۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

اعتراض گسترده و یکپارچۀ تمای زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج نسبت به محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه

اعتراضات گسترده و یکپارچۀ تمامی زندانیان سیاسی از طیفهای مختلف در سالن ایزوله شده ۱۲ بند ۴ زندان گوهردشت کرج نسبت به تشدید محدودیتها و شرایط غیر انسانی حاکم بر این سالن، از روز یکشنبه ۲۶ تیرماه آغاز شده و همچنان ادامه دارد.آنها در یک اقدام یکپارچۀ اعتراض آمیز نسبت به اعمال سرکوبگرانه هواخوری را تحریم نمودند.زندانیان سیاسی اعلام کردند تا زمانی که مسئولین زندان در سالن ایزوله شده زندانیان سیاسی حاضر نشوند و پاسخگوی اقدامات سرکوبگرانه خود نباشند در مرحلۀ اول از رفتن به هواخوری که از روز گذشته آغاز شده است خوداری خواهند کرد و در مرحلۀ دوم دامنۀ اعتراضات خود را نسبت به اعمال سرکوبگرانه گسترش خواهند داد.زندانیان سیاسی خواهان:۱- پایان دادن به محدودیت زمانی هواخوری.۲- پایان دادن به محدودیت ملاقاتهای حضوری با خانواده هایشان. ۳- برقرار شدن تماسهای تلفنی با خانواده هایشان و همچنین پایان دادن به سایر محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه قوۀ قضاییه ، وزارت اطلاعات و سازمان زندانها علیه خودهستند از چند روز پیش هواخوری زندانیان سیاسی که در ساعتهای گرم و در معرض تابش شدید آفتاب یعنی از ساعت ۱۵:۰۰ به بعد صورت می گرفت را قطع کردند. تا هر چه بیشتر زندانیان سیاسی ایزوله شده را تحت فشارقرار دهند.ولی از روز گذشته به زندانیان اعلام شد که می توانند به هواخوری بروند.زندانیان سیاسی از اینکه هواخوری به عنوان یک اهرم فشار علیه آنها بکار برده می شود دست به اعتراض زدند و بصورت یکپارچه اقدام به تحریم هواخوری نمودند.از طرفی دیگر روز دوشنبه ۲۷ تیرماه فردی بنام عبدالهی مسئول فروشگاه های زندان که بطور معممول فروشگاه را به مدت ۱٫۵ ساعت باز نگه می داشت که زمان بسیار محدودی برای انبوهی از زندانیان است پس از نیم ساعت اقدام به بستن آن نمود در حالی که هیچکدام از زندانیان سیاسی موفق به خرید حداقل کالاهای مورد نیاز خود نشده بودند. هنگامی که یکی از زندانیان سیاسی اقدام به اعتراض نمود مورد اهانت مسئول فروشگاه قرار گرفت که اعتراض شدید سایر زندانیان سیاسی را به دنبال داشت.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از اعتراضات یکپارچه تمامی زندانیان سیاسی زندان گوهردشت برای پایان دادن به محدودیتها و اعمال سرکوبگرانه علیه زندانیان سیاسی حمایت می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ملاقات خصوصی با زندانیان سیاسی و خانواده ها آنها و تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

۲۷ تیر ۱۳۹۰ برابر با ۱۸ ژولای ۲۰۱۱

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

۱۳۹۰ تیر ۲۸, سه‌شنبه

التهاب غدد لنفاوی گوش و تشدید بیماری قلبی پیمان عارف در زندان اوین

پیمان عارف، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین دچار التهاب غدد لنفاوی شده است.به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این روزنامه نگار و فعال دانشجویی زندانی که از حدود ۶ ماه پیش برای دومین بار پس از انتخابات ۲۲ خرداد بازداشت شده است به دلیل شرایط نامناسب پزشکی و بهداشتی زندان اوین دچار التهاب غدد لنفاوی گوش شده است که به گفته پزشک بهداری زندان به شدت می‌تواند خطر ناک باشد.هم چنین این زندانی و فعال دانشجویی نزدیک به مهدی کروبی با روند فزاینده تشدید بیماری قلبی‌اش نیز مواجه است که به دلیل عدم صدور دستور لازم از سوی دادستان تهران و یا آقای رشته احمدی رئیس دادسرای اوین، زندان نسبت به انتقال وی به بیمارستان جهت معاینه و درمان اقدامی صورت نداده است.

تحت فشار قرار گرفتن خانواده پگاه آهنگرانی از سوی نهادهای امنیتی

یک منبع آگاه به رادیو زمانه گفته است که خانواده پگاه آهنگرانی به‌دلیل تحت فشار بودن تصمیم گرفته‌اند که تا روشن شدن وضعیت وی در زندان، با رسانه‌ها گفت‌وگو نکنند.به گفته این منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود، هنوز جرم پگاه آهنگرانی، بازیگر و فیلم‌ساز جوان سینمای ایران که هم‌اکنون در بازداشت به‌سر‌می‌برد، از سوی مسئولان قضائی مشخص نشده است.این منبع آگاه همچنین خبر داد که روز گذشته پگاه آهنگرانی برای دومین بار با خانواده خود تماس گرفته است. وی در این تماس که طولانی‌تر از بار نخست بود گفته است که تنهاست و شرایط‌ش بهتر از قبل است.بر پایه این گزارش صدای پگاه آهنگرانی در این تماس کمی بهتر از تماس تلفنی نخست بود.خانواده پگاه آهنگرانی از سوی وکیل آگاهند که پگاه در زندان اوین است ولی نمی‌دانند که در کدام بخش به‌سر می‌برداین منبع آگاه به رادیو زمانه گفته است که خانواده پگاه آهنگرانی از سوی وکیل آگاهند که پگاه در زندان اوین است ولی نمی‌دانند که در کدام بخش به‌سر می‌برد.پگاه آهنگرانی شامگاه روز یکشنبه ۱۹ تیرماه توسط پنج نفر از مأموران حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در منزل شخصی‌اش دستگیر شد.پیش از این خبری منتشر شده بود که بر پایه آن این بازیگر جوان از ۲۲ تیرماه به اطلاعات سپاه پاسداران تحویل داده شده است.پگاه آهنگرانی فرزند منیژه حکمت و جمشید آهنگرانی، دو فیلم‌ساز سینمای ایران است که در دهمین دوره ریاست جمهوری، در ستاد میرحسین موسوی از نامزدان اصلاح‌طلب این دوره از انتخابات فعال بود.وی یک بار نیز در رویدادهای پس از انتخابات احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت.شبکه خبری دویچه‌وله چندی پیش از پگاه آهنگرانی دعوت کرده بود تا از ۱۳ تا ۲۱ تیرماه جاری برای پوشش وبلاگی جام جهانی فوتبال زنان به آلمان برود.پگاه آهنگرانی با فیلم «دختری با کفش‌های کتانی»، ساخته رسول صدرعاملی در سال ۱۳۷۷ مطرح شد.وی تا کنون در ۱۴ فیلم بلند ایفای نقش کرده است. آخرین فیلم ا «ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان است که هم‌اکنون در سینماهای ایران نمایش داده می‌شود و یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های حال حاضر ایران به شمار می‌رود.پیش از این مریم مجد، عکاس مطبوعات ایران در تاریخ ۳۱ خردادماه، یک روز پیش از سفرش به آلمان برای عکاسی از جام جهانی فوتبال زنان در این کشور، در منزل شخصی‌اش بازداشت شد.مریم مجد، در حالی که به دلیلی بیماری از وضعیت نامساعدی در زندان برخوردار بود، روز گذشته با صدور قرار وثیقه از زندان آزاد شد.

درخواست چهارسازمان مدافع آزادی بیان: مهناز محمدی و پگاه آهنگرانی را آزاد کنید

چهار سازمان مدافع آزادی بیان، با انتشار نامهٔ سرگشادهٔ مشترکی خطاب به رییس قوه قضاییه ایران، آیت الله لاریجانی، خواستار آزادی مهناز محمدی، مستندساز و فعال حقوق زنان و نیز پگاه آهنگرانی بازیگر سینما و مستندساز شدند.به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر،مهناز محمدی، مستندساز و فعال حقوق زنان از روز پنجم تیرماه و پگاه آهنگرانی از هفتهٔ گذشته در بازداشت به سر می‌برند. در حالی که مقامات قضایی در مورد اعلام دلایل بازداشت مهناز محمدی سکوت کرده‌اند، یک مقام قضایی در دادستانی تهران در گفتگو با خبرگزاری ایسنا، بازداشت پگاه آهنگرانی را تایید کرده و گفت که تحقیقات در بارهٔ وی هنوز ادامه دارد.آنیس کلامرد، مدیر کل سازمان حمایت از روزنامه نگاران، جوئل سایمون، مدیرکل سازمان آرتیکل ۱۹، آنی گیم، مدیرکل سازمان روزنامه نگاران کانادایی برای آزادی بیان، و جو گلنویل ادیتور نشریه ایندکس برای سانسور، امضا کنندگان این نامهٔ سرگشاده، خطاب به رییس قوه قضاییه همچنین از اقدامات اخیر حکومت ایران در بازداشت و تحت فشار قرار دادن فیلم سازان و روزنامه نگاران ابراز نگرانی کرده‌اند.

متن این نامهٔ سرگشاده را در ادامه بخوانید:

به: آیت الله آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه ایران عالی جناب، بدینوسیله نگرانی خود را از موج تازه دستگیری روزنامه نگاران و فیلمسازان در ایران ابراز می‌کنیم. به خصوص مایلیم توجه شما را به بازداشت مهناز محمدی، فیلمساز و پگاه آهنگرانی، بازیگر و مستندساز جلب کنیم.ما مطلع شده‌ایم که مهناز محمدی در زندان اوین نگهداری می‌شود. او در روز ۵ تیر در خانه‌اش در تهران دستگیر شد. ما به دلیل گزارش‌های منتشر شده در خصوص اینکه او تا کنون اجازه تماس با خانواده و وکیل خود را نیافته و نیز نیاز مبرم وی به توجه ویژهٔ پزشکی به دلیل مشکلات جسمی‌اش، نگران وضعیت وی هستیم.پگاه آهنگرانی، بازیگر و مستند ساز نیز هفته گذشته دستگیر شده است.ما از اینکه که آن‌ها بدون هیچ اتهامی بازداشت شده و دسترسی به وکیل و امکانات پزشکی مورد نیاز خود ندارند ابراز نگرانی می‌کنیم و بدینوسیله از شما می‌خواهیم که آن‌ها را فورا آزاد کنید.بازداشت آنان، بر شمار فزایندهٔ هنرمندان، روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشری که هم اکنون در ایران در زندان هستند می‌افزاید و این در حالی است که ایران در کنار چین یکی از کشورهایی است که به داشتن بالا‌ترین آمار روزنامه نگاران زندانی پیشرو مشهور است.ما همچنین مایلیم، تعهد ایران به اجرای موازین بین المللی را یک بار دیگر خاطرنشان کنیم. ایران یکی از امضا کنندگان میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی است که حق آزادی بیان و عدم اجازه حکومت‌ها برای دستگیری‌ها و بازداشتهای فراقانونی را به رسمیت شناخته است. ما از شما درخواست می‌کنیم که تعهدات بین المللی ایران را محترم شمارده و تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی که به ناحق در زندان به سر می‌برند را آزاد کنید.

با احترام

جو گلنویل ادیتور نشریه ایندکس برای سانسور

آنیس کلامرد، مدیر کل سازمان حمایت از روزنامه نگاران

جوئل سایمون، مدیرکل سازمان آرتیکل ۱۹

آنی گیم، مدیرکل سازمان روزنامه نگاران کانادایی برای آزادی بیان

مادرسهرابی راد: مصاحبه می کنم شاید دادستان صدایم را بشنود

محمد حسین سهرابی راد برای سومین بار متوالی طی یک ماه گذشته از زندان به بیمارستان طالقانی منتقل شده است این در حالی است که نزدیک به دو هفته است که دادستان با مرخصی وی موافقت کرده اما تاکنون این فعال سیاسی نتوانسته است به مرخصی بیاید و مادرش امیدوار است که او را از بیمارستان به محیط آرام خانه ببرد.مادر حسین در خصوص انتقال فرزندش به بیمارستان طالقانی به “جرس” می گوید: “امروز که برای ملاقات به زندان مراجعه کردم گفتند که او را به بیمارستان طالقانی منتقل کرده اند و مانند دفعات پیش به علت ناراحتی قلبی به بیمارستان منتقل شده است.یک پرستاری در خصوص مشکل قلبی حسین به من گفت مشکل او ناشی از استرس است و از نظر فیزیکی مشکلی ندارد. خوب بهتراست که پسرم به مرخصی بیاید تا ما خودمان پیش متخصص ببریم و زیر نظر پزشک خودش باشد. مادر این زندانی سیاسی با اشاره به اینکه دادستان با مرخصی وی موافقت کرده است ادامه می دهد: ” من وثیقه صد میلیونی گذاشتم و تمام مدارکش هم یکشنبه هفته گذشته به دایره اجرای احکام رفته و به من گفتند ظرف یکی و دو روز آینده حسین به مرخصی می آید اما واقعا نمی دانم چه مشکلی است که ایشان را به مرخصی نمی فرستند؟ امروز هم اجازه ملاقات با پسرم را نمی دادند که به دادستانی رفتم و بالاخره اجازه ملاقات پسرم در بیمارستان را به من دادند و توانستم حسین را ببینم که شکر خدا حالش بهتر شده بود. در این مدت هم که حسین به در بیمارستان بستری شده نماینده دادستان از پسرم در بیمارستان عیادت کرده و من از همین جا تشکر می کنم و در نامه ای هم که نوشتم هم از اینکه پسرم را به بیمارستان منتقل کردند و هم اینکه از او عیادت کردند تشکر کردم. اما چرا باید بگذاریم کار به اینجا بکشد و یک جوان بر اثر استرس دچار ناراحتی قلبی شود و به بیمارستان منتقل شود؟ وی با تکرار این نکته که وقتی نمی توانیم دادستان را ملاقات کنیم مجبوریم با خبرنگارانی که با ما تماس می گیرند گفتگو کنیم تا شاید دادستان صدایمان را بشنوند، می گوید: “من برای پسرم چیزی نمی خواهم اما وقتی به دادستانی می روم و بی نظمی آنجا را می بینم و افرادی که سرگردان هستند من را خیلی عذاب می دهد. من در نامه به دادستانی هم نوشتم که به این وضعیت رسیدگی کنند. ببینید مثلا یک زندانی در سال می تواند دو و سه بار به مرخصی بیاید اما یک عده دیگر مثل پسر من بعد از دوسال زندان هم نمی توانند از مرخصی استفاده کنند. یا مثلا در سال گذشته من ملاقات حضوری نداشتم و علت آن را نمی دانم؟ نمی خواهم اصلا قضاوت کنم اما فقط می خواهم بگویم بی نظمی در اثر ندانمکاری است. یکسری آنجا کار می کنند که اصلا به کارشان وارد نیستند. مثلا همین امروز که رفتم بگویم چرا اجازه ملاقات در بیمارستان را به من نمی دهند؟ همه می گفتند ما مسئول نیستیم. آخر به ما بگویید مسئول زندانیان سیاسی چه کسی است؟ تا برای خواسته هایمان به آنها مراجعه کنیم و اینقدر سرگردان نباشیم. بخدا امروز در دادستانی وقتی از حال حسین خبر نداشتم حال خودم را نمی فهمیدم و با صدای بلند گفتم آقای دادستان من می خواهم دو دقیقه شما را ببینم اما جوابی نشنیدم. فقط اجازه ملاقات من را با پسرم در بیمارستان داد.وی در پایان می افزاید: “بعد هم که خبرنگاران به ما زنگ می زنند و از وضعیت عزیزانمان می پرسند و ما فقط وضعیت آنها را می گویم، به ما هشدار می دهند که چرا مصاحبه کردید؟ اما من از همین تریبون می گویم بارها به دادستانی مراجعه کردم و درخواست کردم حتی برای دو دقیقه بتوانم با دادستان صحبت کنم اما کسی پاسخی به من نداد و تا الان نتوانستم دادستان را ملاقات کنم. خوب چاره ای برای ما نمی ماند و مجبوریم از کانالهای دیگر صدایمان را به گوش دادستان برسانیم. الان هم نمی خواستم مصاحبه کنم اما چون شما اصرار کردید و من گفتم شاید دادستان از این تریبون صدایم را بشنوند حاضر به گفتگو شدم.محمدحسین سهرابی‏راد، عضو ستاد مهدی کروبی که به اتهام کمک به محمد داوری ،سر دبیر سایت سحام نیوز در تهیه فیلمی در مورد جنایتهای رخ داده دربازداشتگاه کهریزک جهت ارائه به قوه قضاییه و دفترآقای خامنه ای، توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده و نزدیک به دوسال است که در زندان بدون مرخصی بسر می برد. وی به ۴سال حبس تعزیری و۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است .سهرابی راد در مدت حبس خود تحت فشارهای زیادی قرار گرفت.

۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه

بازداشت احمدرضااحمدپور، وبلاگ نویس واز فعالین سیاسی

صبح امروز دوشنبه، بیست و هفتم تیرماه، ماموران امنیتی با مراجعه به منزل احمدرضا احمدپور، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت منطقهٔ قم، این فعال سیاسی اصلاح طلب را بازداشت کردند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ساعت ۱۱ صبح امروز سه مامور مرد و یک مامور زن به منزل احمدرضا احمدپور واقع در شهرک مهدیهٔ قم مراجعه کردند. این افراد پس از نشان دادن حکم که از سوی دادگاه ویژه روحانیت صادر شده بود؛ به آقای احمدپور، اقدام به تفتیش وسایل منزل نموده و حتی اتاق فرزندان وی را هم کاملا بازرسی کردند که این مسئله باعث ایجاد استرس شدید برای آن‌ها شد. گفتنی ست که نیروهای امینتی پس از دستگیری، نامبرده را به مکان نامعلومی منتقل کردند و تا لحظهٔ تنظیم خبر از وی اطلاعی در دست نیست. لازم به یادآوری ست که این وبلاگ نویس و فعال سیاسی ساکن قم در فروردین ۸۹ نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و هتک حیثیت روحانیت، به یک سال حبس و خلع لباس دائمی محکوم شد. وی آذرماه سال گذشته از زندان آزاد شده بود.

عظم طالقانی: حصر موسوی و کروبی غیرقانونی و نقض حقوق بشر است

اعظم طالقانی، دبیرکل جامعه زنان با انتقاد از حصر رهبران جنبش سبز می گوید: «حصرخانگی افراد نه تنها در قانون و شرع جایگاهی ندارد بلکه سوابق تاریخی گویای این موضوع است که اعمال چنین رفتاری برای حکومت های اقتدارگرا بی حاصل بوده است. سرنوشت «لخ والسا» آزادی خواه لهستانی باید تجربه ای برای اقتدارگرایان باشد که با وجود حصرخانگی روزی فرا رسید که با رهبری حزب همبستگی، انقلابِ لهستان را رقم زد.»به گزارش جرس، اعظم طالقانی در گفت و گو با جرس، در مورد حصر رهبران جنبش سبز اظهار داشت : «هر حکومتی که روش آن خلاف قانون و ضد حقوق شهروندانش باشد دیر یاز زود محکوم به سوی زوال و شکست خواهد رفت. حصر خانگی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و همینطور مهدی کروبی و فاطمه کروبی نا مامن قانونی دارد و نه مامن شرعی و جملگی باید گفت چنین رفتاری نقض صریح حقوق بشر وقانون است».به عقیده او «اگر از دید حاکمیت این افراد به جرمی متهم هستند پس باید در یک دادگاه صالح به اتهاماتشان رسیدگی شود و قاضی عادل پس از شنیدن دفاعیات آنان برایشان حکم را صادر کند. اما اینکه بی توجه به قانون و حقوق انسانی برای چندین ماه شهروندانی را بی آنکه حکمی برایشان صادر شده باشد حصر خانگی کرد غیر قانونی است و مسئولیت عواقب احتمالی آن متوجه حاکمیت و دستگاه قضایی خواهد بود.»طالقانی ادامه داد: «از طرفی باید بپرسید اگر آنان زندانی هستند پس چرا از حقوق قانونی یک زندانی مثل دسترسی به پزشک و بهداشت، تغذیه مناسب، حق وکیل، حق ملاقات با اعضای خانواده و نزدیکان و…برخوردار نیستند؟ وی می افزید: ” هر چند که زندانیان سیاسی ما در سرتاسر کشور نیز از حقوق اولیه زندانی برخوردار نیستند.»دبیرکل جامع زنان با اشاره به حوادث تلخی که در زندانهای کشور به وقوع می پیوندد گفت: «چندی پیش کودکانی که برای دیدن پدر یا مادر زندانی خود در وقت ملاقات به زندان مراجعه کردند در حین مکالمه تلفنی در کابین به یکباره تلفن قطع شده و پرده ای سیاه بین فرزندان و زندانی کشیده می شود. این خشونت به شدت در روحیه این دو کودک اثر منفی گذاشته طوری که تا مدتها حاضر به ملاقات با پدر یا مادر زندانی خود نشده اند و از تکرار دوباره آن بیم داشتند. و پس از مدتی که حاضر به ملاقات مجدد شدند استرس و ترس قطع تلفن و تکرار آن صحنه آنان را بی قرار و افسرده کرده است و عقده هایی در آنان به وجود آورده که با وجود کودکی به دنبال انتقام جویی بوده اند.او در ادامه اظهار کرد: «در زندانها شرایط ملاقات هر ۱۵ روز یکبار و به صورت دوره ای (یک دوره ملاقات با زنان خانواده و یک دوره ملاقات با مردان خانواده) می باشد. اما همین دوره های طولانی مدت هم از بسیاری از زندانیان گرفته شده است و کم نیستند عزیزانی که ماه هاست حتی برای مدت کوتاهی نتوانسته اند همدیگر را ملاقات کنند و حتی با تلفن از حال یکدیگر باخبر شوند.»اعظم طالقانی در توصیه به زندانیان سیاسی که برای بیان اعتراضات خود دست به اعتصاب غذای طولانی مدت می زنند گفت: «به عنوان کسی که تجربه زندان دارم توصیه می کنم زندانیانی که برای نشان دادن فریاد و اعتراض خود دست به اعتصاب غذا می زنند می خواهم با توجه به شرایط زندان و شرایط سخت جسمی و روحی دست به اعتصاب غذای طولانی مدت نزنند و بدانند که در صورتی که توان بدنی آنان تحلیل رود امکان وقوع هر اتفاقی در زندان ممکن است».

یک سال پس از بازداشت ٧ وب‌نگار در وضعیتی نگران کننده بسر می‌برند

٢٧ و ٢٨ تیرماه ١٣٨٩ هفت وب‌نگار جوان از سوی ماموران وزارت اطلاعات در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدند. در سالگرد بازداشت گزارش‌گران بدون مرز با انتشار بخش‌هایی از نامه‌های ارسال شده برای ناوی پيلاي کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و آیت‌الله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه در بهمن ماه سال گذشته، بار دیگر خواهان آزادی این وب‌نگاران و همه روز‌نامه‌نگاران و وب‌نگاران زندانی است.« ايمان مسجدی ، امير لطيفی ، محمدرضا گلی زاده ، لادن مستوفی مآب ، هانيه صانع فرشی، حجت نيكويی و سپهر ابراهيمی در تاریخ ٢٧ و ٢٨ تیرماه ١٣٨٩ از سوی ماموران وزارت اطلاعات در شهرهای مختلف ایران بازداشت شده‌اند.«این دانشجویان جوان که بین ١٩ تا ٢٧ سال سن دارند، به "توهين به مقدسات ، تبليغ عليه نظام، اقدام عليه نظام ، سب النبی ، محاربه و ...." متهم شده‌اند. اتهاماتی که بنا بر قانون مجازات اسلامی می‌توانند به صدور احکام سنگین و به ویژه اعدام علیه آنها منجر شوند.انها در تاریخ ٢٧ فروردین در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی تهران محاکمه شدند. وکلا و خانواده‌های آنها اخیرا از آرای صادره علیه انها مطلع شده‌اند، با آنکه خوشبختانه طرح دو اتهام سنگین "سب النبی ، محاربه" علیه آنها منتفی شده است، اما این جوانان به احکامی ناعادلانه و سنگین محکوم شده‌اند. ايمان مسجدی و سپهر ابراهيمی هر کدام به هشت سال زندان، محمدرضا گلی‌زاده، هانيه صاتع فرشی، به هفت سال زندان، حجت نيكويی و لادن مستوفی مآب به پنج سال زندان و امير لطيفی به هفت سال زندان و ٧٤ صربه شلاق محکوم شده‌اند.«این افراد پس از بازداشت تا چندین ماه در سلول‌های انفرادی نگاهداری شده و از سوی بازجویان وزارت اطلاعات برای اعتراف به عضویت در شبکه‌های "ضد ادیان و کفارآمیز" تحت فشار قرار گرفته و مجبور به اعتراف شده‌اند. متاسفانه این اعترافات فاقد اعتبار قانونی از سوی بازجویان علیه آنها و در تائید اتهامات وارده مورد استفاده قرار گرفته است. لازم به یادآوری است که در همه‌ی مدت بازداشت این افراد اجازه ملاقات با خانواده و یا وکلای خود را نداشته‌اند. »یک سال پس از دستگیری ،شرایط بازداشت این وب‌نگاران بسیار نگران گننده است. در حالی از نظر جسمی و روحی به شدت ضعیف و بیمار هستند: لادن مستوفی مآب و هانيه صانع فرشی در بند متادون زندان اوین، محمدرضا گلی‌زاده و ايمان مسجدی در بند ٣٥٠ زندان اوین، حجت نيكويی، سپهر ابراهيمی و امير لطيفی در زندان مخوف رجایی شهر و در بند زندانیان عادی زندانی هستند . این زندان به دلیل موارد متعدد قتل، تجاوز و شکنجه یکی از خطرناکترین زندان‌های ایران است. برخی از این زندانیان از سوی زندانیان عادی مورد حمله قرار گرفته و زخمی شده اند.در ایران زندانیان از حقوق اولیه خود بهرمند نیستند و به ویژه از درمان پزشکی محروم هستند. وب‌نگار زندانی حسین رونقی ملکی از جمله این زندانیان است، وی در تاریخ ١١ مهرماه ١٣٨٩ از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به ١٥ سال زندان محکوم شد. این وب‌نگار بیش از سیصد روز را در سلول انفرادی بسر برده است. حسین رونقی ملکی به شدت بیمار است، علیرغم عمل جراحی بر روی کلیه و نیاز به مراقبت‌های پزشکی ویژه، مقامات قضایی و بازجویان وزارت اطلاعات از دادن مرخصی به وی که حق قانونی همه زندانیان است ممانعت می‌کنند.صدور احکام سنگین برای وب‌نگاران یکی دیگر از مشخصه‌های عدم رعایت حقوق زندانیان است. در بهمن ماه ١٣٨٩ حکم اعدام سعید ملک‌پور و وحید اصغری، از سوی دو شعبه مختلف دادگاه انقلاب اسلامی تهران و در پی محاکمه‌ای ناعادلانه با اتهام "مفسد فی الارض" صادر و برای تاييد به ديوان عالی كشور ارسال شده است. در تاریخ ١٥ خرداد سال جاری حکم اعدام سعید ملک‌پور از سوی دیوان عالی کشور لغو اما همچنان در زندان است. نوید خانجانی دانشجوی جوان و وب‌نگار نیز در بهمن ماه ١٣٨٩به دوازده سال زندان محکوم شد. سخی ریگی وبلاگ‌نویس "بلوجستان سرافراز" در تاریخ ٢٨ خرداد ١٣٨٨ در زاهدان بازداشت و با اتهاماتی چون " نشر اکاذیب و اقدام علیه امنیت ملی" به بیست سال زندان، سنگین ترین حکم صادر شده علیه یک وبلاگ نویس در ایران، محکوم شده است.گزارشگران بدون مرز یادآور می‌شود ایران با دارا بودن قوانینی آزادی ستیز در عرصه ازادی بیان، با ٢٢ روزنامه‌نگار و ١٦ وب‌نگار زندانی در میان ١٧٨ کشور جهان در رده ١٧٥ رده بندی سالانه‌ی گزارشگران بدون مرز و از جمله در فهرست "کشورهای دشمن اینترنت" گزارشگران بدون مرز است.

نامهٔ ۳ تن از موکلین زندانی محمدعلی دادخواه، در اعتراض به محکومیت سنگین وی

محمد پورعبدالله، پیمان عارف و جواد علیخانی، سه تن از زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در اعتراض به محکومیت سنگین محمدعلی دادخواه، وکیل سر‌شناس دادگستری از درون زندان نامه‌ای نگاشته‌اند. این سه زندانی سیاسی که از موکلین آقای دادخواه محسوب می‌شوند، ضمن ناعادلانه خواندن صدور حکم ۹ سال حبس تعزیری برای وی، نسبت به روند قضایی ناظر بر محبوس ساختن وکلای مدافع حقوق بشر شدیدا اعتراض کردند.متن کامل نامهٔ مذکور که در اختیار ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا" قرار گرفته است، به شرح زیر است:این روز‌ها هر هفته که به سوی سالن ملاقات قدم بر می‌داریم، پا‌هامان می‌لرزد از انتظار خبر تلخ بازداشت دوستی، زندان رفیقی و رنج انسان شریفی!اما پس از اخبار تلخی چون مرگ‌پور زند، مهندس سحابی و هاله سحابی و نهایتا شهادت هدی صابر در پیش چشممان، خبر صدور حکم سنگین و نا‌عادلانه ۹ سال حبس تعزیری از سوی شعبه ۱۵ داد‌گاه انقلاب برای وکیل عزیز و شریفمان - محمد علی دادخواه - جدا تکان دهنده بود. استاد محمد علی دادخواه، وکیل سر‌شناس دادگستری و فعال برجسته حقوق بشر در تمام یک دهه اخیر با کوششهای بیدرنگ در راه دفاع از حقوق سیاسی- مدنی موکلین خویش وبویژه فعالین دانشجویی از طیف‌های فکری مختلف - از لیبرال تا سوسیالیست و از ملی تا سکولار - نشان داده است که به عمیق‌ترین صورت ممکن به آرمان حقوق بشر باور دارد و به صورتی تمام عیار شرافت جان آدمی و حقوق وی بویژه د صورت سیاسی - مدنی برایشان موضوعیت مبنایی و عینی دارد.محمد علی دادخواه‌‌ همان وکیل مدافع انسان دوست و انسان گرایی است که بدون کوچک‌ترین چشمداشت مالی به دفاع از دانشجویان و سایر فعالین مدنی در اقصی نقاط ایران- از اهواز تا تبریز و از مازندران تا کرمان - پرداخته، در ارتقاء شاخص‌های حقوق بشر و خارج از آن، گاه‌های موثر و ارجمندی برداشته است.ما سه تن از فعالین دانشجویی زندانی در بند ۳۵۰ اوین که همگی موکلین ایشان بوده‌ایم در شرایطی که متاسفانهاین روز‌ها، دکتر سید محمد سیف‌زاده را نیز علیرغم کهولت سن و بیماری‌های عدیده ایشان را در میان خود داریم، مراتب تاثر و شگفت زدگی عمیق خویش نسبت به حکم ناعادلانه صادره برای استاد دادخواه را اعلام داشته، اعتراض شدید خود را نسبت به روند قضایی ناظر به محبوس ساختن وکلای مدافع حقوق بشر ابراز می‌داریم. باشد که این مکتوب به مثابه حداقل ادای دین نسبت به تمامی زحمات این استاد عزیز مقبول افتد.

بند ۳۵۰ اوین ۲۰/۴/۹۰

پیمان عارف: دانشجوی کار‌شناسی ارشد دانشکده حقوق دانشگاه تهران

محمد‌پور عبدالله: دانشجوی مهندسی شیمی دانشکده فنی دانشگاه تهران

جواد علیخانی: دانشجوی دامپزشکی دانشگاه چمران اهواز

۱۳۹۰ تیر ۲۶, یکشنبه

مرضیه وفامهر، همسر ناصر تقوایی بازداشت شد

مرضیه وفامهر، همسر ناصر تقوایی، بازیگر فیلم "تهران من حراج" بازداشت شد. مرضیه وفامهر، همسر ناصر تقوایی و بازیگر سینما، بیش از دو هفته هست که در بازداشت نیروهای امنیتی به سر میبرد.تا کنون دلیل این بازداشت به خانواده و یا نزدیکان وی اعلام نشده است، اما به نظر می رسد، دلیل بازداشت وی پخش فیلم "تهران من حراج" ساخته گرناز موسوی است، که وی در سکانسی از این فیلم بدون حجاب در فیلم نشان داده شده است.فیلم "تهران من حراج" به صورت غیر قانونی در سطح شهر منتشر شده است.

سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )

  سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم بحران‌های بی‌پایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانه‌ای تبدیل کرد...