۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

کانون صنفی معلمان کردستان: نامگذاری ۱۹ اردی بهشت ماه به روز نفی خشونت سازمان یافته و دفاع از حق حیات

کانون صنفی معلمان کردستان به مناسبت هفته معلم، با صدور بیانیه‌ای که یک نسخه از آن نیز در اختیار هرانا قرار گرفته است، با بر شمردن مشکلات صنفی خود و ضعف‌های ساختار آموزش کشور خواستار آزادی فعالان دربند خود شده است و همینطور به مناسبت ۱۹ اردیبهشت ماه و اعدام تکان دهنده فرزاد کمانگر، عضو کانون صنفی استان و فعال حقوق بشر، این روز را به نام روز نفی خشونت و دفاع از حق حیات نامگذاری کرده و خواستار آن شده که معلمان سراسر کشور با برافروختن شمع در کلاس در این روز به تدریس مطالبی در این رابطه به دانش آموزان خود همت گمارند. متن کامل این بیانیه در پی می‌آید:


به نام خداوند جان و خرد

«روز معلم گرامی باد»

درست در همین موقع بود. ما همگی در جنب و جوش بودیم و دل‌هایمان سرشار از شادی چرا که روز ما نزدیک است. ما گفتیم روز معلم، بیانیه نوشتیم و در آبیدر دورهم نشستیم تا دردهای چندین ساله را دوباره مرور کنیم. دردهایی که صمد بهرنگی سال‌ها پیش در کند و کاویی در مسایل تربیتی نوشته بود و ما بعد از سی و چند سال از انقلاب هنوز با آن‌ها دست به گریبان بودیم. آن‌ها گفتند هفتهٔ معلم!؟،. جلسه‌ها گذاشتند ازکاه، کوه ساختند و در کرنای خویش دمیدند. ازهم تعریف وتمجید کردند که گلی به سر این نوباوگان زده‌ایم. ما نگاه کردیم، فقط نگاه کردیم. نگذاشتند چیزی بگوییم. اما همه نگران فرزندان رسول بویم که نیایش و ستایش تابه کی چشمانشان به در دوخته باشد؟؟ مگر رسول و هاشم خواستار چه گفته بودند؟. ما در سینهٔ کوهستان گفتیم و گفتیم، هر چه باشد بدون آنکه آیند هٔ مدیران ارشد در آموزش و پرورش تباه شود و نانشان آجر شود و بدور از نصایح داهیانهٔ آنان در وصف عقلانیت (دم فرو بستن) و دوربینهای مدار بستهٔ حراست، نشستیم و از درد بچه‌های کلاس ساعت‌ها گفتیم. بدون آنکه امنیت ملی به خطر بیافتد، از بچه‌های کار گفتیم....... شاد بودیم زیرا وکیلش به ما گفته بود او باز به میان ما بازمی گردد و روستا‌های کامیاران او را در آغوش می‌گیرند....... ما مکرر می‌گفتیم روز معلم و آن‌ها با غرور هفتهٔ معلم را به رخمان می‌کشیدند......... درست هفتهٔ معلم پیش چشمان حیرت زدهٔ همهٔ ما، او را سحرگاه از میان ما برده بودند و دیگر هیچ کس او را ندید. او اکنون شب هنگام بر آسمان ماتم زدهٔ کردستان می‌درخشد.

فرهنگیان فرهیخته

سالی که گذشت، سالی سرشار حوادث و دگرگونی‌ها در ایران و خاور میانه بود. سالهاست که نئو محافظه کار‌ها سیاستهای خویش را به تمام مردم جهان تحمیل کرده‌اند. برآیند سیاستهای آنان خصوصی سازی، بیکاری، حذف سوبسید‌ها و اخراج گارگران و کارمندان تحت عنوان تعدیل نیرو، جنگ طلبی و میلیتاریسم، ضعیف کردن یا انحلال اتحادیه‌های کارگری، کم کردن بودجهٔ آموزش و پرورش و درمان و بیمه‌های اجتماعی و در بسیاری از کشور‌ها با بالا بردن سن بازنشستگی زیر عنوان صرفه جویی در هزینه‌های دولت است. این تعرض آشکار به حقوق پایه‌ای مردم در خاورمیانه با خشونت پلیس و سرویس‌های امنیتی و دولت‌های نظامی نمود پیدا کرد. تحدید آزادی‌های سیاسی چون ابزاری در دست دول مذکور برای تحمیل این فاجعهٔ اقتصادی مورد استفاده قرار گرفت. با این حال اعلام وضعیت فوق العادهٔ طولانی و حاکمیت ترور نتوانست توده‌های مردم را از تلاش برای تغییر وضع موجود باز دارند. همانگونه که شاهد بودیم دفاع از حق معیشت و آزادی‌های دمکراتیک سونامی عظیمی را در خاورمیانه و شمال آفریقا آغاز کرده است و مردم آزادیخواه با دادن قربانی‌های بسیار هر روز سنگر تازه‌ای را فتح می‌کنند و بساط یک دیکتاتوری برچیده می‌شود. همگام با بشر آزادیخواه قرن بیست و یک، معلمان متشکل جهان در EI نیز ساکت ننشسته‌اند. اتحادیهٔ جهانی معلمان EI علیه رواج سیاسست‌های نو لیبرالی در جهان و سایه افکندن دیدگاههای کاسبکارانه و سود اندوزانه در آموزش و پرورش وتفوق کمیت بر کیفیت دست بکار شده است. قرار است سالجاری کنگرهٔ بین اللملی اتحادیهٔ جهانی معلمان پیرامون همین موضوع در آفریقای جنوبی تشکیل شود. بدیهی است که نمایندگان تشکل‌های صنفی معلمان ایران نیز در آن شرکت می‌جویند و همصدا با دیگر معلمان جهان از حقوق دمکراتیک خویش و حق آموزش انسانی دفاع خواهند نمود. در ایران نیز دولت‌های اخیر با قرار دادن این سیاست در راس برنامه‌های خویش بار سنگینی بر دوش زحمتکشان ایران و طبقات فرودست قرارداده‌اند. حذف سوبسید‌ها نمود بارز این سیاست می‌باشد. در ایران حق تشکیل اتحادیه و سندیکا برسمیت شناخته نمی‌شود، به زبان دیگر اکثریت جامعه از حق مشروع دفاع از خود و چانه زنی با دولت که نقش کارفرمای بزرگ را ایفا می‌کند، محروم است. بیمه‌های تامین اجتماعی قدرت ارایه خدمات کافی به جامعه را ندارد. بیمهٔ بیکاری نیز برای افراد بالا‌تر از ۱۸ سال در نظر گرفته نشده و کابوس قرارداد‌های سفید امضا بخش لاینفکی از زندگی روزانهٔ مردم است. متاسفانه با به اجرا درآمدن طرح حذف یارانه‌ها هیچ نقدی دراین زمینه مورد توجه واقع نشده است. با عنایت به اینکه حداقل دستمزد در سال جاری نیز تفاوت چشمگیری نسبت به سال قبل نداشته است با‌‌ رها شدن قیمت‌ها و تحریم‌های مکرر از سوی شورای امنیت درصد بیشتری از خانواده‌ها به زیر خط فقر رانده می‌شوند. یعنی کودکان لازم التعلیم بیشماری از قرار گرفتن پشت می‌ز‌های مدرسه محروم شده و روانهٔ بازار کار می‌شوندو آمار بزهکاری وجرم و جنایت نیز سیر صعودی خواهد داشت.

آموزش در ایران

داستان غم انگیز آموزش در ایران، غم نامهٔ دور و دراز ی است که در سینهٔ معلمان این سرزمین از بلوچستان و گیلان، آذربایجان و کردستان، ترکمن صحرا و خوزستان گرفته تا لرستان و کرمانشاه، ایلام وهرمزگان، انباشته شده است. درد محرومیت کودکان، مدارس مخروبه، کتا بهای غیر استاندارد و متد‌های خاک خورده، فراموشی و بیهوده انگاشتن رنج‌های معلمان زحمتکش. کسانی که ترجمان فلاکت و محرومیت و بی‌حقوقی کودکان این کشورهستند. داستان غم انگیز آموزش، داستان غربت روشنگری واندیشه ورزی و مروجان روشنگری، در دور‌ترین نقاط ایران است. کسانی که با وجود فقر تحمیلی به خانواده‌هایشان هنوز عاشقانه شمع‌های خرد را در شبهای توفانی زنده نگاه می‌دارند. تحمل زندان، تبعید، اخراج و حتی شلاق مزد پاسداشت اندیشه ورزی و مدح انسان اندیشمند است. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند، وزرای مختلف مسئولیتشان را به هم تحویل می‌دهند. گاهی از تحول سخن می‌گویند تحول در ساختار، کتاب‌ها، حذف یا ایجاد معاونت‌های جدید و غیره. اما سال‌ها ی درازی است که هیچ اتفاق جدی و قابل بحثی رخ نداده است. پس از طی این دور باطل دوباره به شکل آموزش در زمان‌های قدیم باز می‌گردند و کسی جوابگوی صرف این همه سرمایه و انر‍ژی واز آن مهم‌تر به بازی گرفتن نسلی که مانند موشهای آزمایشگاهی در دام آموزش و پرورش گرفتار آمده‌اند نیست. ما برآنیم که مشکل فقط در دخالت ندادن معلمان که مهم‌ترین رکن در آموزش هستند، در تصمیم گیری‌ها می‌باشد. باید اذعان داشت که خلاقیت و نشاط در فضایی دمکراتیک پرورش می‌یابد. فضایی که آکنده از احترام به کرامت و حقوق پایه‌ای معلمان باشد. با عهده دار شدن آقای حاج بابایی در پست وزارت آموزش وپرورش، تشکل‌های صنفی معلمان خرسند بودند چرا که بعد از مدت‌ها کسی عهده دار این پست مهم شده است که در دوران نمایندگی مجلس دارای تعامل خوبی با تشکل‌ها بود و به دور از پیچ و خم‌ها ی قدرت با نمایندگان صنفی ملاقات و دیدار می‌کردند، اما متاسفانه خیلی زود معلمان نا‌امید شدند و روند حذف منتقدین و فشار بر تشکل‌های صنفی رو به تزاید گذاشته است و در این وزارت خانهٔ عریض و طویل اندک جایی برای نظریات مستقل معلمان وجود ندارد. گویا قرار نیست که فضای یاس آلود موجود در مکان‌های آموزشی تبدیل به فضای مشارکت آگاهانه در تصمیم سازی و اجرای وظایف محوله گردد. آیا بدون دموکراتیزه کردن آموزش و پرورش در ایران می‌توان امید تغییری واقعی در کیفیت بخشی به آموزش را در سر پروراند؟ کتا بهای درسی تغییر می‌کنند، ساعت مدارس دستخوش دگرگونی می‌شود بدون آنکه از معلمان به عنوان مجریان اصلی آموزش نظری خواسته شود. در قرن بیست و یکم، مجریان آموزش را در مدارس چونان رعیت می‌پندارند که هرچه از بالا بیاید مقدس است وغیر قابل پرسش، پس لازم الاجرا. نتیجهٔ سیاست «حرف خان، حرف خداست‌» اتلاف نیروی انسانی، بی‌انگیزه گی معلمان و در جازدن سیستم آموزشی است. علاوه بر آن معلمان هر روز شاهد نا‌کارآمدی نظام آموزشی هستند اما هیچ امکانی جهت تنویر افکار عمومی و اطلاع رسانی به والدین نگران بچه‌ها ندارند. اما احساس مسئولیت ما را وا می‌دارد که به هر طریق ممکن والدین دانش آموزان را از فاجعه‌ای که در جریان است مطلع نماییم.

همکاران گرامی

انجمن صنفی معلمان کردستان ضمن تبریک روز معلم به تمامی همکاران در سراسر کشور و آرزوی موفقیت در امرآموزش موارد زیر را به عنوان اهم خواسته‌های خود اعلام می‌دارد:

۱-ما خواهان آزادی بی‌قید و شرط همکاران زندانی رسول بداغی، سید هاشم خواستار و نبی الله باستان بوده و همچنین خواستار مختومه کردن تمامی پروند ه‌های فعالین صنفی در محاکم مختلف می‌باشیم.

۲- ما خواهان رفع توقیف از نشریهٔ قلم معلم بعنوان تنها نشریهٔ مستقل فرهنگیان ایران هستیم.

۳-آنگونه که استحضار دارید روز ۱۹ اردیبهشت سالروز جان باختن فرزاد کمانگر، عضو هیئت مدیرهٔ انجمن صنفی معلمان کردستان می‌باشد. ضمن ارج نهادن به تلاش‌های انسانی این معلم شریف و بزرگوار، انجمن صنفی معلمان کردستان به همین مناسبت ودر همین روز تحت شعار «نفی خشونت سازمان یافته و دفاع از حق حیات» از عموم فرهنگیان می‌خواهد با بر افروختن شمع در کلاس‌هایشان این روز را گرامی بدارند. ما از شما معلمان گرامی می‌خواهیم درس روز ۱۹ اردیبهشت، درس مبارزه با خشونت در هر شکل و شمایلی باشد. ما به کودکان می‌آموزیم که انسان‌ها فارغ از‌نژاد، مذهب و زبان و طبقه باهم برابرند و با ملیتاریسم وجنگ طلبی به مخالفت برخاسته و صلح طلبی را از بالا‌ترین فضایل انسانی بر خواهیم شمرد. عشق و دوستی ملل را به جای دشمنی و عداوت بر خواهیم نشاند. در پایان انجمن صنفی معلمان کردستان روز ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر را به تمامی کارگران شادباش گفته واز خواسته‌ها و مطالبات آنان پشتیبانی می‌نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...