همان هدفی که در خلقت من و توست! اما این خود انسان است که تصمیم میگیرد که زندگیش در کدام سؤ جهت گیرد، اما یک مسئله از بدو تولد انسان با او زاده میشود، به قول قدیمیها " معرفت و انسانیت باید در پر قنداق انسان باشد" آیا تا به حال فکر کردهای، چرا "تو" بسیجی نشدی؟ نیروی انتظامی نشدی؟ شکنجه گر نشدی؟ بی رحم نشدی؟ ... هر چه که باشد هدف از خلقت همه ما یکیست: زیستن...
اما باید بدانیم که آن که به امثال این گونه شغل که چه عرض کنم، جنایات روی میاورد، در پر قنداقش چنان کثافاتی نهاده اند که دیگر نمیتواند جز این باشد. هر انسانی برای یک مسیر تربیت پیدا میکند، و آن هم از سوی خانوده اش: پدر، مادر، بی پدر، یا بی مادر! حتی پلیس بودن نیز در سوی زندگی اقشاری از گونه ی ما نیست!
قصاب!؟ هرگز! فقط یک قصاب است که میتواند "قصاب" باشد. اشتباه نکنید، هیچ مخالفتی با شغل شریف قصابی نیست! تنها مخالفت وقتیست که یک "حیوانی" همانند خامنهای به معنای واقعی کلمه "قصاب" یک ملت زجر دیده میشود. حال فکر میکنی که درپر قنداق خامنهای جز لجن، و کثافت چیز دیگری بوده؟ آیا فکر میکنی که احمدی نژاد بر سر سفرهای بزرگ شده که نان بازوی پدرش را خورده؟ آیا در قنداق یک بسیجی چه بوده؟ آیا یک بسیجی شیر کدام حرم زاده را خورده که با هموطن چنین میکند؟ آیا جز این است که یک بسیجی نیز حرم زاده ایست مانند خامنهای ولی در ابعاد کوچک تر؟؟ آیا اینها بدست انسان پرورش یافته اند؟ یا که بدست گرگان ادمخوار؟ اگر من قدرتش را داشتم، ریشه ی چنین خانودههایی را میسوزاندم تا که دیگر چنین گرگانی تحویل مردم ندهند که امروز ۷۰ میلیون قربانی گرفته اند. آیا اگر یک بسیجی در جایگاه خامنهای بود، با ملت ایران چه میکرد؟ آیا بد تر از خامنهای نمیکرد؟ پس هر کجا که یک بسیجی را دیدی، بدان که خامنهای را دیدی، و با او همان کن که اگر آن "روضه خوان جانی " را میدیدی.این وظیفه هر ایرانی آزاده است، که هر کجا، هر زمان، روز یا شب، هر جا که توانست مشتی محکم بر دهان این یاوه گویان و دزدان وطن بزند. هر جا که توانست ریشهای از اینها بسوزاند. برگی از اینها بسوزاند که دیگر زمان سکوت سر رسید و امروز، روز قیامت ظالمان فرا رسید.
نویسنده: پدرام طنازی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر