۱۳۹۰ بهمن ۲۴, دوشنبه

رفراندوم رفراندوم، این است شعار مردم / بیست و پنجم بهمن، فریاد آزادی

آقای رضا پهلوی به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت فرزندان پاک ایران زمین در پیامی نوشت:
یادشان زمزمه نیمه شب مستان باد تا نگویند که از یاد فراموشانند
این روزها را با گرامیداشت خاطره دو فرزند دلبند سرزمینمان، محمد مختاری و صانع ژاله و همچنین همه جانباخته گان راه آزادی گرامی می داریم. به دل شکسته و پر از اندوه و روح خستگی ناپذیر مادران و پدران محمد مختاری، صانع ژاله، سهراب، ندا و دیگر فرزندان دلیر و جاودان این سرزمین ، سوگند که تا آخرین نفس و با تمام نیرو به دادخواهی خون همه فرزندان ایران بر خواهیم خاست و تا آزادی همه زندانیان سیاسی-عقیدتی از پا نخواهیم نشست.


                                                                       رفراندوم، رفراندوم
                                                                       
                                                                       این است شعار مردم

خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی



نوشته ای از بابک اجلالی 

عیسی سحرخیز: راهپیمایی ۲۵ بهمن؛ پیام مردم برای پایان دیکتاتوری

عیسی سحرخیز که هم اکنون در زندان به سر می‌برد، با تاکید بر این که راهپیمایی ۲۵ بهمن باید “مسالمت‌آمیز” باشد، گفت: این راهپیمایی باید پیام محکم مردم را برای پایان دیکتاتوری به حکومت برساند.مهدی سحرخیز، فرزند این روزنامه‌نگار و فعال سیاسی به جرس می‌گوید: در تماسی که با پدر داشتیم او از راهپیمایی روز ۲۵ بهمن بسیار استقبال کرد و تاکید داشت که در عین این که این راهپیمایی باید مسالمت آمیز باشد و در سکوت انجام شود حتما باید پیام محکم مردم را برای پایان دیکتاتوری به حکومت برساند.پسر سحرخیز همچنین درباره شرایط زندان اظهار می‌کند: روزنامه های‌شان قطع شده و وضعیت فروشگاه زندان بسیار بد است و بیشتر مواقع تعطیل است. حتی در صورت باز بودن هم در آن میوه٬ شیر و هیچ لبنیات و یا آبمیوه‌ای پیدا نمی‌شود که این موضوع سلامتی زندانیان و وضعیت تغذیه آنان را به خطر می‌اندازد.او ادامه می‌دهد: همچنین وضعیت امکانات و سرویس‌های بهداشتی بسیار نامناسب و غیر قابل استفاده است و از سقف‌های دستشویی‌ها در سرمای زمستان مدام آب چکه می‌کند.سحرخیز که اکنون در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برد، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام توهین به رهبری و فعالیت تبلیغی علیه نظام به سه سال حبس محکوم شده بود، اما ۱۴ مرداد ماه ۱۳۹۰ طی حکمی به دو سال حبس دیگر به دلیل فعالیت‌های مطبوعاتی سابقش و در مجموع به ۵ سال زندان محکوم شد.

نوشته ای از هیراد کریمی‌

انتقال یکی از دراویش گنابادی به زندان عادل آباد شیراز

کسری نوری از دروایش گنابادی به زندان مرکزی عادل آباد شیراز منتقل شده است.کسری نوری از دراویش گنابادی که در تاریخ ۲۱ دی‌ماه به اتهام اقدام علیه نظام بازداشت شده بود و یک ماه گذشته را در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز معروف به پلاک ۱۰۰ در بازداشت بسر می‌برد، روز بیستم بهمن ماه به زندان مرکزی عادل آباد شیراز منتقل شده‌ است.طبق این گزارش برای این درویش گنابادی قرار وثیقه پنجاه میلیون تومانی صادر شده است.لازم به ذکر است که هم اکنون ۱۲ درویش گنابادی که پس از وقایع شهر کوار استان فارس بازداشت شده‌اند در زندان‌های اوین و عادل آباد نگهداری می‌شوند که از این بین ۱۰ تن از این دراویش که شامل مدیران و پرسنل سایت مجذوبان نور نیز هستند بیش از ۵ ماه است که در بندهای امنیتی زندان اوین در بازداشت هستند و دو تن دیگر از این دراویش، آقایان کسری نوری و صالح مرادی نیز در زندان عادل آباد شیراز نگهداری می‌شوند که از بازداشت آقای صالح مرادی بیش از ۵ ماه می‌گذرد.

مجذوبان نور

فریاد مرگ بر دیکتاتور و سرنگون باد رژیم اسلامی در شب پیروزی انقلاب

شب گذشته همزمان با سی و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی بانگ تکبیر و شعار مرگ بر دیکتاتور بار دیگر فضای کشور را پر کرد.از سطح شهر تهران ودیگر شهرهای مهم جهان در تمام ۱۰ روز دهه فجر (البته به قول آخوندها ) فریاد مرگ بر دیکتاتور و سرنگون باد رژیم اسلامی سر دادند وهمانند سالهای قبل همزمان با نور باران شب سالگرد جشن!!! پیروزی انقلاب با بانگ الله اکبر و شعارهای مرگ بر دیکتاتور این شب را گرامی داشتند.بر اساس این گزارش مردم در شهرک غرب، خیابان جمهوری اسلامی، شهرک اکباتان، میدان سپاه، یوسف آباد و سایر محله های شهر تهران تکبیر سر دادند و در میان بانگ تکیبر شعارهایی در مذمت دیکتاتوری سر داده شد.

خبرنگار خبرنامه ملی ایرانیان و کلمه
نوشته ای از Akbar Pourahmadi

۱۳۹۰ بهمن ۲۰, پنجشنبه

فشار بر سهام‌ بورقانی برای مصاحبه تلویزیونی و اعتراف دروغین

سهام بورقانی، روزنامه‌نگار، که از ۲۴ روز پیش همچنان در بند دو الف سپاه در زندان اوین در بازداشت انفرادی به سر می‌برد، تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین به ارتباط با بی‌بی‌سی قرار دارد.این روزنامه‌نگار مستقل و سردبیر سابق سایت دیپلماسی ایرانی که هیچ ارتباطی با کارمندان شبکه بی‌بی‌سی نداشته‌است، صرفا به خاطر دوستی سابق با تعدادی از روزنامه‌نگاران همکار در روزنامه‌های داخل کشور که بعدا در بی‌بی‌سی مشغول به کار شده‌اند تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین قرار گرفته و تاکنون حاضر به این کار نشده است.بنا بر این گزارش، وی در معرض دروغ‌های مکرر بازجویان قرار داشته است و جز وعده‌های مکرر و عملی‌نشده آزادی، بازجویان وی از جمله به دروغ مدعی شده‌اند که همسر و دیگر دوستانش با شبکه بی‌بی‌سی درباره بازداشت او مصاحبه کرده‌اند.پدربزرگ وی – پدر احمد بورقانی و شهید امیر بورقانی – نیز که برای ملاقات او به زندان اوین رفته بوده‌است در میان پله‌های پرتعداد مسیر و تحت تاثیر فشارهای عاطفی ناشی از بازداشت نوه‌اش دچار درد شدید قلب می‌شود و مدتی در بیمارستان بستری می‌گردد.


گزارش جرس 
نوشته ای از میترا 

بیانیه شورای دموکراسی برای ایران در محکومیت بازداشت های اخیر جوانان عرب در خوزستان

در راستای توهمات وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مبنی بر نقش آفرینی بیگانگان در انتخابات آینده، در چند روز اخیر عده ای از جوانان فعال در امور مدنی و حقوق بشر در شهرهای اهواز، حمیدیه و شوش خوزستان، به اسارت سربازان آن وزارتخانه مخوف درآمده و یکی از آنها نیز به نام ناصر البوشوکه درفشان به قتل رسیده است. سران ایران برای اثبات توهمات خود، با بهره گیری از رسانه های ضدمردمی بخصوص صدا و سیمای سراسر دروغ و نیز تبلیغات رسانه ای و مهندسی شده پیش از انتخابات، در پی ایجاد فضای رعب و وحشت بوده و در این راستا از هیچ کاری ابا ندارند. پیش بینی سناریوی جمهوری اسلامی چندان دشوار نیست؛ در آینده نزدیک در صدا و سیمای ضد مردمی ایران و رسانه های وابسته، همین جوانان و جوانان دیگر را وادار به اعترافات ساختگی درباره اخلال در امور انتخابات به وسوسه بیگانگان و تجزیه طلبی خواهند ساخت. بی شک در موقعیت حساس کنونی افزودن بر رنج های سالیان اقوام ایرانی، ماهیت بیگانه سران جمهوری اسلامی را هر چه بیشتر آشکار می سازد.شورای دموکراسی برای ایران ضمن حمایت از حرکت های مردمی در تحریم انتخابات پیش رو، حرکت های نابخردانه از سر توهم سران ایران را که نتیجه ای جز فشار مضاعف بر مردم و بخصوص اقوام ایرانی نداردـ اقوامی که در طول همه این سال ها بر حفظ تمامیت ارضی ایران تاکید و در این راه جانفشانی ها نیز نموده اندـ به شدت محکوم کرده و از مجامع بین المللی می خواهد تا برای احقاق حقوق از دست رفته جوانان عرب در ایران، در مقابل رفتارهای پلیسی حکومت، با مردم سکوت پیشه نکرده، به حمایت از اقوام همیشه مظلوم ایرانی برخیزند.



خبرنامه گویا

۱۳۹۰ بهمن ۱۹, چهارشنبه

گزارش اعتراض علیه حضور عوامل جمهوری اسلامی در جنوب سوئد

اعتراضی متحدانه و موفق علیه حضور عوامل جمهوری اسلامی در جنوب سوئد!
عصر روز سه شنبه 7 فوریه شهر لوند واقع در جنوب سوئد شاهد اعتراض نیرومند مخالفین جمهوری اسلامی علیه " هفته فرهنگی" رژیم اسلامی در این شهر بود. عوامل جمهوری اسلامی در این شهر تحت عنوان برنامه های فرهنگی می خواستند تولد ننگین رژیم اعدام و جنایت جمهوری اسلامی را منجمله با برگزاری یک کنسرت جشن بگیرند. از ساعت 5 بعد از ظهر مخالفین جمهوری اسلامی در محل برگزاری این جشن واقع در مرکز شهر لوند گرد آمدند و علیه رژیم دست به افشاگری زدند. مخالفین با سردادن شعار و ایراد سخنرانی اعتراض شدید خود را نسبت به حضور عوامل جمهوری اسلامی که با سازماندهی مستقیم سفارت می خواستند دهه فجر ( زجر) خود را در لوند برگزار کنند، اعلام داشتند.
در هوای سرد زمستانی تظاهر کنندگان توانستند با گرمی شعارهای کوبنده علیه جمهوری اسلامی و در همبستگی با مبارزات مردم ایران توجه عموم و رهگذران را به خود جلب کنند. حسن صالحی، مریم طاهری و فریده آرمان از جمله کسانی بودند که در این تظاهرات سخنرانی های پر شوری به زبانهای سوئدی و فارسی کردند. در سخنرانی های سوئدی بویژه پرونده جنایت و سرکوب رژیم اسلامی و موقعیت درهم ریخته آن برای حاضرین بازگو شد . 
همچنین مسئولین stadhallen که لوکال بزرگ شهر را به عوامل رژیم کرایه داده بودند مورد انتقاد شدید قرار گرفتند. شماری از تظاهرات کنندگان نیز موفق شدند به داخل سالن وارد شوند و و خطاب به عوامل و مواجب بگیران رژیم اعلام کردند که شما "دستانتان به خون مردم آغشته است و ننگ بر شما باد" !
این اعتراض تا دقایقی قبل از ساعت 7 عصر ادامه پیدا کرد و سپس تظاهرکنندگان با سردادن شعار و رقص و پایکوبی برای سرنگون ساختن جمهوری اسلامی و برپایی یک جامعه انسانی در ایران به تظاهرات خود پایان دادند. 
تظاهرات روز 7 فوریه نشان داد که چگونه می توان به نیروی متحد انسانهای شریف و آزادیخواه حضور جمهوری اسلامی در خارج کشور را به شکست کشاند و مراسم جشن عوامل رژیم را به مراسم بی اعتباری و خواری و ذلیلی بیشتر برای آنها تبدیل کرد. در آخر ما به همه شرکت کنندگان در این تظاهرات موفقیت آمیز خسته نباشید می گوئیم. 
تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران- سوئد ( مالمو)

لینک گزارش روزنامه جنوب سوئد از این تظاهرات:

http://www.sydsvenskan.se/lund/article1606936/50-tal-i-protest-pa-Stortorget.html


پارس دیلی نیوز

وضعیت نامساعد جسمی هانیه صانع فرشی، زندانی سیاسی

هانیه صانع فرشی، زندانی سیاسی که در بند نسوان زندان اوین در حال گذراندن دوران محکومیت خود است، در شرایط نامساعد جسمی به سر می برد.بر اساس این گزارش وی دچار مشکل کلیوی بوده و در ادرارش رگه های خون دیده می شود. هانیه صانع فرشی در تاریخ ٢٧ فروردین در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام “توهین به مقدسات”، “تبلیغ علیه نظام”، “اقدام علیه امنیت” به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شده است.این زندانی سیاسی پیشتر به علت بیماری کلیوی برای درمان به بیمارستان منتقل شده بود اما پس از انتقال مجدد به زندان بهبودی حاصل نشده و وضعیت جسمانی وی همچنان نگران کننده می باشد.در عین حال، با توجه به اینکه با درخواست مرخصی استعلاجی این زندانی سیاسی از سوی دادستانی موافقت شده، اما تا امروز مبلغ وثیقه برای مرخصی وی تعیین نشده است.گفته می شود هانیه صانع فرشی در دوران بازداشت تحت فشارهای روحی و جسمی بسیار بوده و مدت طولانی در سلول های انفرادی نگهداری شده است.این زندانی سیاسی یکی از هشت نفری است که در یک انجمن اینترنتی به بررسی و نقد حجت ها و استدلال های متعارف در اندیشه دینی می پرداختند و از تیرماه تا بهمن ماه ۱۳۸۹ بازداشت شده اند.



نوشته ای از مسعود نوری جاوید

کوهیار گودرزی در شرایط انفرادی نگه‌داری می‌شود

کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر که چندی پیش از سلول‌های عمومی بند ۲۰۹، به سوئیت منتقل شده بود، بار دیگر در شرایط انفرادی نگه‌داری می‌شود. طبق گزارش‌ها، پیش از این کوهیار گودرزی به همراه یک زندانی دیگر در سلول‌های ۱۰ متری بند ۲۰۹ که به سوئیت معروف است، نگه‌داری می‌شدند که با انتقال هم‌سلولی او، وی مجددا به شرایط سلول انفرادی بازگشته است.
کوهیار گودرزی که در تاریخ ۹ مردادماه از سوی مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود، بیش از سه ماه از حق تماس تلفنی با خانواده‌اش محروم بود به طوری که هیچ‌گونه اطلاعی از محل نگه‌داری و یا شرایط وی در دست نبود. وی در این مدت بیش از ۶۰ روز در سلول انفرادی نگه‌داری شد.گودرزی که در تاریخ ۲۷ دی ماه، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهامات ” تبلیغ علیه نظام” و ” اجتماع و تبانی علیه نظام” مورد محاکمه قرار گرفته است، هم‌اکنون در انتظار صدور حکم دادگاه به سر می‌برد. وی هم‌چنین ضمن اعتراض به ادامه نگه‌داری‌اش در بند امنیتی ۲۰۹، خواهان انتقال خود به بند عمومی شده است.ادامه نگه‌داری کوهیار گودرزی در بازداشتگاه ۲۰۹ در شرایطی صورت می‌گیرد که بازجویی از وی مدتها پیش به پایان رسیده است و به نظر می‌رسد عدم انتقال او به بند عمومی تنها جهت اعمال فشار و اذیت و آزار او صورت می‌گیرد.کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر پیش از این در تاریخ ۲۹ آذرماه ۸۸ نیز بازداشت و به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم شده بود که پس از اتمام دوران محکومیتش در آذرماه سال ۸۹ از زندان آزاد شد.پروین مخترع، مادر وی نیز که یک روز پس از بازداشت او دستگیر شده بود، هم‌چنان در زندان کرمان و در انتظار حکم دادگاه تجدیدنظر به سر می‌برد.

گزارش خبرنامه ملّی ایرانیان از کمیته گزارشگران حقوق بشر
نوشته ای از مسعود نوری جاوید

نامه سر گشاده بهار علینیا، دانشجو و وبلاگ نویس، خطاب به احمد شهید ، گزارشگر ویژه سازمان ملل

آنچه در زیر می خوانید نامه سر گشاده بهار علینیا، دانشجو و وبلاگ نویس، خطاب به احمد شهید ، گزارشگر ویژه سازمان ملل است که در زندان جمهوری اسلامی محبوس بود و به تازگی توانسته از ایران خارج شود بهار علینیا در این نامه که یک نسخه آن به پارس دیلی نیوز ارسال شده است ، گوشه ای از آنچه بر وی در ایران و زندان ولایت فقیه رفته است رابازگو می کند. 

جناب آقای احمد شهید

نیک می دانم که مورد من تنها یک نمونه ی کوچک از مصادیق نقض حقوق بشر در ایران است، با این وصف تصمیم گرفته ام که با بیان آنچه بر من گذشت سهمی داشته باشم بر افشای وضعیت اسفناکی که مردم کشور مرا گرفتار خود کرده است. وقتی به سبب نگارش عقایدم در یک وبلاگ ساده و خروج از کشور برای تحصیلات، چه اتهامات سنگینی توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بر من وارد می آید، چگونه خانواده و زندگی من تحت تاثیر آن قرار گرفته و آنگاه مجبور به جلای وطن می شوم، به این می اندیشم که رژیم چگونه به سادگی با بهانه جویی، اعتراف گیری و اتهامات دروغین و واهی می تواند تمام مردم ایران را قربانی دستگاه سرکوب خود سازد. با توجه به این که شما مشغول تهیه گزارشی از وضعیت حقوق بشر در ایران هستید در حالی که رژیم از ورود شما به ایران ممانعت به عمل آورده است، تصور می کنم که ارائه ی حقایق توسط کسانی همچون من که قربانی نقض حقوق بشر بوده و مجبور به ترک کشور شده اند تنها دریچه ای است که می تواند نوری بر واقعیت جامعه ی ایران بگشاید و بر این گزارش بازتاب یابد.‬دامنه ی نقض پایه ای ترین حقوق مردم ایران از آنچه در اخبار ایران و جهان منتشر می شود بسیار فراتر می رود. پلیس سیاسی رژیم حاکم بر ایران هر روز در حال بازجویی، تهدید و ارعاب فعالین سیاسی و اجتماعی است و بسیاری از ایشان تا زمانی که در داخل ایران هستند از انتشار این اخبار منع می شوند و حتی پس از اینکه از کشور می گریزند، سایه ی این تهدیدات همچنان بر خانواده ی ایشان در ایران باقی خواهد ماند. برخلاف آنچه جمهوری اسلامی وانمود می کند نقض حقوق بشر تنها بخشی از ادبیات مخالفین آن نیست بلکه واقعیتی است انکارناپذیر که هرکسی در هر گوشه ای از ایران به هر طریقی طعم آنرا چشیده است. یکی از ترفندهایی که جمهوری اسلامی از این سرزمین ، زندانی بزرگ ساخته است ، ممنوع الخروج کردن فعالین داخل کشور و در سوی دیگر، بازداشت ، بازجویی و آزار متوالی دانشجویان، گزارشگران و فعالین حقوق بشر در خارج از کشور هنگام ورود به ایران است. من نیز به عنوان یک دانشجوی خارج از کشور در هنگام بازگشت به ایران برای دیدار خانواده ام قربانی همین سیاست سرکوب شدم و در این میان تنها دو راه داشتم، یا در ایران بمانم و با ممنوع الخروج شدن به واقع از حق تحصیل محروم شوم و یا اینکه برای همیشه ایران را ترک کرده و حق دیدار خانواده و دیارم را از دست بدهم . آیا از ایران می توان جز به عنوان زندان و از مردم من به عنوان گروگان سخن گفت؟‬
از نگاه جمهوری اسلامی زن یعنی مجرم، دانشجو یعنی مظنون و وبلاگ نویس یعنی جاسوس و من به عنوان یک زن، دانشجو، وبلاگ نویس و یک معترض از میان خیل میلیون ها انسان دردمند، از شما می خواهم که با استفاده از این فرصت، نگاه جهان را متوجه وضعیت شکنجه آوری کنید که اکنون بر مردم ایران مستولی است.‬

بهارعلینیا

Dear Mr. Ahmed Shaheed

I well know that my case is just one example among all the cases of violation of human rights in Iran. However, through telling what I have been through, I want to play a role in revealing the deplorable condition of the people of my country.

Only because of having published my thoughts in a simple weblog and having been abroad for my studies I became the subject of heavy accusations fabricated by the intelligence service of the Islamic Republic. My family and my life have been affected by this and eventually I had to leave my homeland. All of this makes me think about the fact that the regime can make anybody in Iran be the victim of its suppressive forces so easily through such false accusations and false confessions. As regards to the fact that you are preparing a report on the condition of human rights in Iran while the regime prevents you from entering the country, I believe that the exposure of the truth by people like me who have been victims of human rights violation in Iran and had to leave the country is the only window which can cast a light on the reality of the Iranian society. I believe this truth should find a place for itself in your report.

Violation of Iranian people's basic rights goes far beyond what is being published in the Iranian and world news. The regime's political police is constantly interrogating, threatening and intimidating political and social activists, many of them are prevented from publicizing these news, and even when they flee the country, the shadow of these threats still remains on their families inside Iran. Unlike what the Islamic Republic pretends, the violation of human rights in Iran does not solely exist in the opposition's literature but it is a lived reality which continues to have an impact on the lives of many in every corner of Iran.

One of the Islamic Republic's tricks in turning Iran into a big prison is, on the one hand preventing Iranian activists from going abroad and on the other hand, constantly interrogating and harassing students, reporters and human rights activists when entering Iran. I, as a student outside of Iran, also became a victim of this policy when I entered the country in order to visit my family. After that I had only two options, either to stay in Iran, accept to be prevented from going abroad and thus be excluded from the right to study, or to permanently leave Iran and be excluded from the right to see my family and homeland. Is it possible to speak of Iran as anything but a prison and of my people as anything but hostages?

In the eyes of the Islamic Republic, being a woman means being a convict, being a student means being a suspect, being a blogger means being a spy. I, as a woman, student, and a blogger as well as a protester among millions of fellow human beings in suffering, ask you to use this opportunity in order to draw the world's attention to this torturous condition which is dominating Iranian people's lives today.

Sincerely Yours

Bahar Alinia



منبع:پارس دیلی نیوز

سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )

  سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم بحران‌های بی‌پایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانه‌ای تبدیل کرد...