۱۳۹۰ فروردین ۲۷, شنبه

نامه خانواده زندانیان سیاسی به آملی لاریحانی در پی انحلال بند نسوان و بی خبری از زندانیان سیاسی زن

درحالی که هم اکنون و پس از انتقال عزيزانمان به زندانی نامعلوم، هيچ گونه اطلاعی از سرنوشت آنان نداريم، تصور انتقال آنان به زندانی بدتر از زندان رجايی شهر، بر نگرانيهای ما افزوده است. پيش از هرچيز به ما بگوييد آنها را به کجا انتقال داده ايد؟و سپس هرچه سريع تر اقداماتی فوری را برای فراهم کردن حداقل های يک زندگی سالم برای آنها در زندان برقرار کنيد.
خبرنگاران سبز,اخبار زندانيان سياسی: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی زن در پی انتشار خبر انحلال بند زنان زندان رجایی شهر کرج و انتقال آنان به نقطه ای نامعلوم و تداوم بی خبری از آنان، برای دومین بار با نوشتن نامه‌ای سرگشاده به رياست قوه قضائيه، خواهان پاسخ سریع و مشخص آملی لاریجانی در مورد عزیزان اشان شدند.به گزارش سامانه خبری – تحليلی «کلمه»، اين خانواده ها پيش از اين با انتشار نامه‌ای نسبت به شرايط دهشتناک و غيرانسانی موجود در بند زنان هشدار داده و نسبت به جان زندانيان شان ابراز نگرانی کرده بودند.بر اساس اين گزارش، آنها همچنين پرسيده اند که آيا هدف از تبعيد زندانيان سياسی مرگ تدريجی آنان است؟

متن اين نامه به شرح زير است:

جناب آقای صادق لاريجانی
رياست قوه قضائيه
با سلام
اين دومين نامه‌ای است که ظرف دو ماه گذشته برای جنابعالی می‌نويسيم، هرچند که هنوز نامه‌ی اول که در روزهای انتهايی سال ۸۹ خطاب به شما نوشتيم و در آن نسبت به امنيت عزيزان زندانی‌مان در زندان رجايی‌شهر ابراز نگرانی کرديم، با پاسخی مواجه نشده است و در اقدامی جديد، زنان محبوس در اين زندان به مکانی نامشخص منتقل شده اند، با اين وجود، به جهت تنوير افکار عمومی و هم‌چنين ثبت شرايط دشوار زندانيان سياسی زن در برگ‌های تاريخ اين کشور، اين دومين نامه را نيز خطاب به شما می نويسيم.
همان‌طور که مطلع هستيد، بيش از هشت زندانی سياسی زن در که در زندان رجايی‌شهر زندگی می‌کردند، در دو روز گذشته از اين زندان به نقطه نامعلوم انتقال يافته اند.اين زندانيان که در مدت زندانی بودن خود در زندان رجايی شهر از هرگونه امکانات حداقلی محروم بوده و جهت زنده ماندن در اين زندان، مبارزه دشوار روزانه‌ای را آغاز کرده‌ بودند، هم اکنون در شرايط نامعلوم و نگران کننده ای به سر می برند.

جناب آقای لاريجانی
طبق آيين‌نامه سازمان زندان‌ها و قوانين موجود، مسئوليت جان زندانی، با سازمان زندانها و تمامی نهادهای مرتبط با‌ آن است، در زندان رجايی‌شهر کرج، تنها چيزی که ارزش نداشت جان آدميزاد بود. دسترسی به امکانات پزشکی و بهداری در اين زندان به شدت محدود بوده و در مواردی غيرممکن بود. زندانيان در صورت ابتلا به بيماری، نه تنها از سوی تيم پزشکی مستقر در زندان مورد معالجه قرار نمی‌گرفتند بلکه در مواردی به بخش قرنطينه منتقل می‌شده تا خودشان بهبود پيدا کنند.در ماه‌های گذشته بارها عزيزان ما به دليل ابتلا به بيماری‌های مختلف و گاها خطرناک( همانند بيماری قلبی) درخواست مراجعه به بهداری و مداوا را داشتند که با بی توجهی مسئولان مواجه شده و در صورت انتقال به بهداری نيز ، از سوی پزشکان با توهين و تحقير مواجه می شدند.
مشکلات و مسائل ديگری همانند مشکلات بهداشتی و نبود حمام و توالت کافی برای زندانيان، عدم وجود آب گرم، وجود مواردی چون تجاوز، قتل و .. در اين زندان، همگی از جمله شرايطی بودند که حيات زندانی را با مشکل مواجه می‌کردند.

جناب ‌آقای لاريجانی
آيا هدف از تبعيد زندانيان سياسی و به خصوص زنان به زندانهای خارج از محل زندگی شان، ايجاد شرايطی برای مرگ تدريجی آنان است؟ آيا قصد دستگاه قضايی بر اين است که اين افراد پس از بازگشت دوباره به جامعه، دچار بيماری‌های مختلف جسمی و روحی باشند و هرگز در قامت يک انسان سالم به جامعه بازنگردند؟ زنان و دختران محبوس در تبعيدگاهها نيز، مادران امروز و فردای جامعه هستند، آيا آنچه در اين زندانها بر عزيزان ما می‌گذرد، ناديده گرفتن جزئی‌ترين اصول انسانيت نيست؟در حالی که هم اکنون و پس از انتقال عزيزانمان به زندانی نامعلوم، هيچ گونه اطلاعی از سرنوشت آنان نداريم، تصور انتقال آنان به زندانی بدتر از زندان رجايی شهر، بر نگرانيهای ما افزوده است. پيش از هرچيز به ما بگوييد آنها را به کجا انتقال داده ايد؟و سپس هرچه سريع تر اقداماتی فوری را برای فراهم کردن حداقل های يک زندگی سالم برای آنها در زندان برقرار کنيد.

جناب آقای لاريجانی
حال که عزيزانمان را به سبب داشتن انديشه‌ی متفاوت محبوس زندانتان کرده‌ايد، بگذاريد پس از سا‌ل‌ها تحمل حبس و زندان، سالم به نزد ما بازگردند.

جمعی از خانواده های زندانيان سياسی زن در کرج (رجايی شهر)

هیچ نظری موجود نیست:

رژیم جمهوری اسلامی: یک حکومت فاسد و بحران‌زده در آستانه فروپاشی

آشفتگی داخلی و بحران مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی: سقوط قریب‌الوقوع رژیم ننگین جمهوری اسلامی به کجراهه‌ای کشیده شده است که دیگر قادر به حفظ ظا...