آقا و خانم پلیس کمی از محله های لوکس و شیکِ بالاشهر بیایید پایینتر. جرم فقط در میدان ونک و جلوی تیراژه و خیابان جردن و تجریش و شهرک غرب رخ نمیدهد.آقای پلیس سَری به کوچه پس کوچه های کرج بزنید، آنجا که قویترین مرد ایران را چاقو چاقو کردند. به پل مدیریت بروید و دخترک را از ضربات دشنه همکلاسیِ خودخواهِ نامردِ نامردِ نامرد نجات دهید. به باغ بروید و حداقل دست و پایِ مردان را باز کنید تا آنها خودشان زنانی که دارد بهشان تجاوز میشود را نجات دهند. جوانِ به زمین افتاده سعادت آباد را به بیمارستان برسانید و چاقو را از دستِ مردِ خشمگین بگیرید.خانمِ پلیس آن گلهایی که به دخترانِ چادری میدهی را بِبَر به گورستان که این روزها همچون مارهای بر دوشِ ضحاک، جوانان را میبلعد و بر سر خاکِ پاکِ رَفتِگان بگذار آقای پلیس کلاهت را بالا تر بگذار تا فقط مانتوی کوتاه و صندلِ بی جوراب نبینی. کلاهت را بالاتر بگذار تا بتوانی دستی که چاقو را با خشم از بالا به پهلوی دختر فرود میآورد، ببینی. چشمهایت را بیشتر باز کن تا فقط مویِ پریشان و زلفِ افشانِ بیرون ریخته نبینی. چشمهایت را بیشتر باز کن تا آنها که از دیوارِ باغ بالا میروند را ببینی. گوشهایت را تیزتر کن تا فقط صدای بلندِ موزیک را از ماشینِ پسرِ جوان نشنوی. گوشهایت را تیزتر کن تا صدایِ فریادهایِ قویترین مردِ جهان و فریاد کمک خواهیِ دخترِ پلِ مدیریت را بشنوی نیرویِ جسمانیت را زیاد کن تا فقط با مردمِ سکوت کرده در خیابان نیاویزی. نیروی جسمانیت را زیاد کن تا بتوانی در یک لحظه با چند مرد که در اوج شهوت و حیوانیت هستند درآویزی. جرمی که تو به دنبالش هستی در موی سیخ سیخی و تی شرت چسبان و شلوار پاره پاره پسر نیست. جرمی که تو به دنبالش هستی در زلفها و رنگ مانتویِِ دختر نیست. جرم در آنجاست که تو هیچ وقت نیستی. دخترکان ما با آن همه زیبایی دلشان نمیآید یک مورچه را بکشند اما آن قداره به دست میتواند قویترین مرد جهان را از پا در بیاورد. اگر راست میگویی با او در بیفت. یا حداقل دخترکان و پسرکان این سرزمین را به حال خودشان رها کن.
http://freedomgreenway.wordpress.com/2011/07/21/ببین-مردن-چه-آسونه/
http://freedomgreenway.wordpress.com/2011/07/21/ببین-مردن-چه-آسونه/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر