۱۳۹۰ فروردین ۲۹, دوشنبه

در برابر روند توهین‏ آمیز نسبت به ساحت دانشگاه سکوت نخواهیم کرد

جمعی از دانشجویان مستقل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، با صدور بیانیه‌ای نسبت به رفتار توهین آمیز مأموران حراست، و همچنین نصب سیستم ‏های نظارتی و کنترلی در این دانشکده اعتراض کردند.کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی       

 متن کامل بیانیه به شرح زیر می‌باشد:

چندی است که دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، آلوده به سیستم ‏های نظارتی و کنترلی بر تمامی جوانب زیست دانشجویی آن شده است. مکانیسمی که از حضور خواهران مأمور حراست برای کنترل و نظارت بر دانشجویان گرفته تا نصب دوربین‌های مدار بسته در نقاط مختلف دانشکده به بهانه‌های گوناگون، سعی بر اِعمال فشار در فضای دانشجویی دارد.حضور نیروهای امنیتی و حراست دانشگاه در جریان صنفی‌ترین و مدنی‌ترین اعتراض دانشجویان به یکی از ابتدایی‌ترین خواسته‌هایشان نیز در ادامه این روند، مهر تأییدی بود بر تلاش برای تبدیل کردن دانشگاه به پادگانی برای تمامیت‏خواهان در تمامی حوزه‌ها.رفتار توهین‏ آمیز مأموران حراستی دانشگاه در هفته گذشته با دختران دانشجو و تهدید در مورد نوع پوشش آن‌ها، بار دیگر تعارض سیستم‏های نظارتی و امنیتی را با نهاد دانشگاه عیان ساخت.بدون شک مدیرانی که در تداوم این روند اصرار ورزند، خاستگاهی جز معیارهای توجیه‏ آمیزشان، آنان را وادار به این نوع تحقیر و توهین‌ها به ساحت دانشگاه کرده است.ما دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی ادامه روند توهین، تحقیر و بدل کردن فضای زیستِ دانشجویی به پادگان را تاب نخواهیم آورد.عادت کردنِ ما به سیستم‏های نظارتی و کنترلیِ تحقیرآمیز، خیالی خام خواهد بود. ما در برابر روند توهین‏ آمیز نسبت به ساحت دانشگاه و دانشجو سکوت نخواهیم کرد و تا پایان دادن به این روند، بر راه خویش استوار خواهیم ماند.

دانشجویان مستقل دانشکده علوم اجتماعی

احتمال بازداشت یک فعال مدنی در شهرستان تبریز

کمیته گزارشگران حقوق بشر - سیما دیدار روزنامه‌نگار و فعال آذری که جهت عودت مدارک شناسایی خود (اعم از کارت ملی، شناسنامه، و پاسپورت) به بازداشتگاه صائب تبریز مراجعه کرده بود، «به احتمال قوی» بازداشت و برای گذراندن دوران محکومیت حبس تعزیری 6 ماهه خویش روانه زندان شده است.مدارک شناسایی وی هفدهم ماه مارس سال جاری میلادی، مقارن با روز جهانی زن در سفر به زنجان برای ملاقات با همسر سعید متین پور، زندانی سیاسی ترک ضبط شده و مأموران ضبط کننده این مدارک بازپس دادن آنها را منوط به مراجعه حضوری وی و همسرش به بازداشتگاه صائب تبریز کرده بودند. وی با مراجعه به دادستانی و تماس آنها با بازداشتگاه صائب و هماهنگی های انجام گرفته بین آنها ساعت 10 صبح امروز برای دریافت این مدارک به محل بازداشتگاه مراجعه نموده بود که تا به حال خبری از این فعال مدنی در دست نیست.سیما دیدار، دانشجوی ستاره در مقطع کارشناسی ارشد در اواخر خرداد سال 1388، یکماه پس از دستگیری علیرضا فرشی، همسرش از طرف اداره اطلاعات تبریز، بازداشت ، و پس از گذراندن دوره یک ماهه بازداشت در اواخر تیرماه همان سال آزاد شد. وی و همسرش در دادگاه بدوی به یکسال حبس تعزیری محکوم شدند، که دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی به دلیل فرزند شهید بودن علیرضا فرشی حکم هر دو را به شش ماه حبس تعزیری کاهش داد. احکام یاد شده به علت سر دادن شعار «تورک دیلینده مدرسه» در اول خرداد 1388 و نیز با ایراد اتهام همکاری با نهادهای خارجی و ارسال خبر و عکس به آنها ذیل عنوان «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» صادر است.

نرگس محمدی: بازداشت افراد خانواده، برای ما بزرگترها سخت و برای بچه ها فاجعه است

 در حالیکه بیش از هفتاد روز از بازداشت تقی رحمانی از فعالان ملی مذهبی و مشاور مهدی کروبی می گذرد اما وی همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد. بازجوها بارها قرار آزادی را برای او گذاشته اند اما برخلاف این قرار آزادی وی را در بند امنیتی رها کرده اند. نرگس محمدی همسر وی در این خصوص می گوید: " تقی نسبت به عدم ابلاغ قرار بازداشت موقت و تمدید آن اعتراض دارد. وکیل ایشان آقای دکتر شریف هم هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده موکلش ندارد و این در حالی است که بارها به دادسرای مستقر در اوین مراجعه کرده است. خود من پنج نامه به دادستان و یک نامه هم به ریاست قوه قضاییه نوشتم و این ابهامات و موارد غیرقانونی را ذکر کردم. اما تا به امروز هیچ پاسخی از این مراجع قانونی و قضایی نگرفته ام. همچنین تقی می گفت چهار اتهام را به او وارد کرده اند که اساسا آنها رد می کند و قبول ندارد و در ملاقات آخرش هم تاکید کرد که در چنین شرایطی حاضر به ادامه بازجویی نیست. چند بار هم تقاضای ملاقات با دادستان را کرده اما هنوز پاسخی به این درخواست داده نشده است."نرگس محمدی در یکی از نامه هایش به دادستان که تاکنون بی پاسخ مانده نوشته بود: "تصور این است که حاکمان بیش از سایرین به دنبال ترویج و اعمال قانون هستند چون حداقل حاکمان نیک آگاهند که بقای هر حکومتی به اقدام و دقت در درستی انجام قانون است و ما انتظاری جز عملکرد قانونی از سوی مسئولان نداریم. بی‌توجهی به قانون و اخلاق و منش انسانی توسط برخی مسئولان ظلمی آشکار در حق شهروندان است. به خصوص آنکه شهروندی ظالمانه و به دور از قانون به زندان افکنده شود و دست او و خانواده او از اعمال هر راهی برای احقاق حقوق کوتاه باشد."گقتنی است، تقی رحمانی که حدود یک سوم از عمر خود را در زندان گذرانده آخرین بار در تاریخ ۲۰ بهمن ۸۹ در منزلش بازداشت شد که در پی آن نرگس محمدی بنا به تشخیص پزشکان معالج و جهت کنترل آثار فشارعصبی مجددی که بر او وارد شده بود، بعد از چند روز در بیمارستان بستری شد. دیگر بازداشت های تقی رحمانی به سالهای ۶۰ به جرم عضویت در گروهی متاثر از اندیشه های علی شریعتی، بار دیگر در سال ۶۵ به جرم نوشتن در روزنامه ی زیرزمینی موحد برمی گردد و بعد ازآزادی بار دیگر در سال های ۷۹ و ۸۲ و در طی حوادث پس از انتخابات در سال ۸۸ بازداشت شده است.
متن کامل گفتگوی "جرس" با نرگس محمدی همسر تقی رحمانی در پی می آید:

خانم محمدی لطفا در خصوص آخرین وضعیت آقای رحمانی صحبت بفرمایید.تقریبا هفتاد روز از بازداشت تقی می گذرد و ما در این مدت دوبار موفق به ملاقات با او شدیم. یکبار روز هیجدهم اسفند ماه و بار دیگر هیجدهم فروردین بوده است و هنوز ملاقات روتین زندان اوین را نداریم. تقی در هر دو ملاقات نسبت به عدم ابلاغ قرار بازداشت موقت و تمدید آن اعتراض داشت.

وکیل آقای رحمانی دسترسی به پرونده ایشان دارند؟

وکیل ایشان آقای دکتر شریف است که هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده موکلش ندارد و این در حالی است که بارها به دادسرای مستقر در اوین مراجعه کرده است. خود من پنج نامه به دادستان و یک نامه هم به ریاست قوه قضاییه نوشتم و این ابهامات و موارد غیرقانونی را ذکر کردم.

آیا تاکنون پاسخی به نامه های شما داده شده است؟

نخیر، تا به امروز هیچ پاسخی از این مراجع قانونی و قضایی نگرفته ام.

وضعیت جسمانی ایشان چطور است؟

وضعیت جسمی تقی خوب است اما در ملاقاتی که با ایشان داشتم صورتش متورم و جوش های قرمز داشت که از او سوال کردم دارو چه مصرف می کنی که گفت من را هنوز به بهداری نبرده اند.با توجه به تجربه زندان های طولانی مدت و استقامت آقای رحمانی در مقابل فشارهایی که در مدت زندان به ایشان وارد کردند، وضعیت روحی ایشان چطور است؟ 

از نظر روحی وضعیت بسیار خوبی دارد و در ملاقات ها آرامش و صبوری ایشان را دیدم و زندان را خانه دوم خودش می دانست. تقی پانزده سال زندان کشیده است و الان هم این فشارها چیز جدیدی برای او نیست ومتاسفانه همیشه اتهامش آزادی بیان و آزادی عقیده اش بوده است.بازجوها بارها قرار آزادی را برای او گذاشته اند اما برخلاف این قرار آزادی تقی را در بند امنیتی رها می کنند و تا روز هیجدهم فروردین که ما با او ملاقات داشتیم، می گفت بازجوها حتی سراغش هم نرفته اند.آقای رحمانی می گفت سفره هفت سین امسالش را با سین های: سلول، سیمانهای دیوار، سنگ های روی زمین، سرمای زندان، سرمای زمستان همراه بوده است در حالیکه وعده آزادی به او داده بودند. در هرحال به نظر من زمانیکه بحث از آزادی می شود به این معنا است که بازجویی های مقدماتی پایان گرفته است.
موارد اتهامی که به آقای رحمانی وارد کرده اند چه بوده است؟

تقی می گفت چهار اتهام را به او وارد کرده اند که اساسا آنها رد می کند و قبول ندارد و در ملاقات آخرش هم تاکید کرد که در چنین شرایطی حاضر به ادامه بازجویی نیست. چند بار هم تقاضای ملاقات با دادستان را کرده اما هنوز پاسخی به این درخواست داده نشده است.
در زمان بازداشت ایشان آیا حکمی به ایشان و شما ارائه شد؟

هیچ حکمی به ما ابلاغ نشد. بازداشت من در بیست خرداد و بازداشت آقای رحمانی بیست بهمن ماه بود و در هیچیک حکمی قانونی ارائه نشد و تفتیش منزل هم بدون ارائه حکم بود که این فاقد وجاهت قانونی است.با توجه به رفتارها و برخوردهای غیرقانونی ماموران زمان بازداشت آقای رحمانی که در مقابل دیدگان فرزندان خردسالتان انجام شد لطفا کمی از شرایط روحی آنها برایمان بگویید؟

در حقیقت انجام این مصاحبه را به این علت پذیرفتم که بیشتر به مسئله اخلاقی این قضیه بپردازم. در زمان بازداشت من، کیانا و علی سه سال و نیم داشتند و زمان بازداشت همسرم هم بیست بهمن بود که هر دو بازداشت در هنگام شب و زمان خواب بچه هایم با هجوم نیروهای امنیتی اتفاق افتاد. بار اول من سالم بودم اما کیانا سخت بیمار بود و او را از بیمارستان آورده بودم اما بار دوم مادر هم بیمار بود. بردن پدر و مادر توسط مردان ناشناس و بهم ریخته شدن وسایل منزل و بردن وسائل... اینها صحنه های غیر قابل تحلیلی برای بچه های خردسال و کوچک من بود و اثرات جبران ناپذیری بر روی آنها گذاشته است. زمانیکه من را داشتند می بردند کیانا با اشک از آغوش من کشیده شد. زمانیکه تقی را می بردند صورت کوچک کیانا روی سنگ های راه پله با اشک، پدرش را بدرقه می کرد. واقعا گفتن اینها برای من مثل جان کندن است اما می خواهم این رنجی را که می کشیم مسئولین مطلع باشند.علی و کیانا به ماموران التماس می کردند که پدرشان را نبرند و دست های کوچکشان را به سمت آنها می گرفتند که پدرمان را نبرید. زمانیکه مامورین خانه را تفتیش می کردند علی و کیانا نگران اسباب بازی هایشان بودند و یکی از کتاب های علی توی وسائل تقی بود که گذاشته بودند با خود ببرند که علی کتاب را برداشت و گفت این مال تقی نیست و این دو کودک مدام اضطراب داشتند که اسباب بازی هایشان را ببرند گاهی می آمدند بغل من می نشستند که حالم بسیار بد بود و گاهی سراغ تقی می رفتند. یکی از ماموران با تقی بدرفتاری می کرد و حرف های ناشایستی می گفت و تقی هم می گفت پیش زن و بچه با من اینگونه صحبت نکنید. علی هم که شاهد این برخوردها بود زیر لب می گفت از خانه ما بیرون برید و تقی را اذیت نکنید. به هر حال در این بازداشتهایی که در خانه و در حضور بچه های کوچک انجام می شود آسیب های جبران ناپذیری به بچه ها وارد می شود. روح و روان بچه ها قادر به تحلیل چنین وقایع خشنی نیست و نمی فهمند چرا پدر و مادر را از خانه بیرون می کشند و می برند اما آنها واقعیت ها را مشاهده می کنند. در حقیقت بی گناه ترین و معصوم ترین افراد خانواده فرزندان آن هستند و قربانیان اصلی این وقایع هستند. بازداشت و بردن افراد از خانه برای ما بزرگترها سخت است اما برای بچه ها فاجعه است. علی و کیانا بعد از بازداشت تقی تا ده روز هرشب در خواب گریه می کردند و از دزد و آقا بده می گفتند و من باید اینها را بیدار می کردم و آرامشان می کردم و هنوز هم اثرات این بازداشت ها روی بچه های من است و گاه رفتارهای عجیب و غریبی از آنها می بینم. با عکس تقی مدت ها صحبت می کنند و تمام صحبتشان آن لحظه هجوم مامورین به خانه و بردن تقی است.به اعتقاد من این یک مسئله اخلاقی است این یک مسئله فراتر از سیاست است و فراتر از مجرم بودن من و تقی و سایر زندانیان سیاسی است. مسئله بچه ها است، بچه ها بسیار پر انرژی هستند و به اعتقاد من این انرژی ناشی از مثبت اندیشی آنهاست. آنها بد را نمی فهمند و به آن فکر نمی کنند و چقدر دردناک است که ما این لحظه های بد را به آنها تحمیل می کنیم. در همه ادیان به مهربانی و رعایت حقوق فرزندان تاکید شده است. زمانیکه مانع نزدیک شدن بچه ها به حضرت عیسی می شوند می فرماید که ملکوت آسمان از اینهاست مانع آنها نشوید و به آنها نزدیک می شود. بنابراین بهتر است این اتفاقات گفته شود تا بدانند بچه های ما چه می کشند تا شاید انشالله یک روزی در ایران، ما دیگر شاهد رنج عمیق بچه ها نباشیم.


واکنش ماموران نسبت به نگرانی و گریه بچه ها چه بود؟


تصور من این است که همه با هم، با هر عقیده و با هر مخالفتی باید در ایران زندگی کنیم. واقعیت این است که افرادی هم در این مجموعه بودند که نسبت به این مسائل حساس باشند.اما بعضی از آنها فقط کار خودشان را می کردند و وقتی علی جلو می رفت حتی به چهره این بچه ها نگاه نمی کردند و اعتنایی به نگرانی این بچه ها نمی کردند و با همان رفتار خشن به کارشان ادامه می دادند. اما دو نفر هم در میان آنها بود که رفتار نرم و معتدلتری داشتند و حتی یکی از آنها با علی هم کلام می شد و با او صحبت می کرد و به کارهای علی می خندید.

خانم محمدی دادگاه خود شما برگزار شد؟ نتیجه آن چه بود؟

بله دادگاه من یکم اسفند ماه سال گذشته برگزار شد و وکلای من دکتر شریف و خانم مظفریان هم حضور داشتند، دادگاه تمام شد و ختم دادرسی اعلام شد اما قاضی پیر عباسی بعد از اظهار وکیل من یک ایراد شکلی داشتند و آن این بود که آخرین دفاع من چون بیمار بودم و در شهرستان، آنجا اخذ نشده بود. بنابراین پرونده من را به دادسرای مستقر دراوین شعبه یک ارسال کردند تا آخرین دفاع را اخذ کنند و بعد از آن مجددا پرونده من را به دادگاه ارسال خواهند کرد تا حکم صادر شود.یکی از وظایف کانون مدافعان حقوق بشر حمایت از خانواده های زندانیان سیاسی است و شما هم اکنون عضو این کانون و همچنین یکی از اعضای خانواده بزرگ زندانیان سیاسی هستید حال با توجه به این فشارها و برخوردها غیرقانونی چه صحبت و توصیه ای با خانواده زندانیان سیاسی دارید؟من خودم یک خانواده زندانی سیاسی هستم، یک روی سکه برای ما رنج است رنجی که از این دوران و شرایط به ما تحمیل می شود. عضوی از خانواده ما حالا بعنوان متهم یا هر چه که هست بازداشت می شود و مدت های طولانی در شرایط سختی نگهداری می شود و بخشی از آن شرایط سخت هم به ما خانواده ها از جمله زنان و مادران و فرزندان کوچک تحمیل می شود. در این سرزمین ما سالهاست این تجربه را داریم و اولین بارمان نیست و شاید آخرین بارمان هم نباشد اما روی دیگر همدلی ها و همدردی هایی است که ما خانواده ها با هم داریم و این بسیار ارزشمند است.

حذف ملاقات شبنم مددزاده و مريم حاجيلويي با خانواده هايشان در روز سه شنبه گذشته در زندان گوهردشت

به گزارش كانون حمايت ازخانواده جان باختگان و بازداشتي ها مأموران امنيتي زندان گوهردشت درروز سه شنبه هفته گذشته اجازه ندادند كه زندانيان سياسي،شبنم مدد زاده و مريم حاجيلويي با خانواده هايشان ملاقات نمايند.گزارشات حاكي از اين است مأموران ازاين طريق ميخواستند كه بر روي زندانيان و همچنين خانواده هايشان اعمال فشار بيشتري بنمايند و موجب باصطلاح تضعيف روحيه اين زندانيان گردند. بر اساس اخبار و گزارشات رسانه هاي مختلف فارسي و بين المللي خواهر و برادر شبنم بنامهاي علي اكبر و مهديه مدد زاده و همچنين برادر مريم حاجيلويي بنام مسعود،در روزجمعه گذشته ،در تهاجم نيروهاي مالكي به كمپ اشرف(محل استقرار مجاهدين خلق مستقر در عراق) جان باختند.رسانه ها , اعمال سياست هاي حاكميت تهران توسط دولت مالكي بر عليه اعضاي مجاهدين در عراق را گزارش نموده اند.

حمله لباس شخصی ها به محل اجرای نمایش «درس» داریوش مهرجویی


عناصر معروف به «لباس شخصی ها» که خود را «پیروان ولایت» اعلام کرده اند، با حمله به محل نمایش «درس» و سردادن شعار بسود ولایت فقیه و علیه «سران فتنه» باعث نیمه کاره ماندن نمایش شدند.به گزارش خبرگزاریها و به نقل از مهاجمان دلیل این حمله، اطلاع یافتن از حضور محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین ایران در سالن محل نمایش «درس» در تالار سمندریان تئاتر ایرانشهر بوده است.نمایشنامه «درس» نوشته اوژن یونسکو به کارگردانی داریوش مهرجویی فیلمساز برجسته ایرانی در تماشاخانه ایرانشهر بر روی صحنه رفته است.احمد مسجد جامعی وزیر ارشاد دوران محمدخاتمی و فریدون عموزاده خلیلی روزنامه نگار و نویسنده اصلاح طلب و از یاران نزدیک محمد خاتمی، بهاره رهنما بازیگر و پیمان قاسم خانی فیلمنامه نویس از جمله همراهان محمد خاتمی بودند که به تماشای نمایش درس اوژن یونسکو به کارگردانی داریوش مهرجویی نشسته بودند.پس از حمله لباس شخصی های هوادار دولت که منجر به نیمه تمام ماندن نمایش شد، داریوش مهرجویی کارگردان برجسته سینمای ایران به صحنه رفت و این نمایش را به محمدخاتمی تقدیم کرد.نیروی انتظامی در بیرون سالن نمایش با اطلاع کامل از هجوم دسته جمعی لباس شخصی ها و شعاردادن و برهم زدن نظم نمایش، برای بیرون کردن عوامل آشوب تلاشی نکردند.رضادرمیشیان مدیرتولید این نمایش گفت: « نمایش «درس» اسفند گذشته بیست و دو اجرای موفق را پشت سر گذاشت. علاوه بر این که عنوان پرفروش ترین نمایش فصل زمستان تئاتر را به خود اختصاص داد، مطابق آمار منتشر شده از سوی تماشاخانه ایرانشهر توانست در میان آثار به صحنه رفته در تماشاخانه استاد سمندريان عنوان پرفروشترين اثر در يك نوبت اجرا را بدست آورد.»نمایش «درس» نوشته اوژن یونسکو ، داستان دانش آموزی است که برای درس نزد پروفسور می رود. امیر جعفری(پروفسور)، طنازطباطبایی (دانش آموز) و نادر سلیمانی فرد (در نقش خدمتکار) سه بازیگر این نمایش هستند.
صدای آمریکا

اعطای جایزه «تئودور هکر، برای صداقت و شهامت سیاسی» به شیوا نظرآهاری

شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر، برنده جایزه شهر اسلینگن آلمان، به نام جایزه "تئودور هکر، برای صداقت و شهامت سیاسی" شد. خانم نظرآهاری در مراسم اهدای جایزه حضور نداشت و همکار او خانم پریسا کاکایی این جایزه را دریافت کرد.نگاهی به فهرست برندگان جوایز "تئودور هکر، برای صداقت و شهامت سیاسی" نشاندهنده آن است که اعضای هیئت داوران این جایزه را به شخصیت‌هایی اهدا می‌کنند که اگرچه در آلمان مشهور نیستند، اما در کشور خود به خاطر تلاش‌های درخور توجه در راه حفظ حقوق بشر، صلح و دمکراسی، مورد توجه‌اند و رژیم حاکم به پیگرد، اذیت و آزار آنان پرداخته است.شیوا نظرآهاری متولد سال ۱۳۶۳، فعال در حوزه‌ی حقوق بشر، دفاع از زندانیان سیاسی و دفاع از حقوق کودکان است. وی هم‌زمان روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس و جزو دانشجویان محروم از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی عمران است.خانم نظرآهاری به خاطر فعالیت‌های حقوق بشری خود تا کنون بارها دستگیر و محکوم شده است. او می‌گوید که حتا در زندان هم از مبارزه دست برنداشته و همواره به خاطر نوشته‌هایش بر دیوار زندان مورد مواخذه قرار گرفته است. به همین جهت ماموران زندان او را وادار می‌کردند با تغییر زندان، دیوارهای سلول قبلی را بشوید و نوشته‌هایش را پاک کند. او می‌گوید حتا در سلول اتفرادی نیز با ماده خمیر دندان به نوشتن یادداشت بر دیوارها می‌پرداخته است.شیوا نظرآهاری که از موسسان کمیته گزارشگران حقوق بشر در ایران است، سال‌هاست می‌کوشد شرایط وخیم حقوق بشر در ایران را به آگاهی جهانیان برساند. به همین دلیل نیز با واکنش شدید ماموران امنیتی و قضات دادگاه‌ها روبرو بوده است. اتهام‌های دادگاه به او فراوانند: از تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی گرفته تا اخلال در نظم عمومی ، تبلیغ علیه نظام و حتا محاربه، که مجازات اعدام دارد.جایزه "تئودور هکر" به خاطر فعالیت و شهامت خانم شیوا نظر آهاری در نوشتن گزارش‌هایی در اینترنت در باره نقض حقوق بشر در ایران، برای او در نظر گرفته شده است.تئودور هکر فیلسوف، منتقد فرهنگی، مترجم و نویسنده توانای آلمانی است که در سال ۱۸۷۹ به دنیا آمد و دوره‌ی جوانی را در شهر اسلینگن آلمان به سر برد. تئودور هکر به سبب مخالفت‌هایش با رژیم نازی و پایداریش در این امر مشهور است. هکر در سال ۱۹۴۵ با پایان جنگ جهانی دوم در گذشت.در پنجاهمین سالگرد درگذشت هکر، شهر اسلینگن آلمان جایزه "تئودور هکر" را تعیین کرد. این جایزه هر دو سال یک بار به شخصیت‌هایی در سراسر جهان اهدا می‌شود که تلاش‌های درخور توجهی در راه حفظ حقوق بشر، صلح و دمکراسی انجام داده‌اند.شیوا نظرآهاری که به خاطر فعالیت‌های حقوق بشری خود محکوم شده و ممنوع الخروج است، نتوانست این جایزه را که روز یکشنبه (۱۷ آوریل/ ۲۸ فروردین) اهدا شد، شخصا دریافت کند. در غیاب او این جایزه به خانم پريسا کاکايی، همکار شيوا نظرآهاری در کميته گزارشگران حقوق بشر تقدیم شد.

انتقاد به سیاست هلند درباره پناهجویان مسیحی ایرانی

یوری رزنتال وزیر خارجه هلند به تازگی در گفتگو با نمایندگان گروه های مختلف مذهبی گفت که هلند با قاطعیت از آزادی مذهب در هر نقطه جهان حمایت می کند. این کلمات از دید «فرباس» وکیلی که وکالت پناهجویان مسیحی بسیاری را برعهده داشته است، در تضاد شدید با سیاست پناهنده پذیری هلند قرار دارد.

رزنتال گفته بود: «همه باید حتی در خاورمیانه همواره از آزادی مذهب و عقیده برخوردار باشند. هلند با قدرت از این گروه ها دفاع می کند». اما به نظر «فرباس» این سخنان رزنتال با اعمال «لیرز» وزیر مهاجرت و پناهندگی هلند در تضاد قرار دارد: «این ها که مدام تلاش می کنند پناهجویان مسیحی ایرانی را با وجود حملاتی که در ایران به کلیسا می شود بازپس بفرستند». 

تعقیب مسیحیان

«فرباس» این سخنان را در نشریه سراسری «تراو» بیان کرد. ایران در لیست سازمان هلندی «درهای باز» از نظر تعقیب و آزار مسیحیان پس از کره شمالی در رده دوم قرار گرفته است. طبق قانون شریعه مجارات ترک دین مرگ است، سخن از موج دستگیری مسیحیان است و به گفته فرباس در میان کسانی که بطور غیرقانونی اعدام شده اند تعداد بسیاری ترک دین کرده وجود داشت. او می گوید همه این اعمال نشان می دهد بر اساس کنوانسیون پناهندگی ایرانیانی که ترک دین می کنند، پناهنده شناخته می شوند.

کم اهمیت جلوه دادن خطر

فرباس می افزاید: «زمانی که زهرا بهرامی در ایران اعدام شد همه نسبت به رژیم ویرانگر ایران اظهار انزجار کردند. اما وقتی بحث پناهجویان به میان می آید خطراتی که آن ها را تهدید می کند کم اهمیت جلوه داده می شود». او از این مساله ناراحت است که اداره پناهندگی در دادگاه پناهجویان استدلال می کند که مسیحیان در صورتی که بی سر و صدا باشند، می توانند در ایران زندگی کنند.: «می خواهم از وزیر این را بپرسم که منظورش از این جمله چیست. آیا نباید به کلیسا بروی؟ فرزندانت باید در مدرسه دین شان را مخفی کنند؟ باید در نماز جمعه شرکت کنی؟»

«دو رویی» «ژول فوردویند» عضو پارلمان هم در این مورد اظهار نظر کرده است: «این چهره دوگانه کابینه و سیاست فعلی است. اداره پناهندگی از بی سر و صدایی سخن می گوید. رزنتال در باره آزادی مذهب و عقیده حرف های قشنگ می زند، اما وزیر مهاجرت پناهجویانی را که به خاطر اعتقاداتشان در خطر هستند اخراج می کند. دولت ما پس از اعدام زهرا بهرامی رژیم ایران را وحشی خواند اما ما ترک دین کردگان ایرانی را به این رژیم وحشی تحویل می دهیم. این دو با هم همخوانی ندارد».


عصر هلند

احضار کتبی لاله حسن‌پور به منظور اجرای حکم حبس


لاله حسن‌پور، فعال حقوق بشر و زنان، امروز، یکشنبه ۲۸ فروردین ماه، احضاریه‌ای کتبی مبنی بر اجرایی شدن حکم حبس در زندان اوین، دریافت کرده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، لاله حسن‌پور بر اساس این احضاریه ملزم شده است که نهایتا تا سه روز دیگر، یعنی ظهر روز چهارشنبه، خود را به زندان اوین معرفی کند.مسئولان پیش‌تر و پیرو مراجعهٔ خانم حسن‌پور به دادگاه تجدید نظر جهت اطلاع از حکم صادره، به صورت شفاهی به وی اعلام شده بود که بایستی خود را به منظور اجرای حکم به زندان اوین معرفی کند. حکم یک سال حبس تعزیری و چهار سال حبس تعلیقی این وبلاگ نویس که از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی صادر شده بود، به تازگی مورد تایید شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران، قرار گرفته است.اتهامات این فعال حقوق بشر پیشتر "عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر و فعالیت در خبرگزاری هرانا"، "اجتماع و تبانی"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "توهین به مقدسات" و "توهین به ریاست جمهوری" عنوان شده بود.لازم به یاد آوری ست که لاله حسن پور بیست و پنجم اسفندماه و درپی یورش گسترده اطلاعات سپاه پاسداران به فعالان حقوق بشر و مسئولین سابق و همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و در منزل پدری‌اش در تهران بازداشت شده بود.

تبعيد زندانی سياسی محمد نيكبخت از زندان دستجرد اصفهان به زندان دارون

هفته گذشته زنداني سياسي محمد نيكبخت كه در زندان اصفهان محبوس بوده است, بدون ذكر هيچگونه دليلي و عليرغم ميل باطني خودش به زندان شهرستان دارون منتقل شده است. همچنين از سوي مسئولان بند, از اعطاي مرخصي به اين زنداني ممانعت شده است. اين زنداني نزديك به هفت سال است كه محبوس مي باشد و مدت محكوميت اش, هشت سال عنوان شده است

گزارش ارسالی از كانون حمايت ازخانواده های جان باختگان و بازداشتي ها

پنجمین نامه سرگشاده "همسر طره تقی زاده"، زندانی بهایی به رئیس قوه قضائیه

مهندس طرّه تقی زاده، زندانی بهایی که از ۱۸ دی ماه ۸۹ دوران 22 ماهه حبس خود را سپری می کند هم اکنون در زندان کچویی ساری به سرمی برد. عنایت الله سنائی همسر این زندانی تا کنون چهار نامه خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشته است. پنجمین نامه وی خطاب به آقای هاشمی شاهرودی، که نسخه ای از آن در اختیار کمیته گزارشگران حقوق بشر قرار گرفته، به شرح زیر است:

خطاب به رئیس محترم قوّه قضا ئیه جناب آیت الا صادق لاریجانی :

احتراماً همانطور که قبلاً بدان اشاره گردید پیش کشیدنِ بحثِ آزادی بیان از دیدگاه اسلام به این منظور بوده که مسئولین قضائی به متهمینِ بهائی اینطور القاء می کنند که تبلیغِ آئین بهائی ، خلافِ قوانین و مغایر با احکام و تعالیمِ دیانتِ اسلام می باشد. چنانچه در طولِ چند سالِ اخیر بسیاری از بهائیان (از جمله همسرم) به همین دلیل ، یکی پس از دیگری محکوم به حبس شده و روا نه زندان ها گردیدند. لذا در نامه قبلی با استناد به آیاتِ قرآنِ کریم و نیز با ارائۀ مدارک و آثاری که حکایت از مباحثاتِ گوناگون و محاظراتِ فراوان میانِ پیامبرِ اکرم (ص) و نیز ائمۀ اطهار با بزرگان و پیشوایانِ مذاهب و مکاتبِ دیگر ( از جمله مشرکین و بت پرستان ) داشته ، بر هر فردِ منصف و آزاده ای ثابت و مبرهن گردید که اسلام در اصل هیچ گونه مخالفتی با آزادیِ دین و بیان نداشته و هر گونه سخن و ادّعائی خلافِ این حقیقتِ مسلّم ، توهینی واضح و بُهتانی آشکار به اساسِ این دینِ الهی محسوب می شود. اینکه گروهی در این عصر صرفاً به خاطرِ مسائل و ملاحظاتِ سیاسی و منافعِ شخصی برخلافِ اعتقاداتشان عمل نموده و موجب سَلبِ چنین آزادیِ مقدّسی در میان هموطنانِ عزیزمان شده و در نتیجه مایۀ نارضایتی و خفقان در جامعۀ مترقّیِ ایران شده اند ، هیچ ارتباطی به احکام و تعالیمِ اسلامی در این زمینه نداشته و ندارد. چه که پیامبران همانندِ پزشکانند که جهتِ شفای آلام و اَمراضِ روحی و اخلاقی و اجتماعیِ عالمِ بشریت به تجویزِ دوا و دارو ( البته به اقتضای زمان و مکان ) اقدام می نمایند. ولی از آنجا که آدمیان به دلایلی خاصّ در اعمال و رفتارِ خویش در اجرای فرامینِ الهی مختار بوده و هستند ، لذا چنانچه از استعمال و بکار گیریِ آن داروی حیات بخش امتناع نموده و نافرمانی نمایند آیا هیچ تقصیری متوجه آن پزشکانِ الهی می شود؟ که اگر بخواهیم منصفانه و با آکاهیِ صحیح از اساسِ هر دین ، قضاوت نمائیم جوابِ این سؤال منفی خواهد بود. البته باید بپذیریم که " هزار نکتۀ باریکتر ز مو اینجاست " چه که بر آنچه ذکر شده شُبهات و اعتراضاتِ فراوان وارد نموده اند که تریبونی آزاد لازم است تا به تک تکِ آنها جواب داده شود و حقیقت آنگونه که هست آشکار گردد. چه که به فرموده حضرت علی (ع) : " پیکرِ حق همیشه در پیراهنِ باطل پوشیده و پنهان است ،رادمردی باید که دستِ تحقیق و تتبّع دراز کند و آن پیکرِ پاک را از جامۀ نارسا و آلودۀ فریب ، عریان سازد."(نهج البلاغه ، ترجمه جواد فاضل ، ص ، 272 )

از مطلب دور شدیم " اگر چه همه، ذکرِ مطلب است " و بیانِ حقایق ، لذا اجازه می خواهم در این نامه به درج چند نمونه از بیانات و نظریاتِ بعضی از حکماو علما و محققینِ بزرگ اسلام دربارۀ آزادیِ دین و بیان و عقیده اقدام نموده و قضاوت را به عهده قضّاتی که ملَبّس به ردای انصاف و تقوایند نمایم :

الف : آزادی دین و بیان از دیدگاه استاد مطهری :

1- استاد مطهری در کتاب « سیری در سیرۀ نبوی » می نویسد:

« آیا در اسـلام اجبار بر ایمان وجود دارد که مردم را مجبور کنید که مؤمن بشوند؟ نه. به چه دلیل؟ به دلایل زیادی. اولین دلیلش این است که ایمان اجبار بردار نیست. آنچه پیغمبران می خواهند ایمان است نه اسلام ظاهری و اظهار اسلام، و ایمان اجبار بردار نیست چون ایمان اعتقاد است، گرایش است، علاقه است. اعتقاد را که با زور نمی شود ایجاد کرد، علاقه و مهر و محبت را که به زور نمی شود ایجاد کرد، گرایش باطنی را که به زور نمی شود ایجاد کرد. آیا پدر و مادری به دخترشان – که پسری را که از او خواستگاری می کند دوست ندارد- بگویند: الان کاری می کنیم که او را دوست داشته باشی، چوب فلک را بیاورید، اینقدر می زنیم تا او را دوست داشته باشی؟! بله، می شود آنقدر کتکش زد تا بگوید دوست دارم یعنی حرفش را به دروغ بگوید، اما اگر تمام چوبهای دنیا را به بدن او خرد کنند آیا ممکن است که با چوب، دوستی ایجاد بشود؟! چنین چیزی محال است. آن، راه دیگری دارد. اگر می خواهیم ایمان در دل مردم ایجاد کنیم، راهش جبر و زور نیست، راه آن حکمت است، « اَلمَوْعِظَۀُ الْحَسَنَه » است، « جادِلْهُم بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ » است. .. " (استاد مطهری ، سیری در سیرۀ نبوی ، ص 196 و 167)

2- جناب مطهری در کتاب " آیندۀ انقلاب اسلامی ایران " مینویسد :

«من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می دهم که یک وقت خیال نکنند که حفظ و نگهداری اسلام [با سلب آزادی بیان تحقق می یابد.] برخی جوانان خیال نکنند که راه حفظ معتقدات اسلامی و جهان بینی اسلامی این است که نگذاریم دیگران حرفهایشان را بزنند. نه، بگذارید بزنند ... تصور نشود که با جلوگیری از ابراز افکار و عقاید می شود از اسلام پاسداری کرد. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن منطق و آزادی دادن و مواجهه صریح و رُک و روشن با افکار مخالف است.» (مرتضی مطهری ، آینده انقلاب اسلامی ایران،ص 49-48)

«هر کسی در درجه اول فکرش باید آزاد باشد، بیان و قلمش باید آزاد باشد. اما فکر آزاد باشد یعنی اگر کسی واقعاً منطقی و فکری دارد فکر خودش را بگوید. اتفاقاً تجربه های گذشته نشان داده است که هر وقت در جامعه ما نوعی آزادی فکری بوده – ولو از روی سوء نیت هم بوده است- این امر به ضرر اسلام تمام نشده، بلکه به سود اسلام تمام شده است (همان ماخذ ، ص ، 94)

« جمله دیگر که در میان ما مکرر بازگو می شد، در فرمانی است که علی (ع) به نام مالک اشتر نوشته است و مکرر شنیده اید. به مالک، والی و استاندار مصر که از طرف او تعیین شده است، می نویسد: به مردم درس آزادمنشی بده، کاری نکنی که چون تو مافوق مردم هستی مردم را ساکت کنی، مردم را تحقیر کنی، صدای مردم را خفه کنی، به دلیل این که تو مافوق هستی آنها مادون ... بعد می گوید: به مردم جرأت و شهامت بده، میدان را برای اعتراض مردم باز کن، بگذار بیایند حق خودشان را از تو مطالبه کنند و نترسند. چرا باید مردمی از والی و حاکم خودشان ترس و رعب داشته باشند؟» (همان ماخذ ،ص 127)


ب : دیدگاه آیت الله محمد حسین طباطبائی


مفّسرقرآن کریم آیت الله محمد حسین طبا طبا ئی در تفسیر مشهور خود " المیزان " می نویسد :

"در جملۀ " لا اکراه فی الدین " دینِ اجباری نفی شده است. چون دین عبارت است از یک سلسله معارفِ علمی که معارفی عملی به دنبال دارد و جامعِ همۀ آن معارف ، یک کلمه است و آ ن عبارت است از اعتقادات و اعتقاد و ایمان هم از امورِِ قلبی است که اکراه و اجبار در آن راه ندارد." (ص 523 و 524 )

و نیز در قسمتی دیگر از این تفسیر آمده است که :

" . . . و این آیۀ شریف یکی از آیاتی است که دلالت می کند بر این که مبنا و اساسِ دینِ اسلام شمشیر و خون نیست و اکراه و زور را تجویز نکرده . پس سست بودنِ سخن عده ای از آنها که خود را دانشمند دانسته ، یا متدیّن به ادیانِ دیگر هستند و یا به هیچ دیانتی متدیّن نیستند و گفته اند که اسلام دینِ شمشیر است و به مسئلۀ جهاد که یکی از ارکانِ این دین است استدلال نموده اند معلوم می شود. " (ص 524 و 525)


همچنین در مقامی دیگر می فرمایند :


" چون حق روشن است ، بنابراین قبولاندنِ حقِ روشن اکراه نمی خواهد و این معنا چیزی است که حالش قبل از نزولِ حکمِ قتال و بعد از نزولِ آن فرق نمی کند. پس روشنائیِ حق امری است که در هر حال ثابت و نسخ نمی شود." (ص 526)


ج: چند نمونه از " کتاب آزادی در قرآن "

سید محمد علی ایازی محقق و مؤلّفِ کتاب " آزادی در قرآن " با استناد به آیاتی از قرآنِ کریم ، سخنان پیامبر (ص) و ائمه اطهار و نیز با ذکر دلایلِ عقلی و بیانِ مقتضیاتِ زمان، دهها دلیلِ آشکار در اثباتِ آزادیِ دین و بیان و عقیده در اسلام نقل کرده است که به چند نمونه از آن ذیلاً اشاره می شود :

1- تنوع و چندگانگی فکر و عقیده، طبیعیِ هر جامعه ای است و تقریباً گریزناپذیر است که در این جامعه افکار و عقاید و ادیان مختلفی وجود داشته باشد ... اضافه بر اینکه خداوند هم در نظام تکوین اسباب و مقدمات چندگونگی فکر و عقیده را فراهم کرده است و هیچ وقت از وسایلِ تکوینیِ اجباری برای انقیاد و مطیع کردن بندگان استفاده نکرده است. ( سید محمد ایازی ، آزادی در قرآن ، ص ،154 )

2- «آزاد گذاشتن افراد برای طرح عقاید خود –گرچه آن افکار مخالف و ضد دین باشد – خطر و ضرری برای دین ندارد و از نظر اسلام، نسبت به آن منع و تحذیری نرسیده است. تجربه بشری ثابت کرده، آنچه ضرر داشته، منع و جلوگیری ای بوده که به نام دین، حتی از عقاید غیر خلاف و جنگهای خانماسوز دینی و مذهبی شده و فکر جامعه را به انحطاط و ابتذال و تنگ نظریها سوق داده است.»

سپس در قسمتی دیگری از کتابش می نویسد: «اگر عقیده و فکری اشتباه و بر خلاف حق است، باز نباید مانع انتشار آن شد، زیرا باز گذاشتن دست مخالفان، نوعی تلاش و کوشش را از سوی معتقدان حق دامن می زند و زمینۀ رقابت فکری و فرهنگی و تبادل آرا را به وجود می آورد. در حالی که حذف کنندگان آن، باز به هر تقدیر زبان برده اند، چون اگر فضای بحث و گفتگو و حتی اصطکاک عقاید را آزاد می گذاشتند از برخورد حق و باطل چهره حق شفافتر دیده می شد ... امیر مؤمنان در این باره می فرماید: اضربوا بَعضَ الرأی بِبَعضٍ یَتَولَّدُ مِنهُ الصَّواب، امخضوا الرأیَ مخض السقاء. (یعنی) رأیها را برخی بر برخی دیگر عرضه کنید که رأی درست این گونه پدید می آید. همچون شیری که برای بیرون کردن کرۀ آن در میان مشک می ریزند و می زنند. »

«منعِ بیانِ عقیده ای به دلیلِ اطمینان بر بطلانش معارض با عقیدۀ گروه مخالف است که به حق بودن عقیده خود اطمینان دارد و از آنجا که در بخشی عظیم از مسائل انسانی و معارف الهی تفسیرهای متفاوت وجود دارد و حق با باطل ممزوج شده است، این احتمال جدی است که ممانعت از بیان، سدی بزرگ است در مقـابل شفاف کردن حق و منجر به تفسیر دلبخواهی از حـقایق خواهد شد. » ( همان ماخذ ،ص ،170 و 171)

«وانگهی شاید در گذشته ما می توانستیم از رواج فکر باطل جلوگیری و آن را محو و نابود کنیم و از انتشار آن ممانعت به عمل آوریم، و با نابود کردن کتاب یا رساله و یا به حبس انداختنِ قائل از گمراه کردن مردم جلوگیری کنیم. اما در عصر کنونی که ما در دهکده جهانی قرار گرفته ایم و ارتباطات آنچنان قوی و گسترده است، این جلوگیری نه تنها مؤثر نیست که چه بسا موجب رونق باطل و تقویتِ آن خواهد شد. بنابراین در شرایط فعلی تنها راه برخورد با افکار منحرف فکری و مقابله علمی است اگر نگوییم این روش همیشه مؤثر است. امیر مؤمنان در جمله ای می فرماید: "توانایی آن کسی که به سراغ دلیل و استدلال می رود، بیش از توانایی کسی است که قدرت و ابزار سیاسی و نظامی دارد و آن را به کار می گیرد" 1 ... فقهای بزرگ گذشته ما همواره شعارشان این بوده "نحن ابناء الدلیل"2 ما فرزندان دلیل و برهان هستیم و تنها چیزی که ما را قانع می کند مدرک و دلیل است. وقتی بزرگان دینی شعارشان چنین بوده است چگونه می توانیم جامعه را با منع و تشدید قانع کنیم و از طرف آنها قیمومیت کنیم و حق تشخیص را از مردم سلب کنیم.» (همان ماخذ ،ص ،215 و 216)

8- « اما این سخن نیز نمی تواند درست باشد، زیرا به صرف اینکه بعضی از مردم گمراه می شوند و یا به علت قصور فهم دچار اشتباه می گردند ما نمی توانیم از حقِ بیانِ کسی جلوگیری کنیم، چون این عمل دلیل می خواهد، و مشکلِ اشخاص به خودشان مربوط است. ما نمی توانیم به این دلیل که کسی منحرف می شود و خود دارای قصورِ فهم است، مانعِ حرفِ حقِ کسی شویم ... بنابراین اگر انتشار مطالبِ حقی به دلیلِ بدفهمیِ دیگران منجر به گمراهیِ کسی می شود، ما نمی توانیم به این دلیل مانع انتظار آن شویم و افراد باید مشکلِ خودشان را خودشان حل کنند و اینکه فرد به خاطر نوشته حقی یا غیر باطلی منحرف می شود دیگر به گوینده و نویسنده آن ارتباطی ندارد، چنان که به جامعه هم مربوط نمی شود.» ( همان ماخذ ،(226 و 227)

«وقتی از آزادیِ بیان، اندیشه و ابراز عقیده در مسائلِ فکری و سیاسی بحث می شود، منظور آزادی مخالفان است، وگرنه اگر کسی موافق با اندیشۀ جامعه سخن گفت یا از اکثریت دفاع کرد، این آزادی دارای ارزش نیست. اینکه در جامعه عده ای به نفعِ صاحبانِ قدرت سخن بگویند یا به مخالفان هر چه می خواهد بگویند و مخالفان هم نتوانند پاسخی بدهند دلیل بر آزادی نیست. منظور از آزادی، قدرت و اختیار عقیده، و انتشار آن در فضای مخالفِ قدرتِ حاکم است. موافقِ قدرت، سخن گفتن نیاز به آزادی ندارد. زیرا مانعی برای او وجود ندارد. بر سریر قدرت سخن گفتن امنیت و حمایت نمی خواهد این مخالف است که در اقلیت و بر خلافِ جریانِ حاکم قرار دارد و لذا نیاز به امنیت جانی و مالی و عرضی برای سخن گفتن و ابراز اندیشه خود دارد.» (همان ماخذ ،ص ،24 و 25)

«مردم اصولاً حق حیات و آزادی دارند و هر عقیده ای برای صاحبانش محترم است، به همین دلیل، مخالف می تواند از عقیده خود دفاع کند و آن را برای دیگران بیان کند. آزادی اجتماعی به معنای برخورداری از نوعی قدرتِ تحتِ حمایتِ جامعه برای ابرازِ عقیده و اندیشه است. از این روی می توان آزادی را نوعی حقِ انسانی تلقی کرد.» ( همان ماخذ ،ص 32)


« وقتی سخن از آزادی بیان می رود به این معنا نیست که آن سخن در داخل محدوده اندیشۀ اسلامی باشد، بلکه به تعبیر شهید مطهری افراد هر جور که می خواهند بیاندیشند و هر جور می خواهند عقیده خود را ابراز کنند. از این جهت اسلام محدودیت قائل نشده و نگران طرح عقاید انحرافی در جامعه هم نیست.» ( همان ماخذ ،ص ،197 و 198)


اگرچه نویسنده محترم برای مخالفین نیز حقِّ آزادیِ بیان قائل شده است ولکن باید اذعان نمود که آئین بهایی نه تنها مخالفِ اسلام نیست بلکه همانطور که بارها عرض شد بهائیان، دیانت مقدس اسلام را به عنوان یکی از ادیان بزرگ الهی قبول دا شته و پیوسته – با همه ی اذیت و آزاری که ازبعضی از مسئولینِ جمهوری اسلامی متحمل شده و می شود – از حقایقِ عالیه آن که در دوره ای از تاریخ ِبشریت ، تمدّنِ عظیم ِاسلامی رابنیان نهاده است ، دفاع نموده و می نماید .


در نامه بعدی به ذکر نظریات ِعلما و محققین ِ مذهب سنّی که بالغ بر یک میلیارد نفر می باشند مبادرت خواهم نمود .
1 - «قوۀ سطلان الحجۀ اعظم من قوه سلطان القدرۀ»


2 - استادی، رضا، سی مقاله فقهی اخلاقی اجتماعی، ص 193

کمیته گزارشگران حقوق بشر

سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )

  سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم بحران‌های بی‌پایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانه‌ای تبدیل کرد...