۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

تاکید مجدد آیت الله دستغیب؛ آزادى زندانیان سیاسى و رفع حصر از موسوى و کروبى

آیت الله دستغیب گفته اند: آقایان هیأت حاکمه دو راه در پیش رو دارند: راه اول برآورده ساختن تقاضاهاى به حقّ مردم در عمل به قانون اساسى است – البته همه اصول قانون نه تنها اصول مربوط به رهبرى و ولایت فقیه – همچنین آزادى زندانیان سیاسى، رفع حصر از آقایان موسوى و کروبى. بازگشت به قانون در برگزارى انتخابات و حذف نظارت استصوابى و اینکه اصل بر برائت افراد است.به گزارش حدیث سرو، مرجع عالیقدر آیت الله العظمی دستغیب، با اشاره به آیه سیزدهم و چهاردهم سوره نساء فرمودند: همه سخنان ائمه اطهارعلیهم السلام از قرآن کریم است، لذا هر دستور و سفارشى که ایشان به افراد یا گروههاى مختلف مى‏ دادند یا سخنى با آنها در میان مى‏ گذاشتند، از ناحیه رضاى پروردگار بود به همین جهت همه دستورات و فرامین آنها واجب و لازم الاجرا بود، حتى آنهایى که جنبه شخصى داشت و مربوط به دین و اعتقادات نمى‏ شد. پس ائمه اطهارعلیهم السلام علاوه بر ولایت تکوینى، ولایت تشریعى داشته یعنى مشمول آیه «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» بودند.ایشان در ادامه با اشاره به حدود و اختیارات ولایت فقیه فرمودند: در مورد فقها اختلافى نیست که ایشان ولایت تکوینى برایشان موضوعیتى ندارد؛ یعنى به هیچ وجه لازم نیست که فقیهى ولایت تکوینى داشته باشد اگر چه بعضى از آنها به جهت نزدیکى و بهره ‏مندى از حضرات معصومین، به نحو جزیى از این ولایت بهره ‏مند بودند همچنانکه از غیر فقها نیز بعضى این مرتبه را داشتند.همچنین اختلافى نیست که فقیه مى‏ تواند احکام شرع را از طریق قرآن و سنّت استنباط و به مردم ابلاغ کند همچنین اجازه قضاوت در اختلافات مردم را نیز دارد. بنا به روایات صحیحه اطاعت در احکام دین از فقیه عادلى که داراى ملکه “عدالت” است و عدم خروج از دایره” قرآن و سنّت” دغدغه همیشگیش مى‏باشد براى مردم عادى لازم است و چنین کسى حجّت امام زمان بر مردم است.اما آیا دایره نفوذ ولایت فقیه شامل مسائل شخصى و امور غیر دینى نیز مى‏شود یا خیر؟ یعنى اگر فقیهى به کسى دستور دهد که فلان مسافرت را انجام بده یا فلان کار را بکن یا این سخن را بگو – بر فرض آنکه همه این امور از مباحات باشند و ربطى به احکام و مسائل شرعى نداشته باشند – آیا تخلّف از دستور او معصیت است یا خیر؟ این همان ولایت مطلقه‏اى است که بعضى آن را پذیرفته، بعضى رد مى‏ کنند. تفصیل آن در جاى دیگر بیان خواهد شد.معظم له در ادامه با اشاره به خطبه هفدهم نهج البلاغه فرمودند: مولا على ‏علیه السلام در خطبه ۱۷ نهج البلاغه درباره ظلم، که یکى از اقسام حدود الهى است، مى‏ فرماید: «آگاه باشید که ظلم بر سه قسم است: ظلمى که نابخشودنى است و ظلمى که بدون مجازات نمى ‏ماند و ظلمى که بخشودنى و جبران شدنى است. اما ظلمى که نابخشودنى است، شرک به خداى سبحان است که فرمود: «خداوند هیچ گاه از شرک به خود در نمى‏ گذرد» و اما ظلمى که بخشودنى است، ستمى است که بنده با گناهان بر خویش روا داشته است و ظلمى که بدون مجازات نیست ستمگرى بعضى از بندگان بر بعض دیگر است که قصاص در آنجا سخت است. مجروح‏ کردن با کارد یا تازیانه ‏زدن نیست بله اینها در برابرش کوچک است».گناهان انسان نسبت به خود، ظلمى است که بر خویش روا مى‏ دارد اما احتمال بخشیده ‏شدن آنها زیاد است به شرط آنکه در زمره گناهان کبیره نباشد و همانطور که مى‏ دانیم اصرار بر گناهان صغیره نیز گناه کبیره است. این در صورت عدم توبه است چرا که با وجود توبه، حتّى گناهان کبیره نیز بخشیده مى‏ شوند.اما ظلم به دیگران اعمّ از تجاوز به جان، مال و آبروى آنهاست. پس کسى که به جان کسى تعدّى مى‏ کند؛ او را مى‏ کشد یا صدمه‏ اى به او وارد مى‏ کند، مرتکب گناهى سخت شده و حسب مورد باید قصاص شود. همچنین کسى که به مال دیگران دست‏ اندازى مى‏ کند باید جبران کند تا توبه‏ اش پذیرفته شود اما کسى که آبروى افراد را مى ‏ریزد یا به نوامیس مردم تجاوز مى‏کند، گناهى بزرگ مرتکب شده و عقوبتى شدید در پیش رو دارد و مخصوصاً در مورد تجاوز به نوامیس، اگر توبه نکنند مستحقّ حد است.ایشان در پایان این سخنرانی ضمن خیرخواهی و نصیحت به هیئت حاکمه فرمودند: خیرخواهى و نصیحت وظیفه همیشگى هر مؤمن در قبال برادر مؤمن خویش است. آقایان هیأت حاکمه دو راه در پیش رو دارند: راه اول برآورده ساختن تقاضاهاى به حقّ مردم در عمل به قانون اساسى است – البته همه اصول قانون نه تنها اصول مربوط به رهبرى و ولایت فقیه – همچنین آزادى زندانیان سیاسى، رفع حصر از آقایان موسوى و کروبى. بازگشت به قانون در برگزارى انتخابات و حذف نظارت استصوابى و اینکه اصل بر برائت افراد است.نتیجه این رویکرد، رضایت‏مندى اکثریت مردم، روى کار آمدن افراد صالح به عنوان نماینده مجلس و رییس جمهور، تقسیم ثروت بین مردم و نظارت مجلس بر امور مملکت است به علاوه بسیارى از سپاهیان و بسیجیان راحت مى‏ شوند. اموال بیت المال این طرف و آن طرف نمى ‏رود و همه امور اصلاح مى‏ شود. همچنین کسى خط و نشان براى کل مملکت نمى‏ کشد. همه زندگى خوبى خواهند داشت و امنیت برقرار مى‏شود. همه با شوق به طرف خدا مى‏ آیند و دیگر لازم نیست سر و صداى بیهوده به راه انداخت. دروغها از بین مى ‏رود و به تدریج راستى روى کار مى‏ آید.راه دوم این است که بر حرف خود اصرار کنند و بگویند: «هر چه ما میگوییم درست است» نتیجه این روش، برخوردهاى شدید با مردم است. البته هر چقدر هم که بگویند: «برخورد شدید مى‏ کنیم» باز هم براى مدتى جواب مى ‏دهد و راه حل مناسبى براى همیشه نیست.ایجاد رعب و وحشت در میان مردم زندگىیها را از هم مى‏ پاشد، اختلافات روحى ایجاد مى‏ کند و نشاط دینى را از بین مى‏ برد. بعلاوه ارادتى که با ارعاب و وحشت ایجاد شود حاصلى ندارد.همه عقلاى عالم و خود آقایان مى‏ دانند که روش دوم به ضرر همه هست و هر چه بگذرد وضع را بدتر مى‏ کند. هر چه هم بگویند خبرى نیست، فقرى نیست، اشتغال ایجاد شده و… بالاخره معلوم مى‏ شود که واقعیت این نیست.

18-تیر، دغدغه بزرگ جمهوری اسلامی دربرچیدن ماهواره ها

دغدغه بزرگ جمهوری اسلامی دربرچیدن ماهواره ها، سیاسی است روزبه میرابراهیمی معتقد است که موقعیت هائی مثل هجده تیرو یا اتفاقات دیگر، باعث حساسیت جمهوری اسلامی نسبت به رسانه های خارجی شده و بهمین دلیل ماهواره ازمدتی پیش مورد توجه قرار گرفته است. بعقیده او این رسانه ها تهدیدی برای حکومت تلقی می شوند ماجرای برخورد به ماهواره ها و جمع آوری آنها از روی پشت بام ها همواره یکی از سرستون های اخبار اجتماعی در ایران بوده است. گرچه قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره یک سابقه طولانی هفده هجده ساله دارد ، اما چگونگی برخورد به این پدیده اجتماعی همواره تابع محاسبات پشت پرده ای بوده است که مسئولان کشور در دوران های مختلف بکار گرفته اند. از همین رو در دوره هائی که علیه ماهواره ها اقداماتی انجام گرفته است، روش های برخورد شباهت های چندانی به هم نداشته اند. تنها نکته پر اهمیتی که در تمام این سالها در این عرصه هیچ تغییری نکرده است، گسترش روز افزون استفاده از ماهواره درمیان خانواده های ایرانی است، که از مناطق ثروتمند نشین شهرهای بزرگ کشور آغازشد و اینک گفته می شود حتی دور افتاده ترین روستا ها را نیز تحت پوشش خود داردبا توجه به اینکه بنظر می رسد حملات شدید ماموران به ماهواره ها ، این روز ها اشکال کاملاً جدی تری بخود گرفته است، این پرسش را با روزبه میر ابراهیمی روزنامه نگار مطرح کرده ایم که آیا تعرض به ماهواره ها بیشتر به انگیزه های سیاسی انجام میگیرد ، یا آنگونه که بطور رسمی گفته می شود ، هدف مقابله با مفاسد اخلاقی را دارد.روزبه میرابراهیمی معتقد است که موقعیت هائی مثل هجده تیر و یا اتفاقات دیگر، باعث حساسیت جمهوری اسلامی نسبت به رسانه های خارجی شده و بهمین دلیل ماهواره از مدتی پیش مورد توجه قرار گرفته است. بعقیده او این رسانه ها تهدیدی برای حکومت تلقی می شوند.
 
نوشتۀ بیژن برهمندی ، رادیو فرانسه

در آستانه 18 تیر، بهروز جاوید تهرانی به همراه سه زندانی دیگر به انفرادی منتقل شدند

چهار زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به سلول‌های انفرادی این زندان منتقل شدند.به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران روز سه شنبه ۷ تیر ماه بهروز جاوید طهرانی، محمد علی منصوری، فرزاد مددزاده و صالح کهندل به دلیل نامعلومی به سلولهای انفرادی بند سپاه منتقل شدند. شایان ذکر است بیش از شصت زندانی در سالن ۱۲ بند ۴ این زندان به صورت تفکیک شده و ایزوله نگهداری می‌شوند.

نامه یک وبلاگ نویس در بند به دخترش

درایران یک زندانی آزادی بیان روزبه روزبا دشورای های بیشتری روبه رو می شود . سازمان ها حقوق بشری ده ها سال است که حکومت ایران را به سرکوب شدید آزادی بیان و زندانی کردن اهل قلم و بیان متهم می کنند.درمیان زندانیان اعتصابی کنونی نیز روزنامه نگاران، وکلای دادگستری، دانشجویان دیده می شوند که یکی از عمده ترین خواست های سالیان دراز آنها حق آزادی بیان است.یک زندانی عقیدتی – سیاسی به نام "محمد رضا پورشجری" درنامه ای اززندان خطاب به دخترش "میترا" به وضعیت خود درزندان اشاره می کند. وی یک وبلاگ نویس بوده است. وی در این نامه ازجمله می نویسد: ازهرنوع ملاقات، ارتباط تلفنی با بیرون وهرنوع ارتباط دیگرمحرم است.درمورد زندانیانی که دراعتصاب به سرمی برند و درمورد محدویت های افزایش یابنده آزادی بیان در ایران نظرمحمد رضا معینی مسئول میزکشورهای فارسی زبان در سازمان "گزارشگران بدون مرز" را پرسیدم .

متن نامۀ محمد رضا پورشجری به دخترش را اینجا بخوانید

گفتگوی رادیو فرانسه با رضا معینی را اینجا بشنوید
نوشتۀ رحمت قاسم بیگلو ، رادیو فرانسه

۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

بی خبری از سرنوشت سه فعال سیاسی

با گذشت مدتها از بازداشت سه فعال سیاسی بنامهای ناصر سوداگری و همسرش طاهره، و همچنین دکتر هانی یازرلو، کماکان از وضعیت و سرنوشت آنها خبری در دست نیست. همچنین گزارش رسیده است که خانوادهٔ وحید روح بخش، فعال دانشجویی دانشگاه قزوین، چندی است که از سوی ماموران امنیتی تحت فشار قرار گرفته‌اند.به گزارش تارنمای کانون حمایت از خانواده های جان باختگان وبازداشتی ها، کماکان از وضعیت و سرنوشت ناصر سوداگری و همسرش خانم طاهره که از یازدهم اردیبهشت امسال بدون هیچ دلیلی بازداشت شده اند، خبری در دست نمی باشد و ارگانهای امنیتی و قضایی تاکنون هیچ پاسخی به پیگیری های بستگان آنها نداده اند . این منبع خبری اعلام کرد که هانی یازرلو نیز که از یازدهم اردیبهشت بدون هیچ دلیلی و به بهانه “پاسخ به چند سئوال” بازداشت شده، پس از گذشت نزدیک به دو ماه همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد و به پیگیریهای بستگانش تاکنون پاسخی داده نشده است.بر اساس این گزارش، دکتر یازرلو ازبیماری حاد قلبی رنج می برد و اخیرا در این رابطه دچار مشکلاتی بوده است این موضوع باعث نگرانی بستگان و دوستان وی شده است.ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران نیز اعلام کرده است که خانوادهٔ وحید روح بخش، دانشجوی معماری دانشگاه قزوین، چندی ست که از سوی ماموران امنیتی تحت فشار قرار گرفته‌اند.بر اساس این گزارش، وحید روح بخش دانشجوی معماری دانشگاه آزاد قزوین. ۲۹ خرداد سال ۸۸ و در پی موج بازداشت‌های پس از دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری، توسط ماموران اطلاعات بازداشت شد.این دانشجو مدت ۵ روز را در ادارهٔ اطلاعات قزوین و ۵۵ روز در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس بود و طی این مدت بار‌ها مورد بازجویی و شکنجه قرارگرفته و به همین علت درصد عمده‌ای از شنوایی اش را از دست داده است.روح بخش در ‌‌نهایت و طی حکم قاضی صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام به ۶ سال زندان محکوم شد.گفتنی ست خانوادهٔ وحید روح بخش، که از معرفی خود به زندان سر باز زده و متواری شده، مدتی است که تحت فشار قرار گرفته و از سوی ماموران امنیتی مورد تهدید قرار می‌گیرند.

انتقال قربان بهزادیان نژاد و مهدی کریمیان اقبال به بیمارستان

بعد از وضعیت وخیم جسمانی محسن امین زاده، زندانی سیاسی اعتصابی و انتقال وی به بخش مراقبت های ویژه، منابع خبری غروب روز شنبه اعلام کردند که قربان بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و از زندانیان اعتصابی در زندان اوین نیز، به دلیل وخامت جسمانی، به طور ناگهانی به بیمارستان منتقل شد.
به گزارش ندای آزادی، قربان بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی که برای گذراندن دوران محکومیت خود در بند ٣۵۰ زندان اوین به سر می‌برد و جزو دوازده معترض اعتصاب کننده است، به دلیل وخامت وضعیت جسمی بعد از غروب آفتاب روز شنبه چهارم تیرماه ٩۰ توسط ماموران زندان اوین، به بیمارستان منتقل شده است.
لازم به توضیح است، پیش از این “مهدی کریمیان اقبال” فعال سیاسی و از اعضای جبهه مشارکت و از دیگر زندانیان معترض که در اعتصاب غذا به سر می‌برد نیز بعد از ظهر امروز شنبه، چهارم تیرماه، به دلیل وخامت شرایط جسمی به بیمارستان منتقل شده است.به این ترتیب تا کنون از مجموع دوازده زندانی معترض نسبت به شهادت هاله سحابی و هدی صابر، سه تن به دلیل وخامت شرایط جسمی روانه بیمارستان شده اند.

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

هفت زندانی سیاسی زن: کمیته حقیقت‌یاب برای بررسی فاجعه مرگ هاله سحابی تشکیل شود

هفت زندانی سیاسی زن محبوس در زندان اوین با نوشتن نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه خواهان آن شدند تا کمیته‌ای حقیقت‌‌یاب جهت روشن شدن ابعاد فاجعه مرگ هاله سحابی، متشکل از افراد بی‌طرف و زنان و مردان مستقل و با حضور نمایندگان خانواده وی تشکیل شود تا مسببان و مرتکبان این فاجعه دردناک معرفی و در محکمه‌ای علنی و عادلانه و بی‌طرف مورد محاکمه قرار گیرند....زندانیان سیاسی زن محبوس در زندان اوین با نوشتن نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه خواهان آن شدند تا کمیته‌ای حقیقت‌‌یاب جهت روشن شدن ابعاد فاجعه مرگ هاله سحابی، متشکل از افراد بی‌طرف و زنان و مردان مستقل و با حضور نمایندگان خانواده وی تشکیل شود تا مسببان و مرتکبان این فاجعه دردناک معرفی و در محکمه‌ای علنی و عادلانه و بی‌طرف مورد محاکمه قرار گیرند. این زندانیان که بعد از دست دادن هم‌بندی‌شان، هاله سحابی، زندانی سیاسی و فرزند عزت‌الله سحابی به شدت اندوهگین هستند، در نامه خود تاکید کرده‌اند: مرگ این عزیز از دست رفته، نه بر اثر عارضه قلبی و عروقی ناشی از فشار روحی مراسم خاکسپاری پدر بزرگوارش، بلکه به دلیل هجمه و حمله مامورانی بود که امنیت ملی را به خطر انداخته و برای انتقال پیکر مرحوم عزت‌الله سحابی آمده بودند.

این نامه به امضای لیلا توسلی، لاله حسن‌پور، فاطمه درویش، نسرین ستوده، مهدیه گلرو، عاطفه نبوی و بهاره هدایت رسیده است.

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

همچنان‌که مستحضرید هاله سحابی در تاریخ ۱۱/۳/۹۰ در مراسم عزاداری خانوادگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد.آنچه ما را بر آن داشت تا با نوشتن این نامه، از قوه قضائیه دادخواهی کنیم، مرگ نابهنگام و مستعجل هم‌بندمان هاله سحابی، از معترضان انتخاباتی است.چنان‌که مطلع شده‌ایم، مرگ این عزیز از دست رفته نه بر اثر عارضه قلبی و عروقی ناشی از فشار روحی مراسم خاکسپاری پدر بزرگوارش، بلکه به دلیل هجمه و حمله مامورانی بود که امنیت ملی را به خطر انداخته و برای انتقال پیکر مرحوم عزت‌الله سحابی آمده بودند.جناب آقای لاریجانی، همانگونه که مستحضرید، چنین اعمالی که موجبات مرگ فجیع انسان‌های بی‌گناهی را فراهم کرده و همچون نمونه‌ی فاجعه‌ی کهریزک بدون عقوبت مانده، به شکل غیرقابل تصوری در حال تکرار است.در نمونه اخیر، چه آن را عملی حساب شده بدانیم و چه حاصل سوء تدبیر مسئولان، آنچه به جای مانده پیکر مرحوم هاله سحابی است که بر سر جنازه‌ی پدر جان باخته است و با شتاب غریب در همان تاریخ در دیرگاه شب به خاک سپرده می‌شود.با عنایت به اینکه نحوه‌ی مرگ مرحوم هاله سحابی موجی از اندوه را در جمع ایرانیان و به ویژه زنانی که تجربه‌ی مشترک زندان با ایشان را داشتند، به همراه آورد و به ویژه وجدان جمعی جامعه‌ی ایران را به شدت جریحه‌دار ساخت و از آنجا که پاسداری از قوانین و جلوگیری از تکرار چنین جرایمی که متاسفانه در حال تکرار و افزایش است از وظایف اصلی قوه‌ی قضائیه است لذا به موجب این نامه درخواست داریم: کمیته‌ای حقیقت‌یاب جهت روشن شدن ابعاد فاجعه، متشکل از افراد بی‌طرف و زنان و مردان مستقل و با حضور نمایندگان خانواده ایشان تشکیل شود تا مسببین و مرتکبین این فاجعه دردناک معرفی و در محکمه‌ای علنی و عادلانه و بی‌طرف مورد محاکمه قرار گیرند.

با تشکر

لیلا توسلی – لاله حسن‌پور – فاطمه درویش – نسرین ستوده – مهدیه گلرو – عاطفه نبوی – بهاره هدایت

رونوشت:

۱ – ریاست محترم مجلس شورای اسلامی جهت اطلاع و پیگیری موضوع.

۲ – دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران جناب آقای دکتر جعفری دولت‌آبادی جهت اطلاع و اعلام جرم علیه مسببین.

۳ – دادستان کل کشور جهت اطلاع و اقدام مشابه.

۴ – وزارت اطلاعات جهت اطلاع و معرفی و محاکمه‌ی مامورینی که امنیت شهروندان عزادار را به خطر می‌اندازند.

۵ – وزارت کشور جهت اطلاع و اقدام مشابه.

علی شکوری راد: اصلاح‌طلبان ادعای رهبری جنبش سبز را ندارند

علی شکوری راد گفت اصلاح‌طلبان ادعای رهبری جنبش سبز را ندارند، اما آنها هم حق دارند نظر و خواسته‌ی خود را مطرح کنند.نشریه دانشجویی «بامداد» با علی شکوری راد، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و یکی از چهره های سرشناس اصلاح طلبان مصاحبه‌ای کرده که در وب‌سایت آقای شکوری بازنشر شده است.آقای شکوری در این مصاحبه با اشاره به تفاوت‌های جنبش سبز و اصلاح‌طلبی گفته است که «آن موقع مردم نشستند و دعوت به نشستن شدند تا اصلاح طلبان به نمایندگی از طرف آنها خواست هایشان را پیگیری کنند ولی اکنون خودشان ایستاده اند تا حق خود را بستانند.»وی در پاسخ به این پرسش که آیا اصلاح‌طلبان داعیه رهبری جنبش سبز را دارند گفته است: «اصلاح طلبان ادعای رهبری جنبش سبز را ندارند. جزئی از آن هستند. اگر چنین سوالی برای شما مطرح است بر اساس ادعای اصلاح طلبان نیست بر اساس آن چیزی است که شاهد هستید و دارد اتفاق می افتد.»این چهره سرشناس اصلاح‌طلب افزود: «چرا چنین سوالی برای اپوزیسیونی که خواستار تغییر نظام هستند مطرح نمی شود؟ چون آنها این مقدار نقش ندارند. من نمی گویم کم اند یا زیادند. چنین ادعایی در پای صندوق رأی محک می خورد. آنها مرتب خواستۀ خود را مطرح می کنند اصلاح طلبان هم به آنها اعتراضی نکرده اند. طبیعی است اصلاح طلبان هم حق دارند نظر و خواستۀ خود را مطرح کنند. بخصوص اگر با نظر رهبران جنبش همخوانی داشته باشد. البته کسی منکر این نیست که خود مردم باید در روند انتخابات و یا حتی رفراندوم سرنوشت خود را تعیین کنند. اگر شرایط برای انتخابات و رأی گیری آزاد فراهم شد آن وقت می شود فهمید اکثریت مردم چه می گویند و چه می خواهند و به چه کسی اعتماد دارند. مهم این است که همه همان طور که پیگیر حق خود هستند به حقوق یکدیگر اذعان کرده و به آن پای بند باشند.»این فعال سیاسی در بخش دیگری از گفتگوی خود با بیان اینکه هدف و روش جنبش اصلاح طلبی و جنبش سبز یکی است اضافه کرده: «چیزی که تغییر کرده روش طرف مقابل است که موجب شده است مطالبات بجای آنکه در دستگاههای حکومتی مطرح و دنبال شود در خیابانها و در تظاهرات و تجمعات مطرح شده و سیر جدیدی پیدا کند. همین برخورد حذفی و سرکوبگرانه و همین سیر جدید، بخش هایی از مردم را که در جریان اصلاحات یک بار آمده و رأی داده و سپس به خانه رفته و منتظر نتیجۀ آن نشسته بودند را وادار کرد این بار به خیابان بیایند و تا رسیدن به حق خود بایستند. این ایستادگی، حالا همان وجه تمایز جنبش سبز با جنبش اصلاحات است.»آقای شکوری راد خواسته های جنبش سبز را همان خواسته‌های اصلاح‌طلبی دانسته و گفته است: «ممکن است این نظر مرا بعضی ها و شاید خیلی ها قبول نداشته باشند و مثلا تغییر نظام را بخواهند. من به نظر آنها احترام می گذارم ولی راهی جز انقلاب را برای تغییر نظام نمی بینم. انقلاب هم که حالا دیگر همه قبول دارند که در بهترین حالتش از انقلاب اسلامی بهتر نخواهد بود. آنها که اکنون دارند نتیجه آن انقلاب را نفی می کنند چه تضمینی دارد که حاصل انقلاب شان بهتر از انقلاب اسلامی باشد. اجرای بدون تنازل قانون اساسی اگرچه آن زمان با این عنوان مطرح نمی شد در حقیقت همان خواست دورۀ اصلاحات است اما اراده و قدرتی که از ناحیه مردم اکنون پشت این خواسته است بیش از دوران اصلاحات است. مردم آگاه تر و مصمم تر شده اند و از شبکۀ اطلاع رسانی و اجتماعی قوی تری برخوردارند و این به آنها اعتماد به نفس بیشتری می دهد.»

منبع: گلجه



جامعه وبلاگ نویسان سبز خواستار توقف اعتصاب غذای زندانیان شد

در ادامه درخواست های متعدد جهت توقف اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان های اوین و گوهردشت، جامعه وبلاگ نویسان سبز نیز خواستار توقف اعتصاب از سوی زندانیانِ معترض شده و خاطرنشان کردند “ما بخشی از وبلاگنویسان سیاسی کشور همگی خواستار پیگیری مطالبات زندانیان سیاسی و عقیدتی توسط فعالان جنبش آزادیخواهی کشور و از طریق همه مراجع ملی و بین الملی هستیم و از مردم کشورمان تقاضا داریم که با فعالیت هرچه بیشتر خود، هزینه ادامه روند موجود را برای حاکمان سنگین نمایند و اجازه از دست رفتن تدریجی سرمایه های کشور را به حاکمان ندهند.”بنا به گزارش تارنمای جامعه وبلاگ نویسان، در بیانیه ای که به همین منظور صادر شده، آمده است “در این روزها که حاکمیت بنای خود را بر ادامه سرکوب و نشنیدن صدای دلسوزان کشور گذاشته است، شاهد اعتصاب غذای ١٢ تن از زندانیان سیاسی در زندان اوین و پیوستن شش تن دیگر از زندانیان سیاسی رجایی شهر به ایشان هستیم و شاهد آنیم که هرچه می گذرد، حاکمیت نه تنها در راستای پاکسازی پرونده ی گناه آلود خویش گام بر نمی دارد، بلکه سعی دارد تا رکوردی تازه از ننگ و سیاهی را در تاریخ پرفراز و نشیب چند هزار ساله کشورمان بر جای گذارد.همه آنانی که زندان های مخوف حکومت جمهوری اسلامی را تجربه کرده اند، به خوبی می دانند که در زندانهای جمهوری اسلامی به خودی خود شرایط برای زندانیان سیاسی سخت و طاقت فرساست و حاکمیت از فراهم آوردن شرایط حداقلی و اولیه مورد نیاز نیز سر باز می زند. شرایط برای زندانیان سیاسی آنچنان است که حتی در صورت مراقبت کامل زندانی از جسم و جان خویش، امکان به خطر افتادن سلامت فرد زندانی بسیار محتمل است چه برسد به آنکه دست به اعتصاب غذا نیز بزند.همانطور که در مرگ دردناک هدی صابر و هاله سحابی شاهد بودیم، این حکومت ثابت کرده که برای حفظ قدرت حاضر است تا تمامی اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد و ابایی از پرپر کردن گلها و سرمایه های کشور ندارد. حکومتی که رهبر آن شعار جذب حداکثری و دفع حداقلی سر می داد، در عمل به حکومتی با کارکرد فساد حداکثری و درک حداقلی از شرایط کنونی کشور تبدیل شده است. گویا حکومت بنا را بر آن گذاشته تا با از بین بردن سرمایه های سازنده ی این کشور و به روی کار آوردن غلامان حلقه به گوش و مجیز گوی، درهای بسته شده برای اصلاح حاکمیت را قفل هایی فولادین زند و اصلاح ناپذیر بودن خود را بیش از پیش به اثبات برساند.حاکمیت باید بداند که هیچگاه و در هیچ کشوری تداوم جو خفقان و سرکوب امکان پذیر نبوده است و حکومت جمهوری اسلامی نیز در این امر مستثنی نیست. حاکمان بدانند که مسئولیت جان و سلامت این ١٨ تن از زندانیان سیاسی، مستقیما بر عهده ی حاکمیت و شخص رهبر جمهوری اسلامی است و گوشزد می گردد که تسلیم نشدن در مقابل خواست های مردم و این زندانیان سیاسی، رفته رفته پتانسیل اعتراضات مردمی را افزایش خواهد داد و در صورت فراهم نبودن شرایطی سالم و آزاد برای بیان این اعتراضات به صورت مدنی، در هنگام شکست و یا بازشدن ناگهانی فضای خفقان و سرکوب، شاهد واکنشی غیر قابل کنترل از معترضین خواهیم بود که قدرت کنترل آن در توان هیچ حکومت استبدادی و هیچ نیروی بازدارنده ای نخواهد بود.ما بخشی از وبلاگنویسان سیاسی کشور همگی خواستار پیگیری مطالبات زندانیان سیاسی و عقیدتی توسط فعالان جنبش آزادیخواهی کشور و از طریق همه مراجع ملی و بین الملی هستیم و از مردم کشورمان تقاضا داریم که با فعالیت هرچه بیشتر خود، هزینه ی ادامه ی روند موجود را برای حاکمان سنگین نمایند و اجازه ی از دست رفتن تدریجی سرمایه های کشور را به حاکمان ندهند.در پایان خطاب به زندانیان سیاسی اعلام می داریم که ما نیز همچون دیگر مردم کشورمان صدای شما را شنیدیم و اکنون بر ماست که پیام مقاومت شما را منعکس کنیم. شما با ایستادگی خود نشان دادید ذره ای از مطالبات حقه مردم عقب نشینی نکرده و برافراشته نگاه داشتن پرچم مبارزات توسط آزادی خواهان در این سوی میله های زندان را خواستار شدید. همراهان دربند، بدانید که ما به سرمایه های گرانبهایی چون شما در ساختن ایران فردا سخت نیازمندیم. از شما دریادلان خواستاریم تا به اعتصاب غذای خود پایان داده و منتظر واکنش متقابل آزادیخواهان در حمایت از خواستهای مشروعتان در مناسبت های پیش رو باشید.

نامه سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید به «احمد شهید»گزارشگر ویژه حقوق بشر

سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در نامه به «احمد شهید» گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای ایران از وی خواست تا توجه ویژه ای به شرایط زندانیان سیاسی که اکنون درزندانهای اوین و رجایی شهر در اعتصاب غذا به سر می برند داشته باشد.دکتر اردشیر امیرارجمند در بخشی از این نامه نوشته است : شورای هماهنگی راه سبز امید از جنابعالی تقاضا دارد در راستای انجام وظایف خود از کلیه امکانات قانونی سازمان ملل متحد جهت رساندن فریاد حق طلبانه مردم ایران به جامعه جهانی و مراجع بین المللی ذیربط و الزام مقامات جمهوری اسلامی به رعایت موازین جهانی حقوق بشر و پذیرش فوری شکل گیری یک هیأت حقیقت یاب مستقل برای رسیدگی به جنایات یاد شده، استفاده نمایید.

متن این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

جناب آقای احمد شهید،

گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ایران،

بیش از دوسال از تقلب سازمان یافته و گسترده در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران که منجر به سلب حق تعیین سرنوشت مردم ایران شد، می گذرد. در این مدت اقتدارگرایان حاکم بر کشور ما با نقض گسترده و سیستماتیک موازین حقوق بشر و حتی قوانین و مقررات جاری کشور بویژه در خصوص دادرسی منصفانه، صدها شهروند ایرانی را به شهادت رسانده، زندانی و شکنجه کرده اند، آنها را از محل تحصیل و کار خود اخراج کرده و یا از دیگر حقوق شهروندی محروم کرده اند، تظاهرات مسالمت آمیز مردم را سرکوب کرده اند، احزاب، سندیکاها و مطبوعات مستقل را تعطیل نموده اند. اکنون چهار ماه است که رهبران جنبش سبز را همراه با همسرانشان در خانه بدون هیچگونه استناد قضایی و قبول مسئولیت قانونی و شفاف، زندانی کرده اند که طبق اخبار رسیده، در وضعیت جسمانی نامناسب به سر می برند و از معاینه توسط پزشک مورد اعتماد محروم هستند.این شورا ضمن اعلام آمادگی برای همکاری کامل با جنابعالی برای احراز صحیح وقایع و استیفای حقوق مردم ایران، در وقت مقتضی موارد نقض حقوق بشر در ایران را به صورت مستند در اختیار شما قرار خواهد داد. اما آنچه امروز فوریت دارد و تلاش بی درنگ شما را می طلبد، توجه ویژه به شرایط زندانیان سیاسی است که اکنون درزندانهای اوین و رجایی شهر در اعتصاب غذا به سر می برند.این اعتصاب به عنوان اعتراض به شهادت خانم هاله سحابی در مراسم خاک سپاری پدرش مهندس سحابی و نیز شهادت هدی صابر در زندان، که در اعتراض به قتل هاله سحابی در هنگام در اعتصاب غذا بوده، به صورت نامحدود آغاز شده است. از آنجا که با بی توجهی عمدی مقامات کشور به سازکارهای قانونی حمایت از حقوق شهروندان ناکار آمد و بی اثر گردیده است، این زندانیان بی گناه راه دیگری برای احقاق حقوق همسنگران و مردم ستمدیده ایران جز اعتصاب غذای نامحدود و ایثار جان خود نمی بینند.لذا این شورا از جنابعالی تقاضا دارد در راستای انجام وظایف خود از کلیه امکانات قانونی سازمان ملل متحد جهت رساندن فریاد حق طلبانه مردم ایران به جامعه جهانی و مراجع بین المللی ذیربط و الزام مقامات جمهوری اسلامی به رعایت موازین جهانی حقوق بشر و پذیرش فوری شکل گیری یک هیأت حقیقت یاب مستقل برای رسیدگی به جنایات یاد شده، استفاده نمایید.

به پیوست اسامی زندانیان سیاسی اعتصاب کننده تا امروز ارسال می شود.

اردشیر امیرارجمند

سخنگوی شواری هماهنگی راه سبز امید

شنبه چهارم تیرماه هزار سیصد و نود هجری شمسی

رژیم خون ریز جمهوری اسلامی، ماشین اعدام همچنان قربانی می گیرد

  موج اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ادامه دارد. همزمان شماری از معترضین و زندانیان سیاسی نیز به اعدام محکوم شده‌اند. نگاهی به آمار نیز این وضعیت...