۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

بازداشت یک شهروند کرد در شهرستان سلماس

در طی روزهای گذشته یکی از شهروندان کرد به نام "کامل ایوری" اهل روستای "اشنک" از توابع شهرستان سلماس بازداشت شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، کامل ایوری به ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سلماس احضار و در محل این ستاد برای چندین ساعت مورد بازجویی ماموران اداره اطلاعات این شهر قرار می‌گیرد.

پس از این بازجویی‌ها ماموران اداره اطلاعات شهر سلماس روز یک شنبه مورخ ۲۸ فروردین ماه به منزل این شهروند کرد در روستای "اشنک" یورش برده و ضمن تفتیش منزل نامبرده اقدام به بازداشت وی کرده‌اند.

از محل نگهداری و اتهام این شهروند کرد اطلاعی در دست نیست.

بزرگداشت زادروز یاران دبستانی دربند، مجید دری، میلاد اسدی و علی ملیحی


 نهاد مدنی و سایت خبری طی فراخوانی مشترک زادروز تولد مجید دری، میلاد اسدی و علی ملیحی را گرامی داشتند.به گزارش دانشجونیوز در این فراخوان مشترک آمده است: “ما جمعی از فعالان دانشجویی، حق تحصیل و حقوق بشر بر آنیم تا به مناسبت سالروز تولد این سه تن، با تشکیل کمپینی در حمایت از آنان، توجه حامیان و بانیان حقوق بشر را به شرایط این دانشجویان در بند، جلب کنیم.”

متن فراخوان به شرح زیر است:

ایستادند و حاضر نشدند تعهد بدهندکه در مقابل ظلم سکوت کنند. می دانستند باز نخواهند گشت، می دانستند انکار می شوند، اما فریاد بر آوردند.

مجید دری، عضو شورای دفاع از حق تحصیل. متولد ٢ اردیبهشت ١٣۵۸ و محکوم به ۶ سال حبس به همراه تبعید در زندان بهبهان است. او از ١۸ تیرماه ١٣۸۸، بدون مرخصی در زندان بسر می برد.

میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، متولد ٢ اردیبهشت ١٣۶۵ و محکوم به ۷ سال حبس تعزیری است. وی در ٩ آذر ١٣۸۸ دستگیر شد. وی از زمان دستگیری تا کنون تنها یک بار در ایام نوروز به مرخصی آمده است.

علی ملیحی، روزنامه نگار و عضو سازمان دانش آموختگان ایران، متولد ١٠ اردیبهشت ١٣۶١ و محکوم به ۴ سال حبس است. وی از زمان دستگیری -٢١ بهمن ١٣۸۸- بدون مرخصی در زندان بسر می‌برد.

این روایت تأسف ‌برانگیز برخورد امنیتی با دانشجویانی است که تنها به جرم اندیشیدن گرفتار آمده‌اند. حکایت بهترین فرزندان این آب و خاک که گناهی جز بیان آزادانه عقاید و دفاع از حقوق خود و دیگر هم‌اندیشانشان ندارند. اینان هر سه تنها به علت تمرین حق مسالمت‌آمیز خود در ابراز مخالفت با رویکرد ناقض حقوق انسانی دستگیر و به تحمل حبس ناعادلانه محکوم شده‌اند و از این رو زندانی سیاسی و عقیدتی محسوب می‌شوند.

ما جمعی از فعالان دانشجویی، حق تحصیل و حقوق بشر بر آنیم تا به مناسبت سالروز تولد این سه تن، با تشکیل کمپینی در حمایت از آنان، توجه حامیان و بانیان حقوق بشر را به شرایط این دانشجویان در بند، جلب کنیم. این کمپین در نظر دارد با گرامیداشت تولد دانشجویان دربند فعالیت‌های ارزنده‌ی آنان را در ارج نهادن به ارزش‌های انسانی پاس بدارد. این کمپین در این راه کلیه یاران، همراهان و صاحب نظران را به همکاری دعوت می‌کند.

همگان می‌توانند نوشتن متنی درباره یاران دبستانی، ارسال کارت تبریک برای خانواده‌ها، تهیه‌ی پوستر و ویدئوهای کوتاه تبریک (کمتر از یک دقیقه) و نیز تهیه نماهنگ و مالتی‌مدیا یاد این عزیزان را گرامی بدارند. مطالب نگاشته شده در ویژه‌نامه یاران دبستانی و سایر سایت‌های دانشجویی و حقوق بشری منتشر خواهد شد.

این کمپین ضمن تاکید مجدد بر مبرا بودن فعالان یاد شده و بسیاری دیگر از کنشگران دربند از اتهامات وارده خواستار آزادی بی‌قید شرط آنان است و فعالیت خود را تا رسیدن به این مهم ادامه خواهد داد.

برای تماس و همکاری با کمپین به ما ایمیل بزنید:

سایت دانشجویان ایران (دانشجو نیوز)

info@daneshjoonews.com این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید

کمیته گزارشگران حقوق بشر

chrr.iran@gmail.com این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید

جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی

edu.right1@gmail.com این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید

شورای دفاع از حق تحصیل

showra@gmail.com این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید

کمپین خانواده زندانیان سیاسی

info@freemyfamilycampaign.com این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید

فتنه محمود منتظر ظهور در راه است

به نظر می‌رسد مساله اخراج یا ابقای مصلحی وزیر اطلاعات، پرده از بحرانی عمیق بین احمدی‌نژاد و رهبری برداشته باشد و اکنون نزاع وارد مرحله بسیار علنی و جدی‌تری شده است. از یک سو نقدی و طرفداران ولایت هشدار می‌دهند که فتنه اخیر، یعنی همین باند احمدی‌نژاد بسیار بدتر از فتنه قبلی است و از سوی دیگر حامیان دولت هشدار می‌دهند که کاخ‌های آنان را ویران خواهند کرد. آن‌چه در بطن این درگیری‌ها مشهود است، ترس هر دو طرف از مردم آن‌هم بخاطر مسایل اقتصادی است. هر دو طرف شرایط را بحرانی می‌دانند و منتظر شورش‌های مردمی هستند .ملت عزیز ما باید بسیار هوشیار باشند و بسیجیان عزیز نیز به دقت حوادث را رصد کنند، چرا که فتنه‌هایی که در آینده پیش روی ماست، پیچیده‌تر است و باید بدانیم آخرین فتنه آخرالزمان شبیه‌ترین آن‌ها به حقیقت است و پیچیدگی آن حتی با فتنه عمیق ۸۸ هم قابل قیاس نیست.این سخنان را سردار نقدی در همایش جهاد فرهنگی بسیج به بسیجیان گفت و هشدار داد که «علی‌رغم عمقی که فتنه ۸۸ داشت و از همه ظرفیت‌های افراد به ظاهر موجه استفاده شد، در صحنه عمل اما با کسانی مواجه بودیم که آشکارا در روز قدس روزه‌خواری می‌کردند، با کفش نماز می‌خواندند و در ایام سوگواری، به شادی و پای‌کوبی می‌پرداختند و شناخت ماهیت آن‌ها کار سختی نبود، اما در فتنه بعدی شرایط بسیار غبار آلود و تشخیص حق از باطل بسیار دشوارتر خواهد بود و ممکن است با عده‌ای مواجه شویم که با نام قرآن و نماز و علاقه ظاهری به عدالت و مهدویت، به مبارزه با ولایت بر خیزند و چه بسا منحرفان با نام صالحین رو در روی انقلاب بایستند.هشدارهای سردار نقدی در حالی است که پایگاه خبری دولت یار، نزدیک به احمدی‌نژاد نوشت: «طبق برخی شواهد و قرائن، تحلیل‌های گروه‌های خاص نشان داده که دولت در سال جاری با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه شده و قطعا اعتراضات مردمی کشور را فرا خواهد گرفت. بر همین مبنا موج نوشتن توبه‌نامه از بی‌مقدارهای عرصه وبلاگ‌نویسی تا موسسات و گروه‌های به اصطلاح پشتیبان دولت شروع شده و از همین الان حساب کار خود را از دولت جدا می‌کنند و بدتر از همه اینکه به نظر می ‌رسد گروه‌های فوق‌الذکر تصمیم گرفته‌اند پتانسیل اعتراضی احتمالی را به بهانه مقابله با ماسونیزم و حجتیه‌ای‌ها بسیج کرده و با این حربه دولت را در صورت لزوم به سقوط بکشانند! و جالب این‌که بدانید مستند خودجوش ظهور بسیار نزدیک است فارغ از همه تحلیل‌ها توانست این طرح شوم را به شدت به چالش بکشد و آن را به تاخیر بیندازد. اما موضوع استعفای وزیر محترم اطلاعات و موج رسانه‌ای پس از آن خوراک لازم را برای شدت بخشیدن به این موضوع تهیه کند.»این سایت در قسمت آخر مقاله به مقامات هشدار می‌دهد که :«ین یک اخطار نیست! به عنوان برادرانی که حالا در نظر شما از فتنه سبز هم خطرناک‌تر شده‌ایم، به شما نصیحت می‌کنیم خود را به ورطه نابودی گروه‌های معاند قبلی نیندازید. کاری نکنید دکتر مهر را از دهان بردارد که اگر چنین شود با مردم خشمگینی طرف خواهید بود که فتنه شما را در نیمی از روز جمع خواهند کرد. اگر مردم عمق فساد و جنایات برخی‌ها را بدانند، مطمئن باشید کاخ‌های شما را یکی بعد از دیگری فرو خواهند ریخت.»به نظر می‌رسد مساله اخراج یا ابقای مصلحی وزیر اطلاعات، پرده از بحرانی عمیق بین احمدی‌نژاد و رهبری برداشته باشد و اکنون نزاع وارد مرحله بسیار علنی و جدی‌تری شده است. از یک سو نقدی و طرفداران ولایت هشدار می‌دهند که فتنه اخیر، یعنی همین باند احمدی‌نژاد بسیار بدتر از فتنه قبلی است و از سوی دیگر حامیان دولت هشدار می‌دهند که کاخ‌های آنان را ویران خواهند کرد. آن‌چه در بطن این درگیری‌ها مشهود است، ترس هر دو طرف از مردم آن‌هم بخاطر مسایل اقتصادی است. هر دو طرف شرایط را بحرانی می‌دانند و منتظر شورش‌های مردمی هستند .
منوچهر رضائی 

آیا ایران برنده تحولات خاورمیانه است؟

وبلاگ‌نویس موج سبز: گلی رضائی دیدگاه‌های منتشر شده در رسانه‌ها را مرور کرده و نوشته است، برنده تحولات خاورمیانه چه کسی خواهد بود؟ وی نوشته که مردم خاورمیانه به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توانند نظام‌های اقتصادی و سیاسی پایداری در حیطه ارزش‌های خود داشته باشند اما ایران مانند عربستان سعودی یا دیگر کشورهای مستبد منطقه نیست. به گفته وی جنبش سبز با انعطاف‌پذیری که از خود نشان داده و باردیگر به صحنه برگشته است دموکراسی را طلب می‌کند که این طلب دموکراسی می‌تواند مشکلات امنیتی برای حکومت و بی‌ثباتی در داخل ایران ایجاد کند. وی معتقد است که تغییر حکومت در ایران هیچ منفعت استراتژیک برای آمریکا نخواهد داشت، حتی حدود ۱۳ ماه پیش گابی اشکنازی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، گفته بود: حکومت ایران تندرو است اما غیرمنطقی نیست.این نوشته دارای نکات قابل تاملی در زمینه تحولات خاورمیانه است:
آیا ایران برنده تحولات خاورمیانه است؟پتانسیل عظیم خیزش مردم کشورهای عربی همانند دیگر رویدادهای مهم تاریخی، پیامدهای ناشناخته و ناخواسته‌ای دارد. این دیدگاه وجود دارد که اگر شش ماه پیش از سیاستگزاران دولت آمریکا پرسیده بودیم که آیا طرفدار خیزش‌های مردمی یا دموکراتیک در این کشورها هستند یا خیر و بعد پاسخ‌های آن‌ها را با پاسخ‌های همتایان ایرانی‌شان مقایسه می‌کردیم آن‌گاه شاید جوابی برای این سوال داشتیم.درمورد این که آیا از رویدادهای کنونی در خاورمیانه، چیزی نصیب ایران می‌شود و ایران سودی خواهد بود باید چند نکته را درنظر گرفت.نکته نخست‌ آن که این جنبش‌ها در خاورمیانه و شمال آفریقا از دولت ایران الگو نگرفته بودند بلکه الهام‌بخش آن‌ها جنبش سبز بود. هیچ‌کس در این جنبش‌ها نمی‌خواهد وابستگی به ایران داشته باشد و حکومت ایران از همان ابتدا باخته است.نکته دوم، ایران همیشه حکومت‌های مستبد و فاسد خاورمیانه را به آمریکا وصل کرده است. اما این دستاویز به عنوان توجیهی برای سردادن شعارهای تند بی‌معنی علیه آمریکا، رنگ باخته و ازبین رفته است. ایران و القاعده دستاویزهای زیادی نخواهند داشت تا با بهره گرفتن از احساسات دست نخورده، افراط‌گرایی در منطقه به راه بیندازند.نکته سوم، بدیهی است که در منطقه‌ای که حکومت‌ها و جنبش‌های دموکراتیک وجود دارد استبداد نمی‌تواند پیروز و شکوفا شود. هرچه حکومت‌های دموکراسی در منطقه بیشتر باشد بر حکومت‌های پادشاهی و استبدادی فشار بیشتری وارد خواهد شد تا سیستم حکومتی خود را عوض کنند و این یک باخت دیگر برای ایران است. دولتمردان ایران نمی‌توانند تظاهر کنند که طرفدار دموکراسی هستند و در عین حال استبدادگرایی را بیشتر کنند.نکته چهارم، الگوی تقلید در خاورمیانه، ایران نیست بلکه ترکیه است و مردم خاورمیانه به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توانند نظام‌های اقتصادی و سیاسی پایداری در حیطه ارزش‌های خود داشته باشند. ایران به‌طور کلی نتوانسته است مردم منطقه را متقاعد کند تا در آرزوی روی کار آمدن دولتی مانند ایران یا حتی شبیه به ایران در کشورهای خود باشند.نکته پنجم، ایران مانند عربستان سعودی یا دیگر کشورهای مستبد منطقه نیست. اگرچه دولت ایران مجبور است در ظاهر از هنجارهای دموکراتیک در یک حکومت و یک جامعه حمایت کند. در چند هفته گذشته رسانه‌های طرفدار حکومت در ایران به‌طور گسترده سخنان آیت‌الله خامنه‌ای و آقای احمدی‌نژاد در حمایت از جنبش‌های دموکراتیک منطقه را پوشش دادند. اگرچه حمایت حکومت ایران از این‌گونه جنبش‌ها دروغ و تظاهر است اما در کشوری که مردم آن برای دموکراسی و حاکمیت یک دولت پاسخگو ارزش قائل هستند و یک جنبش پایدار و شکوفای طرفدار دموکراسی دارد حکومت ایران راه دیگری جز حمایت از جنبش‌های منطقه ندارد.نکته ششم، جنبش سبز با انعطاف‌پذیری که از خود نشان داده و باردیگر به صحنه برگشته است دموکراسی را طلب می‌کند که این طلب دموکراسی می‌تواند مشکلات امنیتی برای حکومت و بی‌ثباتی در داخل ایران ایجاد کند. در خاورمیانه‌ای که دموکراسی بیشتری حاکم شود حکومت ایران قادر نخواهد بود از ثبات و همکاری میان حکومت‌های دموکراسی منطقه بهره‌‌ای ببرد. ایران در اخبار منطقه و بین‌الملل به عنوان یک حکومت مستبد معرفی خواهد شد که شهروندان خود را از داشتن یک حکومت دموکراتیک محروم می‌کند. با این تصویر، ایران برنده آینده در این منطقه نخواهد بود.دیدگاه دیگری که از سوی تحلیلگران مطرح شده این است که دو راه نشان می‌دهد که آیا ایران در منطقه بازنده است یا خیر. نخست این‌که ایران در موج انقلاب‌هایی که منطقه را فراگرفته، گرفتار شده است. اما صرف‌نظر از آن‌چه که در داخل ایران اتفاق می‌افتد اگر مصر بتواند نقش خود را در جهان عرب به‌دست آورد، احتمالا ایران بیشتر نفوذ خود را در منطقه ازدست خواهد داد.بخشی از نفوذ ایران در منطقه به این دلیل است که هیچ کشور دیگری پرچم فلسطین یا پرچم ضدامپریالیست را بالا نبرده است اما اگر مصر به سیاست خارجی ناسیونالیستی عربی بازگردد و بیش از این با اسرائیل تبانی نکند یا زیر نفوذ آمریکا و سعودی نباشد آن گاه ایران بازنده بزرگی خواهد بود ( و شاید حزب‌الله هم محبوبیت منطقه‌ای خود را از دست بدهد).ازسوی دیگر این دیدگاه هم وجود دارد که اگر ترکیه سیاست خارجی مستقل‌تری از خود نشان داده و موجب شده نفوذ ایران در منطقه کم‌تر شود (زیرا ایران یک کشور شیعه است اما ترکیه سنی و حتی غیرعربی است) اما مصر از نفوذ اسرائیل، عربستان سعودی و آمریکا رها می‌شود (از همین امروز معلوم است که تظاهرکنندگان مصری موافق تغییرات ظاهری نیستند) زیرا آن‌ها در شعارها و در سخنرانی شیخ قرضاوی، به‌‌طور آشکار دشمنی خود را با اسرائیل نشان داده‌اند. بنابراین با تولد دوباره ناسیونالیسم عربی، نفوذ ایران در خاورمیانه ازبین خواهد رفت.در عین حال برخی معتقدند خیلی زود است که بخواهیم برنده واقعی منطقه را مشخص کنیم. تحولات اخیر کشورهای عربی مانند یک شمشیر دولبه برای حکومت ایران است.احتمال دارد که موقعیت جغرافیای سیاسی ایران با سقوط حکومت‌های طرفدار آمریکا گسترش یابد. اگرچه حکومت ایران در معرض این خطر واقعی قرار دارد که به‌وسیله یک خیزش مردمی سرنگون شود.این نگاه نیز وجود دارد که روزهای حکومت با تکیه بر سپر اسلحه و پول جمع کوچکی از نخبگان در ایران هنوز به سر نیامده است. متحدان ایران و گروه‌های تحت حمایت آن در منطقه یعنی سوریه، حماس، حزب‌الله و احزاب سیاسی و شبه‌نظامیان عراق همچنان به حکومت ایران اجازه می‌دهند که نفوذ قابل توجه خود را در منطقه اعمال کند. برنامه هسته‌ای ایران در جریان است، کشتی‌های جنگی آن از کانال سوئز عبور کرده است. اگرچه حکومت ایران در بالاترین موقعیت خود در منطقه قرار ندارد اما ازنظر بسیاری ازجمله ازنظر اسرائیل و عربستان سعودی همچنان قدرت و نفوذ دارد.بعضی تحلیلگران بر این باورند که سیاست واقعی مشخص خواهد کرد که حکومت‌های منتخب دموکراتیک در خاورمیانه فارغ از احساسات مردم‌شان، براساس عقل و منطق نقش خود را ایفا خواهند کرد. ایران هم درحال حاضر منطقی بازی می‌کند. هرگونه تغییر حکومت در ایران به معنای تغییر اهداف بین‌المللی و سیاست خارجی ایران نخواهد بود و بازی منطقی این کشور نیز عوض نخواهد شد. احتمال دارد که ایران روش ترسیم راهکارها و تاکتیک‌های خود را عوض کند اما بازی آن همان بازی کنونی خواهد بود.ازسوی دیگر تغییر حکومت در ایران هیچ منفعت استراتژیک برای آمریکا نخواهد داشت. اگرچه خیلی عجیب به‌نظر می‌‌آید که بگوییم رفتار کنونی بین‌المللی حکومت ایران خیلی عقلانی است اما همین کافی است که با وجود تمام چالش‌هایی که ایران با آن‌ها روبه‌روست موفقیت آن را در عراق، لبنان و تا حدودی در افغانستان ببینیم. ایران، آمریکا، اروپا و روسیه را بازی داده است و هنوز هم راه خودش را می‌رود.حدود ۱۳ ماه پیش گابی اشکنازی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، گفته بود: حکومت ایران تندرو است اما غیرمنطقی نیست. این سخن بیانگر آن است که ایران تا حدود مشخصی قابل پیش‌بینی است و آمریکا برای برخورد با ایران به این پیش‌بینی نیاز دارد.این دیدگاه هم وجود دارد که اگر بگوییم ایران برنده منطقه خواهد بود از اساس نادرست است زیرا در این تحلیل بی‌طرفی و اعتدال دیده نمی‌شود. نمی‌توانیم بگوییم ایران برنده می‌شود چون دشمنان آن بازنده هستند. ایران احتمالا در کوتاه مدت و میان مدت از نابودی حکومت‌های دیکتاتوری متحد آمریکا سود خواهد بود اما ماهیت انقلاب‌های کشورهای عربی که جوان‌گرا، دموکراتیک و سکولار است و خواسته‌ها و امیدهای آن‌ها برای رسیدن به آزادی و موفقیت، کاملا با ماهیت جمهوری اسلامی درتضاد است.ازسوی دیگر اقتصاد ناتوان و حکومت چپاولگر و بی‌رحم ایران دیگر هیچ‌گونه جذابیتی برای مردم منطقه ندارد. مهم‌تر از همه این است که رهبران روحانی سالخورده ایران با موج سبزی روبه‌رو هستند که نیروی تازه‌ای گرفته است؛ این یک خیزش مردمی علیه همان چیزهایی است که مردم کشورهای عربی دربرابر آن به پا خاستند و در نهایت این موج مردمی بی‌سابقه است که تمام دیکتاتورها را در موقعیت باخت-باخت قرار خواهد داد.برخی تحلیلگران می‌گویند باید محتاط باشیم که بیش از اندازه اهمیت ایران را بالا نبریم. اگر تحولات منطقه موثر واقع شوند، برندگان واقعی مردم کشورهای عربی خواهند بود زیرا بیشتر کشورهای عربی ایران را دوست ندارند.این امکان نیز وجود دارد که ایران، صرفنظر از سقوط احتمالی حکومت جمهوری اسلامی، پایگاه خود را در منطقه از دست بدهد به‌ویژه در میان افرادی که موفق شدند حکومت‌های پلیسی سرکوبگر کشورهای خود را سرنگون کنند.ازسوی دیگر بازگیران دیگری در عرصه «خاورمیانه و شمال آفریقا» هستند؛ مصر سکولار و دموکراتیک می‌تواند به جایگاه پیشروی خود در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بازگردد؛ بخت یک بار دیگر به ترکیه روی آورده است. مصر یا ترکیه یا هر دو کشور می‌توانند به این رکود سیاسی جان بدهند و روند حرکت آن را سرعت ببخشند. این احتمال هست که ایران نیز مانند آمریکا در همان جایگاه کنونی خود یعنی یک کشور نامطلوب باقی بماند.

روزنامه سپاه پاسداران: تیم احمدی نژاد در پی رابطه با آمریکا است

با اشاره به فعالیت های اسفندریار رحیم مشایی! روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی یکشنبه 17-4-2011 نوشت تیم محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آینده ارتباط با آمریکا را در دستور کار خود قرار داده است. با توجه به این که احمدی نژاد برای دو دوره پیاپی ریاست جمهوری در ایران را در دست دارد ، دیگر امکان نامزدی برای دور سوم را ندارد. اما تا کنون گمانه زنی ها حاکی از آن است که همفکران احمدی نژاد قصد دارند اسفندریار رحیم مشایی را در انتخابات ریاست جمهوری نامزد کنند. جوان در گزارش خود ادامه داده است جریانی انحرافی اصولگرایان برای سال ۹۰ پیگیری موضوعاتی همچون " ارتباط با آمریکا " و " دفاع از تبادل سوخت هسته ‌ای " را در دستور کار خود قرار داده است.این روزنامه پیشتر نوشته بود که برکناری اسفندیار رحیم‌مشایی از سرپرستی نهاد ریاست جمهوری ساختگی بوده و به منظور سازماندهی فهرست مورد حمایت احمدی‌نژاد در انتخابات آینده مجلس صورت گرفته است. سپاه پاسداران در انتخابات پیشین ریاست جمهوری حامی محمود احمدی نژاد بود اما به نظر می رسد اکنون چالش هایی میان سپاه و تیم احمدی نژاد به وجود آمده است. علی سعیدی نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران شنبه به طور رسمی گفته بود که گمان نمی ‌کند اسفندیار رحیم ‌مشایی صلاحیت حضور در فعالیت‌های سیاسی را داشته باشد.سعید قاسمی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران نیز گفته است حزب‌ الله اجازه نخواهد داد دولتی‌ ها با عنوان " نوروز بازی آن ها را آسفالت " کنند.

نافرمانی مدنی علی خامنه‌ای

قوانين جمهوری اسلامی، ناعادلانه، ناحق و برخلاف وجدان است. علی خامنه‌ای بيش از هر کس به اين امر وقوف دارد. به همين دليل بيش از هر کس قوانين نظام سلطانی خود را عملاً نقض می‌کند ولی مجازات نمی‌شود.نقض عملی قوانين ناعادلانه، ناحق و برخلاف وجدان، نافرمانی مدنی نام دارد.کسی که به نافرمانی مدنی دست می زند، مجازات قانونی را تحمل خواهد کرد.اگر گروهی از مردم قبض های آب و برق و گاز و تلفن را پرداخت نکنند،دست به نافرمانی مدنی در اين زمينه ی خاص زده اند.قوانين جمهوری اسلامی،ناعادلانه، ناحق و برخلاف وجدان است.علی خامنه ای بيش از هرکس به اين امر وقوف دارد. به همين دليل بيش از هرکس قوانين نظام سلطانی خود را عملاً نقض می کند،ولی مجازات نمی شود.در نافرمانی مدنی، نقض عملی قوانين به منظور اصلاح قوانين/سياست ها و عادلانه تر کردن آنها صورت می گيرد.اما علی خامنه ای قوانين سلطانی خود را به منظور ظلم و سرکوب بيشتر نقض می کند. به نمونه ی زير بنگريد:سال ۱۳۸۱ قاسم شعله سعدی نامه ای انتقادی و محکم به علی خامنه ای می نويسد که رهبر شدن وی برخلاف قانون اساسی صورت گرفته است. مطابق معمول، دستگاه های امنيتی/قضايی انتقاد از رهبری را اهانت قلمداد کرده و پس از کش و قوس فراوان وی را به ۱۸ ماه زندان محکوم می کنند.اين حکم در ۱۷/۱۱/ ۱۳۸۵ به تأييد شعبه ی ۲۱ دادگاه تجديد نظر می رسد. سپس رئيس قوه ی قضائيه ی وقت- آيت الله شاهرودی- دستور زير را صادر می کند:
 بسمه تعالی .. اولا: توقف اجرای حکم داده شود ثانيا: طبق قانون جديد اعمال ماده ۱۸ در دادگستری تهران شود بدين ترتيب، دادگاه ديگری می بايست مجدداً به موضوع اتهام رسيدگی و حکم جديد صادر نمايد[۱]. اما چنين دادگاهی برگزار نگرديد و حکمی برای زندانی کردن او وجود نداشت. ضمن آنکه مطابق قوانين موجود، اگر مجازات جرمی زير ۳ سال باشد و پنج سال از وقوع جرم گذشته باشد،پرونده مشمول مرور زمان شده و مختومه می گردد[۲]. موضوع اين اتهام مربوط به سال ۱۳۸۱ بود. چگونه می توان برای اتهامی که مربوط به ۹ سال پيش و حداکثر مجازات قانونی آن ۲ سال زندان است، و هيچ حکم مجازاتی هم وجود ندارد، فرد را بازداشت و زندانی کرد؟ محسنی اژه ای- دادستان کل کشور- طی مصاحبه ای گفته است که بازداشت قاسم شعله سعدی مربوط به پرونده ی قبلی اوست که ماجرايش گذشت.دستگاه قضايی پرونده ی ديگری به اتهام تبليغ عليه نظام برای شعله سعدی درست کرده بود. حداکثر مجازات اين جرم، يکسال زندان است. دادگاه بدوی وی را به يکسال زندان،محروميت از حرفه ی وکالت و ده سال محروميت از تدريس در دانشگاه محکوم کرده است.اگر اين حکم از سوی دادگاه تجديد نظر تأييد شده باشد،وی را می توانند با اين حکم جديد در زندان نگاه دارند.اما مجازات های اضافه ی بر يکسال زندان برای اتهام تبليغ عليه نظام از کجا آمده است.در "نظام سلطانی فقيه سالار" موجود،تنها امری که هيچ ارزش و اعتباری ندارد، قانون است.يعنی همين قوانين ناعادلانه،ناحق و برخلاف وجدان؛ از نظر زمامداران همين نظام دست و پا گير است و بعضاً می تواند به عنوان مانع خودسری تمام عيار عمل کند.پرونده ی زندانی کردن قاسم شعله سعدی بخوبی نشان می دهد که تک تک زندانيان سياسی(سحرخيز،زيدآبادی،مومنی،تاج زاده، رمضان زاده،عرب سرخی ، امين زاده،باستانی،اسانلو،کروبی، موسوی، و...) بر همين منوال زندانی شده اند.يعنی علی خامنه ای برای زندانی کردن آنان، قوانين ناعادلانه ی نظام نامشروع خود را عملاً نقض کرده است.وقتی زمامداران رژيم قوانين برساخته ی خود را نقض می کنند، چگونه انتظار دارند که مردم و مخالفان کمترين ارزشی برای آن قوانين ناحق قائل باشند.آری همه ی زندانيان آزاده يی که به خاطر دفاع از حق در چنگال سلطان اسيرند بايد از زندان آزاد شوند و اگر قرار باشد کسی زندانی شود، علی خامنه ای است که مطابق ميل خود سرکوبگری را نهادينه کرده/می کند. نافرمانی مدنی عملی اصلاح طلبانه و مشروع است که در نظام های دموکراتيک صورت می پذيرد، چه رسد به رژيم سرکوبگری چون رژيم حاکم بر ايران که بدون "بسيج اجتماعی" و "نافرمانی مدنی" هيچ کاری نمی توان انجام داد. پذيرش قوانين ناحق اين رژيم، اگر گذار به دموکراسی را ناممکن نسازد، بسيار دشوار خواهد ساخت.

پاورقی ها:

۱- مطابق ماده ی ۱۸ قانون تشکيل دادگاه های عمومی و انقلاب، مصوب ۱۵/۴/ ۱۳۷۳،با اصلاحات بعدی:
 

آراء غيرقطعی و قابل تجديدنظر يا فرجام همان است که در قانون آئين دادرسی ذکر گرديده، تجديدنظر يا فرجام‌خواهی طبق مقررات آئين دادرسی مربوط انجام خواهدشد.آراء قطعی دادگاههای عمومی و انقلاب‌، نظامی ‌‌و ديوان عالی کشور جز ازطريق اعاده دادرسی و اعتراض ثالث به‌نحوی که درقوانين مربوط مقرر گرديده قابل رسيدگی مجدد نيست مگر در مواردی که رأی به تشخيص رئيس قوه قضائيه خلاف بیّن شرع باشد که در اين‌صورت اين تشخيص به عنوان يکی از جهات اعاده دادرسی محسوب و پرونده حسب مورد به مرجع صالح برای رسيدگی ارجاع می ‌شود".

قانون تفسير ماده (۱۸) قانون اصلاح قانون تشکيل دادگاههای عمومی و انقلاب که در تاريخ ۲۰/۹/ ۱۳۸۷ به تصويب مجلس رسيد هم می گويد:
موضوع استفساريه : ماده واحده ـ آيا تشخيص مغايرت بیّن آراء مورد اعتراض با شرع توسط رئيس قوه قضائيه به معنای قبول و تجويز اعاده دادرسی محسوب و کليه شعب مرجوع‌اليه (دادگاههای عمومی، تجديدنظر و ديوان عالی کشور و نظامی) مکلف به رسيدگی ماهوی به موضوع و انشاء رأی می ‌باشند يا خير؟
 نظر مجلس:تشخيص رئيس قوه قضائيه به معنای تجويز اعاده دادرسی است و پرونده در مورد آرائی که در سابق از شعب تشخيص صادر گرديده به شعب ديوان عالی کشور و در ساير موارد به مرجع صالح جهت رسيدگی ماهوی و صدور رأی مقتضی ارجاع می ‌گردد.

۲- مطابق قوانين ايران،يک،جرائمی که مجازات آنها بيش از سه سال حبس يا جزای نقدی بيش از يک ميليون ريال باشد ، پس از ده سال . دو، جرائمی که مجازات آنها کمتر از سه سال حبس يا جزای نقدی کمتر از يک ميليون ريال باشد ، پس از پنج سال .سه، سائر جرائم که مجازات آنها غير از حبس و جزای نقدی است، با انقضاء سه سال از تاريخ وقوع جرم چنانچه تقاضای تعقيب نشده يا تعقيب آنها موقوف شده باشد مشمول مرور زمان می گردد . مرور زمانهای فوق شامل احکام قطعی که اجرای آنها در مدتهای فوق به عقب افتد نيز می گردد .

اکبر گنجی 

فراخوان دانشجویان و فعالان دانشجویی به مراسم چهلم بهنود رمضانی

 جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به مناسبت چهلمین روز درگذشت بهنود رمضانی دانشجوی جانباخته این دانشگاه در حوادث چهارشنبه سوری، با صدور اطلاعیه از عموم مردم سبز و دانشجویان خواسته اند تا در این مراسم شرکت کنند.به گزارش دانشجونیوز، در روزهای اخیر فعالین دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل با پخش اطلاعیه و نصب عکس های شهید بهنود رمضانی بر در و دیوارهای دانشگاه، دانشجویان را دعوت به شرکت در این مراسم نموده اند.بر اساس این گزارش، حراست دانشگاه نوشیروانی روز گذشته اقدام به پاره کردن و جمع کردن اطلاعیه ها و عکس های بهنود رمضانی نموده است و چند تن از فعالین این دانشگاه نیز به حراست احضار شدند.در بخشی از این اطلاعیه آمده است:
"جمعه مورخ دوم اردیبهشت ماه، از ساعت ده صبح الی دو بعد از ظهر، مجلسی بمناسبت چهلمین روز جانباختن شهید بهنود رمضانی برگزار می باشد.
 نشانی: قائم شهر- روستای قراخیل - مسجد امام حسینگفتنی است بهنود رمضانی، ۱٩ ساله و دانشجوی سال اول رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، روز ٢۴ اسفند ماه سال گذشته در میدان ٢٢ نارمک جان باخت. یک شاهد عینی از مشاهدات خود در این رابطه می گوید:
 "...مردم شروع به داد و بیداد کردند. عده ای به کمک آمدند و بسیجی ها کنار کشیدند. در اصل از آمدن و سر و صدای مردم ترسیدند به طوریکه یک موتورشان جا ماند. یکهو صدای داد و فریاد شنیدم که می گفتند کشتند.. کشتند…. بلند شدم و دیدم بهنود افتاده تکان نمیخورد…. آمبولانس آمد و او را به بیمارستان بردند ما هم رفتیم اما گفتند تمام کرده…. هنوز باورم نمی شود…. بعد نوشتند نارنجک دستی ترکیده و تکه تکه شده و… همه اینها دروغ است اینقدر زدند که او را کشتند؛ هیچ نارنجکی نترکید. اینقدر با باتوم زدند که هیچ جای سالمی در بدنش نمانده بود… چند نفرشان با یک ماشین فرار کردند البته دوستان ما شماره ماشین را برداشته اند."پدر بهنود رمضانی در مصاحبه با وبسایت «روز» خواهان معرفی قاتل فرزندش شد و اعلام کرد شکایت اش را تا شناسایی و محاکمه قاتل پی گیری خواهد کرد.

فرمانده کل بسیج از پیچیدگی فتنه‌ های آخرالزمان خبر می دهد

در ادامۀ چالش های رخ داده میان دولت و اصولگرایانِ حامیِ رهبر جمهوری اسلامی، فرمانده کل بسیج روز چهارشنبه ضمن حمله به نزدیکان رئیس دولت، هشدار داد که "در فتنه بعدی تشخیص حق از باطل بسیار دشوار خواهد بود و چه بسا منحرفان با علاقه ظاهری به عدالت و مهدویت و با نام صالحین رو در روی انقلاب بایستند."سردار پاسدار محمدرضا نقدی، همچنین اظهار عقیده کرد که "پیچیدگی فتنه‌های پیش رو، حتی با فتنه عمیق ۸۸ هم قابل قیاس نیست."به گزارش مهر، فرمانده کل بسیج روز چهارشنبه در این باره ادعا کرد: "علی‌رغم عمقی که فتنه ۸۸ داشت و از همه ظرفیت‌های افراد به ظاهر موجه استفاده شد، در صحنه عمل ما با کسانی مواجه بودیم که آشکارا در روز قدس روزه‌خواری می‌کردند، با کفش نماز می‌خواندند و در ایام سوگواری به شادی و پایکوبی می‌پرداختند و شناخت ماهیت آن‌ها کار سختی نبود، اما در فتنه بعدی شرایط بسیار غبارآلود و تشخیص حق از باطل بسیار دشوارتر خواهد بود و ممکن است با عده‌ای مواجه شویم که با نام قرآن و نماز و علاقه ظاهری به عدالت و مهدویت، به مبارزه با ولایت برخیزند و چه بسا منحرفان با نام صالحین رو در روی انقلاب بایستند."نقدی افزود: "فتنه‌هایی که در آینده پیش روی ماست، پیچیده‌تر است و باید بدانیم آخرین فتنه آخرالزمان شبیه‌ترین آنها به حقیقت است و پیچیدگی آن حتی با فتنه عمیق ۸۸ هم قابل قیاس نیست."گفتنی است طی ماه‌های اخیر، شخصیت ها و رسانه های جریانِ اصولگرا، برخی نزدیکانِ رئیس دولت را بانیِ "فتنۀ جدید" ذکر کرده و در خصوص قدرت یابی و برتریِ گفتمانِ آنها – بویژه اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر و مشاورِ محمود احمدی نژاد- هشدار داده اند. فرمانده کل بسیج در ادامه با اظهار اینکه "جنس فتنه‌های بعدی با آنچه در فتنه ۸۸ دیدیم متفاوت خواهد بود"، افزود: "پیچیدگی فتنه‌های آینده و شباهت بسیار زیاد آنها با جریان حق، قدرت بصیرت بسیار بیشتری می‌خواهد، لذا برای پیروزی بر فتنه‌های آخرالزمان باید بصیرت کسب کنیم."لازم به یادآوری است حسین شریعتمداری، سردبیر کیهان و نماینده رهبر جمهوری اسلامی در این روزنامه نیز، در ادامه همین حملات، روز سه‌شنبه رحیم مشایی را "همه‌کاره دولت" خوانده و متهم کرده است که با "باند منحرف و نفوذی" خود محمود احمدی‌نژاد را تحت نفوذ خود درآورده است. شریعتمداری در سرمقاله روز سه شنبه خود، "باند نفوذی" مشایی را متهم کرده است که افراد کارآمد و متعهد را از محمود احمدی‌نژاد دور کرده و جای آنها را با بی‌خاصیت‌های گوش‌به‌فرمان پر می‌کند. چندی پیش محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین، در همین راستا، با محکوم کردن کسانی که به گفته وی "به بهانه دفاع از ولایت با روحانیت و مرجعیت مشکل دارند" گفت: "فتنه آینده که در حال اوج‌گیری است فتنه‌ای است که می‌خواهد از درون اصولگرایی در آید و بگوید اصولگرا است اما حوزه‌های علمیه و شریعت را قبول ندارد و بیان مکتب ایرانی و تفکر لیبرال در مسائل فرهنگی در همین راستا است.

احضار بیست تن از دانشجویان دانشگاه ارومیه به کمیتهٔ انضباطی

خبر‌ها حاکی از آن است که طی روزهای گذشته، بیست تن از دانشجویان ترک دانشگاه ارومیه به کمیته انضباطی احضار شده‌اند.

دانشجویانی که بعد از برد تیم تراکتور سازی تبریز مقابل استقلال تهران در محوطه خوابگاه دانشگاه ارومیه شروع به شادی و سر دادن شعارهایی مبنی بر خشک شدن دریاچهٔ اورمیه کرده بودند روز چهار شنبه ۲۴ فروردین ماه به کمیته انضباطی دانشگاه فرا خوانده شده‌اند.

حسن ناهید، زندانی امنیتی براثر عدم رسیدگی پزشکی درگذشت

حسن ناهید، زندانی امنیتی براثر ابتلا به بیماری سرطان و عدم دریافت رسیدگی‌های ضروری پزشکی، درگذشت.

بنا بر گزارش کانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی‌ها، حسن ناهید از جمله زندانیانی بود که در سال ۱۳۸۳ به اتهام افشای اسناد طبقه بندی شده، به سه سال حبس محکوم شده بود و مدت محکومیت خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین، می‌گذراند.

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...