۱۳۹۰ شهریور ۲۹, سه‌شنبه

بی خبری از ناصر صفاریان پس از بازداشت

در ادامه اعمال محدودیت برای هنرمندان، ناصر صفاریان، نایب رییس انجمن مستندسازان سینمای ایران به همراه پنج تن دیگر از هنرمندان بازداشت شد و تاکنون خبری از وی در دست نیست. ناصر صفاریان مستند ساز و منتقد سینما که آثار ارزشمندی همچون سه گانهٔ فروغ فرخزاد- سرد سبز، اوج موج و جام جان- را در کارنامهٔ هنری خود دارد، به همراه چند تن از دیگر مستند سازان بازداشت شده است که تا این لحظه، هیچ خبری از وضعیت وی و دیگر مستند سازان بازداشت شده در دست نیست. این گزارش می‌افزاید: در هنگام دستگیری وسائل زیادی نیز از منزل وی توسط ماموران برده شده است. همچنین علت بازداشت نیز مشخص نشده و تاکنون هیچ منبع رسمی اسامی دستگیر شدگان را اعلام نکرده است. جرس پیش از این خبر داده بود که ناصر صفاریان، مجتبی می‌رطهماسب، هادی آفریده، محسن شهرناز دار و کتایون شهابی پنج مستندسازی هستند که گفته می‌شود در ارتباط همکاری با بی‌بی سی فارسی بازداشت شده‌اند. برخی خبرگزاری‌ها از قول وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نقل کرده‌اند که در حال رایزنی با وزارت اطلاعات هستند تا علت این بازداشت‌ها مشخص گردد. نکتهٔ مشترک در مورد هنرمندان دستگیر شده، نمایش برخی فیلم‌های ایشان در برنامهٔ «آپارات» بی‌بی سی فارسی می‌باشد که اختصاص به نمایش فیلم‌های مستند دارد. در همین حال بی‌بی سی در رابطه با بازداشت این شش هنرمند اعلام کرد: «این افراد مستندسازانی مستقل هستند که آثارشان در جشنواره‌ها و سایر رویدادهای بین المللی به نمایش درآمده است و تلویزیون بی‌بی سی فارسی به شیوه رایج برنامه آپارات (مخصوص پخش فیلم‌های مستند)، حق پخش این فیلم‌ها را خریده است. این فیلم‌ها بصورت مستقل تهیه شده بود و بی‌بی سی فارسی سفارش ساختشان را نداده بود.» شایان ذکر است که چندی قبل ناصر صفاریان به عنوان نایب رییس انجمن مستندسازان سینمای ایران انتخاب شده بود. وی همچنین در شورای داوری فیلم‌های بلند سینمایی پانزدهمین جشن خانهٔ سینمای ایران که چند شب قبل برگزار شد حضور داشت. عمدهٔ فیلم‌های صفاریان در حوزهٔ ادبیات و فرهنگ می‌باشد. ناصر ﺻﻔﺎرﯾﺎن ﻓﯿﻠﻤﺴﺎز و ﻣﻨﺘﻘﺪ ﺳﯿﻨﻤﺎ سال گذشته ﺿﻤﻦ اﻧﺼﺮاف از داوری در ﺟﺸﻨﻮاره ﻓﺠﺮ، در ﻧﺎﻣﻪ‌ای ﺑﻪ اﻧﺠﻤﻦ ﻣﻨﺘﻘﺪان و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎن ﺳﯿﻨﻤﺎﯾﯽ اﻋﻼم ﮐﺮد: «ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﺷﺪه ﮐﻪ دﻓﻊ ﮐﺮدن و ﺣﺬف ﮐﺮدن، ﺷﺎﯾﺴﺘﻪﺗﺮ از ﺟﺬب ﮐﺮدن ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ. اﻻن ھﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪودﯾﺖھﺎی اﯾﺠﺎد ﺷﺪه و ﻓﻀﺎی ﺧﺎص ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺟﺸﻨﻮاره اﻣﺴﺎل، ﻋﻤﻼ اﻣﮑﺎﻧﯽ ﺑﺮای ﺣﻀﻮر و داوری ﻣﻨﺎﺳﺐ از ﺳﻮی اﯾﻦ ﺟﺎﻧﺐ وﺟﻮد ﻧﺪارد. ﭘﺲ ﺑﮫﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎر، و در واﻗﻊ ﺗﻨ‌ها ﮐﺎر ﻣﻤﮑﻦ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﻨﺪه اﯾﻦ اﺳﺖ.»روزنامه شرق نیز ضمن انتشار خبر «تأیید بازداشت سینماگران از سوی وزیر ارشاد اسلامی»، گزارش داده که شفیع آقامحمدیان، رئیس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز با تأیید این بازداشت‌ها گفته «ما و معاونت سینمایی وزارت ارشاد در جریان این مسئله قرار گرفتیم، موضوع را پیگیری کردیم و هرچند پاسخ دقیقی به ما داده نشد اما آنچه که گفته شد، این است که بازداشت مستندسازان به دلیل پخش فیلم‌های آن‌ها از شبکه‌های خارجی یا فیلم‌هایی که آن‌ها با همکاری مرکز ساختند و از شبکه‌های داخلی پخش شده، نبوده بلکه دلایل دیگری داشته است.»رئیس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی درعین حال گفته «ما از این موضوع ناراحت هستیم و بازداشت این مستندسازان را همچنان پیگیری می‌کنیم.»فرهاد توحیدی رئیس هیئت مدیره خانه سینما نیز درباره سینماگران بازداشت شده به روزنامه شرق گفته «ما پیگیر کارشان هستیم و به نظرمان تنها یک سوءتفاهم بزرگ اتفاق افتاده است که در تماس با مراجع ذی‌صلاح امیدواریم هرچه زود‌تر این موضوع حل شود.»فرهاد توحیدی با تأکید براینکه «اگر کار‌شناسان صاحب صلاحیت وارد پرونده شوند، سوءتفاهم برطرف می‌شود و حتما دوستان دستگیر شده توضیحات قانع‌کننده‌ای خواهند داشت»، ابراز امیدواری کرده که «هرچه زود‌تر این مسئله حل شود و همه کمک کنند تا خدشه‌ای به وجهه بین‌المللی ایران پیش نیاید و با تدبیر مقامات این مسئله ابعاد دیگری نگیرد.»به نوشته روزنامه شرق، فرهاد توحیدی همچنین گفته «تصور ما این است که این افراد با رعایت دقیق قوانین کار خود را انجام می‌دهند» و اعلام کرده که یکی از سینماگران بازداشت شده که «دفتر پخش و فروش رسمی فیلم در عرصه جهانی و بین‌المللی دارد، با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ایران و طبق قوانین جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند.»

 گزارش هرانا

بیانیه عفو بین الملل در خصوص بازداشت دراویش و وکلای آنان : سازمان عفو بین الملل، خواستار نامه نگاری به مسئولین قضایی ایران و درخواست برای آزادی دراویش و وکلای آنان شد

در واکنش به افزایش فشارها و اِعمال محدودیت ها بر اقلیت های دینی و مذهبی و دگراندیشان در ایران، سازمان حقوق بشریِ عفو بین الملل با صدور فراخوانی، خواستار نامه نگاری به مسئولین قضایی جمهوری اسلامی و درخواست آزادی بازداشت شدگان و توقف روند موجود شد.به گزارش تارنمای این سازمان غیر دولتی، در بیانیه و فراخوان عفو بین الملل، ضمن درج آدرس و مشخصات، صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه، محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه و همچنین ذبیح الله خداییان رئیس دادگاه استان فارس، از همگان خواسته شده است تا نامه ها و تقاضای خود را به این مقامات قضایی ارسال دارند.
 
ترجمۀ فارسی این فراخوان و آکسیونِ اضطراری به شرح زیر است:

دستگیری دراویش و وکلای آنها در ایران

در سوم و چهارم سپتامبر بیش از ۶۰ نفر از دراویش گنابادی در شهرها ی کوار، شیراز و تهران دستگیر شدند. در چهارم سپتامبر حداقل سه‌ نفر از وکلای آنها نیز دستگیر شدند. تمامی‌ آنها در زندان اوین در معرض شکنجه قرار دارند.در سوم سپتامبر حدود ۶۰ نفر از دراویش گنابادی در کوار از استان فارس بعد از در گیری با نیروهای بسیجی‌ دستگیر شدند.نامهای این دراویش در اختیار عفو بین الملل می‌باشد. پانزده نفر از دستگیر شدگان آزاد شده‌اند ولی‌ ۴۵ نفر دیگر آنها به نقلی به زندان اوین در تهران منتقل شده‌اند. پنج درویش دیگر که در این درگیری مجروح شده بودند اول به بیمارستان و بعدا دستگیر و به زندان اوین منتقل شدند و حق ملاقات فامیل و وکلا از آنها سلب شده است.در چهارم سپتامبر سه‌ نفر از وکلای دراویش که برای آزادی آنها با حاکم شهر کوار ملاقات کردند به محض ورود به دفتر حاکم شهر دستگیر شده‌اند. وکلا در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر میبرند. در پنجم سپتامبر دوازده خبر نگار مجذوبان نور از دفترشان بوسیله لباس شخصیها که احتمالا از وزارت اطلاعات بودند نیز دستگیر شدند. مجذوبان نور ارگان اطلاعاتی خبری انترنتی دراویش گنابادی می‌باشد. مامورین در حال حاضر به دنبال مدیر دفتر مجذوبان نور، که مادر ایشان را در ۱۴ سپتامبر در شیراز دستگیر کرده‌اند میباشند. در هفتم سپتامبر مدیر دفتر دیگری به نام مست یار که در تهران می‌باشد باز داشت شد. تمام خبرنگاران در زندان اوین بسر میبرند.

دستگیری دراویش و وکلای آنها در ایران

تمامی‌ اعضای گروه اقلیت در ایران از جمله بهایی ها، تازه مسیحی‌ ها، اهل تسنن، علمای شیعه منتقد دولت، اهل حقٔ و هچنین دراویش تحت تبعیض، آزار و اذیت، بازداشت بی‌ دلیل و تجاوز و تخریب مکانها ی عمومی آنها قرار میگیرند و نسبت اهریمنی دادن به این گروه‌ها در سالها ی اخیر افزایش گردیده است.
دراویش گنابا دی در ایران خود را شیعه‌های مسلمان می‌دانند. آنها صوفی هستند و تصوف را نه مذهب و نه فرقه توصیف میکنند، بلکه این را راهی‌ برای خدا رسیدن می‌دانند. در ایران پیر و رهبر دراویش گنابا دی جناب آقای دکتر نور علی‌ تابنده می باشند که در می‌‌۲۰۰۷ به اجبار نیروها ی دولتی از خانه خود در بیدخت که مرکز اصلی‌ این دراویش می باشند خارج شدند و در تهران سکونت کردند.بعد از سخنرانی‌ رهبر ایران در شهر قم که به قول ایشان عرفان کاذب و اهل تصوف خطرناک برای ایران می باشند و باید مردم را از این خطر آگاه ساخت دستگیری و بازداشت دراویش شروع شد. در همین رابطه بسیجیها با برنامه ریزی طلاّب در دوم سپتامبر به شهر کوار رفتند. آنها در سوم سپتامبر در مرکز شهر با داشتن باتون شعارهای‌ ضدّ درویشی را شروع کردند و مغا ز ه ها ی دارای عکس دراویش را به آتش کشیدند و بعد از آن نیروهای امنیتی با استفاده از گاز اشک آور و تیرها ی هوایی تظاهر کنندگان را متفرق کردند.در چهارم سپتامبر دراویش شهر سروستان- که حدودأ ۳۰ کیلومتری شرق کوار قرار دارد – سعی کردند پایِ‌ پیاده برای نشان دادن همدردی وارد شهر کوار شوند. بعضی‌ از آنها بوسیله نیروها ی امنیتی که خیابانها را تحت نظر داشتند مجروح شدند. در این حمله حداقل شش نفر به ضرب گلوله مجروح و در بیمارستان بستری شدند. پنج نفر آنها بعدا بازداشت و به زندان آوین منتقل شدند و یکی‌ از آنها به نام وحید بنانی ۲۴ ساله در بیمارستان در گذشت. دولت در گذشت اورا در ششم سپتامبر اعلام کرد ولی‌ تاریخ اصلی‌ در گذشت او کاملا معلوم نمی‌باشد. لازم به ذکر است که تا روز تشییع جنازه، مسئولین از ملاقات خانواده‌اش با او ممانعت کردند.آزار و اذیت دراویش گنابادی در سالهای اخیر رو به افزایش است. این افزایش نتیجه فتواهای متعدد آیت الله‌های سر شناسی‌ علیه دراویش می‌باشد. بطوریکه آیت الله لنکرانی در سال ۲۰۰۶ گفت” صوفیها جوانان ما را گمراه می کنند و هر معاشرتی با آنها حرام است”. بعد از این فتوا صدها نفر در فوریه ۲۰۰۶ در قم دستگیر شدند و حسینیه آنها در قم با خاک یکسان گردید. تدریجاً در شهرهای مختلف حسینیه‌ها را تخریب و یا تعطیل کردند. در ادامه این جریانات حداقل چهار معلم به جرم شرکت کردن در مجالس دراویش از کار خود بر کنار شدند و همچنین در اکتبر ۲۰۰۸ هفت نفر از دراویش در اصفهان، پنج نفر در کرج فقط به جرم درویش بودن دستگیر شدند.در ماجرای دیگر در سپتامبر ۲۰۰۸ درجزیره‌ کیش بعد از تعطیل کردن حسینیه دراویش گنابادی شش تن از دراویش را نیز دستگیر شدند. دو نفر از وکلای آنها به اسامی آقای فرشید الهی و آقای امیر اسلامی ظاهراً به دستور دفتر اطلاعات استان هرمزگان به اتهام ایجاد تشویش افکار مردم تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند.در یک جریان دیگر در ماه می‌‌۲۰۱۰ به دستور بخش ۱۰۱ دادگاه عمومی‌ گناباد چهارده نفر از دراویش هر کدام به ۲۵ ضرب شلاق محکوم شدند. جرم آنها برگزاری تجمع در ماه ژوئیه ۲۰۰۹ مقابل ساختمان دادستانی به منظور طرح درخواست آزادی آقای حسین زارعی بود. آقای حسین زارعی متهم شده بود که بطور غیرقانونی مجوز تدفین یکی از دراویش را در مزار سلطانی صادر کرده بوده است. مسئولین محلی ظاهراً به دستور نیروی امنیتی تدفین دراویش را در مزار سلطانی ممنوع کرده بودند.

 گزارش جرس  

ابلاغ حکم ممنوع الخروجی تقی رحمانی فعال ملی-مذهبی

تقی رحمانی فعال ملی-مذهبی، نویسنده و پژوهشگر دینی نیز ممنوع الخروج شد. تقی رحمانی، عضو شورای فعالان ملی-مذهبی که پس از انتخابات سه نوبت بازداشت شده و هم اکنون به قید وثیقه آزاد است، ابلاغیه ممنوع الخروجی دریافت کرده است.رحمانی ازجمله متهمان پرونده بازداشت ملی-مذهبی ها در اسفند ۱۳۷۹ است؛ وی پس از هفت ماه حبس در سلول های انفرادی و شش ماه حبس در سلول دربسته، به قید وثیقه چند صد میلیون تومانی آزاد شد.در روزهای اخیر دکتر حبیب الله پیمان، دکتر محمد ملکی، محمد بسته نگار، محمد محمدی اردهالی، دکتر علیرضا رجایی، و دکتر سعید مدنی ازجمله اعضای شورای فعالان ملی-مذهبی از «ممنوع الخروج» بودن خود از کشور -به صورت کتبی یا تلفنی- مطلع شده اند. دکتر علیرضا رجایی، هم اینک در بند ۳۵۰ اوین محبوس است.تقی رحمانی از اعضای تحریریه ماهنامه ایران فردا و نواندیش دینی، عضو دفتر پژوهشهای دکتر شریعتی است؛ او پس از پیروزی انقلاب متحمل بیش از ۱۵ سال حبس در زندان های جمهوری اسلامی در دهه های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ شده است.

 گزارش جرس

پرسش همسر شعله سعدی : مگر می شود برای یک زندانی مدام پرونده باز کنند و به اتهامی مشابه مجازات مجدد برایش صادر کنند؟!

در حالیکه دکتر قاسم شعله سعدی وکیل دعاوی به اتهام توهین به رهبری، در حال گذراندن حکم یکسال و نیم خود در زندان اوین است، باردیگر وی را به اتهام مجدد توهین به رهبری با دستبند به دادگاه انتقال دادند و قرار است برای وی حکمی دیگر صادر شود.این در حالی است که به پزشکان اوین و پزشک قانونی تاکید دارند که وی با توجه به شرایط جسمانی و آسیب دیدگی نخاع، توانایی تحمل کیفر را نداشته و باید آزاد گردد.همسر دکتر شعله سعدی با ابراز تاسف از اینکه همسرش را با دستبند به دادگاه آورده بودند به “جرس” می گوید: “آقای شعله سعدی روز شنبه بیست و ششم شهریور ماه از زندان اوین به دادگاه انقلاب بردند. متاسفانه در حالیکه آقای شعله سعدی در حال گذراندن حکمش است، یک پرونده سومی برای ایشان بازکردند که در شعبه ۲۸ به آن رسیدگی می شود. سه ساعت محاکمه ایشان طول کشید که یکی از اتهاماتشان توهین به رهبری ذکر شده که در دو پرونده قبلی هم به همین اتهام مجازات شده است و الان هم دارد حبسش را می کشد. در خصوص این پرونده بازپرس قبلا قول داده بود که اگر مفاد این پرونده با پرونده شعبه ۱۵ یکی باشد منع پیگرد صادر خواهد شد.بازپرس هم بعد از بررسی به این نتیجه رسیده بود که اتهامات مطرح شده در دو پرونده یکی است و مجازات قبلا داده شده است. اما دادستان قبول نکرد و پرونده را از بازپرسی به دادیاری داد و در آنجا قرار مجرمیت صادر کرد و پرونده را به دادگاه انقلاب فرستاد که الان در حال رسیدگی است. در حقیقت تمام این پرونده ها یکی است و مجازات ها داده شده است و آقای شعله سعدی دارد حبسش را در زندان اوین می گذراند اما باز به همان عنوان مجازات “مجدد” می دهند.قاسم شعله‌سعدی و نماینده شیراز در مجالس سوم و چهارم بود که در سال ۱۳۸۱ نامه ای سر گشاده خطاب به رهبری نوشت که در آن نامه به انتقاد از مسائل مختلفی پرداخته که ازجمله شرایط آقای خامنه ای را از جهت واجد شرایط رهبری بودن در آن زمان از منظر حقوقی به سوال و چالش کشید. این انتقادها سبب گردید که این وکیل دعاوی در چهاردهم فروردین سال جاری بازداشت و به زندان اوین منتقل گردید. او هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین در وضعیت جسمانی بسیار نامناسبی بسر می برد.همسر دکتر شعله سعدی با تاکید بر وضعیت نامناسب جسمانی همسرش و نیاز فوری وی به درمان در خارج از زندان ادامه می دهد: “آقای شعله سعدی از ناحیه نخاع و گردن آسیب دیده اند و ناراحتی دارند. پزشکان زندان هم ایشان را ویزیت کرده اند و گفته اند ایشان نمی تواند کیفر تحمل کند و باید آزاد شود. همچنین پزشک قانونی هم همین نظر را اعلام کرده که ایشان با توجه به شرایط جسمانی توانایی تحمل کیفر را ندارد. آقای شعله سعدی به عمل جراحی نیاز مبرم دارند زیرا آسیب دیدگی شدید نخاع دارند و نخاع ایشان که شش سال پیش در زندان آسیب دید کماکان وجود دارد و ضعیف شده و هر لحظه احتمال از بین رفتن نخاعشان وجود دارد. این در حالی است که پیگیری های ما برای آزادی ایشان تا به حال به هیچ نتیجه ای نرسیده است و دادستان و مسئولین دیگر هیچ اقدامی نمی کنند. من حتی یک نامه به دادستانی نوشتم و بردم دفتر ایشان، اما در آنجا گفتند دادستان هیچکس را نمی پذیرد…در سال ۸۵ شعبه ۲۱ دادگاه تجدید نظر استان تهران رای شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب را به اتهام ” تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و توهین به حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری ” را برای دکتر قاسم شعله سعدی تایید و وی را به یک سال و نیم حبس محکوم نمود. البته پس از پیگیری های فراوان به دلیل اشکالات شکلی و ماهوی فراوان در پرونده و روند دادرسی ریاست وقت قوه قضائیه آقای شاهرودی طی نامه ای به رئیس کل دادگستری استان تهران نوشتند: “اولا: توقف اجرای حکم داده شود ثانیا: طبق قانون جدید اعمال ماده ۱۸ در دادگستری تهران شود.” بدین ترتیب اجرای حکم متوقف و منوط به اجرای ماده ۱۸ گردید.خانم شعله سعدی در پایان می گوید: “صحبت من این است که اگر یک زندانی را مجازات می کنند بگذارند عدالت در مورد زندانی اجرا شود و بتواند از خودش در مقابل این پرونده سازی ها دفاع کند. من می خواهم بدانم به چه جهت آقای دادستان پرونده را از بازپرسی به دادیاری داده اند؟ و الان روی همین پرونده که دارد مجازاتش را می کشد دوباره به همان اتهام مجازات مجددش می کنند؟ مگر می شود برای یک زندانی مدام پرونده باز کنند و به اتهامی مشابه مجازات مجدد برایش صادر کنند؟!لازم به ذکر است که قبول وکالت از چهره های سیاسی و تحلیل های سیاسی قبل از انتخابات و همچنین مصاحبه ها و تحلیل های وی به عنوان استاد حقوق و روابط بین الملل در ایام پس از انتخابات ریاست جمهوری دلیل دیگری جهت احضار وی به مراجع اطلاعاتی و قضایی گردید. متعاقبا شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست آقای صلواتی ایشان را به تحمل یکسال حبس و محرومیت از حرفه وکالت و تدریس دانشگاه به مدت ده سال محکوم نمود. رای صادره از این شعبه مورد اعتراض قرار گرفته که تا این لحظه هیچ اطلاعی از تایید یا نقض رای صادره در دست نیست. دکتر قاسم شعله سعدی بارها به این روند غیرقانونی حبس و محاکمه اش اعتراض کرده و برای درمان خواستار دریافت مرخصی درمانی شده اما هر بار مسوولان نسبت به خواسته ها و اعتراض های وی بی توجهی نشان داده اند.همچنین قبل از صدور این رای کلاسهای این استاد در دانشگاه تهران حذف شده بود که متعاقبا در انتهای اسفند ماه با استناد به این رای نامه ای از دانشگاه مبنی بر اخراج ایشان از طرف دانشگاه ابلاغ گردید.

مژگان مدرس علوم

۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

سفر احمدی نژاد به نیویورک.....

  


 توسط بادبان


پارس دیلی نیوز 

صدای مادر بهنود رمضانی در سالروز تولد وی

مادر بهنود رمضانی در آستانه ی تولد جوان نوزده ساله اش (۲۸ شهریور) که در در درگیری های شب چهارشنبه سوری سال گذشته در تهران جان باخته بود از بی نتیجه ماندن پیگیری های قضایی در داخل ایران خبر می دهد و از مجامع بین الملل از جمله از احمد شهید گزارشگر ویژه ی سازمان ملل می خواهد تا آنها را در پیدا کردن قاتل فرزندشان یاری کند.شب چهارشنبه سوری سال ١٣٨٩ خبری در سایت ها منتشر شد مبنی بر اینکه بهنود رمضانی قراء دانشجوی ترم دوم دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل توسط چند موتور سوار در تهران کشته شده است. تاکنون مقامات رسمی هیچ واکنشی به این قتل نشان نداده اند و تنها تاکید کرده اند که این جوان در اثر انفجار نارنجک دست ساز خودش جان باخت اما جرس در همان شب به سراغ خانواده بهنود رمضانی رفته بود که پدر وی با سابقه ۲۵ سال کار در کادر آزمایشگاهی شرحی از آخرین مشاهدات خود در بیمارستان و مشاهده آثار ضرب و شتم بر پیکر فرزندش را داده بود و گفت: من همه چیز را به وجدان بیدار جامعه وا می گذارم و درود می فرستم بر شرف کادر پزشکی قانونی که واقعیت را انکار نکرده اند و در گزارش خود بر خلاف نظر برخی ها که اعلام کرده بودند در اثر سوختگی و انفجار نارنجک بوده است اتکا نکرده و "مرگ بر اثر ضربات متعدد شی سخت به سر" را نیز قید کرده اند.پیکر این دانشجوی متولد ١٣٧١ در روز جمعه ٢٧اسفند ۱۳۸۹ در زادگاهش در روستای قراخیل از توابع شهرستان قائم شهر دفن شد و اینک حوری گلستانی مادر بهنود رمضانی در گفتگویی به سایت سرخ سبز می گوید تا کنون هیچ یک از مسوولان به سراغ آنها نرفته و قاتل فرزندشان هم مشخص نشده است.بشنوید صدای مادر بهنود رمضانی را که به مناسبت تولد فرزندش در گفتگویی با سایت سرخسبز می گوید: کشته شدن بهنود آگاهی بخشِ خیلی از مردم شده است . واقعا مردم تصور نمی کردند انقدر جوان بیگناه در تهران کشته شدند، به چه گناهی ؟ می خواهم بدانم بچه ی من چه کرده بود. بچه ی من یکی از نیروهای با استعداد این کشور بود اما بهنود ما با این کارش ما را روسفید کرد.....


منبع: سرخ سبز

سومین پرونده شعله سعدی؛ توهین به رهبری

قاسم شعله سعدی از زندان اوین به دادگاه انقلاب منتقل و برای اتهام توهین به رهبری محاکمه شد.این سومین پرونده ای است که برای این وکیل دادگستری در دادگاه انقلاب تشکیل شده است. وی روز گذشته به دادگاه انقلاب منتقل شد و اتهام توهین به رهبری به وی تفهیم شد.دکتر قاسم شعله سعدی وکیل دعاوی در چهاردهم فروردین سال جاری بازداشت و به زندان اوین منتقل گردید. او هم اکنون در بند 350 اوین در وضعیت جسمانی بسیار نامناسبی بسر می برد و باید سریعا تحت درمان و عمل جراحی قرار گیرد اما با آزادی وی از سوی مسئولین "مخالفت" می شود.همسر شعله سعدی با تاکید بر ضایعه نخاعی که همسرش شش سال پیش در زندان به آن دچار شده است به "جرس" گفته بود" الان در بند 350 اوین نگهداری می شود. از زمان بازداشتشان هم فقط یکبار ملاقات حضوری داشتیم. آقای شعله سعدی نخاعشان ضعیف شده و پزشکان زندان تجویز کرده اند که ایشان نباید کیفر را به خاطر این مشکل جسمانی تحمل نکند و بیرون از زندان باید تحت درمان قرار گیرد، اما تاکنون هیچ ترتیب اثری داده نشده است. در ضمن بدنشان هم زونا گرفته است. همسرم داشت برای عمل جراحی به فرانسه می رفت که ممنوع الخروج شد این در حالی است که این عمل جراحی را باید انجام می دادند چون کوچکترین ضربه ای می تواند "خطر" جانی برای وی داشته باشد.قاسم شعله‌سعدی و نماینده شیراز در مجالس سوم و چهارم بود که در سال 1381 نامه ای سر گشاده خطاب به رهبری نوشت که در آن نامه به انتقاد از مسائل مختلفی پرداخته که ازجمله شرایط آقای خامنه ای را از جهت واجد شرایط رهبری بودن در آن زمان از منظر حقوقی به سوال و چالش کشید. اما پاسخ به سوالات وی چیزی جز پرونده سازی و اتهاما ت واهی برای وی نبود.وی در سال 85 شعبه 21 دادگاه تجدید نظر استان تهران رای شعبه 26 دادگاه انقلاب را به اتهام " تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و توهین به حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری " را تایید و وی را به یک سال و نیم حبس محکوم نمود. البته پس از پیگیری های فراوان به دلیل اشکالات شکلی و ماهوی فراوان در پرونده و روند دادرسی ریاست وقت قوه قضائیه آقای شاهرودی طی نامه ای به رئیس کل دادگستری استان تهران نوشتند: "اولا: توقف اجرای حکم داده شود ثانیا: طبق قانون جدید اعمال ماده 18 در دادگستری تهران شود." بدین ترتیب اجرای حکم متوقف و منوط به اجرای ماده 18 گردید.قبول وکالت از چهره های سیاسی و تحلیل های سیاسی قبل از انتخابات و همچنین مصاحبه ها و تحلیل های وی به عنوان استاد حقوق و روابط بین الملل در ایام پس از انتخابات ریاست جمهوری دلیل دیگری جهت احضار وی به مراجع اطلاعاتی و قضایی گردید. متعاقبا شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست آقای صلواتی ایشان را به تحمل یکسال حبس و محرومیت از حرفه وکالت و تدریس دانشگاه به مدت ده سال محکوم نمود. رای صادره از این شعبه مورد اعتراض قرار گرفته که تا این لحظه هیچ اطلاعی از تایید یا نقض رای صادره در دست نیست. دکتر قاسم شعله سعدی بارها به این روند غیرقانونی حبس و محاکمه اش اعتراض کرده و برای درمان خواستار دریافت مرخصی درمانی شده اما هر بار مسوولان نسبت به خواسته ها و اعتراض های وی بی توجهی نشان داده اند.لازم به ذکر است که حتی قبل از صدور این رای کلاسهای این استاد در دانشگاه تهران حذف شده بود که متعاقبا در انتهای اسفند ماه با استناد به این رای نامه ای از دانشگاه مبنی بر اخراج ایشان از طرف دانشگاه ابلاغ گردید.

جرس

همسر فیض الله عرب سرخی: با ابلاغ کتبی آزاد کردند و با احضار تلفنی دستگیر! می خواهند بازی روانی راه بیاندازند

مریم شربتدار قدس می گوید که سازمان زندانها نامه ای به همسرش نشان داده و گفته بودند که آزاد شدی و پرونده ات منع تعقیب خورده است حالا می گویند در آزادی ایشان اشتباهی صورت گرفته و باید برگردند به اوین.فیض الله عرب سرخی چهارشنبه شب گذشته با ابلاغ ناگهانی آزادی از زندان اوین رها شد، تا در مرحله ای دیگر در مسیر آینده ای روشن حرکت کند. امروز اما با تماسی از دادسرا به زندان اوین بازگشت تا بار دیگر ترس کودتاگران را از مردان رهای سرزمین مان فریاد کند.مریم شربتدار قدس در گفتگو با خبرنگار کلمه، می گوید: خودشان هم می دانند که چه دستهایی در کار است که کل نظام و مملکت و همه چیز را به باد می دهد. عقلانیت اجازه نمی دهد که مملکت در چنین مسیری قرار گیرد. انسان عاقل نباید عقلش را به دست این هایی که نمی دانم واقعا دنبال چه هستند و یا چه هدفی دارند بدهد. مراقب باشند که مملکت به فنا نرود. باید دنبال مجرمین اصلی بگردند وگرنه روزی متوجه می شوند که دیگر خیلی دیر شده است.فیض الله عرب سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در حالی به طور ناگهانی به اوین بازگشت که به گفته ی همسرش فرصت خداحافظی با اعضای خانواده اش را نیز نیافت.معاون وزیر بازرگانی دولت اصلاحات که یکی از ۷ شاکی پرونده ی شکایت از سردار مشفق و کودتاگران است، در این چهار روز آزادی تاکید کرده بود که آزادی اش غیر منتظره بوده و حتی یک بار هم درخواست عفو، آزادی و حتی مرخصی نداده بوده است.فعالان سیاسی و کارشناسان، این آزادی غیرمنتظره را نشانه ای بر آغاز یک حرکت عقلانی از سوی حکومت گرفته بودند اما امروز با این خبر باز هم نگرانی ها تکرار می شود که آیا قرار است آن بخش از حاکمیت هم حرکتی به سمت آینده ی روشن داشته باشد؟

متن کامل مصاحبه کلمه با مریم شربتدار قدس، همسر فیض الله عرب سرخی را با هم میخوانیم:در خبرها آمده بود آقای عرب سرخی به مرخصی نیامدند بلکه آزاد شدند، بازگشت امروز ایشان به اوین به چه دلیلی بوده است؟

صبح از دادسرای اوین با خودشان تماس گرفته و گفته بودند که بیایید برای اجرای احکام. آنجا برایشان توضیح داده بودند که در آزادی ایشان اشتباهی صورت گرفته و باید برگردند به اوین.

یعنی اصلا در جریان نبودید و آزادی ایشان کتبی ابلاغ شده بوده؟

اصلا خبر نداشتیم. برگه ی آزادی داخل زندان به خودشان ابلاغ شده بود و مراحل رسمی بوده است. من حتی نتوانستم با ایشان خداحافظی کنم. نه من نه بچه ها، نه خانواده. خودش هم فکر کرده بود که یک احضار ساده است برای همین هیچ وسیله و لباسی همراه نداشتند.

این اشتباه از طرف کدام نهاد صورت گرفته؟

خود سازمان زندانها نامه ای به ایشان نشان داده و گفته بودند که آزاد شدی و پرونده ات منع تعقیب خورده است. من فکر می کنم این ها عادت کرده اند به آزار دادن افراد. این هم یک نوع شکنجه است. با اعصاب و روان همه بازی می کنند. هم فرد زندانی و هم خانوده ها. انگار اصلا برایشان روح و روان افراد اهمیتی ندارد. شانس آوردیم که امروز روز ملاقات ۳۵۰ بود و من توانستم بلافاصله به اوین بروم و در جریان دلیل برگشتنشان به اوین قرار بگیرم. وگرنه باید یک هفته صبر می کردم.

روحیه آقای عرب سرخی بعد از این بازگشت ناگهانی چطور بود؟

روحیه ایشان که خیلی خوب بود. همسرم بیرون بود ناراحت بود که دوستانش آنجا هستند و خودش بیرون. ما دوست داریم همه بیایند بیرون. البته متعجب بود که اشتباه یعنی چه؟ یک شب بگویند شما آزادی و همه ی وسایلت را هم ببر و بعد از چند روز زنگ بزنند که برگرد. نمی دونم والله چه چیز را می خواهند ثابت کنند.

آیا شما پیگیری قضایی خاصی خواهید کرد؟

نه. تجربه دو سال و اندی نشان داده که خیلی این ها نه با درخواست های ما کاری دارند نه با شکایت هایمان. ما شکایت هم که می کنیم از طرف تجلیل می کنند و ما را توبیخ که چرا شکایت کردید. مگر پرونده سردار مشفق را فراموش کردید؟ شاکیان را به زندان برگرداندند که چرا شکایت خود را پس نگرفتند. من به شخصه پیگیری قضایی نمیکنم و ایشان و باقی زندانی ها را سپرده ام به خدا.مسیر قانونی ای هم احساس نمی کنم برایمان مانده باشد. کسی گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها ندارد. وگرنه خود آقایان بهتر از همه به پرونده های این عزیزان اشراف دارند. کلا باید گفت چشم آقایان روشن که اختلاسگران رها و آزادند و افراد سالم و خدمتگذار پشت میله های زندان.با توجه به اینکه این بازگشت غیر منتظره بود، لحظه ای که ایشان را از پشت شیشه های سالن ملاقات دیدید چه حسی به شما دست داد؟

بالاخره چون ما هنوز بر سر باورهای و حرف هایمان هستیم خیلی به آزادی دل خوش نکرده بودیم و منتظر بودیم دوباره به بهانه ای دیگر سراغ ایشان بیایند. البته دیدن ایشان از پشت آن شیشه ها و با گوشی تلفن حرف زدن همیشه بد است و هر بار آزار دهنده است. ولی واقعیتش را بخواهید دخترم خیلی بهم ریخت. آنقدر از نظر روحی حالش بد شد که حتی برای ملاقات هم نتوانست بیاید. نفرین های از ته دلش دلم را لرزاند. وای به روزی که جواب این آه ها بیاید.

به نظر شما این حرکت چه پیامی و برای چه کسانی می تواند داشته باشد؟

راستش نمی دانم، ما اول در عین حال که ناراحت بودیم که بقیه نیامده اند بیرون، ولی فکر کردیم که شاید واقعا می خواهند به عقلانیت برگردند و فضا را آرام کنند. تصور ما این بود که تصمیم گرفته اند یکی یکی آزاد کنند. اما با حرکتی که امروز دیدیم احساس می کنم بیشتر می خواهند بازی روانی راه بیاندازند.

تحلیل آقای عرب سرخی در این یک هفته از اوضاع و شرایط چه بود؟

با توجه به اینکه مدت کوتاهی بود، خیلی فرصت صحبت پیش نیامد و بیشتر به دیدار دوستان و آشنایان گذشت. اما امیدوار بودند که شاید تصمیم گرفته شده باشد زندانیان را آزاد کنند و فضا را از بحران خارج کنند در راستای شروط آقای خاتمی.

از پرونده دخترتان چه خبر؟ دادگاهی تشکیل شده است یا خیر؟

پرونده هنوز مفتوح است و خبری ندادند غیر از اخطار ممنوع الخروجی که هفته ی پیش برایش فرستادند.

با توجه به اینکه گفتید پیگیری قضایی نخواهید کرد پیام خاصی به مقامات قضایی دارید که از این طریق بشنوند؟

همانطور که همیشه گفته ام خودشان هم می دانند که چه دستهایی در کار است که کل نظام و مملکت و همه چیز را به باد می دهد. عقلانیت اجازه نمی دهد که مملکت در چنین مسیری قرار گیرد. انسان عاقل نباید عقلش را به دست این هایی که نمی دانم واقعا دنبال چه هستند و یا چه هدفی دارند بدهد. مراقب باشند که مملکت به فنا نرود. باید دنبال مجرمین اصلی بگردند وگرنه روزی متوجه می شوند که دیگر خیلی دیر شده است.اگر صحبتی با خوانندگان سایت کلمه دارید بفرمایید.من احساس می کنم که مردم آنقدر آگاهی دارند که خودشان تشخیص دهند که چه کسی حرف حق را میزند و چه کسی ناحق می گوید، همین که مردم می دانند برای ما دلگرمی است.

کلمه- زهرا صدر

بی خبری از وضعیت عبدالفتاح سلطانی، وکیل زندانی

معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی که دو ماه پیش با قرار وثیقه آزاد شد، با بیان این که ۵ روز است از آقای سلطانی خبر ندارد نسبت به وضعیت همسرش اظهار نگرانی کرد.دهقان معلم بازنشسته که در تیر ماه سال جاری بازداشت شده بود، در گفت‌وگو با جرس از ارسال احضاریه دادگاه برای خودش نیز خبر داد و گفت: دیروز احضاریه‌ای با عنوان آخرین دفاع برای تاریخ ۱۷ آبان ماه از سوی شعبه ۱۵ برای‌من ارسال شد. در صورتی که آخرین دفاع پیش‌تر، یعنی نزدیک به یک ماه پیش از من گرفته شده بود.همسر عبدالفتاح سلطانی با تاکید بر این که روز صدور این احضاریه همزمان با روز بازداشت آقای سلطانی بوده، ادامه داد: من ۱۴ تیر ماه در پی احضار به دادسرای اوین برای ارائه “پاره ای توضیحات” بازداشت شدم. بازداشت من در حالی بود که همان روز اول برای من قرار وثیقه تعیین شد اما بر خلاف قانون من را به بازداشتگاه فرستادند. درطول بازداشت تمام سوالات و موارد اتهامی من درباره دریافت جایزه‌‌ای بود که به نیابت از آقای سلطانی دریافت کردم.او همچنین اظهار کرد: از سوی دیگر روز بعد از بازداشت همسرم، یعنی بیستم شهریور ماه به همراه آقای اسماعیل زاده، وکیل آقای سلطانی نزد دادیار رفتیم. همان جا ایشان به من گفتند که قرار است به عنوان مطلع مرا احضار کنند تا به یک سری سوالات پاسخ دهم و گفتند اگر می‌خواهم می‌توانم همان موقع پاسخ دهم و اگر نه منتظر احضاریه بمانم.دهقان با تاکید بر این که تمام کارهای همسرش کاملا روشن و واضح است افزود: من گفتم ترسی ندارم و مسئله‌ای نیست و می‌توانم همین حالا به سوالات آن‌ها پاسخ‌گو باشم. اما سوالاتی که آن‌ها داشتند همه همان سوالاتی بود که در زمان بازداشت از من پرسیده شده بود و در واقع جزء موارد اتهامی من به شمار می‌آمد. این که جایزه‌ی آقای سلطانی را کی گرفتی؟ از کی گرفتی؟ چه ساعتی بود؟ چه تاریخی بود؟ چه مبلغی بود؟ پول چه شد؟ و… سوالاتی که حقیقتا بعد از گذشت این هم سال جواب آن‌ها یادم نمی‌آمد و به آن‌ها صادقانه گفتم که یادم نمی‌آید.او ادامه داد: با این حال از آن‌ها پرسیدم این سوالات و این موارد اتهامی بالاخره مربوط به پرونده‌ی من می‌شود یا پرونده‌ی همسرم؟ جواب آن‌ها این بود که این موضوعات مربوط به پرونده‌ی آقای سلطانی است. در حالی که دو ماه پیش تمام این مسائل را به عنوان موارد اتهامی من مطرح کرده بودند.این معلم بازنشسته در ادامه، درباره‌ی وسایل شخصی برده شده از منزل‌شان در زمان بازداشت سلطانی گفت: روز بازداشت همسرم و در هنگام تفتیش خانه‌مان وسایل زیادی از جمله عکس‌ها و فیلم‌های خانوادگی، وسایل شخصی فرزندانم، هارد کامپیوتر، سی‌دی‌های مختلف و غیره را از خانه‌مان بردند. دادیار پرونده همسرم یعنی آقای فراهانی، به من قول داده بود که می‌توانم وسایل را در عرض ۱۰ روز دریافت کنم، با این حال دیروز و پس از مراجعه‌ی ما اعلام شد که وسایل هنوز آماده نیست.همسر عبدالفتاح سلطانی در پایان اظهار امیدواری کرد که هر چه زودتر خبری از همسرش به دست بیاورد و در عین حال بتواند وسایل شخصی فرزندان‌اش را که ضبط شده باز پس بگیرد.

گفت‌وگو: فاطمه شجاعی

۱۳۹۰ شهریور ۲۴, پنجشنبه

نامه شیرین عبادی به گزارشگر ویژه حقوق بشر: آقای احمد شهید! به نقض حقوق بشر در ایران اعتراض کنید

شیرین عبادی در نامه ای به گزارشگر ویژه حقوق بشر از وی خواسته است از هر طریق ممکن نسبت به نقض حقوق بشر در ایران اعتراض کرده و توجه دولت جمهوری اسلامی ایران را به رعایت و تضمین حقوق شهروندان خود جلب کند.وی در این نامه به بازداشت عبدالفتاح سلطانی، دستگیری و ایجاد مزاحمت های خلاف قانون برای اعضای موسس و همکاران کانون مدافعان حقوق بشر و همچنین سایر فعالان حقوق بشر پرداخته و آورده است: بنا بر مراتب فوق و نظر به اینکه دادگاه های انقلاب در ایران طبق برخی احکام صادره ، صراحتا فعالیت های حقوق بشری را در ردیف جرائم سنگین تلقی نموده و مدافعان حقوق بشر را مورد مجازات قرار داده اند.

متن کامل این نامه که دراختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است:

جناب آقای احمد شهید

گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران

احتراما به اطلاع می رساند همکار اینجانب آقای عبد الفتاح سلطانی – وکیل دادگستری و یکی‌ از موسسین کانون مدافعان حقوق بشر - در تاریخ ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۰ بعد از مطالعه پرونده یکی‌ از موکلین خود در راهروی ساختمان دادگاه انقلاب توسط مامورین امنیتی دستگیر شد. توسط مامورین امنیتی دستگیر شد. مأمورین امنیتی همراه وی به خانه و دفتر وکالت او رفته و بدون ارائه حکمی مبنی بر اجازه بازرسی، دفتر وکالت و منزل وی را تفتیش و تعدادی از اوراق مربوط به پرونده‌های وکالتی، سایر اوراق و اسناد و کامپیوتر متعلق به فرزندان وی را ضبط کرده و با خود می برند. مأمورین فقط برگ احضاریه ای به آقای سلطانی داده اند که این احضاریه توسط دختر ایشان به دفتر اینجانب ارسال شده که به ضمیمه تقدیم می گردد. همان گونه که در متن احضاریه ملاحضه می کنید جلب و معرفی آقای سلطانی به شعبه سوم بازپرسی بر عهده مامورین امنیتی گذاشته شده است. این شیوه دستگیری آنهم توسط مامورین امنیتی بر خلاف قوانین ایران است . لازم به ذکر است این اولین باری نیست که آقای سلطانی بازداشت شده اند، ایشان بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ ، در تاریخ ۲۶ خرداد ماه ۱۳۸۸ دستگیر شده و بیش از ۲ ماه نیز در زندان به سر بردند که خوشبختانه از کلیه اتهامات تبرئه شدند.اقای محمد سیف زاده ، یکی دیگر از موسسین کانون مدافعان حقوق بشر است که به اتهام تشکیل این کانون و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه ها، به ۲ سال حبس قطعی محکوم شده و هم اکنون جهت اجرای حکم در زندان به سر می برند . ایشان به علت نوشتن یک نامه به آقای خاتمی در خصوص وضعیت دادگستری ایران مجددا به اتهام نشر اکاذیب تحت محاکمه قرار گرفته ا ند .متاسفانه برای کلیه افرادی که با کانون مدافعان حقوق بشر همکاری داشته اند ، پرونده کیفری تشکیل شده که از آن جمله می توان به خانم ها ، نرگس محمدی، مهناز پراکند و آقایان ، عبدالرضا تاجیک ، هادی اسماعیل زاده و مجید پور استاد اشاره کرد . برای عده ای نیز حکم محکومیت صادر شده است که می توان از خانم نسرین ستوده و آقایان محمد علی دادخواه و محمد سیف زاده نام برد. با کمال تاسف علاوه ٔبر اعضا و همکاران کانون مدافعان حقوق بشر، بسیاری دیگر از فعالین و مدافعان حقوق بشر در ایران تحت تعقیب قرار گرفته اند و بعضأ نیز مواجه با محکومیت‌های سنگین شده اند که از آن جمله می‌‌توان به وضعیت خانم‌ها بهاره هدایت و شیوا نظر آهاری و بسیاری دیگر اشاره کرد.بنا بر مراتب فوق و نظر به اینکه دادگاه های انقلاب در ایران طبق برخی احکام صادره ، صراحتا فعالیت های حقوق بشری را در ردیف جرائم سنگین تلقی نموده و مدافعان حقوق بشر را مورد مجازات قرار داده اند، توجه آن مقام محترم را به عدم امنیت جانی و شغلی مدافعان حقوق بشر در ایران جلب می کنم و تقاضا دارم از هر طریق ممکن نسبت به نقض حقوق بشر در ایران اعتراض کرده و توجه دولت جمهوری اسلامی ایران را به رعایت و تضمین حقوق شهروندان خود جلب نموده و از کلیه امکانات بین المللی خود برای اصلاح وضعیت موجود استفاده نمائید.

با تقدیم احترام

شیرین عبادی

رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در ایران

۲۳ شهریور ماه ۱۳۹۰

رونوشت : خانم پیلای – کمیسر عالی حقوق بشر ؛ گزارشگر ویژه استقلال قضات و وکلا؛  
گزارشگرمحترم وضعیت مدافعان حقوق بشر؛ گروه کار سازمان ملل دربازداشت‌های خودسرانه

به گزارش جرس  

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...