نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان در نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه از اینکه حکم زندانش طولانیتر از موکلانش است، تشکر کرده و نوشته «رهایی از زندان قبل از موکلانم برایم بسیار دردناک بود.»خانم ستوده در نامه خود به طعنه خطاب به صادق لاریجانی افزوده است: «بابت حکم خودم به طور ویژه از شما سپاسگزارم. از اینکه قاضی شما در صدور حکم خویش به هیچ روی ملاحظهٔ دو کودک خردسال مرا ننمود، بسیار سپاسگزارم.»ستوده که شهریور ۱۳۸۹ بازداشت شد، در دی ماه سال گذشته به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر» به تحمل ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.او همچنین به دلیل حضور بدون حجاب در یک پیام ویدیویی که برای مراسم جایزه حقوق بشر ایتالیا فرستاده بود، ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی شده است.خانم ستوده در ادامه نامه خود آورده است: «قاضی شما نشان داد زنان ایران را به هیچ بهانهای نمیتوان نادیده گرفت. من حکم شما را با هیچ چیز در دنیا عوض نمیکنم، زیرا این حکم لطف و محبت بیپایانی را از سوی هموطنانام و آزادیخواهان جهان به سویم سرازیر کرد.»وی در این نامه تاکید کرده است: «سپاسگزارم که به جهان نشان دادید چه شکاف عظیمی میان تصمیمات حاکمان و آرزوی مردمان وجود دارد.»
آزادی حق مسلم ماست (پدرام طنازی و مهرناز موسوی) Pedram Tannazi & Mehrnaz Mousavi زن زندگی آزادی 💚🤍♥️
۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه
آمریکا و بریتانیا: بازداشت فعالان زن در ایران نگرانکننده است
ایالات متحده آمریکا و بریتانیا از بازداشت فعالان زن در ایران مثل مهناز محمدی، مریم مجد، زهرا یزدانی، مریم بهرمان و منصوره بهکیش ابراز نگرانی کردند.وزارت خارجه بریتانیا اقدام جمهوری اسلامی در بازداشت این افراد را نگرانکننده خوانده و وزارت امورز خارجه آمریکا نیز از دولت ایران خواسته به حق آزادی ابراز عقیده از سوی شهروندان خود احترام بگذارد.مارک تونر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بازداشت روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر در ایران را به شدت نگران کننده دانسته و سرکوب ادامهدار مخالفان در این کشور را محکوم کرده است.مهناز محمدی، مستندساز و فعال حقوق زنان، پنجم تیر ماه سال جاری در تهران بازداشت شد.خانم محمدی بازیگر نقش اول زن فیلم «ازدواج موقت» به کارگردانی رضا سرکانیان است که در کن به نمایش درآمده است.مریم مجد، عکاس مطبوعاتی نیز هفته گذشته در آستانه سفر به آلمان برای عکاسی از مسابقات جام جهانی زنان بازداشت شد.زهرا یزدانی سهشنبه هفته گذشته در تهران و مریم بهرمن نیز در اواخر اردیبهشت بازداشت شده بود.منصوره بهکیش عضو «مادران عزادار پارک لاله» نیز روز ۲۲ خرداد در تهران بازداشت شد. وی از خانواده قربانیان اعدامهای تابستان سال ۱۳۶۷ در زندانهای ایران است.
"رهبر بی بصیرت" در منگنه
آیت الله خامنه ای به کلاف سر درگم بحران در دستگاه قدرت، پیچش دیگری بخشیده است. تنها چند روز پس از انتشار گفت و گوی محرمانه او با شماری از اعضای مجلس ملاها و نیز سخنان علنی وی در دیدار با رییس قوه قضاییه، چنین می نماید که تلاش رهبر جمهوری اسلامی برای تحکیم سیاست ناهمگون خود در برابر بحران مزبور، به ژرفش شکاف موجود در هرم "نظام" منتهی شده باشد. آقای خامنه ای در هر دو تحرک یاد شده، کوشش کرد برای شرکای خود در قوه های مقننه و قضاییه، سطح جدال با گماشته اش بر مسند ریاست جمهوری را وجب زده و خط کشی کند. او که به ظاهر از گسترده شدن شتابان دامنه درگیری هراسان شده است، مجلس را به "برخورد علاج جویانه" و دستگاه قضایی را به پرهیز از "رسانه ای کردن اتهامات" اندرز داد.نه برای طرفهای خطاب آقای خامنه ای و نه برای حریفان او در فراکسیون نظامی - امنیتی دولت تردیدی وجود ندارد که پایه این دستورات مُداراجویانه، منافع ویژه "رهبر" است. او در جریان این بحران بزرگ هیچ مشغله دیگری جز نقشه برداری و صاف کردن مسیرهای فرار از پرداخت هزینه "بی بصیرتی" خود در به قدرت رساندن و پُشتیبانی همه جانبه از پادوهای نظامی – امنیتی اش نداشته است.از این رو شگفت آور نیست که راهکارهای او از یک سو شرکای صاحب سهام اش از این معامله یک جانبه را راضی نمی کند و از سوی دیگر، قادر نیست اعتماد حریفانش را جلب کرده و آنها را به اتاق جراحی گام به گام خود هدایت کند.راست سنتی به شدت از "دستاویز" قرار گرفتن رویکرد آقای خامنه ای ابراز ناخشنودی کرده است و فراکسیون نظامی – امنیتی دولت بی درنگ به تعیین "خط قرمز" های خود می پردازد. بنابراین، تنها نتیجه ای که بندبازی "رهبر" برای او دارد، از دست دادن بیشتر تعادُل در جایی است که ایستاده.در همین رابطه آقای لاریجانی کنایه می زند، "سپردن مدیریتهای استراتژیک به افرادی که بنیه فکری ندارند، نقص است" و حجت الاسلام ناطق نوری یادآور می شود، "انقلاب را کوتوله ها و تنگ نظران حفظ نکردند".روشن ترین پیامد بازی خودمدارانه آیت الله خامنه ای را یک "اصولگرای منتقد" به او خاطرنشان کرده است. آقای علی شکوهی، عضو پیشین تحریریه ارگان بیت ولی فقیه (کیهان) با اشاره به سخنان "مقام رهبری" خطاب به پایوران دستگاه قضایی، وی را این چنین در منگنه می گذارد: "با توجه به این که صدا و سیما زیر نظر رهبری اداره میشود و رییس سازمان صدا و سیما را ایشان نصب کرده و بر عملکرد وی نظارت دارد و از سویی این اقدامات [اتهام زنی و ریختن آبروی مومن] در یک دوره زمانی طولانی انجام گرفته اند و امکان جلوگیری از آن هم وجود داشت، آیا میتوان شخص رهبری را هم در گناه مسوولان صدا و سیما شریک دانست و از ایشان هم انتظار داشت که جبران آن مسایل را بکنند و به تلافی انتشار مداوم و مستمر این گونه اتهامات علیه افراد، فرصتهای را برای دفاع در اختیار این متهمان قرار دهند یا به هر شکلی که میسر است، جبران ریخته شدن آبروی مومنین مورد اتهام را بکنند؟"در حالی که گرایش نظامی – امنیتی باند حاکم، دست آقای خامنه ای را خوانده و از آن نیز مهم تر، بر علت بازی او با کارت مدارا به خوبی آگاهی دارد، تاکتیک مزبور فقط می تواند آخرین متحدان سیاسی که برایش باقی مانده را علیه او بشوراند.شوربختی "مقام عظمی" این است که برگ دیگری برای نشان دادن ندارد و برای آنکه قدرت مطلقه را از دست ندهد، گریزی از پا گذاشتن در راهی که به همین نتیجه ختم می شود، نمی یابد.
نویسنده: منصور امان
نویسنده: منصور امان
۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه
برنامه وبلاگنویسان برای حمایت از پیام زندانیان سیاسی
گر چه اعتصاب غذا پایان یافت اما نقض حقوق انسانی زندانیان سیاسی پایان نیافته است. جمعی از وبلاگنويسان در حمايت از زندانيان سياسی، پویشی وبلاگی به راه انداختهاند تا صدای زندانيان سياسی را در فضای مجازی و حقيقی منتشر کنند.
در اين برنامه، گروهی از وبلاگ نويسان، نامههايی را به زندانيان سياسی خواهند نوشت و از حمايت و همراهی خود با آنها خواهند گفت. همچنين، گروهی ديگر از وبلاگ نويسان به نهادها و شخصيتهايی که میبايست اقدامی عملی در حمايت از زندانيان سياسی انجام دهند نامههايی خواهند نوشت و از مسئوليتها و ظرفيتهای مغفول سخن خواهند گفت. اين برنامه از روز چهارشنبه هشتم تير آغاز شده و در روز جمعه دهم تيرماه با انتشار مطالب پايان میيابد. در فراخوان اين پویش وبلاگی آمده است:
۱- قبل از آنکه نامه ای در حمايت از زندانيان سياسی بنويسيم، برای آنکه به درکی حداقلی از رنجها و مرارت های اين روزهای زندانيان سياسی برسيم، يکی از روهای هفته جاری را در اعتصاب غذا به سر خواهيم برد. اين تجربه عملی و نمادين، تجربه مناسبی در اختيار ما خواهد گذاشت تا با الهام از آن، نامه خود را به نگارش درآوريم.
۲- نامه نوشته شده را در روز جمعه در وبلاگ خودتان منتشر نموده و آدرس وبلاگتان را برای ما نيز به آدرس zendanmessage@gmail.com ارسال نماييد و در صورت امکان از شبکه های اجتماعی موجود و سايت های اشتراک لينک برای انتشار مطلب وبلاگتان استفاده نماييد.
۳- در صورتی که صاحب وبلاگ نيستيد، میتوانيد مطالبتان را در وبلاگ دوستانتان منتشر نماييد و يا مطالبتان را برای انتشار به آدرس zendanmessage@gmail.com بفرستيد تا با نام مجازی يا حقيقی خودتان در همين وبلاگ فرياد زندان به آدرس http://evinvoice.blogspot.com منتشر نماييم.
۴- چنانچه دوستان وبلاگ نويس ديگری را نيز میشناسيد، آنها را نيز در اين برنامه همراه نماييد.
۵- نامه خود را حتا المقدور به نحوی تنظيم نماييد که جنبه آگاهی بخشی و اطلاع رسانی به افراد داخل کشور را نيز شامل شود. برای اينکه تاثير نوشته فقط در فضای مجازی محدود نماند، در صورت امکان، ايميل ليستی متشکل از پنجاه تا صد نفر از افراد داخل کشور تشکيل داده و مطلب وبلاگ و چند مورد اخبار مربوط به رندانيان سياسی را برای آنها ارسال نماييد.
در اين برنامه، گروهی از وبلاگ نويسان، نامههايی را به زندانيان سياسی خواهند نوشت و از حمايت و همراهی خود با آنها خواهند گفت. همچنين، گروهی ديگر از وبلاگ نويسان به نهادها و شخصيتهايی که میبايست اقدامی عملی در حمايت از زندانيان سياسی انجام دهند نامههايی خواهند نوشت و از مسئوليتها و ظرفيتهای مغفول سخن خواهند گفت. اين برنامه از روز چهارشنبه هشتم تير آغاز شده و در روز جمعه دهم تيرماه با انتشار مطالب پايان میيابد. در فراخوان اين پویش وبلاگی آمده است:
۱- قبل از آنکه نامه ای در حمايت از زندانيان سياسی بنويسيم، برای آنکه به درکی حداقلی از رنجها و مرارت های اين روزهای زندانيان سياسی برسيم، يکی از روهای هفته جاری را در اعتصاب غذا به سر خواهيم برد. اين تجربه عملی و نمادين، تجربه مناسبی در اختيار ما خواهد گذاشت تا با الهام از آن، نامه خود را به نگارش درآوريم.
۲- نامه نوشته شده را در روز جمعه در وبلاگ خودتان منتشر نموده و آدرس وبلاگتان را برای ما نيز به آدرس zendanmessage@gmail.com ارسال نماييد و در صورت امکان از شبکه های اجتماعی موجود و سايت های اشتراک لينک برای انتشار مطلب وبلاگتان استفاده نماييد.
۳- در صورتی که صاحب وبلاگ نيستيد، میتوانيد مطالبتان را در وبلاگ دوستانتان منتشر نماييد و يا مطالبتان را برای انتشار به آدرس zendanmessage@gmail.com بفرستيد تا با نام مجازی يا حقيقی خودتان در همين وبلاگ فرياد زندان به آدرس http://evinvoice.blogspot.com منتشر نماييم.
۴- چنانچه دوستان وبلاگ نويس ديگری را نيز میشناسيد، آنها را نيز در اين برنامه همراه نماييد.
۵- نامه خود را حتا المقدور به نحوی تنظيم نماييد که جنبه آگاهی بخشی و اطلاع رسانی به افراد داخل کشور را نيز شامل شود. برای اينکه تاثير نوشته فقط در فضای مجازی محدود نماند، در صورت امکان، ايميل ليستی متشکل از پنجاه تا صد نفر از افراد داخل کشور تشکيل داده و مطلب وبلاگ و چند مورد اخبار مربوط به رندانيان سياسی را برای آنها ارسال نماييد.
محمد نوریزاد: ایرادی نداشت اگر زندانیان اعتصاب کننده یکبهیک بر زمین می غلتیدند
محمد نوری زاد جهانی شدن خبر اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در ایران را نوعی «دستاورد» ارزیابی کرده است.آقای نوریزاد در گفتگو با تلویزیون بیبیسی فارسی گفته است «ایرادی نداشت اگر تمام اعتصاب کنندگان برای رسیدن به خواسته هایشان یک به یک بر زمین می غلتیدند و میافتادند و هزینه میشدند تا طبل بزرگی به صدا درآید.»وی افزوده است که تلاش ها در شرایطی به نتیجه خواهند رسید که طرف مقابل «به ابتدایی ترین اصول انسانی پایبند باشد.»نوریزاد با بیان ماجرای مرگ هدی رضا زاده صابر در پی اعتصاب غذا، گفت که بی توجهی مسئولان زندان به وضعیت جسمانی آقای صابر در حین اعتصاب غذا که در نهایت به مرگ او منجر شد، «نشانه آن است که طرف مقابل در مورد بسیاری از مواضع انسانی عقب نشینی کرده و به قهقرا رفته است.» محمد نوری زاد که خود مدتی را در زندان در اعتصاب غذا گذرانده بود در مورد دلیل شکستن این اعتصاب گفت: «من دو بار اعتصاب خشک کردم. دست و پای من را بستند و من را به بیمارستان بردند و به زور اعتصاب غذای من را شکستند و به من سرم وصل کردند.» ۱۲ زندانی سیاسی زندان اوین از روز ۲۸ خرداد امسال در اعتراض به نحوه مرگ هدی صابر و هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زده بودند که این موضوع بازتاب گسترده ای در سطح رسانه ها داشت.این عده و شش زندانی دیگر از زندان رجایی شهر که در حمایت از آنان اعتصاب غذا کرده بودند در نهایت پس از چند روز در پاسخ به درخواست های متعددی که از سوی شخصیت های سیاسی ایران مبنی بر پایان دادن به اعتصاب غذای مطرح شده بود با این خواسته ها موافقت کردند.
نامه ۶۷ استاد دانشگاه و فعال سیاسی خارج از ايران به گزارشگر ويژه حقوق بشر
۶۷ استاد دانشگاه، روزنامه نگار، نویسنده، هنرمند و فعال حقوق بشر در خارج از کشور در نامه ای به گزارشگر ویژه حقوق بشر گفته اند که قصد جمهوری اسلامی از مخالفت با سفر وی به ایران، جلوگیری از بازبینی و بررسی جنایات علیه حقوق بشر در ایران است.در این نامه که روز ۲۹ ژوئن برای احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران، ارسال شده است ضمن استقبال از تعیین وی به این سمت گفته شده است: «تجاوزات جمهوری اسلامی ایران به حقوق بشر و فجایعی که نسبت به اعضا مخالفان حکومت صورت می گیرد، به سطح بی سابقه ای رسیده است.»به گزارش رادیو فردا، امضا کنندگان این نامه تاکید کرده اند: «دستگیری های خودسرانه فعالان حقوق زن٬ حقوقدانان٬ روزنامه نگاران٬ دانشجویان٬ رهبران کارگران٬ و فعالان حقوق بشر همچنان رو به افزایش است. موارد فزاینده اعتصاب غذای نامحدود اقدام به خودکشی٬ مرگ مشکوک زندانیان در بند٬ و اعدام ها به راستی هراس آور است.»در این نامه خطاب به احمد شهید گفته شده که «قصد جمهوری اسلامی از نپذیرفتن انتصاب جنابعالی به این سمت و ممانعت از سفر شما به ایران، این است که از بازبینی و بررسی این جنایات توسط جامعه جهانی جلوگیری کند.»در نامه ۶۷ استاد دانشگاه، نویسنده و فعال حقوق بشری ابراز امیدواری شده است که «فشار روز افزون بین المللی، مقامات جمهوری اسلامی را مجبور به تجدید نظر در این تصمیم کند» و گزارشگر ویژه بتواند مانند دو گزارشگر قبلی ملل متحد، به ایران سفر کرده و «با زندانیان و خانواده های ایشان و نیز خانواده های کشته شدگان، ناپدید شدگان و اعدام شدگان ملاقات کند.»در ادامه این نامه آمده است: «مایلیم یادآوری کنیم که هم اکنون تعداد زیادی از زندانیان سیاسی سابق و اعضای خانواده آنها در خارج از کشور به سر می برند و می توانند اطلاعات و تجربیات خود را در مورد شکنجه، تجاوز جنسی، حبس ها و اعدام ها با شما در میان بگذارند.»یرواند آبراهیمیان، رضا افشاری، حمید احمدی، پیام اخوان، کاظم علمداری، عباس امانت، داریوش آشوری، علی بنوعزیزی، رضا براهنی، سهراب بهداد، مهرزاد بروجردی، حمید دباشی، مهرداد درویش پور، منصور فرهنگ، حسین قاضیان، رامین جهانبگلو، مهرانگیز کار، احمد کریمی حکاک، علی کشتگر، نسیم خاکسار، فرهاد خسروخاور، آزاده کیان، هدایت متین دفتری، عباس میلانی و نیره توحیدی از جمله امضاکنندگان این نامه هستند.
احضار نصیر اسدی فعال دانشجویی دانشگاه تهران به زندان اوین
بنا به گزارش منابع دانشجویی نصیر اسدی دانشجوی فوق لیسانس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برای تحمل چند ماه باقی مانده از دوران محکومیت خود به زندان اوین فراخوانده شد.شایان ذکر است که نصیر اسدی در 16 آذر 1388 در هنگام خروج از دانشگاه توسط نیروهای لباس شخصی با ضرب و شتم و به صورت بسیار زننده ای بازداشت و در ابتدا به بند 209 زندان اوین و سپس به بند 350 این زندان منتقل گردید. وی در دادگاه بدوی به دو سال حبس تعزیری به علت شرکت در تجمع اعتراض آمیز دانشجویان در روز 16 آذر در دانشگاه تهران محکوم گردید. نصیر اسدی بعد از تحمل چندین ماه حبس با قرار وثیقه در روزهای آغازین سال 1389 از زندان آزاد گردید. در اوایل اردیبهشت ماه 89 علیزاده طباطبایی وکیل وی در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا از کاهش محکومیت وی به 7 ماه حبس تعزیری خبر داد که احضار این فعال دانشجویی به زندان برای گذراندن چند ماه باقیمانده از این دوران محکومیت می باشد. پیش از این نیز در هفته های اخیر مهدی تاجیک دیگر فعال دانشجویی این دانشگاه به زندان اوین فراخوانده شده بود. به نظر می آید با نزدیک شدن سالروز 18 تیر ماه فشار بر فعالین دانشجویی همچنان افزایش یابد.
پارس دیلی نیوز
پارس دیلی نیوز
18-تیر دیگری در راه است، ای راست قامتان وطن دوست, وقت تمام كردن كار است
بيانيه دانشجويان دانشگاه تهران در آستانه سالروز قيام 18 تير
دانشجويان سراسر كشور،هموطنان،درتاريخ مبارزه ملت قهرمان ايران در هر روز و ساعتش برگي زرين از مبارزه نگاشته شده است . ماه خرداد خونين كه ياد آور شهداي قيام سال 88 است را پشت سر گذاشتيم و اينك تيرماه و خاطره كوي دانشگاه و حمله ناجوانمردانه نظام ولايت فقيه را در پيش داريم كه چگونه دانشجويان آزاده را به خاك و خون كشيدند و به خيال خام خود خواستند كه قلب تپنده و پيشتاز مبارزات را در نطفه اش خاموش كنند اما اين حادثه تخم افشان جوانه هاي اميدي ديگر و قيام هاي سال 88 شد و اثبات شد كه ظلم پايدار نخواهد ماند .دانشگاه زنده است و دانشجو پيشتاز ملت ايران است . در روز 22خرداد دومين سالگرد قيام سال 90 همه اقشار مردم حضور خود را در خيابانهاي تهران براي زنده نگه داتشن جنبش به ثبت دادند وادامه آنروز بايد كه تير ماه در ادامه قيام, همانند سوريه و ديگر كشورها قفل سكوت در ايران نيز شكسته شود!چراكه اين نظام پوسيده تر از آن است كه بتواند به حكومت ننگين خود ادامه بدهد .جوانان انقلابي ايران هزينه گزافي براي مقابله با ديكتاتور داده اند و مسير سبزو سفيد و سرخ را فر اسوي ملت ايران قرار داده اند . پس اي دانشجويان و جوانان انقلابي همه باهم متحد شويم .در سالگرد قيام و گراميداشت روز 18 تير بايد عليه اين ظلم, قفل سكوت را شكسته, و نداي زنده باد آزادي و مرگ بر ديكتاتور سر ميدهيمو خواستار آزادي زندانيان سياسي به طو ر خاص دانشجويان دربند اسيرمان ميشويم...
دوران ديكتاتوري در خاورميانه به پايان رسيده است
زنده باد دانشجويان آزاده در بند
درود بر شهداي راه آزادي
مرگ بر ديكتاتور
جمعي از دانشجويان دانشگاه تهران
دانشجويان سراسر كشور،هموطنان،درتاريخ مبارزه ملت قهرمان ايران در هر روز و ساعتش برگي زرين از مبارزه نگاشته شده است . ماه خرداد خونين كه ياد آور شهداي قيام سال 88 است را پشت سر گذاشتيم و اينك تيرماه و خاطره كوي دانشگاه و حمله ناجوانمردانه نظام ولايت فقيه را در پيش داريم كه چگونه دانشجويان آزاده را به خاك و خون كشيدند و به خيال خام خود خواستند كه قلب تپنده و پيشتاز مبارزات را در نطفه اش خاموش كنند اما اين حادثه تخم افشان جوانه هاي اميدي ديگر و قيام هاي سال 88 شد و اثبات شد كه ظلم پايدار نخواهد ماند .دانشگاه زنده است و دانشجو پيشتاز ملت ايران است . در روز 22خرداد دومين سالگرد قيام سال 90 همه اقشار مردم حضور خود را در خيابانهاي تهران براي زنده نگه داتشن جنبش به ثبت دادند وادامه آنروز بايد كه تير ماه در ادامه قيام, همانند سوريه و ديگر كشورها قفل سكوت در ايران نيز شكسته شود!چراكه اين نظام پوسيده تر از آن است كه بتواند به حكومت ننگين خود ادامه بدهد .جوانان انقلابي ايران هزينه گزافي براي مقابله با ديكتاتور داده اند و مسير سبزو سفيد و سرخ را فر اسوي ملت ايران قرار داده اند . پس اي دانشجويان و جوانان انقلابي همه باهم متحد شويم .در سالگرد قيام و گراميداشت روز 18 تير بايد عليه اين ظلم, قفل سكوت را شكسته, و نداي زنده باد آزادي و مرگ بر ديكتاتور سر ميدهيمو خواستار آزادي زندانيان سياسي به طو ر خاص دانشجويان دربند اسيرمان ميشويم...
دوران ديكتاتوري در خاورميانه به پايان رسيده است
زنده باد دانشجويان آزاده در بند
درود بر شهداي راه آزادي
مرگ بر ديكتاتور
جمعي از دانشجويان دانشگاه تهران
مردم ايران در يک زندان بزرگ بنام جمهوری اسلامی همه در بند هستند
مهناز پراکند، وکيل دادگستری، که به تازگی از ايران خارج شده است در يک اجلاس فوق العاده در پارلمان اروپا حضور يافت و از همه دولت ها و نهادهای بين المللی که پيشرفت و پيشبرد حقوق بشر، پايه های اساسی و بنيادين سياستگزاری و برنامه ريزی های آنها را تشکيل می دهد، خواست تا مردم ايران را تنها نگذارند.شرکت در اجلاس فوق العاده پارلمان اروپا، اولين حضور در مجامع عمومی پس از خروج خانم پراکند از ايران است. مهناز پراکند با آگاهی از بازداشت قريب الوقوع خود کشور را ترک کرده است. اتهام خانم پراکند دفاع از فعالين جامعه مدنی، زندانيان سياسی و عقيدتی است. وی همچنين وکيل مدافع نسرين ستوده است که به تازگی به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.مهناز پراکند عضو کانون مدافعان حقوق بشر در ايران به اعضای پارلمان اروپا گفت : «مردم ايران در يک زندان بزرگ بنام جمهوری اسلامی در بند هستند.» خانم پراکند در اين جلسه که روز ۲۸ ماه ژوئن در شهر بروکسل برگزار شد، سياست رعب و وحشت در حکومت جمهوری اسلامی، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و گسترش اعدامها در ايران را با نمايندگان کشورهای اتحاديه اروپا در ميان گذاشت.مهناز پراکند همچنين يکی از وکلای مدافع ۷ تن از مديران امور مدنی ايرانيان بهائی است که در حال حاضر در زندان بسر می برند، وی در مورد وضعيت بهائيان گفت سختی و مشکلاتی که ايرانيان بهائی با آن روبرو هستند را بايد به ستمی که به کليه ايرانيان از طرف حکومت جمهوری اسلامی روا می شود، افزود.در اين رابطه مهناز پراکند به عدم اجازه تحصيل در دانشگاههای ايران، ممنوعيت از اشتغال در نهاد های دولتی و ويران کردن گورستان های ايرانيان بهائی صرفا به دليل بهائی بودنشان، اشاره کرد.مهناز پراکند از اينکه به وی فرصتی داده شده تا آزادانه بتواند بدون هيچ محدوديتی از مشکلات و مسائلی که مردم ايران با آن روبر هستند در پارلمان اروپا صحبت کند، قدردانی کرد. وی همچنين از اينکه بعد از ايراد سخنرانی اش با تهديد زندان و شکنجه روبرو نيست نيز ابراز خشنودی نمود.خانم پراکند به نمايندگان کشورهای اتحاديه اروپا گفت: «من افتخار می کنم به اينکه صدای شهدايی شده ام که به دليل اعتقاداتشان در زندانهای ايران بدست مقامات جمهوری اسلامی اعدام شده اند.» مهناز پراکند در اجلاس پارلمان اروپا گفت امروز او سخنگوی آن دسته از زندانيان در ايران است که تنها بدليل ابراز عقايدشان شکنجه و سالهاست در زندانهای کشور بسر می برند.کانون مدافعان حقوق بشر به رياست شيرين عبادی از طرف مقامات امنيتی دولت محمود احمدی نژاد با توسل به زور تعطيل شد. در حاليکه اکثر اعضای کانون به زندان رفته و يا منتظر صدور حکم هستند. هفته گذشته حکم دو سال زندان محمد سيف زاده به تائيد رسيد و دادگاه نرگس محمدی سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر برگزار شد.
صدای آمریکا
صدای آمریکا
کسانی که خمینی ملعون را در ماه دیدند بخوانند:
تابستان؛ فصل استخرهای روباز و گل و کوچیک؛ اوقات فراغتی که دیگر نیست!
رضا بزرگترین اوقات فراغت خود و دوستانش را در خانه ماندن و «اینترنت» میداند. او میگوید: «بهترین و راحت الحلقومترین و در دسترسترین و کلا همه چیز را در خودش دارد، گرم هم نیست، مبارزه هم هست، خنده و گپ هم هست، شری هم نیست، دیگه چی بگم، بهترین اوقات فراغت را جمهوری اسلامی برای ما فراهم کرده و باز قدر نمیدونیم، حالا یک کم ممکنه از نشستن زیاد خسته بشیم که شب اگه پا بده با بروبچ میریم پارک ملت یک بلالی میزنیم..زمانی تابستان یا همان سه ماه تعطیلی که فرا میرسید، هیچکس برای پر کردن اوقات فراغت خود دغدغه نداشت. برنامهها آنقدر پر بود که هر کسی با بچه محلهای خودش در قالب اکیپهایی در تابستان فضا را از گرمای تیر و مرداد خالی میکرد و با برنامههای ویژه اینطرف و آنطرف میرفت. از بازیهای گل کوچیک گرفته تا رفتن به استخرهای روبازی که اتفاقا صفهای طویلی هم داشت. از سیر و سفر گرفته تا اردوهای مدرسهای! گاهی هم البته برخی جوانان فرصت تابستان را مغتنم میشمردند و در این سه ماه به حرفهای مشغول میشدند.اما امروزه با وجود مشکلات فراوان بیکاری و معضل اقتصادی و وفور رنگ و وارنگ انواع و اقسام مواد مخدر که به قول فرمانده نیروی انتظامی دسترسی به آنها از خرید نوشابه هم آسانتر است دیگر از آن اوقات فراغت نوستالژیک خبری نیست. دیگر کسی با بچههای محل بازی گل کوچیک نمیکند، هوا آنقدر آلوده است و فشار زندگی آنقدر روزافزون شده که دیگر مجالی برای اوقات فراغت جوانان باقی نمیگذارد.یکی از کاکردهای اساسی اوقات فراغت رفع خستگی و تامین استراحت فرد است. انسانها اگرچه به استراحت و رفع خستگی نیاز دارند، اما محققان بر این باورند که اوقات فراغت نقشی فراتر از استراحت دارد. اوقات فراغت هم در سلامتی جسمی و هم در سلامتی روانی فرد موثر است.فاطمه كباري، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعي در خصوص اوقات فراغت ميگويد: «لحظه لحظه اوقات فراغت امروزه از چنان اهميتي برخوردار است كه حتي از آن به مثابه آينه فرهنگ جامعه ياد ميكنند. به اين معني كه چگونگي گذراندن اوقات فراغت افراد يك جامعه تا حد بسياري معرف ويژگيهاي فرهنگي و ميزان توسعهيافتگي آن جامعه است. بنابراين اگر طرح و نقشه زندگي و كار جوانان با برنامههايي كه براي اوقات فراغت خود تنظيم ميكنند، مغايرت داشته باشد و يا تفريحات و فعاليتهاي فراغتي آنها با هنجارهاي فرهنگي در تضاد ميباشد اوقات فراغت به يك مشكل اجتماعي مبدل خواهد شد.»امروزه در کشورهای پیشرفته «اوقات فراغت» و برنامهريزي در خصوص آن از جمله برنامههاي اولويتدار این کشورها محسوب ميشود و مختص فصل خاصي از سال نيست. بسیاری از موسسهها و ارگانهای دولتی غرب برنامههای ویژهای را برای این منظور در نظر میگیرند؛ چراکه معتقدند اوقات فراغت علاوه بر تاثیرات فردی که در شخصیت فرد دارد به رشد اجتماعی او نیز کمک میکند و در نتیجه جامعه بیمار نخواهد شد.جمهوری اسلامی در سالهای پس از جنگ کوشید برنامههایی را برای اوقات فراغت جوانان تهیه و ارائه کند. اما از این برنامههای عریض و طویل که موسسات و بودجههای نفتی را نیز به خود اختصاص دادهاند، چیزی جز آمارهای فرمایشی باقی نمانده است.اگر از ساخت فرهنگسراها در اوایل دهه هفتاد که توانست تا حدی اوقات جوانان را با کلاسهای هنری پر کند بگذریم، بسیاری از وزارتخانهها همچون وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت علوم، سازمان تبليغات اسلامي، بسيج و بسیاری از سازمانهای دیگر همه ساله آمار و برنامههايي براي اوقات فراغت گزارش ميكنند كه غالب آنها را تلاشهاي هنري، نقاشي، خوشنويسي، كلاسهاي ورزشي و اردو تشكيل ميدهد. در واقع همان دروس و معارفی که در دوران مدرسه و دانشگاه، دانشآموزان و دانشجویان از آنها فراری هستند به عنوان روشی برای پر کردن ابزار اوقات فراغت جوانان استفاده میشود، آن هم با آمارهایی غیر واقع که بیشتر از آنکه برای گزارش به مردم یا جذب مخاطب در سالهای آتی باشد برای گرفتن بودجه سال آتی تهیه میشود.اما در کنار این سازمانهای عریض و طویل، جوانان معمولا اوقات فراغت خودشان را دارند که معمولا بدون برنامهریزیهای مشخص شکل میگیرد، این برنامه ها گاهی شاد و مفرح و گاهی هم البته غمانگیز است.فاطمه كباري، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعي با استناد به تحقیقی میگوید که در سالهاي پيش در فصل تابستان جوانان اوقات فراغتشان را با خيابانگردي و رفتن به پاركها و مجموعههاي تفريحي گذراندهاند.شاید باشگاههای ورزشی بدنسازی، یکی از مهمترین مکانهایی باشد که بسیاری از جوانان در تابستان منظمتر از سایر فصلهای سال به آنجا بروند. البته براساس گزارش «مسعوذ» یک شهروند تهرانی این باشگاهها در حال حاضر بیشتر از آنکه محلی برای ورزش و پرورش اندام باشد، پاتوقی است برای جمع شدن دوستان، نوشیدن پنهانی الکل و گپ و گفتگو و برنامهریزی برای اقدامات بعدی!مسعود میگوید گاهی در این باشگاهها مواد مخدر هم توزیع میشود. بیشتر حشیش. او میگوید حشیش به جهت رابطهاش با توهم و اینکه میتواند انرژی فرد را افزایش دهد مشتریان بسیاری دارد. خصوصا اینکه «اعتیاد آور» هم نیست. «یک سیگاری بزن و چند ساعت برو وزنه کار کن»!سپیده، یکی از شهروندان تهرانی هم با طعنه میگوید «بهترین اوقات فراغت ما گشت ارشاد است». او میگوید در این گرمای وانفسای تهران بهترین راه برای گذراندن اوقات فراغت رفتن پیش دوستان است.سپیده باشگاه ورزشی را هم یکی دیگر از گذراندن راههای اوقات فراغت میداند و میگوید «اگر پا بدهد آنجا هم میرویم» اما بیشتر ترجیح میدهم با دوستانم باشم. او معتقد است بهترین راه در امان ماندن «از شر آخوندا» دور بودن از آنهاست.سپیده میگوید وقتی به خانهی دوستانمان میرویم والدینمان هم کمتر نگران ما هستند، چراکه اگر در سطح جامعه باشیم آنان دائما نگران ما هستند.رضا دانشجویی سال سوم متالوژی سیالات است. در چت از وی میپرسم اوقات فراغت تابستانت را چه خواهی کرد؟ او میگوید بجز یک سفر شمال که آنهم بصورتی مبهم برنامهریزی شده و هنوز مشخص نیست کسانی بیایند یا نه، عمده تلاشم برای فراگیری زبان است تا بتوانم «از این خراب شده» به جایی بروم.رضا ایران را چنان سوخته میبیند که دیگر جایی برای هیچکاری نیست، حتی کارهای خوب هم به ادعای رضا در این «ویرانه کثیف» میشود.او میگوید بیشتر دوستانش اوقات فراغت خاصی ندارند، عدهای که ترم تابستان برداشتهاند تا زودتر درسشان را تمام کنند و برخی هم به تقویت زبانهای خارجی میپردازند.رضا بزرگترین اوقات فراغت خود و دوستانش را در خانه ماندن و «اینترنت» میداند.او میگوید: «بهترین و راحت الحلقومترین و در دسترسترین و کلا همه چیز را در خودش دارد، گرم هم نیست، مبارزه هم هست، خنده و گپ هم هست، شری هم نیست، دیگه چی بگم، بهترین اوقات فراغت را جمهوری اسلامی برای ما فراهم کرده و باز قدر نمیدونیم، حالا یک کم ممکنه از نشستن زیاد خسته بشیم که شب اگه پا بده با بروبچ میریم پارک ملت یک بلالی میزنیم و یک در دافی میبینیم. البته اگه آقا با این گشت ارشادش دافی باقی گذاشته باشه»
رضا بزرگترین اوقات فراغت خود و دوستانش را در خانه ماندن و «اینترنت» میداند. او میگوید: «بهترین و راحت الحلقومترین و در دسترسترین و کلا همه چیز را در خودش دارد، گرم هم نیست، مبارزه هم هست، خنده و گپ هم هست، شری هم نیست، دیگه چی بگم، بهترین اوقات فراغت را جمهوری اسلامی برای ما فراهم کرده و باز قدر نمیدونیم، حالا یک کم ممکنه از نشستن زیاد خسته بشیم که شب اگه پا بده با بروبچ میریم پارک ملت یک بلالی میزنیم..زمانی تابستان یا همان سه ماه تعطیلی که فرا میرسید، هیچکس برای پر کردن اوقات فراغت خود دغدغه نداشت. برنامهها آنقدر پر بود که هر کسی با بچه محلهای خودش در قالب اکیپهایی در تابستان فضا را از گرمای تیر و مرداد خالی میکرد و با برنامههای ویژه اینطرف و آنطرف میرفت. از بازیهای گل کوچیک گرفته تا رفتن به استخرهای روبازی که اتفاقا صفهای طویلی هم داشت. از سیر و سفر گرفته تا اردوهای مدرسهای! گاهی هم البته برخی جوانان فرصت تابستان را مغتنم میشمردند و در این سه ماه به حرفهای مشغول میشدند.اما امروزه با وجود مشکلات فراوان بیکاری و معضل اقتصادی و وفور رنگ و وارنگ انواع و اقسام مواد مخدر که به قول فرمانده نیروی انتظامی دسترسی به آنها از خرید نوشابه هم آسانتر است دیگر از آن اوقات فراغت نوستالژیک خبری نیست. دیگر کسی با بچههای محل بازی گل کوچیک نمیکند، هوا آنقدر آلوده است و فشار زندگی آنقدر روزافزون شده که دیگر مجالی برای اوقات فراغت جوانان باقی نمیگذارد.یکی از کاکردهای اساسی اوقات فراغت رفع خستگی و تامین استراحت فرد است. انسانها اگرچه به استراحت و رفع خستگی نیاز دارند، اما محققان بر این باورند که اوقات فراغت نقشی فراتر از استراحت دارد. اوقات فراغت هم در سلامتی جسمی و هم در سلامتی روانی فرد موثر است.فاطمه كباري، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعي در خصوص اوقات فراغت ميگويد: «لحظه لحظه اوقات فراغت امروزه از چنان اهميتي برخوردار است كه حتي از آن به مثابه آينه فرهنگ جامعه ياد ميكنند. به اين معني كه چگونگي گذراندن اوقات فراغت افراد يك جامعه تا حد بسياري معرف ويژگيهاي فرهنگي و ميزان توسعهيافتگي آن جامعه است. بنابراين اگر طرح و نقشه زندگي و كار جوانان با برنامههايي كه براي اوقات فراغت خود تنظيم ميكنند، مغايرت داشته باشد و يا تفريحات و فعاليتهاي فراغتي آنها با هنجارهاي فرهنگي در تضاد ميباشد اوقات فراغت به يك مشكل اجتماعي مبدل خواهد شد.»امروزه در کشورهای پیشرفته «اوقات فراغت» و برنامهريزي در خصوص آن از جمله برنامههاي اولويتدار این کشورها محسوب ميشود و مختص فصل خاصي از سال نيست. بسیاری از موسسهها و ارگانهای دولتی غرب برنامههای ویژهای را برای این منظور در نظر میگیرند؛ چراکه معتقدند اوقات فراغت علاوه بر تاثیرات فردی که در شخصیت فرد دارد به رشد اجتماعی او نیز کمک میکند و در نتیجه جامعه بیمار نخواهد شد.جمهوری اسلامی در سالهای پس از جنگ کوشید برنامههایی را برای اوقات فراغت جوانان تهیه و ارائه کند. اما از این برنامههای عریض و طویل که موسسات و بودجههای نفتی را نیز به خود اختصاص دادهاند، چیزی جز آمارهای فرمایشی باقی نمانده است.اگر از ساخت فرهنگسراها در اوایل دهه هفتاد که توانست تا حدی اوقات جوانان را با کلاسهای هنری پر کند بگذریم، بسیاری از وزارتخانهها همچون وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت علوم، سازمان تبليغات اسلامي، بسيج و بسیاری از سازمانهای دیگر همه ساله آمار و برنامههايي براي اوقات فراغت گزارش ميكنند كه غالب آنها را تلاشهاي هنري، نقاشي، خوشنويسي، كلاسهاي ورزشي و اردو تشكيل ميدهد. در واقع همان دروس و معارفی که در دوران مدرسه و دانشگاه، دانشآموزان و دانشجویان از آنها فراری هستند به عنوان روشی برای پر کردن ابزار اوقات فراغت جوانان استفاده میشود، آن هم با آمارهایی غیر واقع که بیشتر از آنکه برای گزارش به مردم یا جذب مخاطب در سالهای آتی باشد برای گرفتن بودجه سال آتی تهیه میشود.اما در کنار این سازمانهای عریض و طویل، جوانان معمولا اوقات فراغت خودشان را دارند که معمولا بدون برنامهریزیهای مشخص شکل میگیرد، این برنامه ها گاهی شاد و مفرح و گاهی هم البته غمانگیز است.فاطمه كباري، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعي با استناد به تحقیقی میگوید که در سالهاي پيش در فصل تابستان جوانان اوقات فراغتشان را با خيابانگردي و رفتن به پاركها و مجموعههاي تفريحي گذراندهاند.شاید باشگاههای ورزشی بدنسازی، یکی از مهمترین مکانهایی باشد که بسیاری از جوانان در تابستان منظمتر از سایر فصلهای سال به آنجا بروند. البته براساس گزارش «مسعوذ» یک شهروند تهرانی این باشگاهها در حال حاضر بیشتر از آنکه محلی برای ورزش و پرورش اندام باشد، پاتوقی است برای جمع شدن دوستان، نوشیدن پنهانی الکل و گپ و گفتگو و برنامهریزی برای اقدامات بعدی!مسعود میگوید گاهی در این باشگاهها مواد مخدر هم توزیع میشود. بیشتر حشیش. او میگوید حشیش به جهت رابطهاش با توهم و اینکه میتواند انرژی فرد را افزایش دهد مشتریان بسیاری دارد. خصوصا اینکه «اعتیاد آور» هم نیست. «یک سیگاری بزن و چند ساعت برو وزنه کار کن»!سپیده، یکی از شهروندان تهرانی هم با طعنه میگوید «بهترین اوقات فراغت ما گشت ارشاد است». او میگوید در این گرمای وانفسای تهران بهترین راه برای گذراندن اوقات فراغت رفتن پیش دوستان است.سپیده باشگاه ورزشی را هم یکی دیگر از گذراندن راههای اوقات فراغت میداند و میگوید «اگر پا بدهد آنجا هم میرویم» اما بیشتر ترجیح میدهم با دوستانم باشم. او معتقد است بهترین راه در امان ماندن «از شر آخوندا» دور بودن از آنهاست.سپیده میگوید وقتی به خانهی دوستانمان میرویم والدینمان هم کمتر نگران ما هستند، چراکه اگر در سطح جامعه باشیم آنان دائما نگران ما هستند.رضا دانشجویی سال سوم متالوژی سیالات است. در چت از وی میپرسم اوقات فراغت تابستانت را چه خواهی کرد؟ او میگوید بجز یک سفر شمال که آنهم بصورتی مبهم برنامهریزی شده و هنوز مشخص نیست کسانی بیایند یا نه، عمده تلاشم برای فراگیری زبان است تا بتوانم «از این خراب شده» به جایی بروم.رضا ایران را چنان سوخته میبیند که دیگر جایی برای هیچکاری نیست، حتی کارهای خوب هم به ادعای رضا در این «ویرانه کثیف» میشود.او میگوید بیشتر دوستانش اوقات فراغت خاصی ندارند، عدهای که ترم تابستان برداشتهاند تا زودتر درسشان را تمام کنند و برخی هم به تقویت زبانهای خارجی میپردازند.رضا بزرگترین اوقات فراغت خود و دوستانش را در خانه ماندن و «اینترنت» میداند.او میگوید: «بهترین و راحت الحلقومترین و در دسترسترین و کلا همه چیز را در خودش دارد، گرم هم نیست، مبارزه هم هست، خنده و گپ هم هست، شری هم نیست، دیگه چی بگم، بهترین اوقات فراغت را جمهوری اسلامی برای ما فراهم کرده و باز قدر نمیدونیم، حالا یک کم ممکنه از نشستن زیاد خسته بشیم که شب اگه پا بده با بروبچ میریم پارک ملت یک بلالی میزنیم و یک در دافی میبینیم. البته اگه آقا با این گشت ارشادش دافی باقی گذاشته باشه»
اشتراک در:
پستها (Atom)
سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنهای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )
سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنهای؛ بازی خطرناک با خشم مردم بحرانهای بیپایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانهای تبدیل کرد...
-
گزارش دریافتی زندانيان و بازداشتي هاي شيراز در استان فارس مختصري از وضعيت و فضاي امنيتي و ضد قوانين و موازين حقوق بشري كه در بازداشتگاه پلاك...
-
رضا رسايي را كشتند. او يكي از معترضان شجاعي بود كه پس از كشته شدن وحشيانه مهسا ژينا اميني براي اعتراض به خيابانها آمده بود. او در تاريخ ١٦...