۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه

برخوردهای وحشیانۀ قاضی با زندانی محکوم به مرگ

انتقال به دادگاه انقلاب و برای چندمین بار مورد محاکمه قرار دادن زندانی محکوم به مرگ

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"انتقال زندانی امیر عباس توکلی برازجانی به شعبۀ 18 دادگاه انقلاب و برخوردهای وحشیانۀ قاضی با این زندانی.روز چهارشنبه 31 فروردین ماه زندانی امیر عباس برازجانی توکلی بدون اطلاع قبلی با دست بند و پابند از زندان گوهردشت کرج به شعبۀ 18 دادگاه انقلاب منتقل گردید.برخورد فردی که خود را قاضی می نامید وحشیانه ،غیر انسانی و به او حتی اجازه صحبت کردند نمی داد. رئیس شعبه با کلماتی مانند ؛حرف نزن ،ساکت شو ،برو بیرون و غیره به این زندانی پاسخ می داد.زندانی امیر عباس توکلی مردادماه 89 در یک دادگاه نمایشی با اتهامات واهی توسط فردی بنام نورالله عزیزمحمدی ( بنابه به مصاحبۀ رسانه ای خودش تا به حال بیش از 3500 حکم اعدام صادر کرده است) به احکام سنگین و ضد بشری اعدام ،10 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد.این احکام ضدبشری هنوز در دادگاه تجدید نظر(تایید نظر) تحت رسیدگی است.لازم به یادآوری است 27 تیر ماه 1387 مامورین نیروی انتظامی با یورش به 2 آپارتمان مسکونی خانواده توکلی برازجانی و شلیک به آنها خانم سودابه شادپور 50 ساله از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت.آقای امیر عباس توکلی برازجانی و بردارش حسین توکلی برازجانی در مقابل چشمان سایر اعضاء خانواده مورد ضرب وشتم شدید قرار گرفتند و چند ساعت در منزل شخصی آنها مورد شکنجه قرار داشتند . این یورش وحشیانه نیمه های شب در حالی که خانم ها و فرزندان آنها در حال استراحت بسر می بردند صورت گرفت. خانم ها ، دختران جوان و خردسال مجبوربه عوض کردن لباسهای خود در مقابل چشمان پاسداران بودند و به آنها فحشهای غیر اخلاقی میدادند . پس از آن تقریبا تمامی اعضای خانواده دستگیرو به آگاهی شاپور منتقل شدند. اسامی آنها به قرار زیر می باشد: تناز ابوالحسنی احمدی 16 ساله/خسرو قائدی 17 ساله /مهنابا توکلی برازجانی 26 ساله/فاطمه فراهانی واشکانی/سودابه شادپور 50 ساله /عباس توکلی برازجانی 38 ساله /حسین توکلی برازجانی 33 ساله / محسنآنها تحت شکنجه های طاقت فرسا و غیر انسانی قرار گرفتند که به قرار زیر می باشد: با انبر دست پوست نقاط حساس بدنشان را فشار دادن که منجر به زخمی شدن آنها می شد /برای مدت طولانی با باطوم و سایر اشیائ آنها را مورد شکنجه قرار میدادن / ازپشت دست بند و پابند زدن / جوجه کباب کردن /آویزان کردن به مدت طولانی تا زمانی که زندانی بیهوش شود/ تشنه نگه داشتن زندانی برای مدت طولانی / د ر طی 24 ساعت زندانی فقط 2 بار حق استفاده از سرویس بهداشتی را دارد/ تهدید به تجاوز به خانم هایی که دستگیر شدن توسط قاضی پرونده بنام روشن/هنگام شکنجه کیسه بر روی صورت زندانی کشیدن/ پریدن روی دست زندانی با پا در حالی که دستبند به دست زندانی است/ سایر اعضای خانواده یا شاهد شکنجه بستگان خود هستند و یا صدای ضجه و ناله های آنها را می شنیدند. زنده یاد حسین توکلی برزاجانی 33 ساله در اثر شکنجه های قرون وسطائی و وحشیانه و مستمر در حالی که تمامی بدن او سیاه شده بود.در 6 مردادماه 1387 در سلول کناری برادرش آقای عباس توکلی زندانی بودو صدای شکنجه ها و ضجه های برادرش را می شنید . بعد از مدتی صدای وی قطع شد و هیاهوی پاسداربنده ها که می گفتند: مُرد او ُمرد را می شنید. و بدین طریق این زندانی بی دفاع و اسیر را به قتل رساندند.افرادی که دستور دهنده و شکنجه کننده زندانیان بیدفاع بودند ؛سرهنگ پاسدار مرتضی رستمی نیا رئیس بازداشتگاه ،سرهنگ پاسدار کرمی، سرهنگ پاسدار مدحی و افراد تحت فرمان آنها بودند..

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

نصب دست‌گاه پارازیت در زندان رجایی‌شهر

اردشیر زارع‌زاده سخن‌گوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی : نزدیک به سه ماه است که علاوه بر رفتارهای خشن و عدم رسیدگی به سلامت زندانیان رجایی‌شهر کرج، اینک مدتی است که رفتار‌های خشونت‌آمیز نسبت به این زندانیان افزایش یافته است. انتقال این زندانیان به بند اختصاصی بدون دست‌رسی به برخی امکانات نظیر تلفن و غیره و اعلام خشونت بیش‌تر و توهین نسبت به این زندانی‌ها از جمله این موارد است.
به گزارش كميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي , خبرهایی رسیده از این زندان اشاره به بررسی و تفتیش لوازم شخصی این زندانیان و هم چنین کاهش ملاقات‌ها و برخورد‌های توهین‌آمیز دارد. هم‌چنین مسوول حفاظت این زندان تعدادی از زندانیان را تهدید به مرگ کرده است. اینک سالن دوازده بند چهار این زندان به زندانیان سیاسی اختصاص یافته است. چندی است که تعدادی از زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا می‌زنند و گفته می‌شود در صورت عدم بهبود شرایط به‌طور نامحدود اعتصاب خواهند کرد.
این سالن در طول چند روز گذشته چند بار مورد تفتیش مأموران قرار گرفته است. خالد حردانی یکی از زندانیان سیاسی این سالن به‌طور مستقیم مورد تهدید قرار گرفته است. حتا به تازگی مسوولان زندان با نصب دست‌گاه‌های پارازیت سعی در ایجاد خلل در احتمال وجود تلفن همراه برای انتقال اطلاعان به بیرون از زندان، کرده‌اند.
«اردشیر زارع‌زاده» سخن‌گوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی در خصوص این اعمال فشار‌های تازه و جریان اعتصاب زندانیان سیاسی در این زندان به شنوند‌گان کوچه در گفت‌و‌گو با اردوان روزبه گزارش می‌دهد:
این روزها خبرهایی که در زندان «رجایی‌شهر کرج» منتشر می‌شود موجب نگرانی بسیار‌ی از فعالان مدنی شده است. از جمله ایجاد بندهای جدید و یا فشارهایی که از گوشه و کنار وارد می‌شود. این فشارها و این شرایط تازه و بدی که در این زندان، که به نوعی تبعیدگاه زندانیان سیاسی شده است، از کی آغاز شده است؟
همان‌طور که به درستی اشاره کردید، زندان رجایی‌شهر به تبعیدگاه و به قول بعضی خانواده‌های زندانیان و خود زندانیان، به قتل‌گاه معروف شده است. به‌خاطر این‌که زندان رجایی‌شهر، در طبقه‌بندی زندان‌ها به جرایم عمدی از قبیل قتل و شرارت تعلق پیدا می‌کند اما مقامات قضایی و امنیتی به عمد زندانیان سیاسی را به این زندان تبعید می‌کنند تا آن‌ها را بیش از آ‌ن‌چه که در دیگر زندان‌هایی مثل اوین، زیر فشار هستند، مورد آزار قرار بدهند. از سوم بهمن‌ماه گذشته دور جدیدی از فشارها بر زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر شروع شده است و مقامات قضایی و امنیتی تصمیم گرفتند که یک بند ویژه امنیتی در داخل زندان رجایی شهر ایجاد کنند و از همان اوایل بهمن‌ماه بیش از هفتاد نفر از زندانیان سیاسی را که به‌صورت تقریبی می‌گویم، در این بند قرار دهند و تلفن‌ها، ملاقات‌های حضوری و تمام راه‌های ارتباطی این زندانیان با بیرون را قطع و بعد مورد کنترل قرار دهند.
حتا در داخل بند ویژه امنیتی با تمام کنترل‌هایی که وجود دارد، دست‌گاه‌های الکترونیکی پارازیت‌انداز گذاشتند که احیاناً اگر زندانیان سیاسی از تلفن‌های همراه به‌صورت قاچاقی استفاده می‌کنند، امکان آنتن‌دهی به‌خاطر این پارازیت‌ها وجود نداشته باشد. البته ملاقات‌هایی هم که صورت می‌گیرد، هفته‌ای یک‌بار یا دو هفته‌ای یک‌بار، آن‌هم نه برای همه‌ی زندانیان سیاسی بلکه برای تعداد محدودی از آن‌ها تحت کنترل انجام می‌گیرد و برای هر دو یا سه نفر زندانی یک مأمور قرار داده‌اند، و از قبل هم به خانواده‌های زندانیان سیاسی گفته می‌شود که فقط باید که با آن‌ها احوال‌پرسی کنند. این در حالی است که معمولاً، این نوع کنترل‌ها برای کسانی اعمال می‌شود که در دوره تحقیقات و باز‌جویی هستند و کسانی که در زندان به سر می‌برند، در واقع در حال گذراندن دوره محکومیت‌شان و یا دوره بعد از بازجویی هستند، این نوع برخوردها معمول نیست.
اگر ممکن است جزییات بیش‌تری در ارتباط با اعتراض زندانیان به ما بدهید. به هر حال شما با تو‌جه به فعالیت‌های کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی ارتباط نزدیکی با این زندانیان در زندان رجایی شهر کرج دارید. عکس‌العمل زندانیان علاوه بر مسئله اعتصاب غذا چگونه بوده است؟
روز گذشته دادستان تهران در برابر پاسخ یکی از خبرنگاران در یکی از دادسراهای تهران در یک مراسم تودیع و معارفه ارتباط با این اعتصاب غذا گفته است که تا جایی که من اطلاع دارم، اعتصاب غذا وجود ندارد چون قضات و نمایندگان و مأموران ما مرتب به این زندان سر می‌زنند. او به‌صورت مشخص و غیر‌مستقیم تایید کرده است. وقتی گفته است من فکر نمی‌کنم باشد، در واقع نشان می‌دهد که دادستان تهران نمی‌دانسته چگونه با این سوال رو در رو بشود و خود را درگیر کند. اخبار زندان نشان می‌دهد که اعتصاب غذا شروع شده است، ولی بسیار در درج آن احتیاط می‌کردیم. بعد از تحقیقات کامل مطمئن شدیم که چنین اعتصاب غذایی وجود دارد. این اعتصاب غذا روزهای یک‌شنبه به صورت سمبولیک انجام می‌گیرد و بیش از ده زندانی سیاسی در این اعتصاب غذا شرکت دارند و تا روز اول خرداد ماه فکر می‌کنم هفته‌ای یک‌بار خواهد بود و از اول خرداد اگر به خواسته‌های زندانیان سیاسی توجه نشود، به صورت یک اعتصاب غذا‌ی نامحدود تداوم خواهد داشت.
البته زندانیان سیاسی نامه‌ای را هم منتشر و در این نامه تاکید کرده‌اند که در روزهای کارگر، روز معلم و روز جهانی مطبوعات هم که روزهای شنبه، دوشنبه و سه‌شنبه، 11، 12 و 13 اردیبهشت است، هم‌بستگی خود را با کارگران، معلمان و روزنامه‌نگاران در اعتراض به فشارها و ستم‌های فراوانی که بر این سه قشر و صنف وجود دارد، از طریق اعتصاب غذا اعلام خواهند داشت. سپس در هفته‌های بعدی که روزهای یک‌شنبه به مدت چند روز این کار را انجام خواهند داد، از اول خرداد‌ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تداوم خواهد داشت. اعتراض زندانیان سیاسی به فشارهایی که به خود زندانیان سیاسی از قبیل مشکلات بهداشتی، نبود آب گرم، حمام و غذای مناسب، وجود انواع مریضی‌ها و هم‌چنین عدم توجه مقامات زندان به درمان زندانیان سیاسی که با مشکلات زیادی مواجه هستند، بر می‌گردد، و حتا بعضأ از تحویل داروهایی که خانواده این زندانیان در روزهای ملاقات به آن‌جا می‌برند، خودداری می‌کنند.
مثل آقای «مهدی محمودیان» که الان شدیداً دچار ناراحتی‌هایی است. آقای «خالد حردانی» که شدیداً مریض هستند و با تمام این مریضی‌ها مجبور است که دست به اعتصاب غذا بزند. همین‌طور چند نفر دیگر از زندانیان سیاسی از جمله «منصور اسانلو»، «رسول بداغی»، «مجید توکلی»، «عیسا سحرخیز»، «کیوان صمیمی»، «حشمت‌اله طبرزدی»، «مهدی محمودیان»، «خالد حردانی» و چند نفر دیگر که می‌خواهند دست به اعتصاب غذا بزنند. یک موضوع هم به‌خاطر پرونده خود این زندانیان سیاسی هست که معتقد هستند که نا‌عادلانه به بند کشیده شدند و احکام طولانی‌مدت دریافت کردند.
اخیراً شنیدیم که بعضی از فعالان سیاسی زندانی در زندان رجایی‌شهر، حتا تهدید به مرگ شده‌اند. آیا شما این خبر را تایید می‌کنید؟
دوشنبه برابر با بیست و نهم فروردین، مقامات امنیتی زندان رجایی‌شهر و حراست به سرکردگی «فرجی»، مقامات حفاظت زندان، به بند چهار سالن دوازده که همان بند ویژه امنیتی زندان رجایی‌شهر است و تمامی زندانیان سیاسی در آن‌جا نگه‌داری می‌شوند، حمله کرده‌اند و از تمام اتاق‌ها‌ی این بند فیلم‌برداری کردند و وقتی که با مقاومت و سوال‌های زندانیان سیاسی رو‌به‌رو شدند، به آن‌ها حمله و هتاکی کردند و آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دادند. از جمله آقای خالد حردانی را که در زندان بارها به‌خاطر فعالیت‌های انسان‌دوستانه و حقوق بشری، کمک به دیگران، اطلاع‌رسانی به دیگران و همین‌طور مصاحبه‌هایی که با بیرون از زندان داشت مجدداً مورد تهدید و ضرب و شتم قرار گرفته است.
خود آقای فرجی، به خالد حردانی گفته است که این تقصیر ما است که به تو اجازه داده‌ایم که زنده بمانی و اگر به فعالیت‌های سیاسی خود در داخل زندان ادامه بدهی تو هم سرنوشتی مثل دیگر زندانیان سیاسی که کشته و یا اعدام شدند، دچار شده و جانت را از دست خواهی داد. چند زندانی سیاسی هم که می‌دانید در گذشته جان خود را از دست داده‌اند و احتمالاً این تهدید به قتل زندانیان سیاسی در واقع بی‌ارتباط و بی‌ربط با این مسایل گذشته هم نیست. چون از دست‌دادن جان زندانیان سیاسی، یک مستمسکی شده برای تهدید کردن دیگر زندانیان سیاسی که بگویند شما هم چنین سرنوشتی را در پیش خواهید داشت.
به‌طور مثال آقای «حسن ناهید» یکی از زندانیان سیاسی است که تقریباً دو هفته پیش در بیمارستان جان خود را از دست داد. ایشان یک زندانی سیاسی بود که در زندان «اوین» به سر می‌برد. وی بیماری سرطان داشت که در طول شش سال گذشته تمام تلاش خود را کرد که به یک بیمارستانی بیرون از زندان منتقل بشود که این اجازه را به وی ندادند و زمانی که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد، او را به بیمارستان بردند که بسیار دیرهنگام بود و او جانش را از دست داد.
یا چند وقت پیش آقای «محسن دگمه‌چی» در همین زندان رجایی‌شهر که داریم بحث آن‌را می‌کنیم، به‌طرز مشکوکی مثل آقای حسن ناهید که اشاره کردم، درگذشت. آقای محسن دگمه‌چی، بیماری‌های متعددی را داشتند و مقامات زندان به‌خاطر این‌که او را مورد آزار و اذیت قرار بدهند، از مداوای او خودداری کردند و حتا اجازه ندادند که او به بیمارستان منتقل شود. یا آقای «امیر ساران»، چند سال پیش به همین شکل مشکوک در زندان رجایی شهر درگذشت و از جمله زندانیان سیاسی دیگر مانند «اکبر محمدی»، «البرز قاسمی»، «امید میر صیافی» که در زندان‌های مختلف جان خود را از دست دادند. اخیراً آقای «فرزاد مدد‌زاده» که در همین بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر است و برادر «شبنم مدد‌زاده» است، که شبنم مددزاده هم در زندان رجایی‌شهر در بند زنان در شرایط بسیار سختی روزگار می‌گذراند و از تلفن و حتا ملاقات هم محروم است، را به حفاظت زندان بردند، تهدید و توهین کردند و گفتند که شما با بیرون از زندان در تماس هستید و ما از این مسئله ارتباط شما آگاهی داریم و باید برای ما تو‌ضیح بدهید که این ارتباطات به چه شکلی است و از طرفی هم دست از این کار بکشید.
ایشان چندین ساعت در بازجویی و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است و آخرین خبری هم که هنوز منتشر نشده ولی ما از طرف کمیته زندانیان سیاسی امروز منتشر خواهیم کرد، بیانیه آقای خالد حردانی از زندانیان بند ویژه امنیتی در زندان رجایی‌شهر است که بیانیه‌ای را منتشر و اعلام کرده است که در اعتصاب غذای زندانیان سیاسی با پیام «نه به دیکتاتور» شرکت می‌کند و این در حالی است که او به شدت از بیمار‌ی‌ها‌ی مختلف مثل خون‌ریزی معده رنج می‌برد. چون قبلاً هم در سال‌های گذشته در اعتصاب غذا بوده و دچار زخم معده و مشکلات دیگر شده است.
اما در اعتراض به سرکوب مردم اهواز، در اعتراض به بازداشت فعالان سیاسی و اجتماعی، در اعتراض به حمله زندان‌بانان و مقامات قضایی امنیتی به زندانیان سیاسی و همراهی با دیگر زندانیان سیاسی در «نه بزرگ به دیکتاتور» که البته این نه به دیکتاتور در نامه دیگر زندانیان سیاسی اعتصابی هم اعلام شده بود، همراهی و در این اعتصاب غذا شرکت خواهد کرد.

سپاه:زنان و فرزندان کسانی که از ‏فرمان سرپیچی می کنند بازداشت شوند

روزنامه الشرق الأوسط جلسه محرمانه سپاه را فاش کرد:احتمال نافرمانی فرماندهان سپاه پاسداران نظام حاکم بر ایران را تهدید می کند.پس از نافرمانی سربازان سوری در عدم تیراندازی به معترضان در این کشور كه به حكم مرگ آن سربازان منجر شد ، مقامات جمهوری اسلامی چگونگی تعامل با افسران نظامی که از اجرای دستور تیراندازی بسوی تظاهر کنندگان خودداری کرده بودند را شروع كرده است.به گزارش العربیه، روزنامه فرا منطقه ای الشرق الاوسط چاپ لندن روز پنج شنبه 21- 4-2011 در مقاله ای به قلم هدی حسینی به نقل از منبعی که آن را موثق خواند ، نوشت :" در روزهای گذشته هفت نفر ازعناصر بسيج بدلیل عدم اطاعت از دستور فرمانده خود برای تيراندازی ‏بسوی تظاهر کنندگان در خيابانهای تهران در ماه مارس گذشته اخراج شدند.به گفته هدی حسنیی وبه نقل از منبع "موثق" این افراد به زندان اوين در تهران منتقل شدند و تحت شکنجه قرار گرفتند. بر اساس اين گزارش بازجویان از آنها خواستند اسامی كسانی را که آنها را تشویق به نافرمانی کردند ونیز اسامی دیگر افرادی را که از دستورات سرپیچی کرده اند اعلام کنند. روزنامه الشرق الاوسط افزود که به دلیل ترس از تکرار چنین حوادثی هفته گذشته سردار جعفری فرمانده کل سپاه خواستار تشکيل جلسه فرماندهان این نیروی نظامی شد ‏تا درباره اقدامی که بايد انجام شود تصميم گيری کنند. ‏این روزنامه ادامه داد :"جعفری در این جلسه گفته است افرادی که از دستورات سرپيچی کنند بايد اخراج شوند اما برخی از معاونينش گفتند که اين افراد بايد ‏پاکسازی شوند تا پیامی برای بقیه باشد که با چنين ‏رفتاری مدارا نخواهد شد."هدی حسینی افزود:" در اين جلسه محمد رضا نقدی فرمانده بسيج گفت بايد زنان و فرزندان بالای دوازده سال کسانی که از ‏فرمان سرپیچی می کنند بازداشت شوند تا ابزاری برای بازدارندگی باشد." این درحالی است که بقيه افسران حاضر ‏در جلسه گفتند ، باید به توبيخ اين افراد بسنده کرد تا جلب توجه نشود. الشرق الأوسط ادامه داد در حاليکه رژیم ايران تلاش می کند در منطقه به عنوان ‏قدرتمندترين نظام ظاهر شود ‏احتمال نافرمانی در میان نيروهای مسلح سپاه پاسداران و بسيج به تهدیدی آشکار ‏برای ثبات نظام ايران تبديل شده است. این نویسنده در پایان می نویسد اساس ترس نظام ايران اين است که احتمال دارد سرکشی در سطح گسترده صورت گیرد امری که به بروز ‏قیامهای داخلی در مراکز مختلف نظامی منتهی شود به شيوه ای که نتوان آن را تحت کنترل قرار داد.http://pedramtannazi.blogspot.com/2011/04/blog-post_9037.html

افشای گزارش ویژه وزیر اطلاعات به خامنه ای

افشای گزارش ویژه وزیر اطلاعات به خامنه ای و نقش آن درافزایش بحرانهای درون حکومت در پی رخدادهای اخیر در عرصه سیاست داخلی حکومت ایران که منجر به رو در رویی آشکار علی خامنه ای با احمدی نژاد گردید و از اختلافهای عمیق درونی نظام حکایت می کرد ، کارشناسان ایران سبز موفق شدند اطلاعات تازه ای را از پشت پرده این وقایع به دست آورند و آن را منتشر کنند.در گزارش جدید کارشناسان ایران سبز دو نکته مهم مورد تاکید قرار گرفته است. نخست اینکه انتشار این گزارش به معنای عدم اطلاع قبلی رهبر حکومت اسلامی از فساد سیاسی و اقتصادی ویرانگر اطرافیان ایشان نیست. کما اینکه شخص ایشان بوضوح نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و نظامی را تشویق به فعالیت های اقتصادی فراقانونی کرده است. از این حیث انتشار این گزارش نشانگر وحشت وزارت اطلاعات از فراگیری جنبش سبز و رفع مسئولیت از خود و واگذاردن مسئولیت تمامی مشکلات فعلی بر عهده رهبر حکومت است. نکته دیگر اینکه این گزارش که حاوی بخش هایی از آخرین نامه وزیر اطلاعات به علی خامنه ای است نشان می دهد که رقابت های وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در کسب امتیازات اقتصادی در داخل و خارج کشور آنها را به شدت علیه یکدیگر شورانده است. درآمدهای نفت و گاز کشور که عموما نصیب سپاه می شود و سهم نیروهای اطلاعاتی از این درآمدها کاهش سافته ، نبرد اطلاعاتی و امنیتی را بین این دو گروه یکه تاز عرصه اقتصاد و سیاست ایران در حد چشمگیری افزایش داده است.به گزارش کارشناسان ایران سبز ماه گذشته حیدر مصلحی وزیر اطلاعات گزارش مفصلی از فعالیت های سیاسی و اقتصادی دولت احمدی نژاد و فرقه نزدیک به او را که اخیرا از باند مسلط بر دفتر علی خامنه ای فاصله گرفته اند به رهبر حکومت ارائه کرد. این گزارش حاوی مورد متعددی از تخلفات و بحرانهای سیاسی و اقتصادی و امنیتی است که برخی از آنها به این شرح است:

1- پس از انتقاد برخی از روحانیون سرشناس قم ازفتارهای احمدی نژاد و ابراز مخالفت با سیاست های دولت او ، حامیان احمدی نژاد از طریق حفاظت اطلاعات سپاه فشار فراوانی را به علماء مخالف دولت وارد ساخته و علاوه بر نصب شنود در کلاس های درس و دفاتر آنان ، به هر شکل ممکن سعی در وادار کردن آنها به همراهی با دولت و تایید اقدامهای او را داشته اند که در پی تشدید این رفتار ها دو تن از علماء قم به صراحت تهدید کرده اند که چنانچه مزاحمت های هواداران دولت از سوی آیت الله خامنه ای کنترل نشود آنها به تکلیف خود عمل خواهند کرد و دولت را سر جای خود می نشانند. همین امر باعث شده بود که با تصمیم مقامهای سپاه یگان ویژه پر تعدادی در قم مستقر شود و آماده سرکوب هر گونه حرکت پیش بینی نشده باشد. این اقدام باعث خشم بیش از پیش علماء و اعتراض های شدید تر آنها شده و خواستار رسیدگی سریع به موضوع شده اند .

2- پس از تصمیم ناگهانی دفتر رهبری برای واریز شدن بخش عمده ای از درآمدهای نفتی به حساب ویژه ای زیر نظر هیاتی 3 نفره به ریاست مجتبی خامنه ای (که گزارش مفصل آن اخیرا از سوی کارشناسان ایران سبز منتشر شد) احمدی نژاد در نخستین جلسه دولت پس از این تصمیم به شدت آقای خامنه ای و اطرافیانش را مورد حمله قرار داده و این اقدام را توهین آمیز و محدود کردن دسترسی دولت به درآمدهای نفتی برشمرده و از عباراتی مانند "نادان "و "بازیچه" در مورد رهبر و اطرافیان او استفاده کرده است.

3- احمدی نژاد اخیرا فهرست اسامی 45 نفر از ماموران ارشد وزارت اطلاعات را به حیدر مصلحی ارائه کرده و خواستار برکناری یا بازنشستگی پیش از موعد آنها در اسرع وقت شده بود. احمدی نژاد در پی این درخواست اعلام کرده بود که طی بررسی های بعمل آمده از سوی حفاظت اطلاعات سپاه این افراد وفاداری لازم به دولت را نشان نداده اند و باید با تعداد افرادی که بزودی دفتردولت معرفی می کند جایگزین شوند. حیدر مصلحی در گزارش به آیت الله خامنه ای پذیرش این درخواست را وارد ساختن آسیب جدی به پیکر وزارت اطلاعات و خارج شدن مدارک و اطلاعات بسیار امنیتی از درون این وزارتخانه ارزیابی کرده است .

4- در گزارش مصلحی آمده است که در پی ورود نیروهای جدید حفاظت اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات تعدادی میکروفن در مراکز حساس این وزارتخانه کشف شده که بصورت غیر قانونی اطلاعات را ثبت می کرده اند. . در این گزارش تاکید شده که همچنین شنودهای غیر قانونی با اطلاع احمدی نژاد اما بدون اطلاع وزارت اطلاعات در دفتر رهبری نیز کار گذاشته شده است ( یکی از معاونان حیدر مصلحی با انعکاس همین گزارش به محمود احمدی نژاد و لو دادن ماجرا ، بحران درونی حکومت را بیش از پیش آشکار ساخت)

5- در بهمن ماه گذشته گروهی از نیروهای امنیتی نزدیک به احمدی نژاد تحت عنوان " شورای تجاری" به دوبی سفر کردند و ضمن نزدیک شدن به شورای بازرگانی ایرانیان دبی و اعلام این نکته که قصد گشایش دفتر ویژه فعالیت های اقتصادی را دارند با 2 تن از مقامهای سیاسی و نظامی آمریکایی در امارات نیز ملاقات کردند. وزارت اطلاعات با اعلام خطر ویژه در این گزارش ، رهبر حکومت را از عواقب نهایی چنین اقدامهای به شدت می ترساند.

6- وزارت صنایع در گزارشی محرمانه به مجلس و اعلام رسمی به وزارت اطلاعات ، رسما اعلام می دارد که از توجیه قراردادهای نفتی و صنعتی بین ایران و چین و ایران و مالزی عاجز است و نسبت به مفاد آنها هیچگونه اطلاعی ندارد. وزارت صنایع نقش خود را در این گونه فعالیت ها صفر اعلام می کند (در جلسه هیات دولت و پس از افشای این گزارش احمدی نژاد با کنایه به وزیر صنایع اعلام می دارد که به همین دلیل قصد ادغام و انحلال وزارت صنایع را داریم )

7- در هفته اول اسفند ماه گذشته وزارت نفت طی گزارشی محرمانه به کمیسیون انرژی مجلس اعلام می کند از میزان صدورسوخت از طریق خط لوله دهم سراسری کاملا بی اطلاع است و هیچ مسئولیتی را در قبال آن نمی پذیرد چرا که این لوله کلا زیر نظر این وزارتخانه نیست و درآمدهای آن هم به کشور باز نمی گردد। دراین گزارش همچنین آمده است از طریق خط لوله زیر دریایی کیش که با مشارکت سپاه پاسداران و چینی ها ( در گزارش نوشته شده بدون اطلاع مقامهای مسئول!) احداث شده مقادیر فراوانی سوخت صادر می شود که سالانه بیش از 3 میلیارد دلار اختلاف حساب در درآمدهای نفتی ایجاد می کند که وزارت نفت مسئولیت پاسخگویی به آن را از خود ساقط شده می داند. وزارت اطلاعات علاوه بر گزارش این خبر همچنین اضافه می کند که در خط لوله 600 کیلومتری اهواز - دهگلان توسط سپاه پاسداران اختلاس 580 میلیون دلاری صورت پذیرفته که ردیابی ها نشان می دهد این مبلغ به دوحساب شخصی در مالزی واریز شده است. همچنین دراحداث خط لوله نکا - جاسک نیز 2 میلیارد و 60 میلیون دلار اختلاس شده که این مبالغ در حساب های مشترک شخصی چند تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در شانگهای چین رد یابی شده اند.


8- گزارش رسمی شکایت وزیر نفت از رحیم صفوی به دلیل عدم ارائه هر گونه گزارش از فعالیت های نفتی قرارگاه خاتم الانبیاء از آغاز تا کنون. ظاهرا بر اساس توافق های قبلی مقرر بوده است که سردار صفوی رابط فعالیت های نفتی قرارگاه خاتم با وزارت نفت باشد


9- شکایت حمید کاتوزیان در جلسه محرمانه کمیسیون انرژی مجلس در باره غیر شفاف بودن تمامی پروژه هایی که احمدی نژاد با دستور مستقیم به سپاه واگذار کرده است. به عنوان مثال فقط هزینه ارزی در یکی از این پروژه ها 6 میلیارد و 700 میلیون دلار بوده است.

10- گزارش دخالت های غیر موجه فرماندهان و سرداران سپاه در همه قراردادهای نفتی یا ابطال قراردادهای امضاء شده و واگذاری مجدد آن به دیگران. در این گزارش اسامی افرادی مانند محمد حجازی و ناصر حسینی دیده می شود .

11- انعقاد قراردادهای جدید نفتی با چینی ها که بخشی از آن ( حدود 58 میلیارد دلار) بدون مجوز قانونی و بدون ارائه جزییات به مجلس بوده است . سرنوشت این درآمدها به درستی معلوم نیست و دست کم 14 میلیارد و 200 میلیون دلار از درآمد این قرارداد ها به کشور باز نگشته است.

12- طی ماههای گذشته 42 تن از فرماندهان سپاه و بسیج با حفظ سمت و مزایای مشاغل قبلی ، به " دفتر ویژه ریاست جمهوری" منتقل شده اند که ماهانه بین 5 تا 11 میلیون تومان حقوق دریافت می کنند.

13- دستور احمدی نژاد برای کاهش شهریه دولتی 220 نفر از طلاب ساکن قم که از طرفداران مجتبی خامنه ای هستند و حدود 80 نفر از آنها طلبه های درس مجتبی خامنه ای محسوب می شوند. دریافتی هر کدام از این افراد 900 هزارتومان بود که اخیرا به 600 هزار تومان در ماه کاهش یافته است. ( در پی بالاگرفتن تنش میان مجتبی خامنه ای و محمود احمدی نژاد و یار کشی آنها در بین نیروهای سیاسی و نظامی و امنیتی وقوع ین گونه رویدادها رو به افزایش است)

14- طی ماههای اخیر 17 قرارداد عمرانی در مناطق مختلف کشور به چینی ها واگذار شده که مجموع هزینه ارزی آنها بالغ بر 14 میلیارد دلار است. در گزارش وزیر اطلاعات تاکید شده که همه این قراردادها بدون اخذ مجوز و اعلام قبلی به مجلس یا وزارتخانه های ذی ربط امضاء شده و چینی ها طرف قرار داد قرارگاه خاتم الانبیاء هستند .به گزارش کارشناسان ایران سبز ارائه این نامه از سوی وزیر اطلاعات به آیت الله خامنه ای ( ولو بطور موقت) او را از خطر حذف از دولت نجات داد و زمینه را برای تنش های شدید تر درون حاکمیت فراهم ساخت که بزودی بازتاب آن را در سایر نهادهای حکومتی شاهد خواهیم بود
گزارش خبرنگاران سبز/ کارشناسان ایران سبز


پایان نمایش ، بسیجی هایی که عازم بحرین شده بودند با اردنگی بازگردانده شدند

منبع حکومتی:بازگرداندن دانشجویان بسیجی عازم بحرین توسط گشت دریاییسایت حکومتی خبر آنلاین نوشت:200 نفر از دانشجویان متحصن جنوب کشور که با 2 کشتی از بندر بوشهر به سمت بحرین حرکت کرده بودند بعد از تذکر مرزبانی دریایی به بوشهر بازگشتند. عباس عالی‌زاده مدیر روابط عمومی دانشجویان متحصن جنوب کشور با بیان اینک دانشجویان ساعت 12:30 ظهر امروز - جمعه - به سمت بحرین حرکت کردند، گفت: بعد از پیشروی با تذکر مرزبانی دریایی مواجه شده و کشتی اول برگشت و کشتی دوم هم توسط گشت دریایی بازگردانده شد. حرکت این دانشجویان به گفته عالی‌زاده بدون کسب مجوز انجام شده بود. وی در پاسخ به اینکه آیا برای انجام این اقدام هماهنگی نیز با نهادهای مربوط و یا وزارت خارجه انجام داده بودید، گفت: ما می‌دانستیم که وزارت خارجه در این زمینه مجوز نمی‌دهد با این حال، دانشجویان تمام تلاش خود را انجام دادند، اما رایزنی‌ها به سرانجام نرسید. عالی‌زاده تصریح کرد: این اقدام با هدف از انفعال در آوردن وزارت خارجه در موضوع کشتار مردم بحرین انجام شد. به گفته مدیر روابط عمومی دانشجویان متحصن جنوب کشور همه تشکل‌های دانشجویی در این برنامه حضور داشته‌اند. شبکه خبری پرس تی وی و العام سفر دریایی این دانشجویان را پوشش خبری داده‌اند.

تجاوز به حریم خصوصی مردم ،بازداشت 26 شهروند به دلیل بر پایی مهمانی خصوصی

منبع حکومتی:بازپرس شعبه هفتم دادسراي عمومي و انقلاب کرمان از دستگيري جمع 26 نفره زن ومرد در يک در پارتي شبانه خبر داد.ایسنا:مسعود معاذالهي گفت: در پي اطلاع مردمي از برپايي مهماني مختلط شبانه در يکي از محلات کرمان ، صاحبخانه و 25 نفر افرادي که با پوشش بسيار زننده در حال رقص و پايکوبي بودند، دستگير شدند.وي افزود: تمامي اين 26 نفر که 17زن و 9 مرد مي باشند، با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.بازپرس شعبه هفتم دادسراي عمومي و انقلاب کرمان ارتباط نامشروع و شرب خمر را از جمله اتهامات دستگير شد‌گان اعلام و افزود: تمرّد، توهين، فحاشي و اخلال در نظم مرجع انتظامي نيز از ديگر جرايم آنان محسوب مي‌شود.معاذالهي ادامه داد: به جرايم صاحبخانه، دائر کردن مرکز فساد و نگهداري مشروبات الکلـــي نيز اضافه مي‌شود.وي از کشف 2 بطري 4 ليتري مشروبات الکلي خارجي و 20 ليتر مشروبات دست ساز نيز خبر داد.

محمد سیف زاده وکیل سرشناس دادگستری ناپدید شد

به گفته وکیل مدافع محمد سیف‌زاده، وکیل مدافع برجسته دادگستری و عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بشر، از دو هفته پیش ناپدید شده است و هیچ اطلاعی از وضعیت او در دست نیست.مرضیه نیک آرا، وکیل مدافع محمد سیف‌زاده، در مورد گزارش‌های انتشار یافته در مورد او به رادیو فردا می‌گوید: «تقریباً دو هفته می‌شود که ما از آقای سیف‌زاده خبری نداریم. خانواده ایشان فکر می‌کردند احتمال دارد حکم قطعی شده باشد و برای اجرای حکم برده باشند. اما تحقیق کردیم و متوجه شدیم این طور نیست و حکم هنوز قطعی نشده است.خانم نیک آرا در مورد اتهامات آقای سیف زاده می‌گوید: «آقای سیف‌زاده دو اتهام داشت؛ اول، تشکیل گروهک غیرقانونی که مربوط به بحث کانون مدافعان حقوق بشر است و دوم، تبلیغ علیه نظام که به مصاحبه‌های ایشان با رادیوهای خارجی ارتباط دارد.وی در مورد وضعیت آقای سیف زاده اضافه کرد: «اگر آقای سیف‌زاده در ایران هستند که البته این مطلب هنوز تایید نشده است، باید وضعیت ایشان را به طور مشخص اعلام کنند. آقای سیف‌زاده ۶۳ ساله است و از نظر جسمی وضعیت مناسبی ندارد و ما نگران وضعیت جسمی ایشان هستیم. ما هیچ خبری از وضعیت آقای سیف‌زاده نداریم و نمی‌دانیم کجا هستند و این باعث نگرانی خانواده ایشان است و مستأصل شده‌ایم که کجا دنبال ایشان بگردیم.آقای سیف ‌زاده پیش‌تر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به خاطر تأسیس کانون مدافعان حقوق بشر به ۹ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از شغل وکالت محکوم شده بود اما وکیل وی می‌گوید که بر اساس پیگیری‌های صورت‌ گرفته این حکم هنوز قطعی نشده است.
ایران بریفینگ

"سرکوب تظاهرات و ممنوعت اطلاع رسانی در باره رویداهای خوزستان محکوم است"

گزارش‌گران بدون مرز سرکوب تظاهرات و ممنوع کردن اطلاع رسانی در باره رویداهای خوزستان را از سوی مقامات ایران محکوم می‌کند. مقامات ایرانی از پوشش خبری این حوادث از سوی مطبوعات داخلی و خارجی ممانعت می‌کنند.گزارش‌گران بدون مرز سرکوب تظاهرات و ممنوع کردن اطلاع رسانی در باره رویداهای خوزستان را از سوی مقامات ایران محکوم می‌کند. مقامات ایرانی از پوشش خبری این حوادث از سوی مطبوعات داخلی و خارجی ممانعت می‌کنند. یک هفته پس از درگیری میان معترضان و نیروهای انتظامی و امنیتی، سرکوب همچنان ادامه دارد. تعداد زیادی از شهروند وب‌نگاران و همکاران رسانه‌ها بازداشت شده‌اند.مقامات جمهوری اسلامی ایران درحالی خواهان آزادی اطلاع رسانی در باره‌ی خشونت‌ و به خون کشیده شدن تظاهرات معترضان از سوی دولت‌ها در کشورهای همسایه از جمله بحرین هستند، که خود همزمان اطلاع رسانی در باره سرکوب خونین تظاهرات کنندگان اقلیت عرب ایرانی از سوی نیروهای انتظامی در خوزستان را برای همه رسانه‌های محلی و ملی و بین‌المللی ممنوع کرده‌اند. با ممنوع کردن اطلاع رسانی در باره‌ی وقایع خوزستان ارتباط این بخش از کشور با جهان قطع شده است.در ششمین سالگرد تظاهرات‌های خونین ٢٥ فروردین سال ١٣٨٤ در این استان کشور که اکثریت ساکنان آنرا اقلیت عرب تشکیل می‌دهند، چندین فراخوان برای تظاهرات بر روی اینترنت و شبکه اجتماعی برای یادمان این حادثه منتشر شد. چهارشنبه ٢٤ فروردین ماموران انتظامی به تجمع خودجوش تعدادی از جوانان در یکی از حومه‌های اهواز حمله کردند. انتشار خبر کشته شدن سه نفر در این روز باعث شعله‌ور شدن تظاهرات در روزهای بعد و در بسیاری از محله‌های شهر اهواز از جمله کوی علوی و کوت عبدالله و غیره شد.دستگیری‌های گسترده فعالان که پیش از اعلام تظاهرات آغاز شده بود تا امروز ادامه دارد. به گفته‌ی منابع محلی تاکنون دست‌کم بیش از ٩٧ نفر بازداشت در زندان بسر می‌برند. بازداشت شدگان در زندان های سپیدار و زندان مخفی زیتون ( زندان اداره اطلاعات خوزستان که در محلی میان زیتون کارمندی و فلکه چهار شیر قرار دارد) نگاهداری می‌شوند. تاکنون گزارش‌گران بدون مرز از نام های علی بدری مدیر وبلاگ شط‌الجراحی ،علی طرفی مدیر وبلاگ کارونات و حمیدحیری و شهید عموری شاعر و همکاران بسیاری از مبطوعات مطلع شده است. بسیاری از روشنفکران و مدافعان حقوق بشر در ایران اعمال خشونت را علیه مردم در خوزستان محکوم کرده‌اند. شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و وکیل مدافع حقوق بشر با ارسال نامه‌ای به ناوی پیلار کمیسر حقوق بشر سازمان ملل متحد خواهان دخالت وی در این باره شده است. در این نامه با هشدار به سرکوب گسترده تاکید شده است " هیچ خبری از بازداشت شدگان نيست و مامورين امنيتی با تهدید خانواده های قربانیان انها را وادار به سکوت کرده‌اند.شش سال پیش در تاریخ ٢٥ فروردین ١٣٨٤ انتشار نامه‌ای منتسب به یکی از مسئولان دولتی ایران مبنی بر جابجایی مردم عرب از خوزستان به دیگر مناطق ایران اعتراضات گسترده ای را درپی داشت و در این نامه به شکل روشن بیان شده بود " که با توجه به حساسیت منطقه باید در باره جابجا کردن اقلیت عرب اقدام شود" علیرغم تکذیب و جعلی خواند این نامه از سوی مسوولان دولتی اما به مدت دو روز درگیری‌های خونینی در بسیاری از شهرهای این استان میان معترضان و نیروهای انتظامی روی داد. در همان زمان فعالیت شبکه الجزیره به علت پوشش خبری این وقایع و مصاحبه با شهروندان در ایران ممنوع شد.از سوی دیگر گزارش‌گران بدون مرز از بازداشت خبرنگار ایرنا در سنندج، مطلع شده است. منوچهر تمری خبرنگار خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ٢٨ فروردین در منزل خود بازداشت شد. ماموران لباس شخصی پس از بازرسی منزل و ضبط کامپیوتر و وسائل شخصی این روزنامه‌نگار را به همراه خود به محل نامعلومی منتقل کردند.به گفته ایرنا این خبرنگار یک هفته پیش از بازداشت خود به اداره كل اطلاعات كردستان احضار شده بود. "منوچهر تمري ٥٦ ساله از سال ١٣٧٣ به عنوان خبرنگار ايرنا در سنندج فعاليت دارد و علاوه بر انجام ماموريت هاي متعدد خبري در داخل كشور، چندين ماموريت نيز در كردستان عراق براي پوشش خبري رويدادهاي آن منطقه به عهده داشته است. مديريت ايرنا خواهان آزادی این روزنامه‌نگار شده است.



گزارشگران بدون مرز

انتقال نزدیگ به 40 نفر از دستگیر شدگان 25 بهمن به بند 350 زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" انتقال نزدیگ به 40 نفر از دستگیر شدگان 25 بهمن به بند 350 زندان اوین.

نزدیگ به 40 نفر از دستگیر شدگان اعتراضات گسترده مردم تهران در روز 25 بهمن 89 که در سلولهای انفرادی بندهای 209،2-الف سپاه و 240 در بازداشت بسر می بردند و در طی این مدت تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران قرار داشتند، در طی چند روز گذشته به بند 350 زندان اوین منتقل شدند. بازداشت شدگان در طی این مدت تحت شکنجه های غیر انسانی و وحشیانۀ بازجویان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران قرار داشتند.خانواده های بازداشت شدگان در طی این مدت از وضعیت و شرایط عزیزانشان بی خبر بودند. آنها همچنین از داشتن ملاقات با عزیزانشان محروم بودند. خانواده ها تنها از طریق تماس تلفنی بسیار کوتاه و کنترل شده که توسط بازجویان وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و زیر آنها نظر صورت می گرفت می توانستند چند لحظه ای صدای گرفته و تحت فشار عزیزانشان را بشنوند. در حال حاضر اکثر بازداشت شدگان در حالت بلاتکلیفی بسر می برند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری ،شکنجه ،بی خبر گذاشتن خانواده ها از وضعیت عزیزانشان ،ادامه بازداشت و بلاتکلیفی آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

2 اردیبهشت 1390 برابر با 22 آوریل 2011

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

گزارشگران ویژه شکنجه و بازداشتهای خودسرانه سازمان ملل متحد

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

تاریخ آینده این کشور لبخند تلخ افسوس بر لبان خوانندگان آن خواهد نشاند

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در بیانیه ای خطاب به ملت ایران می گویند"ما به رغم این همه بد سگالی و بی رسمی که به ناحق در حق مان رفته است، بیش از آن که از او انتقام عزیزانمان را طلب کنیم، دست دعا به درگاهش بلند می کنیم که به قدرت طلبان مغرور و بی خبر ما، بصیرت و عقلانیتی عطا کند تا در پرتو آن به عمق فاجعه ای که در راه است پی برند و برای دستمال قدرت چند روزه قیصریه ای را به آتش نکشند."به گزارش کلمه، این بیانیه با اشاره به شرایط فعلی کشور خاطرنشان می سازد "و این طنز تلخ زمانه است که در تاریخ آینده این کشور لبخند تلخ افسوس بر لبان خوانندگان آن خواهد نشاند که روزی با بی انصافی تمام و با هدف ایجاد ابهام و انکار سلامت و پاکی دست عزیزانمان ادعا می شد «با دستمال کثیف نمی توان شیشه را تمیز کرد»، اما امروز این سرفرازان برای تضمین قدرت و حفظ موقعیت کسانی باید محروم از بدیهی ترین حقوق حتی یک زندانی در گوشه سلول های زندان به سربرند."

متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
سال جدید را همچنان در فراق عزیزانمان صبورانه اما با دلی استوار و قلبی پر امید به آینده روشن ایران عزیز و ملت بزرگ و مقاوم آن آغاز می کنیم.اکنون نزدیک به دو سال از فاجعۀ ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ که طی آن با نادیده گرفته شدن رأی ملت، دولت نظامی امنیتی به جای دولت عشق و امید بر مقدرات کشور حاکم شد، می گذرد.طی این مدت خون مظلومان بسیاری به ناحق و تنها به جرم مطالبه بدیهی ترین حقوق انسانی بر زمین ریخت، افراد بی گناهی نیز بدون کمترین مستند قانونی و تنها با هدف ایجاد رعب و وحشت در جامعه به طناب دار سپرده شدند. صدها تن از بهترین فرزندان این مرز و بوم که بهترین سال های عمر خود را در مبارزه با استبداد پهلوی یا در زندان های ستمشاهی و یا در جبهه های جنگ تحمیلی سپری کردند و یا طی سی سال گذشته در عرصه های مدیریت و سازندگی منشاء خدمات بزرگی برای این ملت شدند، در پی محاکمات نمایشی و رسوا به جرم های ناکرده و تنها به خاطر اعتراض و یا حتی عدم موافقت با روند استحاله نظام به حکومت غیر مردمی به حبس های طولانی محکوم شدند. آن چه تحمل این محنت طاقت فرسا و این بی مروتی و ناجوانمردی آشکار را بر ما آسان می کند علاوه بر امید به قدرت و حکمت پروردگار مقتدر که به شهادت قرآن همواره در کمین ستمگران است، افتخار و غروری است که آن حکیم یکتا نصیب ما فرموده و اقتدارگران تازه به دوران رسیده را از آن محروم کرده است. پس از بیش از سه دهه خدمت عزیزانمان در حساس ترین و مهم ترین مناصب، از نمایندگی مجلس گرفته تا وزارت و مدیریت های کلان اقتصادی و اجرایی ، اقتدارگرایان کینه توز به رغم تلاش های گسترده و نبش قبرها و بیرون کشیدن پرونده های غبار گرفته در جریان بازجویی ها و محاکمات اخیر حتی یک دلیل و مدرک دال بر خیانت در امانت این ملت در کارنامه پرافتخار این پاکان سرفراز نیافتند که اگر می یافتند با استفاده از انحصار رسانه ای گوش فلک را از آن کر می کردند. و این طنز تلخ زمانه است که در تاریخ آینده این کشور لبخند تلخ افسوس بر لبان خوانندگان آن خواهد نشاند که روزی با بی انصافی تمام و با هدف ایجاد ابهام و انکار سلامت و پاکی دست عزیزانمان ادعا می شد «با دستمال کثیف نمی توان شیشه را تمیز کرد»، اما امروز این سرفرازان برای تضمین قدرت و حفظ موقعیت کسانی باید محروم از بدیهی ترین حقوق حتی یک زندانی در گوشه سلول های زندان به سربرند، که طی سی سال گذشته یا با استفاده از رانت ها و فرصت ها به انباشت ثروت مشغول بوده اند و یا صدها نقطه ابهام و تاریک در کارنامه خود ثبت کرده اند، که تنها یکی و پیش پا افتاده ترین آن ها فضاحت اختلاس چند صد میلیارد تومانی است که رسیدگی به آن،غوغایی در پشت پرده قدرت برپاکرده و ترس از افشاگری های متقابل و رسوایی و فضاحت بیشتر، قدرت پرستان را در رسیدگی به آن دچار تردید کرده است اکنون ما خانواده های آن اسوه های پاکی و صداقت مانده ایم و فرزندانی که درباره جرم ناکرده پدر یا مادر می پرسند که به کدامین گناه سزاوار چنین مجازاتی شده اند و به جای یافتن پاسخ این سؤال، در دل های پاک خود آتش خشم و نفرت را شعله ور می یابند. بدا به حال نظامی که با مخلصان صدوق و خدوم خود چنین کند که با دیگران چه ها کند!
سال جدید را با امید به رحمت بی کران خداوند متعال آغاز می کنیم که از او جز عزت و جمال ندیدیم پس به او پناه می بریم و از این ظلم به درگاهش لب به شکوۀ ناشکری نمی گشاییم، خداوند بزرگ و محکم کاری که به شهادت قرآن کریم «لا یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ». ما به رغم این همه بد سگالی و بی رسمی که به ناحق در حق مان رفته است، بیش از آن که از او انتقام عزیزانمان را طلب کنیم، دست دعا به درگاهش بلند می کنیم که به قدرت طلبان مغرور و بی خبر ما، بصیرت و عقلانیتی عطا کند تا در پرتو آن به عمق فاجعه ای که در راه است پی برند و برای دستمال قدرت چند روزه قیصریه ای را به آتش نکشند.

سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم ( پدرام طنازی )

  سقوط معیشت و دیکتاتوری خامنه‌ای؛ بازی خطرناک با خشم مردم بحران‌های بی‌پایان اقتصادی در جمهوری اسلامی، زندگی مردم را به ویرانه‌ای تبدیل کرد...