پخش شدن تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» در خانه بهاره للهی، نشانگر آن است که آنها روایت حکومت را نپذیرفتهاند، هرچند طبق اخبار دریافتی از نزدیکانشان، شدیداً تحت فشار هستند.
بهاره فیلمسازی بود که در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ حضوری فعال داشت و یک بار هم بازداشت شده بود.
پیکرش بعد از چند مدت که بیخبری از او، روز ۱۲ فروردین در خانهای در کرج پیدا شد و به روایتی در ۱۸ اردیبهشت۱۴۰۳، دو روز قبل از تولدش، مخفیانه و بدون اطلاع خانواده در آرامستان بهشت سکینه کرج دفن شد. (البته در سامانه بهشت سکینه تاریخ ۱۴ فروردین درج شده است.)
او قصد داشت از ایران خارج شود. هنگامی که خانوادهاش چند ماه بعد از مرگش باخبر شدند و به آن خانه پلمب شده رفتند، از موبایل و لپتاپ او خبری نبود. خانهاش زیر و رو شده و شیشه و پنجرهها شکسته شده بود و مقداری خون لخته شده بود.
بهاره بیاطلاع همه از اواخر بهمن خانهاش را عوض کرده بود و از تهران به کرج رفته بود. او مدتی بود که از قصدش برای ترک ایران میگفت. در جشنواره فیلم فجر با یکی از مسئولان درگیر شده بود.
پس از بیخبری از او، خانوادهاش اعلام مفقودی کرده بودند و همه جا دنبالش گشته بودند.
در موبایل و لپتاپ او چه چیزی وجود داشت؟ چرا میخواست به خارج از ایران برود؟ آیا از اعتراضات مردم و جنایات رژیم فیلمی درست کرده بود؟ چرا احساس ناامنی میکرد و خانهاش را بدون اطلاع تغییر داده بود؟ چرا از اواخر بهمن هیچ خبری از او نداشتند؟ چرا با آنکه کارت ملیاش در پرونده آگاهی بود، به خانواده خبر ندادند و ابتدا مجهولالهویه دفنش کردند؟ چرا به خانواده گفتند که اطلاعرسانی نکنند و سکوت کنند تا بتوانند پیکرش را به آمل منتقل کنند؟ هنگام پیدا کردن جسدش، چرا جدار بیرونی آپارتمانش از بیرون قفل بود؟ خودش چگونه این کار را کرده بود؟
بهاره للهی، گرایش سیاسی داشت و در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ بسیار فعال بود، اما حکومت تلاش دارد که بگوید او اصلا سیاسی نبود. اما شواهد چیز دیگری میگوید و مرگ او مثل قتلهای زنجیرهای است.
بهاره للهی در جامعه سینماگران آدم ناشناختهای نبود، چرا آنطور که باید و شاید این جامعه واکنش نشان نداده است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر