وجیه الله گلپور، شهروند بهایی ساکن استان مازندران از سوی نیروهای اطلاعاتی بازداشت شد. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، صبح روز پنج شنبه ۸ اردیبهشت وجیه الله گلپور (۷۱ ساله) شهروند بهایی ساکن روستای صفرآباد ساری پس از احضار و مراجعه به ستاد خبری اطلاعات بازداشت و از همان محل جهت تفهیم اتهام به دادگاه انقلاب منتقل گردید و سپس از آنجا به بازداشتگاه شهید کچویی ساری جهت نگه داری و بازداشت موقت انتقال یافت. قابل ذکر است چهار روز پیش از این در روز یک شنبه ۴ اردیبهشت فردی با ایشان تماس میگیرد تا خود را به ستاد خبری اطلاعات معرفی کنند که آقای گلپور درخواست مزبور را نمیپذیرد و از فرد مذکور میخواهد که احضاریه کتبی ارسال نماید که متعاقب آن ساعاتی بعد ماموری احضاریه کتبی را برای ایشان میاورد که طبق ان آقای گلپور باید خود را صبح امروز به ستاد خبری اطلاعات ساری معرفی نماید
آزادی حق مسلم ماست (پدرام طنازی و مهرناز موسوی) Pedram Tannazi & Mehrnaz Mousavi زن زندگی آزادی 💚🤍♥️
۱۳۹۰ اردیبهشت ۹, جمعه
اعتصاب غذای شیرکو معارفی زندانی سیاسی محکوم به اعدام
شیرکو معارفی زندانی بانه ای محکوم به اعدام در زندان مرکزی سقز از روز پنج شنبه ،هشتم اردیبهشت ماه سال جاری، دست به اعتصاب زده است . این زندانی در تماس با مدیرآژانس خبری موکریان ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: از امروز در اعتراض به وضعیت نامعلوم و نامشخص خود در زندان دست به اعتصاب زده و این اقدام را طی نامه ای به دادستان و مسئولین زندان اعلام نموده ام.از طرفی دیگر ستاد مرکزی کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی طی تماسی با یکی از اعضای خانواده شیرکو این خبر را تایید کردند و این عضو خانواده افزود که شیرکوحدود 6 امروز غروب این خبر را به من داده و اعلام کرده که تا توقف این حکم دست ازاعتصاب خود بر نمیدارم .یادآور می گردد شیرکو معارفی اهل بانه، حدود سه سال پیش بازداشت و به اتهام محاربه توسط دادگاه انقلاب اسلامی سقز به اعدام محکوم شد که رای صادره در دادگاه تجدید نظر و علیرغم اعتراض وکلای معارفی و ارسال به دیوانعالی کشور مجدداً تأیید گردید.در دادگستری شهر سقز میان رئیس دادگستری و بعضی از مسئولین پرونده شیرکو معارفی جلسه ای برگزار شدبنا به گزارش آقای آریز اندریاری یکی از روزنامه نگاران کرد ، امروز در دادگستری شهر سقز در ساعات 8 الی 10 صبح جلسه ای میان رئیس دادگستری ( جباری ) و ( کوشکی ) وقاضی پرونده ( شریف پور ) و تعدادی از قاضی ها در خصوص اجرای حکم اعدام شیرکو معارفی زندانی سیاسی کرد برگزار شده که تا کنون از محتوای این جلسه خبری در دست نیست.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
شماره تماس با این نهاد جهت تایید اخبار
0033678354592
مهین شکرالله پور
گزارش ارسال شده به پارس دیلی نیوز
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
شماره تماس با این نهاد جهت تایید اخبار
0033678354592
مهین شکرالله پور
گزارش ارسال شده به پارس دیلی نیوز
سکوت دادگاه جعفرپناهی وتاخیردرصدور رای پس از سه ماه ونیم
سکوت دادگاه جعفرپناهی وتاخیردرصدور رای پس از سه ماه ونیم: بلاتکلیفی، ممنوعیت سفر و فعالیت های حرفه ای ادامه دارد.یک منبع نزدیک به پرونده جعفر پناهی به کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران گفت علیرغم آنکه گفته شده بود پس از تسلیم لایحه تجدیدنظر حکم جعفر پناهی فیلمسازجهانی ایران تا ۱۵ روز پس از ان حکم نهایی اعلام خواهد شد، با گذشت سه ماه و نیم از زمان تحویل این لایحه هنوز دادگاه رای خود را اعلام نکرده است. منبع نزدیک به پرونده جعفر پناهی به کمپین گفت که این هنرمند طی ماه های گذشته عملا به دلیل بی تکلیفی از ادامه کار خود محروم بوده است. در اسفند ماه گذشته آقای پناهی فیلمنامه ای از خود را ارائه کرده که اجازه کار به وی داده نشده است.به جعفرپناهی و وکلایش گفته شده بود که ۱۵ روز پس از تسلیم لایحه تجدیدنظر حکم شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب اعلام خواهد شد. اما هم اکنون بیش از سه ماه و نیم از آن زمان می گذرد و دادگاه همچنان در خصوص اعلام رای سکوت و تاخیر می کند. این درحالی است که بیش از ۱۹ ماه است که پاسپورت جعفر پناهی توسط مسولان امنیتی ضبط شده است و وی از سفر کردن برای شرکت در جشنواره های مختلف محروم است.منبع یاد شده به کمپین گفت که به نظر می رسد درخصوص اینکه چه برخوردی با پرونده جعفرپناهی بشود اختلاف نظر درمیان مسوولان اطلاعاتی است. نشانه های مختلف حاکی از آن است که بخشی از دستگاه های اطلاعاتی تمایل دارد هر چند برای کوتاه مدت هم که شده است این هنرمند سرشناس را به زندان بفرستد. در مقابل عده ای در میان دستگاه قضایی می دانند که با توجه به محتویات پرونده، ومحدودیت های غیرقانونی که برای آقای پناهی درست شده است و واکنش های بی سابقه بین المللی در محکوم کردن حکم زندان و ممنوعیت کار وی ترجیحا بهتر است که وی در حالت بلاتکلیفی قرار داشته باشد.به تعویق افتادن حکم پرونده های امنیتی- سیاسی در ایران موضوع کم سابقه ای نیست. فاصله بین اعلام دادگاه بدوی تا اعلام رای دادگاه تجدید نظر در برخی پرونده ها تا ۷ سال نیز طول کشیده است. معلوم نیست که آیا مسوولین قضایی- امنیتی می خواهند که این هنرمند باسابقه وبین المللی را مدتها در چنین وضعیتی نگهدارند یا تصمیم دیگری اتخاذ خواهند کرد.در اواخر آذرماه سال ۸۹ قاضی پیرعباسی از قضات پرونده های سیاسی-امنیتی قوه قضاییه، جعفرپناهی را به «شش سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از ساختن و کارگردانی هر نوع فیلم و نوشتن فیلمنامه و هر نوع مصاحبه با رسانهها و مطبوعات داخلی و خارجی و خروج از کشور» محکوم کرد. محمدرسول اف فیلم ساز همکار آقای پناهی هم به شش سال حبس تعزیزی محکوم شد. رای شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب موادی از قانون مجازات اسلامی را به عنوان مبنای حکم خود انتخاب کرده بود که در آن اتهاماتی چون «اجتماع وتبانی با هدف ارتکاب جرم علیه امنیت کشور وفعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» مطرح شده بود. (مواد ۵۰۰، ۶۱۰ و ۱۹)جعفر پناهی یکی از چهره سرشناس سینمای ایران پس از حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۹ دو بار دستگیر شد. اول بار وی در ۸ مرداد سال ۸۸ هنگامی که برایی بزرگداشت برخی از کشته شدگان در وقایع یاد شده به بهشت زهرا رفته بود همراه مهناز محمدی مستند ساز بازداشت اما چند روز پس از آن آزاد شد. دوم بار وی در تاریخ ۱۰ اسفند ۸۸ در منزل شخصی است و درحالی که درحال ساخت فیلمی بود دستگیر شد و در چهارم خرداد سال ۸۹ از زندان با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
کمپین بین المللی حقوق بشردرایران
کمپین بین المللی حقوق بشردرایران
نیاز فوری منصور اسانلو به عمل جراحی قلب
فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل با انتشار بيانيه ای در روز جمعه اعلام کرد که شرايط جسمانی منصور اسانلو، رئيس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، بدتر شده و او نياز به عمل جراحی فوری قلب دارد.اين فعال کارگری از زمان بازداشت در تير ماه سال ۸۶، يک روز نيز امکان استفاده از مرخصی را نداشته است.فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل از دولت جمهوری اسلامی ايران خواست تا هر چه زودتر او را برای انجام معالجات پزشکی آزاد کند.مک اوراتا، مسئول بخش زمينی فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل، با انتقاد از در زندان بودن آقای اسانلو و چند تن ديگر از فعالان کارگری به راديو فردا می گويد:«بر اساس گزارش هايی که از ايران دريافت کرده ايم، به خوبی می دانيم که منصور اسانلو شرايط جسمانی خوبی ندارد و بيماری قلبی اش بدتر و بدتر شده است. دولت ايران بايد سريعا بايد او را آزاد کند تا بتواند از معالجات پزشکی اش برخوردار شود و جراحی مورد نياز قلب را انجام دهد.»در همین حال، فاطمه گلگزی، مادر منصور اسانلو، با اشاره به اينکه سه رگ قلب فرزندش گرفته شده است، می افزايد:«از قبل از عيد تاکنون تلاش می کنيم که او را برای انجام معالجات پزشکی از زندان بيرون بياوريم.»خانم گلگزی در گفت و گو با راديو فردا اشاره می کند که قرار است دوره زندان فرزندش در تابستان سال جاری تمام شود و می افزايد: «اما دست ما به هيچ جا نرسيده و مسئولان تاکنون پاسخی به درخواست ها و نامه های ما نداده اند.»آقای اسانلو حدود ۱۰ سال پيش نيز دچار ناراحتی قلبی شده بود که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت و اکنون، دکترها توصيه کرده اند که به دليل حساسيت عمل جراحی قلب آقای اسانلو، اين اقدام بايد در خارج از زندان انجام شود.اين نخستين بار نيست که منصور اسانلو با ناراحتی در ناحيه قلب مواجه می شود.او در بهمن ماه سال گذشته نيز به بيمارستانی در کرج منتقل شد و بلافاصله پس از انجام آنژيو گرافی به زندان رجايی شهر کرج بازگردانده شد.اين در حالی بود که بر دستان و پاهای رئيس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد، دستبند و پابند زده شده بود.منصور اسانلو در شرايطی دوره زندان خود را می گذراند که دولت جمهوری اسلامی ايران، سال گذشته قول آزادی وی را در نشست سازمان بين المللی کار، آی ال او، مطرح کرده بود.در همين حال، مهدی کوهستانی نژاد، مشاور کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های بين المللی در کانادا، به اين پرسش راديو فردا، که اتحاديه های بين المللی کارگری چه اقداماتی را در مورد بيماری جدی آقای اسانلو انجام خواهند داد، پاسخ می دهد:«اتحاديه های کارگری برای نشست سازمان بين المللی کار در هفته آينده آماده می شوند تا مسايل کارگران و فعالان کارگر زندانی، به ويژه وضعيت جسمانی منصور اسانلو را مطرح کنند.»وضعيت منصور اسانلو و نيز ديگر فعالان کارگر زندانی، مانند ابراهيم مددی و رضا شهابی، بارها مورد اعتراض سازمان های حقوق بشری و اتحايده های بين المللی کارگری قرار گرفته است و آنان خواستار آزادی اين فعالان کارگری شده اند.
بهروز کارونی ، رادیو فردا
بهروز کارونی ، رادیو فردا
۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه
بازداشت مجدد شیوا کمالی پور خبرنگار برگزیده سمینار روزنامه نگاران ارشد
به گزارش سبزنامه ايرانيان شيوا کمالی پور آزاد، روزنامه نگار۲۸ ساله، فعال دانشجويی وعضو شورای مرکزی کنفدراسيون دانشجويان ايرانی با ضرب و شتم مامورين وزارت اطلاعات دستگير و روانه سلول انفرادی زندان اوين شد.شيوا که عضوخبرگزاری رسمی کنفدراسيون دانشجويان ايران که امسال به عنوان روزنامه نگار برگزيده جهت شرکت در سمينار روزنامه نگاران ارشد به آمريکا دعوت شد، يکشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۰ در حالی که ويزای آمريکا برايش صادر شده بود در فرودگاه بين المللی امام خمينی در هواپيما بازداشت می شود و توسط مامورين اطلاعات نهاد رياست جمهوری، پاسپورت، کامپيوتر، دوربين و موبايل اش توقيف و به شعبه ويژه دادگاه انقلاب در داخل زندان اوين ارجاع داده می شود.شيوا پس از يک هفته بازداشت و بازجويی به طور موقت برای سه روز آزاد شد تا نيمه شب چهار شنبه هفتم ارديبهشت ماه که با يورش وحشيانه شش مامور مسلح وزارت اطلاعات به منزل پدربزرگش، بازداشت و با چشم بند راهی زندان اوين شد.شيوا پيش از اين هم بارها به جهت فعاليتهای دانشجويی اش بازداشت و بازجويی شده بود. پس از شکل گيری جنبش سبز در خرداد ماه ۱۳۸۸، بار ها توسط مامورين وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت و به اتهام همکاری با کنفدراسيون دانشجويان ايرانی بازجويی شده بود. در حال حاضر و با توجه به نحوه بازداشت وحشيانه و نگهداری وی در سلول انفرادی که زندگی شيوا در خطر آنی قرار داده است، از تمام سازمانهای بين المللی مدافع حقوق بشر، روزنامه نگاران، فعالان حقوق زنان و دولتهای آزاد و دموکراتيک انتظار داريم برای آزادی شيوا هرچه در توان دارند انجام دهند.
وجیه الله میرزا گلپور، از شهروندان بهائی ساری بازداشت شد
بامداد روز یکشنبه، چهارم اردیبهشت، شخصی که خود را بازجوی اطلاعات ساری معرف می کند، به منزل وجیه الله میرزا گلپور، شهروند بهایی ساکن روستای صفرآباد ساری، تماس می گیرد و از وی می خواهد که خود را تا ساعت ۱۱ صبح به ستاد خبری اداره اطلاعات این شهرستان معرفی نماید.به گزارش «رهانا» سامانه خبری «خانه حقوق بشر ایران»، وجیه الله میرزا گلپور، شهروند بهایی ۷۱ ساله که از بیماری قلبی رنج می برد، از مامور اطلاعات درخواست می کند که به جهت مراجعه ایشان احضاریه کتبی صادر نمایند. مامورین اطلاعات چند ساعت پس از این تماس به همراه احضاریه به منزل ایشان مراجعه می کنند و از وی درخواست می نمایند که صبح روز بعد خود را به ستاد خبری معرفی نماید.وی از آنجا به دادگاه انقلاب جهت تفهیم اتهام منتقل و در نهایت در بازداشتگاه اطلاعات ساری – کچویی – بازداشت شد.
گروگان گیری دانشجوی زندانی هود یازرلو توسط سربازجوی وزارت اطلاعات
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی ایران" سربازجوی وزارت اطلاعات با نام مستعار علوی علیرغم اینکه محکومیت دانشجوی زندانی به پایان رسیده است او را همچنان در زندان بصورت گروگان نگه داشته است.محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی 3 سالۀ دانشجوی زندانی هود یازرلو 3 اردیبهشت ماه پایان یافت. پیش از این تاریخ به خانواده او اعلام کردند مبلغی را جهت آزادی فرزندشان باید به حساب واریز نمایندولی علیرغم گرفتن مبلغ از خانواده اش جهت آزادی وی و همچنین اعلام تاریخ آزادی به این دانشجو، او را 3 اردیبهشت ماه از از سالن کاملا ایزوله 12 بند 4 زندان گوهردشت تحت عنوان اینکه آزاد است خارج کردند. ولی از آنجا به بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل کردند و از آن زمان تاکنون به غیر از یک تماس تلفنی کوتاه و کنترل شده در حضور سربازجوی وزارت اطلاعات علوی هیج تماس و یا ملاقاتی با خانواده اش نداشته است.تا به حال به ندرت چنین موردی پیش آمده است ،زندانی سیاسی که محکومیت خود را طی کرده است بجای آزاد کردن وی او را به شکنجه گاه وزارت اطلاعات بند 209 زندن اوین منتقل نمایند.سربازجوی وزارت اطلاعات با نام مستعارعلوی که مسئول پرونده سازی و بازداشت او است بدون هیج دلیل دستور انتقال او را به بند 209 صادر کرده است و به نظر می آید که این زندانی سیاسی به عنوان گروگان در بازداشت غیر قانونی و غیر انسانی خود نگه داشته است.این سربازجو همچنین پدر این زندانی سیاسی را تهدید به احضار و بازجویی نموده است.خانواده یازرلو از زمان انتقال بی دلیل فرزندشان به بند 209 به ارگانهای مختلفی مراجعه کرده اند و خواستار علت عدم آزادی و انتقال فرزندشان به بند 209 شده اند ولی تا به حال هیچ کسی پاسخگوی آنها نیست.هنگامی که این خانواده به دفتر جعفری دولت آبادی مراجعه کردند رئیس دفتر او فردی به نام افضلی از دادن پاسخ مشخص به این خانواده خوداری کرد.سربازجوی زارت اطلاعات در بند 209 که با نام مستعار علوی شناخته می شود. این فرد از جنایتکاران علیه بشریت است او در یورش به خانواده های زندانیان سیاسی شخصا حضور دارد و فرماندهی حملات را به عهده دارد.او همچنین به زنده یادان علی صارمی،جعفر کاظمی و حاج آقایی گفته بود که حکم اعدام برای شما خواهم گرفت و زمان اجرای حکم جنایتکاران وضد بشری اعدام خود شخصا حضور داشت و شاهد اعدام آنها بود.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، عدم آزادی دانشجوی زندانی پس از طی کردن محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی و به گروگان گرفته شدن وی توسط بازجویان وزارت اطلاعات را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به دادگاه های بین المللی جهت رسیدگی به این جنایتها است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
08 اردیبهشت 1390 برابر با 28 آوریل 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
08 اردیبهشت 1390 برابر با 28 آوریل 2011
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
اردشیر امیرارجمند: اختلاف امروز اقتدارگرایان بر سر انحصار قدرت مطلقه است
مشاور میرحسین موسوی گفت: کسانی که دو سال پیش با کمک یکدیگر کودتای انتخاباتی کردند امروز بر سر انحصار قدرت مطلقه و غیر پاسخگو به اختلاف رسیده اند.دکتر اردشیر امیرارجمند در گفت و گو با روزنامه «کلمه» افزود: مقامات عالی کشور هشدارهای جدی و خیرخواهانه رهبران جنبش سبز و دیگر دلسوزان را نشنیدند و آنها را فتنه گر نامیدند.وی تنها گناه رهبران جنبش سبز را این عنوان کرد که وضعیت امروز جامعه را به خوبی پیش بینی کرده بودند.وی به رفتارهای رئیس دولت در دوسال اخیر اشاره کرد و گفت : دو سال پیش وقتی آقای احمدی نژاد با اتکای به نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و برخورداری از حمایت های غیر قانونی مقاماتی که وظیفه آنها تضمین حاکمیت قانون است و پشتیبانی بی دریغ برخی مداحان حرمت شکن قدرت را غصب کردند و مردم را خس و خاشاک نامیدند ، همه ی این رفتارها را مباح و لازم به حفظ نظام می دانست، حالا چه شده است که گلایه می کند؟امیرارجمند وضعیت اسفبار کشور را نتیجه قانون شکنی بلکه قانون ستیزی مستمر حاکمان عنوان کرد و گفت : آنها به این رفتارهای خود افتخار می کنند و آن را نشان از اقتدار خود می دانند.به گفته این استاد ممتاز حقوق دانشگاههای تهران، وقتی طرق دموکراتیک و حاکمیت قانون کنار گذاشته شود، فرآیند حذف رقیب به هر طریق و هر قیمت حد و مرزی نخواهد داشت. هر روز یک نفر و یک جریان خائن و فتنه گر می شود.وی افزود: در کشوری که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی از اطلاعات سر و محرمانه در جهت منافع گروهی خود و جنگ قدرت استفاده می کنند، امنیت ملی بی معنا می شود.وی تاکید دارد که نیروهای امنیتی به جای پرداختن به کار اصلی خود، مسئول گذاشتن شنود و جمع کردن مدارک علیه یکدیگرند، معلوم است در چنین شرایطی باید وفادارترین نیروهای سیاسی و افراد به مردم و کشور در زندان ها به عنوان فتنه گر و اقدام علیه امنیت ملی تحت شکنجه باشند.امیرارجمند این سوال را مطرح می کند که مگر آقای کروبی و موسوی چه گفتند و چه می خواستند که فتنه گر نامیده شدند؟وی سپس با پاسخ به این سوال گفت: آنها گفتند که دولت آمار دروغ می دهد. منابع کشور بدون حساب و کتاب و بدون برنامه و نظارت خرج می شود. اقتصاد صدقه ای راه انداخته اند تا رای جمع کنند. مردم برای معاش خود با مشکل موجه هستند. از اسلام استفاده ابزاری می شود. اخلاق در سیاست و مذهب کنار گذاشته شده است. خرافات جانشین ارزشهای واقعی اسلام شده است. از اسلام، دین و امام زمان برای قدرت شخصی خود سوء استفاده نکنید. سپاه و بسیج باید فراجناحی بماند و نباید به مانند حزب سیاسی عمل کند. نباید وارد عرصه اقتصادی شود و نباید مردم را سرکوب کند. آنها از حاکمان می خواستند به مردم اعتماد کنند و خود را اصلاح کنند چون می دانستند آنها راست می گویند و جرات اصلاح خود و امور کشور را نداشتند، لجاجت کردند و آنها را زندانی کردند.
خودارضايي سياسي؛ بيماري مشترك ديكتاتورهاست / چهار ميليارد تومان هزينه يك ديدار پرشور با رهبر!
براي درمان افسردگي عميق آيت الله خامنه اي، روز شنبه 4500 نفر از بسيجيان هميشه در صحنه، از شيراز و شهرهاي استان فارس به تهران رفتند تا «ديداري پرشور با رهبر معظم» را رقم بزنند! براي هر نفر از اين مردم خودجوش (!) هزينه اي بالغ بر 700 هزار تومان براي سفر سه روزه و اسكان و پاداش در نظر گرفته و خرج شده است. اين يعني هزينه «خودارضايي سياسي» مقام معظم رهبري و لفت و ليس جانبي مديران سپاه استان فارس از اين ديدار پرشور(!)، نزديك به «چهار ميليارد تومان پول ناقابل»!
اين لشگركشي براي تأمين نظر رهبر معظم و درمان بيماري ايشان و براي نمايش حمايت مردمي از ولايت(!) صورت گرفت و ايشان در اين ديدار، براي دولتي كه خودش با كودتا بر سر كار آورده است، خط و نشان كشيد و رئيس جمهور محبوبش را با تهديدهايش نواخت. اين جنگ علني در آغاز سالي صورت مي گيرد كه همين مقام معظم رهبري همه مسئولان را از «انتقاد علني از يكديگر» منع فرموده بود! حالا رهبر عظيم الشأن بعد از دو بار نامه نگاري مستقيم، مي بيند حرفش در دولت خريداري نداردو براي همين مجبور مي شود براي نگه داشتن وزير مورد نظرش در وزارت اطلاعات، به ايراد يك سخنراني آتشين بپردازد و با چنين يك لشگر كشي هاي ساختگي، يك نمايش قدرت اجرا كند تا دولت منصوبش از او حساب ببرد! جالب اينكه خبرگزاري دولت (خبرگزاري جمهوري اسلامي. ايرنا) ظهر شنبه سخنان معظم له را در انتقاد از عزل وزير اطلاعات سانسور كرد و بلافاصله مورد توبيخ دفتر رهبري قرار گرفت و البته با طعنه هم پاسخش را داد. با اين حال، تا عصر شنبه هم احمدي نژاد بر حرف خود ايستاده است و حيدر مصلحي را به كميسيونهاي كاري هيأت دولت هم راه نداده است!
كشور در سالي كه مقام عظماي ولايت، آن را سال «جهاد اقتصادي» ناميده است با ريخت و پاشهاي نجومي براي تأمين نظر معظم له و درمان خودارضايي سياسي ايشان شروع شده است. در سالي كه قرار بود به گفته آقاي خامنه اي، مسئولان در منظر عمومي از همديگر انتقاد و گلايه نكنند، هنوز در آغاز ارديبهشت هستيم كه خود ايشان، يعني شخص مقام معظم رهبري با رئيس جمهوري منصوب خودش دست به يقه شده اند و وزير اطلاعات نظام، كه بايد از تمام امور مطلع و باخبر باشد حتي از دفتر كارش هم بيخبر است و بدون هيچ اطلاعي و بي هيچ خبري از كارش بركنار مي شود. اين وسط، بازار گلايه وزيران سابق مثل وزير ارشاد و وزير اطلاعات هم داغ مي شود و محسني اژه اي وزير سابق اطلاعات هم در مصاحبه اي مي گويد:« من هم از بركناري ام توسط احمدي نژاد بيخبر و بي اطلاع بودم تا اينكه معاونم خبرش را به من داد و حتي به مراسم توديعم مرا راه ندادند!»
احمدي نژاد اكنون حكم همان چاقويي را پيدا كرده كه تيغه را برگردانده تا دسته خودش را ببرد و دسته را دور بيندازد. او بي توجه به رهبر، كار خودش را مي كند و هنوز حيدر مصلحي وزير معزول را به هيأت دولت راه نمي دهد! اوضاع بدجوري قمر در عقرب است و به زودي سر گنده اختلافات در اين «حاكميت يكدست» از زير لحاف تعارفات بيرون مي آيد. امسال، سال «جهاد اقتصادي» نيست، سال دعواي خونين و دريدن گرگها توسط همديگر است! اين وسط البته شايد روزي چهار، پنج ميليارد خرج كنند تا گرگ بزرگ، از افسردگي نميرد تا بقيه اطرافيان ذوب شده در ولايت هم بتوانند به لفت و ليس خود ادامه بدهند. «خودارضايي سياسي»، بيماري مشترك همه ديكتاتورهاست. از هيتلر و صدام بگيريد تا قذافي و «بن علي خامنه اي».
نوشته اي بود از بابک داد
اين لشگركشي براي تأمين نظر رهبر معظم و درمان بيماري ايشان و براي نمايش حمايت مردمي از ولايت(!) صورت گرفت و ايشان در اين ديدار، براي دولتي كه خودش با كودتا بر سر كار آورده است، خط و نشان كشيد و رئيس جمهور محبوبش را با تهديدهايش نواخت. اين جنگ علني در آغاز سالي صورت مي گيرد كه همين مقام معظم رهبري همه مسئولان را از «انتقاد علني از يكديگر» منع فرموده بود! حالا رهبر عظيم الشأن بعد از دو بار نامه نگاري مستقيم، مي بيند حرفش در دولت خريداري نداردو براي همين مجبور مي شود براي نگه داشتن وزير مورد نظرش در وزارت اطلاعات، به ايراد يك سخنراني آتشين بپردازد و با چنين يك لشگر كشي هاي ساختگي، يك نمايش قدرت اجرا كند تا دولت منصوبش از او حساب ببرد! جالب اينكه خبرگزاري دولت (خبرگزاري جمهوري اسلامي. ايرنا) ظهر شنبه سخنان معظم له را در انتقاد از عزل وزير اطلاعات سانسور كرد و بلافاصله مورد توبيخ دفتر رهبري قرار گرفت و البته با طعنه هم پاسخش را داد. با اين حال، تا عصر شنبه هم احمدي نژاد بر حرف خود ايستاده است و حيدر مصلحي را به كميسيونهاي كاري هيأت دولت هم راه نداده است!
كشور در سالي كه مقام عظماي ولايت، آن را سال «جهاد اقتصادي» ناميده است با ريخت و پاشهاي نجومي براي تأمين نظر معظم له و درمان خودارضايي سياسي ايشان شروع شده است. در سالي كه قرار بود به گفته آقاي خامنه اي، مسئولان در منظر عمومي از همديگر انتقاد و گلايه نكنند، هنوز در آغاز ارديبهشت هستيم كه خود ايشان، يعني شخص مقام معظم رهبري با رئيس جمهوري منصوب خودش دست به يقه شده اند و وزير اطلاعات نظام، كه بايد از تمام امور مطلع و باخبر باشد حتي از دفتر كارش هم بيخبر است و بدون هيچ اطلاعي و بي هيچ خبري از كارش بركنار مي شود. اين وسط، بازار گلايه وزيران سابق مثل وزير ارشاد و وزير اطلاعات هم داغ مي شود و محسني اژه اي وزير سابق اطلاعات هم در مصاحبه اي مي گويد:« من هم از بركناري ام توسط احمدي نژاد بيخبر و بي اطلاع بودم تا اينكه معاونم خبرش را به من داد و حتي به مراسم توديعم مرا راه ندادند!»
احمدي نژاد اكنون حكم همان چاقويي را پيدا كرده كه تيغه را برگردانده تا دسته خودش را ببرد و دسته را دور بيندازد. او بي توجه به رهبر، كار خودش را مي كند و هنوز حيدر مصلحي وزير معزول را به هيأت دولت راه نمي دهد! اوضاع بدجوري قمر در عقرب است و به زودي سر گنده اختلافات در اين «حاكميت يكدست» از زير لحاف تعارفات بيرون مي آيد. امسال، سال «جهاد اقتصادي» نيست، سال دعواي خونين و دريدن گرگها توسط همديگر است! اين وسط البته شايد روزي چهار، پنج ميليارد خرج كنند تا گرگ بزرگ، از افسردگي نميرد تا بقيه اطرافيان ذوب شده در ولايت هم بتوانند به لفت و ليس خود ادامه بدهند. «خودارضايي سياسي»، بيماري مشترك همه ديكتاتورهاست. از هيتلر و صدام بگيريد تا قذافي و «بن علي خامنه اي».
نوشته اي بود از بابک داد
اشتراک در:
پستها (Atom)
سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنهای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )
سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنهای؛ بازی خطرناک با خشم مردم بحرانهای بیپایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانهای تبدیل کرد...
-
گزارش دریافتی زندانيان و بازداشتي هاي شيراز در استان فارس مختصري از وضعيت و فضاي امنيتي و ضد قوانين و موازين حقوق بشري كه در بازداشتگاه پلاك...
-
رضا رسايي را كشتند. او يكي از معترضان شجاعي بود كه پس از كشته شدن وحشيانه مهسا ژينا اميني براي اعتراض به خيابانها آمده بود. او در تاريخ ١٦...