پیمان روشن ضمیر در خصوص روند دادگاهش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «داشتن دادگاه علنی، هیات منصفه و حضور نماینده دادستان طبق صراحت قانون باید در دادگاه متهم سیاسی اعمال می شد که هیچکدام نشد. اتفاقی که اکنون در قوه قضاییه می افتد این است که همه قوانین را برخلاف نظر قانون گذار بر علیه متهم تفسیر می کنند. حق من داشتن دادگاه علنی بود در حالیکه حتی پدرم نیز اجازه ورود پیدا نکرد و وقتی وکیل با هزار زحمت او را وارد دادگاه کرد قاضی اجازه حضور به او نداد.پیمان روشن ضمیر درخصوص اتهاماتش گفت: «من به جز نوشتن چند مقاله، تایپ کردن آنها و یکی، دو مصاحبه کار دیگری نکرده ام که همه آنها نیز در وبلاگم قابل رویت است.من مقالاتی مثل «طرق قانونی تغییر رهبر» برای رادیو زمانه و یا «ما سهراب و ندا هستیم نه مجاهدین خلق» نوشتم اما در مرحله دادگاه در جایی که وکیل از قاضی خواست مستندات را ارائه کند نود درصد موارد مورد استناد قاضی مقالاتی بود که اصلا من ننوشتم و حتی در بازجویی هم به گوش من نخورده بود. جالب ترین موردش این بود که یکهو آخر جلسه دادگاه،بازجویم وارد دادگاه شد و کاریکاتوری را نشان داد و گفت که از لپ تاپ پیمان پرینت گرفتیم که صد درصد حرفش خلاف واقع است. لپ تاپ من ۵ ماه است دست ایشان است چطور نه در بازجوی، نه زندان، نه دادسرا کسی نه حرفی از این کاریکاتور زد و نه به من نشان داد.این وبلاگ نویس گفت: «وقتی قانون اساسی می گوید باید دادگاه علنی باشد برای همین است که هر چیز خلاف واقع را بدون هیچ شرم و پروایی وارد پرونده متهم نکنند و آنچه در سیر پرونده می آید از حداقل منطق برخوردار باشد. اما دادگاه که غیر علنی می شود چون خیالشان راحت است کسی دفاعیات متهم را نمی شنود هر چیز خلاف واقعی را به او می چسبانند. این کاری بسیار غیر اخلاقیست که اگر مثلا از فلان مقاله یا تحلیل من عصبانی هستند ولی چون می دانند آن مقاله هیچ توهین و مطلب غیر قانونی ندارد یک سری مطالب مسخره که روح من از آنها خبر ندارد و هرگز در هیچ سایتی چنین چیزهایی را منتشر نکردم به من نسبت دهند تا بتوانند من را محکوم کنند.پیمان روشن ضمیر به عدم حضور نماینده دادستان در دادگاهش اشاره کرد و گفت: «دادگاه من به غیر از اینکه غیرعلنی و بدون هیات منصفه بود حتی نماینده دادستان هم نداشت یعنی کسی که کیفر خواست را بر علیه من باید در دادگاه بخواند و قاضی نقش نماینده دادستان را هم بازی می کرد در حالیکه طبق قانون اگر نماینده دادستان وجود نداشته باشد دادگاه اعتبار قانونی ندارد. و نه هیات منصفه داشت و نه حتی نماینده دادستان حضور داشت.این وبلاگ نویس در خصوص دفاعیاتش گفت: «من به دلیل ایرادتم به دادگاه هیچ دفاعی نکردم فقط گفتم اتهامات را قبول ندارم. وکیلم فقط کمی دفاع کرد. دو اتهام داشتم که یکی توهین به رهبری بود که فقط گفتم من در هیچ کدام از مقالاتم توهین به رهبری نکردم و دیگری تبلیغ علیه نظام بود که آن را هم نپذیرفتم.»پیمان روشن ضمیر با اشاره به تعدد برگزاری دادگاه های غیر علنی برای متهمان سیاسی گفت: «آنقدر متهمان سیاسی ما زیر بار دادگاه های غیرعلنی رفته اند که دیگر این امرعادی شده است. در حالیکه بسیار غیر عادی است، کسی که متهم است باید نگران آبرویش باشد. وقتی کسی از دیگری شکایت می کند یعنی او گناهکار است و شاکی اسنادی بر علیه ش دارد پس دیگر نگرانی نباید داشته باشد، ولی چرا درهای دادگاه را می بندند؟ مین حرکت بهترین سند برای محکوم کردن این روال و خالی بودن دست شاکی از هرگونه مدرک و سندی علیه من است. پشت درهای بسته هر اتفاقی می تواند بیفتد.پیمان روشن ضمیر، مدیر وبلاگ ” اوس پیمان” و سردبیر “تالار هفت تیر” که اکنون با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است در ۱۳ دی ماه سال گذشته در منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از دو ماه بازداشت که یک ماه آن در اداره اطلاعات گذشت و یک ماه دیگر در زندان کارون اهواز بود. اتهامات او تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری است که خود این فعال سیاسی هیچکدام از اتهامات را قبول ندارد. او در حال حاضر منتظر حکم دادگاه بدویش است.
نوشته ای از رضا صالحی
نوشته ای از رضا صالحی