۱۳۹۰ فروردین ۲۷, شنبه

پدر مهدی خدایی: فرزندم حاضر نشده است درخواست عفو را امضا کند




پدر مهدی خدایی، در جریان دیدار و دلجویی گروهی از دانشجویان و فعالان دانشجویی از خانواده این دانشجوی زندانی، ضمن بیان اینکه "مهدی حاضر نشده است درخواست عفو را امضا کند و به ما گفته من جرمی مرتکب نشده ام که بخواهم درخواست بخشش کنم"، خاطرنشان کرد "یک روز ما درب زندان اوین را شکستیم و زندانیان سیاسی را آزاد کردیم، اما امروز پسر خودم در همین زندان اوین محبوس است."

به گزارش منابع خبری جرس، در جریان دیدار گروهی از دانشجویانِ دانشگاه آزاد با خانواده این فعال دانشجویی دربند، وضعیت روحی پدر و مادر مهدی حاکی از تالم بسیار آنان بود، اما سخنان آنها نشان دهندۀ مقاومت پسرشان در جریان ٩ ماه فشار و شکنجه در بند دو الف بود. بر اساس این گزارش، پدر مهدی از روز بازداشت پسرش می گوید "از اینکه با توجه به اتفاقات گویا مهدی می دانسته که ممکن است بازداشت شود ولی اصلا بروز نمی داده است."پدر مهدی خدایی در ادامه از مراجعات اولیه خود در مقابل زندان اوین سخن گفته و خاطرنشان می کند "روز اولی که جلوی اوین رفتیم، خیلی بد با ما برخورد کردند. می گفتند باید بچه هایتان رh درست تربیت می کردید که کار به اینجا نکشد. همhن جا دلم یک لحظه گرفت و پیش خودم گفتم این اوین رh ما یک روزی درش رh شکستیم و رفتیم داخل تا زندانیان سیاسی رh آزاد کنیم و امروز پسر خود من توی زندان اوین است."پدر مهدی همچنین از صبوری فرزند زندانیش سخن می گوید و می افزاید "مهدی حاضر نیست برای اینکه مرخصی دریافت کند، تلاش کند و به کسی رو بیندازد، همچنین با اینکه بارها برای گرفتن تخفیف و بخشش گفته بودند درخواست عفو کنید، مهدی حاضر نشد نامه عفو را امضا کند و گفته بود من جرمی مرتکب نشدم که بخواهم در خواست بخشش کنم."پدر مهدی در ذکر خاطره ای از روز دادگاه پسرش گفت "قاضی مقیسه بعد از دادگاه رو کرد به من و گفت: این پسرت در هدفش قوی است. زیر بار هم نمی رود که اشتباه کرده است و کاری هم از دست ما بر نمی آید و می دانم که اگر اعدامش هم کنیم از حرفش کوتاه نخواهد آمد. "در این دیدار، دوستان مهدی در برابر بغض و نگرانی مادر مهدی که گفت نمی تواند هفت سال دوری از پسرش را تحمل کند، اطمینان دادند که "کار به هفت سال نمی کشد."سپس یکی از دانشجویان نیز با اشاره به سوابق فعالیت های دانشجویی مهدی در دانشگاه و اینکه به خاطر همین فعالیت ها دو ترم از تحصیل محروم شده است عنوان می دارد: "مهدی بر گردن همه ما دانشجویان دانشگاه آزاد حق دارد. او شرف دانشجویان دانشگاه آزاد است."در پایان نیز پدر مهدی ضمن تشکر از دوستان مهدی از ایشان می خواهد تا هر یک یادگاری و جملاتی را برای مهدی بنویسند و خاطرنشان می کند که خبر این دیدار را در روز ملاقات به گوش مهدی خواهد رساند. مهدی خدایی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد شهر ری بود که در ایام تحصیل با دو ترم محرومیت از تحصیل مواجه شد. مهدی خدایی پیش از این نیز یکبار به مدت ٣٨ روز در تابستان ٨٧ بازداشت و در انفرادی های بند ٢۰٩ زندان اوین به سر برده بود، که در این پرونده با محکومیت چهار سال زندان از سوی قاضی صلواتی مواجه شد.وی بار دیگر در تاریخ ۱٢ اسفند ٨٨، بازداشت شد، که از ابتدای بازداشت در بند دو الف زندان اوین تحت شکنجه و فشار شدید برای قبول اتهامات واهی قرار گرفت و تا مدت ها از حق ملاقات و تماس با خانواده ی خود نیز محروم بود. در این پرونده نیز مهدی با محکومیت سه سال زندان از سوی قاضی مقیسه مواجه گشت، تا اینکه سر انجام در تاریخ ٢٩ آذر ٨٩، به بند ٣۵۰ زندان اوین منتقل گشت.این فعال دانشجویی، در مجموع دو پرونده به هفت سال حبس محکوم شده است.

تشکیل کمیته‌‌ رسیدگی به وضعیت دراویش زندانی

در پی دستگیری و بازداشت همزمان هشت نفر از دراویش نعمت‌اللهی گنابادی در شهرهای قوچان، گناباد و بیدخت، کمیته‌ی ِ رسیدگی به وضعیت دروایش زندانی تشکیل شد.
به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور، این کمیته در نخستین بیانیه خود ضمن یاد کردن از بعضی مبانی فکری مکتب درویشی، خود را فارغ از هر گونه گرایش‌ سیاسی دانسته و مهم‌ترین اهداف این کمیته را حمایت از حقوق قانونی دراویش در‌بند، رسیدگی به وضعیت معیشتی و اقتصادی خانواده‌های آنها و انتشار اخبار مربوط به زندانیان درویش، عنوان کرده است.
متن کامل بیانیه کمیته رسیدگی به وضعیت دراویش زندانی :
بیانیه کمیته رسیدگی به وضعیت دراویش زندانی

من از بازوی خود دارم بسی شکر که زور مردم‌آزاری ندارم
بارها دراویش گنابادی اعلام و به متصدیان امور تذکر داده‌اند، درویشی، مکتب معرفت و عشق و محبت و آیین برادری، برابری وصلح کل و بیزار از دخالت در سیاست اخلاق‌گریز و قانون‌ستیز است. درویشی از آن‌ رو که برای مقام آدمیت تقدس قائل است، رفتار خشونت‌آمیز و ستم و تعدی به حقوق انسانی احدی را قابل قبول نمی‌داند و ظلم حکومت‌ها و صاحبان قدرت علیه مردم ، خصوصاً به دلیل تفکر و

اعتقاداتشان را نشانه جهل و بی‌خردی می‌داند. درویشان بر این اعتقادند که قبول ستم ،مشوق ستمگر و همراهی با اوست و دفاع
از حقوق الهی و انسانی خویش و دیگران وظیفه و امری فطری، وجدانی وعقلانی است.
متأسفانه در ادامه تضییع حقوق شهروندی دراویش طریقت نعمت‌اللهی گنابادی در سال‌های اخیر، روز چهارشنبه 24 فرودین ماه 1390 تعداد 8 تن از برادران ایمانی ما آقایان عبدالرضا کاشانی، شکرالله حسینی، علیرضا عباسی، علی کاشانی‌فر، محمد مروی، نظرعلی مروی و مهندس ظفرعلی مقیمی که در دادگاه‌های قرون وسطایی محکوم به 5 ماه حبس، 50 ضربه شلاق و یک‌سال تبعید به مناطق محروم شده بودند، در شهرهای بیدخت، گناباد و قوچان در اقدامی هماهنگ و همزمان توسط مأمورین امنیتی و انتظامی دستگیر و روانه زندان شدند.
پس از این واقعه تأسف‌انگیز، در حرکتی خودجوش و مستقل و فارغ از گرایش‌های سیاسی و در راستای وظایف انسانی و ایمانی، کمیته رسیدگی به وضعیت دراویش زندانی، برای همدلی و همراهی با برادران غیور دربند و حمایت همه جانبه از خانواده‌های مظلوم آنها وهمچنین اطلاع رسانی شفاف، تشکیل شد
.
اهم اهداف این کمیته :
1- حمایت و معاضدت‌های حقوقی و قانونی از دراویش زندانی
2- رسیدگی به وضعیت معیشتی و اقتصادی خانواده‌های زندانیان
3- انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به زندانیان و خانواده‌های آن‌ها


نشانی این کمیته : فیس بوک : http://www.facebook.com/home.php


انتقال شهروند بازداشتی مهابادی به زندان مرکزی ارومیه

براساس اخبار رسیده علی افشاری شهروند بازداشتی اهل مهاباد، به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.
به گزارش آژانس خبری موکریان، این شهروند مهابادی که در آذرماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به علت زخمی بودن در هنگام بازداشت، مدتی را در بیمارستان بستری شده بود اخیراً به بند عمومی زندان ارومیه انتقال یافته است
گفته می شود افشاری که در دوران بازداشت از ملاقات محروم بوده به همکاری با احزاب غیرقانونی متهم شده است.

رضا خندان، همسر نسرین ستوده: چون گفته بودند حکم ۱۱ سال را در تجدید نظر به او خواهند داد از تجدید نظر خودداری کرد

 رضا خندان درخصوص دلایل اعلام انصراف خانم ستوده برای پیگیری اعتراضشان در دادگاه تجدید نظربه کمپین گفت: « به او گفته اند که در دادگاه تجدید نظر هم همین حکم ۱۱ سال حبس را برایت خواهیم گرفت و چون یکبار دیگر هم، یعنی قبل از دادگاه بدویش بازجویان به او گفته بودند که نمی گذاریم کمتر از ده سال حبس برایت صادر شود و بعد در دادگاه بدوی معلوم شد آنها آنقدر قدرت دارند که رای قاضی را بگیرند و حرفشان را پیگیری کنند، خانم ستوده هم گفتند تلاش ما بیهوده است و دیگر پیگیری نمی کنیم.
رضا خندان، همسر نسرین ستوده،حقوقدان و فعال حقوق بشر همزمان با انتشار خبر اعطای جایزه انجمن قلم آمریکا به این وکیل در بند به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت با توجه به اینکه به خانم ستوده گفته شده بود که حکم دادگاه تجدیدنظر هم مانند حکم داده بدوی یعنی ۱۱ سال زندان خواهد بود وی از تجدید نظر صرف نظر کرده است.

آقای خندان ضمن اظهار خوشحالی نسبت به اعطای جایزه مزبور به کمپین گفت: « در آخرین دیداری که با خانم ستوده داشتم یعنی در پنجشنبه هفته گذشته ایشان گفتند که در تاریخ ۲۰ فروردین ماه نامه ای به رییس دادگاه انقلاب نوشته اند و به طور کلی اعلام انصراف از اعتراض به رای دادگاه بدوی شان کرده اند. و دیگر ایشان و وکلایشان پیگیر اعتراضشان نخواهند بود. با توجه به این موضوع اگر انصراف خانم ستوده پذیرفته شود همین حکم ۱۱ سال حبسی که در دادگاه بدوی صادر شده حکم قطعی ایشان تلقی می شود.»

رضا خندان درخصوص دلایل اعلام انصراف خانم ستوده برای پیگیری اعتراضشان در دادگاه تجدید نظرگفت: « به او گفته اند که در دادگاه تجدید نظر هم همین حکم ۱۱ سال حبس را برایت خواهیم گرفت و چون یکبار دیگر هم، یعنی قبل از دادگاه بدویش بازجویان به او گفته بودند که نمی گذاریم کمتر از ده سال حبس برایت صادر شود و بعد در دادگاه بدوی معلوم شد آنها آنقدر قدرت دارند که رای قاضی را بگیرند و حرفشان را پیگیری کنند، خانم ستوده هم گفتند تلاش ما بیهوده است و دیگر پیگیری نمی کنیم. »

همسر نسرین ستوده با اشاره به اینکه پس از گذشت چند ماه از دادگاه های بدوی خانم ستوده گفت: « پس از اینهمه مدت هنوز شعبه دادگاه تجدید نظر اتهام اصلی همسرم مشخص نشده است و علیرغم مراجعه های مکرر خانم پراکند، یکی از وکلای همسرم به دادگاه انقلاب هنوز شعبه دادگاه تجدید نظر او اعلام نشده است. همچنین حکم دادگاه بدوی اتهام دیگر همسرم که مربوط به بدحجابی ایشان بود هم پس از گذشت چند ماه هنوز مشخص نشده است.»

رضا خندان در خصوص ملاقات های همسرش گفت: « بدترین قسمت ملاقات این است که بچه ها با ماموران برای ملاقات مادرشان فرستاده می شوند و علیرغم درخواست های ما هیچ وقت به ما اجازه داده نشده که ما بچه ها را تا جایی که مادرشان است ببریم و برگردانیم. خود من هم پس از گذشت هشت ماه که از بازداشت همسرم می گیریم نتوانستم یکبار ملاقات حضوری بگیرم. ملاقات های بچه ها هم کوتاه و چند دقیقه ای است.»

رضا خندان در خصوص وضعیت جسمی و روحی همسرش گفت: « حال روحیش خوب است، از نظر جسمی هم هیچ وقت گله ای نداشته اند فقط این بار به اصرار من گفتند که بینایشان مشکل پیدا کرده وتقاضا برای معاینه پزشک کرده اند که تا این لحظه با آن موافقت نشده است.»
همسر نسرین ستوده در خصوص هم بندی های او نیز گفت: « همچنان ایشان در بند ۲۰۹ هستند، اکثر وقت ها با یک نفر دیگر هم بندند، البته در تعطیلات عید روزی هم بندی او را جدا می کنند که ایشان هم دست به اعتصاب غذا می زند و دوباره از روز بعد هم بندی دیگر برایش می آورند. اکثر هم بندی هایش جرم غیرسیاسی داشته اند اما خانمی که الان با همسرم است اتهامش سیاسی است.
نسرین ستوده روز شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ بر اساس احضاریه ای به دادسرای اوین مراجعه کرد که همانجا بازداشت و روانه زندان اوین شد. او یکشنبه ۱۹ دی ماه ۸۹ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر به ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. او پس از گذشت هشت ماه از بازداشتش بدون یک روز مرخصی در زندان اوین به سرمی برد. او دارای دو فرزند خردسال است.

انتقال بهزاد ذبیحی شهروند بهایی به زندان تنکابن

بهزاد ذبیحی ماهفروزکی بامداد شنبه ۲۱ فروردین ماه طی مراجعه به ستاد خبری اطلاعات ساری به جهت پاسخگویی به برخی سوالات بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات ساری منتقل شده بود.

به گزارش «رهانا» سامانه خبری «خانه حقوق بشر ایران» با وجود پیگیری‌های مکرر خانواده ایشان، هنوز اتهام وی به خانواده‌اش ابلاغ نشده است. انتقال ایشان از ساری به تنکابن در حالی واقع شد که دادستان ساری قرار آزادی ایشان را به وثیقه تبدیل کرده بود.
این شهروند بهایی پیشتر نیز در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۸۹ به مدت ۵ روز بازداشت و سپس با تودیع وثیقه از زندان آزاد شده بود.

آزادی سه تن از شهروندان بهایی به قید وثیقه

دو تن از این شهروندان به نام های حمید جهانگیری و شجاع الدین جهانگیری اهل همدان و پیمان قیامی از بهاییان اهل کرمانشاه هستند.
به گزارش «رهانا»، سامانه خبری خانه حقوق بشر ایران، پیمان قیامی در تاریخ ۱۹ فروردین ماه به دلیل پاسخگویی به برخی سوالات در منزل خود بازداشت شده بود و حمید و شجاع الدین جهانگیری نیز چندی پیش بازداشت شده بودند که هر سه این شهروندان بهایی روز سه شنبه ۲۳ فروردین با قرار وثیقه ۲۰ میلیون تومانی آزاد شدند.
این در حالی است که در هفته گذشته چند تن دیگر از شهروندان بهایی نیز در شهر ساری و دیگر شهرها بازداشت شده اند.

آخوند علم‌الهدی:دولت نباید زنان با لباس​های چسبان آرایش کرده را تحمل کند



منبع حکومتی:امام جمعه مشهد از تاخیر در برخورد با بدحجابی به بهانه فرهنگ سازی و گذشت زمان انتقاد کرد.


به گزارش ایسنا آیت‌الله علم‌الهدی در بخشی از خطبه​های امروز نماز جمعه این شهر به آغاز ایام فاطمیه اشاره کرد و افزود: در این ایام تنها اشک ریختن و محزون بودن کافی نیست؛ بلکه باید سعی کنیم سیره حضرت زهراء(س) را به صورت عملی در جامعه پیاده کنیم که این سیره چیزی جز حجاب و عفاف دختران و زنان جامعه نیست.


وی تصریح کرد: وجدان ما نمی‌پذیرد که در و دیوار شهر به مناسبت این ایام سیاهپوش شوند، اما در کنار این عزاداری‌ها عده‌ای با بی‌بند و باری و بدحجابی به دهه فاطمیه دهن‌کجی کنند.


وی ادامه داد: رفتار زنان و دخترانی که با لبا‌س​های چسبان و صورت‌های آرایش‌کرده و موهای بیرون ریخته در خیابان‌ها ظاهر می‌شوند، اهانت به دهه فاطمیه و عزاداران است که نه مردم آن را تحمل می‌کنند و نه دولت باید تحمل کند.


امام جمعه مشهد افزود: عده‌ای با بیان اینکه مقابله با بدحجابی به فرهنگ‌سازی و گذشت زمان نیاز دارد، برخورد با این افراد را به تاخیر می‌اندازند حال آنکه این رفتارها اهانت به حضرت زهراء(س) و مردم است.


وی خاطرنشان کرد: در کشورهایی که مدعی حقوق بشر هستند، رعایت حجاب و پوشش‌های اسلامی در مکان​های عمومی جرم محسوب می‌شود و خاطیان باید جریمه بپردازند و وقتی ما می‌گوییم عده‌ای با این بی‌حجابی خود، جوانان پاک جامعه را به گمراهی و بی‌دینی می‌کشانند، می‌گویند باید با برخورد‌های فرهنگی مشکل را برطرف کرد که این نشدنی است.



برگرفته از خبرآنلاین

درخواست برای تحریم احمدی نژاد و ۲۵ تن از مقامهای رژیم

عده ای از سناتورهای آمریکایی خواستار شناسایی محمود احمدی نژاد و ۲۵ تن از مقامهای نظام بعنوان ناقضان حقوق بشرشدند

چهار تن از سناتورهای آمریکایی با ارسال نامه ای به هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آن کشور ، خواستار آن شدند که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی و ۲۵ تن از مسئولان کنونی و سابق نظام رسما ًبعنوان ناقضان حقوق بشر اعلام شوند.

به گزاش رادیو فردا ، مارک ِکرک و جون کایل ، سناتورهای جمهوریخواه ، کریستن گیلیبران ، سناتور دموکرات و جو لیبر من ، سناتور مستقل، در نامه خود از خانم کلینتون خواسته اند فورا تحقیقاتی را برای قرار دادن نام ۲۵ نفر از مقامات جمهوری اسلامی در لیست ناقضان حقوق بشر آغاز کند.

در آغاز هفته جاری اتحادیه اروپا ۳۲ تن از مقامات کنونی و سابق جمهوری اسلامی را بعنوان ناقضان حقوق بشر معرفی کرد. این مقامات ایرانی از این پس نمیتوانند به ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا سفر کنند و تمام دارائیها و اموالشان در اتحادیه اروپا هم مسدود خواهد شد.

...........

خبر قبلی :

انتشار فهرست مقام های سرکوبگر رژیم اسلامی تحت تحريم اتحادیه اروپا


به دنبال تصميم اتحاديه اروپا برای تحريم ۳۲ مقام و مسئول جمهوری اسلامی به دليل نقض حقوق بشر در اين کشور، اين اتحاديه روز پنجشنبه نام و مشخصات اين افراد را منتشر و از کشورهای عضو خواست تا از ورود آنها به خاک خود جلوگيری کنند.




در فهرست منتشره اتحاديه اروپا نام ۱۳ فرمانده نيروهای امنيتی و انتظامی جمهوری اسلامی و ۱۹ قاضی و مقام قضايی که در سرکوب‌های دو سال اخير در ايران و صدور احکام زندان و اعدام برای معترضان دست داشته‌اند به چشم می‌خورد.




شورای تصميم‌گيری اتحاديه اروپا روز ۲۳ فرودين ماه در واکنش به نقض حقوق بشر از سوی مقام‌های ايران ۳۲ مقام مسئول در نظام جمهوری اسلامی را تحت تحريم‌های مالی و ممنوعیت سفر به اين اتحاديه قرار داد.




بر اساس اين مصوبه، کشورهای عضو موظف شده‌اند که اقدام‌های لازم برای جلوگيری از ورود اين افراد به خاک خود يا عبور آنها از اين کشورها به مقصدهای ديگر به عمل آورند.




همچنين اعضای اتحاديه اروپا بايد تمام منابع مالی و اقتصادی متعلق به افراد مورد تحريم را توقيف و ضبط کنند.




اتحاديه اروپا تأکيد کرده است که وضعيت حقوق بشر در ايران طی دو سال گذشته وخيم‌تر شده و ۳۲ مقام و مسئولی که نام آنها در فهرست اين اتحاديه آمده است در آزار و اذيت، شکنجه، زندان و اعدام فعالان مدنی، دانشجويان، اقليت‌های مذهبی و متهمان زير سن قانونی دست داشته‌اند.




فهرست اتحاديه اروپا به شرح زير است:




۱. اسماعيل احمدی‌مقدم: فرمانده نيروی انتظامی جمهوری اسلامی. نيروهای تحت امر وی حملات وحشيانه‌ای بر ضد اعتراض‌های مسالمت‌آميز مخالفان صورت داده‌اند و شب ۱۵ ژوئن ۲۰۰۹ به کوی دانشگاه تهران هجوم بردند.




۲. حسين الله‌کرم: رئيس گروه انصار حزب‌الله و سرهنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. وی از پايه‌گذاران انصار حزب‌الله بوده که مسئول خشونت‌های بی‌سابقه برای سرکوب اعتراض‌های دانشجويی در سال ۱۹۹۹، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۹ است.




۳. عبدالله عراقی: معاون نيروی زمينی سپاه. وی مسئول مستقيم سرکوب تمام اعتراض‌های سال ۲۰۰۹ ايران است.




۴. علی فضلی: معاون فرمانده بسيج و فرمانده سابق سپاه سيدالشهدای استان تهران (تا فوريه ۲۰۱۰). سپاه سيدالشهدا مسئول امنيت استان تهران است و نقش کليدی در سرکوب وحشيانه اعتراض‌های سال ۲۰۰۹ ايفا کرد.




۵. حسين همدانی: فرمانده سپاه محمد رسول‌الله از سال ۲۰۰۹. سپاه محمد رسول‌الله امنيت تهران بزرگ را برعهده دارد و نقش اساسی در سرکوب‌های خشونت‌بار سال ۲۰۰۹ داشته است. اين سپاه همچنين اعتراض‌های روز عاشورا در دسامبر ۲۰۰۹ و پس از آن را سرکوب کرد.




۶. محمدعلی جعفری (عزيز جعفری): فرمانده‌کل سپاه پاسداران. سپاه و قرارگاه ثارالله از سوی محمدعلی جعفری فرماندهی می‌شوند. وی در انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸ به طور غير قانونی دخالت کرد و نقش مهمی در بازداشت و دستگيری فعالان سياسی و همچنين سرکوب اعتراض‌های خيابانی داشت.




۷. علی خليلی: فرمانده سپاه پاسداران و مسئول واحد درمانی قرارگاه ثارالله. وی با ارسال نامه‌ای به وزارت بهداشت جمهوری اسلامی در روز ۲۶ ژوئن ۲۰۰۹، از آن خواست تا هيچگونه سند يا گواهی پزشکی برای مجروحان و کسانی که به دليل اعتراض‌های خيابانی بستری می‌شدند صادر نکند.




۸. بهرام حسينی مطلق: فرمانده سپاه سيدالشهدای استان تهران.




۹. محمدرضا نقدی: فرمانده بسيج. وی به عنوان فرمانده بسيج از اين نيروها برای سرکوب خشونت‌بار اعتراض‌های روز عاشورا سوء استفاده کرد که در نتيجه اين خشونت‌ها، ۱۵ نفر کشته و صدها نفر نيز بازداشت شدند. وی پيش از انتصاب به عنوان فرمانده بسيج در اکتبر سال ۲۰۰۹، مسئول امور اطلاعاتی اين نيرو بود که از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات بازجويی می‌کرد.




۱۰. احمدرضا رادان: معاون فرمانده پليس امنيت ايران. وی که از سال ۲۰۰۸ به اين سمت منصوب شده است مسئول ضرب و شتم، قتل، بازداشت‌های خودسرانه و دستگيری معترضان است.




۱۱. عزيزالله رجب‌زاده: فرمانده پيشين نيروی انتظامی تهران بزرگ (تا ژانويه ۲۰۱۰). وی به عنوان فرمانده نيروی ضربتی پليس تهران بزرگ، بالاترين فرمانده متهم در پرونده کشته شدن بازداشت‌شدگان در کهريزک است.




۱۲. حسين ساجدی‌نيا: فرمانده نيروی انتظامی تهران، معاون سابق پليس امنيت ايران که مسئوليت عمليات نيروی انتظامی را بر عهده دارد. وی متهم به همکاری با وزارت اطلاعات در اقدام‌های سرکوبگرانه در پايتخت ايران است.




۱۳. حسين طائب: فرمانده سابق بسيج (تا اکتبر ۲۰۰۹). وی در حال حاضر معاون فرمانده سپاه در امور اطلاعاتی است. نيروهای تحت امر وی در ضرب و شتم وسيع، کشتار، بازداشت و شکنجه معترضان دست دارند.




۱۴. سيدحسن شريعتی: رييس دادگاه انقلاب مشهد. محاکمه‌های فوری زير نظر وی پشت درهای بسته انجام می‌شد، بدون اينکه متهمان از حقوق اولیه برخوردار باشند. متهمان در اين دادگاه تحت فشار و شکنجه مجبور به اعتراف می‌شدند. اين دادگاه بدون طی کردن مراحل قانونی و دادرسی عادلانه احکام وسيع اعدام صادر کرده است.




۱۵. قربانعلی دری نجف‌آبادی: دادستان کل کشور تا سپتامبر سال ۲۰۰۹ (وزير اطلاعات دولت محمد خاتمی). وی در مقام دادستانی کل کشور دستور برگزاری دادگاه‌های فرمايشی را پس از اعتراض‌های اوليه به نتايج انتخابات رياست جمهوری صادر کرد. در اين دادگاه متهمان از حقوق اولیه و دسترسی به وکيل محروم بودند. وی همچنين مسئول آزار و اذيت‌های رخ داده در کهريزک است.




۱۶. حسن حداد(الياس حسن زارع دهنوی): قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران. وی مسئول پرونده بازداشتی‌های پس از انتخابات و ارعاب خانواده‌هايشان برای وادار کردن آنها به سکوت است. حسن حداد از افرادی است که دستور فرستادن بازداشتی‌ها به کهريزک را صادر کرده است.




۱۷. حجت‌الاسلام سيدمحمد سلطانی: قاضی دادگاه انقلاب در مشهد. محاکمه‌های فوری زير نظر وی پشت درهای بسته انجام می‌شد، بدون اينکه متهمان از حقوق اولیه برخوردار باشند. متهمان در اين دادگاه تحت فشار و شکنجه مجبور به اعتراف می‌شدند. اين دادگاه بدون طی کردن مراحل قانونی و دادرسی عادلانه احکام وسيع اعدام صادر کرده است.




۱۸. علی اکبر حيدری‌فر: قاضی دادگاه انقلاب تهران. وی در محاکمه‌های پس از انتخابات مشارکت داشت.حيدری‌فر از سوی قوه قضاييه به دليل پرونده کهريزک مورد بازخواست قرار گرفت. وی از جمله افرادی است که دستور اعزام معترضان بازداشتی به کهريزک را صادر کرده بود.




۱۹. عباس جعفری دولت‌آبادی: دادستان تهران از سال ۲۰۰۹. دادستانی زير نظر وی عليه شمار زيادی از معترضان از جمله شرکت‌کنندگان در تظاهرات روز عاشورا (دسامبر ۲۰۰۹) اعلام جرم کرد. وی دستور تعطيلی دفتر مهدی کروبی در سپتامبر سال ۲۰۰۹، بازداشت ده‌ها فعال سياسی را صادر و فعاليت دو حزب سياسی اصلاح‌طلب را در ژوئن ۲۰۱۰ ممنوع کرد. اين دادستانی، معترضان را به محاربه متهم کرد که حکم آن مرگ است. دادستانی تهران همچنين دستگيری فعالان اصلاح‌طلب و حقوق مدنی و روزنامه‌نگاران را به عنوان بخشی از سرکوب‌های پس از انتخابات در دستور کار خود قرار داده است.




۲۰. محمد مقيسه (مشهور به ناصريان): قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران. وی يکی از دست اندرکاران پرونده‌های متهمان بازداشتی پس از انتخابات است. مقیسه در جريان محاکمه‌های ناعادلانه برای فعالان سياسی، اجتماعی، روزنامه‌نگاران، احکام طولانی مدت حبس و چندين حکم اعدام نيز برای برخی ديگر از اين فعالان صادر کرده است.




۲۱. غلامحسين محسنی اژه‌ای: دادستان کل کشور از سپتامبر سال ۲۰۰۹ و سخنگوی قوه قضاييه (وزير سابق اطلاعات در دولت اول محمود احمدی‌نژاد). زمانی که وی مسئوليت وزارت اطلاعات را در دوران انتخابات بر عهده داشت، عوامل اطلاعاتی زير نظر وی مأمور دستگيری، شکنجه و اخذ اعتراف‌های دروغين از صدها تن از فعالان، روزنامه‌نگاران، ناراضيان و سياستمداران اصلاح‌طلب بودند. علاوه بر اين، خانواده‌های افراد بازداشت‌شده هدف باج‌گيری، ارعاب و آزار و اذيت مأموران وزارت اطلاعات قرار داشته اند.




۲۲. سعيد مرتضوی: رئيس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و دادستان پيشين تهران تا ماه اوت ۲۰۰۹. وی به عنوان دادستان تهران احکام بازداشت صدها تن از فعالان، روزنامه‌نگاران و دانشجويان را صادر کرد. پس از اينکه نقش وی در کشته شدن سه تن از معترضان در کهريزک به اثبات رسيد در اوت ۲۰۱۰ از مقام خود کنار گذاشته شد.




۲۳. عباس پيرعباسی: قاضی شعبه ۲۶ و ۲۸ دادگاه انقلاب تهران. وی از مسئولان رسيدگی به پرونده‌های پس از انتخابات است و در جريان محاکمه‌های ناعادلانه بر ضد فعالان حقوق مدنی احکام طولانی مدت زندان و همچنين اعدام برای معترضان صادر کرده است.




۲۴. امير مرتضوی: معاون دادستان مشهد. محاکمه‌های فوری زير نظر وی پشت درهای بسته انجام می‌شد، بدون اينکه متهمان از حقوق اولیه برخوردار باشند. متهمان در اين دادگاه تحت فشار و شکنجه مجبور به اعتراف می‌شدند. اين دادگاه بدون طی کردن مراحل قانونی و دادرسی عادلانه احکام وسيع اعدام صادر کرده است.




۲۵. ابوالقاسم صلواتی: قاضی و رئيس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب. وی قاضی دادگاه‌های نمايشی معترضان انتخاباتی در تابستان ۲۰۰۹ است. وی برای برخی از سلطنت‌طلب‌ها که به دادگاه آورده شده بودند احکام اعدام صادر کرد. صلواتی برای بيش از يکصد زندانی سياسی، فعال حقوق مدنی و تظاهرکننده احکام طولانی مدت زندان صادر کرده است.




۲۶. اژدر ملک شريفی: رئيس دادگستری آذربايجان شرقی. وی مسئول محاکمه سکينه محمدی آشتيانی است.




۲۷. احمد زرگر: قاضی شعبه ۳۶ دادگاه تجديد نظر تهران. وی مسئول تأييد احکام حبس طولانی مدت و اعدام صادره عليه معترضان است.




۲۸. علی اکبر يساقی: قاضی دادگاه انقلاب مشهد. محاکمه‌های فوری زير نظر وی پشت درهای بسته انجام می‌شد، بدون اينکه متهمان از حقوق ابتدايی برخوردار باشند. متهمان در اين دادگاه تحت فشار و شکنجه مجبور به اعتراف می‌شدند. اين دادگاه بدون طی کردن مراحل قانونی و دادرسی عادلانه احکام وسيع اعدام صادر کرده است.




۲۹. مصطفی بزرگ‌نيا: رئيس بند ۳۵۰ زندان اوين. وی مسئول خشونت نامتعارف عليه زندانيان است.




۳۰. غلامحسين اسماعيلی: مسئول سازمان زندان‌های ايران. جرم وی همدستی در بازداشت وسيع معترضان سياسی و همچنين فراهم کردن پوشش برای آزار و اذيت زندانيان است.




۳۱. فرج‌الله صداقت: دستيار مديرکل سازمان زندان‌ها در تهران و رئيس سابق زندان اوين تا اکتبر ۲۰۱۰ است که در دوران رياست وی بر اين زندان، شکنجه اعمال می‌شده است. وی بارها زندانيان را مورد تهديد و فشار قرار داده است.




۳۲. محمدعلی زنجيری: معاون رئيس سازمان زندان‌ها که مسئول آزار و اذيت و محروم ساختن زندانيان از حقوق اوليه خود است. وی دستور داده بود که بسياری از زندانيان به سلول انفرادی منتقل شوند.


پارس دیلی نیوز

گزارشی از فضای امنیتی در اهواز

منابع خبری از بروز درگیری و ایجاد فضای امنیتی در مناطق عرب نشین شهر اهواز در ششمین سالگرد تظاهرات ۱۵ آوریل ۲۰۰۵ خبر می‌دهند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، «ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» منابع و فعالان محلی گزارش می‌دهند همزمان با سالگرد تظاهرات ۱۵ آوریل در این شهر که در اعتراض به برنامه دولت جمهوری اسلامی ایران برای تغییر بافت جمعیت استان به زیان اعراب، توسط نیروهای امنیتی و پلیس با قتل ۱۵ نفر و ده‌ها زخمی و صد‌ها دستگیری سرکوب شد، فضای امنیتی بر این مناطق حاکم شده است.محمد حسن فلاحیه‌زاده خبرنگار سابق العالم در این رابطه به هرانا گفت؛ امنیتی شدن شهر در مناطق عرب نشین به خصوص محله‌های زرقان، شیبان، الدایره، ملاشیه و صیاحی به چشم گزار شده است. همچنین گزارشاتی نیز حاکی است شب گذشته در محله‌های کوی علوی، منطقه خشایار درگیریهایی بین معترضین و نیروهای امنیتی روی داده است. لازم به ذکر است بعضی از منابع خبری از کشته شدن دست کم سه تن و بازداشت ده‌ها تن در طی اعتراضات شب گذشته خبر می‌دهند که تاکنون مستندی در این رابطه منتشر نشده است. هر چند باید اشاره داشت که طبق گزارشات آماری سال ۱۳۸۹ از موارد نقض حقوق اقلیت عرب در ایران به دلیل ضعف نهادهای مدنی تنها ۵ گزارش منتشر شده بود که نشانگر کم توانی و دشواری مستند سازی نقض حقوق بشر در این مناطق است.

نامه نسرین ستوده به دخترش مهراوه: تو به مانند من طاقت آوردی

تغییر برای برابری - همزمان با اعلام جایزه پن امریکا به نسرین ستوده که به خاطر دفاع ازحق آزادی بیان به او اهدا می شود، نامه نسرین ستوده به دخترش مهراوه را دریافت کردیم. نامه را در زیر می خوانید:

مهراوه عزيز دلم!دختر افتخار آفرينم!

از بند 209 زندان اوين برايت سلام و آرزوي سلامتي مي‌فرستم. از سبد سلام‌هايم نگراني‌ها، دلتنگي‌ها و اشك‌هايم را برمي‌دارم تا سبدم سرشار از سلام و سلامتي براي تو و برادر عزيزت باشد.

شش ماه است از شما كودكانم دور مانده‌ام. در اين مدت تنها امكان چند بار ملاقات با شما را در حضور ماموران امنيتي داشته‌ام. در اين مدت حتي امكان ارسال نامه‌اي يا دريافت عكسي از شما يا حتي ملاقاتي آزادانه و بدون شرايط امنيتي را نداشته‌ام و تو نمي‌داني چه غمي بر دلم چنگ مي‌زد هر بار كه مي‌ديدم در چه شرايطي بايد با شما ملاقات كنم . . .

هر بار پس از ملاقات و هر روز و هر روز در جدال با خويشتن از خود پرسيده‌ام آيا حقوق كودكان خود را رعايت كرده‌ام؟ و تو نمي‌داني چقدر نياز داشتم تا مطمئن شوم تو كودك نازنينم كه به عقل و درايت‌ات ايمان دارم، مرا متهم به نقض حقوق كودكانم نمي‌كني.

مي‌داني مهراوه جان، اصلا از روز اول بازداشتم به تو و برادرت و حقوق‌تان مي‌انديشيدم و براي تو به دليل سن و سال‌ات بيشتر نگران بودم. نگراني از طاقت‌ات و قضاوت‌تو، نگراني از روحيه‌ات و بالاتر از همه، نگراني از پذيرش اين موضوع توسط دوستان و همكلاسي‌هايت. اما ديري نگذشت كه ابرهاي ترديد و دودلي رخت بربستند و من دانستم هيچ يك از آن نگراني‌ها واقعيت ندارند و من، نه، ما توانستيم محكم بر جاي خويش بايستيم . . .

تو به مانند من طاقت آوردي، در پاسخ به صحبتم كه گفتم: "دخترم يك زماني فكر نكني كاري كردم كه شايسته‌ي چنين مجازاتي باشم و فكر شما نبوده‌ام" و بعد با اطمينان به تو گفتم: "همه‌ي كارهايم قانوني بوده است" به مهرباني با دست‌هاي كودكانه‌ات صورتم را نوازش كردي و به من اطمينان دادي كه: "مي‌دانم مامان . . . مي‌دانم" و من آن روز از كابوس قضاوت فرزندانم رها شدم.

دخترم ! نگراني‌هايم بابت رابطه تو و همكلاسي‌هايت نيز كاملا اشتباه بود، زيرا هميشه نسل جديد، زودتر از پدر و مادرها به خرد و انديشه‌ورزي مي‌رسند . . .

و اين چنين بود كه من از همه‌ي نگراني‌ها خلاص شدم و محكم و استوار بر خانه اولم ايستادم . . . .

اين ايستادگي را بيش از همه، مديون تو و پدرت هستم.

مهراوه عزيز دلم !

بگذار كمي از خاطرات خوش‌مان برايت بگويم. بارها شبها موقع خواب در زندان به يادم مي‌آيد چگونه تو را خواب مي‌كردم. در ميان لالايي‌هاي مختلف و شعرهاي متفاوتي كه برايت مي‌خواندم. "پريا" را خيلي دوست داشتي. شب‌ها موقع خواب "پريا" را مي‌خواستي و من شروع مي‌كردم:

يكي بود يكي نبود

زير گنبد كبود

لخت و عور، تنگ غروب سه تا پري نشسته بود. . . .

دخترم !

يكي از مهم‌ترين انگيزه‌هايم براي پيگيري حقوق كودكان، تو بودي. همواره فكر مي‌كردم و هنوز هم فكر مي‌كنم كه نتيجه‌ي همه‌ي تلاش‌هايم براي احقاق حقوق كودكان به هيچ كس، به اندازه كودكانم نمي‌رسد. هر بار كه از دادگاه كودكان آزار ديده به خانه مي‌رسيدم تو و برادرت را بيشتر و بيشتر در آغوش مي‌فشردم. هنوز هم دليل آن را نمي‌دانم. اما گويا از اين طريق مي‌خواستم آزار كودكان قرباني را جبران كنم !!!

يادم هست كه يك بار گفتي دلت نمي‌خواهد 18 ساله شوي و وقتي دليل‌اش را پرسيدم جوابي دادي كه گويي كودكي امتيازهايي دارد كه نمي‌خواهي از دست‌شان بدهي و تو نمي‌داني اين جواب‌ات چقدر مرا خوشحال كرد.


در ميان حرف‌هايت چقدر شده كه به من و پدرت گوشزد كرده‌اي كه هنوز كودكي و بايد حقوق كودكانه‌ات را رعايت كنيم و اينكه هنوز 18 سال‌ات نشده و . . .

و به اين ترتيب ما را وادار به رعايت حقوق خودت مي‌كردي و چه كار خوبي مي‌كردي. چون گاه حتي غفلت مي‌تواند حقوق ديگران را پايمال كند هرچند آن ديگري، فرزند شخص باشد. رعايت حقوق، گرفتن حق، عدالت طلبي، قانون محوري و خلاصه داستان ترازو و شمشير همه، همان است كه تو با زبان كودكانه‌ات مي‌خواستي و ما را كه خودمان را بزرگترين غمخوار و ولي تو مي‌دانستيم هشيار مي‌كردي.

مهراوه‌ي عزيزم !

همانطور كه هرگز نتوانستم حقوق تو را ناديده بگيرم و در حد توان خويش در راه حفظ حقوق‌ات تلاش كردم، به همان ترتيب هرگز نتوانستم حقوق موكلانم را نيز ناديده بگيرم.

چگونه مي‌توانستم وقتي موكلانم در زندان‌اند، به محض دريافت احضاريه از ميدان به در بروم؟ چگونه وقتي آنها به من وكالت داده بودند و در انتظار محاكمه بودند آنها را رها كنم؟ هرگز نمي‌توانستم.

در پايان دوست دارم به تو بگويم كه باز هم براي حفظ حقوق بسيار كسان و از جمله كودكانم و آينده شما، وكالت چنين پرونده‌هايي را پذيرفتم و بر اين اعتقادم كه سختي‌هايي كه خانواده ما و بسياري از موكلانم طي سال‌هاي اخير تحمل كرده‌اند، بي‌نتيجه نيست. عدالت درست در همان زمان كه از او كاملا قطع اميد كرده‌اند، از راه مي‌رسد. بي‌گمان مي‌رسد . . . برايت دنيايي كودكانه و پر از شادي و شادماني آرزو مي‌كنم. اگر بابت پرونده‌ام از بازجويان يا قضاتم ناراحت و دلتنگي، با نواي كودكانه‌ات برايشان آرامش طلب كن تا شايد از اين راه ما نيز به آرامشي شايسته دست يابيم.

دلتنگ توام

صد بار مي‌بوسمت

مامان نسرين

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...