تصاویری که در پی می آید مجموعهٔ تکمیل تری از تصاویر مراسم "روز معلم آزاده" در سلیمانیهٔ عراق در محوطه تاریخی "غار هزار میرد" که به مناسبت اولین سالگرد اعدام ۵ زندانی عقیدتی برگزار شد؛ میباشد. این مراسم روز گذشته مصادف با ۱۹ اردی بهشت ماه (۹ می) به کوشش کمیته هماهنگی ۱۹ اردیبهشت و با شرکت تعدادی از فعالان منطقه برگزار شده بود.
آزادی حق مسلم ماست (پدرام طنازی و مهرناز موسوی) Pedram Tannazi & Mehrnaz Mousavi زن زندگی آزادی 💚🤍♥️
۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سهشنبه
جزییات اعمال غیرقانونی با زندانیان سیاسی در زندان های کشور
هاشم خواستار با شرح جزییاتی از بازجویی های خود گفته است که ماموران امنیتی از زندگی شخصی او پرسیده اند، او را در میان سارقین ومعتادین به موادمخدر نگهداری کرده اند، زمان دادگاهش تنها شش دقیقه طول کشیده و طی آن به شش سال زندان محکوم شده است.
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر، متن کامل نامه به شرح ذیل است:
به نام خداوند جان و خرد
ریاست محترم قوه قضاییه و وزیر محترم اطلاعات
از آنجاییکه در جریان دستگیری و محاکمه و زندانی کردن من و ادامه آن قوه قضاییه و وزارت اطلاعات توأما دست داشته و دارند تصمیم گرفتم موارد غیر قانونی را از ابتدای دستگیری ام که از پارک ملت مشهد هنگام اعتراض به نتایج انتخابات شروع و تا الان که در بند ۱/۶ زندان وکیل آباد مشهد محبوس هستم ادامه دارد به اطلاع آن دو نهاد و همکاران فرهنگی برسانم .اینک ۳۲ سال از انقلاب می گذرد غیر قانونی عمل کردن تا چه اندازه ؟؟ بله چه می خواستیم و چه شد به تاریخ ۲۵/۰۳/۸۸ هنگام اذان مغرب در پارک ملت منهم مثل بقیه مردم روی نیمکت نشسته بودم و صدای شعار دادن دانشجویان دانشگاه فردوسی از آن طرف خیابان می آمد .یک نفر روحانی که عمامه و عبایش را در آورده بود از پشت سر دست به شانه ام زد و گفت آقای خواستار شما هستید گفتم بله ایشان گفت با من بیایید . مرا بردند و ۲۴ ساعت در نیروی انتظامی بازداشت بودم سپس مرا تحویل اداره اطلاعات دادند از اینکه مرا بازداشت کردند متعجب بودم چرا که در آن زمان در پارک تظاهراتی نبود .در اطلاعات بازجویم دو نصیحت به من کرد که من در جواب نصایح او سؤالی مطرح کردم اگرچه سؤال و جواب تخلف نیست اما بهتر دیدم که از فرصت استفاده کرده و جواب آن دو سؤال را بدهم تا بازجویان مجددا این سؤال را مطرح نکنند ایشان گفتند آدم پارا از گلیمش درازتر نمی کند تا گرفتار نشود که گفتم اندازه گلیمم را چه کسی مشخص می کند ؟ دوم ایشان فرمودندآدم حدش را نگه می دارد تا گرفتار نشود گفتم چه کسی حدم را مشخص می کند بله گلیم هر انسانی به وسعت کرده زمین و یا به اندازه جامعه بشری است و حد انسان ها به اندازه هستی است ,در بازداشتگاه اطلاعات بازجو با چشمان بسته و رو به دیوار مرا بازجویی می کرد و از زندگی خصوصی و خانوادگی من نیز سؤال می کرد و شش روز در اطلاعات در سلول انفرادی بودم از تاریخ ۰۱/۰۵/۸۸ دو نوبت مرا با دستبند و پابند به دادگاه انقلاب بردند و آقای حیدری بازپرس از من بازجویی کردند سپس پرونده مرا تحویل شعبه یک دادگاه انقلاب به ریاست قاضی سلمانی دادند که تاریخ ۰۴/۰۵/۸۸ جلسه دادگاه شروع شد ما چهار نفر متهم بودیم که آن سه نفر چون با وثیقه قبلا آزاد شده بودند با لباس عادی بودندولی من با دستبند و پابند و لباس زندانی بودم آقای قاضی حداقل دو ساعت بحث سیاسی کردند منجمله ایشان از کشور کره جنوبی گفتند که مردمش با نظم و انضباط به کجا رسیده اند ؟ من در جواب ایشان گفتم کارگران کره جنوبی تا دوسال بعد از انقلاب ایران کارگری می کردند که به تدریج با خراب شدن وضع اقتصادی کشورمان به کشورشان بازگشتند و در سایه دموکراسی علی رغم اینکه نفت و گاز از کشور ما می خریدند جزء ده کشور ثروتمند و صنعتی دنیا شدند . آقای قاضی از مردم ایران گله کردند از جمله گفتند خانم شیک پوشی را با بچه ۶-۵ ساله اش دیدم که بعد از خوردن پفک به مادرش گفت پلاستیک را چه کنم مادرش گفت بینداز که به مادر بچه اعتراض کردم که سطل آشغال نزدیک است چرا داخل سطل نمی اندازید به آقای قاضی گفتم فکر نمی کنید بین حاکمان ( دولت ) و ملت فاصله افتاده است ( فکر کنم ایشان متوجه کلامم که در آن یک دنیا معنی است نشدند ) ایشان گفتند شاید سؤالم اینست که بحث سیاسی در دفتر کار قاضی چه معنی دارد غیر از اینست که قاضی عدم استقلال خود را نشان می دهد ثابت می کند در خط فکری حاکمان است بعد از آنکه آن سه نفر به سؤالات قاضی جواب دادند نوبت به من رسید که فقط در اینجا سؤالاتی را که قاضی از من پرسید می آورم چون جواب ها را در نامه قبلی داده ام ۱- چرا خانه ات را در اختیار دفتر تحکیم وحدت قرار داده ای ۲- چرا طاهر احمد زاده در خانه ات سخنرانی کرده است ۳- می خواستی برای مجید و مسعود احمدزاده بزرگداشت بگیری ۴- چرا از خانواده های زندانی سیاسی دیدار می کرده ای ۵- چرا انجمن اسلامی دانشجویان در خانه ات تشکیل جلسه داده اند آیا توهم در جلساتشان شرکت کرده ای ۶- جلساتی در کانون صنفی معلمان خراسان داشته ای که معلمان اعتصاب کنند ۷- در جاهای مختلف می گفته ای چرا دیه زن نصف دیه مرد است ۸- شرکت در تظاهرات اعتراض آمیز مردم مشهد به نتایج انتخابات .
در تاریخ ۰۵/۰۵/۸۸ مجددا با دستبند و پابند و لباس زندانی به دادگاه انقلاب اعزام شدم و علیرغم نداشتن وکیل چون از حق قانونی ام دفاع کردم به شش سال حبس محکومم کردند ( یکی از هم بندیانم که از روحانیون اهل سنت است و به ده سال حبس محکوم شده است در حالیکه هفت نفر دیگر از یکسال تا ۶ سال حبس محکوم شده اند خانواده اش به قاضی می گویند چرا به او ده سال حبس داده اید ؟ قاضی می گوید چون زبان درازی کرده است . زبان درازی یعنی دفاع از خود در حضور قاضی جرم است.)
باورم نمی شد زمان دادگاه ( جدا از بحث سیاسی و زمان مربوط به آن سه نفر دیگر ) بیش از ده دقیقه طول نکشید و شش سال حبس به من دادند چقدر راحت با سرنوشت انسان ها بازی می کنند مگر من حق انتخاب وکیل نداشتم بله تظاهرات مسالمت آمیز مردم بحرین که مخالف شخص اول کشورند از نظر حاکمان ما جایز است ولی تظاهرات مسالمت آمیز خیابانی مابرای اعتراض به نتایج انتخابات زندان دارد ,صفات حکومت های استبدادی و دیکتاتوری چیست ؟ فساد اداری و قضایی ، عدم اجرای قانون ، تورم بالا ، بیکاری ، اعتیاد مواد مخدر فراوان ، طلاق گسترده بروکراسی ، نبود آزادی بیان و احزاب و NGO ها سیستم اداری متمرکز در پایتخت ، اقتصاد بسته و تک محصولی و دولتی تمام این موارد در کشور ما در سطح بسیار بالایی هست نامه امام علی به مالک اشتر که به عنوان سند حقوق بشر از طرف سازمان ملل منتشر شد چرا عمل نمی شود به قول مرحوم دکتر علی شریعتی خیلی مواقع یک حقیقت را نمی شود انکار کرد . اما بی سر و صدا از کنار آن می شود گذشت تا مردم نفهمند که امام علی این گونه نامه ای داشته است گوشه های از این نامه : مالک مبادا با مردم بسان گرگی که گوسفند رام را غنیمت شمارد درنده خویی کنی و چشم طمع به خوراکشان دوزی زیرا آنان دو دسته اند یا با تو بردار دینییند یا در آفرینش مانند تو می باشند ( درود بر علی ( ع ) که مردم را به خودی و غیر خودی تقسیم نکرد ) هرگز مگوی من مأمور و قدرت دارم و فرمان می دهم و باید فرمان مرا اطاعت کنید چون این روش باعث فساد و خرابی دل و ضعف و سستی دین و تغییر و زوال نعمت ها می شود سخت بپرهیز از اینکه خویش را با خدا برابر کنی هیچ چیزی مانند ستم موجب نابودی نعمت خدا و برانگیختن خشم او نیست خشم چند تن در برابر خشنودی همگان اهمیت ندارد مردم را عیوب و ایرادها و زشتی هایی است که سزاوارترین فرد برای پوشاندن آن ها فرماندار است پس تا می توانی دشمنی های مردم را پرده پوشی کن سخن چین ( جاسوس ) هرچند خود رابه صورت پند گویان جلوه دهد باز خیانت کار و فریب دهنده است و باید برگزیده ترین افراد نزد تو وزیری باشد که سخن تلخ و ستایش نکردنش سبب دلتنگی و نا خرسندی تو شود بسیار با دانشمندان مذاکره و با راستگویان و درستکاران گفتگو کن ( در جمهوری اسلامی به زندان می اندازند ) نداری و نیازمندی مردم همانا زاییده ناپاکی و حرص و از فرمانداری است که چون به دوام قدرت و دولتشان امیدی ندارند و اموال و سرنوشت گذشتگان را نیز به خاطر می سپارند ، به اندوختن مال می پردازند . قسمتی از وقت خود را به نیازمندان و دادخواهان اختصاص بده سپس در آن هنگام درشتی و ناهمواری و آداب سخن ندانستن و گفتار نسنجیده را از آنان تحمل کن و اگر رعیت به تو گمان ستمگری بردند ز نگار بد گمانی را هرچه زودتر از سراچه ذهنشان بزدای جمهوری اسلامی راه را کوتاه کرده و به زندان و … می فرستند ) خداوند در روز رستاخیز چیزی را که میان بندگان حکم می فرماید درباره خون هایی است که ریخته اند از این رو پایه های قدرت و نفوذ خود را با ریختن خون حرام استوار مکن زیرا خون ریزی پایه های قدرت را سست می نماید . دوران قتل های زنجیره ای تمام شد دوران زندان هم که ما معلمین زنگش را به صدا درآورده ایم تمام شد بعد از این چه خواهند کرد ؟ به وعده عمل نکردن نزد خدا و مردم سبب خشم و دشمنی است خداوند پاک فرموده : خداوند از اینکه چیزی بگویید که انجام ندهید سخت خشمگین می گردد .
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر، متن کامل نامه به شرح ذیل است:
به نام خداوند جان و خرد
ریاست محترم قوه قضاییه و وزیر محترم اطلاعات
از آنجاییکه در جریان دستگیری و محاکمه و زندانی کردن من و ادامه آن قوه قضاییه و وزارت اطلاعات توأما دست داشته و دارند تصمیم گرفتم موارد غیر قانونی را از ابتدای دستگیری ام که از پارک ملت مشهد هنگام اعتراض به نتایج انتخابات شروع و تا الان که در بند ۱/۶ زندان وکیل آباد مشهد محبوس هستم ادامه دارد به اطلاع آن دو نهاد و همکاران فرهنگی برسانم .اینک ۳۲ سال از انقلاب می گذرد غیر قانونی عمل کردن تا چه اندازه ؟؟ بله چه می خواستیم و چه شد به تاریخ ۲۵/۰۳/۸۸ هنگام اذان مغرب در پارک ملت منهم مثل بقیه مردم روی نیمکت نشسته بودم و صدای شعار دادن دانشجویان دانشگاه فردوسی از آن طرف خیابان می آمد .یک نفر روحانی که عمامه و عبایش را در آورده بود از پشت سر دست به شانه ام زد و گفت آقای خواستار شما هستید گفتم بله ایشان گفت با من بیایید . مرا بردند و ۲۴ ساعت در نیروی انتظامی بازداشت بودم سپس مرا تحویل اداره اطلاعات دادند از اینکه مرا بازداشت کردند متعجب بودم چرا که در آن زمان در پارک تظاهراتی نبود .در اطلاعات بازجویم دو نصیحت به من کرد که من در جواب نصایح او سؤالی مطرح کردم اگرچه سؤال و جواب تخلف نیست اما بهتر دیدم که از فرصت استفاده کرده و جواب آن دو سؤال را بدهم تا بازجویان مجددا این سؤال را مطرح نکنند ایشان گفتند آدم پارا از گلیمش درازتر نمی کند تا گرفتار نشود که گفتم اندازه گلیمم را چه کسی مشخص می کند ؟ دوم ایشان فرمودندآدم حدش را نگه می دارد تا گرفتار نشود گفتم چه کسی حدم را مشخص می کند بله گلیم هر انسانی به وسعت کرده زمین و یا به اندازه جامعه بشری است و حد انسان ها به اندازه هستی است ,در بازداشتگاه اطلاعات بازجو با چشمان بسته و رو به دیوار مرا بازجویی می کرد و از زندگی خصوصی و خانوادگی من نیز سؤال می کرد و شش روز در اطلاعات در سلول انفرادی بودم از تاریخ ۰۱/۰۵/۸۸ دو نوبت مرا با دستبند و پابند به دادگاه انقلاب بردند و آقای حیدری بازپرس از من بازجویی کردند سپس پرونده مرا تحویل شعبه یک دادگاه انقلاب به ریاست قاضی سلمانی دادند که تاریخ ۰۴/۰۵/۸۸ جلسه دادگاه شروع شد ما چهار نفر متهم بودیم که آن سه نفر چون با وثیقه قبلا آزاد شده بودند با لباس عادی بودندولی من با دستبند و پابند و لباس زندانی بودم آقای قاضی حداقل دو ساعت بحث سیاسی کردند منجمله ایشان از کشور کره جنوبی گفتند که مردمش با نظم و انضباط به کجا رسیده اند ؟ من در جواب ایشان گفتم کارگران کره جنوبی تا دوسال بعد از انقلاب ایران کارگری می کردند که به تدریج با خراب شدن وضع اقتصادی کشورمان به کشورشان بازگشتند و در سایه دموکراسی علی رغم اینکه نفت و گاز از کشور ما می خریدند جزء ده کشور ثروتمند و صنعتی دنیا شدند . آقای قاضی از مردم ایران گله کردند از جمله گفتند خانم شیک پوشی را با بچه ۶-۵ ساله اش دیدم که بعد از خوردن پفک به مادرش گفت پلاستیک را چه کنم مادرش گفت بینداز که به مادر بچه اعتراض کردم که سطل آشغال نزدیک است چرا داخل سطل نمی اندازید به آقای قاضی گفتم فکر نمی کنید بین حاکمان ( دولت ) و ملت فاصله افتاده است ( فکر کنم ایشان متوجه کلامم که در آن یک دنیا معنی است نشدند ) ایشان گفتند شاید سؤالم اینست که بحث سیاسی در دفتر کار قاضی چه معنی دارد غیر از اینست که قاضی عدم استقلال خود را نشان می دهد ثابت می کند در خط فکری حاکمان است بعد از آنکه آن سه نفر به سؤالات قاضی جواب دادند نوبت به من رسید که فقط در اینجا سؤالاتی را که قاضی از من پرسید می آورم چون جواب ها را در نامه قبلی داده ام ۱- چرا خانه ات را در اختیار دفتر تحکیم وحدت قرار داده ای ۲- چرا طاهر احمد زاده در خانه ات سخنرانی کرده است ۳- می خواستی برای مجید و مسعود احمدزاده بزرگداشت بگیری ۴- چرا از خانواده های زندانی سیاسی دیدار می کرده ای ۵- چرا انجمن اسلامی دانشجویان در خانه ات تشکیل جلسه داده اند آیا توهم در جلساتشان شرکت کرده ای ۶- جلساتی در کانون صنفی معلمان خراسان داشته ای که معلمان اعتصاب کنند ۷- در جاهای مختلف می گفته ای چرا دیه زن نصف دیه مرد است ۸- شرکت در تظاهرات اعتراض آمیز مردم مشهد به نتایج انتخابات .
در تاریخ ۰۵/۰۵/۸۸ مجددا با دستبند و پابند و لباس زندانی به دادگاه انقلاب اعزام شدم و علیرغم نداشتن وکیل چون از حق قانونی ام دفاع کردم به شش سال حبس محکومم کردند ( یکی از هم بندیانم که از روحانیون اهل سنت است و به ده سال حبس محکوم شده است در حالیکه هفت نفر دیگر از یکسال تا ۶ سال حبس محکوم شده اند خانواده اش به قاضی می گویند چرا به او ده سال حبس داده اید ؟ قاضی می گوید چون زبان درازی کرده است . زبان درازی یعنی دفاع از خود در حضور قاضی جرم است.)
باورم نمی شد زمان دادگاه ( جدا از بحث سیاسی و زمان مربوط به آن سه نفر دیگر ) بیش از ده دقیقه طول نکشید و شش سال حبس به من دادند چقدر راحت با سرنوشت انسان ها بازی می کنند مگر من حق انتخاب وکیل نداشتم بله تظاهرات مسالمت آمیز مردم بحرین که مخالف شخص اول کشورند از نظر حاکمان ما جایز است ولی تظاهرات مسالمت آمیز خیابانی مابرای اعتراض به نتایج انتخابات زندان دارد ,صفات حکومت های استبدادی و دیکتاتوری چیست ؟ فساد اداری و قضایی ، عدم اجرای قانون ، تورم بالا ، بیکاری ، اعتیاد مواد مخدر فراوان ، طلاق گسترده بروکراسی ، نبود آزادی بیان و احزاب و NGO ها سیستم اداری متمرکز در پایتخت ، اقتصاد بسته و تک محصولی و دولتی تمام این موارد در کشور ما در سطح بسیار بالایی هست نامه امام علی به مالک اشتر که به عنوان سند حقوق بشر از طرف سازمان ملل منتشر شد چرا عمل نمی شود به قول مرحوم دکتر علی شریعتی خیلی مواقع یک حقیقت را نمی شود انکار کرد . اما بی سر و صدا از کنار آن می شود گذشت تا مردم نفهمند که امام علی این گونه نامه ای داشته است گوشه های از این نامه : مالک مبادا با مردم بسان گرگی که گوسفند رام را غنیمت شمارد درنده خویی کنی و چشم طمع به خوراکشان دوزی زیرا آنان دو دسته اند یا با تو بردار دینییند یا در آفرینش مانند تو می باشند ( درود بر علی ( ع ) که مردم را به خودی و غیر خودی تقسیم نکرد ) هرگز مگوی من مأمور و قدرت دارم و فرمان می دهم و باید فرمان مرا اطاعت کنید چون این روش باعث فساد و خرابی دل و ضعف و سستی دین و تغییر و زوال نعمت ها می شود سخت بپرهیز از اینکه خویش را با خدا برابر کنی هیچ چیزی مانند ستم موجب نابودی نعمت خدا و برانگیختن خشم او نیست خشم چند تن در برابر خشنودی همگان اهمیت ندارد مردم را عیوب و ایرادها و زشتی هایی است که سزاوارترین فرد برای پوشاندن آن ها فرماندار است پس تا می توانی دشمنی های مردم را پرده پوشی کن سخن چین ( جاسوس ) هرچند خود رابه صورت پند گویان جلوه دهد باز خیانت کار و فریب دهنده است و باید برگزیده ترین افراد نزد تو وزیری باشد که سخن تلخ و ستایش نکردنش سبب دلتنگی و نا خرسندی تو شود بسیار با دانشمندان مذاکره و با راستگویان و درستکاران گفتگو کن ( در جمهوری اسلامی به زندان می اندازند ) نداری و نیازمندی مردم همانا زاییده ناپاکی و حرص و از فرمانداری است که چون به دوام قدرت و دولتشان امیدی ندارند و اموال و سرنوشت گذشتگان را نیز به خاطر می سپارند ، به اندوختن مال می پردازند . قسمتی از وقت خود را به نیازمندان و دادخواهان اختصاص بده سپس در آن هنگام درشتی و ناهمواری و آداب سخن ندانستن و گفتار نسنجیده را از آنان تحمل کن و اگر رعیت به تو گمان ستمگری بردند ز نگار بد گمانی را هرچه زودتر از سراچه ذهنشان بزدای جمهوری اسلامی راه را کوتاه کرده و به زندان و … می فرستند ) خداوند در روز رستاخیز چیزی را که میان بندگان حکم می فرماید درباره خون هایی است که ریخته اند از این رو پایه های قدرت و نفوذ خود را با ریختن خون حرام استوار مکن زیرا خون ریزی پایه های قدرت را سست می نماید . دوران قتل های زنجیره ای تمام شد دوران زندان هم که ما معلمین زنگش را به صدا درآورده ایم تمام شد بعد از این چه خواهند کرد ؟ به وعده عمل نکردن نزد خدا و مردم سبب خشم و دشمنی است خداوند پاک فرموده : خداوند از اینکه چیزی بگویید که انجام ندهید سخت خشمگین می گردد .
استقبال مردمی از مراسم اولین سالگرد اعدامیان ۱۹ اردیبهشت
مردم شهرهای کردستان و آذربایجان غربی با حضور خود در مراسم سالگرد اعدام شدگان ۱۹ اردی بهشت یاد و خاطرهٔ ایشان را گرامی داشتند. کمیتهٔ ۱۹ اردی بهشت با اعلام این خبر افزود: مردم شهرهای مختلف کردستان و سایر مناطق کردنشین با حضور گسترده خود در منزل علی حیدریان، فرهاد وکیلی در سنندج و فرزاد کمانگر در کامیاران یاد و خاطره ایشان را زنده نگه داشتند.گفته میشود اولین سالگرد اعدامیان ۱۹ اردی بهشت با استقبال باشکوه مردمی همراه بوده است و هزاران نفر در مراسمات ایشان شرکت کردند.لازم به یادآوری ست که در بامداد ۱۹ اردی بهشت ماه سال ۱۳۸۹ پنج زندانی سیاسی به نامهای فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان به طور مخفیانه در زندان اوین به دار آویخته شدند.
احضار دو تن از اعضای انجمن صنفی معلمان در مریوان
در پی انتشار بیانیهٔ انجمن صنفی معلمان کردستان، شیوا عاملی راد و اسکندر لطفی دو عضو دیگر از اعضای این انجمن به ستاد خبری اداره اطلاعات مریوان احضار شدند. براساس تماسی که روز گذشته با این دو فرهنگی در مریوان گرفته شده این افراد میبایست ساعت ۹ صبح روز دوشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه در ستاد خبری اداره اطلاعات حاضر میشدند.یادآور میگردد که علاوه بر این دو عضو انجمن، طی یک هفته گذشته ۱۵ نفر از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان به ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج احضار و در رابطه با مفاد بیانیه صادره توسط انجمن، بازجویی شده بودند که تعداد فراخواندگان تاکنون به ۱۷ نفر رسیده است
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۹, دوشنبه
دانشجوی دانشگاه شیرازپس از دو ماه هنوز در بازداشت اداره اطلاعات شیراز است
محمد طراوتروی، وکیل لقمان قدیری گل تپه، دانشجوی دانشگاه شیراز با اظهار اینکه برای بار سوم قرار بازداشت موکلش تمدید شده است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « لقمان قدیری از اوایل اسفند ماه سال گذشته تا به حال در بازداشت است بدون اینکه من دسترسی به پرونده داشته باشم و یا بدانم به چه علت او بازداشت شده است. یکی ، دو روز پیش که به دادسرای انقلاب شیراز مراجعه کردم هنوز تکلیف پرونده مشخص نشده بود و برایش قرار بازداشت مجدد صادر شده بود. او هنوز در بازداشت اداره کل اطلاعات استان فارس است.. از صحبت ها در دادسرا اینطور استنباط کرده ام که اتهامات او اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و توهین به مسولان نظام است ولی چون پرونده اش را نخوانده ام نمی دانم به طور یقین هم نمی دانم .محمد طراوتروی در خصوص امکان ارتباط این زندانی با خانواده اش گفت: « تماس تلفنی به شکل محدود با خانواده اش دارد. همچنین چند باری پدرش را ملاقات کرده است اما از آنجا که خانواده این دانشجو ساکن ارومیه هستند و او در شیراز بازداشت است بعد طولانی مسافت ملاقات را با مشکل مواجه می کند. مسافرت زمینی به این دو شهر چیزی حدود ۲۷ ساعت طول می کشد و رفت و آمد را برای خانواده اش مشکل کرده است.لقمان گل تپه، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه شیراز و از فعالان دانشجویی از ۱۸ اسفندماه در بازداشت اداره اطلاعات استان فارس است. او ۱۷ اسفند ۸۹ قرار بود از پایان نامه دوره کارشناسی ارشد خود دفاع کند که توسط حراست دانشگاه از ورود به دانشگاه منع شد و یک روز بعد توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. او پیش از این ها یکبار در جریان اتفاقات دانشگاه شیراز در آذر ماه ۸۷ بازداشت و یک ترم از تحصیل محروم شده بود.
کشیدن ناخن چند زندانی سیاسی زن در زندان قرچک
برخی زندانیان سیاسی زن از زندان رجاییشهر به زندان قرچک ورامین، جایی که از آن با نام "کهریزک دوم" یاد میکنند منتقل شدهاند. پدر شبنم مددزاده میگوید ناخن چند زندانی سیاسی زن در این زندان را کشیدهاند.شبنم مددزاده نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت که به پنج سال زندان محکوم شده است، سهشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ به همراه چند زندانی سیاسی زن دیگر از زندان رجاییشهر کرج به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. پیش از این انتقال، خبر انحلال بند زنان زندان رجایی شهر کرج و انتقال زندانیان به مکانی نامعلوم منتشر شده بود. پدر شبنم مددزاده درباره انتقال دخترش به زندان قرچک میگوید: «هفته گذشته که روز ملاقات برای خانمها بود ، مادر و خواهر شبنم برای ملاقات به زندان گوهردشت رفته بودند. به آنها گفته بودند زندانیان امروز از اینجا میروند. همان روز آنها را به زندان قرچک بردهاند.آقای مددزاده افزود: «بیش از ۲۰۰ نفر را در چند سیلو در قرچک جای دادهاند. نه آب، نه برق، نه حمام، هیچگونه وسایل بهداشتی ندارند. در میان افرادی که آنجا هستند، از قاتل و چاقوکش گرفته تا زندانیان سیاسی حضور دارند. همگی در یک انبارند، نه حمام دارند، نه بهداشت دارند، هیچی! روزی یک بار به توالت و دستشویی میروند که ظرفهایشان را هم باید در همانجا بشورند.»
بشنوید: گفتوگو با پدر شبنم مددزاده درباره وضعیت زندان قرچک
پدر شبنم مددزاده درباره تنها تماس تلفنی دختر خود از زندان قرچک میگوید:امروز (شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰)، تماس گرفت و گفت: بابا ما را بردند قرچک، میگوید آنجا ناخن کشیدهاند، روزی یک تکه نان به آنها میدهند، با باتوم بالای سرشان میایستند و میگویند همین است که هست، باید بخورید، نخورید هم همین است. هرکاری میکنند، میزنند، میکشند، کاری ندارند. حتی ناخن، شکنجه،… با باتوم آنجا ایستادهاند و وقتی زندانی میگوید مریض هستم، میگویند: مریض یعنی چه! مریض یعنی مردن!
فرزاد مدددزاده برادر شبنم مددزاده نیز در زندان رجاییشهر کرج زندانی است. پدر این دو زندانی سیاسی درباره حکم زندان دختر و پسر خود میگوید: «دادگاه شبنم یک سال طول کشید. آقای اولیاییفر وکیل آنها (شبنم و فرزاد مددزاده) بود. در یک سال ۵ بار آنها را به دادگاه آوردهاند، تا اینکه در پنجمین دادگاه، به هر دو حکم پنج سال زندان دادند. هم به شبنم و هم به برادرش فرزاد مددزاده که الان در زندان رجایی شهر است.
انتقال حداقل ۱۰ زندانی زن از زندان رجاییشهر به زندان قرچک
فرزاد مددزاده برادر شبنم مددزاده، مهر ۱۳۸۹در نامهای خطاب به خواهرش نوشته است: «اگر از بهترین و بدترین خاطراتم بپرسند، بی شک هر دو را من در یک لحظه دیدم و آن هم لحظهی دیدن تو در اتاق بازجویی بعد از ماهها انفرادی و بی خبری در سلولهای مخوف ۲۰۹ بود. وقتی که چشمم به چهرهات افتاد که در زیر فشار و شکنجههای روحی و جسمی داغان شده بود، در اوج خوشی حاصل از دیدنت میخواستم که با تمام وجود گریه کنم. در همان حال دیدم در چشمان گودافتاده ولی درخشانت، روح بزرگت را که باز امید و یقین را در من میتاباندی.شبنم مددزاده، دبیرسابق سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران، ۱ اسفند ۱۳۸۷ بازداشت شد. ابتدا در زندان اوین، بعد رجایی شهرکرج هم اکنون در زندان قرچک ورامین زندانی است. به گزارش سایت کلمه، زندانیان سیاسی زن زندان قرچک وقتی به شرایط زندان اعتراض کردهاند، ماموران امنیتی زندان با باتوم آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. بنا بر این گزارش بهزودی زندانیان سیاسی زندان اوین هم به زندان قرچک ورامین منتقل خواهند شد. پدر شبنم و فرزاد مددزاده دو زندانی سیاسی از انتقال حداقل ۱۰ زندانی سیاسی زن از زندان رجاییشهر به زندان قرچک خبر داد و درباره عدم توضیح مسئولان زندان گفت: هیچکس صحبت نمیکند. این زندانیها ابتدا در زندان اوین بودند. بعد از حکمی که به آنها داده شد، به زندان رجایی شهر تبعید شدند. یک ماه بعد گفتند اینها را از اینجا میبریم. یک بار میگفتند میبریم جادهی قم، یا میگفتند که به اطراف کرج میبرند آخرین روز متوجه شدیم، آنها را به قرچک برندهاند. تمام ۲۰۰- ۳۰۰ نفر را هم به آنجا بردهاند و در چند سالن جا دادهاند. البته چه سالنی، عذر میخواهم، مانند طویله.
نامه سرگشاده زندانیان سیاسی زندان قرچک
در همینحال حال روز شنبه ( ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰) زندانیان سیاسی زن که به زندان قرچک انتقال داده شدهاند در خطاب به ملت ایران همه وجدانهای بیدار، تظلمخواهی کردهاند. آنها از نگهداری کودکان ۱۴، ۱۵ ساله در این زندان خبر داده و نوشتهاند: زندان قرچک ورامین شامل هفت سوله است که هر سوله با تختهایی به ظرفیت چند ده نفر تجهیز شده است. این در حالیست که در هر کدام از این سولهها بیش از ۲۰۰ زندانی نگهداری میشوند. عدم وجود کوچکترین سیستم، برای تهویه هوا، وضعیت اسفبار بهداشتی به نحوی که بوی فاضلاب و شدت گازهای ناشی از آن برای بسیاری از زندانیان ناراحتی های تنفسی جدی به وجود آورده است.در ادامه این نامه درباره آزار و شکنجه زندانیان" آمده است: «بزرگ ترین لطف مسئولین این زندان به زندانیان اجازه ی دوبار استفاده از آب جوش جهت نوشیدن چای است، که هفته گذشته و بر اثر پرتاب ظرف آب جوش به سمت یکی از زندانیان، چند تن از ایشان دچار جراحت جدی شدند. از خود می پرسیم در کجای دنیا نتیجه ی درگیری بر سر آب جوش و تنبیه متعاقب آن کشیدن ناخنهای دستان یک زندانی باشد؟ در کجای دنیا عده ای مرد باتوم به دست را به بند نگهداری زنان زندانی به قصد ضرب و شتم می فرستند؟ در کجای دنیا کودکان ۱۴ و ۱۵ ساله را در چنین شرایطی نگهداری می کنند؟زندانیان سیاسی زندان قرچک در پایان نامه خود تاکید کردهاند در صورت تداوم شرایط فعلی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
بشنوید: گفتوگو با پدر شبنم مددزاده درباره وضعیت زندان قرچک
پدر شبنم مددزاده درباره تنها تماس تلفنی دختر خود از زندان قرچک میگوید:امروز (شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰)، تماس گرفت و گفت: بابا ما را بردند قرچک، میگوید آنجا ناخن کشیدهاند، روزی یک تکه نان به آنها میدهند، با باتوم بالای سرشان میایستند و میگویند همین است که هست، باید بخورید، نخورید هم همین است. هرکاری میکنند، میزنند، میکشند، کاری ندارند. حتی ناخن، شکنجه،… با باتوم آنجا ایستادهاند و وقتی زندانی میگوید مریض هستم، میگویند: مریض یعنی چه! مریض یعنی مردن!
فرزاد مدددزاده برادر شبنم مددزاده نیز در زندان رجاییشهر کرج زندانی است. پدر این دو زندانی سیاسی درباره حکم زندان دختر و پسر خود میگوید: «دادگاه شبنم یک سال طول کشید. آقای اولیاییفر وکیل آنها (شبنم و فرزاد مددزاده) بود. در یک سال ۵ بار آنها را به دادگاه آوردهاند، تا اینکه در پنجمین دادگاه، به هر دو حکم پنج سال زندان دادند. هم به شبنم و هم به برادرش فرزاد مددزاده که الان در زندان رجایی شهر است.
انتقال حداقل ۱۰ زندانی زن از زندان رجاییشهر به زندان قرچک
فرزاد مددزاده برادر شبنم مددزاده، مهر ۱۳۸۹در نامهای خطاب به خواهرش نوشته است: «اگر از بهترین و بدترین خاطراتم بپرسند، بی شک هر دو را من در یک لحظه دیدم و آن هم لحظهی دیدن تو در اتاق بازجویی بعد از ماهها انفرادی و بی خبری در سلولهای مخوف ۲۰۹ بود. وقتی که چشمم به چهرهات افتاد که در زیر فشار و شکنجههای روحی و جسمی داغان شده بود، در اوج خوشی حاصل از دیدنت میخواستم که با تمام وجود گریه کنم. در همان حال دیدم در چشمان گودافتاده ولی درخشانت، روح بزرگت را که باز امید و یقین را در من میتاباندی.شبنم مددزاده، دبیرسابق سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران، ۱ اسفند ۱۳۸۷ بازداشت شد. ابتدا در زندان اوین، بعد رجایی شهرکرج هم اکنون در زندان قرچک ورامین زندانی است. به گزارش سایت کلمه، زندانیان سیاسی زن زندان قرچک وقتی به شرایط زندان اعتراض کردهاند، ماموران امنیتی زندان با باتوم آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. بنا بر این گزارش بهزودی زندانیان سیاسی زندان اوین هم به زندان قرچک ورامین منتقل خواهند شد. پدر شبنم و فرزاد مددزاده دو زندانی سیاسی از انتقال حداقل ۱۰ زندانی سیاسی زن از زندان رجاییشهر به زندان قرچک خبر داد و درباره عدم توضیح مسئولان زندان گفت: هیچکس صحبت نمیکند. این زندانیها ابتدا در زندان اوین بودند. بعد از حکمی که به آنها داده شد، به زندان رجایی شهر تبعید شدند. یک ماه بعد گفتند اینها را از اینجا میبریم. یک بار میگفتند میبریم جادهی قم، یا میگفتند که به اطراف کرج میبرند آخرین روز متوجه شدیم، آنها را به قرچک برندهاند. تمام ۲۰۰- ۳۰۰ نفر را هم به آنجا بردهاند و در چند سالن جا دادهاند. البته چه سالنی، عذر میخواهم، مانند طویله.
نامه سرگشاده زندانیان سیاسی زندان قرچک
در همینحال حال روز شنبه ( ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰) زندانیان سیاسی زن که به زندان قرچک انتقال داده شدهاند در خطاب به ملت ایران همه وجدانهای بیدار، تظلمخواهی کردهاند. آنها از نگهداری کودکان ۱۴، ۱۵ ساله در این زندان خبر داده و نوشتهاند: زندان قرچک ورامین شامل هفت سوله است که هر سوله با تختهایی به ظرفیت چند ده نفر تجهیز شده است. این در حالیست که در هر کدام از این سولهها بیش از ۲۰۰ زندانی نگهداری میشوند. عدم وجود کوچکترین سیستم، برای تهویه هوا، وضعیت اسفبار بهداشتی به نحوی که بوی فاضلاب و شدت گازهای ناشی از آن برای بسیاری از زندانیان ناراحتی های تنفسی جدی به وجود آورده است.در ادامه این نامه درباره آزار و شکنجه زندانیان" آمده است: «بزرگ ترین لطف مسئولین این زندان به زندانیان اجازه ی دوبار استفاده از آب جوش جهت نوشیدن چای است، که هفته گذشته و بر اثر پرتاب ظرف آب جوش به سمت یکی از زندانیان، چند تن از ایشان دچار جراحت جدی شدند. از خود می پرسیم در کجای دنیا نتیجه ی درگیری بر سر آب جوش و تنبیه متعاقب آن کشیدن ناخنهای دستان یک زندانی باشد؟ در کجای دنیا عده ای مرد باتوم به دست را به بند نگهداری زنان زندانی به قصد ضرب و شتم می فرستند؟ در کجای دنیا کودکان ۱۴ و ۱۵ ساله را در چنین شرایطی نگهداری می کنند؟زندانیان سیاسی زندان قرچک در پایان نامه خود تاکید کردهاند در صورت تداوم شرایط فعلی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
انتقال حسین رونقی به بهداری زندان اوین
حسین رونقی ملکی ظهر امروز با همراهی ماموران امنیتی به زندان اوین منتقل و در بهداری این زندان بستری شد.
بنا به اطلاع گزارشگران حسین رونقی ملکی که بر اثر ناراحتی کلیه در چهارم اردی بهشت و در بیمارستان هاشمینژاد تهران مورد عمل جراحی قرار گرفته بود ساعت ۱۲ ظهر امروز به بهداری زندان اوین منتقل شد. ماموران امنیتی در حین انتقال وی به بیمارستان و در مدت زمان طول درمان پس از عمل جراحی از دست بند و پابند برای نگهداری این زندانی استفاده کردند و در این بین با تهدید شخص ایشان و پزشک و خانوادهاش موجب اعلام اعتصاب غذای این زندانی در اعتراض به برخوردها و رفتارهای ماموران امنیتی شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران حسین رونقی ملکی که بر اثر ناراحتی کلیه در چهارم اردی بهشت و در بیمارستان هاشمینژاد تهران مورد عمل جراحی قرار گرفته بود ساعت ۱۲ ظهر امروز به بهداری زندان اوین منتقل شد. ماموران امنیتی در حین انتقال وی به بیمارستان و در مدت زمان طول درمان پس از عمل جراحی از دست بند و پابند برای نگهداری این زندانی استفاده کردند و در این بین با تهدید شخص ایشان و پزشک و خانوادهاش موجب اعلام اعتصاب غذای این زندانی در اعتراض به برخوردها و رفتارهای ماموران امنیتی شدند.
حمایت از اعتراضات دانشجویی ٢۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ جنبش سبز
همزمان با اعلام آمادگی طیف وسیعی از دانشجویان سبز دانشگاههای کشور جهت برگزاری اعتصاب سراسری و اعتراضِ در روز ٢۵ اردیبهشت (نسبت به امنیتی شدن فضای دانشگاه ها)، فعالان انجمن اسلامی دانشگاه تهران طی صدور بیانیه شماره ششم خود، از مشاورین رهبران جنبش سبز خواستار حمایت رسمی از مراسم فوق شدند.طی روزهای اخیر، دانشجویان سبز، دست کم نوزده دانشگاه کشور، در مورد برگزاری اعتصاب و تجمعاتِ اعتراضی ٢۵ اردیبهشت در دانشگاههای خود، اعلام آمادگی و حضور کرده اند.
به گزارش فیس بوک ٢۵ اردیبهشت، در قسمت هایی از بیانیه ششم فعالان انجمن اسلامی دانشگاه تهران آمده است "ما پس از ساعت ها نشست و جلسات متعدد با دیگر دوستان به این واقعیت دست یافتیم که هر چه پیش می رود کار دشوار تر گردیده و به نظر می آید در صورت عدم صدور بیانیه و حمایت رسمی از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید و همچنین مشاورین جناب آقایان موسوی و کروبی به عنوان پر نفوذترین افراد در میان فعالان دانشجویی این موج خودجوش اعتراضی هدایتی عقیم شده یافته و به نتیجه مطلوب دست نمی یابد.
متن کامل این بیانیه به شرح ذیل می باشد :
ششمین بیانیه جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی
بسم الله الرحمن الرحیم
در پی انتشار بیانیه پنجم جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران برای اعتراض به امنیتی شدن فضای این دانشگاه در روز بیست و پنجم اردیبهشت ماه و پیرو آن انتشار بیانیه جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه پلی تکنیک و همچنین فراخوان عمومی این دانشجویان در بیانیه خود از دیگر دانشگاه ها برای پیوستن به این حرکت اعتراضی ، موجی از صدور بیانیه ها و حمایت ها از فعالین دانشجویی دانشگاههای مختلف برای سراسری شدن این اعتراض فضای مجازی را فرا گرفته است. استقبال بی نظیر فعالان دانشجویی دانشگاهها از شروع بهار اعتراضات ما را نیز به عنوان بخشی از مبدعان این طرح شگفت زده نموده و مسائل حاشیه ای را به وجود آورد که ما را بر آن داشت تا مطالبی را در بیانیه ای جداگانه اعلام نمائیم.اولا تاسیس صفحه فیس بوک بیست و پنجم اردیبهشت ماه توسط برخی از فعالان دانشجویی و صادر کنندگان بیانیه های دانشگاه تهران و امیرکبیر صورت گرفته است و این دانشجویان هیچ وابستگی خاصی به نیروهای اپوزیسیون خارج از نظام نداشته و این حرکت کاملا دانشجویی و مستقل می باشد. ثانیا با گذشت کمتر از یک هفته تا لحظه تنظیم این بیانیه، فعالین بیش از ٢٣ دانشگاه مختلف با صدور بیانیه هایی مجزا برای شرکت در بهار اعتراضات دانشجویی از طریق ارتباط با صفحه رسمی فیس بوک بیست و پنجم اردیبهشت ماه و سایت های خبری دیگر اعلام آمادگی نموده اند و گردانندگان این صفحه تا حد امکان سعی داشته اند که دریافت بیانیه ها از فعالین دانشجویی این دانشگاهها صورت پذیرد.
ثالثا به علت مخاطرات امنیتی و نفوذ بیش از حد سرویس امنیتی در دانشگاهها، صادر کنندگان این بیانیه تاکنون نتوانسته اند با تشکیلات رسمی دانشجویی دانشگاههای دیگر ارتباط مستقیم و غیر مجازی برقرار کرده و به سازماندهی این حرکت پرداخته و همراهی آنان را جلب نمایند و همین امر موجب دو دستگی در قشر فعالان دانشجویی گردیده است و بنا بر اطلاعات کسب شده این نا هماهنگی ها در برخی از دانشگاهها نیز میان صادر کنندگان بیانیه ها و اعضای فعال تشکیلات رسمی دانشگاهها رخ داده است.
این دو دستگی ها در فضای مجازی نیز بطور کامل قابل لمس است به طوری که تعداد اندکی از سایت های خبری رسمی جنبش سبز از ارائه پوشش خبری به علت ماهیت نامشخص مبدعان این طرح تاکنون خودداری نموده اند. رابعا در عرض هفته گذشته تیم تشکیلاتی بیست و پنجم اردیبهشت با تمام تلاش خود متاسفانه متوجه عدم نفوذ خود برای هماهنگی این اعتراض به علت گستردکی آن گردیده است. زیرا برگزاری اعتراض در دو دانشگاه تبدیل به برگزاری اعتراضی به وسعت کشوری گردیده است و ما پس از ساعت ها نشست و جلسات متعدد با دیگر دوستان به این واقعیت دست یافتیم که هر چه پیش می رود کار دشوار تر گردیده و به نظر می آید در صورت عدم صدور بیانیه و حمایت رسمی از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید و همچنین مشاورین جناب آقایان موسوی و کروبی به عنوان پر نفوذترین افراد در میان فعالان دانشجویی این موج خودجوش اعتراضی هدایتی عقیم شده یافته و به نتیجه مطلوب دست نمی یابد.لذا ما جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران ،از مشاورین رهبران جنبش سبز می خواهیم در راستای این حرکت ضمن صدور بیانیه ای رسمی و حمایت از این طرح اقدام به اعلام ساعت و برنامه ای هماهنگ برای انجام این اعتراض گسترده داشته باشند و خاطر نشان می کنیم که در چند روز گذشته با تماس های غیر مستقیم در فضای مجازی با فعالین دانشجویی از آمادگی کامل و بستر مناسب در بیشتر دانشگاهها برای انجام این اعتراضات یقین کامل یافته ایم .
مثال می توان به اعتراضات صنفی در دو دانشگاه پلی تکنیک و سوره در هفته های اخیر و چند اعتراض دیگر در دانشگاههای مختلف در روزهای گذشته اشاره نمود که با استقبال قابل تقدیری از سوی دانشجویان صورت پذیرفت.
البته مجددا تاکید می نمائیم آنچه که موجب نگرانی ما گردیده عدم نفوذ ما برای برنامه ریزی سراسری ( به طور مثال هر دانشگاهی برای خود در بیانیه اش ساعتی خاص برای تجمع لحاظ نموده ) و همچنین دو دستگی فعالین دانشجویی در حمایت و عدم حمایت از این بهار اعتراضات می باشد. بی تردید حمایت از بهار اعتراضات دانشجویی در فضای کنونی و قبل از خردادماه می تواند بسیار موثر بوده و دانشگاههای کشور را از این رخوت و سستی یک ساله خارج نماید. انشاءالله
همچنین در همین جا از تمام سایت ها و رسانه ها و اشخاصی که ما را در انتشار اخبار این حرکت در چند روز گذشته یاری نمودند کمال تشکر را می نمائیم.بی تردید سقوط ظلم بسیار نزدیک است و یقین داریم که بزودی نسیم پر طراوت آزادی وزدیدن خواهد گرفت
جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی
هفدهم اردیبهشت ماه هزار و سیصد و نود
گفتنی است دانشجویانِ سبزِ دانشگاههای علامه، بهشتی، علم و صنعت، هنر تهران، امیر کبیر، بوعلی همدان، گیلان، آزاد ساری، آزاد رباط کریم، پیشوا- ورامین، پیام نور مازندران، دانشگاه های چهارگانه شهر تبریز، آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران و دانشگاه آزاد لاهیجان، به آکسیون سراسری (اعتصاب و تجمع و اعتراض) در روز ٢۵ اردیبهشت ماه پیوسته، و دانشگاههای دیگر نیز در حال ملحق شدن به این خیزش هستند.
به گزارش فیس بوک ٢۵ اردیبهشت، در قسمت هایی از بیانیه ششم فعالان انجمن اسلامی دانشگاه تهران آمده است "ما پس از ساعت ها نشست و جلسات متعدد با دیگر دوستان به این واقعیت دست یافتیم که هر چه پیش می رود کار دشوار تر گردیده و به نظر می آید در صورت عدم صدور بیانیه و حمایت رسمی از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید و همچنین مشاورین جناب آقایان موسوی و کروبی به عنوان پر نفوذترین افراد در میان فعالان دانشجویی این موج خودجوش اعتراضی هدایتی عقیم شده یافته و به نتیجه مطلوب دست نمی یابد.
متن کامل این بیانیه به شرح ذیل می باشد :
ششمین بیانیه جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی
بسم الله الرحمن الرحیم
در پی انتشار بیانیه پنجم جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران برای اعتراض به امنیتی شدن فضای این دانشگاه در روز بیست و پنجم اردیبهشت ماه و پیرو آن انتشار بیانیه جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه پلی تکنیک و همچنین فراخوان عمومی این دانشجویان در بیانیه خود از دیگر دانشگاه ها برای پیوستن به این حرکت اعتراضی ، موجی از صدور بیانیه ها و حمایت ها از فعالین دانشجویی دانشگاههای مختلف برای سراسری شدن این اعتراض فضای مجازی را فرا گرفته است. استقبال بی نظیر فعالان دانشجویی دانشگاهها از شروع بهار اعتراضات ما را نیز به عنوان بخشی از مبدعان این طرح شگفت زده نموده و مسائل حاشیه ای را به وجود آورد که ما را بر آن داشت تا مطالبی را در بیانیه ای جداگانه اعلام نمائیم.اولا تاسیس صفحه فیس بوک بیست و پنجم اردیبهشت ماه توسط برخی از فعالان دانشجویی و صادر کنندگان بیانیه های دانشگاه تهران و امیرکبیر صورت گرفته است و این دانشجویان هیچ وابستگی خاصی به نیروهای اپوزیسیون خارج از نظام نداشته و این حرکت کاملا دانشجویی و مستقل می باشد. ثانیا با گذشت کمتر از یک هفته تا لحظه تنظیم این بیانیه، فعالین بیش از ٢٣ دانشگاه مختلف با صدور بیانیه هایی مجزا برای شرکت در بهار اعتراضات دانشجویی از طریق ارتباط با صفحه رسمی فیس بوک بیست و پنجم اردیبهشت ماه و سایت های خبری دیگر اعلام آمادگی نموده اند و گردانندگان این صفحه تا حد امکان سعی داشته اند که دریافت بیانیه ها از فعالین دانشجویی این دانشگاهها صورت پذیرد.
ثالثا به علت مخاطرات امنیتی و نفوذ بیش از حد سرویس امنیتی در دانشگاهها، صادر کنندگان این بیانیه تاکنون نتوانسته اند با تشکیلات رسمی دانشجویی دانشگاههای دیگر ارتباط مستقیم و غیر مجازی برقرار کرده و به سازماندهی این حرکت پرداخته و همراهی آنان را جلب نمایند و همین امر موجب دو دستگی در قشر فعالان دانشجویی گردیده است و بنا بر اطلاعات کسب شده این نا هماهنگی ها در برخی از دانشگاهها نیز میان صادر کنندگان بیانیه ها و اعضای فعال تشکیلات رسمی دانشگاهها رخ داده است.
این دو دستگی ها در فضای مجازی نیز بطور کامل قابل لمس است به طوری که تعداد اندکی از سایت های خبری رسمی جنبش سبز از ارائه پوشش خبری به علت ماهیت نامشخص مبدعان این طرح تاکنون خودداری نموده اند. رابعا در عرض هفته گذشته تیم تشکیلاتی بیست و پنجم اردیبهشت با تمام تلاش خود متاسفانه متوجه عدم نفوذ خود برای هماهنگی این اعتراض به علت گستردکی آن گردیده است. زیرا برگزاری اعتراض در دو دانشگاه تبدیل به برگزاری اعتراضی به وسعت کشوری گردیده است و ما پس از ساعت ها نشست و جلسات متعدد با دیگر دوستان به این واقعیت دست یافتیم که هر چه پیش می رود کار دشوار تر گردیده و به نظر می آید در صورت عدم صدور بیانیه و حمایت رسمی از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید و همچنین مشاورین جناب آقایان موسوی و کروبی به عنوان پر نفوذترین افراد در میان فعالان دانشجویی این موج خودجوش اعتراضی هدایتی عقیم شده یافته و به نتیجه مطلوب دست نمی یابد.لذا ما جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران ،از مشاورین رهبران جنبش سبز می خواهیم در راستای این حرکت ضمن صدور بیانیه ای رسمی و حمایت از این طرح اقدام به اعلام ساعت و برنامه ای هماهنگ برای انجام این اعتراض گسترده داشته باشند و خاطر نشان می کنیم که در چند روز گذشته با تماس های غیر مستقیم در فضای مجازی با فعالین دانشجویی از آمادگی کامل و بستر مناسب در بیشتر دانشگاهها برای انجام این اعتراضات یقین کامل یافته ایم .
مثال می توان به اعتراضات صنفی در دو دانشگاه پلی تکنیک و سوره در هفته های اخیر و چند اعتراض دیگر در دانشگاههای مختلف در روزهای گذشته اشاره نمود که با استقبال قابل تقدیری از سوی دانشجویان صورت پذیرفت.
البته مجددا تاکید می نمائیم آنچه که موجب نگرانی ما گردیده عدم نفوذ ما برای برنامه ریزی سراسری ( به طور مثال هر دانشگاهی برای خود در بیانیه اش ساعتی خاص برای تجمع لحاظ نموده ) و همچنین دو دستگی فعالین دانشجویی در حمایت و عدم حمایت از این بهار اعتراضات می باشد. بی تردید حمایت از بهار اعتراضات دانشجویی در فضای کنونی و قبل از خردادماه می تواند بسیار موثر بوده و دانشگاههای کشور را از این رخوت و سستی یک ساله خارج نماید. انشاءالله
همچنین در همین جا از تمام سایت ها و رسانه ها و اشخاصی که ما را در انتشار اخبار این حرکت در چند روز گذشته یاری نمودند کمال تشکر را می نمائیم.بی تردید سقوط ظلم بسیار نزدیک است و یقین داریم که بزودی نسیم پر طراوت آزادی وزدیدن خواهد گرفت
جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی
هفدهم اردیبهشت ماه هزار و سیصد و نود
گفتنی است دانشجویانِ سبزِ دانشگاههای علامه، بهشتی، علم و صنعت، هنر تهران، امیر کبیر، بوعلی همدان، گیلان، آزاد ساری، آزاد رباط کریم، پیشوا- ورامین، پیام نور مازندران، دانشگاه های چهارگانه شهر تبریز، آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران و دانشگاه آزاد لاهیجان، به آکسیون سراسری (اعتصاب و تجمع و اعتراض) در روز ٢۵ اردیبهشت ماه پیوسته، و دانشگاههای دیگر نیز در حال ملحق شدن به این خیزش هستند.
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه
امید کوکبی، جوان نخبهٔ ایرانی همچنان در بند ۳۵۰ زندان اوین
امید کوکبی، دانشمند جوان و نخبه ایرانی که دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر در دانشگاه تگزاس آمریکاست، در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد.وی که از هموطنان اهل سنت و ترکمن است و هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی ندارد، بهمن ماه سال ۸۹ هنگامی که برای دیدار با خانواده اش به ایران سفر کرده بود، بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و بیش از یک ماه در سلول انفرادی نگه داشته و سپس به بند ۳۵۰ منتقل شد.کوکبی که به "ارتباط با دولت متخاصم" و "کسب درآمد نامشروع" متهم شده است، از بزرگترین نخبگان فیزیک اتمی جهان است و پیش بینی می شود در سالهای آینده به یکی از بزرگترین دانشمندان این رشته تبدیل شود، اما در صورت تداوم حضور در زندان این فرصت برای وی و کشور از بین خواهد رفت. امری که به نظر می رسد بخش هایی از وزارت اطلاعات با برنامه ریزی قصد آن دارند، چه گرایشی در این وزارتخانه عزم خود را جزم کرده تا از رشد علمی نخبگان ایرانی که اقلیت قومی یا مذهبی هستند ممانعت به عمل آورد.امید کوکبی یکی از نخبگان المپیادی ایران است که حتی در دیداری که همراه با سایر نخبگان المپیادی با رهبری جمهوری اسلامی داشتند از وی تقدیر شده بود. وی با کسب رتبه ۲۹ در کنکور توانست به طور همزمان در دو رشته فیزیک و مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کند.کوکبی پس از اخذ لیسانس به دلیل سطح بالای نمرات درسی اش، برای ادامه تحصیل با پیشنهادات زیادی از سوی دانشگاه های برجسته دنیا مواجه شد.وی فوق لیسانس خود را در آلمان و دکتری را در اسپانیا در رشته فیزیک اتمی در گرایش لیزر کسب کرد. پس از اتمام دکتری مجددا از وی برای ادامه تحصیل دعوت به عمل آمد که با توجه به این که دانشگاه تگزاس آمریکا بالاترین سطح علمی را در رشته فیزیک اتمی در میان دانشگاههای دنیا داراست در سال ۲۰۱۰ به این دانشگاه رفت.وی در دوران تحصیل خود چندین بار برای دیدار با خانواده خود به ایران سفر کرده بود اما در آخرین سفر در بهمن سال ۸۹ هنگام برگشت در فرودگاه امام خمینی بازداشت و به بازداشتگاه ۲۰۹ مربوط به وزارت اطلاعات منتقل شد. وی بیش از یک ماه در سلول انفرادی و یک ماه دیگر در سلول های چند نفره ۲۰۹ در حبس بوده و بازجویی های طولانی شد.از نکات قابل توجه دوران بازجویی کوکبی آن است که از وی سوال شده چرا دوت آمریکا به تو ویزا می دهد؟ وی پاسخ داده چون من دانشجوی آنجا هستم. پرسیده اند که هنگام درخواست ویزا در سفارت آمریکا چه چیزی بیان کرده است؟ وی پاسخ داده از دلیل من برای ادامه تحصیل در آنجا سوال کرده اند که من گفته ام به دلیل علاقه ام به این رشته و کبود امکانات این رشته در ایران بوده است، بر اساس این پاسخ ها وزارت اطلاعات کوکبی را به «ارتباط با دولت متخاصم» متهم کرده است. همچنین در بازجویی ها از وی پرسیده شده چرا دانشگاه هزینه سفرهای تو به ایران را می دهد که وی پاسخ داده، این یک عرف است که هزینه های سفرها و کنفرانس های چهره های علمی را می پردازند که بنا بر این پاسخ به وی اتهام “کسب درآمد نامشروع” تفهیم شده است.از دیگر نکات گفتنی بازجویی وی آن است که شفاها به این چهره علمی ناآشنا با مسایل حقوقی و بازجویی سوالاتی را مطرح می کردند و از وی پاسخ کتبی طلب می کردند، سپس برگه را از وی می گرفتند تا به گونه ای سوال را تنظیم کنند که بتوان از پاسخ داده شده، جرم استنتاج کرد. این البته شیوه ای است که درباره بسیاری از متهمان دیگر نیز در نهایت بی اخلاقی و بی قانونی به کار گرفته شده است. در نتیجه این شیوه کثیف برگه های تکنویسی از وی درباره اساتید دانشگاه شریف اخذ کرده و پاسخ های عادی وی را به عنوان اینکه وی اعتراف کرده که این اطلاعات را به دولت متخاصم داده، در پرونده وی گنجانده اند.از دیگر رفتار غیرقانونی و ناجوانمردانه با کوکبی آن است که با توجه به شخصیت عاطفی وی، در دوران بازجویی بارها تهدید شده که در صورت عدم همکاری، خانواده اش بازداشت خواهند شد.آخرین خبر درباره پرونده وی حاکی است که پس از ۸۸ روز از دوران بازداشت، بازپرس بیگی پس از تفهیم اتهامات به وی گفته که توسط قاضی صلواتی که در بین قضات دادگاه انقلاب به صدور سخت ترین احکام مشهوراست محاکمه خواهد شد تا آخرین حلقه از برنامه وزارت اطلاعات در ممانعت از رشد علمی اقلیت های قومی و مذهبی درباره این جوان ۲۹ ساله ایرانی تکمیل شود و وی دوران بلوغ فکری خود را در عزتکده ۳۵۰ اوین بگذراند. کسی که حتی در دوران تحصیل در خارج از کشور ارتباط خود با اساتید ایرانی از جمله در دانشگاه شریف حفظ کرده و بارها به همراه آنها یا به تنهایی مقالات علمی را در برجسته ترین نشریات علمی پژوهشی به عنوان یک دانشمند ایرانی منتشر کرده است.
اشتراک در:
پستها (Atom)
رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد
موج اعدامها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شدهاند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...
-
گزارش دریافتی زندانيان و بازداشتي هاي شيراز در استان فارس مختصري از وضعيت و فضاي امنيتي و ضد قوانين و موازين حقوق بشري كه در بازداشتگاه پلاك...
-
رضا رسايي را كشتند. او يكي از معترضان شجاعي بود كه پس از كشته شدن وحشيانه مهسا ژينا اميني براي اعتراض به خيابانها آمده بود. او در تاريخ ١٦...