سپیده قلیان:
بازرسی ام کردند. لخت لخت شدم و در حالی که غلامی افسر شیفت به بهانه اینکه بعد از دو ماه انفرادی تازه به زندان منتقل شده ام، نکنه مواد یا شنود همراهم باشد. یک دم سینه هایم را میگرفت و دمی دیگر دستش را لای پایم میبرد...
فریبا فریدونی :
گفتند لخت شو فکر کن رفتی استخر
نگاه کردم به اون همه آدمی که زل زده بودن برای لخت شدنم و گفتم من جلو یه گردان آدم لخت نمیشم. گفت دربیار بابا فکر کن رفتی استخر زود باش نصف شب شد.
فاطمه خوشرو :
بازجو به من گفت وقتی میای اینجا به ما محرم میشی
گفتند لباس زیرم رو باید دربیارم و باید بصورت پاباز بشین پاشو کنم دوربینی بالای حمام و دستشویی نصب شده بود که خصوصی ترین لحظات مشاهده میکردن. گفتم مگه من نامحرم نیستم؟! پاسخ داد وقتی میای اینجا ما محرم میشیم.
رضوانه خان بیگی:
چهار بار لختم کردن قبل شروع بازجویی و بعد از بازجویی ها برای مثلا تفتیش!!
مژگان کشاورز:
گفتند باید لخت بشی تا از تمام بدنت عکس بگیریم که اگر از اینجا خارج شدی نگی من را شکنجه کردند خجالت میکشیدم دستانم را جلوی اندام خصوصی ام می گذاشتم، مامور فریاد میزد: رو به من بایست و دستات را بردار "حالا بشین و پاشو کن با پاهای باز"
زینب زمان، نسیبه شمسایی، شاپرک شجری زاده، ف خوشرو ، و بنظر میرسد که این لیست انتها ندارد
این تنها گوشهای از وحشیگری و شقاوت رژیم کثیف اسلامی در پشت درهای بسته زندانهاست. اما همانها که اینگونه مورد تعرض و بیحرمتی قرار گرفتند تا در هم بشکنند، با شجاعت شروع به افشاگری کردند. کوتاه نیامدند، ساکت نشدند، خُرد نشدند و علیه کثافت های اسلامی حاکم قد علم کردند و حربه کثیفشان را با افشاگری شجاعانه شان به ضد حکومت تبدیل کردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر