۱۳۹۰ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

تاریخ نگاری جمهوری اسلامی: خامنه ‌ای علیه رفسنجانی

اکبر هاشمی بهرمانی که سه دهه در ایجاد محدودیت در بسط و نشر اطلاعات از طریق سانسور، فیلترینگ و پارازیت برای شکل گیری و تحکیم قدرت مطلقه نقشی محوری در ایران ایفا می کرد چند گاهی است که پس از دوره‌ی «بهرام که گور می گرفتی همه عمر» به مرحله‌ی «دیدی که چگونه گور بهرام گرفت» وارد شده است.او پس از آن که کاملا از دایره‌ی قدرت حذف شد همانند همه‌ی فعالان سیاسی همسن و سال اش به نوشتن خاطرات و نشر یادداشت‌های سیاسی مشغول شده است. اما در کشوری که محدودیت در جریان اطلاعات ابزار کسب و حفظ قدرت است قدرتمند پیشین نمی تواند با اتکا به نفوذ سابق به حیطه‌ی اهل قلم بدون هیچ محدودیتی وارد شود. نظامی که قدرتمندان برای سانسور و فیلترینگ و پارازیت ساخته‌اند گریبان خود آنها را نیز می گیرد.

کارگروه‌ها و هیات‌ها

دیکتاتورها برای صورت موجه بخشیدن به محدودیت در جریان اطلاعات انواع هیات‌ها (مثل هیات نظارت بر مطبوعات) یا کارگروه‌ها (مثل کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه در فضای مجازی) تشکیل می دهند که همه‌ی اعضای آنها از کاست حکومتی و معتمدان رهبری است و نهادهای مدنی و حرفه‌ای یا مردم کوچه و خیابان هیچ نقشی در آنها ندارند.به عنوان مثال اعضای کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه در اینترنت متشکل است از شش وزیر، رییس سازمان تبلیغات اسلامی، رییس سازمان صدا و سیما یا نمایندگان آنان، یک نماینده از شورای عالی انقلاب فرهنگی و دادستان کل کشور. این کارگروه به عنوان نماینده‌ی حکومتی که دارای قوه‌ی قاهره برای فیلترینگ است به سرویس‌دهندگان سایت‌ها اعلام می‌کند که فلان مصادیق مجرمانه در سایت‌شان وجود دارد یا بدون اعلام آنها را می بندد.

رویه‌های دوگانه

این گروه دو رویه‌ی مجزای کار را دنبال می کند. برای غیر خودی‌ها یا «خواص بی بصیرت» صرفا فهرستی تهیه شده و سایت‌های آنان فیلتر می شود. اما برای خودی‌ها یا «خواص کم بصیرت» مراحلی در نظر گرفته شده است: «ابتدا به افراد گفته می‌شود سایت خود را ثبت کنند. اگر مصادیق مجرمانه‌ای در سایت دیده شود، تذکر داده می‌شود. اگر به تذکر توجه شد و مورد را برداشتند که هیچ ولی اگر برداشته نشد بستگی به نوع اقدام مجرمانه تا سه بار تذکر داده می‌شود و بعد از آن سایت فیلتر می‌شود.» (محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه‌ی قضاییه، تابناک، ۱۲ دی ۱۳۹۰)
در برخورد با سایت شخصی رفسنجانی همین رویه‌ی دوم در پیش گرفته شد: «در مهرماه این کارگروه موارد خلاف را بررسی کرد و تذکر داده شد که پنج یا شش مورد مجرمانه‌ای را که وجود دارد، بردارند. این موارد برداشته شد. ضمن اینکه این سایت اصلا به نام محسن هاشمی رفسنجانی است، در حالی که در روزنامه‌ها مطرح شده که سایت متعلق به آقای هاشمی رفسنجانی است… بعد از مدتی مجددا هم موارد قبلی و هم موارد جدیدی روی سایت گذاشته شد و دوباره نسبت به رفع آن تذکر داده شد که در این مورد اقدامی صورت نگرفت تا اینکه این سایت در هفتم دی ماه فیلتر شد و الان هم فیلتر است.» (همانجا)

خاطرات عبور از بحران‌ها

خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی به طور قطع خوشایند علی خامنه‌ای و بیت رهبری نبوده و نیست. این خاطرات به گونه‌ای نوشته‌ می شوند که گویی وی نقش محوری در اداره‌ی امور کشور و تعیین جهت گیری‌ها و سیاست‌های کشور در دهه‌ی اول عمر جمهوری اسلامی و عبور دادن جمهوری اسلامی از بحران‌ها را بر عهده داشته است (نام خاطرات وی «عبور از بحران» است).
خاطرات رفسنجانی به گونه‌ای روایت می شوند که گویی مورخان آینده چاره‌ای بجز ارجاع به اثر وی نخواهد داشت. حتی اگر وی چنین نقشی داشته است (که در همه‌ی موارد این گونه نیست) این موضوع کسی را که پس از خمینی به مقام ولایت فقیه رسیده و مدعای بهترین جایگزین برای خمینی و نیابت امام زمان است و می خواهد در همه جا بازیگر نقش اول باشد خوش نمی آید.
علی خامنه‌ای به عنوان رهبری که پس از انتشار اولین روزنامه‌ی رنگی در ایران (همشهری) به علت آن که عکس خود را هر روز در صفحه‌ی اول آن مشاهده نمی کرد به تغییر کادر سر دبیری آن حکم داد نمی تواند یکه تازی‌های رفسنجانی را در روایت پشت صحنه‌ی حکومت خمینی تحمل کند.رفسنجانی از علی خامنه‌ای به خمینی نزدیک تر بود و در فرایندهای سیاسی (حذف رقبا، ترورها، مهندسی انتخابات، و چینش نیروها)، قانونگذاری و جنگ نقشی بسیار مهم تر از علی خامنه‌ای بر عهده داشت اما یکه تاز میدان نبود.کشور بالاخص در سال‌های پایانی عمر خمینی عمدتا توسط یک گروه پنج نفره (میر حسین موسوی، اکبر هاشمی، علی خامنه‌ای، سید احمد خمینی و عبدالکریم موسوی اردبیلی) اداره می شد. موارد خلافی که محسنی اژه‌ای از آنها در زیر نویس‌ها و حاشیه‌های سایت رفسنجانی به عنوان موارد تخلف ذکر می کند (همانجا) عمدتا به نکاتی از تاریخ دهه‌ی اول جمهوری اسلامی ارجاع دارند که رفسنجانی را در مقام عقل منفصل نظام قرار می دهد و طبعا ذکر آنها خوشایند علی خامنه‌ای نبوده و نیست.

خامنه‌ای در مقابل نمی تواند خود کار رفسنجانی را در این باب بر عهده بگیرد.

او شخصیت قدسی و قدرت مطلقه‌ی خود را در مقامی بالاتر از انتشار خاطرات روزانه تصور می کند یا اگر به نوشتن خاطرات خود مشغول است انتشار آن را به پس از مرگ محول کرده است. خامنه ای در نوشتن خاطرات روزانه با این چالش جدی روبروست که همه‌ی آنچه در چنته دارد موضوعات و تصمیمات امنیتی و نظامی است که حتی پس از مرگ وی نیز در دوران جمهوری اسلامی قابل انتشار نیست.چگونه می توان دستور به تیراندازی مردم در خیابان یا خفه کردن نویسندگان در قسمت عقب ون و رها کردن اجساد آنها در بیابان، افزایش اعدام‌ها یا تعیین میزان زندان و شکنجه‌ی دانشجویان و فعالان سیاسی را برای تاریخ به دست خود ثبت کرد؟

خبر سازی و جدا افتادگی

سایت اینترنتی برای یک سیاستمدار پیشین به کار خبر سازی نیز می آید. به عنوان نمونه، کافی است در مورد یکی از موضوعات روز مثل انتخابات در آن اظهار نظر شود. این اظهار نظر برای رسانه‌ها (چه در داخل و چه در خارج) ارزش خبری دارد و موج ایجاد می کند. علی خامنه‌ای فعلا یک رفسنجانی در حال یخ زدگی و خواب زمستانی می خواهد که به تدریج از این خواب بیدار نیز نشود. سایت اینترنتی مخل چنین سیاستی است. این خواست فراتر از آن است که مثلا خطبه‌ی رفسنجانی در آخرین نماز جمعه اش باز نشر شود یا خیر. بنابر این دلیل اصلی فیلترینگ سایت رفسنجانی برگشت دادن وی به دنیای جدا افتادگی و بی خبری است و نه صرفا یک سر و صدای بسیار خاص و کوچک.

پرهیز از تقسیم مسوولیت تباهکاری‌ها

غیر از دو موضوع حساس فراهم کردن مواد برای تاریخ نویسی و خبر سازی، سیاستمداری که در نظام‌های استبدادی از چرخه خارج می شود به تدریج باید خود را محذوف حساب کند به گونه‌ای اصولا وجود خارجی نداشته است.کتب تاریخ معاصر رسمی در جمهوری اسلامی اصولا به گونه ای نوشته می شوند که شخصیت‌هایی مثل صادق قطب زاده، ابراهیم یزدی، ابوالحسن بنی صدر، مهدی بازرگان، حسینعلی منتظری، کاظم شریعتمداری، مسعود رجوی و نورالدین کیانوری وجود خارجی نداشته‌اند. اکنون زمان اکبر رفسنجانی و محمد خاتمی و یوسف صانعی و محمد موسوی خویینی‌ها رسیده است.سایت و نشریات و کتب این افراد فیلتر و توقیف می شود تا به تدریج نام آنها از تاریخ حذف شود. «وزارت حقیقت اورول»ی در جمهوری اسلامی روزهای پرکاری را بعد از جنبش سبر گذرانده و چهره‌های بسیاری هستند که عکس و اسم و نظرات آنها باید از خاطره‌ی قومی ایرانیان پاک شود تا فقط «برادر بزرگ» دیده شود. علی خامنه‌ای حتی نمی خواهد مسوولیت سیاهکاری‌ها و تباهی‌های جمهوری اسلامی را با دیگران قسمت کند.

رادیو فردا



نوشته ای از Akbar Pourahmadi

هیچ نظری موجود نیست:

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...