۱۳۹۰ فروردین ۲۲, دوشنبه

همسر حشمت الله طبرزدی: هر چه از سختی هایی که بر من و فرزندانم وارد شده بگویم کم گفته ام

حشمت الله طبرزدی ۵٣ ساله، روزنامه نگار و دبیرکل جبهه دمکراتیک ایران، نخست در مهرماه سال گذشته به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرائم علیه امنیت کشور، توهین به رهبر جمهوری اسلامی، توهین به ریاست جمهوری و اخلال در نظم عمومی" به نه سال زندان و ٧۴ ضربه شلاق محکوم شد. در دادگاه تجدیدنظر این حکم به هشت سال زندان کاهش یافت.  همسر حشمت الله طبرزدی در این خصوص می گوید: "آقای طبرزدی ده ، یازده سال در زندان بودند و دوباره یکسال و نیم است که در زندان هستند و حکم جدید برایشان زده اند، برای چه؟ فقط برای ابراز عقیده و دلسوزی برای کشور و مردم ایران، فقط برای فراهم آوردن آزادی برای هموطنان خود. اگر می گویند که آقای طبرزدی و امثال او اشتباه می کنند و حرفهایشان بر حق نیست چرا با آنها گفتگو نمی کنند؟ چرا به جای آوردن آنها به پای میز بحث و گفتگو، آنها را به سلولهای انفرادی می اندازند و حکمهای طویل المدت برایشان صادر می کنند؟ بخدا با سرکوب و فشار بر این منتقدان شرایط بدتر خواهد شد و نتیجه ای بدست نخواهند آورد زیرا امثال آقای طبرزدی به گفته های خود ایمان و اعتقاد دارند و تا برقراری آزادی کوتاه نخواهند آمد." گفتنی است، حشمت الله طبرزدی طی نامه از زندان با اشاره به شرایط سخت و بحران زده کشور نوشته است: " به نظر می رسد راه روشن جنبش اجتماعی و دموکراسی خواهی اخیر که به جنبش سبز شناخته می شود، راه نجات ملی باشد. راهی جز جنبش سبز در پیش روی ما نیست و این را نیز از بین خواسته های همه مردم و مخالفین می گذرد. از پیشرفت های ارزشمند جنبش دموکراسی خواهی این است که حتی اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات شروط حداقلی تعیین کرده و به حاکمیت اعلان کرده اند که بیش از این حاضر نیستند به صورت فله ای در انتخابات غیر دموکراتیک شرکت کرده و تنور حاکمیت استبدادی را داغ نمایند. راه دشوار و دراز دموکراسی خواهی را با "شکیبایی، خردمندی و اتحاد" خواهیم پیمود ."متن کامل گفتگوی "جرس" با همسر حشمت الله طبرزدی در پی می آید: خانم طبرزدی لطفا از آخرین ملاقاتی که با همسرتان داشتید برایمان بگویید. ما پنج شنبه هفته گذشته با ایشان ملاقات داشتیم که ملاقات کابینی بود و همین ملاقات کابینی هم در شرایط بسیار بدی انجام شد. صدا از گوشی تلفن نمی رفت و پشت دو تا شیشه و میله به مدت یک ربع فقط چهره هم را می دیدیم و هماهنگی و امکانات برای حتی ملاقات های کابینی هم بسیار نامناسب است. حتی مادرشان را که مریض حالند آورده بودیم تا پسرش را ببیند اینقدر دسترسی به امکانات بد بود که حتی آب نبود به این مادر مریض بدهیم. شما چه مدت است که ملاقات حضوری و تلفن ندارید؟ ما بیشتر از سه ماه است که ملاقات حضوری و تلفن نداریم. علاوه براین جابجایی مداوم آقای طبرزدی (در این یکسال و چند ماهی که ایشان در زندان است زندانشان را عوض کرده اند و الان در زندان رجایی شهر کرج است که برای خانواده خیلی سخت شده و در زندان کرج هم مدام جابجایش می کنند) علاوه بر آن نبود امکانات در زندان هم باعث ناراحتی زیاد ایشان و خانواده شده است. حتی خود آقای طبرزدی گفتند برای مرخصی عید هم دوندگی نکنید چون بی نتیجه است. اینها حتی تماس تلفنی که کمترین حقوق یک زندانی است را قطع کرده اند و با این شرایطی که در زندانها حاکم است مرخصی نمی دهند. درست هم می گفتند چون ما فکر می کردیم به ایشان مرخصی عید بدهند اما حتی نگذاشتند ایشان در ایام عید با خانواده و مادر مریض حالشان تماس تلفنی داشته باشند چه برسد به مرخصی.. اخیرا اعلام شده که برخی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر در اعتراض به احضارها، بازداشتها، تهدیدات و فشارهای وارد بر خانواده ها، تا زمان تغییر رفتار کارگزاران امنیتی و قضایی دست به اعتصاب غذا خواهند زد که امضای آقای طبرزدی هم در پای این بیانیه به چشم می خورد شما خبری از این موضوع دارید؟ همه زندانیان به شرایط دشوار و سخت زندان از جمله نحوه ملاقات ها، قطعی تلفن و نبود امکانات بهداشتی اعتراض دارند. البته من دقیقا از اعتصاب غذا اطلاع ندارم چون ملاقات ما پنج شنبه بوده و شاید آقای طبرزدی برای اینکه ما ناراحت نشویم چیزی به ما نگفتند. من همیشه نگران وضعیت آقای طبرزدی هستم و از ایشان خواسته ام که اعتصاب نکنند زیرا اینقدر انواع فشارها بر روی زندانیان است که حالا از جانشان هم بخواهند مایه بگذارند تاثیری ندارد و اعتصاب غذا باعث بدتر شدن وضعیت جسمانی آنها می شود و در زندان هم که رسیدگی نمی کنند. وضعیت روحی و جسمی ایشان چطور است؟ در هر ملاقاتی همیشه ما از ایشان روحیه می گیریم و روحیه اشان عالی است اما خوب از این وضعیت و شرایطی که در زندان بر او و زندانیان دیگر تحمیل می شود بسیار عصبانی هستند چرا که از ابتدایی ترین حقوق یک زندانی "محروم" هستند. خانم طبرزدی در پی تائید حکم سنگین هشت سال زندان آقای طبرزدی در دادگاه تجدیدنظر، سازمان عفو بین‌الملل با انتشار مطلبی خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط ایشان شده و به مقامات جمهوری اسلامی به عنوان عضوی از میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی یادآوری کرده که دولت موظف به حمایت از حقوق مربوط به آزادی بیان و تشکل می‌باشد. شما بعنوان همسر ایشان این اقدامات را تا چه حد در بهتر شدن شرایط همسرتان موثر می دانید؟ قطعا این نامه ها و اقدامات بی تاثیر نیست. خوب آقای طبرزدی بخاطر هدف و اعتقادی که دارند تمام شرایط سخت زندان را تحمل می کنند و بعبارتی در راه ایمان و اعتقادش از خود و خانواده اش گذشته و ایثار کرده است. آقای طبرزدی به گفته های خود ایمان کامل دارد و می داند که اعتقاداتش برحق است و به همین دلیل آزادی خود و آسایش خانواده خود را در راه فراهم آوردن شرایط بهتر و آزادی برای هموطنان خود فدا کرده است. اما متاسفانه علی رغم این نامه ها این آقایان هرکاری که خودشان می خواهند انجام می دهند. اما خوب نباید از این نکته غافل بود که این اقدامات حقوق بشری شاید در کوتاه مدت موثر واقع نشود اما در درازمدت "تاثیر" گذار است. در چند ماه اخیر علاوه بر شرایط نامناسب زندانیان سیاسی خانواده های آنها هم برای پیگیری عزیزان خود مشکلات زیادی را متحمل شدند و همواره با درهای بسته و عدم پاسخ مسئولین مواجه شده اند بویژه در چند ماه اخیر فشارهای زیادی بر خانواده ها وارد شده و تهدید شده اند که در خصوص شرایط نامناسب زندانیان سیاسی مصاحبه و اطلاع رسانی نکنند. لطفا از سختی هایی که بر شما و فرزندانتان در این مدت وارد شده، صحبت کنید؟ هر چه از سختی هایی که بر من و فرزندانم در این مدت وارد شده بگویم کم گفته ام واصلا قابل تصور نیست. شما تصور کنید من شش فرزند دارم همیشه سعی کرده ام که این شرایط دشوار تاثیری در مسیر درس و دانشگاه و آینده آنها نداشته باشد اما علی رغم تمام تلاش ها آنها این فشارها و دلتنگی ها را داشته اند. شما می دانید که آقای طبرزدی ده - یازده سال در زندان بودند و دوباره یکسال و نیم است که در زندان هستند و حکم جدید برایشان زدند، برای چه؟ فقط برای ابراز عقیده و دلسوزی برای کشور و مردم ایران، فقط برای فراهم آوردن آزادی برای هموطنان خود. اما متاسفانه در تمام این سالها نه تنها آقای طبرزدی در فشار بودند بلکه من و فرزندانم هم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردیم. حتی مادر آقای طبرزدی که مادر دو شهید هستند و سه نوه یتیم خود را با مشکلات فراوان و بردباری بزرگ کردند حالا باید برای دیدن فرزند خود از گلپایگان بیاید و با مشکلات جسمانی که دارد این سختی ها را تحمل کند تا فرزند خود را از پشت میله های زندان ببیند. خوب آن موقع در زمان شاه و فشارهای ساواک آنجور مبارزه کردند و حالا در جمهوری اسلامی هم باید اینگونه رفتارها را تحمل کند. چرا؟


در پایان صحبتی دارید؟ من برای اولین بار است که مصاحبه می کنم و در طی این سالها همیشه سعی کردم در حاشیه سختی ها را تحمل کنم. اما فقط این را می خواهم بگویم که زندانیان سیاسی دارند حکم خود را می گذارنند اگر فرض هم بگیریم که گناه کرده اند که نکرده اند، حقوقی دارند که باید رعایت شود. چرا از حقوق ابتدایی خود در زندان محروم هستند و در بدترین شرایط نگهداری می شوند؟ خانواده های آنها چه گناهی مرتکب شده اند که این همه سختی را باید تحمل کنند؟ اگر می گویند که آقای طبرزدی و امثال او اشتباه می کنند و حرفهایشان بر حق نیست چرا با آنها گفتگو نمی کنند؟ چرا به جای آوردن آنها به پای میز بحث و گفتگو، آنها را به سلولهای انفرادی می اندازند و حکمهای طویل المدت برایشان صادر می کنند؟ بخدا با سرکوب و فشار بر این منتقدان شرایط بدتر خواهد شد و نتیجه ای بدست نخواهند آورد زیرا امثال آقای طبرزدی به گفته های خود ایمان و اعتقاد دارند و تا برقراری آزادی کوتاه نخواهند آمد.

۱ نظر:

علی بختیاری گفت...

همسر آقای طبرزدی فراموش کرده اند که خود آقای حشمت الله طبرزدی در آن دوران بسیجیگری و "خامنه ای امام است مرجع شیعیان است (کسانی که هم سن من هستند فراموش نمی کنند که این شعار شخص آقای طبرزدی در دوران چاپ نشریه "پیام دانشجوی بسیجی" ایشان بود!) چه بلای شخص ایشان و دار و دسته ایشان بر سر من و امثال من آوردند.

چوب خدا صدا ندارد. همان بلاهایی که جناب طبرزدی در اوایل دهه 70 بر سر من و نزدیکانم آورد بر خودش و خانواده اش نازل شده.

"علی بختیاری" هستم. آقای طبرزدی من و خانواده من را می شناسد. فحاشی ها و تهمت های ایشان را هنوز فراموش نکرده ام.

فردای آزادی ایران در دادگاه خدمت ایشان خواهم رسید.

بچشید آنچه که در دهه 60 و 70 بر سر دیگران آوردید.

علی بختیاری (زاده مسجد سلیمان فرزند عبدالله) هستم. به جناب حشمت الله سلام من را برسانید.

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...