا»
۳٫ هامبورگ «آلمان»
۴٫ استکهلم « سوئد»
۵٫ اومئو «سوئد»
۶٫ گوتنبرگ «سوئد»
۷٫ وین «اتریش»
۸٫ ارواین «آمریکا»
۹٫ نیوهون«آمریکا»
۱۰٫ لوس آنجلس «آمریکا»
۱۱٫ واشنگتن « آمریکا»
۱۲٫ ملبورن «استرالیا»
۱۳٫ واترلو« آمریکا»

این لیست به مرور تکمیل شده و نام محل های برگذاری در شهرها مشخص خواهد شد.
https://eteraazsabz.wordpress.com/
.(JavaScript must be enabled to view this email address)


تحول سبز 

۱۳۹۰ مهر ۱۲, سه‌شنبه

فیس بوک تابوها را می شکند، رسانه های اجتماعی موی دماغ رژیم فاشیست اسلامی+عکس

یک زن ناشناس ایرانی توضیح می دهد که چگونه در زندان مورد سوءرفتار واقع شده و به او تجاوز شده است. به برکت فیس بوک و تویتر این فیلم 75هزار بار دیده شده است. رسانه های اجتماعی موی دماغ حکومت های اقتدارگرا شده اند. اما قدرتمندان از هر وسیله ای برای مقابله با آن استفاده می کنند. رسانه های اجتماعی در حکومت های اقتدارگرا چگونه خود را سرپا نگه می دارند؟دختر دانشجوی 22 ساله در سال 2009 در اعتراضات به انتخاب احمدی نژاد به عنوان ریاست جمهور دستگیر شد. او که در لباس سیاه تیپیک ایرانی ظاهر شده می گوید: «هیچکس نمی دانست من کجا هستم. من می خواستم این ماجرا تمام شود. می خواستم بمیرم».ماجرای او تنها یک شاهد تکاندهنده از نقض حقوق بشر در ایران نیست. سبب شده است در باره تجاوز و سوء استفاده که در خاورمیانه تابو است، صحبت شود. د راغلب موارد قربانیان مقصر قلمداد می شوند و ناگزیر به سکوت می شوند. رسانه های اجتماعی سبب شده اند که این تابو آغاز به شکستن کند. آن ها به قربانیان صدا می دهند گرچه اغلب تنها بصورت دیجیتال است.در مصر و تونس رسانه های اجتماعی به خوبی برای سازماندهی تظاهرات ها مورد استفاده قرار می گیرند. آیا فیس بوک و تویتر پیشگام مبارزه برای دمکراسی هستند؟ خیلس لوردت از سازمان گزارشگران بدون مرز می گوید این ساده کردن مساله است. رسانه های اجتماعی ابزاری برای نشاندان نقض حقوق بشر هستند اما آن ها می توانند به راحتی از کار بیفتند. و برخی اوقات مثلا در کشورهای در حال توسعه وجود ندارند.اوردت: «دولت ها سایت ها را بلوکه می کنند. آن ها اغلب در این کار موفق می شوند. فشار واقعی بر رژیم ها اغلب توسط مردمی وارد می آید که به خیابان ها می روند».

بیشتر بخوانید ، وحشت رژیم از فیس بوک و دیگر رسانه های فارسی زبان 
 
عصر هلند

پارس دیلی نیوز

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...