۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

پشت پرده ترور یکی دیگر از پزشکان کهریزک (دکتر عبدلرضا سودبخش)



بنابه گفته يکی از افراد نزديک خانواده استاد سودبخش به خبرنگار سرويس اجتماعی ما، ايشان درست کمتر از دوازده ساعت قبل از زمان پرواز و خروج از کشور، در حالی در بلوار کشاورز توسط يک موتور سوار به شهادت می رسد که دوربين های کنترلی سازمان حمل و نقل شهرداری و نيروی انتظامی حدود چهار ساعت قبل از ترور، به دستور مسئولين امنيتی از کار افتاده است.خبرنگاران سبز: خبرنگاران سبز سرانجام توانست با رايزنی فراوان از چند تن ازخانواده درجه يک « دکتر عبدالرضا سودبخش» دانشيار بخش عفونی بيمارستان امام خمينی و استاد شهيد دانشگاه علوم پزشکی تهران که شب سی ام شهريورماه سال گذشته در ساعت ۲۱ هنگامی که قصد خروج از مطب خود را داشت مورد سوءقصد فردی آشنا برای حکومت قرار گرفت و به ضرب گلوله ترور و به درجه رفيع شهادت رسيد، جزئياتی در مورد دلايل ترور اين استاد حامی جنبش سبز که شاهد جنايات بازداشتگاه کهريزک بوده است دست يابد.پس از ترور استاد سبز علی محمدی که در آخرين سخنرانی هايش جهت‌گيری‌ و انتقادهای سياسی شفافی از حاکميت داشت، ترور استاد سودبخش جای بحث داشت. از همان ابتدا اين ترور برای جامعه پزشکی و کنشگران مدنی مشکوک بود.اما عوامل نظام يکی پس از ديگری با اظهار نظرهای سردرگم و کلاف پاره شده، سعی کردند تا اين قتل را به دور از مسائل سياسی به خورد رسانه ها دهند که اين تلاش از ابتدا بيهوده بود چرا که اين ترور دقيقن با برنامه ريزی و هدف خاصی درست يک روز قبل از سفر استاد سودبخش به يکی از کنپره های بين المللی انجام شده بود.سردار احمدی مقدم يکی از افرادی بود که در اظهار نظری ناآگاهانه و بدور از مسئوليت، تروردکتر سودبخش را فاقد مسائل سياسی دانست و ارتباط اين پرونده را با حادثه کهريزک را شايعه ناميد. اما اين پرونده سرنخی با مسائل سياسی و پرونده کهريزک داشت چرا که فرزند دکتر سودبخش پس از شنيدن اين خبر دست از تحصيل در مالزی کشيد و با هدف پيگيری پرونده ترور پدرش به تهران آمد. در مقدماتی‌ترين اقدام فرزند دکتر سودبخش تقاضای تحويل دادن پرونده پدرش از پليس آگاهی به مسولان قضايی کرد که با مخالفت سرهنگ عباسعلی محمديان رئيس پليس آگاهی تهران روبرو شد که همين قضيه شائبه سياسی بودن اين ترور را به شدت قوت بخشيد.خبرنگار سرويس اجتماعی خبرنگاران سبز نيز پس از چند ماه تلاش برای ارتباط با تنی چند از خانواده درجه يک استاد سودبخش، روز گذشته توانست به اطلاعاتی در این باره دست يابد. طبق گفته اين عضو از خانواده درجه استاد، استاد سودبخش يکی از معتمدترين اساتيد پزشکی و از مفاخر پزشکی به شمار می‌رفته است که به سمينارها و کنگره های پزشکی متعددی در سراسر جهان برای سخنرانی دعوت می‌شده است. استاد سودبخش در جريان جنايات بازداشتگاه کهريزک توسط مسئولين قضايی و نظامی برای معاينه مضروبين به اين بازداشتگاه فراخوانده شده بود و کاملا از کم و کيف جنايات اتفاق افتاده و شيوه به شهادت رسيدن جوانان کشور با خبر بوده است. همچنین برخلاف عدم تمایل مسئولین بلندپایه نیروی انتطامی وقضایی برای مسئولیت پذیری درمورد این ترور، بنابه گفته این عضو نزدیک خانواده استاد سودبخش، سردار رادان و سعید مرتضوی، که در آن زمان سمت دادستانی تهران را برعهده داشت، کاملن در جریان آمد و رفت‌های استاد سودبخش به بازداشتگاه کهریزک بوده‌اند پس نمیتوانند پای خود را از این پرونده بیرون بکشانند.بنابه گفته يکی از افراد نزديک خانواده استاد سودبخش به خبرنگار سرويس اجتماعی ما، ايشان درست کمتر از دوازده ساعت قبل از زمان پرواز و خروج از کشور، در حالی در بلوار کشاورز توسط يک موتور سوار به شهادت می‌رسد که دوربين‌های کنترلی سازمان حمل و نقل شهرداری و نيروی انتظامی حدود چهار ساعت قبل از ترور، به دستور مسئولين امنيتی از کار افتاده است وزمانيکه فرزند دکتر سودبخش بررسی دوربين‌های موجود در بلوار کشاورز را درخواست می‌کند با جواب منفی و ضبط نشدن اين تصاوير در آن بازه زمانی روبرو می‌شود که امری مشکوک و غير منطقی است. پرسش اما اینجاست که اگر جمهوری اسلامی ادعا می کند که استاد سودبخش توسط دشمنان نظام برای آسیب رساندن به پيشرفت علمی کشور همانند استاد علی محمدی ترور شده است، چرا تاکنون هيچگونه همکاری با فرزند و خانواده دکتر سودبخش انجام نداده است؟ به گفته اين عضو از خانواده استاد سودبخش، پس از به قتل رساندن مشکوک دکتر جوان رامين پوراندرجانی که تا کنون با بی تفاوتی قوه قضائيه و بی مسئوليتی مجلس، همانند پرونده کوی دانشگاه و پرونده استاد علی محمدی، با سکوت مسئولين امر روبرو شده است، اصلی‌ترين فردی که دارای اطلاعاتی در مورد جنايات بازداشتگاه کهريزک داشت شخص استاد سودبخش بوده است که به دليل سفرهای متعدد دکتر به خارج از کشور، از ترس افشا نشدن اين جنايات بايد هرچه زودتر از سر راه برداشته می‌شد. همچنين طی این گفتگو، چنيدن بار سخن از يک انگشتر به ميان آمد که بنا بر درخواست گفتگو کننده فعلا اين موضوع باز نخواهد شد. به علاوه با توجه به کارشکنی‌های مسئولين امنيتی و قضايی، فرزند استاد سودبخش اظهار کرده است مصرانه در تلاش برای کشف عاملين ترور پدرش است و تا به سرانجام نرساندن این پرونده، دست از پیگیری بر نخواهد داشت چرا که پدری که سالها برای افتخار کشور دانشجویان زیادی را تحویل کشور داده است و در سمینارهای متعد نام کشور را پرآوازه کرده است، چرا باید با فشار آقایان سکوت اختیار و سرانجام ترور بشود؟ خبرنگاران سبز در تلاش است تا بتواند با رايزنی و کمک خانواده دکتر سودبخش، با فرزند ايشان نيز مصاحبه‌ای انجام بدهد تا از ناگفته‌های باقی مانده این پرونده نیز آگاهی کسب کند

پارس دیلی نیوز 

دیکتاتورهای دیگری همچنان در فهرست انتقام مردمی هستند+عکس


منبع: یورونیوز

آهنگ جدید و بسیار زیبای برای لمس آزادی با صدای آریا آرام نژاد برای هاله سحابی عزیز


۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

نماینده خامنه ای جنایتکار:«علی زمان» را تنها بگذارید٬ لعنت خواهید شد

علی سعیدی نماینده علی خامنه‌ای در سپاه ادعا کرد مردم چنانچه «علی زمان» را تنها بگذارند «لعنت‌های زیارت عاشورا نصیبشان» خواهد شد.به گزارش ایرنا٬ آقای سعیدی شامگاه شنبه (۱۴ خرداد) در جمع گروهی از مردم گرگان گفته که «ولی فقیه تنها واسطه بین مردم و امام زمان است.»علی سعیدی با واهی خواندن موضوع «ظهور صغری» اظهار داشت که این ظهور به معنای «تمرین ولایتمداری» است و «خدا برای ظهور امام زمان یک وثیقه می‌خواهد.»نماینده خامنه‌ای در سپاه ادعا کرده که مردم بار‌ها این وثیقه‌ را در راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن و ۹ دی تامین کرده‌اند٬ اما خدا این وثیقه‌ها را کافی ندانسته و به مردم گفته که «با جانشین یوسف دوازدهم چه معامله‌ای می‌کنید؟»سعیدی همچنین گفته است: «مسئولین باید به این نقطه برسند که اگر اعلام شوند نیمی از یک سیب حرام و نیمی دیگر، حلال است، نیمه حرام را دور بریزند و نیمه حلال را به پایان برسانند، تا زمینه ظهور فراهم شود.»اظهارات سعیدی در شرایطی ایراد می‌شود که هفته گذشته حمید روحانی گفته که خامنه‌ای «هیچ‌گاه به دلیل اینکه مردم خوشحال شوند و ‌ایشان را تأیید کنند، تصمیمی نمی‌گیرد و سخنی نمی‌گوید.»پس از آغاز اعتراض‌ها به نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸ سرکوب مردم و معترضان در ایران به دستور مستقیم رهبر جمهوری اسلامی تشدید شده است.طی دو سال اخیر صد‌ها فعال سیاسی و مدنی توسط نهاد‌های زیرنظر خامنه‌ای بازداشت٬ زندانی و محاکمه شده‌اند.نهاد‌های بین‌المللی و مدافع حقوق بشر از علی خامنه‌ای به عنوان اصلی‌ترین مقام جمهوری اسلامی در سرکوب اعتراض‌های مردمی و نقض حقوق بشر در ایران یاد می‌کنند.چهره علی خامنه‌ای پس از تائید نتیجه انتخابات سال ۸۸، حمایت از دولت نامشروع احمدی‌نژاد و دستور سرکوب اعتراض‌ها در میان مردم به شدت مخدوش شده است.محافظه‌کاران تلاش می‌کنند با تعاریف اغراق‌آمیز چهره مخدوش شده و جایگاه از دست رفته وی در میان مردم را بازیابند، به طوری که در این مدت روایت‌های نامعقولی از زندگی شخصی‌ او جعل و منتشر کرده‌اند.

دیگربان 

دستور کشتار از زبان خمینی جنایتکار


وصف حالی از خمینی با زبان ترانه وطنز


پوستر سبز / ۲۲ خرداد، خروش سبز آزادی

تا صبح سبز آزادی،

خاموش نمی شویم، از آن خردادی که بردمیدیم …

۲۲خرداد آغاز فعالیت‌ها در ماه خرداد خواهد بود و راهپیمایی‌های بعد، راهپیمایی سکوت نخواهد بود

اردشیر امیرارجمند مشاور میرحسین موسوی برگزاری راهپیمایی ۲۲ خرداد را باعث حفظ شور و هیجان جنبش سبز می‌داند. او درباره چرایی اعلام راهپیمایی در «سکوت مطلق» می‌گوید: «راهپیمایی بعدی خردادماه، راهپیمایی سکوت نخواهند بود.»وبسایت‌های نزدیک به جنبش سبز ایران گزارش داده‌اند، «همزمان با فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید؛ جمعی از زندانیان رجایی شهر نیز در بیانیه ای از مردم خواسته‌اند که رهبران سبز را تنها نگذاشته و در روز ۲۲ خرداد حماسه‌ای دیگر بیافرینند.» مهدی محمودیان، رسول بداغی، عیسی سحرخیز و کیوان صمیمی چهار زندانی سیاسی زندان رجایی‌شهر این بیانیه را امضا کرده‌اند.شورای هماهنگی راه‌سبز امید، سه‌شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۰، با انتشار “فراخوان راهپیمایی سکوت ۲۲ خرداد” از شهروندان خواسته است، ظهر ۲۲ خرداد از ساعت ۶ تا ۸ در پیاده‌روهای میدان ولیعصر، حد فاصل میدان ولیعصر تا میدان ونک در سکوت مطلق راهپیمایی کنند.با انتشار این فراخوان نظرات گوناگونی درباره راهپیمایی ۲۲ خرداد از سوی فعالان اجتماعی داخل و خارج از ایران مطرح شد. اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی و سخنگوی “شورای هماهنگی راه سبز امید” در گفت‌و‌گو با دویچه وله به نقطه نظرات مختلف درباره فراخوان راهپیمایی ۲۲ خرداد پاسخ گفته است.شورای هماهنگی راه سبز امید” با انتشار فراخوانی از شهروندان خواسته است، ۲۲ خرداد ماه سالروز انتخابات سال ۸۸، در راهپیمایی سکوت شرکت کنند.دویچه وله: از مدتی که فراخوان جدید راهپیمایی “شورای هماهنگی راه سبز امید” منتشر شده انتقاداتی به این فراخوان مطرح شده است. چرا در این فراخوان به راهپیمایی سکوت، عدم سر دادن شعار و لبان بسته اشاره شده است؟ تاکید چندباره روی سکوت و لبان بسته در فراخوان راهپیمایی ۲۲ خرداد به چه علت است؟

اردشیر امیرارجمند: ۲۲ خرداد آغاز یک‏سری فعالیت‌ها در ماه خرداد خواهد بود. راهپیمایی ۲۲ خرداد اولین آن است و آخرین‏ نخواهد بود. مجموعه‏ی شبکه‏های اجتماعی باید نقطه ‏نظرات خود را اعلام کنند تا تصمیماتی برای روزهای ۲۳، ۲۴ و شاید روزهای دیگری از ماه خرداد گرفته شود.راهپیمایی ۲۲ خرداد آخرین فعالیت نخواهد بود. فرصت خواهد بود تا بر اساس ظرفیت‏هایی که ایجاد می‏شود نوع راهپیمایی‏های بعدی تغییر پیدا کند. ما همیشه روی راهپیمایی، به عنوان یکی از مصادیق حقوق شهروندی تاکید داشته‏ایم.راهپیمایی وسیله‏‏ای است که دمکراسی غیرمستقیم را به دمکراسی مستقیم تبدیل می‌کند. در راهپیمایی مردم در مقابل عدم تضمین حقوق‏شان از سوی نهادهای حکومت، مستقیما وارد عمل می‏شوند. ولی راهپیمایی، تنها شیوه‏ی مبارزه نیست و یک روش و یک شیوه از راهپیمایی هم، شیوه‏‏ای منحصر به‏فرد راهپیمایی نیست.باید با توجه به شرایط و اوضاع و احوال، تلاش کرد مناسب‏ترین روش را که بتواند بیشترین میزان مشارکت را جلب کند، انتخاب کرد. در چند ماه گذشته، روش‏های دیگر راهپیمایی را هم آزموده‌ایم. به نظر می‏آید که این روش می‏تواند مشارکت خوبی را جلب کند. به شرطی که همه‏ی دوستان و فعالان جنبش سبز همکاری کنند تا این روش ظرفیت ایجاد کند و در مقاطع بعد، راهپیمایی‏ها به نحو دیگری صورت بگیرند.نباید از امتحان روش‏های مختلف ابا داشت یا یک روش را مطلق انگاشت. دیده‏ایم که با تصرف شهر، ایجاد حالت وضعیت اضطراری در شهر و حکومت نظامی اعلام نشده، تمام فضای شهر را اشغال می‏کنند و می‏توانند از راهپیمایی‏ها جلوگیری به‏عمل بیاورند. این طریق (راهپیمایی سکوت) روش جدیدی است که می‏تواند راهگشا باشد و باید به آزمون گذاشته شود.این روزها یک نظر دیگری درباره راهپیمایی مطرح شده که می‌گوید، وقتی اختلاف بین سران حکومت ایران یعنی طرفداران آیت‌الله خامنه‌ای و طرفداران محمود احمدی‌نژاد بالا گرفته است، حرکت جنبش سبز ایران باعث نزدیکی دو طیف درون حکومت خواهد شد. در این باره چه فکر می‌کنید؟

این مسئله درباره راهپیمایی ۲۵ بهمن هم به نوعی مطرح شد. اما آزمون ۲۵ بهمن نشان داد که ما باید راه و طریق خود را طی کنیم. دو گروه یا عده‏ای از افراد، با مشارکت یک‏دیگر تقلب انتخاباتی و مهندسی انتخاباتی انجام داده‏ و رای مردم را دزدیده‏اند. بعد هم با مشارکت هم‏دیگر به سرکوب مردم اقدام کرده‏ واز احقاق حقوق آن‏ها جلوگیری کرده‏اند. همین‌طور از دین استفاده‏ی ابزاری کرده‏اند. هم‏اکنون آن‏ها با هم‏دیگر، بر سر انحصار قدرت اختلاف‏ دارند.دعوای این آقایان بر سر این است که چه کسی کل قدرت را در اختیار داشته باشد. اختلاف ما با آن‏ها این است که روش حکومت چگونه باید باشد. ما روش دمکراتیک را مورد نظر داریم و به همین جهت هم فکر می‏کنیم که اختلاف آن‏ها، اختلافی نیست که در جهت منافع مردم باشد.مواضع ما نسبت به گذشته هیچ‏گونه تغییری نکرده. فکر می‏کنیم اختلاف بین آقایان هم از آن‏جایی که بر سر قدرت است، پابرجا خواهد بود. این‏که تظاهرات انجام بدهیم یا ندهیم، در مسئله اختلاف بین آن‌ها تفاوتی ایجاد نخواهد کرد.آن‏ها مشکلات اساسی و عمده‏ای دارند. قبلا هم مشخص شده بود، هر اقدامی که برای نزدیک شدن به هم انجام بدهند، به فاصله‏ی اندکی با مشکل مواجهه می‏شود. این‏گونه نزدیک‏ شدن‏ها اصولی نیست و بر مبنای قوی استوار نیست. مبنای قوی باید بر مبنای حقوق مردم و منافع عالی کشور باشد که متاسفانه مورد توجه آقایان نیست.به‏نظر ما انجام تظاهرات شور و هیجان و پویایی جنبش را حفظ می‏کند. بیست و دوم خرداد روز مهمی است، ماه خرداد ماه مهمی است و حتما باید گرامی داشته شود.پس با توجه به صحبت‏های شما، می‌توان این‏گونه برداشت کرد که فراخوان‏های دیگر راهپیمایی “شورای هماهنگی راه سبز امید” برای خرداد ماه، ممکن است به شکلی ‏غیر از فراخوان راهپیمایی ۲۲ خرداد باشد؟

قطعا و یقینا همین‏طور است. ما از همه‏ی شبکه‏های اجتماعی خواسته‏ایم که هم‏فکری کنند و نقطه‏نظرات‏شان را ارائه دهند تا بر اساس آن عمل شود. امیدواریم دوستان مشارکت کنند و روش‏ها و تاکتیک‏های جدیدی را پیشنهاد کنند که ما بتوانیم این مسئله را پیش ببریم و با معضلات قبلی مواجه نباشیم.

بیش از یک ماه بی خبری از اشکان ذهابیان فعال دانشجویی

 اشکان ذهابیان فعال دانشجویی دفتر تحکیم وحدت و عضو ستاد کروبی در انتخابات سال ٨٨، پس از گذشت ٣۴ روز از سومین بازداشتش، همچنان در بند انفرادی زندان اداره اطلاعات ساری در بازداشت به سر می برد.بنا به گزارش های رسیده، این فعال دانشجویی که در روز دوشنبه دوازدهم اردیبهشت سال جاری در پی درخواست اداره اطلاعات و فشار مداوم به خانواده اش و برای اجرای حکم شش ماهه خود به اداره ی اطلاعات ساری مراجعه کرده بود، در همان محل بازداشت شده و تا کنون اطلاعی از وضعیت او در دست نیست. بر اساس این گزارش، مشخص نیست که این فعال دانشجویی برای اجرای حکم شش ماه حبسش که از بازداشت اول و به اتهام "اخلال در نظم" و "تحریک مردم به تظاهرات" و "سازماندهی اعتراضات در دانشگاه مازندران" به صورت غیابی صادر شده بود، اردیبهشت ماه امسال به اداره اطلاعات فراخوانده شده باشد، چرا که وی کماکان به صورت غیر قانونی و به جای منتقل شدن به زندان برای اجرای حکم، بازداشت و به سلول انفرای منتقل شده است.همچنین آمده است: اشکان طی تماس های تلفنی اش تنها از وضعیت سلامتی خود گفته و خانواده اش تا کنون هیچ اطلاعی از دلیل بازداشت و بازجویی های دوباره و اتهام احتمالی در صورت تشکیل پرونده ی جدید ندارند.بر اساس گزارش فوق، این نگرانی وجود دارد که او تحت فشارهای روحی و جسمی برای گرفتن اعتراف های ساختگی باشد. زیرا بازداشت او و نگه داری طولانی مدتش در بند انفرادی در حالی که برای اجرای حکمش مراجعه کرده بود نشان از پرونده سازی و تفهیم اتهام جدید به این فعال سیاسی دارد. اما تا کنون هیچ مسئولی پاسخگوی این حرکت غیر قانونی نبوده و اطلاعی از اتهام جدید این فعال و دلیل نگه داریش در زندان اداره اطلاعات ساری در دست نیست.

یورش گارد زندان به جوانان زندانی بند ۵ و مورد ضرب وشتم قرار دادن آنها

بنابه گزارشات رسیده به “فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران” گارد زندان به جوانان زندانی بند ۵ یورش بردند و برای مدتی آنها را مورد ضرب و شتم و تحت عنوان بازرسی وسایل شخصی آنها را تخریب نمود.روز پنجشنبه ۱۲ خرداد ماه حوالی ساعت ۱۰ صبح گارد زندان به جوانان زندانی بند ۵ یورش بردند. آنها را با ضربات باتون به محوطه بند منتقل نمودند و تحت عنوان بازرسی اقدام به تخریب حداقل وسایل شخصی آنها نمودند . در این یورش بیش از ۳۰ نفر از افراد گارد زندان شرکت داشتند و فرماندهی آنها را مولوی و عطیانی به عهده داشت. این یورش سرکوبگرانه تحت نظارت خادم معاون زندان و فرجی نژاد سرپرست اطلاعات زندان صورت گرفت.از طرفی دیگر ازدحام در سلولهای بند ۵ به حدی زیاد می باشد که زندانیان جوان هنگام استراحت ناچار هستند بصورت شیفتی استراحت نمایند.در هر سلول ۵ زندانی جای داده شده است که بیش از ۲ برابر ظرفیت آن می باشد. سلولها فاقد تخت هستند و زندانیان زمین خواب می باشند.هرگونه اعتراض نسبت به شرایط غیر انسانی با سرکوب وحشیانه مواجه می شوند. از جمله سرکوبهای که اخیرا علیه زندانیان جوان در این بند بکار می برند. آنها را به محوطه بند منتقل می کنند و وادار به عریان شدن می کنند سپس زندانیان را برای مدت طولانی تحت ضربات باتون خود قرار می دهند.در حال حاضر بیش از ۴۰۰ زندانی جوان در بند ۵ محبوس می باشند که سنین آنها بین ۱۹ تا ۲۶ سال می باشند. مواد مخدر بطور گسترده وارد بند می شود و اعتیاد در بین زندانیان جوان بالا است . مواد مخدر توسط مسئولین زندان به بندها وارد می شود و در اختیار باندهای مافیایی زندان قرار می گیرد.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یورش گارد زندان به بند جوانان زندانی و مورد ضرب و شتم قرار دادن و تخریب حداقل وسایل شخصی آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار تسریع در تعیین گزارشگر ویژه و اعزام او به ایران جهت بازدید از زندانهای قرون وسطایی ولی فقیه علی خامنه ای می باشد.

فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران

۱۴ خرداد ۱۳۹۰ برابر با ۰۴ ژون ۲۰۱۱

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...