۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه

پرده آخر

نظام جمهوری اسلامی در حال فروپاشی از درون است.

رکن اصلی نظام یعنی ولایت فقیه قدرت جمع کردن افراد درون سیستم را ندارد. هر کسی ساز خود را می‌زند.

در این مقطع باید منتظر طوفان‌های غیر منتظره سیاسی بود.

هنگامی که ولی فقیه برای جزیی‌ترین مسائل مجبور به استفاده از حکم حکومتی است باید پنداشت که صدای ریزش عدم مشروعیت رکن رکین نظام به دروازهای بیت رسیده است اختلاف و تشتت به اوج رسیده است و باز بایست در آینده ریزش دیگری را در انتظار بود.

داستان جمهوری اسلامی در تاریخ ایران،قصه ای کوتاه و دردناک خواهد بود.

داستان در حال اتمام است. تاریخ به نظاره بازیگران نشسته تا پرده آخرین را بنگارد.


خودنویس



نسرین ستوده به دلیل فشار نیروهای امنیتی برای گرفتن اعتراف اعتصاب غذا می کند

طی چندين روز گذشته نسرين ستوده وکيل در بند که به ۱۱ سال زندان محکوم شده است با افزايش فشار برای تن دادن به اعترافات اجباری روبرو شده است. به نقل از صفحه‌ی فيسبوک نسرين ستوده، نسرين ستوده تا کنون در برابر فشار‌ برای قبول اعتراف و ابراز ندامت که خواسته ماموران امنيتی بوده مقاومت کرده است. خانواده نسرين ستوده و به ويژه همسرش رضا خندان از او تقاضا کرده‌اند که بار ديگر به سراغ اعتصاب غذا نرود اما اين وکيل شجاع که اخيرا مهم‌ترين جايزه‌ی انجمن قلم آمريکا را نيز دريافت کرده در پاسخ گفته که «هيچ چاره‌ی ديگری ندارد.نسرين ستوده که از ۱۳ شهريور سال ۱۳۸۹ تا به امروز تمام زمان بازداشت خود را در سلول انفرادی سپری کرده، در نزديک به هشت ماه گذشته چندين نوبت دست به اعتصاب غذای خشک و‌ تر زده که در نتيجه‌ی آن‌ها وزن او به ۴۴ کيلوگرم رسيده که يک اعتصاب غذای ديگر به مانند خودکشی برای اين وکيل زندانی و فعال حقوق‌بشر می‌باشد. کمپين حمايت از نسرين ستوده در واکنش به احتمال از سرگيری «اعتصاب غذای کشنده» نسرين ستوده، با انتشار اطلاعيه‌ای که امضای تعدادی از دانشمندان، روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی را در پای خود دارد از حکومت ايران خواسته تا بدون قيد و شرط اين وکيل دادگستری را آزاد کند تا او بتواند بار ديگر در کنار فرزندان‌اش (مهراوه و نيما) باشد.
امضاکنندگان اين اطلاعيه خطاب به نسرين ستوده نوشته‌اند که اين راه حل «فرزندان ايران را قوی‌تر خواهد کرد» و «يک روز ميوه‌های سبز مبارزه برای آزادی ايران را خواهند چشيد.در ميان امضاکنندگان اين نامه، نام فيروز نادری (دانشمند سرشناس ايرانی ناسا)، نيلوفر بيضايی (نمايشنامه‌نويس و کارگردان تئاتر)، نازنين افشين‌جم، سهيل پرهيزی، سعيد قاسمی‌نژاد، يوحنا نجدی, بهزاد مهرانی، نازک افشار، اميرحسين اعتمادی، سلمان سيما، ليونا عيسی‌قليان، ليلا اسفاری، احسان رمضانيان, احمد عشقيار، آزاده دواچی و مهسا صارمی به چشم می‌خورد و امضای اين نامه ادامه دارد.

پدر شهید علی موسوی : میرحسین و رهنورد تلفن زدند؛ روحیه ها عالیست

ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد از ۲۵ بهمن سال گذشته در بازداشت خانگی به سر می برند. آنها پيش از درگذشت پدر آقای موسوی، تنها يکبار در حضور ماموران امنيتی و در شرايطی خاص با يکی از دختران خود ملاقات کرده بودند.ا حبیبی موسوی، پدر شهيد موسوی در مصاحبه با "روز" از تماس تلفنی ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد خبر می دهد و می گويد آنها همچنان در منزل خود در حصر هستند و روحيه هر دو بسيار عالی است.اهمسر خواهر ميرحسين موسوی می افزايد که آخرين بار بر سر پيکر پدر ميرحسين موسوی، او و همسرش را ديده اند و پس از آن ملاقاتی نبوده.ا
آقای حبيبی موسوی، پدر دو شهيد است؛ يکی از فرزندانش در جنگ ايران و عراق و ديگر فرزندش، روز عاشورای سال گذشته و در جريان اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش ۲۲ خرداد شهيد شده اند. خود او هم در جريان مراسم تشييع پيکر ميراسماعيل موسوی، پدر ميرحسين موسوی به اتفاق چند تن ديگر از اعضای خانواده موسوی مورد ضرب شتم قرار گرفته و بازداشت شده بود.پدر شهيد موسوی در پاسخ به سئوال خبرنگار "روز" درباره آخرين وضعيت موسوی و زهرا رهنورد می گويد: سر پيکر پدرشان که آنها را آوردند بعد از آن ديگر آنها را نديده ايم اما ديروز تماس تلفنی گرفته بودند و هم آقای موسوی و هم خانم رهنورد با ما صحبت کردند.اآقای حبيبی موسوی می گويد که ميرحسين موسوی و همسرش در اين تماس تلفنی، تنها به احوالپرسی با خواهر و بستگان خود پرداخته اند و هيچ صحبت ديگری مطرح نشده است.ااو در عين حال وضعيت روحی نخست وزير زمان جنگ و خانم رهنورد را عالی توصيف می کند و می گويد: وضع روحی هر دو خيلی عالی است و تا جايی که ما ميدانيم سالم هستند.اپدر شهيد موسوی همچنين درباره آخرين وضعيت آنها می گويد: همان وضعيت قبلی را دارند و تا جايی که بنده اطلاع دارم در خانه خودشان به سر می برند.اپيش از اين نيز خديجه موسوی خامنه، خواهر ميرحسين موسوی در مصاحبه با "روز" روحيه برادر و همسر برادرش را مقاوم و خوب توصيف کرده و گفته بود: مهندس راه درست را می رود و توکلش بر خداست. وقتی آدم ميداند که راهش حق است و راه درست را می رود، تحمل دردها و سختی ها، آسان می شود و خدا هم کمک ميکند.اميرحسين موسوی و زهرا رهنورد از ۲۵ بهمن سال گذشته در بازداشت خانگی به سر می برند. آنها پيش از درگذشت پدر آقای موسوی، تنها يکبار در حضور ماموران امنيتی و در شرايطی خاص با يکی از دختران خود ملاقات کرده بودند.

مهدی خزعلی: روزگار مهاجرانی گذشت و روزگار احمدی نژاد هم می گذرد، ما پیروزیم، شک نکنید، امسال سال سر نوشت است

مملکت قانون ندارد، هر کاری وهر ظلمی می خواهند می کنند، باشد ما خدايی داريم و اينک در سال جهاد اقتصادی، چهاردهمين سال حصر اقتصادی را به جرم انديشه می گذرانيم، روزگار مهاجرانی گذشت و روزگار احمدی نژاد هم می گذرد، ما پيروزيم، شک نکنيد، امسال سال سر نوشت
اين بازی سال هاست که جريان دارد، قبل از اولين بازداشت، لا اقل چهار بار با نيروهای امنيتی جلسه داشتم، يکبارش را من در حيان ميزبان بودم، بنا داشتند با نصيحت و تطميع و اگر نشد با تهديد نرم مرا سر جايم بنشانند، من هم که از اول با کسی دعوا نداشتم، فقط از نظام ارزشی اسلام دفاع می کردم و بس! طنز و طنازی را در جلسات بازجويی هم حفظ کرده ام، يادش بخير، آن روزها می گفتند: تو می خواهی دستگيرت کنيم تا قهرمان شوی و ما اين کار را نخواهيم کرد!گذشت و گذشت و گذشت، تا روز هفتم تير ۱۳۸۸ که به دعوت مدير کل روحانيت وزارت به دادسرای روحانيت رفتم و از آنجا وارد بند ۲۰۹ و سلول انفرادی ۱۲۹ - همان قطعه ای از بهشت - شدم، فردايش آن مقام اطلاعاتی برای بازجويی آمد، با لبخندی معنا دار به او گفتم: " ديدی آخرش مرا گرفتيد! "
مدتی گذشت، بازجويی های فشرده و انفرادی مطلق، ساعت نداشتم، روز و شب را تشخيص نمی دادم، بدون لحظه ای هواخوری، اجازه اصلاح و گرفتن ناخن نداشتم، از راديو و تلويزيون و روزنامه خبری نبود، از دنيای بيرون کاملاً بی اطلاع بودم، کاغذ و قلم نداشتم، ايام البيض(سيزده و چهارده و نيمه رجب) مفاتيح را نيز گرفتند! بايد می شکستم و تسليم می شدم. تا اين که تصميم گرفتند مرا با کفالت آزاد کنند!

آن روز بازجويم می گفت: تو را آزاد می کنيم تا قهرمان نشوی، با تو برخورد اقتصادی خواهيم کرد، می دانی اگر شش ماه در فشار اقتصادی باشی چه بلايی سرت می آيد، چکهايت برگشت می خورد، به کسب و کارت برس و دور سياست نگرد! وقتی آزاد شدم شنيدم که پسر عموی اطلاعاتی من به برادرم گفته است: " او می خواهد قهرمان ملی شود و ما از او مفسد اقتصادی می سازيم! " برايم اين جمله پسر عمو دردناک بود، اما همان روز آزادی ناهار را در محضر پدر بودم، جمله ای از پدر شنيدم که سخت تر و دردناکتر بود، با هيچ ضابطه شرعی و قانونی سازگار نبود، اما پدر آنرا موجه می دانست! ايشان فرمودند: " بار ديگر با تو برخورد سياسی نمی کنند و بنا دارند برخورد اقتصادی کنند! " عرض کردم: " پدر جان آيا جايز است؟! مگر در حکومت علی عليه السلام، مخالفان و منتقدان حق حيات و کسب و کار نداشتند؟ مگر قصابی و بقالی يهوديان مدينه را بستند؟ و ايشان فرمودند: " بله اگر مخالفت با نظام اسلامی داشته باشی همه چيزت بسته می شود! "سال هاست که در شعب ابيطالب و در حصر اقتصادی بسر می برم، پس از آزادی، دو نشريه پزشکی مرا در يک نامه چند سطری لغو امتياز کردند، به کتاب های پزشکی من هم مجوز انتشار نمی دهند، طب کودکان و طب داخلی و اورژانس و کمک های اوليه و صدها کتاب ديگر منتظر مجوزند، مولفان و مترجمان را عليه ما تحريک می کنند که برويد قرار دادتان را با حيان فسخ کنيد و بياييد تا همين کتاب را به نام خودتان و يا هر ناشر ديگری مجوز دهيم!ثلث فروش سال ناشران پزشکی در نمايشگاه های استانی است که سال هاست حيان و اباصالح را محروم کرده اند، نمی دانم ديگر شرکاء و سهامداران چه گناهی کرده اند که بايد به پای ما بسوزند؟ !ثلث فروش سال ناشر پزشکی در نمايشگاه بين المللی است و سال ۸۸ با جنگ و جدال و در نهايت با دخالت وزير اطلاعات وقت غرفه حيان را حفظ کرديم، سال گذشته غرفه ندادند و حتی اجازه ندادند تا از راديوی نمايشگاه کتاب های پزشکی حيان معرفی شود و می گفتند دستور مقامات عالی است و از ذکر نام مقامات پرهيز می کردند! انتظار داشتند که با اين فشارها کار من تمام و با چکهای برگشتی حيان سقوط کند!اکثر مشتريان ناشران پزشکی، مراکز آموزشی - درمانی و پزشکی می باشند، که قريب به اتفاق آنها دولتی هستند، آنها هم اجازه خريد از حيان ندارند! و از ناشران ديگر با بهای بالاتر خريد می کنند اما از حيان نه!بخاطر دارم، نمايشگاه کتب پزشکی در يکی از بيمارستان ها داشتيم، روحانی امام جماعت آنجا وحشت زده از نام من در روی کتاب های سبز( دانستنيهای پزشکی برای همه) دستور داد نمايشگاه را در روز نخست جمع کنند و با آمبولانس بيمارستان و با هزينه خودش به حيان فرستاد، سپس تلفنی از من عذر خواست و گفت به نام شما و رنگ سبز کتاب ها حساسند، مرا ببخشيد، ممکن است برايمان گرفتاری پيش آيد!دوستی از دبی برای سرمايه گذاری در پروژه توليدی آمد، در مقابل در موسسه کيفش را از صندوق عقب ماشين زدند و از ادامه سفری که به آلمان داشت باز ماند و پس از يک هفته کيف و پاسپورت و تمام مدارکش را به او برگرداندند، او هم ديگر جرات نکرد تلفن مرا پاسخ دهد، سرمايه گذاری در امور فرهنگی پيشکش!از دوست ديگری که ساکن اروپا بود دعوت کردم، سی سالی می شد که به ايران نيامده بود، روز سوم احضار شد و باز به او توصيه شد که با افراد ضد ولايت فقيه کار نکند که برايش گران تمام می شود، او هم رفت و گفت: " کلاهش هم ايران بيافتد نمی آيد و حاضر نيست ريالی از سرمايه اش را وارد مرزهای ايران کند!"امروز دوستی به ديدنم آمده بود، سالها مدير بازرگانی کتاب سفيد بود، قرار بود از بهمن ماه مجدداً مديريت بازرگانی را عهده دار شود -که قطع ارتباط کرد- می گفت بعد از جلسه با شما از يک پرايوت نامبر با من تماس گرفتند و تهديد کردند که با شما کار نکنم!چند روز پيش با موبايل بهمن دری( معاونت فرهنگی وزير ارشاد) که قبلاً کارمند حيان بوده است، تماس گرفتم که چرا مجوز کتاب های پزشکی حيان را متوقف کرده ايد؟ گفت: " حيان لغو پروانه شده است! " گفتم : " پس چرا ما خبر نداريم؟" گفت به ما گفته اند! گفتم کتاب های پزشکی اباصالح چه؟ گفت: " بی اطلاعم! " اما فردايش دو نفر از معاونت فرهنگی به انجمن ناشران دانشگاهی مراجعه و دستور داده اند که غرفه اباصالح را هم خط بزنيد، نمی دانم، با من سر جنگ داريد به همسر من چکار داريد؟ پيگير شديم، اداره کتاب گفت دستور حراست است که مجوز حيان و اباصالح لغو شود و به حراست مراجعه شد و گفتند دستور وزارت اطلاعات است، ما کاره ای نيستيم!مملکت قانون ندارد، هر کاری وهر ظلمی می خواهند می کنند، باشد ما خدايی داريم و اينک در سال جهاد اقتصادی، چهاردهمين سال حصر اقتصادی را به جرم انديشه می گذرانيم، روزگار مهاجرانی گذشت و روزگار احمدی نژاد هم می گذرد، ما پيروزيم، شک نکنيد، امسال سال سر نوشت است.

هر لحظه‌ امکان اعدام شیرکو معارفی وجود دارد

بنا به گزارش انجمن زنان آذر مهر کردستان ، پرونده‌ شیرکو معارفی از سوی اجرای احکام به‌ زندان فرستاده‌ شد.امروز27.04.2011پرونده‌ بهمن معارفی" شیرکو" از سوی شعبه‌ی 27 شواری عالی کشور با تائید حکم قبلی"اعدام" بدون هیچ گونه توجه‌ای به لایحه دفاعی متهم و وکیلش" سعید شیخی" و صورت جلسهمردم روستای" دوره قله " محلی که شیرکو دستگیر شده بود،... مجددا به‌ دادگستری شهرستان سقز ارجاع داده‌ شد و از انجا به‌ شعبه‌ اجرای احکام فرستاده‌ شد. بنا بر گزارشات موثق شعبه‌ اجرای احکام پرونده‌ را به زندان ، جهت اجرای حکم در اولین فرصت فرستاده‌ است. از این تاریخ هر لحظه‌ احتمال اجرای حکم این زندانی کرد وجود دارد.

شماره‌های تماس برای روزنامه‌نگاران، سازمانهای حقوق بشری و نهادهای ذیربط.

سعید معارفی پدر شیرکو در بانه‌ - 00988754232226

وکیلش محمد سعید شیخی - 0089181710377

برادرش شهرام معارفی - 00989189784206

ارسال از کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

«کهریزکی کردن» زندان‌های قزل‌حصار و گوهردشت

نهاد‌های حقوق بشری وضعیت زندانیان سیاسی در ایران را بسیار وخیم و نگران‌کننده توصیف می‌کنند. بنابر گزارش‌ها تحقیر و آزار روحی و جسمی زندانیان که تعدادی از آنها در اعتصاب هستند به اعضای خانواده‌ی ایشان نیز کشیده شده است.کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران با انتشار گزارشی به تشریح روش‌های جدید فشار بر زندانیان سیاسی پرداخته است. در روزهای گذشته سایت‌های خبری نزدیک به منتقدان حکومت در ایران نیز با ذکر مشخصات برخی از زندانیان از شدت گرفتن برخورد با آنها پرده برداشته‌اند. زندان مخوف قزل‌حصارکمپین بین‌المللی حقوق بشر با استناد به اظهارات نزدیکان برخی از زندانیان سیاسی از انتقال آنها به زندان قزل‌حصار کرج خبر می‌دهد. این زندان محل نگهداری افرادی است که عمدتا در ارتباط با پرونده‌های قاچاق مواد مخدر یا شرارت متهم یا محکوم هستند. بنابر این گزارش تاکنون «موارد متعدد تجاوز و قتل زندانیان توسط دیگر زندانیان در این زندان به ثبت رسیده است.مطابق آیین‌نامه‌ی سازمان زندان‌های ایران، نگهداری زندانیان سیاسی در بند زندانیان جرائم غیر سیاسی مجاز نیست. رئیس این سازمان، غلامحسین اسماعیلی اخیرا اعلام کرده است تعداد زندانیان زندان‌های کشور بیش از دو برابر ظرفیت اسمی آنهاست. یکی از پرازدحام‌ترین این زندان‌ها قزل‌حصار است که گفته می‌شود بیش از سه برابر ظرفیت زندانی را در خود جا داده است.بر اساس گزارش‌ها از ۲۰ هزار نفری که در قزل‌حصار به سر می‌برند حدود ۱۳ هزار نفر محکومان پرونده‌های قاچاق مواد مخدر هستند. کمپین بین‌المللی حقوق بشر به نقل از برخی از زندانیان گزارش می‌دهد حدود ۵ هزار نفر از زندانیان قزل‌حصار محکوم به اعدام هستند.افزایش تعداد زندانیان معترضظاهرا انتقال برخی از زندانیان سیاسی به قزل‌حصار واکنش حکومت به اعتصاب غذا و حرکت‌های اعتراضی چند فعال سیاسی و صنفی در زندان رجایی شهر (گوهردشت)، یکی دیگر از زندان‌های کرج بوده است. از روز یکشنبه ۲۸ فروردین ماه یازده تن از زندانیان گوهردشت، از جمله منصور اسالو، رسول بداقی، مجید توکلی، عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی، حشمت الله طبرزدی و مهدی محمودیان اعتراض خود را به شرایط موجود زندان‌ها و فشارهایی که به آنها و خانواده‌شان تحمیل می‌شود با آغاز یک اعتصاب غذای محدود شدت بخشیدند.معترضان زندان گوهردشت در نامه‌ای خطاب به بان کی‌مون دبیرکل سازمان ملل ضمن تاکید بر ادامه‌ی اعتراض‌های خود خواستار فرستادن گزارشگر ویژه‌ی این سازمان برای رسیدگی به وضعیت زندانیان و نقض حقوق بشر در ایران شدند. عصر سه‌شنبه، ششم اردیبهشت، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر گزارش داد پنج زندانی دیگر (بهروز جاوید تهرانی، علی عجمی، جعفر اقدامی، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی) از دو روز پیش به حرکت اعتراضی زندانیان سیاسی پیوسته‌اند.اعتصاب غذا ادامه داردافراد یاد شده اعلام کرده‌اند در صورت عدم رسیدگی به درخواست آنها اعتصاب‌های محدود خود را تا آخر اردیبهشت ادامه می‌دهند و پس از آن وارد اعتصاب غذای نامحدود می‌شوند. شماری از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین نیز با انتشار بیانیه‌ای همبستگی خود را با معترضان زندان گوهردشت اعلام کردند. در این بیانیه آمده است «خبر اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر در اعتراض به این که خواسته‌های به‌حق و قانونی‌شان پاسخ داده نشده است، هر انسان آزاده‌ای را به تأمل وامی‌دارد تا دریابد تحقق آزادی و عدالت جز از راه ایستادگی و مقاومت در برابر زیاده خواهی‌های حاکمان مستبد میسر نیست.با اوج گرفتن اعتراض‌ها ماموران امنیتی و انتظامی نیز بر فشارهای خود به زندانیان افزوده‌اند. سایت کلمه که به حامیان میرحسین موسوی تعلق دارد می‌نویسد در تازه‌ترین ملاقات زندانیان با خانواده‌هایشان که روز دوشنبه ۵ اردیبهشت انجام شد «ماموران امنیتی با حضور در سالن ملاقات کابینی بر گفتگوهای خانواده‌ها با زندانیان نظارت می‌کردند.» بنابر این گزارش ماموران با برخی از زندانیان و ملاقات‌کنندگان رفتاری خشن و توهین‌آمیز داشته‌اند.اعتراض دو زندانی به بازرسی بدنیکمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی» روز چهارشنبه، ۷ اردیبهشت، گزارش داد اعتراض عیسی سحر خیز و کیوان صمیمی نسبت به بازرسی بدنی هنگام ورود به بهداری با بدرفتاری رئیس زندان محمد مرادی و سخنان توهین‌آمیز او روبرو شده است. این حادثه دو روز پیش رخ داده و مرادی در پاسخ به اعتراض سحرخیز که این بازرسی‌ها را توهین‌آمیز خوانده گفته است، این اقدام از جمله قوانین جدیدی است که اعمال خواهد شد.«كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی‌ها» نیز روز چهارشنبه با انتشار گزارشی نوشت همسر یکی از زندانیان سیاسی گوهردشت بر اثر فشار یکی از قاضیان دادگاه انقلاب مجبور به طلاق گرفتن از او شده است. این زندانی به اتهام "اقدام علیه امنیت و تشویش در اذهان عمومی و مصاحبه با رسانه‌های بیگانه" به حبس طولانی مدت محكوم شده است. بنابر این گزارش همسر او که ۱۳ ماه در بازداشت بوده است پس از تن دادن به خواست قاضی آزاد شده است.زندان در زندانکانون یاد شده در گزارش دیگری خبر داده است که هفته‌ی گذشته رئیس حفاظت زندان گوهردشت همراه با چند مامور اطلاعاتی بدون هیچ دلیل و بهانه‌ای به بند زندانیان سیاسی یورش برده‌اند و به بازرسی اتاق‌ها پرداخته‌اند. بر اساس این گزارش در این بازرسی‌های سرزده تعدادی از زندانیان تهدید شده‌اند در صورت ادامه فعالیت‌های اعتراضی سربه‌نیست خواهند شد.همچنین منابع مختلف از بازرسی‌های شبانه و ناگهانی دیگر بندهای زندانیان سیاسی در روزهای اخیر گزارش داده‌اند. گفته می‌شود در مواردی نیروهای امنیتی برای ایجاد رعب و وحشت به فیلمبرداری از زندانیان نیز پرداخته‌اند. علت انتقال برخی از زندانیان به زندان گوهر دشت شرکت در اعتصاب غذای سال گذشته در زندان اوین بوده است.اغلب زندانیان زندان گوهردشت از زمستان گذشته به یک بند ویژه‌ی امنیتی منتقل شده‌اند و از امکان تلفن کردن، مرخصی و ملاقات حضوری بی بهره‌اند. حدود دو هفته پیش (۲۴ فروردین) کلیه‌ی زندانیان عادی و سیاسی بند زنان گوهردشت به مکان نامعلومی منتقل شدند. احتمال می‌رود قصد ماموران انتقال بخشی از زندانیان سیاسی به بند زنان و قطع کامل تمام ارتباط‌های آنها باشد.حمله به زندانی سیاسی با چاقوخبرهای تایید نشده‌ای نیز در مورد احتمال انتقال بخشی از زندانیان عادی گوهردشت و جایگزین کردن آنها با "زندانیان خطرناک" منتشر شده است. در این صورت شرایط گوهر دشت نیز شبیه به زندان قزل‌حصار خواهد شد که جان زندانیان سیاسی‌اش همزمان از سوی زندانبانان و برخی زندانیان تهدید می‌شود. کمپین بین‌المللی حقوق بشر از قول کسانی که آنها را "منابع موثق از داخل زندان قزل‌حصار" خوانده گزارش داد «در روزهای گذشته یک زندانی سیاسی به نام امیر لطیفی در این زندان با چاقو مورد حمله یک زندانی دیگر قرار گرفته و به شدت مضروب شده است.» این گزارش می‌افزاید منابع یادشده گفته‌اند اخیرا "محمد پورعبدالله فعال دانشجویی طیف چپ و حدود ۱۰ زندانی سیاسی دیگر به زندان قزل‌حصار کرج منتقل شده‌اند" و جان آنها در خطر است.کهریزکی کردن» قزل‌حصار و گوهردشت کهریزک نام یکی از بازدداشتگاه‌های غیر استاندارد ایران است که پس از حوادث سال ۸۸ بر سر زبان‌ها افتاد. تعدادی از معترضان به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به این بازداشتگاه که در اصل برای نگهداری "اشرار و اراذل و اوباش" آماده شده بود منتقل شدند. پس از افشای شکنجه، تجاوز و قتل چند زندانی در کهریزک و بالا گرفتن فشار افکار عمومی، حکومت جمهوری اسلامی مجبور به بستن این بازداشتگاه شد.مهدی کروبی، یکی از نامزدان معرض به نتایج اعلام شده‌ی انتخابات، خرداد سال ۸۹ در پیامی خطاب به مردم نوشت «مگر می‌شود با کهریزکی کردن مردم و آباد کردن قبرستان‌ها درک شعور و حق پرسش را از مردم سلب کرد.» در حوادث بهمن و اسفند ماه سال گذشته شماری از بازداشت شدگان مکان‌های نگهداری خود را که اغلب ساختمان‌های ناشناخته‌ی تحت کنترل سپاه بود "کهریزک جدید" خوانده‌اند. ظاهرا حکومت برای فشار بیشتر بر زندانیان سیاسی راه "کهریزکی کردن" زندان‌هایی چون قزل‌حصار و گوهردشت را در پیش گرفته است.
دویچه وله

در ایران وکلا و روزنامه‌نگاران همچنان هدف سرکوب هستند

گزارش‌گران بدون مرز بازداشت محمد سیف‌زاده وکیل بسیاری از روزنامه‌نگاران زندانی و عضو کانون مدافعان حقوق بشر در ایران و علی‌رضا رجایی روز‌نامه‌نگار و عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه‌‌نگاران را محکوم می‌کند.در تاریخ ٣ اریبهشت ماه محمد سیف‌زاده طی تماس تلفنی، پس از دو هفته بی‌خبری، خانواده را از بازداشت خود در شهر ارومیه مطلع کرد. پسر ایشان توانست به مدت دو دقیقه با پدر خود ملاقات کند، وی به رسانه اعلام کرده است که پدرش به شدت بیمار و ضعیف شده بود. اما مقامات امنیتی به وکیل سیف‌زاده اجازه ملاقات با وی را ندادند.در مهر ماه سال گذشته محمد سیف زاده از سوی شعبه پانزده دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ٩ سال زندان و ١٠ سال محرومیت از شغل وکالت برای "همکاری در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر" محکوم شد. عبدالفتاح سلطانی و محمد علی دادخواه دو وکیل دیگر این سازمان غیر دولتی که شیرین عبادی برنده ایرانی جایزه صلح نوبل ریاست آن‌را برعهده دارد، در پی اعتراضات به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در ٢٢ خرداد ١٣٨٨ بازداشت و زندانی شده بودند.در مرداد ماه ١٣٨٥ دبيرخانه کميسيون ماده ‪۱۰ قانون فعاليت احزاب و جمعيت ها در ايران که تحت مسئولیت وزارت کشور است، کانون مدافعان حقوق بشر ايران را "غير قانوني" اعلام کرده بود. عليرغم عدم نياز به درخواست مجوز برای فعاليت، با اين حال کانون مدافعان حقوق بشر ايران در همان روزهای آغاز فعاليت خود، تقاضای رسمي برای کميسيون ماده ١٠ ارسال کرده بود. مقامات دولتی هیچگاه به شکل کتبی به این تقاضا پاسخ نداده‌اند. کانون مدافعان حقوق بشر در عرصه حقوق بشر و دفاع رایگان از زندانیان سیاسی فعال بود.محمد سیف زاده در زندان به نسرین ستوده پیوسته است که از ١٤ شهریور ماه ١٣٨٩ در زندان بسر می‌برد و به یازده سال زندان محکوم شده است. بازداشت محمد سیف زاده نشانگر ادامه‌ی سرکوب در ایران است. قابل پذیرش نیست که مسئولان ایران به شکل منظم وکلا را دستگیر کنند. ما از همه‌ی انجمن‌های وکلا در سراسر جهان می‌خواهیم خواهان آزادی این وکلای شجاع شوند.٤ اردیبهشت علی‌رضا رجایی روزنامه‌نگار و همکار بسیاری از روزنامه‌های اصلاح‌طلب از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد. خبرگزاری فارس که به سرویس‌های امنیتی نزدیک است با انتشار خبر بازداشت این روزنامه‌نگار علت بازداشت وی را " اقدام علیه امنیت ملی" اعلام کرده است. علی رضا رجایی عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و با بسیاری از روزنامه‌های اصلاح‌طلب از جمله روزنامه‌های جامعه، توس، عصرآزادگان و.... همکاری می‌کرد.از سوی دیگر تشدید جنگ قدرت میان جناح خامنه‌ای و احمدی نژاد از رسانه‌های طرفدار دولت قربانی گرفت. چندین سایت طرفدار رئیس جمهور که با انتشار خبرهای از تصمیم وی مبنی بر برکناری وزیر اطلاعات حمایت می‌کردند، مسدود شدند. "پذیرش استعفای وزیر اطلاعات" از سوی ولی فقیه، با تحقیر رئیس جمهور رد شد و وزیر اطلاعات همچنان بر مسئولیت خود باقی ماند. علی اکبر جوان‌فکر مدیر ایرنا خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران که از انتشار نامه‌ی آیت‌الله‌ خامنه‌ای مبنی بر ابقای وزیر اطلاعات امتناع کرده بود، علیرغم انتشار پوزش‌نامه‌ای رسمی اما به دادسرا تهران احضار شده است.در تاریخ سوم اردیبهشت " پایگاه اطلاع رسانی رهبر " با انتشار اطلاعیه‌ای از ایرنا برای انتشار ناقص سخنرانی "رهبر" انتقاد کرد. ایرنا پیش از انتشار خبر از سوی " روابط عمومی دفتر رهبر" بخش‌هایی از سخنان علی خامنه‌ای را منتشر کره بود. در این سخنرانی "رهبر" با اعلام آنکه " در قضیه اخیر هم که چندان مهم نیست، احساس شد از مصلحت بزرگی غفلت شده است" ابقای وزیر اطلاعات را توجیه کرده بود، خبرگزاری ایرنا در خبر خود تنها بر" در قضیه اخیر که چندان مهم نیست " تاکید کرده بود. به گفته " پایگاه اطلاع رسانی رهبر " این "خبر ناقص" انتشار یافته است.بعد ازتوقیف از روزنامه‌ها و سانسور اینترنت حال نوبت به خبرگزاری رسمی ایران رسیده است که علی خامنه ای می‌خواهد آنرا به بخشی از" پایگاه اطلاع رسانی رهبر " تبدیل کند."

گزارشگران بدون مرز

توماج صالحی به اعدام محکوم شد! توماج در قلب ما جای دارد!

سازمان حقوق بشر ایران؛ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳: توماج صالحی، خواننده رپ و از بازداشت‌شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. سازمان ...