رضا شهابی، فعال کارگری و عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از اول آذر ماه سال جاری در اعتصاب غذا بسر می برد. او در تماس تلفنی با خانواده علت این اعتصاب غذا را عدم رسیدگی به پرونده و نگه داشتن او در شرایط بلاتکلیف ذکر کرده است و در روز ملاقات در اعتراض به این وضعیت غیرقانونی از حضور در سالن ملاقات خودداری نمود.ربابه رضایی می گوید: ” از اول آذر ماه یعنی ده روز است که آقای شهابی در اعتصاب غذا بسر می برند و ما بشدت نگران وضعیت جسمانی و سلامتی او هستیم. روز پنج شنبه هم که برای ملاقات ایشان به زندان رفتیم در اعتراض به این وضعیت حاضر نشد به سالن ملاقات بیاید. خوب با توجه به شرایط وخیم جسمانی او این اعتصاب غذا برایش خطرناک است. همسرم گفته تا از این بلاتکلیفی در نیاید به اعتصاب خود ادامه می دهد. هر چه از او خواستیم که اعتصاب نکند برایش خطرناک است اما گفت از این وضعیت خسته شده ام تا کی باید اینطور بلاتکلیف باشم و سختی را تحمل کنم آن هم بدون هیچ دلیل و به اتهامات واهی…
رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران در ۲۲ خرداد ماه ۸۹ بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی بسر می برد. در چهارم خرداد ماه در شعبه ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی دادگاهی برای وی تشکیل دادند که در آن رضا شهابی و وکیل او تمامی اتهامات را رد کردند و خواستار اعلام حکم برائت و آزادی فوری رضا شهابی شدند اما تاکنون نه حکمی برای وی صادر گردید و نه او را آزاد کردند.خانم رضایی در این خصوص بیان می کند: “از بعد از چهار خرداد ماه که آخرین جلسه دادگاه همسرم بود و بدون نتیجه به دادگاه بعدی موکول شد او همچنان بلاتکلیف است. در طی این نوزده ماه چند بار برای او دادگاه تشکیل دادند اما بدون نتیجه بود. من از مسئولین برای چندمین بار درخواست می کنم به پرونده همسر من قبل از اینکه اتفاقی برای او بیافتد، سریعا رسیدگی کنند. اگر جان همسر من به خطر بیافتد و راهی بیمارستان شود و کار از کار بگذرد، دیگر رسیدگی به پرونده او فایده ای ندارد.چندی پیش برادر این فعال کارگری از کارشکنی کارشناس پرونده برادرش خبر داده و گفته بود که کارشناس پرونده خود را قدرت مطلق دانسته و به ما گفته است: “دادگاه، قاضی و مقامات قضایی هیچ کاره هستند و همه چیز در دست من است و هر چه من تصمیم بگیرم همان می شود و تا رضا شهابی هم با من راه نیاید وضعیت به همین شکل باقیست.همسر رضا شهابی با رد اتهام ارتباط با بیگانه که به همسرش زده اند، ادامه می دهد: “ما الان هیچ اطلاعی از وضعیت عمومی او نداریم و بشدت نگران هستیم. اگر خدای ناکرده اتفاقی برای همسرم بیافتد مسئولیت آن بطور مستقیم بر گردن کارشناس پرونده اوست. پیش هر کس که مراجعه می کنم می گوید کارشناس پرونده مانع از رسیدگی به پرونده همسرم می شود و سر لج افتاده است. کارشناس پرونده هم حرف غیرمنطقی می زند و می گوید همسر من با بیگانه ارتباط داشته است و می گوید هر چه که من می گویم او قبول کند. آخر یک راننده شرکت واحد و یک کارگر ساده چه ارتباطی می تواند با بیگانه داشته باشد؟ مگر اینکه ارتباط با مردم، مسافران، همکاران و خانواده ارتباط با بیگانه تلقی شود! همسر من وقتی کاری را نکرده چطور زیر بار آن برود؟
او می افزاید: “آقای کارشناس! شما که با همسر من لج کردی و او را در بلاتکلیفی نگه داشته اید جز اینکه به او و من و دو فرزندم آسیب می رسانید، چه نتیجه ای از این کار می گیرید؟ الان من و دختر و پسرم هم مثل اینکه در زندان هستیم و شرایطمان هیچ تفاوتی با شرایط زندان نمی کند. خدا را خوش نمی آید. آیا خودتان بچه و خانواده ندارید؟ درست نیست که یک راننده زحمتکش شرکت واحد و خانواده اش را اینقدر عذاب دهید.خانم رضایی با تاکید بر وضعیت وخیم جسمانی همسرش ابراز نگرانی کرده و اضافه می کند: “چند وقت پیش بخاطر مشکلات جسمانی بطور اورژانسی او را به بیمارستان انتقال دادند. ناراحتی گردنش تشدید شده و سمت چپ بدنش کلا از کار افتاده و پزشکان گفته اند که چون چند تا از مهره های گردنش آسیب دیده سریعا باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد. ناراحتی های قلب و کلیه و معده هم که داشت شدت پیدا کرده است و کلا سیستم بدنش بهم ریخته است. بارها هم برای مرخصی استعلاجی درخواست دادم و پیگیری کردم اما هیچ نتیجه ای نداشته و جوابی به ما نداده اند. به هر جایی که شما فکرش را کنید مراجعه کردم به دادستان و رئیس قوه قضاییه و حتی رئیس [دولت] نامه نوشته ایم اما دریغ از یک پاسخ!
وی با اشاره به وضعیت روحی نامناسب فرزندانشان ادامه می دهد: “روزیکه همسرم تلفن زد و حالش بد بود و گفت اعتصاب غذا کرده است. پسرم حالش بد شد و او را به بیمارستان بردم. این فقط یک نمونه از صدها اتفاقی است که بعد از بازداشت همسرم برای ما افتاده است. الان دو تا فرزندم شرایط روحی خیلی بدی دارند. آنها از شاگردان نمونه مدرسه بودند اما الان افت تحصیلی کرده اند و مدام بی تابی و ابراز ناراحتی می کنند.کانون مدافعان حقوق کارگر در اطلاعیه ای ضمن محکوم کردن برخورد ها و حبس های غیرقانونی فعالان کارگری نسبت به شرایط جسمانی رضا شهابی ابراز نگرانی کرده و این پرسش را مطرح کرده است که چرا در حالی که برخی از مسئولان، در ظاهر از مبارزات ضدسرمایه داری در کشورهای دیگر حمایت می کنند، در ایران، فعالان کارگری که جرمی جز دفاع از حقوق کارگران در برابر سرمایه داران و متجاوزان به حقوق کار و مردم ندارند، مورد آزار و تعقیب و زندان قرار می گیرند؟
همسر رضا شهابی می گوید: “در پایان لازم می دانم به عنوان همسر یک کارگر ساده و راننده شرکت واحد از همه کسانیکه در این مدت از ما حمایت کردند تشکر کنم. از تمام کارگران و دوستان آقای شهابی که با بیانیه ها و قلم های خود ما را حمایت کردند قدردانی می کنم.
جرس
رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران در ۲۲ خرداد ماه ۸۹ بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی بسر می برد. در چهارم خرداد ماه در شعبه ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی دادگاهی برای وی تشکیل دادند که در آن رضا شهابی و وکیل او تمامی اتهامات را رد کردند و خواستار اعلام حکم برائت و آزادی فوری رضا شهابی شدند اما تاکنون نه حکمی برای وی صادر گردید و نه او را آزاد کردند.خانم رضایی در این خصوص بیان می کند: “از بعد از چهار خرداد ماه که آخرین جلسه دادگاه همسرم بود و بدون نتیجه به دادگاه بعدی موکول شد او همچنان بلاتکلیف است. در طی این نوزده ماه چند بار برای او دادگاه تشکیل دادند اما بدون نتیجه بود. من از مسئولین برای چندمین بار درخواست می کنم به پرونده همسر من قبل از اینکه اتفاقی برای او بیافتد، سریعا رسیدگی کنند. اگر جان همسر من به خطر بیافتد و راهی بیمارستان شود و کار از کار بگذرد، دیگر رسیدگی به پرونده او فایده ای ندارد.چندی پیش برادر این فعال کارگری از کارشکنی کارشناس پرونده برادرش خبر داده و گفته بود که کارشناس پرونده خود را قدرت مطلق دانسته و به ما گفته است: “دادگاه، قاضی و مقامات قضایی هیچ کاره هستند و همه چیز در دست من است و هر چه من تصمیم بگیرم همان می شود و تا رضا شهابی هم با من راه نیاید وضعیت به همین شکل باقیست.همسر رضا شهابی با رد اتهام ارتباط با بیگانه که به همسرش زده اند، ادامه می دهد: “ما الان هیچ اطلاعی از وضعیت عمومی او نداریم و بشدت نگران هستیم. اگر خدای ناکرده اتفاقی برای همسرم بیافتد مسئولیت آن بطور مستقیم بر گردن کارشناس پرونده اوست. پیش هر کس که مراجعه می کنم می گوید کارشناس پرونده مانع از رسیدگی به پرونده همسرم می شود و سر لج افتاده است. کارشناس پرونده هم حرف غیرمنطقی می زند و می گوید همسر من با بیگانه ارتباط داشته است و می گوید هر چه که من می گویم او قبول کند. آخر یک راننده شرکت واحد و یک کارگر ساده چه ارتباطی می تواند با بیگانه داشته باشد؟ مگر اینکه ارتباط با مردم، مسافران، همکاران و خانواده ارتباط با بیگانه تلقی شود! همسر من وقتی کاری را نکرده چطور زیر بار آن برود؟
او می افزاید: “آقای کارشناس! شما که با همسر من لج کردی و او را در بلاتکلیفی نگه داشته اید جز اینکه به او و من و دو فرزندم آسیب می رسانید، چه نتیجه ای از این کار می گیرید؟ الان من و دختر و پسرم هم مثل اینکه در زندان هستیم و شرایطمان هیچ تفاوتی با شرایط زندان نمی کند. خدا را خوش نمی آید. آیا خودتان بچه و خانواده ندارید؟ درست نیست که یک راننده زحمتکش شرکت واحد و خانواده اش را اینقدر عذاب دهید.خانم رضایی با تاکید بر وضعیت وخیم جسمانی همسرش ابراز نگرانی کرده و اضافه می کند: “چند وقت پیش بخاطر مشکلات جسمانی بطور اورژانسی او را به بیمارستان انتقال دادند. ناراحتی گردنش تشدید شده و سمت چپ بدنش کلا از کار افتاده و پزشکان گفته اند که چون چند تا از مهره های گردنش آسیب دیده سریعا باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد. ناراحتی های قلب و کلیه و معده هم که داشت شدت پیدا کرده است و کلا سیستم بدنش بهم ریخته است. بارها هم برای مرخصی استعلاجی درخواست دادم و پیگیری کردم اما هیچ نتیجه ای نداشته و جوابی به ما نداده اند. به هر جایی که شما فکرش را کنید مراجعه کردم به دادستان و رئیس قوه قضاییه و حتی رئیس [دولت] نامه نوشته ایم اما دریغ از یک پاسخ!
وی با اشاره به وضعیت روحی نامناسب فرزندانشان ادامه می دهد: “روزیکه همسرم تلفن زد و حالش بد بود و گفت اعتصاب غذا کرده است. پسرم حالش بد شد و او را به بیمارستان بردم. این فقط یک نمونه از صدها اتفاقی است که بعد از بازداشت همسرم برای ما افتاده است. الان دو تا فرزندم شرایط روحی خیلی بدی دارند. آنها از شاگردان نمونه مدرسه بودند اما الان افت تحصیلی کرده اند و مدام بی تابی و ابراز ناراحتی می کنند.کانون مدافعان حقوق کارگر در اطلاعیه ای ضمن محکوم کردن برخورد ها و حبس های غیرقانونی فعالان کارگری نسبت به شرایط جسمانی رضا شهابی ابراز نگرانی کرده و این پرسش را مطرح کرده است که چرا در حالی که برخی از مسئولان، در ظاهر از مبارزات ضدسرمایه داری در کشورهای دیگر حمایت می کنند، در ایران، فعالان کارگری که جرمی جز دفاع از حقوق کارگران در برابر سرمایه داران و متجاوزان به حقوق کار و مردم ندارند، مورد آزار و تعقیب و زندان قرار می گیرند؟
همسر رضا شهابی می گوید: “در پایان لازم می دانم به عنوان همسر یک کارگر ساده و راننده شرکت واحد از همه کسانیکه در این مدت از ما حمایت کردند تشکر کنم. از تمام کارگران و دوستان آقای شهابی که با بیانیه ها و قلم های خود ما را حمایت کردند قدردانی می کنم.
جرس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر