دیکتاتوری ۳۵ ساله علی خامنهای، رهبر ننگین جمهوری اسلامی ، از زمان انتخاب او به رهبری در سال ۱۳۶۸ تا امروز دورهای است که تحولات مهمی را در سیاست داخلی و خارجی ایران رقم زده است. در این مدت، خامنهای از قدرت گستردهای در تمام ارکان کشور برخوردار بوده و نقش مهمی در شکلدهی به ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران ایفا کرده است. در ادامه، به برخی از مهمترین ویژگیها و تحولات این دوره اشاره میکنم:
سرکوب مخالفان و منتقدان
در دوران خامنهای، هر گونه اعتراض یا انتقاد از نظام با سرکوب شدید مواجه شده است. سرکوب جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، اعتراضات دیماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و اعتراضات مهسا (۱۴۰۱) از جمله نمونههای سرکوب گسترده مخالفان است. هزاران نفر در این اعتراضات بازداشت، شکنجه یا کشته شدهاند. سیستم قضایی تحت نظر خامنهای از ابزارهای سرکوب برای جلوگیری از هر گونه چالش علیه نظام استفاده کرده است.
مداخله گسترده در منطقه
در طول رهبری خامنهای، جمهوری اسلامی سیاستهای منطقهای تهاجمیای را دنبال کرده است. از حمایت از حزبالله در لبنان و حماس در فلسطین گرفته تا مداخله در جنگهای سوریه، عراق و یمن، ایران به یکی از بازیگران اصلی منطقه تبدیل شده است. این سیاستها باعث تنشهای شدید با کشورهای منطقه و جامعه جهانی شده و ایران را به انزوای بیشتر کشانده است.
بحرانهای اقتصادی و فساد سیستماتیک
در طول حکومت خامنهای، اقتصاد ایران با مشکلات جدی مواجه شده است. تحریمهای بینالمللی، فساد گسترده در نهادهای دولتی و ناکارآمدی مدیریتی، موجب بحرانهای اقتصادی عمیقی مانند تورم، بیکاری و کاهش ارزش پول ملی شده است. در عین حال، بخشی از نزدیکان به قدرت از این وضعیت سود برده و فساد سیستماتیک در اقتصاد کشور ریشه دوانده است.
تحریمهای بینالمللی و انزوای جهانی
یکی از نتایج مستقیم سیاستهای خامنهای در منطقه و مخالفت با غرب، وضع تحریمهای شدید اقتصادی و سیاسی علیه ایران بوده است. برنامه هستهای جمهوری اسلامی و نقض حقوق بشر، از جمله دلایلی هستند که منجر به این تحریمها شدهاند. این تحریمها به مشکلات اقتصادی کشور دامن زده و منجر به انزوای ایران در صحنه بینالمللی شده است.
عدم اصلاحات سیاسی
در طول دوران رهبری خامنهای، هیچگونه اصلاحات سیاسی جدی انجام نشده و حتی تلاشهای اصلاحطلبانه نیز به شکست انجامیده است. هر گونه تغییر سیاسی که ممکن بود قدرت مطلقه رهبری را تضعیف کند، توسط دستگاههای حکومتی سرکوب شده است.
رشد نارضایتی اجتماعی و فرهنگی
طی این ۳۵ سال، نارضایتیهای اجتماعی و فرهنگی به دلیل محدودیتهای گسترده در آزادیهای فردی و اجتماعی افزایش یافته است. نسل جوان ایران که به تکنولوژی و فرهنگ جهانی دسترسی دارد، خواهان تغییرات عمیق در سیستم سیاسی و اجتماعی کشور است. این شکاف فرهنگی و اجتماعی میان حکومت و مردم یکی از چالشهای اصلی جمهوری اسلامی در سالهای اخیر بوده است.
در مجموع، دوران ۳۵ ساله رهبری خامنهای همراه با تمرکز شدید قدرت، سرکوب مخالفان، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و افزایش نارضایتیها بوده است. اگرچه نظام تحت رهبری او همچنان پابرجاست، اما فشارهای داخلی و خارجی ممکن است در نهایت این ساختار را به چالش بکشد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر