۱۳۹۰ مهر ۷, پنجشنبه

و سرنوشت این دختر زیبا که سهمش تنها گوشه های تاریک اتاق بود!


حسن زارع زاده اردشیر

http://zarezadeh.blogspot.com

امروز پنج شنبه دختر زیبای ایران زمین، نهال سحابی، به آرزویش رسید. او دیگر نمی توانست دوری بهنام را تحمل کند و اینچنین بود که عاشق و معشوق بهم رسیدند.

چه کسی می گوید عاشق و معشوق بهم نمی رسند. بهنام رفته بود و فرسنگ ها از نهال فاصله داشت ولی نهال این فاصله را درنوردید و در لحظه ای فرسنگها پیمود

آری! اینچنین است سرنوشت فرزندان ایران زمین که عاشقانه زندگی می کنند و عاشقانه دوست می دارند، و تاریک اندیشان سرکوبگر عشق و آزادی دیری نخواهد پایید که در برابر جوانان زیبای ایران زمین به زانو درخواهند آمد!

بهنام که رفت تاره فهمیدیم با چه رنج و دردهایی سوخته و ساخته. او وقتی با کوهیار دستگیر شد مدتها در سلول انفرادی بود و تحت فشار.

نهال سحابی پیش از پیوستن به عشق خود، در آخرین پست بلاگش می نویسد:

به رابعه

به نشاط

به ستاره به فاضل به علیرضا به مادر به پدر به...

به این یه ذره من ِ از بهنام مانده

به پنجشنبه هایمان...

http://www.youtube.com/watch?v=y-UtUDQi4aY&feature=share

پله ها... نت های ریزشان. پیش در آمد سمفونی آنان که نواخته میشوند تا مرگ.

دست تو. بر کمر سالن سی متری. که دور سر من می چرخاند، وقتی حلقه دست سازت را به نشان دائمی یک درد در ترقوه ام می کنی. گردنی تا دیوارهایی افراشته. هرچه سردتر. گونه های من.در رد فراموشی... گرم تر

پای چپ را از توی آینه ها قد بکشان تا این کج هایی که راست نمیشوند از کمر.

پا ها را که بکوبیم پنجشنبه ها، بم ترمی شوند.

گوشهایم. گوشه هایم

پیش بینی محتضرانه های تو را نمیکرد. نهال، چه تکثیر بی رحمانه ای شد به دعوتی غریب الواقعه

اجرا های آخر. برای آن که زودتر. نابهنگام تر. ترک کرد...

تو را!

تو

آخر تر نمی شود.

پس...

پنجشنبه ست!

پنجشنبه ها را...

بیا بهنام

بیا برقصیمشان

سرنوشت این دختر زیبایی که سهمش از زندگی گوشه های تاریک اتاق اش بود تا نقشه راه رسیدن به یار را طراحی کند، اینچنین رقم خورد تا بار دیگر دنیای تنگ و تاریکی که برای جوانانمان ترسیم کرده اند در ذهنمان چرخ بزند. دختر زیبایی که نتوانست بگوید دوست پسری دارد به نام بهنام! دختری که خودش دوست دختری بود عاشق، و به آن می بالید، ولی چنان به دست روزگار و در این دنیای تنگ و تاریکش در گوشه اتاقی محبوس شد که سرانجامش چنین موهوم و غمگین است.


سه یار؛ بهنام رفت و نهال را با خود برد، و کوهیار در زندان است در انفرادی!


و این وبلاگ نهال است، تنها همدم او در گوشه اتاقش!


http://nahal53.blogfa.com/9006.aspx

تجاوز گروهی به نوجوانان و جوانانی زندانی به دستور رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به “فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران” نوجوانان و جوانان زندانی بدستور مسئولین زندان به بندهایی منتقل می شوند که هدف تجاوز جنسی گروهی باندهای مافیایی قرار می گیرند.در طی چند هفتۀ گذشته حداقل سه نوجوان که به سلولهای باندهای مافیایی بندهای ۱،۴ و ۶ بدستور محمد مردانی و خادم منتقل شده بودند مورد تجاوز گروهی وحشیانه قرار گرفتند. باندهای مافیایی با چراغ سبز وگرفتن اطمینان خاطر مردانی رئیس زندان و معاون وی خادم اقدام به تجاوز گروهی حداقل به سه نوجوان نمودند. باند مافیایی با بستن دستها و پاهای نوجوانان زندانی اقدام به تجاوز گروهی به آنها می کنند. رفتارهای وحشیانه آنها باعث گردید که این ۳ نوجوان زندانی به بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شوند و به مدت یک هفته بستری بودند. آنها پس از این تجاوز گروهی دچار نارحتی جسمی و روحی شدید هستند.اسامی نوجوانانی که مورد تجاوز جنسی گروهی قرار گرفته اند به خاطر حفظ حیثیت آنها از نوشتن نام کامل آنها خوداری می کنیم و فقط اسامی آنها را بصورت اختصار اعلام می نماییم. اما برای در جریان گذشتن سازمانهای حقوق بشری و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد مشخصات کامل آنها ارسال خواهد شد.

۱- نعیم .ق در بند ۴ زندان گوهردشت کرج مورد تجاوز گروهی باندهای مافیایی قرار گرفت.

۲- محمد ج. در سالن ۳ بند۱ زندان گوهردشت کرج مورد تجاوز گروهی قرار گرفت

۳- احسان ا. در بند ۶ زندان گوهردشت کرج مورد تجاوز گروهی قرار گرفت.

محمد مردانی و خادم پیش از انتقال این نوجوانان به آنها تاکید کرده بود که آنها را به این بندها انتقال می دهد که مورد تجاوز جنسی گروهی قرار گیرند و تا دیگه نسبت به برخوردهای وحشیانه آنها اعتراض نکنند.مردانی و خادم انتقال نوجوانان به این بندها و مورد تجاوز گروهی قرار گرفتن آنها را « رو کم کنی » نام نهاده اند.وقتی که یکی از نوجوانان حاضر به انتقال به سلولها باندهای مافیایی نمی شود خادم شخصا جملاتی علیه او بکار می برد که متاسفانه برای رعایت حرمت خوانندگان قادر به نوشتن آنها نیستیم.موارد فوق بدلیل اینکه اکثر زندانیان بندها و زندان از این ماجرا مطلع شده بودند افشا شده است ولی گفته می شود موارد متعددی تجاوز جنسی علیه نوجوانان بکار برده می شود و مخفی نگه داشته می شود. باندهای مافیایی زندان با اطمینان خاطر یافتن از عدم مجازات و پیگرد قانونی توسط مردانی و خادم اقدام به این اعمال وحشیانه می نمایند بعضی از نوجوانان زندانی در این بندها بصورت برده جنسی مورد سوء استفاده قرار می گیرند و گاها به سایر زندانیان اجاره داده می شوند.در حال حاضر ده ها نفر از نوجوانان و جوانان در سلولهای زندانیان عادی و خطرناک در بندهای ۱،۳،۴ و۶ قرار داده شده اند و در معرض خطر جدی سوء استفاده های جنسی و احتمالا ابتلا به بیماریهای ایدز و غیره قرار دارند.اسامی بعضی از آنها به قرار زیر می باشد:

۱-علیرضا زمانی بند چهار ،۲-حسین ژوگه بند چهار ،۳- مختار بادبادی بند سه ،۴-حمید دوست حسینی بند سه ،۵- یوسف ذاکری بند شش ،۶- امیر رضایی بندیک ،۷- مهدی سلحشور بند شش ،۸- فرشاد قره حسن لو بند شش ،۹- علیرضا یوسفی بند شش ، ۱۰- صابر شربتی بند یک ،۱۱- دانیال حسن پور بند شش ،۱۲- امید رضانیا بند شش ،۱۳- مهران نوری بند شش ،۱۴- حسین سرلک بند یک،۱۵- علی نادری بند یک، ۱۶- ایمان ملاباشی یزدی بند یک ، ۱۷- علیرضا فرمانی بند یک ،۱۸- محمد محمدی بند یک ،۱۹- حسین صفدری بندیک،۲۰- علی عرب بند شش ،۲۱- محسن مرزبان بند یک ،۲۲- سلیمان تقوی بندشش، ۲۳- محسن طاهرزاده بند شش ،

در حال حاضر بند ۵ محل نگهداری نوجوانان و جوانان زندانی می باشد اما این نوجوانان و جوانان علیرغم خواست خود همچنان در بندهای مختلف زندان گوهردشت کرج نگهداری می شوند.تعدادی از نوجوانان و جوانان زندانی به شرط تضمین امنیت جانی آنها آماده اند که در هر دادگاهی حاضر شوند و نسبت به رفتار و اعمال محمد مردانی و خادم و بادندهای مافیایی تحت امر آنها شهادت بدهند.لازم به یادآوری است معاون فعلی زندان خادم در سالهای گذشته رئیس حفاظت زندان گوهردشت کرج بود ولی به خاطر تجاوز به یکی از زنان پاسداربند زندان گوهردشت که منجر به باردار شدن او گردید از این سمت موقتا برکنار و به زندان قزل حصار منتقل شد . اما با منصوب شدن محمد مردانی به عنوان رئیس زندان او به عنوان معاون زندان منصوب گردید. این فرد در حال حاضر یکی از افرادی است که موادر مخدر را وارد زندان می کند و در اختیار باندهای مافیایی قرار می دهد و در ازای آن سکه های طلا دریافت می کند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بکارگیری این شیوۀ غیر انسانی علیه نوجوانان و جوانان توسط رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل به ایران برای بازدید از زندانها و ملاقات با زندانیان جهت تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ ان به سازمان ملل می باشد.

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

۰۷ مهر ۱۳۹۰ برابر با ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۱

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

مهر ۹۰ نهال سحابی، از دوستان بهنام گنجی و کوهیار گودرزی پس از اقدام به خودکشی، درگذشت

نهال سحابی، از دوستان بهنام گنجی و کوهیار گودرزی که در تاریخ ۹ مردادماه ماه ، بازداشت شدند، شب گذشته دست به خودکشی زد و درگذشت.نهال سحابی از دوستان نزدیک بهنام گنجی بوده است که پس از خودکشی وی دچار مشکلات شدید روحی و روانی شده بود.وی شب گذشته به مانند بهنام گنجی، دست به خودکشی زده و درگذشت.در ادامه ی بازداشت خودسرانه در روز ۹ مردادماه، هم‌اکنون دو نفر به دلیل شرایط نامناسب روحی دست به خودکشی زده‌اند و کوهیار گودرزی، همچنان در شرایط نامعلوم در سلول انفرادی و در زندان به سر می‌برد.مرگ بهنام گنجی و نهال سحابی در حالی اتفاق می‌افتد که هنوز از آنچه در زندان اتفاق افتاده است، اطلاعی در دست نیست.کمیته گزارشگران حقوق بشر، ضمن ابراز همدردی و تسلیت به خانواده نهال سحابی، مرگ وی و بهنام گنجی را نتیجه مستقیم شکنجه‌های روحی و روانی از جمله نگهداری در سلول انفرادی می‌داند و باردیگر نگرانی شدید خود را نسبت به وضعیت نامعلوم کوهیارگودرزی اعلام می‌دارد.

کمیته گزارشگران حقوق بشر 

کشیش جوان ، یوسف ندرخانی در خطر اعدام

انتظار برای دریافت حکم ،کشیش جوان یوسف ندرخانی متهم محکوم به اعدام دردادگاه از گرویدن به مسیحیت توبه نکرد.صبح چهارشنبه ۶ مهرماه آخرین جلسه دادگاه یوسف ندرخانی، کشیش متهم به ارتداد در حالی برگزار شد که او علیرغم درخواست های متعدد قاضی دادگاه حاضر به توبه نشد و در همان مذهب مسیحیت باقی ماند. محمد علی دادخواه، وکیل یوسف ندرخانی با اظهار امیدواری از اینکه دادگاه بالاخره حکم برائت موکلش را صادر کند به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« سه روز او را به دادگاه آوردند که توبه کند، هر سه روز او منکر توبه شد. من در آخرین دفاعم گفتم که امکان اعدام او از منظر شرع و قانون خودمان و حقوق بین الملل درست و قانونی نیست و تصورم این است که دادگاه نظرات من را پذیرفت. من امیدوارم دادگاه حکم برائت وی را بدهد و ظرف یک هفته آینده آزاد شود. چون حکم ارتداد که از قبل حذف شد و در خصوص توبه هم من دفاعیات لازم را کردم که قانونی نیست.»یوسف ندرخانی، کشیش ۳۲ ساله ی است که از پدر و مادری مسلمان به دنیا آمده و در سن ۱۹ سالگی به دین مسیحیت گرویده است. او تا قبل از بازداشتش کشیش جماعتی حدود ۴۰۰ نفر از مسیحیان اهل رشت بوده است. حکم اعدام او به جرم ارتداد در تاریخ اول شهریور ۱۳۸۹ توسط شعبه یازدهم دادگاه تجدید نظر استان گیلان تایید شد با این حال خوشبختانه در تاریخ ۷ تیرماه امسال حکم اعدام از سوی دیوان عالی کشور نقض شد اما منوط به توبه آقای ندرخانی شد. این متهم اولین دادگاهش روز یکشنبه سه مهرماه برگزار شد که به سه جلسه دادگاه دیگر نیز تا روز چهارشنبه ادامه پیدا کرد.محمدعلی دادخواه در خصوص روند دادگاه موکلش گفت:« رییس دادگاه به موکلم می گفت بگو که من ازمسیحیت برگشتم و بگو که اسلام را ناسخ ادیان دیگر می دانم و او می گفتم من این را نمی گویم.»دادخواه ادامه داد: قبلا رای اعدام دادگاه تجدید نظر به دیوان عالی کشور فرستاده شده بود و از آنجا که فاقد پشتوانه قانونی و منطقی بود اعدام حذف شد اما دیوان خواسته بود از او توبه بگیرند و اگر توبه نکند باز هم اعدام شود. من در دادگاه گفتم از نظر قانون کشورمان، عرفان اسلامی، و نظرات فقه های مانند منتظری ، اردبیلی و صانعی توبه گرفتن از نظر قانونی درست نیست. ما نظرات خاص این اشخاص را درباره این پرونده گرفته بودیم. به دادگاه گفتم که از منظر حقوق بین الملل که کشور ما هم آن را پذیرفته است این حرکت قانونی نیست. متاسفانه دادگاه در جلسه روز اول زیاد با من خوش رفتاری نکرد و استنباط هایشان از حضور من دور از اصول بود.دادخواه از برخورد ناصحیح عوامل دادگاه در جلسه اول گفت:« فکر می کردند که من رفتم تا به موکلم بگویم توبه نکند، می گفتند وگرنه چرا من باید اینهمه راه دور را تا آنجا بروم و در دادگاه شرکت کنم. یا مثلا جلوی در به من گفتند که اگر فردا با کراوت بیایی راهت نمی دهیم که من باز هم با کروات رفتم.»وکیل ندرخانی گفت:« ما در نظام حقوقی مان و فهرست عناوین کیفری مان اصلا عنوانی تحت عنوان ارتداد نداریم و از آنجا که طبق قانون اساسی اصل قانونی بودن جرم و مجازات را پذیرفتیم بنابراین دولت باید بر این نکته پافشاری کند تا حقوق مردم حفظ شود وگرنه ممکن است بعضی از دادوران در هنگام دادرسی چنین اقداماتی را انجام دهند.»


کمپین بین المللی حقوق بشردرایران

محرومیت از حق مرخصی جواد علیخانی، دانشجوی زندانی در اوین بعد از ۲۶ ماه بازداشت

جواد علیخانی، با گذشت ۲۶ ماه از محکومیتش در شرایطی که حتی می تواند از حق آزادی مشروط بهره مند شود، نتوانسته است به مرخصی بیاید.جواد علیخانی، دانشجوی دورۀ دکترای دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز در ۲۸ مهر ماه سال ۸۶ به همراه ۵ نفر از دوستانش که همه از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه بودند در یکی از پارکهای شهر اهواز دستگیر شد.مدت ۱۱ روز در بازداشتگاه اطلاعات زیر شکنجه بود تا وادار به اعترافش کنند. بعد از تکمیل پروندۀ بازجویی، وی را به زندان سپیدار اهواز منتقل کردند و در مدت ۱۱ ماه که در آن زندان به سر می برد حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در این ۱۱ ماه خانواده و بخصوص مادرش رنجها و زحمات زیادی را متحمل شدند به گونه ای که مادر وی مجبور بود هر دو هفته یکبار برای ملاقات، با اتوبوس از کرج به اهواز سفر کرده و هر بار چندین روز در آن شهر غریب بماند تا بتواند پیگیر کارهای او در دادگاه شود.بر اساس این گزارش رفتار غیر انسانی و توهین آمیز مسئولین دادگاه نیز باعث عذاب بیشتر این مادر رنجدیده می شد تا حدی که به بیماری اعصاب مبتلا شد و حتی یک بار هم وقتی درد دادسرا بود کیف و تمام مدارک شناساییش به سرقت رفت.بالاخره پس از ۱۱ ماه بسیار سخت، جواد علیخانی در ۱۹ شهریور ۸۷ با وثیقۀ ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. لازم به ذکر است که ۲ ماه قبل از آزادی، وی را به سلول انفرادی اطلاعات منتقل کرده و مدت ۴۰ روز را مجددأ در انفرادی سپری کرد.در آذر ماه ۸۸ از سوی دانشگاه به وی ۲ ترم تعلیق اجباری دادند و پیگیری های فراوان چند ماهه نیز به نتیجه نرسید تا سرانجام در خرداد ۸۹ بار دیگر به زندان سپیدار فراخوانده شد.پس از ۲ ماه درخواست انتقال به زندان تهران داد که بالاخره با پیگیری و تلاش های یک ماهۀ خانواده اش در مهر ماه ۸۹ به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد و با گذشت ۱۶ ماه که در اوین به سر می برد حتی یک روز هم مرخصی نداشته و تلاشهای خانواده بخصوص مادرش نیز که در ۹ ماه گذشته به طور مستمر هفته ای دو بار به دادستانی تهران مراجعه می کند بی نتیجه مانده است. در این ۱۶ ماه فقط موفق به گرفتن ۴ ملاقات حضوری شده اند.مسئولین دادستانی با وعدۀ آزادی جواد در عید فطر، از مادر وی خواسته بودند که دیگر برای درخواست مرخصی مراجعه نکند که این وعده نیز مانند دیگر وعده های توخالی بسیاری که به خانواده ها می دهند محقق نشده است.در حال حاضر با گذشت ۲۶ ماه از محکومیت او ۱۰ ماه دیگر باقی مانده که حتی مطابق قانون می تواند از آزادی مشروط بهره مند شود.

خبرنگار کلمه

مادر امید کوکبی، دانشمند جوان ایرانی در زندان اوین: مسئولان قضایی اندک آبروی خود را حفظ کنند

امید کوکبی، دانشمند جوان ایرانی، هشت ماه است که به اتهامات واهی، پشت میله های زندان اوین محبوس است. دوازدهم مهر جاری، قرار است دادگاه این پژوهشگر کشور برگزار شود. محاکمه امید کوکبی در حالی انجام خواهد شد که این هموطن اهل سنت و ترکمن هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی نداشته و هنگامی که برای دیدار با خانواده اش به ایران سفر کرده بود، بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.او بیش از یک ماه را در سلول انفرادی تحت شکنجه های شدید روحی گذرانده است. وی در نامه‌ای تکان دهنده به صادق آملی لاریحانی، رییس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی با توصیف شرح شکنجه‌ها و انفرادی‌های خود، درخواست تشکیل دادگاهی عادلانه با امکان دفاع کرده بود. اما این نامه نیز همچون نامه های دیگر زندانیان سیاسی مورد بی توجهی مسئولان قرار گرفته و امید کوکبی تاکنون نتوانسته وکیل خود را ملاقات کند.اما این نخبه جوان کشورمان با وجود تداوم فشارها، لحظه ای دست از فعالیت های علمی خود در پشت دیوارهای زندان اوین برنداشته و هم اکنون در حال نوشتن مقاله ای در زمینه لیزر است. او می گوید که مقاوم است و تا آخر هم مقاوم خواهد ماند، چرا که جوانان ایران بدرستی می دانند تنها راه مبارزه با دشمنان داخلی ایرانی “استقامت” و “پایداری” است.امید کوکبی با کسب رتبه ۲۹ در کنکور توانست به طور همزمان در دو رشته فیزیک و مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کند. وی فوق لیسانس و دکترای خود را در اسپانیا در رشته فیزیک اتمی در گرایش لیزر کسب کرد. این دانشمند جوان از سال گذشته در دانشگاه تگزاس آمریکا در مقطع فوق دکتری مشغول به تحصیل بود.خانم صفربی بی حق نظری، مادر امید کوکبی که تمام دوران زندگی خود را صرف تربیت ۹ فرزند با مدارج بالای علمی کرده است، در این روزهای سخت با وجود قدرناشناسی مسئولان، آنها را به بازگشت به راه راست و عقلانیت دعوت کرده و خطاب به مسئولان قضایی می گوید: “از مسئولین قضایی می خواهم که بیشتر از این باعث رسوایی سیستم قضایی کشور نشوند و با برخورد درست با پرونده اندک آبروی باقیمانده خود را حفظ کنند.او هنوز صدای امید خود را در گوش دارد که به او می گفت: “مادر یه کم دیگه تحمل کن، صبر کن درسم تموم بشه و علم روز جهان رو یاد بگیرم، اون موقع میام ایران و خودم آزمایشگاه می زنم و این علم رو تو ایران گسترش میدم.مادر امید، در این روزهای دشوار صبوری و دعا را پیشه کرده و به “افتخار آفرینی”های فرزندانش برای ایران می بالد و از تلاش امید برای پیشرفت ایران یاد می کند: “امید به هر کجا که می رفت افتخارش ایرانی و ترکمن بودنش بود. همیشه می گفت که به ایران می آیم و ایران را یک قطب لیزر می کنم و به دوستانش هم می گفت که به ایران برگردند و برای “پیشرفت” ایران تلاش کنند. فرزندانم با تلاش زیاد دارند درس می خوانند تا بتوانند گامی برای پیشرفت ایران بردارند.متن گفتگوی “جرس” با خانم صفربی بی حق نظری، مادر امید کوکبی، دانشجوی دکتری لیزر از دانشگاه تگزاس را در آستانه برگزاری دادگاه او با هم می خوانیم:

خانم حق نظری لطفا در خصوص آخرین ملاقاتی که با امید داشتید برایمان بگویید و اینکه بالاخره توانستید حضوری او را ملاقات کنید؟

در آخرین ملاقاتی که با امید داشتیم برای اولین بار به ما اجازه ملاقات حضوری دادند و توانستیم امید را از نزدیک ببینیم.

وضعیت روحی و جسمی امید چطور است؟

خدا را شکر از نظر روحی و جسمی خیلی خوب بود.

امید در بازجویی تحت فشار و شکنجه بوده تا علیه خود و اساتید خود اعتراف کند؛ آیا این فشارها همچنان ادامه دارد؟

به نظر می رسد که این فشار ها “ادامه” دارد. اما امید به ما گفت که مقاوم است و تا آخر هم مقاومت خواهد کرد. تنها چیزی که وی را اذیت می کرد مشکلاتی است که برای دیدار ما با امید پیش می آید.

چه مشکلاتی؟

مثلا ما در گنبد زندگی می کنیم و برای هر ملاقات مسیر طولانی گنبد تا تهران را طی می کنیم.

قرار بود دادگاه امید در تیرماه برگزار شود علت تعویق دادگاه چه بود و زمان برگزاری آن به چه زمانی موکول شده است؟

دلیل تعویقش را ما هم نمی دانیم، اما تاریخ برگزاری دادگاه را در ۱۲ مهر اعلام کرده اند.

دکتر سعید خلیلی، وکیل امید در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه نسبت به دخالت غیرقانونی دادستان تهران در ممانعت از ملاقات با موکل خود انتقاد کرده بودند آیا به آن نامه رسیدگی شده و ایشان توانسته اند امید را ملاقات کند؟
نخیر، متاسفانه هنوز وکیلش موفق به دیدار امید نشده است.

از دلتنگی های و ناراحتی هایتان در این مدت که امید در گوشه زندان و به دور از محیط علمی است، برایمان صحبت کنید؟

این که پسرم در زندان است برای او بسیار بد است، البته امید به اندازه کافی، قوی است و هم اکنون نیز در داخل زندان در حال نوشتن مقاله در زمینه لیزر است که در مراحل نهایی انجام آن را طی می کند. در هر صورت اتفاقی که افتاده و امیدوارم که امید از این موقعیت حداکثر استفاده را بکند. بودن با شخصیت هایی که اکنون در اوین هستند و به گفته ی خودش بحث های طولانی که در زمینه ی علمی با آنها می کند اندکی از سختی های زندان را قابل تحمل می کند، اما چکار کند که باز هم زندان است.بعنوان مادر یکی از نخبگان جوان ایران در آستانه برگزاری دادگاهش چه صحبتی با مسئولان قضایی و حکومتی دارید؟
از مسئولان قضایی می خواهم که بیشتر از این باعث رسوایی سیستم قضایی کشور نشوند و با برخورد درست با پرونده اندک آبروی باقیمانده خود را حفظ کنند. این همه حمایت های موسسات و سازمان های علمی از امید که هیچ کدام سیاسی نیستند و صرفا علمی هستند و آرزوی بسیاری از افراد علمی ثبت نام آنها در یکی از این موسسات است، خود گواه این است که امید مشخصا یک “چهره علمی” است و بس.
 
گفت‌وگو: مژگان مدرس علوم

بازداشت موقت مادر علی اکبر محمد زاده، دانشجوی زندانی، در دادگاه انقلاب

مادر علی اکبر محمد زاده، دانشجوی زندانی، که برای پیگیری وضعیت پسرش در روز تولد وی به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، برای چند ساعت بازداشت شده است.به گزارش دانشجونیوز، جمعی از دوستان علی اکبر محمد زاده که به مناسبت سالروز تولد وی در روز ٢٩ شهریور ماه به منزل ایشان رفته بودند، پس از پیگیری علت نبود پدر و مادر این دانشجوی زندانی در منزل، از بازداشت موقت مادرعلی اکبر محمد زاده در دادگاه انقلاب آگاه می شوند.مادر علی اکبر محمد زاده که صبح روز تولد پسرش برای پیگیری وضعیت پرونده وی به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، با برخورد شدید ماموران مواجه و برای چند ساعت بازداشت می شود.یکی از نزدیکان به خانواده این دانشجوی زندانی، علت بازداشت خانم محمد زاده را مصاحبه با خبرنگار شبکه بی بی سی فارسی عنوان کرده است.چندی پیش نیز پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی، دانشجوی زندانی که از وضعیت وی اطلاعی در دست نیست، به دلیل مصاحبه ها و پیگیری پرونده پسرش در بازداشت قبلی وی بازداشت و به زندان کرمان منتقل شده بود. فشار بر خانواده زندانیان سیاسی جهت جلوگیری از اطلاع رسانی و مصاحبه در مورد پرونده نزدیکانشان صورت می گیرد.علی اکبر محمد زاده، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که در تاریخ ٢۶ بهمن ماه پس از خروج از دانشگاه بازداشت شد، به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.این حکم متشکل از ۵ سال به اتهام تجمع و تبانی براساس ماده ۶۱۰ و ۱ سال به اتهام تبلیغ علیه نظام براساس مادهٔ ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی است.این فعال دانشجویی در حالی در بند ٣۵٠ زندان اوین به سر می برد که چندی پیش جمعی از فارغ التحصیلان و دانشجویان دانشگاه شریف در نامه ای بازداشت و حبس غیر قانونی وی را محکوم و خواستار ازادی وی شده بودند.


۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

ساعت ها بازداشت، تفتیش دفتر و منزل ضبط پاسپورت وکیل سه آمریکایی به دنبال کنفرانس خبری آنها در آمریکا

پنج نفر از ماموران امنیتی صبح روز سه شنبه با داشتن حکم بازداشت مسعود شفیعی، وکیل سابق دو آمریکایی وارد منزل او شده و پس از چند ساعت بازرسی منزل و دفتر کارش، او را به زندان اوین منتقل کردند. این وکیل دادگستری پس چند ساعت بازجویی آزاد شده است.مسعود شفیعی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« ساعت ۷ صبح دیروز، پنج نفر از ماموران امنیتی با داشتن حکم جلب من وارد خانه ام شدند. عجیب این بود که حکم جلب برای من صادر شده بود، حکم جلب برای قاتل یا فراری صادر می شود. بهرحال آنها وارد خانه شدند و یکی، دو ساعت همه خانه را تفتیش کردند، صندوق ، گاو صندوق، کمد و همه چیز.علیرغم اینکه رفتار ماموران محترمانه بود اما نفس عمل اشتباه بود. آنها درست پس از اینکه همسرم از خانه خارج شد، آمدند.مثلا می خواستند که خانمم ناراحت نشود بعد آرام آرام خواستند که بقیه اعضای خانواده که خوابیده اند را بیدار کنم. بعد از بازرسی خانه پاسپورت و چند چیز دیگر را برداشتند و من را به دفترم بردند. آنجا هم کامپیوتر و هادرش و اسناد و پرونده های دو آمریکایی و چند سند دیگر را برداشتند و بعد به اوین بردند.»این وکیل دادگستری گفت:« زندان رفتن مسئله ای نیست، بهترین زمان استراحت است که من به آن احتیاج دارم. دیروز به آقایان گفتم آخر شما به فکر شان قوه قضاییه نیستید آخر چرا من را می خواهید بازداشت کنید؟ مسعود شفیعی در خصوص بازجویی چند ساعتش در اوین گفت:« بیشتر صحبت ها حول محور پرونده های دو آمریکایی بود. اما خدا را شکر همه چیز به خیر تمام شد و دوباره مدارک من از جمله پاسپورتم را پس دادند و به خانه برگشتم. اگر جوان های آمریکایی هر کار ی می کنند، هر حرفی می زنند به من چه ارتباطی دارد. من معتقد بودم که آنها بی گناه هستند و کارم را انجام داده ام اما اینکه می روند آنطرف و حرف های می زنند آخر به من چه ارتباطی دارد. بازداشت من اصلا توجیه قانونی نداشت.من ایرانیم و در تمام مدتی که از دو آمریکایی دفاع کردم طبعا به فکر مصالح کشورم و حفظ شان قوه قضاییه بودم اما حالا این جواب صادقانه کار کردن من است. از همه چیز سرخورده شدم.»مسعود شفیعی در حالیکه به شدت از حکم بازداشتش ناراحت بود به کمپین گفت:« فقط امیدوارم ممنوع الخروج نشده باشم. من یکشنبه هفته آینده عازم سفر برای دیدن دخترم هستم و می خواهم سر قبر خواهرم بروم که مدتی پیش فوت کرد.به دلیل وکالت پرونده آمریکایی ها که طول کشید نتوانستم بروم خواهرم را در لحظه های آخر ببینم. حالا نگرانم که نکند ممنوع خروج شده باشم که به نظر می رسد شده ام. صبح امروز به اوین مراجعه کردم تا در این مورد پرس و جو کنم تا اگر ممنوع خروج هستم حداقل بروم و پول بلیط پرواز را پس بگیرم که اجازه ورود ندادند و گفتند خبرت می کنیم.»

اعتراض گزارشگران بدون مرز به موج جدید فشار و بازداشت روزنامه نگاران و فعالان مدنی در ایران

در پی تداوم فشار بر روزنامه نگاران و موج جدید احضار و دستگیری و بازجویی از وب نگاران و روزنامه‌نگاران و روشنفکران در ایران، سازمان گزارشگران بدون مرز این روند را محکوم کرده و از روند رو به رشد فشار بر فعالان مطبوعاتی و مدنی ابراز انزجار نمود.به گزارش تارنمای گزارشگران بدون مرز، دلایل بازداشت‌های اخیر روزنامه نگاران در ایران از سوی مقامات قضایی اعلام نشده، بازداشت شدگان از حقوق خود از جمله مشورت با وکیل محروم شده‌اند و همچنین خانواده‌های زندانیان مورد تهدید قرار گرفته اند که از انتشار خبر بازداشت عزیزان خویش خودداری کنند.

متن بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز به شرح زیر است:

گزارش‌گران بدون مرز موج تازه دستگیری روزنامه‌نگاران و روشنفکران در ایران را محکوم می‌کند. در طی هفته‌های گذشته ( از ١٩ مرداد تا ۵ مهرماه ١٣٩٠) چندین روزنامه‌نگار و نویسنده در سراسر ایران بازداشت شده‌اند. گزارش‌گران بدون مرز تاکنون از بازداشت این افراد مطلع شده است :
حمید موذنی روزنامه‌نگار، وب‌نگار و همکار بسیاری از روزنامه‌های محلی در بوشهر
علی دینی ترکمانی نویسنده و اقتصاددان و همکار سایت البرز نت در تهران
امیر مهدی علامه‌زاده خبرنگار ایلنا در تهران
هادی احمدی خبرنگار خبرگزاری ایسنا در کرج
مهرداد سرجویی همکار بسیاری از روزنامه‌های انگلیسی زبان در تهران
ابراهیم رشیدی همکار روزنامه‌های آذربایجان در اردبیل
فرانک فرید نویسنده مترجم، عضو کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز نسبت زنان و همکار سایت مدرسه فمینیستی در تبریز.

گزارش‌گران بدون مرز یادرآور می شود که در تاریخ ١۴ و ١۵ شهریور ماموران وزارت اطلاعات مدیران سایت مجذوبان نور، سایت نزدیک به درویشان گنابادی را بازداشت کردند. دستگیر شدگان عبارتند : علی رضا روشن روزنامه‌نگار صفحات کتاب روزنامه شرق ، علی اکرمی، علی استرکی، مهدی حسینی، مهدی اسانلو، حمید مرادی، مهران رهبری، مصطفی عبدی، نصرت طبسی، علی معظمی، رضا انتصاری.دلایل هیچ کدام از این بازداشت‌ها از سوی مقامات قضایی اعلام نشده است. بازداشت شدگان از حقوق خود از جمله مشورت با وکیل محروم شده‌اند. خانواده‌های زندانیان تهدید شده‌اند تا از انتشار خبر بازداشت عزیزان خود خوداری کنند. برخی از بازداشت شدگان همچون مهرداد سرجویی ماه‌هاست که در انفرادی بسر میبرند، برخی دیگر چون فرانک فرید در بازداشت مورد بدرفتاری قرار گرفته و بر اثر کتک زخمی شده‌اند.از سوی دیگر تعدادی از روزنامه‌نگاران ایرانی از سوی وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. گزارش‌گران بدون مرز انزجار خود را از زیر فشار گذاشتن روزنا‌مه‌نگاران برای “همکاری با نهادهای امنیتی رژیم” و “لو” دادن همکاران خود اعلام می‌کند. تشدید این فشارها در هفته‌های اخیر منجر به منزوی شدن و حالت افسردگی شدید در میان برخی و ترک کردن کشور از سوی عده‌ای دیگر شده است.نرگس محمدی روزنامه‌نگار و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و یکی از همکاران شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح ٢٠٠٣، در روزهای اخیر از حکم زندان خود مطلع شده است. وی از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران برای “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران»، به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.احمدرضا احمد پور روحانی وبلاگ‌نویس نیز به سه سال زندان و ده سال تبعید محکوم شده است. وی از تاریخ ٢٧ تیرماه سال جاری در زندان بسر می‌برد. “جرم” این وبلاگ‌نویس اعتراض به وضعیت نابسامان بازداشت و ارسال نامه‌ای سرگشاده برای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد است. پیش از این نویسنده وبلاگ” پژواک خاموش” در تاریخ ۶ دی ماه ١٣٨٨ بازداشت شده بود. وی برای ” تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب و هتک حیثیت” روحانیت به یک سال زندان محکوم شده بود که پس از یازده ماه بازداشت در تاریخ ٨ آذرماه ١٣٨٩ آزاد شده بود.بنا بر خبر انتشار یافته در سایت کلمه یکی از شهروندان ترکمنستان بیش از ٢۶ ماه است که در زندان اوین بسر می‌برد و به اتهاماتی چون “جاسوسی و تبلیغ علیع نظام” به ٢١ سال زندان محکوم شده است .چاری محمد مرادف دانشجو و مترجم به هنگام عکس‌برداری از یکی از تظاهرات‌ها اعتراضی به انتخاب مجدد محمود احمدی در انتخابات مخدوش خرداد ١٣٨٨ ، بازداشت شده است.

کوهیار گودرزی هم‌چنان در سلول انفرادی/محکومیت فعال حق تحصیل به ۵ سال حبس

با گذشت نزدیک به دو ماه بازداشت:ادامه محرومیت کوهیار گودرزی از حقوق اولیه متهم، برخلاف قانون است.با وجود گذشت نزدیک به دو ماه از بازداشت کوهیار گودرزی، هیچ گونه خبری از شرایط او در دست نیست.کوهیار گودرزی که از زمان بازداشت به سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده است، هم‌چنان در سلول انفرادی نگهداری می شود و از حقوق اولیه یک زندانی محروم است.طبق آیین نامه شهروندی قوه قضائیه که در سال ۸۵ به تصویب رسید، نگهداری متهم در سلول انفرادی مصداق شکنجه روحی محسوب شده و ممنوع است. با این حال، نگهداری متهمان سیاسی در سلول انفرادی از جمله روشهای رایج بازداشتگاه‌های امنیتی ایران جهت اعمال شکنجه بر افراد است.آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران نیز دو سال پیش در جریان یکی از سخنرانی‌های خود با اعلام اینکه: «من به مدت ۱۷ روز در زمان شاه، در سلول انفرادی بودم» تصدیق کرد که سلول انفرادی، به مثابه شکنجه روحی است.کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر که در تاریخ ۹ مردادماه بازداشت شده است، تاکنون از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده‌اش محروم بوده و هیج خبر تایید شده‌ای در خصوص مکان و شرایط نگهداری وی در دست نیست. وی روز ۹ مردادماه به همراه دو تن از دوستانش در منزلشان در تهران بازداشت شدند. بهنام گنجی، یکی از دوستان وی که به مدت ۸ روز در زندان به سر برد، پس از آزادی از زندان، به دلایل نامشخص دست به خودکشی زد. پس از این اتفاق نگرانی‌ها در خصوص شرایط کوهیار گودرزی در زندان اوین افزایش یافته است.پروین مخترع مادر کوهیار نیز که یک روز پس از وی، در منزلش در کرمان دستگیر شده بود، هم اکنون در بند عمومی زندان کرمان به سر می‌برد. وی چندی پیش از سوی دادگاه مرود محاکمه قرار گرفت و مجددا به زندان منتقل شد. کوهیار گودرزی پیش از این در آذرماه سال ۸۸ در حالی که جهت شرکت در تشییع جنازه آیت الله منتظری عازم شهر قم بود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی سپس از سوی دادگاه به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم شد که دوران حبس خود را در زندانهای اوین و رجایی شهر سپری کرد. این فعال حقوق بشر در آذرماه سال ۸۹ پس از اتمام دوران محکومیتش از زندان ازاد شد.ادامه بی‌خبری نسبت به شرایط این عضو کمیته گزاشرگران حقوق بشر در شرایطی است که طبق آیین نامه حقوق شهروندی، متهم می‌بایست بلافاصله پس از بازداشت خانواده‌اش را در جریان محل نگهداری خود قرار دهد. حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده از جمله حقوقی است به صراحت در مبحث حقوق متهم مورد تاکید قرار گرفته است.در طی دو ماه گذشته، سازمانهای مختلف حقوق بشری بین المللی، از جمله دیده بان حقوق بشر ، عفو بین الملل، گزارشگران بدون مرز و سازمان حقوق بشری فرانت لاین با صدور بیانیه‌هایی نسبت به بازداشت و شرایط نامعلوم کوهیار گودرزی ابراز نگرانی کرده‌اند.کمیته گزارشگران حقوق بشر، ضمن ابراز نگرانی در خصوص ادامه بازداشت انفرادی کوهیار گودرزی، اعمال هرگونه فشار روحی و جسمی جهت اخذ اعتراف از وی را محکوم می‌کند و توجه افکار عمومی را نسبت به تاثیرات مخرب سلول انفرادی بر متهمان جلب می‌کند.
 
محکومیت بشیر احسانی، فعال حق تحصیل به ۵ سال حبس تعزیری 

بشیر احسانی فعال حق تحصیل و دانشجوی محروم از تحصیل بهایی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم گردید.دادگاه این دانشجوی محروم از تحصیل بهایی ۱۶ مرداد ماه با تغییر اتهامات در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس برگزار شد، اتهامات وی در کیفرخواست صادره «اخلال در نظم عمومی و داشتن تجهیزات ماهواره» بود اما در جلسه دادگاه، قاضی پیرعباس بر اساس صحبت های نماینده دادستان و بدون توجه به نظرات بازپرس پرونده، اتهام بشیراحسانی را تغییر داده و اتهام «تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور» را تفهیم و براساس این ماده قانونی این فعال حق تحصیل را محاکمه کرد.در کیفرخواست صادره از سوی بازپرس پرونده، آقای احسانی از اتهام تجمع و تبانی و اتهاماتی نظیر «توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام» تبرئه شده بود.در هفته‌های اخیر و پیش از اعلام حکم اولیه دادگاه، این عضو جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی بارها به صورت تلفنی و کتبی از سوی شعبه ۳ دادسرای اوین احضار گردید و در یک مورد، چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفت.دادگاه احسانی پیشتر به علل مختلف ۳ بار در تاریخ های ۲۰ بهمن ۸۹، ۲۸ تیر ماه و ۱۵ مردادماه به تعویق افتاده بود.بشیر احسانی پس از حوادث روز عاشورا سال ۸۸ در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل و پس از ۲۷ روز بازداشت در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۸۸ با قرار وثیقه آزاد شد. در اسفندماه‌‌ همان سال و همزمان با دیگر بازداشت‌های گستردهٔ اسفند ۸۸، منزل او مورد هجوم مجدد نیروهای امنیتی قرار گرفت که ماموران امنیتی موفق به بازداشت وی نشدند.

کمیته گزارشگران حقوق بشر

سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )

  سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم بحران‌های بی‌پایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانه‌ای تبدیل کرد...