كهريزكي ديگر در خطه خراسان -افشاي جنايت بر عليه انسانيت و جوانان اين سرزمين.
چندي پيش كانون حمايت از خانواده هاي جانباختگان وبازداشتي ها در مورد يك زندان مخفي در شيراز بنام پلاك 100 افشاگري نمود. در آن افشاگري جنايات مأموران امنيتي درپلاك 100 تا حدي بيان گرديد و نشان داد كه تا آنجا كه ممكن است مأموران نظام در جاي جاي اين ميهن، براي خود دخمه هايي دارند كه بتوانند در راستاي وحشت آفريني و به زانو درآوردن جوانان اين مرز و بوم از آن استفاده كنند و يا با قربانيان همين حاكميت متأسفانه به پستي و پلشتي برخورد نمايند.گوييا كه حس انسانيت و شرافت انساني رخت بربسته و تنها كاري كه ميتوانند بكنند،همين دار و درفش و تازيانه است و بس!بي سبب نيست كه به افشاي همين زندانيان در زندان مشهد در عرض و كمتر ازچند شبانه روز، شبانه تا بيش از 500 نفر اعدام ميگرديد و كسي هم صدايش را در نمياورد.هم اكنون گوشه اي از كهريزكي ديگر در خطه خراسان،يعني مشهد مقدس! كه توسط جوانان اين مرز وبوم به دست كانون حمايت ازخانواده هاي جانباختگان و بازداشتي ها رسيده است را در ذيل مياوريم و قضاوت را بدست خوانندگان آن ميسپاريم.همچنين از تمامي جوانان اين مرز و بوم ميخواهيم كه اسناد و گزارشات افشاگرانه خودشان را در رابطه با چنين جناياتي،به كانون ارسال نمايند كه بتوانيم نمونه هايي از ان را در معرض وجدان بشريت در دنياي معاصرقرار دهيم ميخواهيم بگوييم كه در قرن 21 كه عصر ارتباطات و دنياي سيبرنتيك است،در سرزمين خون چكان ما با انسانهاي در بند چگونه تنظيم ميشود،آنان ميخواهند كه محتواي دروني و انساني،آدمها را تهي و خالي كنند و بر آن ديدگاههاي منحوس و كثيف خودشان را بدمانند.البته كور خوانده اند و تا جوانان ميهن دوست و شرافتمندي در اين سرزمين براي احقاق حقوق خود ميجنگند به ظالمان ميدان را نميبازند و در مقابل آنان ايستادگي ميكنند.
كانون حمايت ازخانواده هاي جانباختگان و بازداشتي ها.90.1.23
كهريزكي ديگر در خطه خراسان( مشهد مقدس)
همه ميدانند كه ظرفيت جا و مكاني كه در زندان مشهد وجود دارد از ابتدا اين زندان براي دو هزار نفر ساخته شده است،اما هم اکنون جمعیت ان بین 15 تا 18 هزار نفر در تغییر است!!!علاوه بر زندان وکیل اباد زندانهاي ديگري مانند زندان طرقبه و زندانی در چهارراه دکترای مشهد و همچنين زنداني ديگر در جاده سنتو و... وجود دارد که جمعیت زندانيان محبوس در آنجا بر كسي معلوم نيست و مشخص است كه آنها نيز به همين نسبت زندان اصلي شهر زنداني را در خود جاي داده اند!در بندهای زندان وکیل اباد جمعیت به حدی زیاد است که زمان خواب، زندانیان بر سر اینکه چه کسی در دستشویی بخوابد دعوا میکنند! چون روی دستشویی یک مقوا می اندازند و میخوابند.در داخل بندها بخصوص بند قرنطینه جمعیت به حدی زیاد است که زمان خواب همه باید کتابی بخوابند یعنی بر روی یک شانه ی خود بخوابند وهمچنین عمل لواط به شدت زیاد است .تعداد زندانيان محكوم به اعدام در اين زندانها بسيار زياد است،و به واقع انجام اعدامها نیز که بیداد میکند و كسي نيز صدايش را در نمياورد و اسمي هم مطرح نيست.ملاقات كنندگاني كه براي ديدار عزيزانشان به ملاقات ميروند، در دو قسمت جداگانه به شدت مورد تفتيش بدني میگيردند تا مبادا در بدن خود مواد مخدر پنهان کرده باشد! و اين تفتيش ها بقدري تحقير آميز است كه نميتوان نمونه ها و يا عملش را در اين سطور آورد و انسان حتي شرم ميكند كه نمونه هاي تفتش بدني را بيان نمايد.فقط سر بسته بگوييم كه اگر کسی قیافه اش مقداري غلط انداز باشد،کاملآ در بین جمع مجبورش میکنن لخت شود و...ان سرباز بدبخت با دستکش انگشتش را داخل.... طرف میکند و او را شدیدآ اذیت میکنند
چند سال قبل،هنگامي كه از طرف شوراي حقوق بشر ملل متحد برای بازرسي و بررسی شرايط زندان امده اند جلوی درب دو بند که شمارش الان یادم نیست را پراز پتو میکرده اند و بالای ورودی و سردر آن تابلو انبار پتو نصب ميكردند، در حالی که پشت ان پتوها پر از زندانی بوده!در سال گذشته، یک بار که حدود 76 نفر را در یک روز میخواستند اعدام کنند و حشت زيادي بين زندانيان بطور خاص زندانيان مسن تر حاكم بوده است.یک پیرمرد که در بهداری بستری بوده سربازي به نزد وي میرود و به او میگوید حاجی بلند شو! پيرمرد در حال بلند شدن از سرباز سوال كرده است كه برای چی؟ سرباز هم بی معطلی به او گفته بودحکم اعدامت امده! پيرمرد بيچاره در همانجا در جا سکته کرده و مرده بود.یا به یکي از زندانيان ديگر كه قربانيان همين حاكميت هستند و محكوم به اعدام شده بوده زمان اعدام را به وي ميگويند.این اعدامی با دوستانش خوش و خوشحال بوده! تعدادي از وي سؤال ميكنند كه چرا خوشحالی؟! وي گفته بود كه اینها نمیتونن منو اعدام کنند وقتی زمان اعدام وي نزدیک شده است،از اتاقش بیرون ميرود و به اولین زندانی که رسیده بود،با چاقو به درون قلب طرف مقابلش ميزند! با اینکار حداقل 2سال اجرای حکم وي به تأخير ميافتد!بله اينها نمونه هايي از شرايط زندانيان در زندانهاي حاكميت در مشهد است.جايي كه هنوز ذره اي از اين جنايات افشاء نگرديده!
گزارش دریافتی از کانون حمايت ازخانواده جان باختگان و بازداشتي ها
چندي پيش كانون حمايت از خانواده هاي جانباختگان وبازداشتي ها در مورد يك زندان مخفي در شيراز بنام پلاك 100 افشاگري نمود. در آن افشاگري جنايات مأموران امنيتي درپلاك 100 تا حدي بيان گرديد و نشان داد كه تا آنجا كه ممكن است مأموران نظام در جاي جاي اين ميهن، براي خود دخمه هايي دارند كه بتوانند در راستاي وحشت آفريني و به زانو درآوردن جوانان اين مرز و بوم از آن استفاده كنند و يا با قربانيان همين حاكميت متأسفانه به پستي و پلشتي برخورد نمايند.گوييا كه حس انسانيت و شرافت انساني رخت بربسته و تنها كاري كه ميتوانند بكنند،همين دار و درفش و تازيانه است و بس!بي سبب نيست كه به افشاي همين زندانيان در زندان مشهد در عرض و كمتر ازچند شبانه روز، شبانه تا بيش از 500 نفر اعدام ميگرديد و كسي هم صدايش را در نمياورد.هم اكنون گوشه اي از كهريزكي ديگر در خطه خراسان،يعني مشهد مقدس! كه توسط جوانان اين مرز وبوم به دست كانون حمايت ازخانواده هاي جانباختگان و بازداشتي ها رسيده است را در ذيل مياوريم و قضاوت را بدست خوانندگان آن ميسپاريم.همچنين از تمامي جوانان اين مرز و بوم ميخواهيم كه اسناد و گزارشات افشاگرانه خودشان را در رابطه با چنين جناياتي،به كانون ارسال نمايند كه بتوانيم نمونه هايي از ان را در معرض وجدان بشريت در دنياي معاصرقرار دهيم ميخواهيم بگوييم كه در قرن 21 كه عصر ارتباطات و دنياي سيبرنتيك است،در سرزمين خون چكان ما با انسانهاي در بند چگونه تنظيم ميشود،آنان ميخواهند كه محتواي دروني و انساني،آدمها را تهي و خالي كنند و بر آن ديدگاههاي منحوس و كثيف خودشان را بدمانند.البته كور خوانده اند و تا جوانان ميهن دوست و شرافتمندي در اين سرزمين براي احقاق حقوق خود ميجنگند به ظالمان ميدان را نميبازند و در مقابل آنان ايستادگي ميكنند.
كانون حمايت ازخانواده هاي جانباختگان و بازداشتي ها.90.1.23
كهريزكي ديگر در خطه خراسان( مشهد مقدس)
همه ميدانند كه ظرفيت جا و مكاني كه در زندان مشهد وجود دارد از ابتدا اين زندان براي دو هزار نفر ساخته شده است،اما هم اکنون جمعیت ان بین 15 تا 18 هزار نفر در تغییر است!!!علاوه بر زندان وکیل اباد زندانهاي ديگري مانند زندان طرقبه و زندانی در چهارراه دکترای مشهد و همچنين زنداني ديگر در جاده سنتو و... وجود دارد که جمعیت زندانيان محبوس در آنجا بر كسي معلوم نيست و مشخص است كه آنها نيز به همين نسبت زندان اصلي شهر زنداني را در خود جاي داده اند!در بندهای زندان وکیل اباد جمعیت به حدی زیاد است که زمان خواب، زندانیان بر سر اینکه چه کسی در دستشویی بخوابد دعوا میکنند! چون روی دستشویی یک مقوا می اندازند و میخوابند.در داخل بندها بخصوص بند قرنطینه جمعیت به حدی زیاد است که زمان خواب همه باید کتابی بخوابند یعنی بر روی یک شانه ی خود بخوابند وهمچنین عمل لواط به شدت زیاد است .تعداد زندانيان محكوم به اعدام در اين زندانها بسيار زياد است،و به واقع انجام اعدامها نیز که بیداد میکند و كسي نيز صدايش را در نمياورد و اسمي هم مطرح نيست.ملاقات كنندگاني كه براي ديدار عزيزانشان به ملاقات ميروند، در دو قسمت جداگانه به شدت مورد تفتيش بدني میگيردند تا مبادا در بدن خود مواد مخدر پنهان کرده باشد! و اين تفتيش ها بقدري تحقير آميز است كه نميتوان نمونه ها و يا عملش را در اين سطور آورد و انسان حتي شرم ميكند كه نمونه هاي تفتش بدني را بيان نمايد.فقط سر بسته بگوييم كه اگر کسی قیافه اش مقداري غلط انداز باشد،کاملآ در بین جمع مجبورش میکنن لخت شود و...ان سرباز بدبخت با دستکش انگشتش را داخل.... طرف میکند و او را شدیدآ اذیت میکنند
چند سال قبل،هنگامي كه از طرف شوراي حقوق بشر ملل متحد برای بازرسي و بررسی شرايط زندان امده اند جلوی درب دو بند که شمارش الان یادم نیست را پراز پتو میکرده اند و بالای ورودی و سردر آن تابلو انبار پتو نصب ميكردند، در حالی که پشت ان پتوها پر از زندانی بوده!در سال گذشته، یک بار که حدود 76 نفر را در یک روز میخواستند اعدام کنند و حشت زيادي بين زندانيان بطور خاص زندانيان مسن تر حاكم بوده است.یک پیرمرد که در بهداری بستری بوده سربازي به نزد وي میرود و به او میگوید حاجی بلند شو! پيرمرد در حال بلند شدن از سرباز سوال كرده است كه برای چی؟ سرباز هم بی معطلی به او گفته بودحکم اعدامت امده! پيرمرد بيچاره در همانجا در جا سکته کرده و مرده بود.یا به یکي از زندانيان ديگر كه قربانيان همين حاكميت هستند و محكوم به اعدام شده بوده زمان اعدام را به وي ميگويند.این اعدامی با دوستانش خوش و خوشحال بوده! تعدادي از وي سؤال ميكنند كه چرا خوشحالی؟! وي گفته بود كه اینها نمیتونن منو اعدام کنند وقتی زمان اعدام وي نزدیک شده است،از اتاقش بیرون ميرود و به اولین زندانی که رسیده بود،با چاقو به درون قلب طرف مقابلش ميزند! با اینکار حداقل 2سال اجرای حکم وي به تأخير ميافتد!بله اينها نمونه هايي از شرايط زندانيان در زندانهاي حاكميت در مشهد است.جايي كه هنوز ذره اي از اين جنايات افشاء نگرديده!
گزارش دریافتی از کانون حمايت ازخانواده جان باختگان و بازداشتي ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر