۱۳۹۰ خرداد ۵, پنجشنبه

نه ولایت و نه امامت

همچنانکه انتظار میرفت، داستان "نافرمانی " ریاست جمهوری از فرمان ولایت فقیه، داستانی ست دنباله دار. نظام ولایت هم اکنون نیازمند فضایی ست گرفته و مه آلود. مگر رعد و برقی شود و طوفانی عظیم به پا، تا بتوانیم یکدیگر را به دیده آوریم و بهم به پیوندیم. . چرا که در شرایط کنونی اجنه ها، جن گیر ها، رمالان، مرتاضان و عارفان کاذب، نظام ولایت را مورد شبیخون قرار داده اند. آمده اند که از ولایت عبور کنند و به امامت برسند.بنظر میرسد که نظام ولایت از هجوم اجنه ها بسی هراس بدل دارد. آنرا یک "جریان انحرافی " بسیار خطرناک تر از "فتنه " ای میخوانند که بدست قدرتهای استکباری طراحی و از طریق موسوی و کروبی به اجرا درآمده است. بگذریم که این خود در راستای بحران زایی نهفته در ذات رژیم دین است و پبدیده نوظهوری نیست. بدین لحاظ برای مقابله و مبارزه با خطری چنان تهدید کننده، مثل حمله ی اجنه ها، نظام، تمامی نیروهای حوزه وی و دانشگاهی، قضایی و پلیسی، انتظامی و امنیتی را تجهیز و آماده ساخته، و شمشیر شریعت را برای تار و مار ساختن آنان صیقل داده است. آیت الله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، سردار رادن، رئیس پلیس معروف تهران و نیز وزیر اطلاعات، حجت الاسلام مصلحی، همه به جن گیران و رمالان و مرتاضان هشدار داده اند که با آنان "برخورد " خواهد شد. از فرمانده سپاه شهر تهران شنیده شده است که گفته است " نیروهای بسیج خود را برای انجام یک «اقدام پیشگیرانه» آماده" مکنند.اما از آنجائیکه ما در جامعه ای بسته و در تاریکی زندگی میکنیم، در سکوت و خاموشی، بدرستی روشن نیست که چگونه بر قراری ارتباط با این موجودات ماورایی، موجوداتی قرآنی که به اراده الله هستی یافته اند، ناگهان "جرم" و سزاور کیفر خوانده میشود. باور تزلزل ناپذیر احمدی نژاد به امام عج، به صاحب زمان، بر کسی پوشیده نیست. زمانیکه در حضور علما و آیت الله های سنگین وزن، داستان هاله نورانی که در پشت سر او هنگام سخنرانی در سازمان بین الملل، چشمان جهانیان را خیره ساخته بود، با آب و تاب بسیار تعریف میکرد، به خرافات و توسل به اجنه ها متهم نشد؟ شواهد بسیاری وجود داشته است که میتوانست بیانگر تمایل و گرایش احمدی نژاد برای عبور از ولایت و وصل شدن به امامت ارزیابی شود. اما دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ولی فقیه، ترجیح دادند که آنرا مسکوت نگاه دارند. شاید بآن دلیل که خداوند خامنه ای خود آموزگار موجودات ماورا یی مثل امام عج است. وی در سخنرانی خود بمناسبت تولد ولی عصر در سال 87، به زنده بودن امام زمان اشاره میکند و میگوید: حجت تابناك حق، يك انسان واقعي است كه با عمر طولاني كه خدا به ايشان داده در ميان مردم ، زندگي و دردها و مشكلات آنان را حس ميكند و همه مسائل مربوط به زندگي نوراني ايشان، روشن و معلوم است ( آفتاب یزد ، دوشنبه,28 مرداد,1387)."آیا این "حجت تابناک حق " میتواند چیزی بجز یک موجود ماورا یی از جنس اجنه ها باشد؟ چرا که تنها انسانی میتواند بیش از هزار سال عمر کند که در فضای ماورایی زندگی نماید. جریان انحرافی که در پس پرده ای از ابهام نگاهداشته میشود، در اصل یک دعوای دینی ست که در عرصه قدرت سر گرفته است. دعوایی است که از یک دروغ بزرگ سر چشمه میگیرد، که امام عج، امام غایب، زنده است و در میان زندگان زندگی میکند. روزی بر زمین ظاهر شود، خون ظالمان و گناهکاران و بدکاران را میریزد و مظلومان، بی گناهان و نیکو کاران را بریاست می نشاند. طبیعی ست که باور به زنده بودن امام و زندگی کردن او در میان ما، تبعات ی را در واقعیت به وجود میآورد که اجتناب ناپذیر است. در قدرت مدار ان، احساس "معصومیت " - یکی از خصائص برجسته ی امام، بوجود میآورد و آنها را خطا ناپذیر میکند. یعنی که بواسطه ارتباط با امام، فرمان آنها مطلق و حقیقت، غایت و نهایت میشود. در تبعیت از امامت، ولایت نه ظلم بر تابد و نه گناه پذیرد، چون او نیز "معصوم " است. در همان حال باور به زنده بودن و حضور امام در میان زندگان، زمینه را برای ادعای هر کسی مبنی بر ارتباط با امام و بهره بر گفته از فیض وی، نیرویی که میتواند روند چیز ها را تغییر دهد و از مسیر عادی خود منحرف سازد، آماده مینماید. اگرچه تا کنون هر کس ادعای ارتباط با امام را به آگاهی عموم رسانده است، بجرم جن گیری و یا رمالی، دستگیر گردیده و بدون محاکمه سالها در زندان نگاه داشته و یا بر سر دار آویخته اند. با این وجود بر مدعیان داشتن ارتباط با امام عج، افزوده گردیده است. رئیس جمهور را باید یکی از این مدعیان دانست. اما نظامی که موجودیت اش ریشه در خرافات دارد و خود قرنها منشا انتشار و تبلیغ و ترویج آن بوده است، چگونه میتواند بر علیه آن بر خیزد. نظام ولایت بر علیه اجنه ها و جن گیران، بر میخیزد که ماهیت خرافی خود را در پس آن پوشش دهد. آنچه تنش و خصومت را بین ولایت مداران و "امامت خواهان " و یا اجنه ها و جن گیران، آبکی و رقیق میسازد آن است که هر دو بخوبی آگاهند که دیگری دروغ میگوید. یعنی که هم ولایت و هم امامت هر دو از دروغگویان بزرگ تاریخ هستند، همچون نیاکان دینی شان، پیامبر اسلام، که ادعای خود مبنی بر ملاقات با یک موجود ماورا یی را زیر بنای پیامبری خود و برقراری دوران رسالت قرار داد. اگر ستیز و خصومتی هست از نوع خانوادگی ست. سکوت میآورد و سرگرمی.بنا براین، به هیچیک نمیتوان اعتمادی نمود، نه به ولایت و نه به امامت. هر دو ما را به تاریکی رهنمون میسازند. شاید ملت در زیر فشار زندگی به این واقعیت پی برده است که به چه دروغ گویان بزرگی اعتماد کرده و امید بسته اند. اما این سبب نشده است که ولایت و امامت را باز تابنده ی باور خود به دروغ های بزرگی مثل فرود جبرئیل به زمین و واسطگی وی بین الله و محمد بدانیم، دروغهایی که برای ما هم اکنون ضرورت حیاتی یافته اند و بدون باور به آنها، خود را تهی و دنیا را بدون معنا و مفهوم میابیم. ولایت و جریان انحرافی، عبور از "عصر غیبت " به "عصر حضور، " پایان یکی و آغاز دیگری، بهره بر گیری از باور ساده دلان و ساده پنداران است.مشاجره و دعوای بین ولایت و امامت، باید فرصتی مناسب بشمار آید برای تضعیف ایمان و باور به آنچه دروغ است و افسانه و اسطوره، برای خروج از فضای خفه و مه آلود و پیوستن به روشنایی و بینایی، به شفافیت و آزادی. چرا که ارتباط با اجنه ها و موجودات ماورایی، که امروز "کذب " و شایعه پراکنی و لاجرم جرم خوانده میشود، اولین بار با پیامبر اسلام آغاز گردیده است. اجنه های امروز نیز مثل اجنه های دیروزند. آنها هنوز وحی و الهام برای بعضی از زندگان میآورند. هم چنانکه در جنگ احد به امداد پیامبر آمدند و او را از نابودی در دست لشگر قریشیان نجات دادند. هم اکنون نیز از نیروی خارق العاده شان میتوان در مصاف با قدرت های جهانی و مسائل و مشکلات گوناگون کشوری مورد استفاده قرار داد.آیا ممکن است از موجوداتی همچون جن ها در قران سخن رود و واقعیت آنها را انکار نمود؟ هیچ آیت الله و حجت الاسلام و یا فقیه و عالمی نیست که منکر وجود جن شود. چون آنها را الله آفریده است و در باره خلقت شان در کتاب آسمانی خود، قرآن، سخن، رانده است. مگر میتوانیم سخن الله را در باره آفرینش جن و نیرویی که در آنها نهاده است، به فراموشی بسپاریم. تعقیب و دستگیری اجنه ها و جن گیران، در واقع بمعنای دفاع از ارتباط انحصاری ولایت فقیه است با امام عج و بس. یعنی که هیچکس بجز ولایت به آن درجه از کمال و وارستگی نرسیده است که بتواند با امامی که صاحب زمان خوانده میشود در ارتباط قرار بگیرد، حقیقتی که تنها میتواند از دروغی بس بزرگ ناشی شود که "حجت تابناک حق "- بنا بر قول خداوند خامنه ای- یعنی امام عصر، زنده است و در میان زندگان زندگی میکند که بنا بر اعتقادات احمدی نژاد، مدیریت جهان را نیز به تازگی بعهده گرفته است. مسلم است. تا زمانیکه مردم خود را از چنگ دروغهای بزرگ رها نساخته اند، نمیتوانند شر دروغ گویان را از ریشه بر کنند.

فیروز نجومی


fmonjem@gmail.com

ارسال از فیروز نجومی

هیچ نظری موجود نیست:

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...