۱۴۰۳ شهریور ۱۴, چهارشنبه

کمپین نه به اعدام و گذار از جمهوری ننگین اسلامی

مجازات اعدام به‌ عنوان یکی از سخت‌ترین و جنجالی‌ترین احکام در سیستم‌های قضایی جهان همیشه موجب اعتراض نهادهای حقوق بشری، فعالان اجتماعی و سیاستمداران بوده است. این مجازات در برخی کشورها از جمله ایران همچنان بطور گسترده اجرا می‌شود. رژیم اسلامی و چین کمونیست بالاترین نرخ اعدام در جهان را دارند، و افزایش شمار اعدام نگرانی‌های جدی را در میان فعالان حقوق بشر در ماه‌های اخیر برانگیخته است. 

اعدام در ایران: ابزار قدرت یا عدالت؟


از آغاز سال ۲۰۲۴ میلادی تا امروز، بیش از ۴۰۰ اعدام در ایران انجام شده است و در یک ماه اخیر، این رقم به بیش از ۱۰۷ مورد رسیده است. این آمار بطور میانگین به این معناست که هر هفت ساعت یک اعدام در رژیم اسلامی انجام می‌شود؛ رقمی که نشان‌دهنده شدت برخورد قضایی با متهمان و وضعیت نگران‌کننده حقوق بشر در ایران است. روند افزایشی این اعدام‌ها، به‌ ویژه در شرایطی که رژیم حاکم با فشارهای داخلی و خارجی مواجه است، به‌عنوان یک رکورد در تاریخچه اجرای مجازات «اعدام های رسمی» و اعلام شده در کشور تلقی می‌شود. به نظر می‌رسد که این اعدام‌ها تنها پاسخی به جرایم جدی و خطرناک نیستند، بلکه ابزاری هستند که برای حفظ قدرت و کنترل جامعه به‌کار گرفته می‌شوند. در واقع، رژیم ددمنش اسلامی با استفاده از اعدام به‌عنوان ابزاری برای ایجاد ترس و اضطراب در جامعه، تلاش می‌کند تا از بروز اعتراضات گسترده‌تر جلوگیری کند.

اعدام در ملاء عام: تأثیرات روانشناختی و اجتماعی

در روزهای اخیر شاهد بازگشت اعدام به میدان‌ها و شروع کار جرثقیل‌های مختص اعدام شده‌ایم. اعدام در ملاء عام به‌ عنوان یکی از روش‌های اجرای مجازات در کشور اسلامی، نه تنها نقض آشکار حقوق بشر است، بلکه تأثیرات عمیق روانشناختی بر جامعه، به‌ ویژه بر کودکان دارد. این شیوه وحشتناک، که در حضور مردم اجرا می‌شود، به عادی‌سازی خشونت و مجازات اعدام در جامعه منجر می‌شود. حضور کودکان و نوجوانان در این صحنه‌ها می‌تواند به افزایش پرخاشگری و روحیه انتقامجویی در جامعه کمک کند و موجب می‌شود که این گروه‌های سنی در آینده به رفتارهای خشونت‌آمیز روی آورند یا نسبت به خشونت احساس بی‌تفاوتی داشته باشند.

کمپین «نه به اعدام»: حرکت به سوی آینده‌ای بدون اعدام

کمپین «نه به اعدام» که توسط فعالان حقوق بشری و گروه‌های مختلف سیاسی در ایران و خارج کشور راه‌اندازی شده است، یکی از مهم‌ترین حرکت‌های اعتراضی علیه این مجازات غیرانسانی است. این کمپین به‌وضوح نشان می‌دهد که اعتراض به اعدام در ایران فراتر از مخالفت با اعدام‌های سیاسی است و هدفی گسترده‌تر، یعنی حذف کامل اعدام از قوانین جزایی این کشور و سایر کشورهای جهان را دنبال می‌کند. فعالان این کمپین بر این باورند که اعدام به‌عنوان یک مجازات بی‌رحمانه و غیرقابل برگشت، نمی‌تواند در یک نظام حقوقی مدرن جایگاهی داشته باشد. این است که جنبش‌های مردمی، نهادهای حقوق بشری و کمپین‌های جهانی مانند “نه به اعدام” نقشی تعیین‌کننده در این مسیر خواهند داشت. مبارزه با اعدام تنها محدود به ایران و کشورهای با نرخ بالای اعدام نیست؛ این مبارزه یک حرکت جهانی است که هدف آن تحقق عدالت، حفظ کرامت انسانی و حرکت به‌سوی جهانی است که در آن زندگی و حقوق بشر در اولویت قرار دارد.

ایران فردا یا به اصطلاح این پس از رژیم ننگین جمهوری اسلامی، با سقوط رژیم اسلامی و لغو احکام اعدام از قوانین کیفری می‌تواند به‌عنوان الگویی برای سایر کشورها در مسیر اصلاحات حقوق بشری و توسعه اجتماعی قرار گیرد.

تجاوز جنسی و شکنجه و تحقیر در اسارت ننگین جمهوری اسلامی!

سازمان عفو بین‌الملل در تازه‌ترین گزارش خود به آزار و اذیت و تجاوز جنسی در اشکال مختلف علیه معترضان ایرانی در جنبش ملی ۴۰۱ به ویژه دختران به عنوان قربانیان اصلی تجاوز که در نظام‌های حقوقی به عنوان جرم جنایی شناخته می‌شود،پرداخته است. از نظر تاریخی، موضوع جدیدی نیست. به غنیمت گرفتن زنان و پسران جوان و خرید و فروش و به کنیزی و غلامی بردن آنها که سوء استفاده جنسی بخشی از آن بود، به عنوان یک امر رایج و بدیهی هیچ تلنگر اخلاقی جدی به جوامع بشری سده‌های دور نمی‌زد.

«وِجدان» یا «وُجدان» هم پدیده‌ای فرهنگی و آموختنی است که بسی فراتر از همدردی و همدلی، از آگاهی و آزادی می‌آید. بیهوده نیست که واژه‌ «وجدان» در اغلب زبان‌ها ترکیبی با مشتقات «دانش» و «دانستن» است. وجدان با احساس مسئولیت و در نتیجه، با اعتراض، همراه است. یکی از دلایل خشونت ادیان در همین نکته است که برای مهار حقوق و آزادی‌های مؤمن به عنوان انسان، باید مرتب به وحشت‌ وی از آن دنیا دامن زد و هربار در دعاهای روزانه پیامدهای وحشتناک انحراف از «صراط مستقیم» و «منکر» و «معروف» را به او یادآوری کرد. «ایّوب» و صبرش که زبانزد شده، نقطه‌ی اوج اطاعت بی‌چون و چرا و انسان بی‌مسئولیت و بی‌اختیار و قربانی اعتقادات، در برابر خود و خانواده‌ و همنوع خویش است!

وجدان اما همزاد حق، «حق» نه در مفهوم مذهبی بلکه به معنی حقوق طبیعی و شهروندی انسان، و همزاد آزادی و اختیار و مسئولیت است و بیداری آن، مستلزم آگاهی بر همه اینهاست. شیوه‌های وحشیانه‌ی اسلامگرایان چه در جمهوری اسلامی و چه حماس و داعش و طالبان و غیره در پیشبرد سیاست و اعتقادات خود، همان خشونت مذهبی و ایدئولوژیک را به نمایش می‌گذارد که انسان را مطیع و بدون حق و آزادی و مسئولیت می‌خواهد و با اینهمه ادعای «انسان صالح»، «انسان تراز نوین» و «انسان برتر» دارد! اما «صالح» و «تراز نوین» و «برتر» نسبت به کی و چی؟! آنهم در حالی که منادیان این برتری «انسان»، خود در خوی ضدانسانی دست و پا می‌زنند!

در چنین فرهنگ و تربیت مذکری، زنان و دختران بیش از همه از جمله با تعدی و تجاوز به پیکر و حریم شخصی خود قربانی می‌شوند. پس از آنها، کودکان و پسران نوجوان قرار دارند. جنایتی که با روی کار آمدن جمهوری اسلامی در حمله‌ی حزب‌اللهی‌ها و کمیته‌چی‌های زردنبو و با امیال سرکوب‌شده به مخالفان رژیم در خیابان‌ها و به «غنیمت» گرفتن دختران و پسران و روانه کردن آنها به زندان‌ها برای شکنجه و تجاوز و اعدام شروع شد و تا کنون ادامه دارد. تصاویر و شرح سرکوب اعتراضات و تجاوزات اسلامگرایان از ایران و افغانستان و عراق و فلسطین تا سوریه و یمن و نیجریه یک روش و فرهنگ مشترک را به نمایش می‌گذارد: تجاوز جنسی به عنوان شکنجه، تحقیر و ارضای امیال سرکوب‌شده‌ای که اتفاقا بر «امر به معروف و نهی از منکر» متکی است

تبعات آزادی حمید نوری و ادامه دادن حکومت ایران به گروگان گیری و باج گیری

دوباره آمدم من پدرام طنازی هستم از استکهلم سوئد ممنون که این ویدئو را تماشا می کنید.



حمید نوری؟

حمید نوری از شکنجه گران و بازجویان جمهوری اسلامی و آزاد شدن او از زندان و مبادله او با دو گروگان

حمید نوری با اتهام مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در ایران در سال ۱۳۶۷ در سوئد به حبس ابد محکوم شده بود.

حمید نوری کیست؟ و که بود؟

او متولد اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در تهران- نام مستعار او حمید عباسی

سوابق کاری او: عضو سپاه پاسداران در جریان حمله به احزاب مستقر در کردستان- آغاز به کار او در زندان اوین در سال ۱۳۶۱ - دستار قاضی مرگ محمد مقیسه در زندان گوهردشت در جریان اعدام های سال ۱۳۶۷

تاریخ دستگیری او: ۱۸ آبان ۱۳۹۸ ( ۹ نوامبر ۲۰۱۹ )پس از ورود به فرودگاه آرلاندا اتهامات او: نقض فاحش قوانین بین المللی ( معادل جنایت جنگی ) و قتل عمد از طریق مشارکت در شکنجه و اعدام زندانیان

تبعات آزادی او حمید نوری باعث میشود که حکومت ایران به گروگان گیری ادامه دهد- شناختی که مردم ایران از جمهوری اسلامی دارند که حکومت ایران یک حکومت مافیایی است که برای پیگیری و منافع خود دست به گروگان گیری و باج گیری می زند.

اعتراف حمید نوری در ایران اعتراف کرد که همان حمید عباسی دهه ۶۰ است، حمید نوری در اولین سخنانش پس از رسیدن به ایران خود را حمید عباسی معرفی کرد اما در سوئد در دفاعیات خود یکی بودن حمید نوری و حمید عباسی را زیر سوال برده بود که قبول نکرد که همان حمید عباسی است.

نتیجه دادگاه و جمع بندی این موضوع:

۱- دادگاه حمید نوری باعث شد جنایت سال ۱۳۶۷ در تاریخ ثبت شود و این یک پیروزی برای جنبش دادخواهی بود

۲- دادگاه حمید نوری به جمهوری اسلامی نشان دادیم که این یک روشنگری بزرگ زندانی کردن یا زندان کردن مقامات جمهوری اسلامی شاید ۲۰ سال پیش هم حتی به ذهن ما نمی رسید اما به یاری دوستان و فعالین سیاسی به خصوص جناب آقای مصداقی در آن دوران سخت کووید برف و سرمای زمستان هر هفته و هر ماه حاضر و مشغول کارها درس مهمی به جمهوری اسلامی دادیم و این فقط یک شمه و تنها بخشی از ظرفیتها و توانایی ها بود - ما ایرانیان خارج کشور قدرت اقدامها و کارزاهای بسیار گسترده تری داریم. پاینده ایران 

 

پیام‌ها گویاست؛ نه فقط برای ایران بلکه برای جهان!

انقلاب۵۷ و نتیجه‌اش جمهوری اسلامی، و عدم پذیرش و ایستادگی جامعه ایران در برابر آن را به جرأت می‌توان بدون مشابه دانست. جمهوری اسلامی از این نظر نمونه ندارد که یک گروه تروریستی مذهبی و ضددموکراسی و ضدغربی توانست با پشتیبانی غرب و دموکراسی‌ها نه تنها به قدرت دولتی برسد بلکه بیش از چهار دهه در قدرت بماند.

ایستادگی جامعه ایران از این نظر نمونه ندارد که فراتر از یک مخالفت سیاسی و بیانگر یک تضاد عمیق تاریخی و هویتی است اشغال ایران توسط جمهوری اسلامی، برخلاف تسخیرهای رایج (که خود ایران نیز آن را در تاریخ خود از سوی یونان و مغول و اعراب بادیه‌نشین تجربه کرده) فقط غصب خاک و سلطه با هدف بهره‌برداری از منابع کشور نبوده بلکه براندازی ایران و تبدیل آن به پایگاهی برای «غلبه یک دولت اسلامی بر جهان» بوده است. این ایده‌‌ مشابه انترناسیونالیسم کمونیست‌ها با پایگاهی به نام «اتحاد شوروی» و اقمارش است که اگرچه شکست خورده اما مدافعانش همچنان با توجیهی مشابه «اسلام واقعی این نیست» معتقدند که آنها و یا چین و کره شمالی و کوبا متکی بر کمونیسم واقعی نیستند! 

تعدادی از ایرانیان پناهجو مقابل اداره مهاجرت سوئد دست به تحصن زدند

تعدادی از ایرانیان پناهجو روز جمعه ۲۶ مرداد‌ماه در اعتراض به سیاست عدم پذیرش پناهجو و شرایط حاکم بر ایرانیانی که سال‌های طولانی برای دریافت اقامت سوئد در انتظار بوده‌اند، مقابل اداره مهاجرت در استکهلم دست به تحصن زدند.


https://www.instagram.com/reel/C-v9iH8htz6/?igsh=cDNwbjhhNWxwbDhm 

https://www.instagram.com/reel/C-v9iH8htz6/?igsh=cDNwbjhhNWxwbDhm

۱۴۰۳ شهریور ۱۳, سه‌شنبه

مریم یحیوی از ابلاغ حکم اعدام پخشان عزیزی گفت

مریم یحیوی، زندانی سیاسی، در نامه‌ای از زندان اوین با روایت فضای بند زنان پس از ابلاغ حکم اعدام پخشان عزیزی، زندانی سیاسی هم‌بند او، نوشت که زندانیان با گرایش‌های سیاسی و عقیدتی مختلف، با چهره‌هایی مملو از خشم، بهت و نگرانی در هواخوری بند جمع شدند و با هم سرودهای انقلابی خواندند.

یحیوی در نامه خود نوشت که زنان زندانی حوالی ساعت هشت شب دوم مرداد، پس از مطلع شدن از صدور حکم اعدام برای عزیزی، دور او جمع شدند و روایت‌هایی از دیده‌ها، شنیده‌ها و تجربه‌های خود از دهه‌ ۶۰ تا کنون و صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی از جمله شیرین علم‌هولی و زینب جلالیان را نقل کردند.

این زندانی سیاسی در روایت خود نوشت که عزیزی پس از مطلع شدن از حکم اعدام با لبخند نگاهی به هم‌بندی‌هایش انداخت و محکم و مصمم گفت: «خانواه‌ام که هیچ ربطی به قضیه نداشتند یک سال حکم گرفتند. در این مدت فشار روانی و امنیتی زیادی را تحمل کردند. حالا کمی نگرانی‌ام برای آن‌ها کمتر شد اما بی‌جهت محکوم شدند. او اضافه کرد که زندانیان در هواخوری بند زنان اوین در اعتراض به حکم اعدام هم‌بندیشان سرودهای انقلابی از جمله «ستاره ستیزد و شب گریزد و صبح روشن آید» و «توی سینه‌ش جان جان جان، یه جنگل ستاره داره جان جان» را هم‌خوانی کردند. 

ایران‌اینترنشنال روز سوم شهریور در گزارشی ۱۵ نفر از زندانیانی سیاسی بند زنان زندان اوین طی هفته‌های گذشته به دلیل اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام از برقراری تماس و ملاقات با خانواده محروم شده‌اند. یحیوی در قسمت دیگری از نامه‌اش نوشت که جمهوری اسلامی طی ۴۶ سال گذشته همواره با انفرادی، شکنجه و اعتراف‌گیری تحت شدیدترین بازجویی‌ها، با اتهام‌زنی و پرونده‌سازی، تحقیر و توهین و تهدید و فشار بر خانواده و دادگاه‌های نمایشی و احکام طولانی و تبعید و اعدام، دگراندیشان و مخالفان خود را حذف کرده است. او تاکید کرد که حکومت در این سال‌ها تغییری در ماهیت و عملکردش نداشته و فشارها بسته به مسائل سیاسی و اجتماعی داخل و خارج از کشور، شدت و ضعف می‌گیرد.

۱۴۰۳ شهریور ۱۲, دوشنبه

تزلزل در پایه‌های رژیم اسلامی

 تحریم انتخابات ریاست جمهوری گام مهمی‌ در راستای مقاومت مدنی و مبارزات سیاسی ملت ایران برای گذار قطعی از جمهوری اسلامی بود. مردم با تحریم انتخابات به تمامیت حکومت اسلامی قاطعانه نه گفتند.


تحریم انتخابات با موفقیت انجام شد. گام بعدی ضرورت ابتکار عمل از جانب نیروهای اپوزیسیون را می‌طلبد. مبارزه با جمهوری اسلامی باید از مرحله سلبی خارج شود و به ارائه یک آلترناتیو مشخص برسد. در این شرایط نیروهای اپوزیسیون باید با پذیرش دو واقعیت مسلم به عنوان راهنمای عمل، مسئولیت خود را بجا بیاورند

نخست، بازشناسی متقابل و پذیرش تکثر سیاسی موجود به عنوان مبنای یک اتحاد ملی فراجناحی. این تکثر باید طیف وسیعی از نیروها از پادشاهی‌خواه تا جمهوریخواه و اصلاح‌طلبان سابقی را که بطور قاطع به جمهوری اسلامی پشت کرده‌اند در بر بگیرد

دوم، اهمیت رهبری برای هدایت مبارزه است. این رهبری نمی‌تواند مطلقه باشد و مشروط به اهداف مشخصی خواهد بود. شاهزاده رضا پهلوی به عنوان شخصیتی فراجناحی و مورد اعتماد قاطبه مردم تنها چهره‌ای است که می‌تواند این مسئولیت را برعهده بگیرد

چنانچه اپوزیسیون در مرحله بعدی مبارزات قادر به تحقق این اهداف نباشد تحریم انتخابات به تنهایی برای پیروزی نهایی مبارزات کافی نخواهد بود و در نهایت نیروهای درون رژیم می‌توانند از عدم انسجام در اپوزیسیون استفاده کرده و سناریو‌های جدیدی طراحی کنند. آنها تمام تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا یک اتحاد ملی فراجناحی با این رهبری شکل نگیرد.

دو سال پس از مهسا؛ جنبش ملی زن زندگی آزادی همچنان پا برجاست

دو سال پیش در چنین روزهایی دختر جوان ۲۲ ساله‌ای که مورد ضرب و جرح مأموران گشت ارشاد قرار گرفته بود در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان «کسری» ت...