۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه

بیانیهٔ زندانیان سیاسی رجایی شهر در خصوص ادامهٔ اعتصاب غذا در هفته‌های آتی

جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در بند امنیتی زندان رجایی شهر کرج، با انتشار بیانیه‌ای ضمن اینکه اعتصاب غذای خود در یکشنبهٔ گذشته (۲۱ فروردین ماه) را تنها یک روز و نمادین خواندند، با اعلام برنامه، از ادامهٔ آن در هفته‌های آتی خبر دادند.

این زندانیان علاوه بر این از رئیس سازمان ملل متحد،‌ بان کی مون، خواسته‌اند که نماینده ویژه خود را برای بازدید از شرایط ایران و تهیه گزارش کامل از وضعیت آزادی و حقوق بشر در ایران بویژه وضعیت زندان‌ها و زندانیان سیاسی اعزام نماید.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

در شرایطی که از سوی ملت‌های تحت ستم دیکتاتور‌ها و خودکامگان و نیز مبارزان راه آزادی و دموکراسی، برگ‌های جدیدی از تاریخ مبارزات منطقه با سرنگونی مبارک‌ها و بن علی‌ها نوشته می‌شود؛ حاکمان ایران در حالی از تریبون‌های داخلی و خارجی و در جوار مقام‌های بین المللی از حقوق انسان‌ها دم می‌زنند که ملت ایران تحت شدید‌ترین فشارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قرار دارد و از حقوق اساسی خویش محروم مانده است و حاکمیت از طریق ایجاد فضای رعب و وحشت و اعمال یک حکومت امنیتی- پلیسی، جلوی فعالیت احزاب و گروه‌های منتقد سیاسی را گرفته و آن‌ها را منحل نموده، مطبوعات و روزنامه‌های آزادی خواه و مستقل را توقیف کرده و فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی را بازداشت و زندانی کرده یا به سکوت واداشته و یا مجبور به ترک از وطن نموده است در ‌‌نهایت رهبران جنبش سبز و همراهانشان را به صورت غیر قانونی در شرایط حبس خانگی قرار داده است.


مردم مبارز ایران، فعالان سیاسی و مدنی به ویژه فعالان دانشجویی که در روزهای ۲۵ بهمن و اول اسفند و سه شنبه‌های پایانی سال ۸۹ نشان دادند همچنان پرشور و پرنشاط در میدان مبارزه حضور دارند، بی‌تردید در جهت حمایت از دوستان و همراهان خود در این ایام به روش‌های مسالمت آمیز با نافرمانی مدنی یا اعتصابات و اجتماعات و کمپین‌های گوناگون با نه به دیکتاتور به حمایت از درخواست‌های بر حقی که خواست واقعی ملت و در مسیر تضعیف وضعیت موجود از تحقق آزادی و دموکراسی و حقوق بشر در ایران گام برداشتند.بر همین اساس ما زندانیان سیاسی- عقیدتی اعم از فعالان سیاسی، حقوق بشری، مطبوعاتی، دانشجویی و صنفی در اعتراض به شرایط تحمیلی، که ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به حقوق اساسی شهروندان حتی در قانون اساسی ایران است، ضمن اعتراض به روند بازداشت و محاکمه خویش اعلام می‌داریم تا زمانی که در شرایط حاکم بر جامعه و محدودیت‌های اعمال شده علیه خود و خانواده‌هایمان بهبود اساسی صورت نگیرد و دست کم شرایطی که مسئولان جمهوری اسلامی برای مردم منطقه می‌خواهند در کشورمان نیز حاکم نگردد، به اعتراض مسالمت آمیز خود با «نه به دیکتاتور» ادامه خواهیم داد.هم چنین از دبیر کل سازمان ملل جناب آقای‌بان کی مون درخواست می‌کنیم، نماینده ویژه خود را برای بازدید از شرایط ایران و تهیه گزارش کامل از وضعیت آزادی و حقوق بشر در ایران بویژه وضعیت زندان‌ها و زندانیان سیاسی اعزام نماید.از سویی خود نیز در آستانه مناسبت‌های بین المللی و داخلی چون روز جهانی کارگر، روز معلم، روز جهانی مطبوعات و ۲۲ خرداد به اقدام‌های اعتراضی مثل اعتصاب غذا تا تحقق کامل درخواست‌های خویش به به ترتیب برنامه زیر ادامه خواهیم داد.


پس از تجربه‌های اعتصاب غذای یکشنبه ۲۱ فروردین، ما جمعی از زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی و مدنی در هفته نخست از روز یکشنبه ۲۸ فروردین اعتراض سیاسی خود را با اعتصاب غذا به مدت یک روز آغاز می‌نمائیم، در هفته دوم روز یک شنبه ۴ اردی بهشت و دوشنبه ۵ اردی بهشت به مدت دو روز به اعتصاب غذا خواهیم کرد.در هفته سوم نیز همزمان با روزجهانی کارگر و روز معلم و روز جهانی مطبوعات در روزهای یک شنبه ۱۱ اردیبهشت و دوشنبه ۱۲ اردیبهشت و سه شنبه ۱۳ اردیبهشت همبستگی خود را با کارگران، معلمان و روزنامه نگاران در اعتراض به فشار‌ها و ستم‌های فراوان برایشان با سه روز اعتصاب غذا اعلام می‌داریم.اعتراضات در هفته‌های چهارم و پنجم نیز از یکشنبه‌های این هفته به مدت ۴ و ۵ روز ادامه خواهد یافت و روزهای ۱۸ الی ۲۱ اردی بهشت و ۲۵ تا ۳۰ اردی بهشت روزهای اعتصاب غذای ما خواهد بود.در صورتی که حاکمیت حاضر نشوند دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر اجرا کند این حرکت اعتراضی از روز یک شنبه اول خرداد ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تا رسیدن به خواسته‌هایمان ادامه خواهیم داد.

دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰

منصور اسانلو، رسول بداقی، مجید توکلی، عیسی سحر خیز، کیوان صمیمی، حشمت الله طبرزدی، مهدی محمودیان

روش جدید پخش عکس‌های شاهزاده رضا پهلوی در ایران

درود به شجأعت و شرف این عزیزان

مصاحبه با مادر مهدی محمودیان, افشاگر جنایات کهریزک - اعتصاب غذا در زندان+فیلم

مادر عزیز این زندانی شجاع: خودشون به کشور‌های همسایه میگن مردم را نکشید! بعد خودشون مردم را میکشند و بچه‌ها را تحت فشار قرار میدن............................. مصاحبه رسا با مادر مهدی محمودیان، عضو جبهه مشارکت، در مورد وضعیت پسرشان که از شهریور ۱۳۸۸ به خاطر خبر رسانی در مورد بازداشت‌گاه کهریزک و دفن دسته‌جمعی تعدادی از کشته شدگان معترض به انتخابات ۸۸ تاا به امروز در زندان است و به همراه ۱۰ تان دیگر از زندانیان دست به اعتصاب غذا زده‌اند. ۲۳ فرورین ۱۳۹۰

آزادی بیان در ایران؛ تصویر امروز و چشم‌انداز فردا

علی خامنه‌ای که امروز رهبر جمهوری اسلامی است، در سال ۱۳۵۸ در یک سخنرانی عمومی از آزادی افکار و اندیشه‌های مختلف سخن گفته بود: «اندیشه‌های مختلف می‌توانند سخن خود را و عقیده خود را ابراز کنند. در مقابل حجت و دلیل قاطع هیچ اندیشه‌ای نمی‌تواند تاب مقاومت بیاورد. به جنگ افکار رفتن فقط با بیان فکر و اندیشه ممکن است و لاغیر.»

اما به فاصله کوتاهی آیت‌الله روح الله خمینی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در جمع تعدادی از روحانیون نگاه دیگری از آزادی بیان و احزاب ارائه داد و گفت: «انقلاباتی که واقع می‌شود پشت سر انقلاب چند هزار از این فاسد کارها را در مراکز عام دار می‌زنند و آتش می‌زنند، تمام می‌شود قضیه. نمی‌گذارند یک روزنامه‌ای حاکم شود جز روزنامه خودشان. الان انقلاب اکتبر که این قدر از آن رفته است باز روزنامه مردم ندارند، باز حزبی در کار نیست، یک حزب بیشتر نیست. اینها دارند برای آنها سینه می‌زنند، اگر در اینجا از یک حزب فاسد جلو بگیرند، می‌گویند شد یک حزبی و شد رستاخیز. ما می‌خواهیم رستاخیز شود ما یک حزب را یا چند حزب را که صحیح عمل می‌کنند می‌گذاریم عمل کنند و مابقی همه را ممنوع اعلام می‌کنیم و همه نوشتجاتی که اینها کردند و برخلاف مسیر اسلام و مسیر مسلمین است ما همه اینها را از بین خواهیم برد.»

در طول سال‌های بعد از انقلاب، آزادی بیان در مطبوعات و دیگر حوزه‌ها با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بود تا حدی که محمود احمدی‌نژاد در تبلیغات انتخاباتی خود در تلویزیون جمهوری اسلامی از وضعیت آزادی بیان و مطبوعات تا قبل از دوره ریاست جمهوری خودش به شدت انتقاد کرد و گفت: «۲۴ سال یعنی سه تا هشت سال دولت تقریباً دست یک تیم بود. در هر سه دوره هشت ساله واقعاً دریچه نقد به طور مطلق بسته بود. در این چهارسال اخیر ما با تجربه گذشته و اعتقادی که به نقد داریم مطلق عکس‌العمل نشان ندادیم مطلق.»

بعد از انتخابات سال ۸۸ و حوادث پس از آن بر اساس آمار نهادهای حقوق بشری، شاخص آزادی در بسیاری از حوزه‌ها پایین‌تر آمده است. اما وضعیت آزادی بیان در سالی که گذشت چگونه بود؟

رضا معینی، مسئول بخش فارسی سازمان گزارشگران بدون مرز، در این رابطه از سه شاخص سخن می‌گوید: «یکی انحصار کامل وسایل ارتباط جمعی و اطلاع‌رسانی و گردش اطلاعات در دست دولت است. دوم اعمال سانسور گسترده در همین حیطه‌ای که در انحصار خودشان است و سوم سرکوب گسترده صداهای دیگر و صداهای مستقل. در این رابطه جمهوری اسلامی دارای هر سه مشخصه است. اضافه بر این سه مشخصه، رشد سرکوب‌ها از جمله زندانی کردن، دادگاه‌های ناعادلانه، محاکمات غیرقانونی و دستگیری‌های غیرقانونی باعث شده که جمهوری اسلامی در سال گذشته یکی از کشورهای سرکوبگر آزادی بیان و مطبوعات معرفی شود و در یک کلام ایران در سال گذشته بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران در جهان بود.»

در این بین محمدرضا یزدان‌پناه، روزنامه‌نگار ساکن پاریس، نگاه کلی‌تری به وضعیت آزادی در سالی که گذشت دارد و می‌گوید: «سال ۸۹ سال همت و کار مضاعف در زمینه سرکوب آزادی بیان در ایران بود. سندیکاها و اتحادیه‌های صنفی با مشکلات زیادی مواجه شدند، با فعالان سیاسی- اجتماعی به جرم ابراز عقیده یا عمل بر پایه عقیده برخورد شد. همچنین دستگیری و صدور احکام سنگین زندان و حتی اعدام برای آنها نیز مثل گذشته کماکان ادامه داشت.»

مرتضی کاظمیان، روزنامه‌نگار و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، هم آماری از وضعیت آزادی بیان و مطبوعات ارائه می‌دهد و آن را با برخی از کشورها مقایسه می‌کند: «متأسفانه ایران در جایگاه ۱۷۵ قرار داشت به جهت وضع آزادی بیان و مطبوعات و حتی در کشورهایی مانند برمه، سودان، رواندا، گینه، ویتنام، سومالی و لیبی وضع آزادی بهتر بود. تعداد روزنامه‌نگاران و فعالان مطبوعاتی بازداشت شده درسال ۸۹ در ایران مساوی بود با تعداد روزنامه‌نگارانی که در چین بازداشت شده‌اند، در حالی که جمعیت چین ۱۵ برابر ایران است. حتی کشورهایی چون اریتره و ازبکستان وضعی بهتر از ایران داشتند.»

در این بین محمدرضا یزدان‌پناه، روزنامه‌نگار ساکن پاریس، معتقد است آزادی بیان در سال گذشته آن قدر تنگ شده بود که محدودیت به حوزه مسایل اقتصادی هم رسید: «در سال ۸۹ ما در حوزه اقتصاد هم شاهد روند محدودیت آزادی بیان بودیم. حکومت ایران در یک سال گذشته به بهانه اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها به صراحت فعالان و کارشناسان اقتصادی را بارها تهدید کرد که در صورت بیان نظرات انتقادی با آنها برخورد امنیتی می‌شود.»

در طی سال گذشته ده‌ها روزنامه‌نگار بازداشت و محاکمه شدند و ده‌ها تن از آنان با احکام دادگاه انقلاب به زندان و شلاق محکوم شدند.

مجتبی سمیع‌نژاد، دبیرخانه حقوق بشر ایران در این باره می‌گوید: «در سال ۸۹ دست کم ۴۳ روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس بازداشت شدند، ۲۹ روزنامه‌نگار محاکمه شدند که در دادگاه‌های بدوی جمعاً به ۹۰ سال زندان محکوم شده، ۱۰ سال حبس تعلیقی گرفتند و حکم ۱۳۴ ضربه شلاق صادر شد. اینها به حکم دادگاه‌ها جمعاً ۹۰ سال از شغل روزنامه‌نگاری محروم شدند. همچنین دادگاه‌های تجدید نظر ۶۶ سال حکم قطعی صادر کرد، دو سال حبس تعلیقی و ۸۰ سال محرومیت از شغل روزنامه‌نگاری. در سال ۱۳۸۹ دست‌کم ۱۳ روزنامه توسط نهادهای دولتی توقیف شدند. در حال حاضر هم حدود ۳۷ روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس زندانی داریم که دارند دوران محکومیت خود را سپری می‌کنند.»

برخی از روزنامه‌نگاران معتقدند قربانیان سانسور آزادی بیان در سال گذشته فقط در جامعه مطبوعاتی خلاصه نمی‌شود و در بسیاری دیگر از اقشار جامعه هم قربانی آزادی بیان وجود داشته است.

مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار ساکن لندن، در این باره به رادیو فردا می‌گوید: «به گمان من شمشیر قلع و قمع آزادی بیان فقط بر سر روزنامه‌نگاران و اصحاب مطبوعات نیست بلکه کسانی چون جعفر پناهی و نسرین ستوده به جرم وکالت و کارگردانی مجوزشان لغو شده و ۲۰ سال از کار محروم شده‌اند. بازیگرانی داریم مانند رامین پرچمی و فاطمه معتمدآریا که یا ممنوع‌التصویرند یا در بند هستند. شاعران و آهنگ‌سازان جوانی داریم مانند هیلا صدیقی و آریا آرام‌نژاد که تحت فشار و تعقیب هستند. ناشرانی که مجوز نشرشان لغو شده و تحت پیگرد هستند. اینها همه قربانیان سانسور آزادی بیان در ایران هستند، بنابراین آزادی بیان قربانیان زیادی میان همه اقشار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد.»

اما محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران در مقابل منتقدین خود که جمهوری اسلامی را به سانسور محکوم می‌کنند همیشه یک پاسخ مشخص دارد: «من فکر می‌کنم آزادی مطبوعات در ایران در حد بسیار بالایی است.»

در این بین مجید محمدی، تحلیلگر مسایل سیاسی ایران که در آمریکا ساکن است، در پاسخ به این پرسش که چرا مقامات جمهوری اسلامی هر سال بر خلاف گفته‌های محمود احمدی‌نژاد دایره آزادی‌ها را کوچک‌تر می‌کنند، بر این اعتقاد است که آزادی بیان با دستور شکل نمی‌گیرد.

او آزادی بیان را بر چهار ضلع متکی می‌داند: «ضلع اول رقابت سیاسی است که طرف‌ها را مجبور به یارگیری کرده و راه انتقادها را باز می‌کند و افراد می‌توانند از طرف مقابل انتقاد کنند و در این یارگیری و انتقادات فضایی برای نیروهای مستقل و کارشناسان باز می‌شود. ضلع دوم فعالیت نهادهای مدنی است که خواست‌ها و دغدغه‌های گروه‌های صنفی و مردم نهاد را عرضه می‌کند. ضلع سوم دستگاه قضایی مستقل است که تضمین‌کننده حقوق اساسی و مدنی شهروندان است. ضلع چهارم نیز ساختار حقوقی است که متضمن شکل‌گیری رسانه‌ها و نهادهای غیردولتی و مستقل است مانند رادیو تلویزیون‌های خصوصی. اما در طول ۳۰ سال گذشته دستگاه قضایی و ساختار حقوقی چندان تغییر نکرده، آنچه تغییر کرده محدودتر شدن رقابت سیاسی است به خصوص پس از انتخابات سال ۸۸ و محدودتر شدن فعالیت‌های مدنی که در دوره آقای خاتمی داشت اوج می‌گرفت اما دولت آقای احمدی‌نژاد فضا را بر این نهادها بست.»

هر چند از گفته‌های روزنامه‌نگاران چنین برمی‌آید که سال گذشته سال خوبی در زمینه آزادی بیان نبوده است، اما پرسش اینجا است که این روزنامه‌نگاران و فعالان حقوق بشری چه چشم‌اندازی برای سال ۱۳۹۰ دارند. آیا امیدی به بازگشایی درهای آزادی در حوزه‌های مختلف در ایران دارند؟

رضا معینی از سازمان گزارشگران بدون مرز پاسخ می‌دهد: «به رغم همه انرژی و بودجه و مقدار کاری که از منابع ملی ایران برای سانسور و بازداشت و وادار به سکوت کردن خرج می شود، اما عرصه‌های مختلف اطلاع‌رسانی در ایران به کار خود ادامه می‌دهد. بیشترین عرصه اطلاع‌رسانی در خارج از کشور است و در داخل کشور به وسیله اینترنت انجام می‌گیرد. در این مورد آنچه ما را نگران می‌کند علاوه بر دستگیری‌ها و دام‌گذاری وزارت اطلاعات از طریق پروکسی‌ها و نفوذ در سایت‌های مختلف، هجوم دستگاه‌های اطلاعاتی در عرصه فریب خبرسازی و پروپاگاندای دولتی است که عملاً گردش آزاد اطلاعات را مختل کرده است.»

مرتضی کاظمیان هم هیچ چشم‌انداز روشنی از آزادی بیان در سال جاری نمی‌بیند: «با توجه به روندی که از فردای انتخابات سال ۸۸ شروع شده و خیل گسترده روزنامه‌نگاران بازداشت شدند و مطبوعات که در سرکوب و تهدید قرار گرفته‌اند و با توجه به وضعیت سال گذشته و اتفاقات چند هفته اخیر یعنی احضار مجدد فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران، هیچ شاهدی وجود ندارد که بتوانیم حتی یک خوشبینی نسبی ابراز کنیم نسبت به سال ۹۰.»

در این بین مسیح علی‌نژاد به اندازه دیگر فعالان مدنی ناامید نیست و می‌گوید: «با یک نگاه کلی ابتدا احساس می‌ِشود وقتی در همه حوزه‌ها این قدر سانسور وجود دارد، امیدی به تغییر نیست. اما کسانی مانند نسرین ستوده و یا روزنامه‌نگاران کماکان مقاومت و صبوری می‌کنند، پس می‌توان چشم‌انداز روشنی تصور کرد. در واقع با شکستن قلم‌ها و بستن دهان‌ها نمی‌توان گفت خبر هم درایران زندانی می‌شود.»

مجید محمدی هم در زمینه آزادی بیان در آینده ناامید نیست اما ناامید نبودن او رنگ دیگری دارد: «من آنچنان نا امید نیستم البته از نظر دستگاه قضایی و ساختار حقوقی همه باید واقع‌بین باشیم و بدانیم قرار نیست اتفاق خاصی رخ دهد. اما در ایران همواره انتخابات می‌توانسته برخی از فرایندهای سیاسی را به جریان بیندازد. احتمالاً انتخابات مجلس در سال ۹۰ می‌تواند موجب رقابت سیاسی میان سنت‌گراها و نظامی‌گرایان شود و فشار را بر فعالان سیاسی کاهش دهد، چون دو طرف مجبور هستند در این رقابت یارگیری کنند.»

اما با همه این محدودیت‌ها برای گشایش در زمینه آزادی بیان چه باید کرد؟

مجید محمدی پاسخ می‌دهد: «فعالیتی که افراد در داخل کشور می‌توانند انجام دهند به شدت محدود است چون راه را حکومت بر احزاب سیاسی و تشکل‌ها و نهادهای مدنی بسته است. اما از فضای مجازی افراد بیشتر و بیشتر استفاده می‌کنند و زیرساخت‌های آن دارد شکل می‌گیرد. در کنار آن تجمع‌ها و تشکل‌های زیرزمینی که می‌توانند محصولات فرهنگی تولید کنند در جریان است. ممکن است امروز نتایج و محصولات آن بیرون نیاید اما در آینده نزدیک به عرصه عمومی عرضه خواهد شد.»

۳۲ سال از انقلاب ایران می‌گذرد و شاخص‌های آزادی بیان در بسیاری از حوزه‌ها از آزادی در حوزه کتاب، موسیقی، سینما و تئاتر گرفته تا فعالیت احزاب، انجمن‌ها و اقلیت‌ها هر سال در جمهوری اسلامی پایین‌تر می‌آید و دورنمایی شفاف از گشایش در زمینه آزادی‌ها در ایران دیده نمی‌شود، هر چند مقامات جمهوری اسلامی بر این نکته تأکید داشته باشند که جمهوری اسلامی ایران آزادترین کشور دنیا است.
منبع: رادیو فردا / وحید پوراستاد

حبس کروبی و موسوی، فرصتی برای جنبش و تهدیدی برای حکومت است

قطع کامل ارتباط مردم با آقایان کروبی و موسوی، هم فرصت است و هم تهدید. فرصت است برای جنبش و تهدید است برای حکومت. آقایان کروبی و موسوی بارها اعلام کرده اند که مردم راه خودشان را یافته اند و زنده و پویا بر خواسته هایشان پافشاری دارند و هر روز مصمم تر از دیروز هستند. در برابر حکومت تنها توانسته است با فشار، کشور را کنترل کند اما آنقدر عاجز و درمانده شده که حتی از مراسم ختم یک نماینده مجلس و یا مراسم تدفین مادر یکی از وابستگان به این جنبش هم هراس دارد، چه رسد به مراسم برای مرحوم پدر مهندس موسوی.
حسين کروبی فرزند مهدی و فاطمه کروبی از آخرين وضعيت پدر و مادر خود گفته است. وی در گفت و گويی که از طريق ايميل با سايت روزآنلاين داشته است آخرين خبرها و تحليل ها را اعلام کرده است.

او آن طور که خودش گفته «متواری» است؛ و در توضيح شرايط کنونی گفته است «بالاتر از سياهی رنگی نيست، اما پدرم هميشه به ما می گفتند اين شيوه حکومت داری پايدار نخواهد بود و حکومت مجبورست به خواست ملت تن دهد، چون حريفی بسيار بزرگ به نام ملت پيش روی اوست که امروز در مورد مشروعيت حکومت ترديدهای جدی دارد.»
موارد مطرح شده در این مصاحبه بدین شرح است:

بی خبری از آقای کروبی و خانم فاطمه کروبی از چند هفته هم گذشته، آيا خبری از وضعيت آنها داريد، يا به شما گفته اند جدا از ديدارهای کنترل شده، اين وضع تا کی ادامه می يابد؟ شرطی برای تغيير وضعيت اعلام شده؟

واقعيت اين است که شرطی به ما اعلام نشده. پدر و مادرم ظاهرا در اختيار وزارت اطلاعات هستند. اما گذاشتن شروط و غيره از حوزه اختيارات وزارت اطلاعات خارج است. توجه داشته باشيد وقتی رييس قوه قضائيه ميگويد برخورد با به اصطلاح سران فتنه از حوزه من خارج است، يعنی اگر حوادثی بعد از حبس رخ بدهد، يا هر نوع محدوديتی ايجاد شود و يا ادامه پيدا بکند، هيچ کس حتی رييس قوه قضائيه هم مسئوليت نمی پذيرد و مقامات بالاتر بايد تعيين تکليف کنند و يا شرطی بگذارند.

از طرفی آيا در مسئله «حبس»، «شرط» هم موضوعيت دارد؟ يعنی يک اقدام غير قانونی و غير انسانی صورت گرفته؛ حالا ديگر فکر نميکنم موضوع شرط چيز مهمی باشد. به قول معروف بالاتر از سياهی که رنگی نيست!

برخی معتقدند مسئولان جمهوری اسلامی چاره برخورد با جنبش سبز را در قطع کامل تماس آقايان موسوی و کروبی با مردم يافته اند و با وضع موجود، ديگر فرصت ارتباط مستقيم با مردم را به آنها نخواهند داد. نظرتان در مورد اين تحليل چيست؟ آيا جنبش دچار نزول خواهد شد؟

به نظرم برعکس؛ قطع کامل ارتباط مردم با آقايان کروبی و موسوی هم فرصت است و هم تهديد. فرصت است برای جنبش و تهديد است برای حکومت. آقايان کروبی و موسوی بارها اعلام کرده اند که مردم راه خودشان را يافته اند و زنده و پويا بر خواسته هايشان پافشاری دارند و هر روز مصمم تر از ديروز هستند؛ در برابر حکومت تنها توانسته است با فشار، کشور را کنترل کند اما آنقدر عاجز و درمانده شده که حتی از مراسم ختم يک نماينده مجلس و يا مراسم تدفين مادر يکی از وابستگان به اين جنبش هم هراس دارد، چه رسد به مراسم برای مرحوم پدر مهندس موسوی.

اين درحاليست که پدرم نقل می کرد وقتی آيت الله سعيدی در زندان رژيم شاه به شهادت رسيدند، مراسم باشکوهی برای ايشان برگزار گرديد و رژيم هم هيچ گونه ممانعتی به عمل نياورد؛ اين نشان ميدهد که رژيم شاه به ثبات نظامش اطمينان داشت ولی اين آقايان اين اطمينان را ندارند. از سوی ديگر جنبش با حضور آقايان کروبی و موسوی از حدود و چهارچوب مشخص و خواسته های خاصی برخوردار بود اما با اين اقدام حکومت، شرايط و خواسته های جنبش متفاوت شده و متفاوت تر هم خواهد گرديد.در مورد نحوه ادامه راه جنبش، با توجه به ديدگاه های آقای کروبی، چه نظری داريد؟ببينيد خواسته های مردم مشخص است و هرچه حکومت خشن تر هم برخورد کند، مطالبات مردم بيشتر می شود. مديريت و همراهی با اين مطالبات، هنر است. من در جريان عمل ديدم که روحيه و مواضع آقای کروبی و مهندس موسوی خرداد ۸۸، با کروبی و موسوی دی و يا بهمن ۸۹ چقدر تفاوت داشت.يعنی آنان ضمن همراهی با مردم و جناح های مختلف فکری موجود در جامعه پرتنوع ما، می کوشيدند به صورتی منطقی جنبش را پيش ببرند؛ لذا کسانی که نقش سخنگويی اين دو بزرگوار را به عهده دارند، همانطور که نبايد افراط کنند، دچار تفريط هم نبايد بشوند؛ چون هر نوع ضعف در اعلام مواضع، موجب سرخوردگی مردم می شود.از طرف ديگر اين دوستان بايد از نظرات خير خواهانه همه نيروهای دلسوز کشور استفاده کنند چون اين جنبش متعلق به حزب و گروهی نيست و متعلق به همه اقشار است. بی توجهی به اين اصول می تواند تاثيرات منفی بر جنبش بگذارد؛ همان طور که درک درست آن می تواند اسباب خير باشد.نظر آقای کروبی در موردآينده جنبش سبز چه بود؟ به نتيجه اميدوار بودند؟آقای کروبی يک روز قبل از حبس کامل، طی پيام ويدئويی کوتاهی که فيلم آن از منزل خارج شد، صريحا وعده پيروزی را دادند. ايشان قبل از آن هم هميشه به ما می گفتند اين شيوه حکومت داری پايدار نخواهد بود و حکومت مجبور است به خواست ملت تن دهد، چون حريفی بسيار بزرگ به نام ملت پيش روی خود دارد که امروز در مورد مشروعيت حکومت ترديدهای جدی دارد.بی جهت نيست که آقايان برای بازسازی مشروعيت از دست رفته خود، هر روز يک داستان تازه می نويسند؛ يک روز پول يارانه را به امام زمان نسبت می دهند و روز ديگر متوسل به کارهای مبتذلی مانند توليد همين سی دی «ظهور نزديک است» مي شوند.آقايان در واقع می خواهند عدم مقبوليت خود را با تشابه سازی به اين و آن جبران کنند و به اين ترتيب به بازسازی چهره شان بپردازند؛ اما به نظر من با اين راه و شيوه ای که در پيش گرفته اند و با بازی با ارزش ها و باورهای دينی مردم، ضربه ای بسيار بزرگ خواهند خورد.

آيا آقای کروبی پيش از حصر، پيش بينی اين روزها را می کردند؟ اگر چنين است نظرشان در مورد ادامه راه و مديريت جنبش چه بود؟

اول اينکه اين چهار بزرگوار در «حصر» نيستند؛ حصر تعريف مشخصی دارد. اين عزيزان در حبس اند. اما در مورد سوال؛ آقای کروبی و موسوی آمادگی هرگونه برخوردی را داشتند و از مدتها پيش منتظر چنين روزی هم بودند.

از همان روزها هم آقای کروبی معتقد بود راه بسيار سختی در پيش داريم، و معتقد بودند مديريت جنبش بايد دردست افرادی باشد ثابت قدم و آماده پرداخت هرگونه هزينه. کسانی که در تصميم گيری ها، در عين قاطعيت بر اساس عقل و منافع و مصالح مردم رفتار کنند، تا خدای ناکرده مديريت جنبش به دست افراد ضعيف يا فرصت طلب نيفتد و بلايی که بر سر اصلاحات آمد بر سر جنبش نيايد.

و سوال آخر: امروز وضعيت فرزندان آقای کروبی چگونه است؟متاسفانه وقتی دستشان به ما نرسيد و ما متواری شديم، برادرم علی را به اتهام مضحک و مسخره جاسوسی برای کشورهای خليج فارس دستگير و بعد از چند هفته با قرار وثيقه آزاد کردند.برای دو برادرم بجز ممنوع الخروج نمودن هنوز مشکلی ايجاد نکرده اند. ولی من متواری هستم تا ببينم در آينده چه تصميمی در خصوص خودم خواهم گرفت و خدا چه تقديری را برايم رقم خواهد زد.

دیدار کوتاه فخرالسادات محتشمی با تاج زاده پیش از مرخصی سه روزه اززندان

فخرالسادات محتشمی پور همسر سید مصطفی تاج زاده که از روز ۲۵ بهمن ماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد، به مرخصی سه روزه آمد.


به گزارش تحول سبز محتشمی پور حاضر به پذیرش مرخصی خود قبل از ملاقات با همسرش نشده بود و به همین دلیل مسئولان زندان اجازه ملاقات چند دقیقه ای این زوج را پیش از مرخصی خانم محتشمی پور می دهند و وی پیش از ترک اوین موفق شده است تا بالاخره مصطفی تاج زاده را ببیند.

این مرخصی پس از اتمام بازجویی های فخرالسادات محتشمی پور و به مدت سه روز داده شده است و وی روز یکشنبه به اوین بازمی گردد.

گزارش وال استریت ژورنال ازکمک های سازماندهی شده جمهوری اسلامی به بشار اسد برای سرکوب اعتراضات مردمی

مقام های آمريکايی می‌گويند که جمهوری اسلامی ايران برای سرکوب معترضان هوادار دموکراسی در سوريه به طور مخفيانه به رژيم بشار اسد کمک می‌کند.
به گزارش رادیو فردا، اين مقام‌ها اعلام کرده‌اند که تهران از طريق کمک و مشاوره در زمينه کنترل اعتراض‌ها، بستن وبسايت‌ها، رديابی استفاده کاربران سوری از اينترنت، تلفن همراه و همچنين ارسال پيغام‌های کوتاه با مقام‌های سوريه همکاری می‌کند. بر اساس گزارش روزنامه آمريکايی «وال استريت جورنال»، مقام‌های اطلاعاتی آشنا به مسائل خاورميانه گفته‌اند که بر اساس شنود و ردگيری ارتباطات مسئولان جمهوری اسلامی، تهران فعالانه در جستجوی راه‌هايی برای کمک به شيعيان تندرو در بحرين و يمن است. اين روزنامه می‌افزايد که هدف جمهوری اسلامی ايران بی‌ثبات کردن اوضاع در کشورهای متحد قديمی آمريکا در منطقه است. به گفته اين مقام، اقدام‌های تهران می‌تواند منافع آمريکا و عربستان سعودی را به خطر انداخته و به تنش‌های قومی در خاورميانه دامن بزند. ابزار و فناوری ايران در خدمت سرکوب معترضان سوری يک مقام دولت اوباما به وال استريت جورنال گفته است: «برداشت ما اين است که ايران با ابزار و فناوری خود به حکومت سوريه کمک می‌کند تا مردم اين کشور را سرکوب کند.» وال استريت جورنال می‌نويسد که به اعتقاد مقام های آمريکايی، ايران در پشت قيام‌های مردمی عليه متحدان قديمی آمريکا در خاورميانه قرار ندارد و می‌گويند شواهد دقيقی در دست ندارند که نشان دهد ايران در مقياس گسترده‌ای به حمايت مالی و نظامی از عناصر مخالف در بحرين و يمن بپردازد. ولی کاخ سفيد که برنامه هسته‌ای ايران از مهم‌ترين نگرانی‌های آن در جهان است بارها هشدار داده که ناآرامی‌های منطقه ممکن است به نفوذ بيشتر تهران در کشورهای منطقه خاورميانه منجر شود. يک مقام ديگر آمريکايی به وال استريت جورنال گفته که تاکنون، «آرزوی ايرانی‌ها برای تقويت نفوذ خود در اين کشورها خارج از توانايی‌شان بوده است» و همزمان مقام ديگری در دولت اوباما تأکيد کرده که واشينگتن از نزديک فعاليت‌های ايران را زير نظر دارد. اين روزنامه آمريکايی می‌نويسد که پاره‌ای از مقام‌های اين کشور گفته‌اند از اينکه ايران به طور گسترده به نفع رژيم بشار اسد و يا شيعيان بحرين وارد عمل نشده است، متعجب شده‌اند. با اين حال، آنها اعتقاد دارند که ايران مخفيانه به آقای اسد قول داده است در صورت افزايش اعتراض‌ها کمک‌های خود را افزایش خواهد داد.

به نوشته وال استريت جورنال، ايران برای مقابله نيروهای امنيتی سوريه با اعتراض‌های مردمی در اين کشور تا کنون ابزار و تجهيزات مختلفی به دمشق فرستاده است.

اين کمک‌ها شامل ابزار سرکوب و کنترل جمعيت، فناوری فيلترينگ سايت‌های اينترنتی و ارتباطات تلفنی، مشاوره و ارائه دانش فنی در زمينه رديابی خطوط اينترنتی از جمله ایميل‌ها و مطالب ارسالی بر روی وب سايت‌ها از سوی گروه‌های مخالف سوری است که برای سازماندهی اعتراض‌های خود و گزارش سرکوب‌های شديد نيروهای امنيتی از آنها استفاده می‌کنند. به گزارش وال استريت جورنال، ايران همچنين تجربيات خود در زمينه سرکوب اعتراض‌های پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸ را در اختيار مقام‌های سوری قرار داده است. يک مقام دفاعی آمريکا گفته است که «اين آدم‌ها (ايرانی‌ها) در زمينه برخورد با چنين موقعيت‌هايی راه‌های خوبی بلدند- آنها تجربيات زيادی کسب کرده‌اند.» وی با اشاره به جنبش سبز در ايران افزوده است که «مقام‌های سوری خواهان يک انقلاب سبز در کشور خود نيستند. و ايرانی حاضرند که در اين زمينه به آنها کمک کنند.»

بلاتکلیفی محمد جواد نوروزی، دانشجوی زندانی در بازداشتگاه شیراز

به گزارش منابع خبری، محمد جواد نوروزی دانشجوی سال آخر رشته حقوق دانشگاه پیام نور شیراز در تاریخ۱۵ اسفند پس از احضار به حراست دانشگاه ، بازداشت شده است. و همزمان منابع حقوق بشری نیز اعلام کرده اند که حکم اخراج حامد هنرخواه، دانشجوی دانشگاه بین المللی قزوین در کمیته مرکزی انضباطی وزارت علوم با یک درجه افزایش، از "اخراج دانشجو از دانشگاه با حفظ حق شرکت مجدد در آزمون ورودی" به "اخراج و محرومیت از تحصیل در کلیه دانشگاه‌ها به مدت دو سال" تبدیل شد.به گزارش سامانه خبری- تحلیلی «کلمه»، پس از ۴ روز بی خبری از وی با خانواده وی تماس گرفته شده و گفته شده که نامبرده در پلاک ۱۰۰بازداشتگاه وزارت اطلاعات در شیراز زندانی است اما از دلیل بازداشت وی سخنی بهمیان نیامده است.ماموران همچنین به منزل وی که یک منزل دنشجویی بوده رفته و کلیه لوازم وی از جمله کیس کامپیوتر وی را با خود برده اند .محمد جواد نوروزی از فعالین ستاد میر حسین موسوی درجریان انتخابات ریاست جمهوری بود که بعد از انتخابات و در جریان اعتراضات به نتایج، در ۱۶آذر ۸۸ بازداشت و به ۴ ماه حبس تعلیقی محکوم شد. نامبرده پس از حصر خانگی سران جنبش نیز در اعتراضات به حصر سران جنبش شرکت داشت .تاکنون از وضعیت پرونده وی هیچ اطلاعی در دست نیست و وی کماکان در وضعیت بلاتکلیفی به سر می برد.همزمان ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران نیز گزارش داده است که حامد هنرخواه، دانشجوی ترم آخر روان‌شناسی دانشگاه بین المللی قزوین که با توجه به حکم اخراج خود در ترم دوم سال تحصیلی ۸۸-۸۹ از شرکت در آخرین امتحانات دوره کارشناسی‌اش محروم و از طرف دانشگاه ممنوع الورود شده بود؛ با تأیید و افزایش حکم انضباطی خود از سوی وزارت علوم مواجه شده است.بر اساس این گزارش، حکم اخراج حامد هنرخواه، دانشجوی دانشگاه بین المللی قزوین در کمیته مرکزی انضباطی وزارت علوم با یک درجه افزایش، از "اخراج دانشجو از دانشگاه با حفظ حق شرکت مجدد در آزمون ورودی" به "اخراج و محرومیت از تحصیل در کلیه دانشگاه‌ها به مدت دو سال" تبدیل شد.حکم انضباطی این فعال دانشجویی در حالی افزایش یافته است که وی در هیچ یک از مراحل رسیدگی، اجازه حضور و دفاع از خود در جلسه ی کمیته‌های انضباطی را نداشته است. گفتنی است این دانشجو که قبل از انتخابات در یکی از ستادهای انتخاباتی میرحسین موسوی فعالیت داشته، در جریان اعتراضات پس از انتحابات و در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در تهران دستگیر شده و به مدت هفت روز در پلیس امنیت و زندان اوین در بازداشت به سر برده است.

وی هم چنین به خاطر فعالیت در سلسله اعتراضات و تجمعات دانشجویی دانشگاه بین المللی قزوین و در آذرماه ۸۸ به اداره اطلاعات استان قزوین (ستاد خبری)، احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود.

شکنجه های وحشیانۀ زندانی بی دفاع در بند 1 زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" یکی از زندانیان بی دفاع بند 1 زندان گوهردشت مورد شکنجه های وحشیانه شکنجه گران قرار گرفت واکنون شرایط جسمی او در وضعیت بسیار حادی می باشد.روز سه شنبه 23 فروردین ماه حوالی ساعت 12:30 زندانی پیمان قهرمانی 27 ساله از سالن 3 بند1 زندان گوهردشت بدون هیچ دلیلی به سلولهای انفرادی سالن 2 شکنجه گاه زندان گوهردشت منتقل شد.این زندانی بی دفاع حداقل به مدت 2 ساعت به طور مستمر مورد شکنجه های وحشیانه جسمی قرار گرفت که منجر به مجروح شدن و شکستگی اعضای بدنش گردید. شکنجه گران با شکنجه های جسمی وحشیانه و قرون وسطایی، متوقف کردن شکنجه ها را منوط به خوردن مدفوعش نمودند.در طی این مدت سایر زندانیان فریادها و ضجه های این زندانی را می شنیدندو باعث رنجش روح و روان آنها گردید. شکنجه گران به عمد و برای ترساندن سایر زندانیان این زندانی را در جایی شکنجه می کردند که سایر زندانیان صدای ضجه ها و فریادهای او را بشنوند.از وضعیت وشرایط این زندانی از روز سه شنبه تاکنون هیچ خبری در دست نیست و خطر به قتل رساندن این زندانی جدی است. شکنجه گرانی که در شکنجۀ وحشیانه این زندانی نقش داشتند عبارتند از؛افسر پاسدار میرزاآقایی به همراه پاسداربند سلیمانی و مرادی که اقدام به شکنجه های وحشیانه این زندانی بی دفاع و اسیر می نمودند.شکنجه های این افراد منجر به شکسته شدن دست ،پا ، دنده های قفسه سینه ، بینی و سر می شود و زخمهای عمیقی بر بدن زندانی باقی می گذارد. شکنجه های وحشیانه که علیه زندانیان بی دفاع بکار می برند عبارتند از، شکنجه با باتونهای برقی و معمولی،شوکر برقی تجاوز جنسی و استعمال باتون،وادار کردن زندانی به خوردن مدفوعش و ده ها مورد شکنجه دیگر.ولی فقیه علی خامنه ای برای مرعوب کردن مردم دستور به تشدید سرکوب و شکنجه و ایجاد شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی در جامعه و زندانها نموده است. این فرامین جنایتکارانه و غیر انسانی توسط صادق لاریجانی رئیس منصوب قوۀ قضاییه ولی فقیه، وزارت اطلاعات ( بازجویان وزارت اطلاعات) و سازمان زندانها به اجرا گذاشته می شوند. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بکار بردن شکنجه های وحشیانه و غیر انسانی علیه زندانیان بی دفاع که در حال طی کردن محکومیت خود می باشند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده علی خامنه ای ولی فقیه رژیم به دادگاه های بین المللی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

25 فروردین 1390 برابر با 14 آوریل 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

عضویت افتخاری منصور اسانلو در بزرگترین اتحادیه کارگری بریتانیا


يونايت، بزرگترين اتحاديه کارگری بريتانيا، روز پنجشنبه اعلام کرد که منصور اسانلو، رئيس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، را به عضويت افتخاری خود برگزيد.

آقای اسانلو که در تيرماه سال ۸۶ به اتهام های امنيتی بازداشت و به پنج سال زندان محکوم شد، در زندان رجايی شهر کرج به سر می برد.وی در تابستان سال گذشته به يک سال زندان ديگر محکوم شد.بازداشت و زندانی شدن منصور اسانلو و شمار ديگری از فعالان کارگری با اعتراض سازمان های حقوق بشری و اتحايده های کارگری مواجه شده است.لن مک کلوسکی، دبير کل اتحاديه کارگری يونايت، با بيش از يک ميليون و ۵۰۰ هزار عضو، روز پنجشنبه عضويت افتخاری منصور اسانلو در اين تشکل کارگری را در نشست فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل اعلام کرد.اين اقدام در راستای مبارزه برای حقوق اتحاديه ای آقای اسانلو، رئيس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، صورت گرفته است.اين مبارزه توسط فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل در سراسر جهان سازمان داده شده است.دبير کل اتحاديه کارگری يونايت گفت: منصور اسانلو الهام بخش ما است و اين گام کوچکی برای قدردانی از آنچه که او برای اعضای سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه و نيز اتحاديه های مستقل کارگری در جهان انجام داده است، به حساب می آيد.لن مک کلوسکی با ابراز خوشحالی از عضويت افتخاری منصور اسانلو در اتحاديه کارگری يونايت اعلام کرد که اين تشکل کارگری به مبارزه خود برای آزادی آقای اسانلو ادامه خواهد داد.ديويد کاکرافت، دبير کل فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل، نيز گفت: منصور نماد برجسته ای برای تمامی رهبران و اعضای تشکل های کارگری است که در ايران زندانی هستند.آقای کاکرافت با اشاره به بيماری آقای اسانلو افزود که درمان او توسط مقام های ايرانی می تواند مرهمی برای چهره مخدوش ايران باشد.منصور اسانلو از بيماری های گئناگون رنج می برد و به گفته خانواده اش، مقام های زندان رجايی شهر و قوه قضاييه با دادن مرخصی به وی برای معالجات پزشکی مخالفت می کنند.دبير کل فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل در مورد عضويت افتخاری آقای اسانلو در اتحاديه کارگری يونايت گفت که اين اقدام يادآور اين نکته است که او فردی شناخته شده در جهان است و مورد حمايت جهانيان قرار دارد.

رادیو فردا

سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )

  سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم بحران‌های بی‌پایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانه‌ای تبدیل کرد...