۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

هفته‌ای که گذشت... از «نظام کلنگی» آیت‌الله سلطان تا ...

هفته‌ای که گذشت خامنه‌ای به فکر افتاد تا در آینده نظام کلنگی جمهوری اسلامی را بکوبد و یک نظام دو نبش پارلمانی شیک در بیاورد...آیت‌الله سلطان می‌شود...عضو مجلس خبرگان هم گفته که همه خبرگان از انتخاب بیست و چند سال پیش خودشان چنان راضی هستند که نگو و نپرس! وضعیت دین مملکت هم آنقدر عالی است که حاج اقا قرائتی گفته «وضعیت نماز در شرایط حاضر را در شأن جمهوری اسلامی و نماز نیست.»... یک دیکتاتور دیگر را از سوراخ کشیدند بیرون، حداد عادل از دخترش و دندان های رقیب سخن گفت و ...

دیکتاتور سورااااااخه!

داستان چی هست؟ من متوجه نمی شوم، این دیکتاتور ها بعد از سرنگونی برای چه می روند در سوراخ زندگی می‌کنند؟

یعنی این بندگان خدا پس از سالهای سال حکمفرمایی، حداقل یک نفر برایشان باقی نمی‌ماند که آنها را در منزل خود پناه دهد تا یک مدت آب ها از آسیاب بیافتد؟

این همه طرفدار؟ این همه مدیر و وزیر و وکیل و خدم و هشم و فک و فامیل و کارمند و تاجر و ...

خیلی بابا بی معرفت هستند.
یعنی یک نفر پیدا نمی شد صدام یا همین قذافی را در زیر زمین خانه اش مخفی کند و یک لقمه نان و پنیر به او بدهد؟

عجب حکایتی است...

باز صد رحمت به بن لادن که در خانه ای که گفته میشد تعدادی فیلم‌های بالای ۲۵ سال! هم در آن وجود داشته است کشته شد اما هم «صدام یزید کافر» هم این «ژنرال قذافی شیرین عقل» یکی در گودالی در زمین و دیگری در سوراخ فاضلاب توسط مردم دستگیر شدند.

اما از آخر و عاقبت سوراخ سوراخ این دیکتاتور ها که بگذریم تصاویری از رسانه ها منتشر شد که در آن انقلابیون لیبی پس از انتشار خبر کشته شدن قذافی با تفنگ شادی می کردند و دختری با اسلحه تیر هوایی شلیک می کرد، جوانی ساطور قصابی در دست شادی می کرد و با همان ساطور نماد پرچم حکومتی لیبی را دو شقه کرد و... واقعاً آدم ترجیح می‌دهد به جای تماشای این صحنه ها، بزند همان کانال GEM TV تا ببیند این سریال کوفتی «عشق ممنوع!» که خانم والده ما شیفته آن است، به کجا رسید؟

اما این برلوسکونی ایتالیایی لقب نمک نشناس‌ترین دولت مرد اروپایی را به خود اختصاص داد.

ایتالیا مدتهاست که از صدقه سر پسر ژنرال و خود ژنرال و فک و فامیل ژنرال بخت برگشته مشغول چاپیدن پول های لیبی بودند اما برلوسکونی اولین نفر بود که کشته شدن ژنرال را به مردم لیبی تبریک گفت! فرار به جلو را داشتید؟؟ عین مهدوی کیا که از اینتراخت فرانکفورت رفت داماش گیلان؟

تبعات نامیمون!

شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد و دارایی که با آن گوش‌های شکسته‌اش آدم را یاد فتیله‌پیچ‌های مرحوم "شمس‌الدین سید عباسی" می اندازد انگار این واژه «اختلاس» بدجوری روی مخش است و در حاشیه جلسه هیتت دولت که بی شباهت به جلسه هیت کشتی نیست گفته است: «به طور قطع تقلب و سوء استفاده بزرگی در کشور رخ داد که تبعات نامیمونی داشت و موجب ایجاد التهاب در مردم شد اما برخی‌ها تأکید دارند با بکار بردن واژه اختلاس مردم را ناراحت کنند در حالی که آنها که صاحب ادله مستند هستند می‌گویند اختلاسی رخ نداده است.»

ما که تصمیم خودمان را گرفتیم و به خاطر گل روی آقا شمس الدین از این پس به جای واژه غریب و نامانوس " اختلاس" می گوییم: "تبعات نامیمون!"

احمدی مدلِ مقدم و خط تولید بسیح

حالا نگاه کن! فقط یک هفته آن هم به دلیل ماجرای همین "تبعات نامیمون" خبر جدیدی از تجاوز دسته جمعی نداشتیم باز این احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی ایران دور برداشته و گفته است: «منحنی بسیاری از جرائم اجتماعی خوشبختانه سیر نزولی داشته است.»

به نظر می رسد منحتی های این احمدی (مقدم) هم دست کمی از منحنی‌های آن احمدی (نژاد) نداشته باشد که در این صورت فقط باید خدا رحم کند!

فرمانده نیروی انتظامی این صحبت‌ها را در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی انجام داده است و البته همان طور که آقا فرموده بودند، «هیچ کس نباید آمار ارائه شده از سوی مسئولان را زیر سوال ببرد» به همین دلیل نمایندگان مجلس نیز لام تا کام در این باره صحبت نکرده‌اند که مرد حسابی! این منحنی نزولی شده!؟ که قتل و غارت و دزدی و فساد و اعتیاد و تجاوز دسته جمعی و دسته فردی و تمام مملکت را برداشته است!

البته در این جلسه سردار نقدی نیز با اشاره به خدمات بالای بسیج به نظام اسلامی! (کاش کمی هم به مردم خدمت می کردند) با اشاره به افزایش خط تولید بسیجی در کشور گفته است: «افزایش تعداد بسیجیان به ۳۰ میلیون نفر طبق برنامه‌ریزی به سرعت در حال انجام است.»

البته سردار نقدی تأکید کرده که «سازمان بسیج برای سال آینده نیازمند بودجه بسیار بالاتری است.»

به هر حال الکی که نیست همین طوری بسیجی تولید کنیم!

بسیجی خرج دارد، قیمه می خواهد، پول، بی سیم، باتوم، دست بند اسرائیلی و البته "ساندیس" که تهیه همین یک قلم مکافاتی است...

بی تربیت!

مرد حسابی این چه طرز حرف زدن است؟

«ترتبیشو می دم» یعنی چی؟ 

من نمی دانم والله این احمدی نژاد را کی تربیت کرده است؟

بابا جان درست صحبت کن، خانواده نشسته پای تلویزیون، آدم جواب بچه را چی بدهد؟ جواب دختر جوانش را چی بدهد؟

یک بار گیر می دهی به لولو که نمیدانم «فلان جا» را برداشته با خودش برده است!

یک بار می گویی: «آب را بریز فلان جات که می سوزه!»

یا می گویی: تو کیه چی هستی یا چیه کی هستی؟

این بار هم می میری مثل آدم داستان تعریف کنی؟

اولا اصلا برای چی وسط سخنرانی مراسم برگزیدگان جشنواره بین المللی رسانه های دیجیتال داستان حضرت سلیمان تعریف می کنی؟

ثانیاً این یعنی چی که گفتی: «در قرآن داریم که سلیمان دید یه پرنده‌ای نیست که اگه اشتباه نکنم هدهد بود (!!) گفت این پرنده کجاست؟ اگه بیاد و دلیل قانع‌کننده‌ای نداشته باشه، ترتیبشو می‌دم!»

بقیه داستان را هم این شکلی تعریف کرده که «پرنده اومد و گفت که آره زنی به نام بلقیس در یه سرزمینی حکومت می‌کنه و ...»

دو ساعت داستان را گفته تا برسد به ماجرای آصف برخیا. 

بعد گفت که «این آقا یه علم از این همه علومی که بشر می‌تونه بهش دست پیدا کنه رو داشت و تونست تخت بلقیس رو اونجا حاضر کنه»

حالا که چی؟ این که می خواسته بگوید: «ما باید به جایی برسیم که هرچی اراده کردیم، همون لحظه پیشمون حاضر بشه!»

مرتیکه بی تربیت!

افقِ چشم‌انداز در صف نانوایی

اگر این ضرغامی یک حرف درست در زندگی اش زده باشد این است که قبول کرده مردم این روزها در صف نانوایی تقریباً عصمت تمام مسئولان نظام را گچی می کنند!
ضرغامی در همایش «رسانه و جهاد اقتصادی در افق چشم‌انداز» (افق چشم‌انداز! دیگه چه صیغه‌ایه؟) با اشاره به یکی از خاطراتش در خصوص بروز توهین‌های کنونی به مسوولین و دولت مردان کشور و واکنش‌ها نسبت به دفاع از نظام گفته است : «سال‌ها پیش وقتی در صف نانوایی کسی به نظام توهین می‌کرد با او درگیر می‌شدیم و کتک‌کاری می‌کردیم. به خانه هم برمی‌گشتیم می‌پرسیدند نان چه شد، می‌گفتیم کتک‌کاری کردیم. اما اگر می‌بینیم که امروز در صف نانوایی به وزیری یا وکیلی که دوستش نداریم، توهین می‌شود و ما خوشحال می‌شویم یعنی مشکل از خودمان است.»

جای دندان بر کتف رقیب

هفته پیش معلوم شد که بعله! در شرایطی که غلامعلی و دوستانش هر روز سر تا پای امریکا را می شورند و پهن می کنند اما دختر غلامعلی به اتفاق همسرش از امریکا بورس تحصیلی گرفته و سه سال در آنجا زندگی کرده است و تا الان به روی مبارک نیاورده‌اند.
غلامعلی حدادعادل هفته گذشته در برنامه تلویزیونی «پارک ملت» گفت: «دخترم وقتی دانشگاه قبول شده بود ازدواج کرد و داماد بنده پزشک است. به شوهر دخترم بورس تحصیلی برای ژاپن دادند و این بورس همزمان شد با فارغ التحصیلی دخترم در مقطع کارشناسی و خلاصه آنها راهی ژاپن شدند.
البته دخترم از جایی بورسیه نبود و به‌خاطر همسرش راهی آنجا شد. البته بعدها به سبب تحقیقاتی که همسر دخترم برای یک دانشگاه امریکایی انجام داد، به همراه دو فرزندشان راهی آمریکا شدند.» 
حداد (با قاضی حداد اشتباه نشود) از این که این خبر در رسانه ها منتشر شده است حسابی شاکی شده و به مجری برنامه هم تذکر داد که : «در عالم سیاست رقبا از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا دندان خود را به تن رقیب فرو کنند.»
البته این نکته‌ای که حدادعادل گفته است الحق و الانصاف درست است.
آثار دندان محسنی اژه‌ای بر کتف عیسی سحرخیز که یادتان است...

جوانگرایی در مساجد!
یعنی همه در این مملکت پیشرفت کردند غیر از این حاج آقا قرائتی که سی سال است مسئولیت یک جایی به اسم «ستاد اقامه نماز» را به او داده اند و قرائتی هم برای خودش همانجا حال می کند.
ما بچه بودیم این قرائتی، قرآن درس می داد و یادم است آیه ۲۷ سوره بقره را تفسیر می کرد، الان رسیدیم به سن «خرِ حسن گچی» ایشان هم رسیده به آیه ۲۸ سوره بقره!
خلاصه این حاج آقا قرائتی خودمان هفته پیش قاطی کرده است و گفته: «وضعیت نماز در شرایط حاضر را در شأن جمهوری اسلامی و نماز نیست.»
قرائتی که به نظر می‌رسد، مانند مسئولان فدراسیون فوتبال دنبال جوانگرایی است گفته: «اگر اعضای هیئت امنای مساجد افرادی محترم هستند ولی نسل نو در میان آنها دیده نمی شوند. هیئت امنا باید پیر و جوان را با هم داشته باشد. مساجد نباید دولتی شوندامام جماعت باید حرف تازه و به روز بزند و هر روحانی باید از هر فرصتی برای اداره مسجد استفاده کند.»
این یعنی آن که بعد از سازمان حمل نقل قطار بین شهری و حومه (مترو) که اعلام کرده بود در ایستگاه های مترو «روحانی» مستقر خواهد شد، احتمالا در آینده هم در راستای اشتغال‌زایی برای این «خروجی‌های حوزه علمیه قم و حومه»، آن ها را راهی هیئت امناهای مسجدها می کنند که الحمدلله تعدادشان هم کم نیست.
صحبت های آیت الله مقتدایی را درباره رهبری را خواندید؟

مقتدایی گفته است: «امروز که بیش از دو دهه از رای گیری خبرگان می‌گذرد، همه بزرگان و مسئولین و علمای حوزه بر این انتخاب خود افتخار می‌کنند و همه به این نتیجه رسیده‌اند که نه تنها آن روز بهترین فرد برای رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بود، بلکه امروز نیز هیچ فردی این شایستگی را به جز ایشان ندارد».
دقت کردید هر چند وقت یک بار همین جوری بی خودی خبرگزاری فارس بر میدارد تعدادی گفتگو و خاطره از برخی متخصصان چیدن بادمجان دور قاب! منتشر می‌کند که در آن تاکید می‌شود که «در حال حاضر گزینه ای بهتر از آیت الله خامنه ای برای رهبری ایران نداریم!»
خب برادر من! ما که حرفی نزدیم، اصلا کسی چیزی گفته است؟ جانشینی قرار است انتخاب شود؟ زبانم لال مدت زمان رهبری ایشان تمام شده است؟ خب چه مرگتان شده که خودتان هم شک دارید؟
فرت و فرت می گویید کسی بهتر از ایشان در حال حاضر نداریم! بله کسی بهتر از ایشان نتوانسته در عرض دو سال کاری کند که هیچ دو نفری در نظام پیدا نشود که علیه هم فعالیت نکنند و زیرآب هم را نزنند! و فقط در میان حامیان خودش، ۶۵ تا جناح مختلف تشکیل شود!

کم رنگی موازین شرعی در بیمارستان

در شرایطی که شاخص های بهداشت و درمان در ایران زیر استانداردهای لازم است و بیمارستان ها و مراکز درمانی ما فاقد امکانات مورد نیاز برای دسترسی همگانی به خدمات درمانی هستند به شکلی که دو تا دوتا مریض ها را به بیابانهای اطراف کهریزک منتقل و به امان خدا رها می کنند، اما حسن تامینی نماینده مردم رشت و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از تشکیل جلسه برای بررسی معضل عدم رعایت موازین شرعی در بیمارستان های کشور خبر داده است.

مسخره نیست خدا وکیلی!؟

یک عده آدم مسئول اما ظاهراً بیکار الدوله، جلسه تشکیل داده اند تا «علت کم‌رنگ شدن رعایت موازین شرعی در برخی از بیمارستان‌ها» را بررسی نمایند.کمیسیون بهداشت مجلس می گوید «از آن جا برخی از اصول و موازین اسلامی در برخی بیمارستان‌ها به فراموشی سپرده شده است از این رو مقرر شد بیشتر در این زمینه دقت شود.»

خب دقت کنید دیگه!

حتماً باید بعد از استادیوم همه جمع شوند مقابل مجلس و فریاد بزنند نماینده دقت کن!

نظام کلنگی؛ آیت‌الله سلطان می‌شود!

ببینید این احمدی‌نژاد نیم وجبی چه بلایی بر سر آقای خامنه‌ای آورده است که بنده خدا می‌خواهد به طور کلی نهاد ریاست جمهوری در ایران را با خاک یکسان کند، نظام کلنگی جمهوری اسلامی را بکوبد از نو نظام پارلمانی اسلامی شیک و دونبش بسازد!

درست دو هفته بود که شورای نگهبان تغییر نظام سیاسی ایران از ریاستی به پارلمانی را خارج از عهده مجلس شورای اسلامی دانسته بود، اما آیت الله خامنه ای که گفته می شود از دست احمدی نژاد به این جایش رسیده است، طی سخنانی در کرمانشاه از تعیین نخست وزیر به عنوان رئیس قوه مجریه استقبال کرد.خامنه‌ای گفته است: «اگر روزی در آینده احتمالا دور، احساس شود که نظام پارلمانی برای انتخاب مسوولان قوه مجریه بهتر است هیچ اشکالی در تغییر ساز و کار فعلی وجود ندارد.»البته این آتش را اولین بار حمیدرضا کاتوزیان نماینده مردم تهران در مجلس به راه انداخت که سی شهریور از طرح تغییر رئیس جمهور به نخست وزیر سخن گفته بود.این نماینده مجلس شورای اسلامی در گفتگو با رسانه ها گفته بود: «اخیرا نظریه‌ای بین صاحب نظران سیاسی مطرح شده است، مبنی بر اینکه کشور ما با توجه به اینکه از نعمت ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب برخوردار است نیازی به وجود رییس جمهور در کشور نیست.» اصلا هر چه بدبختی داریم از این ریاست جمهوری است، آن از برگزاری انتخاباتش که ملت یک ماه وسط خیابان می زدند و می رقصیدند، آن از بعد از انتخاباتش که ملت یک سال وسط خیابان فحش خواهر و مادر به رهبری می دادند و این هم از خود شخص رئیس جمهورش که خون به دل آقا کرده با این جریان انحرافی‌اش...




منبع : خودنویس


خامنه ای : از این به بعد خودم «خر» خودم را انتخاب می کنم...!!+عکس


کاریکاتوراز مهران، خودنویس



انتخاب "خر"




پارس دیلی نیوز

۱۳۹۰ مهر ۲۹, جمعه

بسیجی ذوب شده: جنبش «وال استریت» با اندیشه‌های خمینی نزدیکی دارد+عکس

یک بسیجی ذوب شده در جنایت، با نام "مفتاح" (مکمل مفت خور)که سایت برادران قاچاقچی (فارس) وی را فعال دانشجویی نامیده ادعا کرده:"جنبش وال استریت" با اعتقاد به اندیشه های خمینی گور به گور شده و انقلاب اسلامی قرابت و نزدیکی دارد. انقلاب اسلامی(رژیم جهل و جنون و جنایت) نوید بخش آینده‌ای است که اکنون پایه‌های نظام لیبرال سرمایه‌داری را می‌لرزاند.




پارس دیلی نیوز

کمپین “سوت سبز اعتراض”

طرح از: سپیدە سادات موسوی
کمپین “سوت سبز اعتراض” بە فراخوان انجمن همبستگی فعالان تبعیدی، امشب ۲۹ مهر ماه ،ساعت ۱۰ شب بە وقت ایران.




جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ای: مردم اجازه ندهند موضوع زندانیان سیاسی فراموش شود

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ای که به مناسبت فرا رسیدن موسم حج صادر شده است نسبت به مداخله دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و حتی قضایی در امور خصوصی و خانوادگی زندانیان سیاسی و تهدیدهای صورت گرفته توسط نیروهای امنیتی اعتراض کرده اند.خانواده های زندانیان سیاسی در این بیانیه از مردم درخواست کرده اند تا اجازه ندهند موضوع زندانیان سیاسی فراموش شود. در بخشی از این بیانیه آمده است: “از این پس به طور منظم طی بیانیه ها و اطلاعیه ها خطاب به مردم و نامه های سرگشاده به مراکز و نهادهای مسئول، اطلاع رسانی لازم را خواهیم کرد و این روند اگر دچار خدشه و توقف و تأنی شد بدانید که مشکلاتمان را افزون کرده اند و آن گاه از مردم مسلمان و غیور و آزادگان ایران انتظار می رود که خواب به چشمانشان نرود تا علت خاموشی ما را بدانند چاره اندیشی کنند تا اوضاع از این که هست خراب تر نشود.”

متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

موسم حج که فرا می رسد، دل های ما نیز چون دیگر مسلمانان هوایی می شود و آرزوی طواف خانه دوست در قلب هایمان زنده می شود اما نیک می دانیم که رب کریم از رگ گردن به ما نزدیک تر است و حالا که مستطیع نیستیم برای گذاردن حج به دلیل حصر و بند عزیزانمان و آزار و شکنجه روحی خانواده هایشان که متأسفانه روز به روزهم افزایش می یابد، معشوق را همین جا طواف می کنیم و صفا و مروه و کعبه را در قلبمان مهیا می کنیم و همه مناسک را گام به گام با هاجر و ابراهیم انجام می دهیم به امید قبول آن از سوی حضرت دوست که هرچه داریم و خواهیم از اوست.موسم حج فرا می رسد و چون هر سال دل های ما روانه کعبه می شود و انبوه شکوِه هایمان را در شب و روز عرفه و قربان و غدیر به نزد پروردگار ذوالجلال می بریم از ظالمانی که خود را مالک الرقاب بندگان خدا می دانند و آنان را به ستم می آزارند. شکوِه از مدعی العموم و دادستان و دادیار و بازپرس و بازجو و قاضی القضات و قاضی که بهترین فرزندان این کشور را با احکام ناعادلانه به بند ستم اسیر کرده اند و بی هیچ وجه شرعی و قانونی به قول مرجع عالیقدر شیعیان آیة الله وحید خراسانی از زندگی اجتماعی منفک کرده و سخت تر از آن از زندگی خانوادگی بریده اند. کانون های گرم خانواده ها را به سردی کشانده اند و زندگی عادی و طبیعی و امنیت و آرامش را از خانواده های زندانیان سیاسی ربوده اند. و این همه را تنها و تنها برای اثبات خاموشی ندای اعتراض عمومی مردمی که گناهشان پرسش از رأیشان بود، کرده اند. اما کیست که نداند در نظام اسلامی نقد حاکم وظیفه شهروندی است و موجب بقای حکومت و حبس نقاد تخطی از تکلیف ومسئولیت حاکم است و به نوعی مروج براندازی!
باری عزیزان ما نزدیک دو سال و نیم است که در زندان های تهران و شهرستان ها روزگار می گذرانند به بهانه تبلیع علیه نظام در حالی که بدترین تبلیغ علیه نظام نفس وجود زندان و داغ و درفش و شکنجه و شلاق برای مخالفین سیاسی است. همان اعمالی که نقض حقوق بشر محسوب می شود و گزارش هایی را علیه نظام قضایی کشورمان موجب می گردد. تبلیغ علیه نظام، بی قانونی هایی است که توسط مجریان قانون از ضابط و آمر و عامل و قاضی و زندان بان انجام می شود. آن چه در زندان رجایی شهر بر سر زندانیان سیاسی می رود و هر روز حضورشان در کنار زندانیان و مجرمین خطرناک، جانشان را در معرض آسیب جدی قرار می دهد، خلاف قانون است و بی اعتنایی به وضعیت سلامت آنان و دیگر زندانیان سیاسی در دیگر زندان های دیگر شهرها.یک روز نگرانی از آب آشامیدنی هراس به جان ما خانواده ها می اندازد و روز دیگر هراس از بیماری های شایع وعمومی که به موقع پیشگیری نشده اند، بند دلمان را پاره می کند و هر روز بی خبری به دلیل قطع غیرقانونی تلفن های روزانه خوره روحمان می شود. حبس در سلول انفرادی و قرنطینه و تبعید در زمان اجرای حکم بی قانونی هایی است که کسی خود را موظف به پاسخ گویی نسبت به آن نمی داند. و این همه در حالی است که کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی سخن از ایده آل بودن وضعیت زندان ها می گوید! اما گزارش گزارشگر حقوق بشر آهنگ دیگری دارد!
ما دوست داریم نمایندگان مجلس که سخت در تکاپوی نامزدی دوره بعدی هستند، به داد ما برسند و دردهایمان را مرهم بگذارند و آنان نیز ظاهرا در این زمینه اعلام آمادگی کرده اند. اما نمی دانیم چرا رئیس محترم مجلس درخواست های مکرر ما را برای ملاقات با ایشان یا کمیسیون های مرتبط مورد بی اعتنایی قرار می دهد و دیگر نمایندگان نیز تمایلی برای شنیدن سخنان مظلومان ندارند.
در این شرایط سخت و ناگوار انتظار ما از مردم عزیز و همیشه همراهمان این است که اجازه ندهند موضوع زندانیان سیاسی فراموش شود. عادی سازی همه فجایع پس از انتخابات از جمله بازداشت های فله ای و محاکمه های غیرعادلانه و احکام منتج از آن و بدرفتاری ها با زندانیان سیاسی و خانواده هایشان برای ما که بیشترین فشارها را برای حق خواهی ها و عدالت جویی هایمان متحمل شده ایم، غیرقابل باور است. ما باز هم صبوری می کنیم و فشارها را تاب می آوریم اما اجازه نمی دهیم بیش از این دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و حتی قضایی در امور خصوصی و خانوادگی ما مداخله کرده و در خفا ما را تهدید کنند. ما روشنگری در این زمینه را به محضر مراجع بزرگوار و مردم که ولی نعمت دولتمردان بوده و هستند، و امین و پشتیبان همیشگی ما می باشند، وظیفه خود می دانیم.و از این پس به طور منظم طی بیانیه ها و اطلاعیه ها خطاب به مردم و نامه های سرگشاده به مراکز و نهادهای مسئول، اطلاع رسانی لازم را خواهیم کرد و این روند اگر دچار خدشه و توقف و تأنی شد بدانید که مشکلاتمان را افزون کرده اند و آن گاه از مردم مسلمان و غیور و آزادگان ایران انتظار می رود که خواب به چشمانشان نرود تا علت خاموشی ما را بدانند و چاره اندیشی کنند تا اوضاع از این که هست خراب تر نشود.

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی



گزارش تحول سبز  

۱۳۹۰ مهر ۲۸, پنجشنبه

برگ سبز اعتمادم تا ابد به نام تونقش بسته است




خبرنگاران سبز

صندلی خالی انجمن قلم کانادا به نسرین ستوده اختصاص یافت

پن (انجمن قلم) کانادا صندلی خالی سی و دومین دوره جشنواره بین المللی نویسندگان (IFOA) را به نسرین ستوده نویسنده و وکیل دربند دادگستری اختصاص داد. به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، این حرکت نمادین انجمن قلم کانادا همه ساله و برای حمایت از نویسندگانی است که توسط حکومت های خود از حضور در مجامع و جشنواره های جهانی ادبی محروم شده اند. سال گذشته نیز صندلی خالی جشنواره بین المللی نویسندگان به حسین درخشان وبلا‌گ‌‌نویس دربند ایرانی که بیش از یک دهه از عمر خود را صرف آموزش وبلاگ‌نویسی و پادکستینگ به طرفداران ایرانی دموکراسی نموده بود اختصاص یافت.این وکیل حقوق بشر ایرانی که در دفاع از حقوق زنان و کودکان شناخته می شود، علاوه بر اختصاص کرسی خالی انجمن قلم کانادا در سی و دومین جشنواره بین المللی نویسندگان، همچنین جایزه نخست انسانیت انجمن قلم کانادا که به نویسنده ای که «فراتر از مرزهای جغرافیایی و الهام بخش پیوند فرهنگ ها» فعالیت کرده باشد را دریافت خواهد کرد. این جایزه به ارزش 5 هزار دلار بیست و هفتم ماه مهر (امروز) و طی جلسه جمع آوری پول و منابع مالی برای انجمن قلم کانادا در سی و دومین جشنواره بین الملی نویسندگان بطور غیابی به وی اهدا خواهد شد. سهیل پارسا، نویسنده، بازیگر و کارگردان هنری کمپانی «مدرن تایمز استیج» این جایزه را از طرف خانم ستوده دریافت خواهد کرد.در حال حاضر و برای هفدهمین سال در جشنواره بین المللی نویسندگان، از صندلی خالی برای برجسته کردن پرونده نویسندگانی که اجازه سفر آزادانه و یا حضور در جشنواره های ادبی در جهان را ندارند استفاده می شود. صندلی های خالی پیشین جشنواره بین المللی نویسندگان شامل افرادی همچون «کن سارو ویوا» فعال نیجریه ای، «هرانت دینک» نویسنده ترک، و «حسین درخشان» وبلاگ نویس ایرانی می باشد.نسرین ستوده 48 ساله در حال حاضر در حال سپری کردن دوران محکومیت شش ساله خود به اتهام «تبلیغ علیع نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی» در زندان اوین تهران می باشد. بازداشت وی در شهریورماه 1389، و دادگاه وی گمان می رود که در ارتباط به دفاع شجاعانه وی از «موکلین بازداشت شده وی در جریان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88» از جمله مصاحبه با چندین رسانه و سازمان حقوق بشری در مورد پرونده هایش باشد. خانم ستوده ابتدا به 11 سال زندان محکوم شده بود که محکومیت وی در شهریورماه سال جاری کاهش یافت.فروردین ماه سال جاری نیز انجمن قلم آمريکا، نسرين ستوده، نويسنده، وکيل، و يکی از رهبران جنبش زنان و مدافع حقوق کودکان در ايران را به عنوان برندۀ جايزۀ ۲۰۱۱ انجمن قلم/جايزۀ آزادی برای نوشتن باربارا گلداسميت معرفی کرد.هنگامی که خانم ستوده جایزه «جايزۀ انجمن قلم/جايزۀ آزادی برای نوشتن باربارا گلداسميت» را دریافت کرد، کوآمه آنتونی آپيا، رييس انجمن قلم آمريکا خاطر نشان کرد که «به عنوان يک نويسنده، به عنوان يک فعال، و به عنوان يک وکيل، او خود را وقف يک ايدۀ ساده و نيرومند کرده است: اين اصل که حقوق تضمين شده توسط قانون مطلق هستند و متعلق به همگان می باشند».



کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی

توماج صالحی به اعدام محکوم شد! توماج در قلب ما جای دارد!

سازمان حقوق بشر ایران؛ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳: توماج صالحی، خواننده رپ و از بازداشت‌شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. سازمان ...